زندگی

 سراج الدین ادیب

سراج الدین ادیب (اول تا 31 می )

روز شمار، اول   می

= = = = = = = ==

1ـ  سقوط U-2 طیاره جاسوسی امريکا در خاک شوروی بتاریخ اول می سال 1960 ميلادی يک طیارهء جاسوسی U-2 امريکا در حاليکه برفراز اورال و در ارتفاع 19000 متری پرواز می کرد، توسط وسایل ضدهوايی شوروی سرنگون شد،  " فرانسيس گاری پاورز" گپتان 30 ساله U-2 ساقط شده آن اندازه زمان داشت که با فراشوت نجات بيرون بپرد، البته پس از پائین آمدن توسط ماموران ک.گ.ب ، پليس مخفی اتحاد شوروی دستگير شد، نيکيتا خروشچف منشی عمومی حزب کمونيست شوروی در حاليکه شاهد مراسم رژه سنتی روز اول در ميدان سرخ مسکو بود ، از اين حادثه اطلاع يافت، وی مدت 5 روز اين ماجرا را پنهان نگه داشت و در جريان يک سخنرانی در مقابل شورای عالی حادثه سرنگون کردن U-2 را فاش کرد، امريکايی ها براساس اطلاعات سرويس های جاسوسی خود تصور می کردند که کپتان کشته شده است، بنابراين ادعا کردند اين يک پرواز عادی بوده است اما ، در روز 7 می خروشچف شرايط کپتان اسير امريکايی و اعترافات وی را منتشر کرد، گاری پاورز در محکمه به 10 سال زندان محکوم شد، وی در آغاز سال 1962 ميلادی با يک مامور مخفی شوروی که در اختيار امريکايی ها بود، مبادله شد به اين ترتيب ، سرنگونی اين طیاره و سرنوشت گاری پاورز کپتان آن در جريان اسارت يکی از ماجراهای داغ آن دوره از جنگ سرد بود.

2 ـ جنگ آرد، در فرانسه :ـ  بتاریخ اول مي 1775 ميلادي : نخستين شورش مردم پاريس در اعتراض به گراني بهاي نان آغاز شد، مردم قيام خود را در زمان لويي 16 آغاز كردند و مدت  4 روزاعتراض و راهپيمايي كردند،  گروههاي ناراضي مردم به غارت نانوايي ها ودزدي از مغازه ها پرداختند اين شورش در تاريخ فرانسه بنام جنگ آرد معروف شد.

3 ـ در گذشت گوتینگ ریاضی دان المانی :- بتاریخ اول  مي سال 1771ميلادي : پروفیسور( گوتريد آخندال) رياضيدان بزرگ الماني د رگوتينگ المان در گذشت، نام او در تاريخ علم بعنوان واضع علم آمار( احصائیه ) ثبت شده است آخندان اولين بار علم احصائیه را مطرح كرد وي در فلسفه و تاريخ فلسفي نيز مطالعات بسيار داشت وآثاري هم در اين زمينه تاليف كرد .

4 ـ نامگذاری روز کار گر :- بتاریخ اول  مي سال 1889ميلادي : بنابه تعميم كنگره بين المللي كارگران اول ماه میلادی روز كارگر نامگذاري شد، انتخاب اين روز به مناسبت بزرگداشت تظاهرات كارگران شيکاگو، در اول ماه مي سال 1886ميلادي است روزي كه كارگران براي دستيابي به افزايش دستمزد ؛ بر قراري قانون عادلانه كار داشتن حق استفاده از مرخصي اعتصاب كردند و پليس امريكا تظاهرات آرام آنان را سركوب كرد و چند از كارگران جان خود را از دست دادند .

روز شمار دوم ماه می

= = = = = = = = =

1ـ در گذشت ویلیام موریس :- بتاریخ دوم مي سال1896ميلادي: ويليام موريس شاعر، نقاش و نمايشنامه نويس انگليسي در58 سالگي درگذشت، او يكي از5 شاعرمشهوري است كه ادبيات قرن19ميلادي را درانگليس شكوفا كردند و به بياني سازنده آن بودند، موريس درآثارخود بيشتربه تشريح اوضاع اجتماعي كشورش پرداخته به همين سبب شاعراجتماع لقب گرفته است.

2 ـ جنگ عراق و انگلیس :- بتاریخ 2 می سال1941ميلادي: جنگ عراق و انگلستان به علت ادامه سلطه انگليسي ها برچاههاي نفت عراق و همچنين مداخله درامورداخلي و خارجي اين كشورآغازشد، ازسوي ديگرحمايت دولت انگليس ازصهيونيست هاي اشغالگر قدس به شدت اين اختلافات دامن زد، جنگ رسمي پس ازاشغال شهربغداد به دست رشيد عالي گرداني كه ازجمله آزاديخواهان بود صورت گرفت؛ سرانجام وي به علت همين اشتباه ازقواي انگليس شكست سختي خورد و به خارج ازكشورگريخت.

3 ـ اتحاد عربی ( اردن و عراق ):-  بتاریخ دوم ماه مي سال1953ميلادي: دوران سلطنت ملك فيصل دوم آخرين شاه عراق رسماً آغازشد، درزمان حكومت فيصل دوم اردن و عراق بصورت اتحاد عربي به منظورمقابله با اتحاد مصرو روسيه با يكديگرمتحد شدند، اما عبدالكريم قاسم افسرنظامی با اجراي كودتاي نظامي، حكومت سلطنتي را منقرض كرد و نظام جمهوري را دركشورعراق مستقرساخت، گفتني است كه دراين كودتا فيصل دوم و وليعهدش گردن زده شدند.

4 ـ وفات لئوناردو داوينچي بتاریخ  دوم ماه مي سال1519ميلادي: لئوناردو داوينچي نابغه بزرگ دنياي هنرنقاشي و پيكرترانسي و دانشمند برجسته عصررنسانس ايتاليا در67 سالگی وفات نمود او ازكودكي انساني متفكرو جستجوگربود و سرانجام دراكثرعلوم وفنون همچون معماري، فيزيك و فلسفه و علم تشريح و ادبيات ازاستادان عصرخود شد،اولين اثرلئوناردوداوينچي درنقاشي شام آخرو شاهكارجاوداني او لبخند ژوكوند نام دارد.

روز شمار سوم ماه می

= = = = = = = = =

1 ـ فروش متصرفات فرانسه به امریکا :ـ بتاریخ 3 می1803 ميلادي ناپلئون بناپارت كه در آن زمان مقام قونسل فرانسه  را داشت تصرفات وسيع فرانسه در امريكا كه لوييزيانا ناميده مي شد را به مبلغ ناچيز 80 ميليون فرانك به ايالات متحده فروخت،اين سرزمين كه تقريبا تمام حوزه مي سي سي پي را در برمي گرفت مساحتش بيشتر از سرزمين هايي بود كه ايالات متحده را تشكيل مي دادند و به زحمت 50 هزار نفر جمعيت داشت، اين 50 هزار نفر بدون احتساب سرخ پوستان شامل مهاجران اروپايي و بردگان سياهپوست بودند، اين سرزمين وسيع در دوران سلطنت لويي پانزدهم در اواخر قرن هفدهم به استعمار فرانسه درآمد، در سال 1718 ميلادي شهر نيواورلئان به عنوان مركز اين سرزمين تاسيس گرديد ، سرزمين وسيع لوييزيانا بسيار حاصلخيز بود، در جنوری سال 1803 ميلادي توماس جفرسون رييس جمهور امريكا جيمز مونرو را به فرانسه اعزام مي كند تا در مورد شهر نيواورلئان و سرزمين لوييزيانا با فرانسوي ها مذاكره كند، ناپلئون بناپارت كه تصميم گرفته بود جنگ تازه اي را عليه انگلستان و هسپانیا آغاز كند به پول نياز داشت،

بنابراين ماركي باربه ماربوا را مامور مذاكره براي انجام فروش قطعي لوييزيانا مي كند و اين سرزمين زرخيز به مبلغ ناچيز 80 ميليون فرانك نصيب ايالات متحده مي شود، به اين ترتيب ، در روز 3 می سال 1803 ميلادي ناپلئون بناپارت براي تامين مصرف جنگ با انگلستان و هسپانیا سرزمين وسيع لوييزيانا را به امريكا مي فروشد، با تصاحب لوييزيانا وسعت ايالات متحده بيش از دو برابر مي شود و سرزمين فلوريدا كه مستعمره هسپانیا بود در محاصره قرار مي گيرد كه هسپانیا نيز به نوبه خود تحت فشار امريكا در سال 1819 اين سرزمين را به امريكا مي فروشد.

2 ـ تولد کوندامین ریاضیدان فرانسه :ـ بتاریخ 3 ماه مي سال 1071ميلادي: " كوندامين " رياضيدان و سياح فرانسوي درپاريس بدنيا آمد، او درجواني علاقه بسيارخود را به جغرافيا و بويژه رياضيات آشكاركرد و تحقيقات بسياري درزمينه رياضي انجام داد، كوندامين درسال1735ميلادي رياست هيئتي را به منظوراندازه گيري يك قوس نصف النّهاركره زمين بعهده گرفت كه كاراين هيئت حدود 10سال بطول انجاميد.

575 سال پيش درچنين روزي - سوم ماه مي سال1429ميلادي: ژاندراك دوشيزه ميهن پرست و شجاع فرانسوي قيام تاريخي خود را برضد سلطه انگلستان آغازكرد. قيام ژاندراك موجب شكست انگليسي ها و خروج آنها ازفرانسه شد. درمقابل انگليسي ها نيزبا توطئه و دسيسه هاي مختلف ژاندراك را دستگيرو دردادگاهي فرمايشي او را به سحرو جادوگري محكوم كردند و سپس زنده درآتش سوزاندند. بعدها شارل هفتم شاه فرانسه محاكمه او را تجديد كرد و رأي صادرشده دردادگاه سال1431ميلادي ملغي اعلام شد. درسال1909ميلادي ژاندراك دررم تقديس شد و پاپ بنديكت پانزدهم او را دررديف قدّيسين مسيحيت قلمداد كرد و سَنت ژاندراك ناميد. گفتني است كه روزهفتم ماه مي بنام عيد ژاندراك مشهوراست و جشن عمومي ملي درفرانسه برگزارمي شود.

روز شمار، چهارم ماه می

= = = = = = = = = =

1ـ  کشف سر زمین کاستاریکا:- بتاریخ 4 ماه مي سال1502ميلادي: برطبق متون تاريخي كريستف كلمب درچهارمين سفراكتشافي خود سرزمين كاستاريكا را كشف كرد، اين كشورسه قرن تحت سلطه هسپانیا بود اما درسال1821ميلادي استقلال طلبان كاستاريكا سرانجام نيروهاي هسپانیايي را ازخاك كشورشان بيرون راندند، اين سرزمين پس ازكسب استقلال ابتدا با مكزيك متحد شد و بعد درسال1961ميلادي با كشورهاي گوآتمالا، هندوراس، نيكاراگوآ و السالوادور بازارمشتركي دراِمريكاي لاتين بوجود آورد، اين سازمان بنام پيمان عمومي يكپارچه سازي اقتصاد امريكاي مركزي آغازبه كاركردهدف ازايجاد اين بازاربرقراري تجارت آزاد تعرفه بازرگاني مشترك براي همه اقلام وارداتي و تبادل نظردرمورد سياست پولي مشترك بود.

2 ـ انحلال حزب نازی در المان :- بتاریخ 4 ماه مي سال1945ميلادي: انحلال حزب ناسيونال سوسياليست المان معروف به حزب نازي بطوررسمي اعلام شد، بدين ترتيب دوران اقتدارو سلطه اين حزب كه ازسال1932ميلادي زمام امورالمان را بدست گرفته بود به پايان رسيد، حزب نازي درپي اوج گيري جنبش سياسي مونيخ دراكتبر1920ايجاد شد شماراعضاي آن كه درسال1929تنها 186000نفربود يكباره درسال1933به دو ميليون تن رسيد و 10سال بعد بيش ازشش ميليون نفرشد اين حزب پس ازشكست المان درجنگ جهاني دوم ازهم پاشيد و قانون اساسي المان غربي سابق، تشكيل مجدد حزب نازي را ممنوع اعلام كرد.

3 ـ جنگهای داخلی لبنان :- بتاریخ 4 ماه مي سال1958ميلادي: شورشهاي خونين و جنگهاي داخلي لبنان برضد حكومت و سياست كاميل شمعون رئيس جمهورآن كشورآغازشد، شمعون ازسال1952ميلادي برياست جمهوري لبنان رسيد و سياست گرايش به غرب را دنبال مي كرد اين سياست مخالفت شديد مسلمانان لبنان را درپي داشت و هنگاميكه شمعون قصد كرد ماروني ها را برسراسرلبنان مسلط سازد جنگ داخلي آغازشد، شمعون ازامريكا كمك خواست و دولت امريكا نيزتفنگداران خود را درخاك لبنان مستقركرد، اما شمعون درمقابل مبارزات مردم لبنان ناچاربه استعفا شد و امريكا هم نيروهاي خود را ازلبنان خارج كرد.

روز شمار، پنجم ماه می

= = = = = = = = ==

1 ـ مرگ ناپلئون در جزيره سنت هلن  بتاریخ 5 می سال 1821 ميلادي ناپلئون اول امپراتور فرانسه در تبعيدگاهش جزيره سنت هلن ، يك جزيره دور افتاده در وسط اقيانوس اطلس جنوبي كه در سال 1815 ميلادي پس از شكست در جنگ واترلو و بركناري اش از تحت سلطنت فرانسه توسط انگليسي ها به آنجا تبعيد شده بود ، درگذشت، ناپلئون امپراتور سابق را تعدادي از وفادارانش در تبعيد همراهي كرده بودند، اما اغلب آنها بي صبرانه در انتظار مرگ او بودند تا دوباره به فرانسه بازگردند، براساس نتايج كالبد شكافي جسد ناپلئون كه توسط قوماندان نظامی انگليسي جزيره منتشر شد ، ناپلئون بر اثر ابتلا به بيماري سرطان معده درگذشته بود، اما به گفته همراهان امپراتور تلخي تبعيد و سختگيري هاي قوماندان نظامی  جزيره مرگ او را تسريع كرده بودند،  سرهودسون لاو ، فرمانروای " سنت هلن" از بيم فرار ناپلئون انواع تحقيرها و سختگيري ها را نسبت به او روا مي داشت، اين مساله موجب شد به شايعه اي كه انگليسي ها موجب مرگ ناپلئون شده اند ، دامن زده شود، ناپلئون در مدت تبعيد خاطرات و نظراتش را به" كنت لاسكاز" و نيز به، برتران ، گورگو و مونتولون و همچنان ديگر همراهانش ديكته مي كرد، كنت لاسكاز يك سال پس از درگذشت ناپلئون اين يادداشت ها را تحت عنوان «خاطرات سنت هلن» منتشر كرد، در سال 1840 ميلادي آدولف تيرصدراعظم فرانسه براي كسب اعتبار براي لويي فيليپ پادشاه فرانسه براي بازگرداندن خاكستر جسد ناپلئون از سنت هلن به كشورش با لندن مذاكره كرد و انگلستان اين مساله را پذيرفت، انتقال خاكستر جسد ناپلئون به يك مراسم عمومي باشكوه مبدل شد كه در آن يك ميليون فرانسوي شركت كرده و با هيجان فرياد « زنده باد امپراتور» را سر دادند، پس از به قدرت رسيدن لويي ناپلئون بناپارت برادرزاده ناپلئون اول ، خاكستر جسد او در عمارت انواليد دفن شد، به اين ترتيب در روز 5 می سال 1821 ميلادي ناپلئون اول امپراتور فرانسه در جزيره سنت هلن در تبعيد درگذشت، ناپلئون يكي از بزرگترين سرداران جنگي جهان محسوب مي شود اما سراسر دوران سلطنت وي در جنگ گذشت و سرانجام تمام سرزمين هايي كه تصرف كرده بود را از دست داد و فرانسه را به فقر و فلاكت كشاند، با اين حال خاطره پيروزي هاي بزرگ وي در تاريخ ثبت شده و از افتخارات فرانسه محسوب مي شوند، اين امپراتورقدرت طلب درانديشه تصرف دنيا بود؛ ازاين رو دردوران حكومت خود جنگهاي متعددي كرد و نقاط زيادي ازاروپا را هم تصرف نمود، درسال1808ميلادي ناپلئون ازروسيه شكست سختي خورد و پس ازعزل ازمقام امپراتوري فرانسه به جزيره اِلب تبعيد شد، گفتني است كه ناپلئون 7سال مجدداً درفرانسه قدرت را به مدت100روزبدست گرفت و اين دوره به حكومت 100روزه ناپلئون مشهوراست اما درنهايت به حالت تبعيد درجزيره سنت هلن ازدنيا رفت.

2 ـ اشغال کشور گینه توسط فرانسوی ها :ـ بتاریخ 5 ماه مي سال1913ميلادي: نيروهاي فرانسوي كشورافريقايي گينه را اشغال كردند، فرانسه دراواخرقرن19ميلادي بعد از90 سال سرانجام گينه را جزوجامعه فرانسه و يخشي ازخاك افريقاي غربي فرانسه اعلام كرد، گينه درسال1946ميلادي به خود مختاري رسيد و درسال 1958میلادی  با مبارزات مستمرو جدي مردم استقلال كامل خود را بدست آورد، گفتني است كه احمد سكوتوره اولين رئيس جمهوركشورگينه بود.

3 ـ ستقلال جمهوری فدرال المان:- بتاریخ 5 ماه مي سال1955ميلادي: جمهوري فدرال المان پس ازگذشت 10سال ازجنگ جهاني دوم بطوررسمي استقلال يافت المان غربي بعد ازپيروزي متفقين درجنگ جهاني دوم به تصرف فرانسه، انگليس و امريكا درآمد و درسال1949ميلادي با 11، ايالت جمهوري فدرال المان موجوديت يافت، درسال1990ميلادي پس ازگذشت 40 سال جدايي ميان دو المان، ديواربرلين شكسته شد و كشورواحد المان پديد آمد.

4 ـ جان سپردن بابی ساندز مبارز ایرلندی در زندان :ـ بتاریخ 5 ماه مي سال1981ميلادي: بابي ساندزمبارز معروف ايرلندي پس ازهفته ها مقاومت درزندان انگليس و اعتصاب غذا جان خويش را درراه هدفش ازدست داد، ساندزدراين مدت فقط با نوشيدن آب زنده بود، مرگ بابي ساندزازيك طرف موج اعتراضات و اعتصابات را برضدّ دولت انگلستان درپي داشت؛ و ازطرف ديگردرس مقاومت دربرابرظلم ظالمان به مردم ايرلند و مبارزان جهان داد، بابي ساندز63 روز پس ازآغازاعتصاب غذا درگذشت.

روز شمار، ششم ماه می

= = = = = = = = ==

1 ـ  تولد کاغذی کوچک چاپ شده بنام " پسته ـ تمبر " در پستخانه :ـ بتاریخ  6 می سال 1840 ميلادي تمبر پست در شهر لندن متولد شد،  پيش از تاريخ ، متذکره براساس سنت گيرنده نامه با توجه به مسافتي كه نامه براي رسيدن به مقصد طي كرده است قیمت رساندن آن را مي پرداخت، يك روز در سال 1837 ميلادي ، رولاند هيل 42 ساله, يك معلم زن جواني را مشاهده مي كند كه پس از رفتن نامه رسان به سختي گريد می کند، رولاند جوياي ماجرا مي شود.زن جوان مي گويد به دليل اين كه نمي توانست مصرف نامه اي كه شوهرش براي او فرستاده بود را پرداخت كند ، نامه رسان از دادن نامه خودداري كرد، رولاند مبتكر كه داراي آشناياني در دولت بود ، گزارشي را تهيه مي كند و آن را براي لرد ملبورن صدراعظم ارسال مي نمايد، در اين گزارش تحت عنوان «اصلاح پست: اهميت و قابل اجرا بودن» وي پيشنهاد مي كند مصرف ارسال نامه از پيش و به يك قيمت مشابه بدون توجه به مسافت در كشور پرداخت شود، پرداخت با چسباندن يك (پسته ـ تمبر) و زدن يك مهر تضمين مي شد، اصلاح سيستم پست در اگست 1839 میلادی در مجلس تصويب مي شود، نخستين  پست به قيمت يك پني اين امكان را مي دهد تا نامه اي به وزن 14 گرام به هر نقطه از انگلستان ارسال شود، اين ( پست ـ تمبر) به « پني سياه» شهرت مي يابد زيرا در زمينه سياه آن تصوير 15 سالگي ملكه ويكتوريا نقش شده بود، « پني سياه » به دليل سهولتي كه در ارسال نامه ها ايجاد مي كند با استقبال فراواني روبه رو مي شود، به اين ترتيب  در روز 6 می سال 1840 ميلادي به ابتكار يك معلم ( پست ـ تمبر)  در شهر لندن متولدشد و این کاغذ عجوبه در ارسال نامه ها تحولي را ايجاد مي كند و موجب تسهيلات ارسال نامه ها مي شود، پس از انگلستان به تدريج ( پست ـ تمبر) در ساير كشورهاي اروپا و جهان باب مي گردد و دشواري ارسال نامه به امري عادي تبديل مي شود.

2 ـ  تولد طبیعی دان فرانسوی :ـ بتاریخ  6 ماه مي سال1744ميلادي: ژان باتيست دولامارك طبيعي دان فرانسوي بدنيا آمد او با نگارش نخستين كتاب خود بنام گياهان فرانسه شهرت يافت، آثاربعدي لامارك فرهنگ گياهشناسي و تاريخ طبيعي بود كه برشهرت او افزود اين دانشمند فرانسوي درزمان انقلاب كبيرفرانسه سرپرستي موزه تاريخ طبيعي را به عهده داشت، كتابهاي فلسفه جانورشناسي و تاريخ جانوران بي مهره لامارك بعدها فريضه تكامل تدريجي و تاريخي موجودات زنده قرارگرفت.

3 ـ تولد " تا گور" فيلسوف و اديب هندی :ـ بتاریخ  6 ماه مي سال1861ميلادي: رابيند رانات تاگور فيلسوف، اديب و شاعرمتفكرهندي متولد شد اين شاعرگرانقدردرسروده ها و نوشته هاي خود توصيفهاي طبيعي را با تفكرات مذهبي و فلسفي درهم آميخته است ازاين اديب بزرگ هند حدود 50 نمايشنامه، 100ديوان شعر،40 داستان كوتاه و بلند و تعدادي رساله و كتابهاي فلسفي باقيست، تاگور درهند به نهضت ملي مردم هند پيوست و با آزاديخواهان هندي همراه شد تا استقلال كشورش را بدست آورد، ماه نو، گردش بهار و ناسيوناليسم و ايمان ازآثارارزشمند او بشمارمي روند، تاگور درسال1913ميلادي جايزه ادبي نوبل را دريافت كرد.

روز شمار، هفتم ماه می

= = = = = = = = ==

1 ـ استعفاي ويلي برانت بتاریخ 7 می 1974 ميلادي ويلي برانت صدراعظم محبوب به دليل رسوايي جاسوسي گونترگيوم كه در دفتر شخصي وي كار مي كرد ، استعفا داد، كارل هربرت فرام كه بعدها نام ويلي برانت را برگزيد در سال 1913 در شهر لوبك متولد شد، وي در اوان جواني به سازمان جوانان سوسياليست پيوست در سال 1930 ميلادي عضو حزب سوسيال دموكرات المان شد، پس از روي كار آمدن حزب نازي وي تحت تعقيب گشتاپو قرار گرفت و در سال 1933 به کشور ناروی گريخت و در اين كشور نام خود را به ويلي برانت تغيير داد، در سال 1945، ويلي برانت به عنوان خبرنگار روزنامه هاي ناروی براي پيگيري اخبار دادگاه نورنبرگ به المان بازگشت، در سال 1947 وي دوباره تابعيت المان را كسب كرد و بار ديگر عضو حزب سوسيال دموكرات شد، ويلي برانت از سال 1949 تا 1957 نماينده بخش غربي برلين در مجلس بوندستاگ بود، در سال 1957 به عنوان شاروال برلين غربي انتخاب شد، وي در سال 1964 به مقام منشی عمومی حزب سوسيال دموكرات منصوب گرديد، دو سال بعد هنگام صدراعظمي كورت گيزينگر در دولت موسوم به «ائتلاف بزرگ» به مقام معاون صدراعظم و وزير خارجه منصوب شد و از همان زمان نخستين تلاش هاي خود را براي سياست نگاه به شرق آغاز نمود، ويلي برانت در اكتبر سال 1969 ميلادي به عنوان صدراعظم المان غربي انتخاب گرديد و دست به اصلاحات بزرگ داخلي زد و سياست خود را براي تنش زدايي با كشورهاي اروپاي شرقي پيگيري كرد، وي در سال 1970 پيمان هايي را با اتحاد شوروي و پولند براساس احترام به مرزهاي موجود و عدم توسل به زور امضا كرد و به اين ترتيب روابط سياسي ميان المان غربي و شوروي وپولند برقرار شد، ويلي برانت در سال 1971 برنده جايزه صلح نوبل شد، با اين حال سياست تنش زدايي ويلي برانت با مخالفت هاي داخلي روبه رو شد و برانت اكثريت پارلماني خود را در بوندستاگ از دست داد، اما وي توانست در انتخابات زودهنگام سال 1972 پيروز شده و بار ديگر صدراعظم المان غربي شود، در دومين دوره صدراعظمي ويلي برانت پيمان هايي را با جمهوري دموكراتيك المان (المان شرقي) در سال 1972 و چكسلواكي در سال 1973 امضا كرد،
سپس
المان غربي با برقراري روابط سياسي با بلغارستان و مجارستان در اين كشورها سفارتخانه هاي خود را گشود، اما دستگيري گونترگيوم ، يك جاسوس المان شرقي كه در دفتر شخصي ويلي برانت كار مي كرد ، موجب يك رسوايي بزرگ شد، حتي خود ويلي برانت را متهم كردند كه جاسوس المان شرقي است، سازمان جاسوسي ( ك.گ.ب) شوروي و سازمان جاسوسي المان شرقي، به اين شايعات دامن زدند و اين امر به سود رقباي سياسي ويلي برانت تمام شد، خلاصه ويلي برانت ناگزير گرديد در روز 7 ماه می سال 1974 از مقام خود استعفا دهد، ويلي برانت در سال 1976 به سمت منشی عمومی سازمان بين المللي سوسياليسم انتخاب شد و در اين مقام تلاش كرد روابط جديدي ميان كشورهاي صنعتي و كشورهاي در حال توسعه بر مبناي اصول تازه اي را ايجاد كند كه به تاسيس كميسيون شمال - جنوب منجر گرديد، از سال 1989 ميلادي وي يكي از طرفداران فعال اتحاد مجدد دو المان بود، ويلي برانت در سال 1992 ميلادي درگذشت.

2 ـ تولد" پيوترايليچ چايكوفسكي" روسی :ـ بتاریخ 7 مي سال1840ميلادي: پيوترايليچ چايكوفسكي موسيقيدان و آهنگسازپرآوازه روسي متولد شد، او استعداد سرشارخود را درموسيقي ازكودكي آشكاركرد اما دررشته حقوق به تحصيل پرداخت، درپايان تحصيل علاقه دوران كودكي اورا به جهان موسيقي كشاند و سرانجام دراين رشته استادي گرانقدرو خلاق شد، اززيباترين و مشهورترين آثارچايكوفسكي « باله درياچه قو و رومئووژوليت» را مي توان نام برد.

3 ـ اختراع دینامنت :- بتاریخ 7  مي سال1866ميلادي: آلفرد نوبل دانشمند و شيميدان سویدنی، ديناميت را اختراع كرد نوبل اين مادّه را براي كمك به بشر، پيشرفتهاي علمي و كاوشهاي زمين شناسي اختراع كرد، اما ازآن زمان كه ازديناميت درراه نابود كردن انسانها و آغازجنگ ها استفاده شد، نوبل ثروت خود را صرف ايجاد جايزه نوبل هرسال به كسانيكه درزمينه هاي ادبيات، علوم فيزيك، کیمیا، طب و فيزيولوژي و همچنين برقراري صلح جهاني خدمات ارزنده اي به بشرارائه كنند اهدا مي شود.

4 ـ ختراع ضبط صوت :ـ بتاریخ7 ماه مي سال1895ميلادي: الكساندرپاپوف فيزيكدان روسي، نخستين دستگاه ضبط صوت را اختراع كرد، پاپوف درچنين روزي درمحل انجمن فيزيكدانان روسي دستگاه اختراعي خود را با موفقيّت آزمايش كرد و بدين ترتيب نامش به عنوان مخترع ضبط صوت ثبت شد.

روز شمار، هشتم ماه می

= = = = = = = = ==

1 ـ  فوران کوه آتش فشان عظیمی در فرانسه :ـ بتاریخ   8 می سال 1902 ميلادي كوه آتشفشان پله فوران كرد و شهر سن پير و 28 هزار ساكن آن در جزيره فرانسوي مارتينيك را نابود كرد، جزيره مارتينيك مانند ساير جزاير آنتيل كوچك منشا آتشفشاني دارد، هنگامي كه فرانسوي ها اين جزيره را مستعمره كردند به نظر مي رسيد كه كوه پله يك آتشفشان خاموش باشد بنابراين شهر سن پير در دامنه اين كوه گسترش يافت، زيبايي استوايي سن پير موجب شد به آن لقب « پاريس كوچك آنتيل» را بدهند، نخستين نشانه هاي آغاز فعاليت كوه پله با متصاعد شدن بخارهايي از دهانه آن در سال 1900 ميلادي ظهور كردند، در ماه اپریل سال 1902 ميلادي ، اهالي منطقه از رايحه بسيار نامطبوعي كه به دليل متصاعد شدن بخارهاي گوگردي بود ، به عذاب آمده بودند ، تعداد زمين لرزه ها افزايش يافت، در روزهاي 2 و 3 می كوه با غرش وحشتناكي خاكسترهاي آتشفشاني را از دهانه اش بيرون ريخت، با اين حال دانشمندان اعلام كردند شهر سن پير به دليل موقعيت جغرافيايي اش از فوران مواد مذاب در امان است، در روز 8 می در ساعت 8 و 2 دقيقه انفجار مهيبي در كوه پله رخ داد و در يك چشم به هم زدن خاكسترهاي آتشفشاني ، مواد مذاب و گازهاي شعله ور شهر سن پير و بندرگاه آن را مدفون ساختند ، همه چيز آتش گرفت، به اين ترتيب ، در روز 8 می سال 1902 ميلادي كوه پله از خواب طولاني بيدار شد ، اين آتشفشان مهيب فوران كرد و شهر سن پير و 28 هزار ساكن آن را نابود كرد، فعاليت آتشفشاني پله تا سال 1905 ميلادي ادامه داشت و آنگاه دوباره براي مدت نامشخصي به خواب رفت.

2 ـ تولد هنرمند و نقاش فرانسوي :- بتاریخ 8 ماه مي سال1903 ميلادي: پُل گوگَن هنرمند و نقاش نوپردازفرانسوي، و ازپيشتازان ساده سازي طراحي درنقاشي درپاريس بدنيا آمد، گوگن حرفه هاي گوناگون را براي تأمين مخارج زندگي آزمايش كرد اما پس ازسفرهاي متعدد و بروز استعدادش درنقاشي و تجليل بزرگاني چون سِزان ازاو، همه اوقاتش را به نقاشي اختصاص داد و آثاري ارزشمند پديد آورد گفتني است كه اين هنرمند نقاش جالب ترين آثارخود را درجزيره كوچكي بنام آتونو خلق كرده است.

3 ـ تولد مؤسس صليب سرخ جهاني :- بتاریخ 8 ماه مي سال1828ميلادي: ژان هانري دونان مؤسس صليب سرخ جهاني درژنو متولد شد دونان درجواني شاهد فجايع جنگ ميان فرانسه و اطريش درناحيه سولفرينو بود و تحت تأثيرحوادث ضدانساني اين جنگ، براي كمك به مجروحان و آسيب ديدگان جنگ، صليب سرخ را بنيان نهاد، هانري دونان به سبب اين اقدام درسال1901ميلادي جايزه صلح نوبل را دريافت كرد، وي به هنگام مرگ72سال داشت.

روز شمار، نهم ماه می

= = = = = = = = ==

1 ـ كانبرا پايتخت استراليا روز بتاریخ 9 می سال 1928 شهر كانبرا به عنوان پايتخت فدرال استراليا برگزيده شد و جايگزين شهر ملبورن گشت، به اين ترتيب ، رقابت ميان دو شهر بزرگ ملبورن و سيدني پايان يافت هنگام احداث شهر كانبرا وضعيت حقوقي آن به عنوان يك شهر خودمختار تعيين گشت تا از لحاظ سياسي وابسته به هيچ يك از شش ايالت فدرال استراليا نباشد و منطقه آن به نام سرزمين پايتخت استراليا ناميده شد، براي احداث شهر كانبرا يك مناقصه بين المللي در سال 1912-1911 اعلام شد.والتر بورلي گريفين آرشيتكت امريكايي برنده اين مناقصه گرديد، شهر كانبرا پيرامون يك درياچه مصنوعي ساخته شد،اين شهر داراي يك بخش اداري و يك بخش تجاري است كه توسط رودخانه مولونگلو از يكديگر مجزا شده اند،
احداث آن به دليل وقوع جنگ جهاني اول به تاخير افتاد و احداث كامل آن تا سال 1927 ميلادي به طول انجاميد
، اين شهر از فضاي سبز بسيار وسيعي برخوردار است، به طوري كه با 325 هزار جمعيت كنوني آن هنوز لقب « شهر باغي» را از دست نداده است.

2 ـ  وفات ابومنصور ازهری در هرات :ـ  بتاریخ نهم ماه می- 7ربيع الاول سال300هجري قمري:« ابومنصورمحمّد بن ازهري هِرَوي » ازجمله بزرگترين دانشمندان علم و ادب و لغت درقرن4هجري قمري درشهرهرات بدرود حيات گفت ازهري هروي بخشي ازعمرخود را درعراق و جزيرة العرب به گردآوري لغت سپري كرد و درهمين دوره بود كه بدست قَرامِطِه چند سالي درعربستان اسيرو زنداني شد، بزرگترين و مشهورترين اثرازهري هِرَوي درباب لغت «كتابُ التَّهذيب» نام دارد.

روز شمار، دهم ماه می

= = = = = = = = ==

1 ـ شورش گروپی از سپاه هندی علیه انگلیسها :ـ  بتاریخ 10 می سال 1857 ميلادي: گروپی از سپاهيان هندي قطعهء" مروت" عليه كمپاني هند شرقی انگلستان دست به شورش زدند، اين شورش نشانه نارضايتي عميق سپاهيان هندي ونيز مردم محلي نسبت به ظلم و جور استعمار انگليس و به ويژه كمپاني هند شرقی بود« ماجراي گلوله ها» چاشني انفجار اين شبكه باروت بود، در سال 1856 ميلادي انگليسي ها گلوله هايي را براي استفاده در اختيار سپاهيان هندي قرار دادند كه با چربي گاو يا پيه خوك چرب شده بودند، سربازان مسلمان و هندو از استفاده از اين گلوله ها خودداري كردند، در سال 1857 ميلادي ، 85 نفر از سپاهيان قطعه مروت به اتهام خودداري از استفاده اين گلوله ها توسط انگليسي ها به 10 سال زندان محكوم شدند، در آن زمان سپاهيان هندي بخش اعظم نيروي نظامي كمپاني هند كه شامل 238 هزار نفر از جمله 38 هزار انگليسي بود را تشكيل مي دادند.

2 ـ تولد جبهه پوليساريو بتاریخ 10 می سال1973 ميلادي: جبهه پوليساريو با هدف كسب استقلال صحراي غربي تاسيس شد، در اين روز نيروهاي قديمي قوای آزادي بخش مراكش كه از رژيم اين كشور سر خورده شده بودند جبهه پوليساريو را تاسيس كردند و مبارزه عليه نيروهاي استعمارگرهسپانيا كه منطقه صحراي غربي جزو مستعمرات هسپانیا محسوب مي شد را آغاز نمودند، قبل از اين كه فرانسه وهسپانيا صحراي غربي را بين خود تقسيم كنند ، مراكش همواره ادعاي حاكميت بر صحراي غربي را داشت و اين منطقه را متعلق به خود مي دانست، در اکتوبر سال 1975 ميلادي ، دادگاه بين المللي لاهه با صدور حكمي حق مشروع ساكنان صحراي غربي براي اعلام خودمختاري اين منطقه را به رسميت شناخت، در سال 1976 ، جبهه پوليساريو جمهوري دموكراتيك عربي صحرا را تاسيس كرد، در سال 1979 ميلادي شوراي امنيت سازمان ملل متحد اشغال صحراي غربي توسط مراكش كه پس از خروج هسپانيايي ها صورت گرفته بود را محكوم كرد و جبهه پوليساريو را به عنوان نماينده قانوني مردم صحرا به رسميت شناخت، در سال 1984 ، سازمان وحدت افريقا ، جبهه پوليساريو را به عنوان عضو پذيرفت و خواستار خروج نيروهاي مراكشي از صحراي غربي شد، در سال 1988 ميلادي مراكش و جبهه پوليساريو طرح صلح سازمان ملل متحد را پذيرفتند كه در اين طرح آتش بس كامل و برگزاري يك همه پرسي براي خودمختاري صحراي غربي پيش بيني شده بود،از آن پس صداي گلوله ها خاموش شد ، اما مساله هنوز كاملا حل و فصل نشده است، مراكش هنوز 80 درصد صحراي غربي را تحت كنترل دارد، از سال 2000 ميلادي اوضاع آزادي بيان بهبود يافته به اين شرط كه هرگز مراكشي بودن صحراي غربي و شخص شاه زير سوال نروند.

3 ـ بحران براي استعمار انگلستان در هندوستان بتاریخ 10 می سال  1857 ميلادي : 3 قطعه سپاهيان منطقهء شهر مروت دست به شورش زدند و پس از آزاد كردن همكارانشان ، اروپايي هاي نظامي را قتل عام كردند، آنها اهالي شهر را به جنبش درآورده و به سوي دهلي حركت مي كنند و اين شهر را تصرف مي كنند، انگليسي ها با بسيج نيروهاي خود وقطعات نظامي سيك شهر دهلي را در 10 جون سال 1857 محاصره و در روز 20 سپتمبر همان سال تصرف مي كنند، انگليسي ها تمام سپاهيان و مردمي كه به آنها پيوسته بودند را قتل عام مي كنند اما شورش سپاهيان هندي 2 سال و تا سال 1859 ميلادي در هند ادامه مي يابد، به اين ترتيب ، در روز 10 می سال 1857 ميلادي قطعات سپاهيان هندي شهرمروت كه از ظلم و جور انگليسي ها و كمپاني هند شرقی انگلستان به تنگ آمده بودند ، دست به شورش مي زنند، اين شورش تا سال 1859 ميلادي به طول مي انجامد و بزرگترين بحران را براي استعمار انگلستان در هندوستان موجب مي شود، انگلستان براي در هم شكستن اين شورش نيروهاي خود كه از جنگ كريمه فارغ شده بودند را به هندوستان اعزام مي كنند، پس از شكست شورش سپاهيان ، انگلستان براي بقاي استعمارش بر هندوستان كمپاني هند شرقی را منحل مي كند و حكومت بر هندوستان را تحت نظر پادشاهي انگلستان قرار مي گيرد و يك نايب سلطنه براي اداره هندوستان تعيين مي شود.

4 ـ تصرف کشور بلجیم و هالند توسط المان:ـ بتاریخ 10 می سال 1940 ميلادي : قوای نظامی المان جبهه متفقين ، فرانسه و انگلستان را مي شكافد و كشور بلجیم را تصرف مي كند، قوای مكانيزه المان به سرعت به سوي مرزهاي فرانسه و هالند پيشروي مي كند در آن زمان فقط 7 ماه از آغاز جنگ جهاني دوم مي گذشت، كشوربلجیم از آغاز جنگ اعلام بي طرفي كرده بود و مردم بلجیم تصور مي كردند در پناه سياست بي طرفي مي توانند از بلاياي اين جنگ خانمانسوز و خونين در امان بمانند، اما هزاران سرباز، قوای نظامی المان ، و نيروي زرهي آن به سرعت سراسر خاك بلجیم را تصرف كردند و به سوي مرزهاي فرانسه پيشروي كردند، در جريان چند روز بين 8 تا 10 ميليون بلجیمی و فرانسوي زير آتش توپخانه و بمباران نيروي هوايي المان آواره جاده ها شدند و با فرار به سوي جنوب تلاش مي كردند ، پناهگاهي را بيابند، طیارات الماني با به صدا درآوردن آژيرهاي خود كه لقب «شيپورهاي اريحا» را داشتند به سوي موج آوارگان بخت برگشته شيرجه رفته و آنها را به مسلسل مي بستند، در عين حال قوای نظامی المان با هجوم همه جانبه كشور كوچك هالند را نيز اشغال كرد، ويلهمينا ملكه هالند روز 14 می 1940 به لندن پناهنده شد و روز بعد يعني 15 می قوای نظامی هالند تسليم گرديد.

  در بلجیم هرگونه مقاومتي بي فايده بود و حتي نيروهاي انگليسي و فرانسوي نيز از اين كشور عقب نشيني كرده و به داخل خاك فرانسه رفته بودند، لئوپولد سوم پادشاه بلجیم كه كشورش را ترك نكرده بود ، فرمان تسليمقوای نظامی بلجیم را در شب 27 می امضا كرد، به اين ترتيب ، در روز 10 می سال 1940 ميلادي در حالي كه فقط 7 ماه از آغاز جنگ جهاني دوم مي گذشت قوای نظامی المان به فرمان هيتلر جبهه متفقين را مي شكافد و كشورهاي بلجیم و هالند را تصرف مي كند، ده ها هزار نفر از مردم اين 2 كشور كوچك در نخستين روزهاي حمله المان نازي بر اثر بمباران سنگين شهرها كشته مي شوند، پس از اين 2 كشور نوبت فرانسه مي رسد كه ظرف مدت كوتاهي به اشغال نازي ها درآيد.

5 ـ تولد رائول شیمیدان فرانسوی :ـ بتاریخ 10 ماه می سال 1830ميلادي: فرآنسوآماري رائول شيميدان فرانسوي متولد شد، او پس ازاخذ درجه دكترا ازدانشگاه پاريس تحقيقات علمي خود را گسترش داد و سرانجام ازبنيانگذاران جديد علوم شيمي و فيزيك شد. رائول درزمينه كاهش نقطه انجماد و افزايش نقطه جوش مواد نظريه اي ارائه داد كه بنام خود او ثبت شده است. ازقوانين رائول براي تعيين تقريبي جرم ملكولي عناصرهم استفاده مي شود.

6 ـ تصرف کشور لوکزامبورک توسط المان:- بتاریخ 10 ماه مي سال1940ميلادي: كشورلوكزامبورك درجنگ جهاني دوم به تصرف سپاه المان نازي درآمد، بدين ترتيب با اين كه دولت المان درسال1867ميلادي استقلال و تماميت ارضي لوكرامبورك را تضمين كرده بود دراين روزضمن حمله به بلجیم، هالند و فرانسه، لوكزامبورك را كاملاً تصرف كرد، گفتني است كه اين كشور درسال1944 ميلادي آزاد شد.

7ـ تشکیل جبهه پوسياريو بتاریخ 10ماه مي سال1973ميلادي: جبهه پوسياريو دركشورجمهوري عربي صحرا تشكيل شد، اين جبهه را ازمبارزان صحرا كه تنها راه كسب استقلال و آزادي را درقيام مسلحانه مي ديدند، ايجاد كردند، اين گروه نخستين عمليات خود را با حمله به كشتي هاي هسپانیا انجام دادند و بتدريج برقدرت خود افزودند هسپانیا هم درسالهاي1975 و 1976ميلادي رفته رفته ازصحراي عربي خارج شد و جمهوري دمكراتيك عربي صحرا تشكيل شد، گفتني است كه ليبي، موريتاني و الجزاير نخستين كشورهايي بودند كه حمايت خود را ازجبهه پورسياريو اعلام كردند.

روز شمار، یازدهم ماه می

= = = = = = = = ===

1 ـ تغییر نام  پایتخت کشور، روم  :ـ   بتاریخ 11 می سال 330 ميلادی:  کنستانتين امپراتور روم شهر کنستانتينوپل (قسطنطنيه) را رسما به جای شهر رم پايتخت جديد امپراتوری روم کرد، امپراتوری روم در قرن قبل از اين تاريخ مرزهايش به اندازه ای وسعت يافته بود که ديگر اداره اين سرزمين های وسيع غيرممکن شده بود و به دشواری می توانست در مقابل فشار اقوام بربر مقاومت کند، در سال 293 ميلادی ديوکلسين امپراتور روم مقر حکومت را در 4 شهر که در نزديکی مرزهای پر خطر قرار داشتند مستقر کرد، شهر ميلان امروزی ، نيکومديا ، سيرميوم و تروس اما تلاش وی برای حفظ مرزها از هجوم اقوام بربر عبث بود، کنستانتين جانشين وی پس از اينکه دوباره وحدت امپراتوری را برقرار کرد در شهر نيکومديا در ساحل بسفر مستقر شد، وی که به دنبال يک محل مناسب برای ايجاد يک پايتخت جديد بود در سال 324 ميلادی شهر بيزانس را برگزيد،اين يک انتخاب مناسب بود، شهر بيزانس 1000 سال قبل از آن تاريخ در سال 667 قبل از ميلاد توسط مهاجرانی که از مگار آمده بودند در در مجاورت تنگه هايی که آسيا و اروپا را از هم جدا می کردند ، احداث شده بود، شهر که در دهانه بسفر واقع شده بود و يونانی های قديم آن را هلسپونت می ناميدند، کنستانتين نام خود را به پايتخت جديدش می دهد و آن را کنستانتيوپل می نامد، اين شهر از موقعيت ويژه ای برخوردار بود و بر گذرگاه ميان آسيا و اروپا تسلط داشت، ساکنان آن از حقوق برابر ساکنان شهر رم برخوردار شدند، کنستانتين تا زمان مرگش در سال 337 ميلادی در اين شهر سکونت کرد، شهر کنستانتينوپل با آميختن فرهنگ رومی و يونانی به سرعت توسعه يافت و ابعاد آن از شهر رم فراتر رفت، در سال 395 ميلادی پس از تقسيم امپراتوری روم به 2 امپراتوری روم شرقی و غربی اين شهر به پايتخت امپراتوری روم شرقی تبديل شد، دو قرن بعد در زمان امپراتوری ژوستينين جمعيت آن به يک ميليون نفر رسيد، پس از اينکه هراکليوس امپراتوری روم شرقی شد ، کنستانتينوپل ريشه های لاتينی خود را رها کرد و به يک شهر يونانی تبديل گرديد، امپراتوری روم شرقی از آن پس امپراتوری بيزانس ناميده شد و پايتخت آن نيز نام سابق يونانی خود بيزانس را دوباره بازيافت، به اين ترتيب ، در روز 11 می سال 330 ميلادی کنستانتين امپراتور روم شهر کنستانتينوپل (قسطنطنيه) را به جای شهر رم به عنوان پايتخت امپراتوری برگزيد، چند قرن بعد ، اين شهر و سرزمين های امپراتوری روم شرقی به ريشه های سابق يونانی خود بازگشته و امپراتوری بيزانس بوجود آمد، تا اينکه پس از گذشت حدود 1000 سال عثمانی ها آن را تصرف کردند و اين شهر به عنوان پايتخت امپراتوری عثمانی استانبول نام گرفت.

2 ـ فيلم جهان سكوت و نخل طلايي  فيلم مستند «جهان سكوت» به كارگرداني فرمانده ژاك ايوكوستو و لويي مال در روز 11 می سال 1956 ميلادي برنده جايزه بهترين فيلم فستيوال فرانسه شد، ژاك ايوكوستو اقيانوس شناس برجسته فرانسه كه شهرت جهاني دارد تصميم گرفت با تهيه فيلم «جهان سكوت» يك مستند رنگي ، مردم را با زيبايي ها ، جانوران ، گياهان و اعماق اقيانوس ها آشنا كند، وي براي تهيه اين فيلم با كشتي مجهز كاليپسو درياي سرخ ، اقيانوس هند و خليج فارس را در نورديد، وي اين فيلم زيبا را با كمك لويي مال كارگردان جوان كه قبلا نيز با فرمانده كوستو در تهيه فيلم هاي كوتاه همكاري كرده بود ، تهيه كرد، با استفاده از دوربين هاي مجهز زير آبي و ديگر تجهيزات پيشرفته فيلم «جهان سكوت» در آن دوره شاهكار سينماي مستند لقب گرفت، در اين فيلم تصاوير زيبايي از دولفين ها ، مار ماهي عظيم الجثه ، ماهيگران اسفنج ، كشف و كاوش يك غار زيرآبي ، شيوه زندگي لاك پشت هاي دريايي ، حمله كوسه ها به يك بالن زخمي... و بسياري صحنه هاي ديگر به تصوير كشيده شده بود، اين فيلم منحصر به فرد و شاعرانه در مراسم اختتاميه فستيوال سينمايي  كه در آن دوره در روز 11 می سال 1956 برگزار مي شد جايزه نخل طلايي بهترين فيلم را كسب كرد، اين نخستين بار در تاريخ برگزاري فستيوال است كه جايزه نخل طلايي به يك فيلم مستند تعلق گرفت.

3 ـ فرقه ژاکوپن ها در فرانسه :ـ بتاریخ 11ماه مي سال1798 ميلادي : فرقه ژاكوپن ها از جمعيت هاي سياسي دوران انقلاب كبير فرانسه در زمان حكومت هيئات مديره  نخستين جمعيت سياسي متشكل ، در دوران انقلاب فرانسه بود و دانتون ،وروسپير از رهبران اين فرقه بودند، اين فرقه از سال 1783ميلادي باقلع وقمع مخالفان خود دوره وحشت و ترور را در فرانسه آغاز كرد.

4 ـ استقلال کشور لوکزامبورک :ـ  بتاریخ 11ماه مي سال 1867ميلادي : كشور لوكزامبورگ كه از كوچكترين كشورهاي جهان بشمار مي رود به استقلال رسيد، مبارزات استقلال طلبانه مردم اين سرزمين ازسپتمبر 1815ميلادي از زمانيكه لوكزامبورگ به اجبار عضو فدراسيون المان شد ، آغاز شده بود ، الماني ها در زمان جنگهاي اول و دوم اين كشور را اشغال كردند و سال 1942ميلادي به مدت 3 سال لوكزامبورگ جز خاك المان محسوب مي شد، گفتني است كه ديوان داوري اروپا ،موسسه هاي بانكي و مالي اروپايي باختري در لوكزامبورگ قرار دارند .

5 ـ نخستین فرستنده تلویزیون جهانی :ـ  بتاریخ 11 ماه مي سال 1935ميلادي : نخستين فرستنده تلويزيون جهاني بنام نيپكو در شهر برلين كار خود را آغاز كرد اين فرستنده به پاس قدر داني از پاول نيپكو بنام او نامگذاري شد، نيپكو تحصيلاتش را در فيزيك به پايان رساند و تحقيقات گسترده خود را آغاز كرد و سر انجام طريقه تبديل عكس به امواج و تشكيل مجدد آنها را كشف كرد به عبارت ديگر نوعي از تلويزيوني را اختراع كرد كه امروزه شكل تكامل يافته آن در دسترس همگان است .

6 ـ ناکامی انگلیس و فرانسه به دفاع از بلجیم :ـ بتاریخ 11 ماه مي سال 1940 ميلادي : نيروهاي متحد فرانسه و انگليس براي حمايت از كشوربلجیم به اين كشوروارد شد ند، بلجیم در اين زمان با تجاوز المان نازي روبرو بود دفاع ازبلجیم در يكي از قرار دادهاي منقعد شده ميان انگليس و فرانسه تصريح شده بود، امابا وجود قواي انگليس و فرانسه قواي المان نازي نه تنهابلجیم بلكه نيروهاي انگلستان و فرانسه راهم نيز شكست دادندو سراسربلجیم به تصرف نيروهاي ورماخت در آمد .

روز شمار، دوازدهم ماه می

= = = = = = = = = = =

1 ـ پايان محاصره برلين بتاریخ 12 می سال 1949 ميلادي اتحاد شوروي پس از 322 روز به محاصره برلين غربي پايان داد، در سال 1945 ميلادي براساس پيمان يالتا ، المان و شهر برلين به چهار منطقه تقسيم شدند و هر يك از 4 كشور امريكا ، انگلستان ، فرانسه و شوروي اداره يكي از اين مناطق اشغالي را به عهده گرفتند، برلين شرقي تحت نفوذ شوروي قرار گرفت و نظارت بخش غربي برلين به فرانسه ، انگلستان و امريكا واگذار شد، نيروهاي غربي در سال 1948 واحد پول دويچه مارك را به عنوان واحد پول جديد بخش اشغالي المان كه در اختيار آنها بود ايجاد كردند، ژوزف استالين در واكنش به اين مساله كه آن را گام نخست براي تاسيس يك كشور المان توسط غربي ها تلقي كرد تصميم گرفت جاده هاي زميني منتهي به برلين غربي را مسدود كرده و اين شهر را به محاصره درآورد، به اين ترتيب در 15 جون سال 1948 كليه راههاي زميني به برلين غربي كه در قلب منطقه تحت اشغال شوروي قرار داشت ، مسدود شدند و ارتباط اين شهر با خارج قطع گرديد، اين اقدام سبب شد همكاري چهارجانبه ، وحدت المان و برلين خاتمه پذيرد، اما محاصره برلين غربي يك ناكامي بزرگ براي شوروي بود ، زيرا نيروهاي امريكايي يك پل هوايي عظيم را براي تامين نيازهاي شهر ايجاد كردند، در خلال 322 روز محاصره برلين غربي ، نيروهاي امريكايي توسط 212000 نوبت پرواز ، 7/1 ميليون تن كالا ، مواد غذايي و مواد سوختي را به برلين غربي ارسال كردند، سرانجام اتحاد شوروي متوجه شد ، محاصره برلين غربي، بي نتيجه است بنابراين در روز 12 می سال 1949 ميلادي به محاصره برلين غربي خاتمه داد،اما اين بحران سبب شد تا كشورهاي غربي در 12 سپتمبر سال 1949 جمهوري فدرال المان را تاسيس كنند و يك ماه بعد شوروي جمهوري دموكراتيك المان را در مناطق تحت اشغال خود تاسيس كرد، تجزيه المان به دو كشور تا سال 1989 ميلادي ادامه يافت در اين سال با فروپاشي ديوار برلين ، وحدت المان محقق گرديد.

2 ـ تولد بنیانگذار شیوه پرستاری :ـ  بتاریخ 12 ماه مي سال1820ميلادي : فلورانس نايتينگل بنيانگذار شيوه پرستاري جديد در فلورانس ايتاليا بدنيا آمد، نايتينگل جواني خود را در انگلستان سپري كرد وهمواره به مطالعه بيماريها ي مختلف و چگونگي مراقبت از بيماران مشغول بود، نايتينگل به هنگام جنگ كريمه براي پرستاري از سربازان مجروح به جبهه نبرد اعزام شد وبا فداكاري شبانه روزي به مداواي مجروحان جنگي پرداخت  فلورانس شب هنگام با چراغي در دست به ميدان نبرد مي رفت و زخمي ها را با كمك ديگر امدادگران به مكانهاي حفظ و مراقبت انتقال مي داد از اين رو به خانم چراغ بدست معروف است .

3 ـ تولد گريگوري کشیش روسی :ـ بتاریخ 12ماه مي سال1872ميلادي: گريگوري راسپوتين كشيش روسي و ازشخصيتهاي مرموزدربارنيكلاي دوم تزار روسيه بدنيا آمد، او دهقاني بود كه بعدها به كسوت كشيشي درآمد و پس ازورود به دربارتزار و مداواي فرزند او محبوبيتي خاص پيدا كرد، قدرت و نفوذ راسپوتين به دربارنيكلاي دوم به اندازه اي رسيد كه وزيران و رجال روسيه تحت فرمان او قرارگرفتند، اما اين امرمدت زيادي دوام نيافت و راسپوتين به اتهام همكاري با عناصرارتجاعي و افراطي به دست درباريان به قتل رسيد، جسد راسپوتين بعدها درميان يخهاي رود نوآ كشف شد.

روز شمار، سیزدهم ماه می

= = = = = = = = ===

1 ـ الغاء بردگي در برازيلبتاریخ 13 می سال 1888 بردگي در برازيل الغاء شد، به گفته مورخان در فاصله سال هاي 1523 ميلادي و سال 1888 ميلادي حدود 5 ميليون سياهپوست افريقايي پس از اسارت براي فروش در بازارهاي برده فروشي به برازيل انتقال يافتند، يك ميليون نفر از آنها قبل از رسيدن به سواحل برازيل به دليل شرايط بسيار نامناسب كشتي هاي تجارت برده جان خود را از دست دادند، تجارت برده به برازيل از آغاز استعمار اين كشور توسط پرتگال از اوايل قرن شانزدهم ميلادي آغاز گرديد،اغلب برده ها از كشورهاي گينه ، آنگولا ، موزامبيك و گاهي اوقات سودان به برازيل منتقل مي شدند، بردگان به عنوان يك دارايي كم ارزش تلقي مي شدند و آنها را در مزارع نيشكر در مناطق باهيا و پرنامبوكو ، در معادن طلاي ميناس گراييس و در مزارع پنبه به كارموظف میساختند، اين تيره بختان بين 15 تا 17 ساعت در شبانه روز در شرايط بسيار دشواري كار مي كردند، متوسط عمر يك برده جوان در يك مزرعه نيشكر فقط 8 سال بود، بين سال 1807 و 1835میلادی شورش هاي بسياري كه اغلب توسط بردگان سياهپوست مسلمان رهبري مي شد در ايالت باهيا به وقوع پيوستند، در سال 1825 ميلادي پرتگال خودمختاري برازيل را به رسميت شناخت، در سال 1871 ميلادي " پدرو دوم" واردات برده به برازيل را ممنوع كرد و فرزندان بردگان موجود را افراد آزاد اعلام نمود، در روز 13 می 1888 ميلادي ، شاهزاده ايزابل ، دختر" پدرو دوم" قانون الغاي بردگي در برازيل را موسوم به « قانون طلا» امضا نمود.

2 ـ تولد مارتین لوتر، بنیانگزار نهضت پروتستان :ـ  بتاریخ  13 ماه مي سال 1483 ميلادي : مارتين لوتر اصلاح طلب مذهبي در المان متولد شد اودر جواني به كسوت كشيشي در آمد و پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي استاد فلسفه در دانشگاه شد، لوتر با برخي از پاپ وديگر مقامات كليسا مخالف بود و بر خلاف دستور و نظر صريح پاپ ، انجيل را به زبان الماني ترجمه كرد لوتر سرانجام نهضتي بنام پروتستان در مقابل كليساي كاتوليك بنيان نهاد، افكار اين مصلح مذهبي پايه هاي نظام سياسي – مذهبي جديدي را در غرب بويژه المان استواركرد.

3 ـ استقلال کشور اکوادور :ـ بتاریخ 13ماه مي سال 1830 ميلادي : كشور اكوادر مستقل شد و اين سرزمين بيش از 300سال تحت سلطه واستعمار هسپانیا بود اما باتلاش ها و مبارزات سيمون بوليوار ومردم آزاديخواه اكوادر ،اين كشور از استعمار هسپانیا رهايي يافت وبه فدراسيون كلمپياي بزرگ پيوست، مدتي بعد از انحلال اين فدراسيون ، اكوادر كاملا مستقل شد ونظام جمهوري براي خود برگزيد،اكوادر با بيش از 280هزار كيلومتر مربع مساحت در شمال غربي امريكاي جنوبي ؛ ودر كنار اقيانوس كبير واقع است .

روز شمار، چهاردهم ماه می

= = = = = = = = ===

1ـ کشور انگولا اشغال شد :ـ بتاریخ 14ماه  مي سال 1575ميلادي: سرزمين آنگولابه اشغال استعمار گران در آمد قبل از آن هم آنگولا بخشي از امپراتوري افريقاي گينه بود، اما با تسلط پرتگالی ها بر اين سر زمين، مركز تجاري تبديل شد ودر تمام سواحل اين كشور مراكز تجارتی احداث گرديد، آنگولا 400 سال بدست پرتگالی ها غارت گردید ولي بعد از جنگ جهاني دوم قيام هاي متعدد مردم اين كشور به استقلال آنگولا منجر شد .

روز شمار، پانزدهم ماه می

= = = = = = = = ===

1 ـ استقلال پاراگوئه:- بتاریخ 15ماه مي سال1811ميلادي : پاراگوئه به استقلال رسيد و حكومت جمهوري در آن بر قرار شد اين كشور مدت دو قرن تحت سلطه هسپانیا بود و بعد از اعلام استقلال "فرانسيا" قدرت را بدست گرفت و مدت 25 سال مستبدانه بر پاراگوئه حكومت كرد، فرانسيا با ممنوع كردن ورود وخروج اتباع كشورش و هم چنين جلوگيري از ورود بيگانگان به پاراگوئه اين كشور را درانزواي كامل نگاه داشت بعد از مرگ اين حاكم مستبد به علت اوضاع نابه سامان پاراگوئه، كودتاهاي متعدد در اين كشور روي داد و حاكمان مستبد يكي پس از ديگري بر اين كشور حكمراني كردند پاراگوئه با برازيل ، بوليوي ، و آرژانتين همسايه است.

2 ـ اشغال فلسطین :- بتاریخ 15ماه مي سال1948ميلادي: رژيم قدس پس ازاشغال كامل فلسطين موجوديت خود را اعلام كرد، سرزمين فلسطين درسال1917به اشغال سربازان انگليسي درآمد و 5 سال بعد به موجب تعميم مجمع بين الملل تحت قيموميت انگلستان قرارگرفت، ازآن پس تشكيل دولت يهودي درفلسطين به رسميت شناخته شد و يهوديان ازسراسرجهان به فلسطين مهاجرت كردند، درسال 1947ميلادي بموجب قطعنامه سازمان ملل متحد سرزمين فلسطين ميان دودولت يهودي و عرب تقسيم و بيت المقدس منطقه اي  بين المللي درنظرگرفته شد مدتي  بعد " بن گوريون" ازرهبران اصلي صهيونيسم ايجاد دولتي صهيونسيت را اعلام كرد، درپي انتشاراين خبركشورهاي عربي اعتراض شديد خود را آشكارساختند .

روز شمار، شانزدهم ماه می

= = = = = = = = == =

1 ـ درگذشت پدر استقلال مالي بتاریخ 16می سال 1977 ميلادي : موديبوكيتا پدر استقلال كشور مالي در زندان با ماكو درگذشت، موديبوكيتا در روز 4 جون سال 1915 در شهر باماكو متولد شد، وي فرزند يك خانواده بزرگ از قوم مندينگو بود كه به اسلام گرويده بودند، موديبوكيتا يك مسلمان معتقد بود، وي از مدرسه عالي شهر داكار فارغ التحصيل شد، كيتا ابتدا به آموزگاري پرداخت و سپس به مبارزه سياسي روي آورد، وي تسلط استعماري در افريقا را محكوم كرد، وي به جناح سوداني مامادو كوناته پيوست و آنگاه از سال 1953 تا 1956 ميلادي به سمت مشاور اتحاد فرانسه منصوب شد، در سال 1956 ميلادي وي به عنوان نماينده سودان در مجلس ملي انتخاب شد، در سال 1958 وي به رياست مجمع موسسان مالي رسيد و پس از انتخابات ماه مارچ سال 1959 ميلادي رئيس مجلس مالي شد، موديبوكيتا در 20 جون سال 1960 استقلال فدراسيون مالي را اعلام كرد، پس از جدا شدن كشور مالي از سنیگال وي رئيس جمهور مالي شد، كيتا براي توسعه كشورش دخالت و كمك دولت در بخش اقتصادي را ضروري مي دانست، موديبوكيتا براي پيشرفت مالي از اتحاد شوروي و جمهوري خلق چين درخواست كمك كرد، در 13 می سال 1964 وي بار ديگر به مقام رياست جمهوري مالي انتخاب شد، در روز 19 نومبر سال 1968 حكومت وي توسط يك كودتاي نظامي به رهبري موسي ترائوره سرنگون شد، موسي ترائوره دستور داد تا موديبوكيتا زنداني شود، موديبوكيتا در روز 16 می سال 1977 ميلادي در زندان شهر باماكو به طرز مشكوكي درگذشت.

2 ـ در گذشت ژان باتیست فوریه :ـ بتاریخ 16ماه می  سال 1830 ميلادي: ژان باتيست فوريه رياضيدان و فيزيكدان فرانسوي پس از62 سال زندگي در گذشت، او كار خود را با معلمي آغاز كرد و بعد از سالها تجربه به سمت استادي رياضي درمدرسه پلي كلينيك پاريس نايل آمد، برجسته ترين فعاليت علمي فوريه عره نظريه رياضي هدايت حرارت است  كه باارائه آن مرحله مهمي در تاريخ رياضيات آغاز شد.

3 ـ کشورهندوراس به هسپانیا ضمیمه شد:- بتاریخ 16مي سال 1502 ميلادي: سرزمين هندوراس از كشورهاي كنوني امريكاي جنوبي ضميمه متصرفات هسپانیا شد، هندوراس تا پيش از اين تاريخ مركز تمدن قوم « مايا » بود كه اين قوم به يكباره نابود شد، در اوايل قرن نزدهم ميلادي بعلت نابساماني اوضاع داخلي كشور هسپانیا سرزمين هندوراس نيز مانند اكثر مستعمرات امريكاي مركزي مستقل شد، هندوراس با كشورهاي گوتیمالا،السالوادور، و نيكاراگوا همسايه است .

4 ـ بلند ترین گرد باد جهان :ـ  بتاریخ 16ماه مي سال 1898 ميلادي: بلندترين گردباد دريايي جهان در سواحل استراليا مشاهده شد اين گرد باد كه آب را بصورت فواره هاي عظيم به هوا برد حدود 528 متر ارتفاع داشت و قطر آن به 3 متر مي رسيد .

5 ـ قرار داد تاریخی سایکس:ـ  بتاریخ 16ماه مي سال 1916 میلادی قرار داد تاريخي سايكس ـ پيكو بين نمایندگان بريتانيا و جمهوري فرانسه به امضا رسيد به موجب اين قرار داد دولتهاي انگليس و فرانسه كشورهاي عربي را ميان خود تقسيم و سرزمين فلسطين را از اين مجموعه جدا كردند تا از طريق دستگاه بين المللي اداره شود واين توطئه حساب شده سر انجام به اشغال سر زمين فلسطين و تشكيل دولتي صهيونيستي در آن منطقه منجر شد .

روز شمار، هفدهم ماه می

= = = = = = = = ===

1 ـ تاسيس شهر مونترال :- بتاریخ 17 می سال 1642میلادی: شهر مونترال به روي جزيره اي كه در محل تلاقي رودخانه سن لوران و رود پره ري واقع شده بود ، بنيان نهاده شد، ژاك كارتيه حدود يك قرن قبل از آن زمان در 2  اکتوبر سال 1535 ميلادي اين جزيره را كشف كرده بود و آن را مون رئاليس كه به زبان لاتين به معني" تپه" يا" كوه شاهي" است نامگذاري كرد، ساموئل دوشامپلن كه مهاجرنشين كبك را در سال 1603 میلادی تاسيس كرده بود در سال 1615 فكر تاسيس شهر جديدي را در نزديكي رودخانه سن لوران مطرح كرد، اين فكر در زمان سلطنت لويي سيزدهم پادشاه فرانسه مورد توجه قرار گرفت، در آن زمان كبك و بخش هاي وسيعي از كانادا امروزي متعلق به فرانسه بود، در روز 9 می سال 1641 ميلادي دو كشتي بندر روشل فرانسه را به مقصد نوول فرانس [كبك امروزي] ترك كردند، در آن زمان مهاجرنشين نوول فرانس فقط شامل 400 نفر فرانسوي بود، اين دو كشتي حدود 50 سرنشين داشتند كه پس از رسيدن به سواحل كبك زمستان را در آنجا سپري كرده و سپس سال بعد به محل فعلي مونترال رسيدند، به محض ورود مهاجران ابتدا يك حصار را به دور محوطه اي كه مي خواستند در آن سكونت كنند احداث كردند و چادرهاي خود را در داخل حصار برافراشتند، كه اين اقدام در روز 17 می سال 1642 صورت گرفت، روز بعد در روز يكشنبه 18 می آنها نخستين مراسم دعاي روز يكشنبه را در آن محل برپا كردند، در 8 سپتمبر سال 1760 شهر مونترال نتوانست در مقابل حملات سربازان انگليسي مقاومت كند و تسليم شد و از آن زمان تحت حكومت سلطنتي انگليس قرار گرفت، امروز شهر مونترال و حومه آن با 3 ميليون نفر جمعيت ، پس از پاريس دومين شهر بزرگ فرانسوي زبان جهان محسوب مي شود.

2 ـ تزریق نخستین، ابله کوبی :ـ بتاریخ 17ماه مي سال1796ميلادي: ( اِدوارد جِنر) نخستين بارمايه" آبله" را به بازوي يك انسان تزريق كرد، دوکتورجنرمدتها درباره بيماري آبله گاوي مطاله و تحقيق كرد و درسال 1796ميلادي نتايج تحقيقات و مشاهداتش را بصورت كتابي تنظيم و منتشركرد، اين طبیب انگليسي با ساخت مايه آبله جان ميليونها انسان را ازمرگ نجات داد زيرا طبق برآوردهاي علمي تنها درسالهاي 1700تا1800ميلادي بيش از 60 ميليون نفرازمردم جهان براثربيماري آبله جان خود را ازدست داده بودند.

3 ـ تأسیس مکتب دریانوردی:- بتاریخ 17 مي سال 1426 ميلادي : نخستين مکتب دريانوردي براي تعليم فنون دریا نوردي بطور رسمي درپرتگال تاسيس شد، هدف از ايجاد اين مکتب توسعه اكتشافات جغرافيايي بود و اكثر دريانوردان مشهورپرتگال از فارغ تحصيلان اين بودند، به سبب نتايج درخشان حاصل از تاسيس اين مدرسه ، به تدريج در ديگر كشورهاي جهان از جمله انگلستان مکتب دريانوردي داير شد .

4 ـ روز ملی کشورناروی:ـ بتاریخ 17ماه مي سال 1814 ميلادي : قانون اساسي كشور ناروی به تصويب رسید و روز 17مي روز ملي نامگذاري شد همچنين در همين سال كنگره وين به پاس خدماتي كه سویدن در شكست ناپلئون بناپارت انجام داد ، ناروی را برخلاف ميل مردم آن كشور ضميمه خاك سویدن كرد،اين كار باعث شورش مردم ناروی شد و تا سال 1905 ميلادي كه اين كشور به استقلال كامل رسيد آتش مبارزه خاموش نشد .

5 ـ نخستین اتحادیه بین المللی تلگراف:- بتاریخ17ماه مي سال 1865ميلادي : با حضور نمايندگان 20 كشور جهان در پاريس و امضاي نخستين قرار داد بين المللي ارتباط ، اتحاديه بين المللي تلگراف بنا نهاده شد آيين نامه بين المللي تلگراف نيز تدوين و تصويب شد، در سال 1932ميلادي طبق تصميمات كنفرانس مادريد اين اتحاديه به اتحاديه بين المللي ارتباطات راه دور يا «آي – تي – يو» تغيير نام داد و كليه آيين نامه هاي اتحاديه مورد تجديد نظر قرار گرفت ، از سال 1947 ميلادي آي تي يو بطور رسمي جزوء واحدهاي تخصصي وابسته به سازمان ملل شد، و در حال حاضر با 160 عضو از بزرگترين نهادهاي تخصصي بين المللي سازمان ملل بشمار مي رود .

روز شمار، هجدهم ماه می

= = = = = = = = ===

1 ـ ناپلئون امپراتورفرانسه شد:ـ بتاریخ 18ماه مي سال1804ميلادي: مجلس سناي اين كشور فرانسه تصويب كرد كه ناپلئون امپراتورمادام العمرفرانسه است، همچنين مجلس فرانسه برموروثي بودن اين مقام درميان وارثان ناپلئون صحّه گذارد، گفتني است كه دوران امپراتوري ناپلئون ديري نپاييد و درسال1814ميلادي خاتمه يافت.

2- الحاق الجزایر به کشور فرانسه :ـ بتاریخ 18ماه مي سال1830ميلادي: سربازان استعمارگرفرانسوي درساحل الجزيره پياده شدند، اين عمليات مقدمه جنگهايي بود كه درشمال اِفريقا براي الحاق الجزايربه كشورفرانسه صورت گرفت، بهانه شاه فرانسه براي حمله به الجزايراين بود كه درسال1827ميلادي حسين فرمانرواي الجزايربراي وصول 7 ميليون فرانك طلب خود فرانسه را تهديد كرده بود، دوماه بعد الجزايربه تصرف كامل فرانسه درآمد.

3 ـ نخستین مجمع هندو ها :ـ بتاریخ 18ماه مي سال1915ميلادي: مهاتما گاندي نخستين مجمع هندو را درحومه شهراحمد آباد هندوستان تأسيس كرد، گاندي خود اولين عضو اين مجمع بود و اعضاي آن زندگي خود را وقف مبارزات استقلال طلبانه هندو وسعادت مردم اين كشور كرده بودند، مجمع هندو به تعبيري مركزمبارزه با انگليسي ها بود و گاندي به مبارزه بدون خشونت معتقد بود، سرانجام اين روش مبارزه گاندي و يارانش انگليسي ها را درهندوستان با مشكلات فراوان و عمده روبرو كرد.

4 ـ تصرف دیوار چین :- بتاریخ  18ماه مي سال1644ميلادي: قوم منچو ديواربزرگ چين را تصرف كرد، پيش ازقوم منچو سلسله مينگ درچين تسلط داشت و درهمين زمان بود كه ورود اروپاييان بويژه انگليسيها به اين سرزمين آغازشد، شايان توجه است كه ساختمان ديوارچين درسال 204 قبل ازميلاد به پايان رسيد و دربناي آن بيش از 300000 تن ازمجرمان سياسي و اميران جنگي شركت داشتند.

روز شمار، نزدهم ماه می

= = = = = = = = ===

1 ـ آغاز احداث راه آهن ترانس سيبر بتاریخ 19 می سال 1891میلادی به دستور تزار الكساندر سوم امپراتور روسيه، احداث راه آهن افسانه اي ترانس سيبري كه شهر مسكو را به شهر ولادي وستك در ساحل اقيانوس آرام متصل مي كردآغاز شد، با اجراي طرح احداث راه آهن ترانس سيبري دسترسي مسكو به سرزمين هاي دوردست سيبري و استفاده از ذخاير عظيم و باارزش زيرزميني اين سرزمين ها فراهم شد، احداث راه آهن ترانس سيبري توسط هزاران كارگر دهقانان فقير ، زندانيان و تبعيديان سياسي انجام گرفت، شرايط كار وحشتناك بود زمستان هاي بسيار سرد و پشه هاي مالاريا در تابستان جان هزاران نفر از افرادي كه در ساختن راه آهن ترانس سيبري فعاليت مي كردند را گرفتندبراي اجراي اين طرح بايد پل ها ، تونل ها احداث مي شدند ، مرداب هاي بسياري را بايد خشك مي كردند و براي ساختن تراورس ها ميليون اصله درخت را قطع مي نمودند...هر سال احداث حدود 600 كيلومتر از اين راه آهن به اتمام مي رسيد، بخشي از اين راه آهن از سال 1904 ميلادي آغاز به كار كرد و در سال 1916 ميلادي احداث كامل راه آهن ترانس سيبري خاتمه پذيرفت، سرانجام راه آهن ترانس سيبري به طول 9298 كيلومتر مسكو را به بندر ولادي وستك در ساحل اقيانوس آرام متصل كرد، احداث اين راه آهن كه در روز 19 می سال 1891 ميلادي آغاز شد ، 25 سال به طول انجاميد.

2 ـ تولد فیخته فیلسوف المانی :ـ بتاریخ 19ماه مي سال1762ميلادي: يوهان گوتليپ فيخته فيلسوف و نويسنده الماني بدنيا آمد، فيخته ازپيشروان فلسفه اصالت تصور يا ايده آليسم بود او اعتقاد داشت كه دو نوع فلسفه وجود دارد و ازآنها بنامهاي فلسفه اعتقادي و فلسفه اصالت تصور ياد مي كرد، ازفيخته فيلسوف الماني آثاري چون تحقيق درنور وحي و سرنوشت انسان بجاي مانده است، فيخته دين را برپايه اخلاق مي دانست اما بعدها براي دين حقيقتي مستقل قائل شد و آن را نيروي سازنده شخصيت و اجتماع دانست.

3 ـ اختراع دستگاه رادار:- بتاریخ 19ماه مي سال1936ميلادي: رابرت واتسون مخترع انگليسي دستگاه رادار را اختراع كرد، اين دستگاه مهمترين وسيله دفاعي درمقابل حملات هوائي و دريايي است و اولين درمیدان هوائی باوزي ايالت سوفوك درانگلستان نصب شد، گفتني است كه از رادار درجنگ جهاني دوم استفاده شد.

روز شمار، بیستم ماه می

= = = = = = = = ===

1 ـ تاسيس جمهوري كیوبا بتاریخ 20 می سال 1902 ميلادي ، پس از چهار سال اشغال کیوبا مستعمره سابق هسپانیا توسط نيروهاي امريكايي ، لئونارد وود حاكم نظامي امريكا اداره امور جزيره را به نخستين رئيس جمهور کیوبا، توماس استرادا پالما واگذار مي كند، به اين ترتيب جمهوري کیوبا تاسيس مي شود اما در حقيقت ، علي رغم استقلال کیوبا، اين كشور كماكان از نظر نظامي و اقتصادي تحت سلطه امريكا قرار داشت، در سال 1959میلادی ، حكومت ديكتاتوري باتيستا كه تحت حمايت ايالات متحده بود توسط انقلابيون سرنگون شد و فيدل كاسترو قدرت را در اين كشور به دست گرفت و تا تحریر این نوشته حاكم كیوبا است، ايالات متحده در پي به قدرت رسيدن فيدل كاسترو كشور کیوبا را از لحاظ اقتصادي تحت تحريم قرار داد كه اين تحريم ها تا امروز باقي است، در سال 1962 ، استقرار موشك هاي شوروي در خاك کیوبا جهان را تا آستانه يك جنگ هسته اي پيش برد ، اما سرانجام با انصراف شوروي از استقرار موشك در خاك کیوبا جهان از يك جنگ خانمان سوز رهايي يافت.

2 ـ تولد بالزاک :ـ بتاریخ 20 ماه مي سال1799ميلادي: انوره دوبالزاك رمان نويس فرانسوي متولد شد، اين نويسنده قرن 18ميلادي دراغلب آثارخود اوضاع اجتماعي زمان خويش را بسياردقيق به تصويركشيده است مجموعه آثاربالزاك «كمدي انساني نام دارد و نخستين اثراو رساله اراده است همچنين بابا گوريو و چرم ساغري» مهمترين آثاراو بشمارمي روند.

3ـ کیوبا تحت الحمایه امریکا :- بتاریخ 20 ماه مي سال1902ميلادي: سرزمين کیوبا به مثابه يك جمهوري مستقل تحت الحمايه اِمريكا قرارگرفت و كليه قواي اِمريكا ازخاك اين كشورخارج شدند، استقلال کیوبا ا برپايه قانون اساسي جديد اين كشوربدست آمد، دراين قانون ماده اي گنجانده شده بود كه به دولت امريكا حق مي داد براي حفظ جان و مال اتباع خود درامورکیوبا مداخله كند برطبق همين قانون، امريكا پايگاههاي نظامي دريایی درخاك کیوبا مستقركرد، اما ازسال 1959ميلادي با روي كارآمدن فيدل كاسترو نفوذ امريكا درکیوبا به تدريج ازميان رفت.

4 ـ تشکیل کنفرانس کشورهای افریقایی :ـ  بتاریخ 20 ماه مي سال1963ميلادي: كنفرانس تاريخي سران كشورهاي اِفريقايي درشهرآديسه بابا پايتخت اتيوپي تشكيل شد، دراين كنفرانس رهبران 31 كشورافريقايي شركت داشتند هدف ازتشكيل اين كنفرانس ايجاد منشوري كلي براي سازمان كشورهاي افرقايي بود رياست و رهبري اين كنفرانس را هايل ثلاثي امپراتوروقت اتيوپي به عهده داشت.

5 ـ تولد جان استوارت میل :ـ بتاریخ  20 ماه مي سال1806ميلادي: جان اِستوارت ميل فيلسوف و اقتصاددان انگليسي بدنيا آمد، ميل معتقد بود كه درعلوم بايد ازروش تجربي بهره جست، استوارت ميل مؤسس مكتب اصالت سود دراقتصاد است ازمشهورترين آثاراين اقتصاددان انگليسي كتابهاي« علم اقتصاد، فلسفه اثباتي و اصول اقتصاد سياسي درزمينه منطق اقتصاد كلاسيك ليبرالي و تحليل آن» را مي توان نام برد.

روز شمار، بیست و یکم ماه می

= = = = = = = = ===

1 ـ برفراز اقيانوس اطلس بتاریخ 21 ماه می سال 1927، چارلز ليندبرگ ، پیلوت 25 ساله امريكايي به تنهايي و بدون توقف عرض اقيانوس اطلس شمالي را با طیاره خود كه نام « روح سن لويي» را بر آن نهاده بود ، پيمود و در میدان هوائی بورژه پاريس به زمين نشست، چارلز ليندبرگ كه با يك طیاره مدل رايان NYP از نيويورك پرواز كرده بود پس از 33 ساعت و 30 دقيقه در يك پرواز بدون توقف عرض اقيانوس شمالي را طي كرد و در حضور 200 هزار تماشاگر كه در میدان هوائی بورژه پاريس انتظار وي را مي كشيدند ، به زمين نشست،طیاره وي كه 2500 كيلوگرم وزن داشت و بيش از 1900 ليتر سوخت حمل مي كرد به دشواري در روز 20 می از میدان هوائی نيويورك به هوا برخاست، شرايط پرواز بسيار دشوار بوده و طیاره ليندبرگ فاقد وسايل رفاهي بود،اين پیلوت سابق پستي از شدت خستگي قصد داشت هنگام پرواز بر فراز خاك ايرلند به زمين بنشيند ، اما اراده قوي او بر خستگي اش فايق آمد و سرانجام پس از 33 ساعت و 30 دقيقه پرواز بدون توقف در ساعت 22 و 20 دقيقه شب 21 می سال 1927 در فرودگاه بورژه فرود آمد وي نخستين پیلوتی بود كه موفق شد به تنهايي و بدون توقف عرض اقيانوس اطلس كه 5800 كيلومتر است را بپيمايد، چارلز ليندبرگ در بازگشت به امريكا مورد استقبال فراوان قرار گرفت و نام وي مانند يك قهرمان در تاريخ ثبت شد، چارلز ليندبرگ در سال 1902 ميلادي متولد و در سال 1974 ميلادي درگذشت.

2 ـ تولد هانري پوآنكاره :- بتاریخ 21 ماه مي سال1854ميلادي: هانري پوآنكاره فيلسوف، طبيعي دان و دانشمند معروف رياضي درقرن19ميلادي درفرانسه متولد شد، پوآنكاره نبوغ رياضي خود را ازدوران تحصيل آشكاركرد و ازهمان زمان سراسرعمرخود را به مطالعه و تحقيق دراين علم گذراند، پوآنكاره مجهولات بسياري را با آزمايش هاي مكرر معلوم كرد.

روز شمار، بیست و دوم ماه می

= = = = = = = = === = =

1 ـ تشکیل جمهوری واحد  کشور یمن :- بتاریخ 22 ماه مي سال1990 ميلادي: وزيران خارجه دوكشور يمن شمالي وجنوبي در اعلاميه اي مشترك اتحاد دو يمن را اعلام كردند و جمهوري واحد يمن  تشكيل شد، در پي اين تحولات افسرنظامی علي عبدالله صالح رئيس جمهور يمن شد  اتحاد دو يمن بيش از هر چيز به سبب تغييراتي بود كه براثر اعمال سياست پروسترويكا در كشورهاي سوسياليستي از جمله يمن جنوبي پديد آمد.

روز شمار، بیست وسوم ماه می

= = = = = = = = === = =

1 ـ  قوای نظامی اسرائيل از جنوب لبنان بيرون رانده شدبتاریخ 23 می سال 2000 ميلادي قوای نظامی اسرائيل تحت فشار فزاينده  ناگزير شد پس از 22 سال از جنوب لبنان عقب نشيني كند، اشغال جنوب لبنان توسط اسرائيل به عمليات ليتاني در ماه مارچ 1978 ميلادي بازمي گردد، در آن زمان 25000 سرباز اسرائيلي به خاك لبنان يورش برده و پايگاه هاي مبارزان فلسطيني در لبنان را تخريب كردند ، سازمان ملل متحد با تصويب قطعنامه 425 از اسرائيل خواست هر چه زودتر خاك لبنان را تخليه كند و يك نيروي پاسدار صلح را در خاك لبنان مستقر كرد،
اسرائيل بار ديگر در سال 1982 ميلادي به لبنان حمله كرد و اين كشور را اشغال نمود ، اما به دليل مقاومت گروه هاي شيعه و حزب الله ناگزير شد از خاك لبنان عقب نشيني كند
، اما نيروهاي اسرائيلي منطقه اي به وسعت 850 كيلومترمربع از جنوب لبنان را به عنوان منطقه امنيتي در اشغال خود نگه داشتند و براي حفاظت از اين منطقه يك نظام دست نشانده موسوم به قوای نظامی جنوب لبنان را ايجاد كردند،اما در جريان سالها ، فشار مبارزان حزب الله بيشتر و بيشتر مي شد و اسرائيل ناگزير بود بهاي سنگيني را براي اشغال جنوب لبنان بپردازد، پس از انتخاب اهود باراك به عنوان صدراعظم اسرائيل ، وي درك كرد كه شرايط ديگر براي نيروهاي اسرائيلي در جنوب لبنان غيرقابل تحمل شده است ، بنابراين دستور داد تا قوای اسرائيل در روز 23 می سال 2000 ميلادي جنوب لبنان را تخليه كند.

 2 ـ تولد فریدریش روکرت :- بتاریخ 23 ماه مي سال 1788 ميلادي: فريدريش روكرت متفكر و شاعر بزرگ الماني در هامبورگ متولد شد روكرت بعد از اتمام تحصيلات به نسبت تحقيقات گسترده و جامعي كه درباره زبانهاي شرقي كرد به استادي زبان عربي در دانشگاه برلين منصوب شد روكرت به زبان فارسي نيز تسلط داشت و اولين اشعار حافظ را او به زبان الماني ترجمه كرد از آثاري مهم او شرقيات را مي توان نام برد.

3 ـ ایجاد نشانهای کشور :ـ بتاریخ 23 ماه مي سال 1802 ميلادي : نشان لژيون دو نور از معروفترين نشانهاي كشور فرانسه به ابتكار ناپلئون بناپارت كنسول اول فرانسه ايجاد شد هدف از ايجاد اين نشان كه دارنده آن از امتيازات خاصي بهره مند مي شود تجليل از كساني بود كه در راه ارائه خدمات برجسته لشكري و كشوري به فرانسه مي كوشيدند لژيون دونور ابتدا فقط به فرانسويان اهدا مي شد، اما در سالهاي بعد به اتباع كشورهاي ديگر نيز داده شد نشان لژيون دونور هنوز پابرجاست.

روز شمار، بیست وچهارم ماه می

= = = = = = = = === = =

1ـ بزرگترین ساخت کشتی های جنگی:- بتاریخ 24 می سال 1941:  کشتی  جنگی الماني " بيسمارك" در يك نبرد دريايي شديد کشتی  جنگی " هود" كه جواهرنيروي دريايي سلطنتي انگلستان محسوب مي شد را غرق كرد، در سال 1916میلادی در بحبوحه جنگ جهاني اول نيروي دريايي سلطنتي انگليس تصميم گرفت نسل جديدي از کشتی  جنگی های را توليد كند، به اين ترتيب طرح ساخت کشتی  جنگی  36000 تني "هود" مورد توجه قرار گرفت، ساخت کشتی  جنگی  "هود" در اواخر سال 1916میلادی آغاز شد و اين کشتی  جنگی  كه بزرگترين کشتی  جنگی  جهان بود در سال 1920 ميلادي به آب انداخته شد،اما با توجه به پايان يافتن جنگ جهاني اول کشتی  جنگی  "هود" در هيچ عمليات جنگي شركت نكرد، تا اين كه جنگ جهاني دوم آغاز شد، کشتی  جنگی "هود" از يك قدرت آتش فوق العاده شامل 8 توپ 380 میلي متري ، 12 توپ 140 ميلي متري ، چهار توپ 120 ميلي متري و چهار توپ 102 ميلي متري برخوردار بود، کشتی  جنگی " هود" حتي مجهز به توپ هاي دفاع ضد هوايي نيز بود، با شروع جنگ جهاني دوم ، کشتی  جنگی  "هود" در درياي مديترانه و سپس در اقيانوس اطلس به عمليات جنگي پرداخت، تا اين كه در روز 24 می سال 1941 در شمال اقيانوس اطلس کشتی  جنگی " هود" كه توسط کشتی  جنگی " پرنس اف ولز" همراهي مي شد با کشتی  جنگی  غول پيكر" بيسمارك" المان و کشتی  جنگی  اسكورت آن به نام" پرنس اوژن" درگير يك نبرد شديد دريايي شد، در اين نبرد کشتی  جنگی  "هود" با 1400 سرنشين توسط " بيسمارك "عرق شد و کشتی  جنگی " پرنس اف ولز" به شدت آسيب ديد، به اين ترتيب جواهر نيرو دريايي سلطنتي انگلستان در روز 24 می سال 1941 در اعماق آبهاي اقيانوس اطلس شمالي به پايان عمر خود رسيد.

2 ـ استقلال کشور اریتره :- بتاریخ 24 مي سال 1993 ميلادي : كشور اريتره استقلال يافت و مردم اين كشور پس از سه روز راي گيري براي استقلال سرزمينشان به سرک و کوچه ها آمدند و شادي و پايكوبي كردند جبهه آزادي بخش اريتره كه در سال 1337 شمسي در دوران حكومت هايلاسلاييني اعلام موجوديت كرد ، بيش ا زسي و پنج سال براي كسب استقلال با دولتهاي اتيوپي مبارزه كرد و سرانجام در چنين روزي موفق به كسب استقلال شد و اكثر قريب به اتفاق مردم اريتره مسلمان اند و درنهايت فقر و تنگدستي بسر مي برند

3 ـ در گذشت استاندال :- بتاریخ 24 مي سال 1842 ميلادي: استاندال نوسينده فرانسوي در قرن نوزدهم ، درپنجاه ونه سالگي درگذشت او درسال 1783 ميلادي متولد شد و دوران كودكي را با رنج بسيار سپري كرد استاندال در دوران سلطنت و امپراتوري ناپلئون به پاريس رفت و در اندك مدتي به قوای مسلح پيوست اما پس از مدتي بطور جدي به ادبيات روي آورد و به تدريج آثارش را منتشر كرد از جمله مشهورترين آثار استاندال ، مي توان سرخ و سياه ،گردشهاي رم و عشق را مي توان نام برد.

4 ـ کشف واکسین حصبه:-  بتاریخ 24 ماه مي سال 1888 ميلادي: واكسن بيماري حصبه كشف شد، اين واكسن را دو دانشمند فرانسوي بنام هاي وايدال و شانتمس كشف كردند و بعدها اين كشف مهم آنان را هاوكن دانشمند انگليسي كاملتر كرد باكتري بيماري حصبه از طريق دستگاه گوارش به بدن انسان وارد مي شود از اين رو مصرف خوراك و آب آلوده و يا تماس با بيمار مبتلا به حصبه موجب سرايت اين بيمارمي شود .

روز شمار، بیست وپنجم ماه می

= = = = = = = = === = =

1 ـ انقلاب آرژانتين بتاریخ 25 می سال 1810 ميلادي ، طبقه متوسط مرفه بومي شهر بوينس آيرس دست به انقلاب زده و نايب السلطنه هسپانیا را از شهر بيرون راندند، با بيرون كردن نايب السلطنه هسپانیا روند استقلال آرژانتين آغاز شد، ريودلاپلا تا منطقه جنوبي قاره امريكا در قرن شانزدهم ميلادي توسط هسپانیایی ها اشغال شد،اما اين منطقه كم جمعيت كه فقط تعداد اندكي سرخپوست در آن زندگي مي كردند و فاقد مواد معدني و طلا و نقره بود چندان مورد توجه مادريد قرار نگرفت و مدتها به حال خود رها شد تا اين كه در سال 1776 ميلادي ، براي جلوگيري از نفوذ پرتگالی ها كه برازيل را به اشغال درآورده بودند ، هسپانیایی ها تصميم گرفتند يك نايب السلطنه در بوينس آيرس منصوب كننداما هسپانیایی ها توجهي به توسعه اقتصادي مستعمره خود نداشتند،آنها يك « قانون استعماري» به مردم تحميل كردند كه براساس آن مردم نمي توانستند به استثناي هسپانیا با هيچ نقطه ديگري تجارت كنند، تا اين كه انگليسي ها از تصرف هسپانیا توسط ناپلئون سود جسته و به آرژانتين آمدند و مردم بوينس آيرس را به شورش تحريك كردند، سرانجام مردم دست به انقلاب زده و نايب السلطنه هسپانیا را در روز 25 می سال 1810 ميلادي بيرون راندند، اين ماجرا كه به انقلاب می موسوم شد منجر به تشكيل يك كميته اوليه گرديد كه اداره امور منطقه را به عهده گرفت، سپس ميان مردم و هسپانیايي ها درگيري هاي متعددي به وجود آمد تا اين كه سرانجام جنرال خوان دوسان مارتين هسپانیايي ها را شكست داد و آنها را براي هميشه از آرژانتين بيرون راند، امروز در آژرانتين روز 25 می يك جشن ملي اين كشور است.

روز شمار، بیست و ششم ماه می

= = = = = = = = === = =

1 ـ آغاز عمليات دينامو در بندر دانكرك بتاریخ 26 می سال 1940 ميلادي فرمان تخليه نيروهاي متفقين كه در بندر دانكرك به محاصره كامل نيروهاي المان نازي درآمده بودند صادر شد، سربازان الماني پس از اشغال بلجیم نيروهاي فرانسوي و انگليسي كه به كمك بلجیم شتافته بودند را مجبور كردند به سوي ساحل دريا در منطقه دانكرك واقع در شمال فرانسه عقب نشيني كنند، سپس با كمك يك عمليات سريع گازانبري حدود 370 هزار سرباز فرانسوي و انگليسي را در يك باريكه كم عرض ساحلي به محاصره كامل درآوردند، به اين ترتيب سربازان فرانسوي و انگليسي دو گزينه بيشتر نداشتند: مرگ يا تسليم، اما نجات اين سربازان براي انگليس اهميت داشت ، بنابراين عملياتي موسوم به دينامو براي تخليه آنها از ساحل دانكرك در روز 26 می سال 1940 ميلادي آغاز شد، نيروي دريايي انگليس از تمام ماهيگيران و ساير افرادي كه داراي کشتی بودند درخواست كمك كرد، از اقبال خوش ، 200 كشتي نيروي دريايي انگليس و بيش از 650 كشتي و قايق از انواع مختلف شخصي بسوي ساحل دانكرك روان شدند و مانند فرشتگان نجات به ساحل نزديك شدند، حدود 370 هزار سرباز زير بمباران سنگين صبورانه براي سوار شدن به كشتي ها انتظار مي كشيدند، هر يك از كشتي ها سربازان را سوار كرده به ساحل انگلستان برده و دوباره بازمي گشتند، به اين ترتيب در اين عمليات كه از روز 26 می 1940 ميلادي فرمان آن صادر شد و در روز 4 جون 1940 خاتمه يافت ، 330 هزار سرباز انگليسي و 26 هزار سرباز فرانسوي به انگلستان انتقال يافته و از جهنم دانكرك جان سالم به در بردند،البته تعدادي ديگر كه از اقبال برخوردار نبودند يا در اثر بمباران كشته شده و يا اسير المان ها شدند.

روز شمار، بیست وهفتم ماه می

= = = = = = = = === = =

1 ـ نابودي نيروي دريايي روسيه در تنگه تسوشيما بتاریخ 27 می سال 1905 ميلادي ، گشتی جنگي جاپان در تنگه تسوشيما گشتی  دريايي بالتيك روسيه تزاري را به كلي نابود كرد، اين نبرد دريايي در سواحل مجمع الجزاير تسوشيما در تنگه دريايي كه خاك كره را ازجاپان جدا مي كند، رخ داداين پيروزي نقطه عطفي در آغاز برتري جويي جاپان در قاره آسيا بود كه تا سال 1945میلادی ادامه يافت جنگ جاپان و روسيه در شب 7 فبروری 1904 ميلادي با حمله ناگهاني و بي مقدمه جاپان به بندر پورت آرتور كه جزو متصرفات روسيه تزاري در كشور چين بود ، آغاز شد در اين حمله ، گشتی جنگی جاپان به فرماندهي قوماندان دریایی "هيهاشيرو توگو" 7  كشتي روسي كه در بندر لنگر انداخته بودند را غرق كرده و 8000 سرباز جاپانی در ساحل پياده شدند، در آن دوره سرزمين كره جزو خاك چين بود سربازان جاپانی پس از پياده شدن به سوي شهر " سئول" حركت كردند، در عين حال نيروهاي جاپانی بندر" پورت آرتور" ومحل محافظ روسي آن را محاصره كرده كه سرانجام نيروهاي روسي در 2 جنوری سال 1905میلادی تسليم شدند، سپس نبرد موكدن در" منچوري" بين نيروهاي جاپانی و روسي درگرفت كه پس از شكست ، نيروهاي روسي ناگزير شدند سرزمين منچوري را رها كنند، شكست هاي پياپي غول روسيه تزاري در مقابل كشور كوچك و ناشناخته آسيايي جاپان موجب يك شورش در شهر "سنت پترزبورگ" پايتخت روسيه در 22 جنوری سال 1905 گرديد، جاپان در نبردهاي زميني پيروز شده بود، تزار نيكلا دوم به کشتی جنگی روسيه در درياي بالتيك دستور داد كه به سوي جاپان حركت كند، کشتی جنگی روسيه به فرماندهي قوماندان دریایی" روجستونسكي" 8 ماه طول كشيد كه با گذر از دماغه اميد نيك اوراسيا را دور بزند و به سواحل جاپان نزديك شود، اما قوماندان دریایی " توگو" راه را بر کشتی جنگی روسيه در تنگه" تسوشيما" بست و پس از 2 روز نبرد کشتی جنگی بالتيك روسيه را در هم شكست، از 45  كشتي هاي جنگي " بالتيك"  تنها 2 کشتی ضدکشتی و يك کشتی جنگی تند روکه با وسائل ضد حمله های هوائی توانستند از مهلكه تسوشيما جان سالم به در برند و خود را به بندر روسي ولادي وستك برسانند، در نبرد دريايي تسوشيما ، 5000 سرباز روس كشته و 6000 نفر اسير شدند در حالي كه جاپانی ها، تنها 3 کشتی جنگی تند رو، را از دست داده و تعداد تلفات آنها 700 نفر بود، تزار نيكلاي دوم ناگزير شد ميانجيگري تئودور روزولت ، رئيس جمهور امريكا را بپذيرد و در مذاكرات صلح پرتسموت در امريكا يك صلح تحقيرآميز را امضا كند، بر اساس اين طرح صلح روسيه نيمي از جزيره" ساخالين" متصرفات خود در منچوري ، بندر پورت آرتور و شبه جزيره ليائوتونگ را به جاپان واگذار كرد، در عين حال روسيه قيموميت جاپان بركره و بخش بزرگي از منچوري را به رسميت شناخت، نبرد تسوشيما در 27 می سال 1905 ميلادي سرآغاز يك عصر پرآشوب براي جهان بود كه شاهد بروز 2 جنگ جهاني و دهها جنگ منطقه اي شد و سرانجام در ماه اگست 1945 در ناكازاكي پس از انفجار دومين بمب اتمي خاتمه پذيرفت.

روز شمار، بیست وهشتم ماه می

= = = = = = = = === = =

1 ـ فرجام خونين كمون پاريس بتاریخ 28 می سال 1871 كمون پاريس براي هميشه از بين رفت، ده هفته قبل از اين تاريخ در روز 18 مارچ ، مردم پاريس كه از شكست كشورشان در مقابل پروسي ها احساس تحقير كرده و از محاصره طولاني به تنگ آمده بودند ، به نيروهاي دولتي حمله كردند، آدولف تيرس رئيس اجرايي دولت موقت كه پس از سرنگوني ناپلئون سوم امپراتور فرانسه ايجاد شده بود ، ناگزير گرديد از پاريس به ورساي فرار كند، به اين ترتيب يك جنبش خودجوش قدرت را در پاريس به نام كمون پاريس در دست گرفت اما پس از امضاي پيمان صلح با المان (پروس) در روز 10 می ، آدولف تيرس آزادي 60000 سرباز فرانسوي اسير را از اشغالگر پروسي درخواست كرد كه مورد موافقت قرار گرفت، وي سپس با يك نيروي 130000 نفري شامل اين سربازان زندانيان سابق  دهاتی های كه به سرعت آموزش نظامي ديده بودند و از لحاظ رواني آماده جنگ با « سرخ ها» شده بودند به پاريس حمله كرد، اين نيروها تحت فرمان مارشال مك ماهون بودند، حمله آنها در روز 21 می از محله پوان دوژور در بولوني به پاريس شروع شد، پيشروي اين نيروهاي به كندي صورت مي گرفت و افراد كمون در جاده هاو سرکها ها سنگربندي كرده بودند، نيروهاي حمله كننده بايد سنگربندي ها را يكي پس از ديگري فتح مي كردند، دو طرف در اين جنگ داخلي شهري بي رحمي زيادي از خود نشان دادند، كمونارها كه خود را در تنگنا مي ديدند ، بسياري از ساختمان ها و كاخ هاي پاريس از جمله كاخ تويلري ، هتل دوويل كه يادگار دوره رنسانس بود، پاله رويال ، پاله دورسي و بسياري از آثار تاريخي ارزشمند ديگر را آتش زدند و تمام گروگان هاي خود را كشتند، نيروهاي دولتي نيز به نوبه خود اسيران كمونار را بدون كمترين ترديد دسته دسته تيرباران مي كردند، در نبرد كمون پاريس نيروهاي دولتي 20000 كمونار را كشته و 38000 هزار نفر را اسير كردند كه اغلب آنها به مستعمرات فرانسه در گويان تبعيد كردند سرانجام پس از يك هفته جنگ خونين طومار حكومت ده هفته اي كمون پاريس براي هميشه در روز 28 می سال 1871 ميلادي در هم پيچيده شد.

روز شمار، بیست ونهم ماه می

= = = = = = = = === = =

1 ـ تصرف شهر قسطنطنيه توسط عثمانی :ـ بتاریخ 29 می سال 1453 ميلادي: شهر قسطنطنيه «كنستانتينوپل» توسط سلطان محمد دوم ملقب به فاتح سلطان عثماني تصرف مي شود،اين روز يكي از روزهاي كليدي در تاريخ جهان غرب به شمار مي آيد، شهر قسطنطنيه پايتخت امپراتوري بيزانس بود كه بيش از 1000 سال از تاسيس آن مي گذشت، زماني امپراتوري بيزانس در اوج قدرت خود بود و بخش هاي وسيعي از (اروپاي شرقي، آسياي صغير و ارمنستان) را تحت تصرف خود داشت ، اما با گذشت قرن ها اين امپراتوري رو به زوال نهاد ، به طوري كه گسترده امپراتوري بيزانس محدود به شهر قسطنطنيه و مناطق پيرامواني آن شد، هنگامي كه عثماني ها از تنگه بوسفور عبور كرده و بخش اعظم شبه جزيره بالكان را تصرف كردند ، سقوط قسطنطنيه ديگر غيرقابل اجتناب بود، اين شهر كاملا در ميان متصرفات عثماني ها در انزوا قرار گرفته بود، با آغاز قرن چهاردهم ميلادي پس از پيروزي  های عثماني ها در كوزوو ، نپكوپوليس و وارنا بر قوای مسلح  متحد مسيحيان سقوط قسطنطنيه قريب الوقوع جلوه مي كرد،اما با شكست سلطان بايزيد ايلدروم از تيمور لنگ در ( انقره امروزي) سقوط نهايي شهر نيم قرن به تاخير افتاد، در نيمه قرن پانزدهم ميلادي جمعيت قسطنطنيه كه در اوج رونق امپراتوري بيزانس بيش از يك ميليون نفر بود به صد هزار نفر كاهش يافته بود و شهري كه توسط كنستانتين اول امپراتور روم بنا شده بود فقط به سايه اي از آن شهر باشكوه تبديل شده بود، سرانجام محاصره نهايي قسطنطنيه توسط قوای مسلح سلطان محمد دوم كه حدود 500 هزار سرباز و يك کشتی جنگی قدرتمند دريايي بود ، آغاز گرديد، كنستانتين يازدهم امپراتور بيزانس كه نيروي اندكي براي دفاع در اختيار داشت در پشت استحكامات شهر به انتظار نشست تا از غرب به كمك او بشتابند، سلطان محمد دوم به كمك توپ هاي خود شهر قسطنطنيه و استحكامات آن را بمباران كرد، کشتی جنگی دريايي عثماني نيز از طريق تنگه بوسفور و درياي مرمره شهر را از ناحيه دريا محاصره كرد اما نمي توانست از راه دريا شهر را مورد حمله قرار دهد، سلطان محمد دوم دستور داد يك پل چوبي صاف و لغزنده بزرگ در ساحل مخالف ساخته شود و سپس هزاران سرباز عثماني كشتي ها را در طول اين پل لغزنده به پیش رانده و سرانجام وارد شاخ طلايي شدند، با توسل به اين شيوه نيروي دريايي عثماني زنجير محافظ شاخ طلايي را دور زد و سربازان عثماني به شاخ طلايي رخنه كردند، با اينكه خطر عظيمي قسطنطنيه را تهديد مي كرد اما درباريان و كشيشان ارتدوكس هنوز سرشان به اختلافات و دسيسه چيني عليه يكديگر گرم بود، سرانجام سربازان عثماني حمله نهايي خود به شهر قسطنطنيه را آغاز كردند و روز مرگ نهايي امپراتوري بيزانس و سقوط شهر فرا رسيد به اين ترتيب ، در روز 29 می سال 1453 ميلادي شهر قسطنطنيه پايتخت امپراتوري هزار ساله بيزانس توسط سلطان محمد دوم ملقب به فاتح سلطان عثماني تصرف مي شود، پس از تصرف قسطنطنيه سلطان محمد فاتح نام آن را به استانبول تغيير داده و شهر پايتخت امپراتوري عثماني مي شود، سقوط قسطنطنيه يك مرحله مهم در تاريخ جهان و به ويژه اروپا محسوب مي شود، سقوط قسطنطنيه به دوران طولاني قرون وسطي در اروپا خاتمه مي دهد و دوره رنسانس آغاز مي شود.

روز شمار، سی ام ماه می

= = = = = = = = ===

1 ـ درگذشت بوريس پاسترناكبتاریخ 30 می سال 1960 ميلادي : بوريس پاسترناك خالق كتاب جاوداني درگذشت، بوريس پاسترناك در روز 10 فبروری سال 1890 در مسكو و در خانواده اي هنرمند و هنرشناس متولد شد، پدرش لئونيد پاسترناك يك نقاش و مادرش روزا كافمن نوازنده پيانو بود، تولستوي ، ريكله و اسكرپابين از جمله هنرمندان مشهوري بودند كه از دوستان خانوادگي پاسترناك به شمار مي آمدند، بوريس ابتدا به تحصيل موسيقي پرداخت و سپس درپوهنتون سنت پترزبورگ در رشته حقوق فارغ التحصيل شد، اما سرانجام رشته مورد علاقه اش ادبيات را برگزيد در سال 1912میلادی به ايتاليا رفت، سپس در پوهنتون ماربورگ به تحصيل فلسفه پرداخت، نخستين نوشته هاي وي يك آينده نگري روشن بينانه را نشان مي دادند، پس از وقوع انقلاب كمونيستي در روسيه ، بوريس محتاطانه با واقعيت اجتماعي و ادبي اتحاد شوروي برخورد كرد، در سال 1922 ميلادي انتشار كتاب شعر «خواهرم» بوريس را صاحب شهرت و محبوبيت در روسيه كرد، در سال 1958 ميلادي كتاب « دكتور ژيواگو» جايزه نوبل ادبيات را نصيب بوريس پاسترناك كرد، كتابي كه در آن زمان در روسيه منتشر نشده بود، وي كتاب « دكتور ژيواگو» را در سال 1955 نوشته بود ، اما هيچ ناشري در روسيه حاضر به چاپ آن نشد، تا اين كه ناشر ايتاليايي فلترينلي در سال 1958 اين كتاب را در ايتاليا منتشر كرد و در همان سال جايزه نوبل ادبيات به « دكتور ژيواگو» اختصاص يافت، اما دولت اتحاد شوروي پاسترناك را به شدت تحت فشار قرار داد تا اين جايزه را نپذيرد، مقامات شوروي عقيده داشتند شاهكار پاسترناك « دكتور ژيواگو» يك كتاب ضد انقلابي است، انجمن نويسندگان شوروي ، بوريس پاسترناك را در سال 1958میلادی از جمع خود اخراج كردند، بوريس پاسترناك كه از همه طرف تحت فشار قرار داشت ، سرانجام در 30 می سال 1960 ميلادي درگذشت، پس از فروپاشي اتحاد شوروي در سال 1991میلادی ، انجمن نوبل جايزه نويسنده را به بازماندگان وي تحويل داد.

روز شمار، سی ویکم ماه می

= = = = = = = = ===

1 ـ جنگ بوئرها با انگلستان پايان گرف :ـ بتاریخ 31 می سال 1902 ميلادي: در منطقه ورينيگينگ در جنوب افريقا ، با امضاي يك پيمان صلح جنگ 30 ماهه ميان بوئرها و انگليسي ها پايان گرفت، در خاتمه جنگ هاي دوره ناپلئون در سال 1814 ميلادي ، انگلستان مستعمره هالندی كيپ در افريقاي جنوبي را به مستعمرات خود منضم كرد، مهاجرين هالندی  اين ناحيه كه بوئر خوانده مي شدند (بوئر در زبان هالندی  به معني دهقان است) مي خواستند سنت ها و مذهب كالوينيست خود را حفظ كنند، آنها براي فرار از استعمار انگلستان با كاروان هاي زيادي به سوي شمال  كوچ كردند،اين كوچ دستجمعي بين سال هاي 1835 تا1837میلادی انجام شدبوئرها هنگام فرار از دست انگليسي ها در مسير كوچ خود با قبايل زولو برخورد كردند و جنگ هاي خونيني بين آنها در گرفت، بوئرها در سرزمين هايي كه از چنگ قبايل زولو خارج كرده بودند ، جمهوري ناتال را تاسيس كردند، اما انگليسي ها كه به اين منطقه ساحلي و استراتژيك چشم دوخته بودند ، آن ناحيه را نيز به تصرف درآوردند، بوئرها به ناچار به ناحيه مركزي افريقاي جنوبي كوچ كرده و جمهوري ترانسوال و دولت آزاد اورانژ را تاسيس كردند، اين خرده كشورها هنگام تاسيس به ترتيب داراي 25 هزار و ده هزار جمعيت سفيد پوست بودند، اما با كشف طلا در سال 1886میلادی در ويتواترسراند در قلب اراضي بوئرها ، توجه انگليسي ها به اين ناحيه جلب شد، لندن براي خاتمه دادن به مساله بوئرها قوانين تبعيض آميزي را به آنها تحميل كرد تا بتواند از آنها بهانه اي به دست آورد، در عين حال جوزف چمبرلن صدراعظم انگلستان تهديدات عليه پل كروگر رييس جمهور سالخورده بوئرها را افزايش داد، سرانجام در 9 اکتوبر سال 1899میلادی ، چمبرلن به گروگر اعلان جنگ داد، بوئرها با شجاعت و دلاوري در مقابل ابرقدرت آن زمان مقاومت كردند و در چندين نبرد بر نيروهاي انگليسي پيروز شدند در 5 جون سال 1900میلادی جنرال انگليسي هوراشيوكيچنر شهر ژوهانسبورگ را تصرف كرد، بوئرها دست به جنگ هاي چريكي نامنظم زدند،انگليسي ها براي جلوگيري از حملات چريكي ، اردوگاه هاي محصوري را ايجاد كرده و بيش 200 هزار بوئر از مرد و زن و كودك را در شرايط رقت باري در اين اردوگاه ها اسكان دادند و يا بيش از 30 هزار نفر از بوئرها به دليل شرايط بسيار نامساعد جان خود را در اين اردوگاه ها از دست دادند، در اين نخستين جنگ بزرگ مستعمراتي كه دو قوم اروپايي به جان هم افتادند از صد هزار مبارز بوئر 7000 هزار نفر كشته شدند (بدون احتساب قربانيان غيرنظامي اردوگاه ها) و از 500 هزار سرباز انگليسي كه به جنگ اعزام شده بودند ، 22 هزار نفر به قتل رسيدند، سرانجام انگليسي ها در پيروس توانستند بوئرها را به سختي شكست دهند، به اين ترتيب ترانسوال و اورانژ استقلال خود را از دست دادند ، اما انگليسي ها براي جلوگيري از قيام دوباره بوئرها ، حقوق مدني ، زبان بوئرها موسوم به افريكائانس را به رسميت شناخته و لندن تعهد كرد غرامت جنگي براي جبران خسارت ها به بوئرها بپردازد، به اين ترتيب در روز 31می سال 1902 ميلادي جنگ خونين بوئرها خاتمه يافت، اين براي نخستين بار بود كه امپرياليسم بريتانيا با يك مقاومت بي سابقه مردمي مواجه شده بود.   

  

روز شمار، اول اپریل

1 ـ آغاز انقلاب فرهنگی چین :ـ بتاریخ اول سال 1966 میلادی: چوئن لاي نخست وزير وقت چين با ايراد نطقي آغاز انقلاب فرهنگي چين را اعلام داشت، وي با نقل جملاتي از يك نطق مائو كه سه دهه قبل از آن ايراد شده بود گفت: اوضاع و احوال نشان مي دهد كه هدفهاي انقلاب دارد فراموش مي شود و سلائق شخصي جاي آن را مي گيرد و ديري نخواهد پاييد كه چين به همان روال قديم (پيش از انقلاب) باز خواهد گشت، براي متوقف كردن اين روند بايد فرهنگ انقلاب را زنده سازيم و با هر فرهنگ و روش مغاير آن مبارزه كنيم، هدف اصلي انقلاب چين تامين برابري تمام عيار مردم بوده است، بنابراين بايد با فرهنگهايي كه مي خواهند طبقه اجتماعي به وجود آورند مبارزه شود، اين مبارزه بايد به صورت انقلابي صورت گيرد و مبارزان از ميان جوانان انتخاب شوند كه در عين حال در طول عمر پاسدار آن باشند، در اين انقلاب نبايد خون ريخته شود، بايد جنبه آموزشي داشته باشد، تنها بايد انقلابي عمل كرد يعني اين انقلاب را بالاتر از قانون و ضابطه بدانيم، با اين انقلاب بايد تصور اين كه ميان انسانها فرق است از اذهان زدوده شود.

   جملاتي كه از مائو نقل شد از اين قراربود: انقلاب يعني تخريب نظامي كه ديگر كارايي ندارد و در يك جامعه، يك دسته كوچك را آقاي ديگران كرده و استثمار و تبعيض بيداد مي كند و از عدالت خبري نيست، انقلاب تفريح و مهماني رفتن نيست، انقلاب همه چيز را دگرگون بايد بكند و نظم تازه اي را برقرار سازد، بايد دانست كه فرصت طلبان در كمينگاه هستند تا از انقلاب سوء استفاده كنند، حال آن كه انقلاب براي ريشه كن ساختن هر گونه سوء استفاده به وجود مي آيد و مردمي كه از ظلم و هرگونه سوء استفاده خسته شده اند جان بر كف مي نهند و وارد آن مي شوند و در چار چوب آن مي رزمند، «چوئن لاي» ضمن تفسير اين جملات گفت كه انقلاب فرهنگي عمدتا براي ريشه كن ساختن همين فرصت طلبان به وجود مي آيد و راه درازي در پيش رو دارد.

2 ـ تزاد روز« ادگار والاس» :ـ بتاریخ بتاریخ 1ول اپریل سال 1875 میلادی: ادگار والاسEdgar wallace روزنامه نگار انگليسي، داستان نويس و نويسنده نمايشنامه به دنيا آمد و در طول 57 سال عمر خود 175 داستان، 24 نمايشنامه و صدها مقاله نوشت، وي روزنامه نگاري را با تهيه خبر براي ديلي ميل (چاپ لندن) و رويترز آغاز كرد و در اين رشته تا سردبيري روزنامه « راند ديلي ميل» چاپ افريقاي جنوبي پيش رفت، داستانهاي والاس عمدتا زمينه پليسي و جاسوسي دارند، او مانند همه روزنامه نگاراني كه داستان نويس شده اند كوشيده است كه برپايه يك جريان واقعي داستان خود را بنويسد،« والاس» نوشته است كه در قالب ماجراهاي پليسي بهتر مي توانست حقايق زمانه و مسائل را بيان دارد و هدف او اصلاح جامعه بود، دختر« والاس» پس از مرگ پدر انجمني به نام او تاسيس كرده كه مشوق ادبيات و داستان نگاري است.

3 ـ  کودتای رشيد عالي الگيلاني در عراق :ـ بتاریخ 1ول اپریل سال 1941 میلادی : رشيد عالي الگيلاني ناسيوناليست عراقي و سياستمداري كه از سياستهاي المان ناسيونال سوسياليست (دولت نازي) هواداري مي كرد با واحدهاي نظامي چهار افسر ارشد و حمايت مفتي فلسطين در عراق كودتا كرد و با فراري دادن نايب السلطنه اين كشور به سفارت امريكا در بغداد زمام امور عراق را به دست گرفت، وي پيشتر هم دو بار نخست وزير عراق بود، ملك غازي پادشاه عراق در همان زمان در يك حادثه موتر كشته شده بود و پسرش فيصل دوم را كه كودكي بيش نبود برجايش نشانده بودند، رشيد عالي پس از اطلاع از انتقال نايب السلطنه از سفارت امريكا به يك پايگاه هوايي انگلستان در عراق(حبانيه)، دستور حمله به اين مرکز را صادر كرد، دولت انگلستان كه از دست رفتن عراق در جريان جنگ جهاني دوم را براي خود يك فاجعه مي دانست جنرال «آركادي واول Archibald Wavell» قوماندان نيروهاي آن كشور در هند را مامور سركوب رشيدعالي و همدستانش كرد، انگلستان همچنين به سبب نزديك شدن دولت ايران به المان و پيش بيني برخورد نظامي با دولت تهران، عراق را لازم داشت تا از خاك اين كشور بر ضد ايران دست به اقدام نظامي بزند، بدون همكاري عراق، در آن زمان يك حمله نظامي به ايران كه موفقيت آميز باشد امكان پذير نبود، از طرفي ادامه حكومت رشيدعالي ناسيوناليست در عراق، احتمال تامين يك هدف هيتلر را كه دست اندازي بر منابع نفت خاورميانه و خارج ساختن هند از دست انگلستان بود افزايش مي داد.

   « واول» كه قبلا در شمال افريقا با ايتاليايي ها و الماني ها دست و پنجه نرم كرده بود و بعدا هم قوماندان عمومی نيروهاي انگلستان در خاور دور و آسياي جنوبي و سپس نايب السلطنه هندوستان شد موفق شد رشيدعالي را از عراق به كشور سعودي فراري دهد و نفوذ انگلستان بر عراق محفوظ بماند و پايگاههاي نظامي انگلستان در آن كشور حفظ شود، همين پيروزي « واول» بر رشيد عالي باعث شد كه انگلستان بتواند دراگست سال 1941میلادی (سنبله 1320خورشیدی) با اعزام نيرو از هند، از طريق عراق ايران را تحت اشغال نظامي درآورد، رضاشاه متمايل به المان را بركنار و پسرش محمد رضا را شاه سازد، برخي از مورخان كودتاي رشيدعالي در عراق را به برنامه هاي هيتلر پيوند زده اند، آن چه كه واقعيت دارد اين است كه اگر رشيدعالي موفق شده بود تا مدتي بر عراق حكومت كند افتادن منابع نفت خاورميانه به دست المان و يا، نا امن شدن بهره برداري از آنها متحمل و نتايج جنگ جهاني دوم چيزي ديگر بود و ايران هم به اشغال نظامي در نمي آمد، رشيدعالي كه در سال 1882 میلادی در بغداد به دنيا آمده بود كه در آن زمان از مستملكات عثماني بود همچنين موفق شده بود كه يك حزب ملي گرا تاسيس كند و گروههاي ناسيوناليست عراقي را كه با هرگونه نفوذ خارجي در عراق و سرزمين هاي عربي و ايجاد يك كشور يهودي نشين در فلسطين (طبق اعلاميه لرد بالفور) مخالف بودند متحد سازد، وي در لبنان در تبعيد درگذشت.

4 ـ تولد ميرزا حيدر قلي خان كابلي 134 سال قبل از امروز ( /   / سال 1293هجري قمري ) : ميرزا حيدر قلي خان كابلي مشهور به سردار كابلي از عالمان بزرگ معاصر و صاحبنظر در علوم ديني و رياضي در كابل به دنيا آمد، اودر سال 1297هجري قمري به هنگام اشغال افغانستان بدست قواي انگليسي به هند عزيمت كرد و مدت 7 سال در لاهور زندگي كرد،اين عالم بزرگ در اين مدت قرآن وتفسير رابخوبي آموخت و سپس به كاظمين سفر كرد ودرآنجا از محضر سيد حسن مدرس و سيدمحسن امين فيض برد و اجازه اجتهاد كسب كرد سردار كابلي در سال 1310هجري قمري به ايران رفت و از آثار او : ديوان ابوطالب (ع) ،الاربعين في فضايل اميرالمومنين و ترجمه انجيل برنابا را ميتوان نام برد .

5 ـ  موجودیت نظام جمهوری در ایران :ـ  بتاریخ اول اپریل 1979 میلادی( 12 حمل سال1358هجري شمسي ): نظام جمهوري اسلامي ايران به رهبری خميني دركشور، ایران موجوديت يافت ملت ايران درمدت دو روزآراء خود را به صندوقهاي رأي ريختند و با شركت دريك همه پرسي به نظام جمهوري اسلامي ايران رأي مثبت دادند .

6 ـ تولد « تيكو براهه» منجّم  دنمارکی : ـ  بتاریخ اول اپریل 1546ميلادي: « تيكو براهه» منجّم و رياضيدان دنماركي متولد شد، براهه درالمان تحصيل كرد و درزادگاهش دنمارك ضمن تحقيق، ستاره جديدي درصورت فلكي ذاتُ الكُرسي كشف كرد، تيكو براهه درجزيره كوچك رصدخانهء تأسيس كرد و مدت20سال درآنجا به تحقيق و رصد آسمان پرداخت، تيكو براهه با تكميل ادوات رصد و بجاي گذاشتن نتايج درخشان و مهم درباره اموررصد ستارگان و سيارات راه را براي اكتشافات دانشمندان بعدي همواركرد.

= = = = = = = ==

روز شمار، دوم اپریل

1 ـ مجاهدان و اسلحه" استـنگر" امریکایی :ـ بتاریخ 2 اپریل 1986 میلادی ( 31 حمل 1365 خورشیدی ) : حکومت ایالات متحده امریکا دادن اسلحه ضد هوائی بنام " استنگر " را به " مجاهدین " علیه  دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان و ضد طیارات روسی منظور کرد.

2- سفر های اقتصادی سردار محمد داود خان :ـ بتاریخ 2  اپریل 1978 میلادی ( 13 حمل 1375 خورشیدی ) : سردار محمد داود جهت مذاکرات و تقویه پایه های اقتصادی افغانستان با رهبران عربستان سعودی، کویت و مصر به آن کشور ها سفر داشت .

3 ـ آغاز حمله نظامی عراق به ایران :ـ بتاریخ 2 اپریل 1979 میلادی ( 13 حمل 1358هجري شمسي ):  رژيم بعث عراق 50 روزبعد ازپيروزي انقلاب درايران حمله هاي خود را بطورپراكنده به پايگاههاي مرزي ايران آغازكرد، اين حملات حدود 20ماه ادامه داشت تااينكه دراواخرماه سنبله1359شمسي ارتفاعات نوسود و محل مهران به طوررسمي به تصرف قواي بعثي عراق درآمد و جنگ تحميلي بالای ایران آغازشد.

4 اختراع دندان مصنوعی : ـ بتاریخ 2 اپریل سال1728ميلادي: « فوشارد»  دکتورفرانسوي دندان مصنوعي را اختراع كرد، فوشارد با اين ابداع بسياري ازكساني را كه ازنداشتن دندان رنج مي بردند راحتي بخشيد، « فوشارد» ابتدا ازدندان مردگان براي ساختن دندان مصنوعي استفاده كرد اما پس ازمدتي ازجنس چيني و سپس پلاتين و طلا براي ساخت دندان مصنوعي استفاده كرد.

5 ـ امریکا وارد جنگ جهاني  شد بتاریخ 2 اپريل سال1917ميلادي:امریکا وارد جنگ جهاني شد و دراين روزميان امریکا و المان جنگ درگرفت، دولت المان ازجنوری 1917 میلادی كشتي هاي امريكايي را غرق كرد و درمقابل امریکا به ماه فبروری به المان « اولتيماتوم » داد، و سپس روابط خود را بااين كشورقطع كرد، سرانجام پس ازتصويب كنگره امريكا ويلسون رئيس جمهوراين كشور، ورود امريكا را به جنگ جهاني اول اعلام كرد.

= = = = = = = ==

روز شمار، سوم اپریل

جنگ صفّين  بتاریخ  اول ماه صفرسال37هجري قمري: جنگ صفّين ميان سپاه حضرت علي (ع) و معاويه دركناررود فرات درگرفت، سپاه معاويه ابتدا شكست سختي خوردند اما درآخرين لحظات با حيله عمروعاص قرآنها را برسرنيزه بلند كردند و پيشنهاد صلح دادند، دشمن با اين حيله خواستارحاكميت قرآن شد و نيرنگ آنان درسپاه علي (ع) کاری افتاد و ناچارحكميت را پذيرفتند، درحكميت معاويه عمروعاص را برگزيد وعلی (ع)  مالك اشتررا شايسته حكميت مي دانستند، سرانجام ابوموسي اشعري با نيرنگ به خلافت معاويه رأي داد و معاويه خليفه مسلمين شد.

2 ـ سقوط شهر بغداد :ـ بتاریخ 3 اپریل1941ميلادي: درمبارزات سياسي ميهن پرستان عراق با دولت انگلستان شهربغداد بدست رشيد عالي گيلاني فرمانده مخالفان انگليس سقوط كرد، الماني ها ازرشيد عالي گيلاني حمايت مي كردند اما بعد ازتصرف بغداد به موقع كمك به اونرسيد و قيام وي سركوب شد.

3 ـ در گذشت گراهام گرين نویسنده انگلیسی :- بتاریخ 3 اپریل 1991ميلادي: « گراهام گرين» ازنويسندگان معاصرانگلستان درگذشت، او دردوران جنگ به عنوان خبرنگارجنگي دربسياري ازكشورهاي جنگ زده خدمت كرد، او درداستانهاي خود خشونتهاي تاريخ و قربانيان آن را به تصويركشيده است، ازآثارگراهام گرين كه به زبان فارسي ترجمه شده اند« وزارت ترس، سايه گريزان و پايان يك پيوند» را مي توان نام برد.

= = =  = = = = = =

روز شمار، چهارم اپریل

1 ـ در گذشت پروین اعتصامی :ـ  بتاریخ 4 اپریل 1941 میلادی ( 15  حمل سال 1320 هجري شمسي ): پروين اعتصامي شاعر  ايراني در 35 سالگي در گذشت، او در مکتب امريكايي ها تحصيل كرد اما همواره يك زن شرقي باقي ماند، پروين از چنان تبحري در تكلم زبان انگليس برخوردار شد كه پس از فراغت از تحصيل به مدت دو سال ادبيات انگليسي و فارسي را در همان مکتب تدريس كرد ، اشعار پروين عموما در سه قالب ( قصيده ، قطعه و مثنوي ) اند، شعر پروين بيش از آنكه شخصي باشد و افكار واحساسات او را بيان كند حاكمان و زور مداران را مخاطب قرار مي دهد « قدرت طبع اودر شرح و وصف طبيعت و نمايش احساسات انساني» به خوبي در اشعارش مشهود است، « ديوان اشعار پروين» ارزشمندترين اثر اوست .

2 ـ تولد ساموئل مورس مخترع تلگراف:- بتاریخ 4 اپریل 1791 ميلادي: « ساموئل مورس » نقاش و مخترع تلگراف متولد شد، ا و ابتدا نقاشي مي كرد ولي بعدها در پوهنتون ييل به تحصيل فيزيك مشغول شد و درباره قوه برق تحقيقاتي كرد، مورس در سال 1835 ميلادي نخستين دستگاه مورس را ساخت و الفباي مخصوصي براي فرستادن پيام ابداع كرد كه به الفباي مورس مشهور است؛ گفتني است نخستين پيامي كه مورس با تلگراف مخابره كرد اين بود : «چنين بود خواست خدا » .

3 ـ  تولد ريچارد رايت نويسنده  سياهپوست امريكايي :- بتاریخ 4 اپریل 1908 ميلادي: « ريچارد رايت» نويسنده بزرگ سياهپوست امريكايي در يكي از شهرهاي ايالت ( مي سي سي پي) در خانواده هاي فقيرزاده شد، سراسر زندگي او در رنج سختي سپري شد و حاصل دوران نويسندگي اش كتبي چون « پسرك سياه، رانده شده ، شكم ماهي و اطفال عمو توم » است .

4ـ پیمان آتلانتیک شمالی « نا تو » :- بتاریخ 4 اپریل 1949 ميلادي: پيمان آتلانتيك شمالي ناتو منعقد شد، در اين پيمان سازمان بروكسل متشكل از كشورهاي بلجیم ، فرانسه ، لوكزامبورگ ، هالند و انگلستان، و همچنين كشورهاي کانادا و دنمارك ، ايسلند، ايتاليا ، ناروی ، پرتگال ، و امريكا شركت داشتند ، اعضاي اين پيمان اعلام كردند كه حمله به هر يك از كشورهاي عضو پيمان ناتو را حمله به همه اعضاي آن تلقي ميكنند، المان ، يونان و تركيه از ديگر كشور هايي بودند كه به اين پيمان ملحق شدند، هسپانیا نيز آخرين كشوري بود كه به عضو يت اين پيمان درآمد، تشكيل ناتو از نتايج جنگ سرد محاصره برلين بود، اما بعد از ختم جنگ سرد و بخصوص بعد ازفروپاشی اتحادشوروی این سازمان ازبین نرفت بلکه ده کشوراروپای مرکزی و شرقی روز شنبه اول می 2004 به عضويت کامل پيمان آتلانتيک شمالی « ناتو» در آمدند که عبارتند از: قبرس، جمهوری چک، استونی، مجارستان، لتونی، ليتوانی، مالت، پولند، اسلواکی و اسلوونی، به اين ترتيب شمار اعضای اتحاديه اروپا از 15 کشور به 25 کشور افزايش يافت و مساحت آن 25 درصد بيشتر شد و جمعيت آن 20 درصد افزايش يافت ونفوس آن به 450 ميليون نفر خواهد رسيد، اتحاديه اروپا از لحاظ جمعيت به بزرگ ترين بازار واحد چند مليتی در جهان تبديل خواهد شد، با اين حال پيمان تجارت آزاد امريکای شمالی از لحاظ قدرت اقتصادی همچنان بزرگ تر از اين مجموعه باقی خواهد بود.

5 ـ استقلال کشور سنگال : ـ بتاریخ 4 اپریل 1960 ميلادي: كشور سنگال پس از استقلال ، با سر زمين مالي فدراسيون مالي را تشكيل داد اما بعد از بروز اختلافاتي بين دو كشور از عضويت استعفا كرد ودر سال 1960استقلال كامل خود را با نظام جمهوري اعلام كرد .

6 ـ قتل مارتین لوترکین :ـ بتاریخ 4  اپریل 1968 ميلادي: مارتين لوتر كينگ از چهره هاي درخشان مبارز سياه پوست امريكا به دست يك سفيد پوست نژاد پرست بقتل رسيد لوتر كينگ مبارزه با تبعيض نژادي را پيشينه خود ساخته بود و همنوعان خود رااز هر خشونتي بر حذر مي داشت در سال 1963ميلادي جنبش عظيمي به رهبري وي با راهپيمايي بزرگ به منظور رفع تبعيض نژادي و اخذ حقوق سياهان در امريكا بر پا شد مارتين لوتركينگ بواسطه مبارزات صلح آميز و بدون خشونت در جهان شهرت دارد ودر سال 1964ميلادي موفق به دريافت جايزه صلح نوبل شد ، راهپيمايي مارتين لوترکينگ از آلاباما با تقاضاي لغو تبعيض نژادي در اتوبوس ها شروع شد، و در ديگر ايالات جنوبي امريکا به تظاهر عليه هر نوع بروز آپارتايد (به ويژه در مدارس) تبديل شد و روز 28 اگست سال 1963 میلادی به تجمع وسيعي در واشنگتن انجاميد که مارتين لوترکينگ در آن جمع جمله ي معروف خود « من رويايي دارم » (I have a dream) را ادا کرد، جالب است بدانيم او با وسواس به راهپيمايان تذکراتي در جهت رعايت عدم خشونت داده بود و حتي توصيه کرده بود . ( 1) « مواظب جاده و پياده رو و مرز بين آن ها باشند و از کنار حرکت کنند» (2). راهپيمايي ها همه آهسته، در سکوت و صلح جويانه با اميد به پيش برد حقوق انجام شد، البته تبعيض نژادي با کندي پس رفت اما شيوه ي آرام هم مانع قتل مارتين لوترکينگ نشد. 

= = = = = = = ==

روز شمار، پنجم اپریل

1 ـ زاد روز توماس هابز :ـ بتاریخ 5 اپریل  1588 میلادی : توماس هابز Thomas Hobbes فيلسوف و نويسنده انگليسي به دنيا آمد و91 سال عمر كرد و 4 دسمبرسال 1679میلادی در گذشت « توماس هابز» انسان را موجودي ذاتا خودخواه، قدرت طلب ، خواهان سلطه بر همنوع و استثمار ديگران دانسته است ،. تاليفات مهم او « لوي ياتان ( عفريت دريايي ) » ، پيشنويس فلسفي رابطه حكومت و جامعه ، مسائل مربوط به آزادي و ضرورت و فرصتها ، بحث فيلسوف و دانشجو ، علل جنگ داخلي انگلستان ، و « ايلياد و اديسه » اند، فرضيه « هابز» در باره حكومت ، وي را به صورت يكي از پدران علوم سياسي در آورده است، « هابز» كه واقعيت عقايد و فرضيه هاي او هر روز آشگارتر از روز پيش مي شود ، طبيعت بشر را در ارتباط با نفس خود و جامعه تعريف كرده و گفته است كه رفتار يك انسان تابع خود خواهي ذاتي اوست و سه عامل باعث منازعه انسانها مي شود : رقابت بر سر منابع محدود براي تملك ، بي اعتمادي نسبت به يكديگر ، و بالاخره عشق و علاقه وافر به جلال و شكوه ( قدرت )، وي تصريح مي كند كه تا اين عوامل وجود دارد نزاع ( جنگ ) و در نتيجه ترس از ميان نخواهد رفت و در چنين محيطي همه چيز نامطمئن است.

   به اظهار« هابز» ، تا بي اعتمادي نسبت به ديگران در زندگاني روزمره وجود داشته باشد بيم و خطر نزاع و جنگ هم ادامه خواهد داشت، پيشرفتهاي مادي و ساختن شهرهاي قشنگ، طبيعت انسان را تغيير نمي دهد، متمدن ترين كشور اگر بر كشور ديگر پيروز شود نسبت به مغلوب رفتاري وحشيانه خواهد داشت، «هابز» نوشته است كه در غياب يك قانون بين المللي داراي ضمانت اجرايي استوار و اطمينان بخش ، كشورهاي ضعيف شكار قوي تر ها مي شوند ، و به همين گونه انسانها ، براي تحت كنترل درآوردن اين وضعيت در يك جامعه ملي و بر طرف كردن احساس ترس و تامين آسايش و جلوگيري از تجاوز افراد به حقوق و آزادي يكديگر نياز به يك دولت نيرومند در آن جامعه است كه بتواند بر خود خواهي افراد فائق آيد، چنين دولتي بايد توانمندي همه جانبه و قدرت تمام عيار داشته باشد و اين قدرت حاكم بايد متناسب با نياز روز عمل كند، « هابز» گويد كه قدرت حاكم بايد حس استثمار فرد از افراد براي حصول به برتري و زندگاني بهتر را مهار كند تا آرامش برقرار باشد، « هابز» در باره شرايط دولت گويد: دولت ـ فرد يا گروه ـ وقتي مشروعيت حكومت كردن خواهد داشت و مردم بايد اختيار و سرنوشت خود را به آن بسپارند كه همه اتباع را به يك چشم نگاه كند و تبعيض قائل نشود، يك دولت نبايد كاري كند كه به اتباعش آسيب و زيان وارد آيد .

   دربرابر، اتباع هم بايد وفادار باشند و از انجام تكاليف شانه خالي نكنند، « هابز» تاكيد بر يافتن راهي جهت پايان دادن به احساس تنفر آشگار و پنهان ميان انسانها و جوامع دارد و هنر دولت را در تحقق اين امر مي داند، دولت بايد مانع تنازع مردم بر سر منافع و ربودن آن توسط قويتر ها و زرنگتر ها شود، هدف يك دولت از مجازات افراد نه تنها بايد اصلاح مقصر بلکه " تنبه " ديگران باشد ، نه چشم در برابر چشم.

    هابز، قانون طبيعي و طبقه بندي آن را به تفصيل شرح داده و آن را به قانون عمومي تعبير كرده كه افراد را از انجام كارهايي منع و به انجام اموري تشويق مي كند و همه تاكيد او بر اين است كه اگر در جامعه ( ملي و بين المللي ) كنترل خود خواهي افراد از دست حاكم و مجري قانون (قانون طبيعي ـ عام ) خارج شود صلح و آرامش ، آزادي و امنيت ، سعادت و آسودگي خيال رخت بر خواهد بست و برقرار كردن مجدد نظم ، كاري آسان نخواهد بود، به اين ترتيب،« هابز» اهميت ويژه براي دستگاه قضايي يك جامعه قائل است و بر عادل و بي نظر و عالم بودن قاضي تاكيد مي كند و آن را موجودي كمياب و در نتيجه گرانبها مي داند، « هابز» در جاي ديگري از نوشته هايش 15 اصل براي كنترل خودخواهي افراد بيان داشته كه مهمترين اصل آن نفي و تقبيح نخوت است.

2ـ خروج هالند از سلطه هسپانیا :ـ  بتاریخ 5 اپریل 1585ميلادي : قتل عام وحشت ناك هارلم در شهري به همين نام كه مركز استقلال طلبان هالندی بود به دستور فيليپ دوم شاه هسپانيا بوقوع پيوست در اين قتل عام 6000 تن از استقلال طلبان و آزاديخواهان هالندی كشته شدند اما سر انجام در سال 1609ميلادي هالند از سلطه هسپانيا خارج شد و به استقلال رسيد.

3 ـ  معاهده «  بال »  در سويس :ـ بتاریخ 5 اپریل 1795ميلادي : معاهده «  بال » در شهري به همين نام در سويس ميان جمهوري ري فرانسه و  دولتهاي پروس ، هسپانيا ، و هالند به امضا رسيد ، به موجب اين معاهده دولتهاي سه گانه ( هالند ، هسپانيا، و پروس) در جنگ با سپاهيان فرانسه شكست خورده بودند متعهد شدند كه در امور داخلي فرانسه دخالت نكنند اين كشورها همچنين" بلجیم" و اراضي ساحل چپ رود  رن ، را به فرانسه واگذار كردند.

4 ـ اعدام دانتون یکی از رهبران انقلاب فرانسه :ـ  بتاریخ پنجم اپریل سال 1794 میلادی : ژرژ ژاك دانتون، از رهبران انقلاب فرانسه با جمعي از يارانش از جمله« كاميل دو مولن» در ملاء عام با گيوتين گردن زده شدند، دادگاه انقلاب پاريس به اشاره« روبسپير» ـ رهبر افراطيون چپ و گرداننده كميته امنيت ملي ـ« دانتون» و يارانش را در يك محاكمه بسيار كوتاه به جرم مماشات ، تجديد نظر طلبي در اهداف انقلاب ، و گرفتن پاره اي از اختياران كميته انقلاب و استرداد آنها به سازمانهاي دولتي به اعدام محكوم كرد كه همان روز حكم به اجراء درآمد، با اعدام « دانتون» و همفكران ميانه رو او، دوران وحشت در فرانسه به اوج خود رسيد و فرانسويان را به خود آورد؛ به گونه اي كه 3 ماه و 23 روزبعد «روبسپير» و 21 تن از همفكرانش به همان صورت با گيوتين گردن زده شدند و دوران اعدام و وحشت پايان يافت، دوران قدرت« روبسپير » يك سال طول كشيده بود و در اين مدت به هركس كه ظنين مي شدند برچسب تجديد نظر طلب ، برگشته از انقلاب ، سازشكار و ... مي زدند و اعدام مي كردند، بعدا معلوم شدكه اتهامات وارده به افراد عموما ادعا و واهي بود، بررسي هاي بعدي نشان داد كه ادعاي کميته برضد دانتون نيز بي پايه بود و وي به اساس انقلاب و هدفهاي آن وفادار مانده بود.

    گيوتين Guillotine كه شنيدن نام آن ــ از آغاز انقلاب تا پايان دوران وحشت ــ رعشه بر اندام فرانسويان مي انداخت در 1789 توسط دوکتور« ژوزف گيوتين» اختراع شده بود تا مرگ محكوم بدون احساس درد باشد و اعدام جنبه انساني داشته باشد، دکتور« گيوتين» در يك جلسه مجلس ملي فرانسه هنگام تشريح طرز كار اين دستگاه گفته بود : از آنجا كه هدف از مجازات اعدام ، حذف دائم فرد به دليل خطرش براي جامعه و اصلاح نشدني بودن اوست زجر كش كردن مغاير شئون انسان است ، و دستگاهي كه ساخته براي مرگ فوري و بدون احساس درد و رنج است، قبلا گردن محكوم به اعدام باتبر زده مي شد و در موارد بسيار ، جلاد بايد چند بار ضربه مي زد و .... تيغه تيز و سنگين گيوتين و سرعت فرود آن و قرار گرفتن گردن در شكاف دستگاه از مرگ زجر آور جلو گيري مي كرد و به همين دليل مجلس فرانسه راي به استفاده از آن داده بود كه در كمتر از سه سال با آن متجاوز از 25 هزار گردن زده شد از جمله گردن پادشاه فرانسه و همسر او و بسياري از مقامات ، انقلابيون و حتي دانشمنداني چون لاوازيه.

5 ـ نام سركوب كننده قيام هنديان بر هشت شهر:ـ بتاریخ 5 اپریل سال 1795 میلادی : هنري هاولاك Henry Havelock جنرال انگليسي به دنيا آمد، اما در جريان قيام ضد انگليسي هنديان در سال 1857 كشته شد،او كه در سال 1823 ماموريت هندوستان يافت نيروهاي انگليسي را در جنگ اول انگلستان با افغانها ( 1838 ــ 1839 ) میلادی و نيز در جنگ با سيكهاي هند فرماندهي كرد تا پايه استعمار انگلستان بر شبه قاره هند را استوار سازد، هنديان كه از استعمار انگلستان به ستوه آمده بودند در سال 1857 میلادی بر ضد آنان دست به يك قيام مسلحانه خونين زدند و جنرال « هاولاك » مامور سركوبي قيام در شهرهاي " كاونپور ـ لوكنو " شد، قيام يك شهر را با خشونت تمام سركوب كرد و در شهر ديگر به دست قيام كنندگان كشته شد، با اين كه سركوب قيام مردمي كه نمي خواستند نوكر و استثمار شوند كار چشمگيري نبوده است، معذلك نام اين جنرال را درچهار كشور بر هشت شهرگذارده اند: سه شهر در امريكا ، دوشهر دركانادا ، دوشهر در نيوزيلند و يك شهر در سوازيلند ( جنوب افريقا ).

= = = = = = = = =

روز شمار،  ششم اپریل

1 ـ تولد فرانسيسكو گويا صورتگر برجسته قرن 18:ـ بتاریخ 6 اپریل سال1746 میلادی: فرانسيسكو گويا F. Goya نقاش نامدار هسپانيايي به دنيا آمد و 82 سال عمر كرد، وي از سال 1792 به تدريج ناشنوايي دچار شده بود ولي اين بيماري از فعاليت هاي هنري او را كاهش نداد، «گويا» پس از ديداري نسبا طولاني از ايتاليا به وطن باز گشت و به فعاليت هنري پرداخت، با اين كه جمهوري خواه بود كمكهاي دربار سلطنتي هسپانيا را رد نكرد، در بيشتر آثار او زن و كودك در كنار هم ديده مي شوند.

2 ـ نخستين قیام بردگان سياه :ـ بتاریخ6 اپریل سال 1712 میلادی : بپاخيزي گسترده بردگان سياهپوست در امريكاي شمالي در منطقه نيويورك آغاز شد و هفته ها طول كشيد ، در آن زمان اين قسمت از امريكاي شمالي مهاجر نشين انگليسي و متعلق به اين كشور بود، بپاخيزي بردگان سرانجام توسط ميليشياي محلي سركوب و چهارم جولای 12 تن از بردگان كه محرك قيام تشخيص داده شده بودند اعدام شدند.

3 ـ نخستين اعلان جنگ امريكا به المان :ـ بتاریخ 6 اپریل سال 1917میلادی : در ساعت يك و 18 دقيقه بعد از ظهر به وقت واشنگتن ، دولت ايالات متحده برغم مخالفت الماني تبار هاي اين كشور در سومين سال جنگ جهاني اول به المان اعلان جنگ داد و به اروپا سرباز فرستاد و اين اقدام سر آغاز ورود امريكا به ميدان سياست جهان شد كه پس از جنگ جهاني دوم يك ابر قدرت شد و از 1991 كه شوروي به دست چند مقام خود همانند خوردن آب منحل گرديد ، دولت ديگري را معارض نمي بيند،« وودرو ويلسون» رئيس جمهوري وقت امريكا دوم اپریل از كنگره اين كشور خواسته بود كه اجازه دادن اعلان جنگ به المان را به او بدهد، سناي امريكا با 90 راي موافق در برابر 6 راي مخالف پيشنهاد « ويلسون» را تصويب كرد و اين پيشنهاد با 373 راي موافق در برابر 50 راي مخالف به تصويب مجلس نمايندگان امريكا هم رسيد، « لويد جورج» نخست وزيریا صدراعظم وقت انگلستان بلافاصله اقدام« ويلسون» را به او تبريك گفت و اعلام داشت كه اين اقدام بهترين فرصت را براي ورود امريكا به باشگاه قدرتهاي جهاني فراهم مي آورد.

    « ويلسون» همزمان با دادن اعلان جنگ به المان آمادگي خود را به دادن دوميليارد دالر قرض به انگلستان و فرانسه اعلام داشت،اين اقدام سر آغاز ورود امريكا به ميدان سياست جهان شد كه پس از جنگ جهاني دوم به صورت يكي از دو ابر قدرت درآمد و ازسال 1991میلادی كه شوروي به دست چند مقام خود همانند قطعه يخ ذوب و سپس بخار شد؛ تنها ابر قدرت باقي مانده و يكه تاز شده است، چين ، روسيه ، اتحاديه اروپا و هند معارضين بالقوه امريكا خوانده شده اند كه روسيه هنوز گرفتار مسائل داخلي است و اتحاديه اروپا مايلست به جاي معارض ، شريك امريكا باشد و دولت امريكا مساعي لازم را بكار مي برد كه هند را به خود نزديك كند و به صورت يك دوست درآورد ، ولي به نظر مي آيد كه دامنه اختلاف نظرهاي چين و امريكا رو به گسترش است، چين يك قدرت اقتصادي شده و مسائل روسیه و هند و نيازمندي و ضعف هاي اتحاديه اروپا را ندارد.

4ـ در گذشت محمد بن علي بن قاسم یکی ازادیبان :ـ بتاریخ 15 صفرسال 568هجري قمري:« محمدبن علي بن قاسم » معروف به «دلّالُ الكُتُب » از جمله اديبان مشهور قرن 6 هجري قمري در بغداد در گذشت، ازاو اشعار زيبايي بجاي مانده است همچنين كتابي بنام لمح الملح – ديوان اشعاري كه به وي منصوب است گواه طبع شاعرانه اوست، از ديگر كتابهاي مشهور دلال الكتب اثري است كه « زينةُ الدَّهر وعَصره اَهل العَصر»خوانده مي شود .

= = = = = = = = =

روز شمار، هفتم اپریل

1 ـ انديشه هاي " گوستاو لاندائوور " و سوسياليسم :ـ بتاریخ 7 اپریل سال1870 میلادی: «گوستاو لاندائوور» فيلسوف و نويسنده چپگراي المان  به دنيا آمد، وي بر افكار « كروپتكين » و « باكونين » با كمي پالايش تعريف نوشت و به صورت اصول درآورد، او دركتاب خود تعريف تازه اي از سوسياليسم به دست داده و نوشته است كه سوسياليسم ، تنها برآورده ساز عادلانه نيازهاي مادي افراد و به عبارت ديگر « عدالت مادي ( اقتصادي ) » نيست، بلكه بايد عدالت معنوي ميان مردم را هم برقرار سازد تا روح و روان آنان ارضاء و اقناع شود، «آرزوي زندگاني در محيط عدالت عمومي» طبيعت مشترك بشر است و براي رسيدن به آن آمادگي اتحاد و بستن پيمان و بذل مساعي دارد، و اين دولتها و حاكمان هستند كه به خاطر باقي ماندن در قدرت، قدرتي كه به داشتن آن عادت كرده اند و طبيعت ثانوي شان شده است با توسل به دستاويزهاي گوناگون مانع از اين اتحاد و مساعي مي شوند و سنگ اندازي مي كنند؛ بنابراين قدرت دولت بايد به شوراها كه شرط عضويت در آنها انساندوستي و معنويت باشد سپرده شود، « لاندائوور » نوشته است: هرجا كه طبقه زحمتكش ( وركينگ كلاس ) احساس استثمار شدن كند، وقوع انقلاب قابل پيش بيني است و نمي توان با توسل به زور براي مدتي طولاني مانع از وقوع آن شد، بشر كارگر مي داند كه چه كساني از دسترنج او برخوردار مي شوند و كينه استثمار شده نسبت به استثمارگر روز افزون است و روزي به انتقام تبديل مي شود، در نظر كارگر، سرمايه با زحمتي كه او تحمل مي كند قابل مقايسه نيست، وي نوشته است كه خواست عدالت عمومي ( به زعم لاندا ئوور؛ سوسياليسم ) واقعيتي است در نهاد هر انسان ، و تنها گروهي كم با نيروي زياد هستند كه نمي گذارند بشر براي رسيدن به آن آرزو با هم متحد شود، اين گروه كوچك دست به هر اقدامي مي زند تا اين نيروي زياد ( از جمله حكومت ) را از دست ندهد،« لاندائوور » كه افكار فلسفي خود را به صورت داستانهاي كوتاه هم براي درك مردم عادي مي نوشت دوم می سال 1919میلادی در مونيخ المان در پي يك تظاهرات به دست نظاميان كشته شد.

2 ـ عمل درست عامل شادي:ـ بتاریخ 7 اپریل سال1773 میلادی : جيمز ميل ( پدر جيمز استيوارت ميل ) فيلسوف و تاريخدان انگليسي و مولف « تاريخ هندوستان انگلستان » به دنيا آمد، وي از فلاسفه{ يوتيليتاريانيسم* Utilitarianism }است،او در رابطه با اين فلسفه، كتاب « تحليل پديده هاي تفكر انسان » را نوشته است  اين فلاسفه ــ بمانند زرتشت ــ عمل درست را عامل شادي مي دانند و تاكيد براين دارند كه يك انسان بايد بكوشد كه اواخر عمر احساس شادي را از دست ندهد.

-- - - - - - - -

{*. يوتيليتاريانيسم يا فلسفه اصالت سود عبارت است از : وقتى در ميان مكتب‏هاى فكرى غرب غوطه‏ور مى‏شويم، به انديشه‏اى مبتنى بر «فايده»طلبى و «سود»خواهى برمى‏خوريم. اين تفكر در ميان انديشه‏مندان غرب از قرن‏هاى گذشته، كم و بيش وجود داشته است، البته قبلاً به صورت يك فلسفه نبود و تنها در ميان فهرست اصول عقايد سياسى برخى از متفكران قرار داشت، اين فلسفه فايده‏ باور كه تا به حال تغييرات و فراز و نشيب‏هاى بسيارى را به خود ديده است، براى سود شخصى و يا سود اكثريت، اهميّت ويژه‏اى قائل است، البته اين نكته را متذكر مى‏شويم كه يوتيليتاريانيسم( 1) يا فلسفه سودخواهى غير از اصطلاح اُپورتونيزم يا فرصت‏طلبى‏(2) است، اُپورتونيست يا ابنُ الوقت به كسى گفته مى‏شود كه بر حسب دگرگونى اوضاع به خاطر سود شخصى، تغيير جهت مى‏دهد، بنا بر اين، اين افراد، همواره به ‏سوى قدرت وقتْ گرايش دارند و پاى ‏بند اصولى نيستند و يا اصول خود را فداى منافع شخصى خود مى‏كنند، امّا آنان كه طرفدار فلسفه سودخواهى‏اند، غالباً فلاسفه‏اى هستند كه ميزان ارزشگذارى هر عملى و يا چيزى را سود آن عمل و يا آن شى‏ء مى‏دانند، پس از آن‏كه، به طور مختصر به انديشه‏مندان مكتب اصالت سود اشاره كرديم، فرق اين دو، بهتر روشن خواهد شد.اولين جرقّه‏ها : اولين جرقه‏هاى پيدايش اين فلسفه را مى‏توان در قرن شانزده ميلادى جستجو كرد، در اين بُرهه، به نام «هاليفاكس» (يكى از رجال نامى انگليس) برمى‏خوريم، او اگر چه يك فيلسوف نبود اما عقايد وى مقدمه پيدايش" يوتيليتاريانيسم" در قرن هجده محسوب مى‏شود، وقتى فهرست اصول عقايد وى را مرور مى‏كنيم به مسئله مصلحت و سازش برمى‏خوريم، او مى‏گفت دو اصل اساسى‏ كه حافظ حكومت‏اند، عبارت‏اند از: مصلحت و سازش،بعد از او به «توماس هابز» كه مى‏رسيم، ملاحظه مى‏كنيم او نيز طرفدار همين فلسفه سودخواهى يا مفيد بودن است، او دولت را تنها به سبب مفيد بودن آن به حال افراد، لازم مى‏شمارد،« هابز»، فلسفه وجود حكومت و سبب بقاى آن را "مفيد بودن آن" به خاطر حفظ امنيت مى‏داند، يكى از نظريات وى كه در آن گرايش به فلسفه اصالت سود مشاهده مى‏شود اين است: «چون محرك همه رفتارهاى انسانى، منفعت شخصى است، جامعه را بايد تنها وسيله‏اى براى نيل به اين هدف دانست» هابز، اطاعت و احترام نسبت به قانون را به هيچ وجه بر اساس عقلانيت نمى‏داند، مگر اين كه احترام به قانون، موجب تأمين منافع بيشترى براى فرد شود و اطاعت از دولت بيش از عدم اطاعت از دولت به فردْ فايده رساند،در فلسفه وى، مصلحت و خير اجتماعى محلى نداشته و موضوعيت ندارد و جاى خير جامعه را مجموعه‏اى از منافع شخصى پراكنده، اشغال كرده است.

يك فرضيه : در سال‏هاى 1730 تا 1740م، فرضيه خامى رشد و نمو كرد، اين فرضيه بعدها به تقويت" يوتيليتاريانيسم " (كه ما از آن به فلسفه سودخواهى تعبير مى‏كنيم)، كمك فراوانى كرد، اين فرضيه بعدها در سال 1758م توسط « هلوتيوس»، متفكر فرانسوى از مركز تولّد آن (يعنى انگليس) به فرانسه آمد، هلوتيوس آن را «فلسفه اخلاقى سودجويى»( 3) نام نهاد، اما آن فرضيه خام چه بود؟ آن فرضيه اين بود كه محرّك اعمال آدمى و افعال آن، دو غريزه ابتدايى است، اين دو غريزه عبارت‏اند از: «ميل به لذت» و «اجتناب از درد»، ساير انگيزه‏هاى پيچيده انسان، از مشتقّات اين دو هستند، آدمى همواره در پى آن است كه حداكثر مَسَرّت و شادى را به دست آورد و در ضمن تلاش مى‏كند درد را به كمترين حدّ ممكن برساند، به خوبى مى‏بينيم تئورى خامى كه در انگليس متولد شد، در فرانسه رشد يافت، در انگليس اين فرضيه متعلق به فرقه مسيحى ارتودوكس بود و جنبه مذهبى داشت ؛ زيرا ارتودوكس‏ها براى فرضيه وجود درد و لذت در جهان آينده و پس از مرگ، اهميت قائل بودند، در فرانسه، «هلوتيوس» به آن، جنبه‏اى دنيوى داد و اين قاعده را به قواعد قانونگذارى كشور اضافه كرد و آن را اساس اصلاحات قرار داد، او مى‏گفت: «بايد هدف قانونگذاران اين باشد كه لذت افراد را به نحو اكمل با مصالح عامه وفق دهند»، او در كتاب «در باب روح» مى‏نويسد: «اخلاقيون، مدام در باب بدى ذات مردم (انسان‏ها) سخن مى‏گويند، اين نكته نشان مى‏دهد كه چه قدر كم، حقيقتِ مطلب را درك كرده‏اند، مردم بد نيستند؛ آنها تنها تبعيت از منافع خود مى‏كنند... از بدى مردم نبايد شكايت كرد ؛ بلكه بايد از جهل اعضاى قوه مقنّنه شكايت كرد كه هميشه منفعت افراد را در نقطه مقابل منافع عامه قرار داده‏اند (به عبارت ديگر تلاش نكرده‏اند بين اين دو منفعت، توافق ايجاد كنند)» او اصل «كسب بزرگ‏ترين مسرت» را محور انديشه اصلاح‏طلبانه خويش قرار داد و فرضيه خود را به ‏دست يكى از پيروان خود به نام جِرمى بنتام (فيلسوف انگليسى) سپرد، بنتام اين فلسفه را از« هلوتيوس » آموخت و بعد به انگليس برگشت، او كه يكى از برجسته‏ترين مفسّرين فلسفه اصالت سود (فايده‏گرايى) به شمار مى‏آيد، در سال 1772م، به عضويت مجمع وكلاى عدلیه درآمد و مقالاتى كه مى‏نوشت در قوانين مصوّب در انگليس، تأثيراتى در خور توجّه داشت، در سال 1789م كتابى تحت عنوان «مقدمه‏اى بر اصول اخلاقى و قانونگذارى» نگاشت و در آن آيين سودجويى خود را شرح داد، بنتام در آن كتاب، لذت و درد را تنها مظاهر خير و شر شمرد و هدف قانونگذاران را اين مطلب دانست كه: «حداكثر لذت را براى حداكثر افراد فراهم سازند». اين جمله او را كليد فلسفه وى مى‏خوانند ، بنتام اولين مروّج جدّى فلسفه سودخواهى است، به‏گونه‏اى كه بعضى او را مؤسس" يوتيليتاريانيسم "مى‏دانند كه البته چنين نيست، فلسفه او را در چهار مطلب مى‏توان خلاصه كرد: ( اول: ميزان ارزشگذارى هرچيز و يا هر عملى درجه سودمندى آن است. ـ  دوم: اخلاقيات بر اساس جلب نفع شخصى، استوار است. سوم : لذت، تنها مظهر خير است و درد، تنها مظهر شر و لذت و درد، علت رفتار انسان و مقياس ارزشگذارى آن است. چهارم : مَسَرّت بيشتر، از آنِ گروه بزرگ‏تر است. مسلك او ابتدا به" بنتاميسم" و بعد به "يوتيليتاريانيسم" معروف شد، در ميان ديگر متفكران،« ژان بودِن» فرانسوى و« ديويد هيوم » (فيلسوف شكاك معروف) و« ادموند برك » فيلسوف ايرلندى گرايش‏هايى به فلسفه سودجويى از خود نشان داده‏اند، به عنوان مثال،« ادموند برك»  مى‏گويد: «قراردادهاى اجتماعىِ مبتنى بر عادت و سنّت كه مقياس سنجش و تعيين ارزش در جامعه‏اند، عموماً بر پايه اصالت سود (فايده / منفعت) به وجود آمده‏اند و بر همين اساسْ استوارند، نه بر اساس آسايش فرد و يا حقوق مطلق فرد».
"يوتيليتاريانيسم"، اصلاحات و همچنين انتقادات و حملات فراوانى به خود ديده است كه فقط به برخى از آنها اشاره‏اى مى‏كنيم و مطالعه و تحقيق بيشتر در اين زمينه را به خوانندگان عزيز مى ‏گذاريم.

  «جان استوارت» ميل (فيلسوف انگليسى)، اصلاحاتى در اين فلسفه به وجود آورد، او همان معيار حداكثر لذت را پذيرفت، اما براى لذت، درجاتى قائل شد و بعضى لذت‏ها را ذاتاً مقدم بر ديگر لذت‏ها دانست،« ماركس»، دموكراسى و ليبراليسم سودگرا (يوتيليتاريان) را به «ايدئولوژى‏هاى عجيب و خاصّ طبقه بورژوا (سرمايه‏دار)» معنا كرد، « نيچه»  نيز به اين فلسفه حمله كرد او گفت: «اين اشتباه است كه تصوّر شود مردم (يعنى انسان‏ها) طالب لذت و در جستجوى مسرت‏اند، تنها انگليسى‏ها و عدّه‏اى از لطيفه‏گويان سودگرا (يوتيليتاريان) و بورژواها اين‏گونه هستند، غريزه طبيعى و سالم توده‏ها طالب فلسفه پيروى از پيشواست و طالب فلسفه‏اى است كه توده‏ها را در مكان خودشان (يعنى در طبقه پايين) قرار دهد و پيرو امر پيشوا و رهبرشان باشند».

منابع:

1 ـ . چهار پراگماتيست، اسراييل اسكفلر، ترجمه: محسن حكيمى، تهران: مركز، 1366.
2 . پراگماتيسم، ويليام جيمز، ترجمه: عبدالكريم رشيديان، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1370.
3 . فرهنگ واژه‏ها، عبدالرسول بيات و ديگران، قم: مؤسسه انديشه و فرهنگ دينى، 1381 .
}

- - - - ---- ---
بر می گردیم به روز شمار رویداد ها :

حمله دولت ايتاليا به كشورآلباني:ـ  بتاریخ 7 اپریل1939ميلادي: حمله دولت ايتاليا به كشورآلباني آغازشد، ايتاليا براي تحكيم موقعيت خود دردرياي مديترانه و تسلط بردرياي آدرياتيك و همچنين فراهم كردن مقدمات حمله به يونان و ديگراهداف خود به آلباني حمله كرد، ميهن پرستان آلباني سرسختانه مقاومت كردند اما سرانجام ازقواي ايتاليا شكست خوردند و اين كشور به تصرف ايتاليا درآمد.

4ـ درگذشت مخترع موتر:ـ  بتاریخ7 اپریل 1947ميلادي: هنري فورد مخترع  موتر، و ازمحققان امريكايي در84 سالگي درگذشت، هنري درخانواده ء تنگدست درگيرين فيلد متولد شد و ازهمان كودكي به امورفني و صنعتي علاقمند بود، فورد درسال1896ميلادي نخستين موتر را اختراع كرد و به هنگام مرگ ثروتي هنگفت بجاي گذاشت.

5 ـ حق توسل به رئيس كشور و پارلمان:ـ بتاریخ 7 اپریل سال 1689میلادی : پارلمان انگلستان حق دادن عريضه مستقيم به پادشاه انگلستان را براي اتباع اين كشور تضمين كرد كه بعدا ساير كشورها آن را اقتباس كردند، ازسه قرن پيش رسم بر اين شده است كه هفتم اپریل هر سال را « روز حق دادن عريضه مستقيم به رئيس كشور و يارئيس پارلمان » بخوانند، علت وضع اين قانون كه در انگلستان به پارگراف پنجم معروف شد اين بود كه پادشاه وقت نسبت به عرايض مردم بي اعتنايي مي كرد، دستگاه قضايي هر كشور مرجع رسيدگي به شكايات و حق خواهي است ؛ بنابراين رسم شده است كه « توسل به رئيس كشور و يا رئيس پارلمان » را حق تازه براي اتباع بشمار آورند و The Right To Petition عنوان دهند، عريضه به رئيس كشور مي تواند سرگشاده باشد يعني به صورت آگهي در روزنامه ها چاپ شود، اين عرايض مشمول سلسله مراتب اداري نخواهند بود و ازاين عرايض در محاكم قضايي بر ضد عريضه دهنده نمي توان استفاده كرد، رسيدگي به اين عرايض نوعي تكليف حكومت و پاسخ دادن به آنها قطعي ( الزامي ) است و بعدا پاسخها مي تواند مورد استناد قرار گيرد، به همين سبب در جوار دفاتر روساي كشورها يك دفتر ويژه رسيدگي به اين عرايض( بازرسي اختصاصي ) و در پارلمانها كميسيون عرايض داير شده است در انگلستان قرن 17 رئيس مجلس نمايندگان (عوام ) براي اطمينان از رسيدن اين نامه ها Speaker به دست رئيس كشور، خود را واسطه اين كار قرار داده بود و عنوان« سپيكر يعني سخنگوي مردم نزد رئيس كشور گرفته است، بعدا هر پارلمان داراي يك كميسيون عرايض شده است كه مكلف است پس از رسيدگي كامل به شكايات واصله از عمل مقامات دولتي نتايج را اگر عام المنفعه باشد اعلام دارد تاهمگان آگاه شوند.
    اگر تاريخ را مرور كنيم خواهيم ديد كه پيش از پارلمان انگلستان ، در شهر رم مردم مي توانستند عرايض خودرا در « فوروم » مطرح كنند و يا در همانجا مستقيما به امپراتور بدهند، در همجواری کشور فعلی ماهمچنان خسرو انوشيروان و شاه عباس شخصا به عرايض مردم رسيدگي مي كردند، طبق خاطرات طبیب ويژه « مائو» رهبر چين ، وي هر روز درست نيمي از ساعات كار خود را به خواندن نامه هاي مردم اختصاص داده بود، به دستور او در ميدانهاي بزرگ شهر هاي چين تابلو هاي سياه بزرگ نصب كرده بودند تا اگر كسي شكايتي دارد روي آن بنويسد و هر چند ساعت يكبار ماموران ويژه از اين شكايات رونوشت بر مي داشتند و به دست مائو مي رساندند ، همچنين وي دستور داده بود كه در روستاها صندوق نامه نصب كنند تا از درد دل روستا نشينان آگاه باشد.

6 ـ روزي كه مسيح مسیحی مصلوب شد :ـ بتاریخ 7 اپریل سال 30 میلادی: طبق برخي محاسبه هاي« عيسي (ع )* » به دستور حكمران رومي فلسطين مصلوب شد، مسيحيان در كشورهاي مختلف با چند روز تفاوت آن را كه به « ايستر» و «Good Friday» معروف است در ماه اپریل برگزار مي كنند، پيام آور مسيحيان هنگام مصلوب شدن 33 ساله بود.

7 ـ چين هم در جست و جوي نفت :ـ بتاریخ 7 اپریل سال 2004میلادی : چين كه هر سال 681 ميليون بشكه نفت ( تقريبا دو ميليون بشكه در هر روز ) از خارج وارد مي كند 7 اپریل  2004 اعلام داشت كه در شمال شرقي اين كشور موفق به كشف يك ميدان نفتي تازه شده است كه مي توان دست كم دو ميليارد بشكه از آن استحراج كرد،چين كه در حال حاضر دو سوم نفت مورد نيازش را از توليد داخلي به دست مي آورد ، اخيرا دو شركت نفتي بزرگ خود ، سينوپك و كنوك ، را مامور كرده است كه همانند شركتهاي نفتي غرب در كشورهاي ديگر در جست و جوي عقد قرارداد توليد و بهره برداري نفت باشند.

- - - - -

{*   عيسي مسيحي : در30 سالگي رسالت خود را آغاز كرد و نخست قوم بني اسرائيل را به دين توحيد دعوت نمود و به آنان گفت من براي تان حكمت آوردم، آمدم تا اختلافات ميان شما را ازبين ببرم من فرستاده خدا بسوي شمايم ، تورات را تصديق نموده وبه رسولي كه بعد از من ميايد ونامش ( احمد ) است بشارت ميدهم ،عيسي مسيحي براي اثبات سخنان خود  معجزاتي از جانب خداوند ( ج ) صورت داد ، لاكن اكثريت قوم سخن او را نپذيرفتند ، تكبر ورزيدند علماي آنان ،عيسي ( ع ) را از ايمان آوردن اين قوم مايوس ساخت و آنگاه حواريون را بر گزيد تا در راه خدا دعوتي به دين يار او باشندصداي مسيح توده هاي محروم و زجر كشيده را از هر سو فرا ميخواند، وچون زنجيرآنان را بهم مي پيوست تانطفهُ انقلاب بي نظيري را به آرامي در جهان آنروز تكميل دهد، اما توطئه هاو دسايس دشمنان حضرت مسيح مجال آنرا نداد كه عيسي ( ع ) انقلاب عظيم خود را تكامل و تداوم بخشد و نخستين بار اين خيانت ازجانب همان قومي آغاز شد كه از پذيرش عيسي مسيح به پيغامبري خداوند سربازميزدند، ويهودا، يكي از حواريون عيسي مسيح در ميان آنان بود، او بود كه بانفاق ودو روئي دين او را پذيرفت و در خفا با سركردگان روم حكم قتل عيسي مسيح و به صليب كشيدن او را صادر كرد، تاريخ در اينجا نتوانسته است به درستي قضاوت كند كه آياعيسي مسيح بر صليب كشيده شد يا نه ؟، آنچه روميان ديدند اين بود كه شخصي صليب بر دوش تپه را مي پيمايد تا تاوان جهالت قومي را بدهد، اما آنچه به صراعت از روايات اسلامي بر ميايد اينست كه عيسي ( ع) قبل از آنكه بر صليب روميان كشيده شود به سوي خداوند ( ج) فرا خوانده شد. 

   مسيحيان از آن پس براي تبليغ دين عيسي بيش از هر چيز بر چهار انجيل  متي، مرقس، لوقا، و يو حنا  تكيه نمودند كه خود بر اساس نامه هاي پولس وپطروس، يعقوب يوحنا و يهودا تاليف گشته بود .

الف/ انجيل متي     :  قديمي ترين انجيلي است كه انتشار يافته وتاريخ آن به سال 38 ميلادي ذكر شده است .

ب /  انجيل مرقس : كه از شاگردان پطروس حواري بود درسال61 ميلادي تاليف شد اما علماي مسيحي چندان توجه به آن نشان نه دادند، زيرا كه مرقس عقيده به خداي مسيح نداشت و او را به عنوان پيغمبري كه رساننده شرح الهي بودمعرفي نمود.

ج  / انجيل لوقا : توسط فردي نوشته شد كه نه حواريون بود  ونه مسيح را ديده بود و مي شناخت، او عقايد مسيحيت خود را ازپولس گرفت، پولس يكي از يهوديان متعصب بود و در ابتدا پيروان عيسي مسيح را سخت مورد آزار قرار ميداد ولي فرديست كه اركان مسيحيت كنوني را محكم كرد و بسياري از عقايد خود را كه يا در بت پرستي ريشه داشت يا در يهوديت به دين مسيح وارد نمود ولوقا نيز انجيل خود را بر اساس سخنان او تاليف كرد .

د / انجيل يو حنا : در مورد انجيل يوحنا نيز عقايد بسياري وجود دارد گفته اند كه روحانيون و استقف هاي آسياه نزد، يوحنا كه فرزند يكي از حواريون مسيحي بود رفته واز او درخواست كردند كه انجيل جديدي بنويسد ، ودر آن لاحوت مسيحي يعني  (مخلوق نبودن حضرت مسيح) را شرح دهد، دليل اين امر وجود عقايد مخالفتي بود كه حضرت مسيح را تنها مخلوق خدا و پيامبر، او مي دانست علي الرغم اين روايات مختلف و برخي انحرافات كه از نخستين قدم در دين مسيح رسوخ نمود ، مسيحيت آن قدرت و صداقت را داشت كه بتواند مرجعي براي بي پنايان و درماندگان باشد از اينروست كه تا قرن سوم ميلادي يك سوم خاك اروپا دين مسيح را پذيرفتند و آنرا در اقسا،  نقاط امپراتوري گسترش دادند .

صفحه 5 تا 7 کتاب طعم نا حوشایند استعمار تألیف سراج الدین ادیب}

= = = = = = = = =

روز شمار،  هشتم اپریل

 زادروز بودا:ـ بتاریخ 8 اپریل سال 563 پيش از ميلاد: در جاپان ، كره ، تايوان و هاوايي روز « كامبوتسو Kambutsue» ــ زاد روز بودا ــ است كه 563 پيش از ميلاد در يك خانواده اشرافي در نپال به دنيا آمد و ازآسايش و رفاه و اقتدار صرف نظر كرد و به جستجوي راهي شتافت كه بشر را از رنج و تعب آسوده سازد و اين راه را در 35 سالگي به دست آورد و به ترويج آن پرداخت كه همانا كنترل هوس ها و نفس اماره است، ساير كشورها ي پيرو آموزشهاي بودا به سبب تفاوت تقويم خورشيدي و قمري ، زادروز اورا در روزهاي ديگري بر گزار مي كنند، بودا ( به معناي روشنگر ) گفته است كه كنترل هوسها راه دستيابي به شادي جاويدان است و اين كنترل بايد به طريق درست صورت گيرد، بقيه آموزشهاي بودا از جمله در موارد كردار ، گفتار و پندار نيك با تعاليم زرتشت تفاوت زياد ندارد كه پيش ازتولد بودا آنهارا ترويج كرده بود .

2ـ سفر تاریخی کشتی سیریوس :- بتاریخ 8 اپریل 1838 ميلادي :كشتي سيريوس متعلق به دولت انگلستان، سفر تاريخي خود را براي عبور از اقيانوس اطلس آغاز كرد،اين نخستين بار بود كه يك كشتي قصد عبور از پهنه يك اقيانوس را داشت، كشتي بخاري سيريوس از بندري واقع در ايرلند حركت كرد و پس از 18 روز به بندر نيويورك وارد شد .

3ـ در گذشت «  لويي ماسينيون» بتاریخ 8 اپریل 1962 ميلادي : « لويي ماسينيون» خاور شناس فرانسوي در 79 سالگي در گذشت ،  او از اعضاي فرهنگستان  شوروي سابق ، سویدن ، دنمارك ، هسپانيا ، هالند ، بلجیم و افغانستان بود، ماسينيون همچنين در انجمنهاي فرهنگي و خاور شناسي بسياري از كشورهاي دنيا عضويت داشت ،از اين خاور شناس برجسته تحقيقات ارزنده اي درباره ايران اسلامی باقي مانده است. « تقديس فاطمه الزهرا (س)، نيايش ابراهيم، مباهله مدينه و اصناف و طبقات مر اكش»، از آثار وي بشمار مي آيد .

4ـ در گذشت«پاپلو پيكاسو» نقاش سبك كوبيسم بتاریخ 8 اپریل1973ميلادي: « پاپلو پيكاسو» نقاش هسپانيايي و مبتكر سبك كوبيسم در گذشت، موصوف د ر18 سالگي نقاش مشهوري شد، وسبك ابداعي او بسرعت در ميان ديگر نقاشان رواج يافت، بزرگترين اثر پيكاسو گرينكا نام دارد، اين تابلو نقاش وحشت خود را از بمباران شهر گرينكا در جنگهاي داخلي هسپانيا مجسم كرده است .

5 ـ تيتو، راه مستقل از شوروی را بر گزید:ـ بتاریخ 8 اپریل سال 1952میلادی :  «يوزيپ بروز تيتو» رهبر كنفدراسيون يوگوسلاوي كه از ائتلاف كشورهاي كمونيستي به صدارت شوروي جدا شده بود و راه سوسياليستي ملي و سياست مستقل در پيش گرفته بود يك طیاره شکاری تازه ساز شوروي از نوع « ياك ــ 23 » را در اختيار امريكا قرار داد تا به تكنولوژي طیاره سازي روسيه پي ببرد،« تيتو» پس از در پيش گرفتن راه مستقل ، از ترس انتقام احتمالي استالين به غرب نزديك شده بود، اين طیاره كه در اختيار روماني بود توسط يك کپتان رومانيايي به يوگوسلاوي ربوده شده بود، به اين « کپتان» همچنان كه قبلا وعده داده شده بود جايزه مالي مربوط و پناهندگي در غرب داده شده بود، پس از اعلام جايزه و وعده پناهندگي ، سرقت جنگنده هاي شوروي به غرب به صورت يك حرفه در آمده بود، « تيتو» با وجود كمك بسيار به تاسيس جامعه غير متعهد و ادامه نظام سوسياليستي ، تا پايان عمر به دوستي خود با امريكا و غرب ادامه داد.

= = = = = = = ==

روز شمار،  نهم اپریل

ـ پرابلم تریکاک در افغانستان : ـ  بتاریخ سه شنبه 20 حمل 1381خورشیدی برابر با 9 اپریل 2002 میلادی : در اثر فیر قوای دولتی بر دهقانان اعتراض کننده در ولایت هلمند ، حد اقل هشت دهقان کشته و 35 نفر زخمی شده اند، اعتراضات از منطقة کجکی درجنوب غرب ولایت هلمند آغاز شد، دولت برای دهقانانی که از کشت تریاک صرف نظر میگردند در هر هکتار 250 دالر می پرداخت ، در حالیکه دهقانان مدعی اند که آنها با کشت تریاک محصولی به ارزش 3500 دالر بدست خواهند آورد.

2 ـ  سوء قصد به جان جنرال فهیم : ـ بتاریخ 9، اپریل میلادی : جنرال فهیم  در دیداری از شهر جلال آباد از یک سوء قصد جان سالم بدر برد زیرا هنگامیکه موتر عامل وی با تعدادی از موتر های  دیگر در بین راه میدان هوائی  و شهر جلال آباد در حرکت بودند در مسیر راه  آنها بمبی منفجر شد.

3 ـ صدای انفجار در کابل : ـ  بتاریخ 20  حمل  1382  خورشیدی (  9  اپريل  2003  ميلادی)  صدای انفجار مهيبی ساعت 2 و 35 دقيقه بامداد چهارشنبه کابل را لرزاند، به گزارش خبرنگار ايرنا شدت صدای اين انفجار مهيب به حدی بود که اکثر ساختمان های شهر کابل را به شدت لرزاند.

4 ـ پيروزي مغولها در اروپاي مركزي :ـ بتاریخ 9 اپریل سال 1241 میلادی: مغولان در مركز اروپا، نيروهاي مشترك اميران الماني و پولندی را شكست دادندو شهر" لاينيتس" را تصرف كردند، اروپاييان گمان مي كردند كه مغولها تا ساحل اقيانوس اطلس پيش خواهند رفت كه ناگهان دست به بازگشت زدند و معلوم شد كه« ايلخان» آنان در گذشته و براي انتخاب ايلخان تازه به شرق باز مي گردند، مغولها شهرهايي را كه در اروپاي مركزي تصرف كرده بودند به آن دسته از اميران محلي كه با آنان ميانه خوب داشتند سپردند، قبلا مناطقي كه روسيه ناميده شده است به تصرف مغولان در آمده بود، مورخان اروپايي نوشته اند: تلفات اروپاييان در جنگ" لاينيتس " به حدي زياد بود كه مغولان گوش هر مقتول را جدا مي كردند و در توبره اسب مي انداختند تا سر فرصت از اين طريق شمار كشته شدگان را به دست آورند، علت پيروزي مغولان در اين جنگ ، تاکتيک ويژه و قدرت مانور آنان به دليل سبكي سلاح و نداشتن زره بود.

5 ـ پايان جنگ داخلي امريكا :ـ بتاریخ 9 اپریل سال1865میلادی : جنرال« رابرت لي » فرمانده نيروهاي كنفدراسيون امريكا تسليم شد و جنگ پر تلفات داخلي امريكا يايان يافت، « لي» پس از سقوط شهر ريچموند پايتخت كنفدراسيون ( حاكم نشين فعلي ويرجينيا ) و از دست دادن خط دفاعي رودخانه اپاماتكس Appomattox تصميم گرفت كه با 27 هزار سرباز باقيمانده خود را به ايستگاه راه آهن لينچبرگ برساند و به كاروليناي شمالي برود و با كمك نيروهاي اين ايالت كنفدراسيون به جنگ ادامه دهد كه راه را برخود بسته ديد و تصميم گرفت تسليم شود، وي پيش از ظهر 9 اپریل طي يادداشتي تصميم خود را به اطلاع جنرال « گرانت» فرمانده نيروهاي فدراسيون ( ايالتهاي شمالي ) رساند و سه ساعت بعد با آجودان خود در ساختمان دادگاه شهرك اپاماتكس حاضر شد ، جنرال« گرانت» هم با افسرانش آمدند« لي» نامه تسليم خود را نوشت ، امضاء كرد و به« گرانت» داد و جنگ داخلي 4 ساله امريكا كه ضمن آن 618 هزار نظامي ( 258 هزار جنوبي و 360 هزار شمالي ) كشته شدند و ويراني وسيع و تلفات غير نظامي بي شمار به بار آورد پايان يافت.

   جنرال « گرانت » پس از دريافت تسليمنامه« لي » اجازه داد كه او ، افسران و سربازانش با اسبان و سلاحهاي سبك خود به هرجا كه بخواهد بروند و تاکيد کرد که هيچكدام از آنان به خاطر كارهايي كه تا آن روز انجام داده بودند مجازات نخواهد شد ، ولي از اين پس هرگونه خطا مجازات خواهد داشت و سپس دو جنرال دست يگديكر را فشردند و از هم جدا شدند، همين " گذشت " باعث شد كه خصومت دنباله نداشته باشد، نمونه اين سياست 130 سال بعد در افريقاي جنوبي در پيش گرفته شد و به ابتكار« نلسون ماندلا» پس از افتادن حكومت به دست اكثريت سياهپوست هيچ سفيد پوستي به خاطر آزار و حق كشي سياهپوستان در گذشته مجازات نشد وبنابراين نظامات و اوضاع كشور برهم نخورد.

6 ـ زادروز« لودن دورف » سردار المان:ـ بتاریخ 9 اپریل سال 1865 میلادی: اريك لودن دورف Erich Ludendorff سردار معرف المان است كه بسال 1865 متولد و در سال 1937 درگذشت، وي بود كه در آغاز جنگ جهاني اول در سال 1914میلادی نظامیان روسيه را كه از نظر نفرات دوبرابر نظامیان هشتم المان بود در «تانن برگ» شكست داد و اين شكست و شكست سال بعد باعث تضعيف روسيه و پيروزي انقلاب اين كشور شد، « لودن دورف» در" برست ليتوفسك " با روسيه قرارداد صلح امضاء كرد و اين كشور را از صحنه جنگ خارج ساخت،  وي از آنجا به جبهه غرب بازگشت و متوجه شد كه المان جنگ جهاني اول را نخواهد برد و به قيصر پيشنهاد كرد كه با دولتهاي مخالف المان وارد مذاكرات صلح شود كه قيصر نپذيرفت و او را به سمت غير رزمي گماشت، در پايان جنگ اول« لودن دورف » كه فرضيه ( حمله نامحدود زير دريايي ) از اوست به سویدن رفت و در آنجا چند كتاب درباره جنگ نوشت و سوسياليست هاي المان را متهم كرد كه در جريان جنگ جهاني اول از پشت به دولت المان خنجر زدند و با بيانات خود روحيه الماني ها تضعيف كردند، پس از تاسيس حزب ناسيونال سوسياليست المان ( نازي ) ، وي نخستين فردي بود كه دفتر عضويت اين حزب را امضاء كرد و هيتلر را بر ضد سوسياليستها برانگيخت، وي عادت داشت كه به جاي بكار بردن كلمه سوسياليست واژه « بي وطن » را بكار برد، بسياري از كساني كه بر جنگ جهاني دوم تحليل نوشته اند تاكيد كرده اند كه اگر« لودن دورف» سه سال ديگر زنده مانده بود ، المان در جنگ دوم شكست نمي خورد زيرا كه او مانع حمله نظامي هيتلر به روسيه مي شد و تا انگلستان از پاي در نمي آمد اجازه گسترش جبهه را نمي داد.

= = = = = = = ==

روز شمار،  دهم اپریل

ملكه سویدن تصميم به كناره گيري گرفت :ـ بتاریخ 10 اپریل سال1654 میلادی: كريستينا ملكه روشنفكر و دانشمند سویدن به ملت اين كشور اعلام كرد كه تصميم به كناره گيري گرفته و به سياستمداران سویدن دو ماه مهلت داد كه پادشاه ديگري براي كشور بيابند و تاكيد كرد كه 16 جون از كاخ سلطنتي اثاثه كشي خواهد كرد، وي كه برجاي پدرش« آدولفوس» نشسته بود هنوز 25 ساله نشده بود كه تصميم به كناره گيري گرفت، «آدولفوس» داراي فرزند ذكور نبود، سویدن از دير زمان توسط نخست وزير اداره مي شد و پادشاه نقش عمده نداشت، «كريستينا» كه پس از او «چارلز گوستاو» پسر عمويش را برجايش نشانيدند داراي تحصيلات عالي و بانويي روشنفكر بود كه بيشتر وقت خود را صرف بحثهاي علمي و فلسفي مي كرد و « دكارت » فيلسوف بلند آوازه فرانسوي و نويسنده تعريف "جامعه " در جلسات بحث كه وي حضور داشت شركت مي كرد،« كريستينا» بزرگترين حامي و مشوق « دكارت » بود، « كريستينا» در طول سلطنت خود نخست همه املاك موروثي خاندان سلطنت را به دولت واگذار كرد و سپس از دولت خواست كه آن را به مردم بفروشد، وي بيش از پيش اختيارات پادشاه را محدود كرد و كارها را به نخست وزير سپرد، « كريستينا» در استعفا نامه اش نوشت كه ذات او با اين همه تشريفات غير لازم سازگار نيست و او نشستن در كتابخانه و خواندن كتاب و گفتگوي با دانشمندان را ترجيح مي دهد.

2 - قتل رهبر حزب كمونيست جمهوري آفريقاي جنوبي:- بتاریخ 10 اپریل سال1993 میلادی: « كريس هاني» رهبر وقت حزب كمونيست فدراسيون افريقاي جنوبي در 50 سالگي در يوهانسبورگ به دست يك آواره ( پناهنده ) ضدكمونيست پولندی كشته شد و قاتل بعدا اعتراف كرد كه افراطيون سفيد پوست او را براي ارتكاب اين قتل اجير كرده بودند، « هاني» كه بيشتر عمر خود را در مبارزه و از جمله مبارزه مسلحانه و فرار از اين كشور به آن كشورگذرانده بود پس از فروپاشي شوروي به نوسازي سوسياليسم افريقايي همت گمارد و موفق شد كه اعضاي حزب كمونيست را به جاي ريزش افزايش دهد و همين امر باعث شد كه دشمنان بين المللي پيدا كند و .... حزب كمونيست افريقاي جنوبي در چارچوب كنگره ملي افريقا به رهبري نلسون ماندلا عمل مي كرد.

3ـ در گذشت « كارل فون لينه» طبيب  سویدی :ـ بتاریخ 10 اپریل1778ميلادي: « كارل فون لينه» طبيب و گياه شناس سویدی درگذشت، او با تكميل و توسعه روش نامگذاري علمي مبحثي آشفته را سامان بخشيد اصول طبقه بندي لينه كه وي آن را درجانورشناسي، گياهشناسي، و معدن شناسي به كاربرد درروش ساختن روابط موجودات زنده درعالم طبيعت اهميّت فوق العاده اي دارد، رده بندي موجودات زنده مهمترين كتاب لينه است.

4ـ  حمله گاريبالدي ايتاليايي به جزايرسيسيل:- 10 اپریل1860ميلادي: «گاريبالدي» ميهن پرست ايتاليايي به جزايرسيسيل حمله كرد، او به درخواست ويكتورامانوئل دوم به اين امرمبادرت ورزيد و دراين حملات با 1000سربازبه هدف خود دست يافت، ازآن زمان سيسيل بخشي ازخاك ايتاليا محسوب مي شود.

5 ـ در گذشت جِيران خليل جِبران :- بتاریخ 10اپریل 1931ميلادي: « جِيران خليل جِبران» نويسنده، شاعرو فيلسوف عارف مسلك لبناني درگذشت، وي دررشته هاي طب، ادبيات عرب، حقوق بين الملل، موسيقي و تاريخ اديان تحصيلات كرد و دربسياري ازرشته هاي ديگرتحقيقات جامع و ارزنده اي انجام داد كه ازآن جمله هنرنقاشي را مي توان ذكركرد، خليل جبران معتقد بود كه نسلي نو درخاورميانه درحال ظهوراست و اين نسل برتاريكي هاي فرهنگ استعماري خواهد شوريد و ايمان و پاكي و جسارت و شهامت را به ارمغان خواهد آورد، مشهورترين اثراين نويسنده مسيحي پيامبرنام دارد، جبران خليل جبران دراين كتاب عشق و ارادت خود را به محمد(ص)ابرازكرده است «اَلمَواكِب» ديگراثراوست.

= = = = = = =  = ==

روز شمار،  یازدهم اپریل

1 ـ آهین برگزاری" زادروز" :ـ بتاریخ 11 اپریل سال135 میلادی: زادروز « سه وروس » امپراتور روم است که به دنيا آمد، وی نخستين رئيس يک کشور در جهان بود که امر کرد،" زادروز" او هر سال جشن گرفته شود و مقامات نظامی و کشوری برای گفتن تبريک به ديدار او بروند و هديه ببرند که اين رسم در پاره ای از کشورها تا به امروز ادامه يافته است.

2 ـ فن سخنرانی عمومی :ـ بتاریخ 11اپریل 2057 سال پیش از امروز:« سيسرو» انديشمند ، خطيب ، نويسنده و سياستمدار رومي ( ايتاليايي ) كتاب فن سخنراني عمومي ( خطابه ) را به پايان رسانيد، وي در مقدمه اين كتاب كه قواعد آن هنوز تدريس مي شود ياد آور شده است : هركس كه بخواهد مقام عمومي داشته باشد بايد در ايراد نطق و دست كم نوشتن مطالبي كه مي خواهد عرضه بدارد مهارت داشته باشد تا موفق شود و اگر احساس كند كه در نوشتن گزارش و نطق نمي تواند به مهارت برسد بايد فردي امين و وفادار را در كنار خود داشته باشد كه گزارش و نطق او را برايش بنويسد، وي در اين كتاب ساختار يك نطق ، انتخاب كلمات و تنظيم جملات و حتي طرز ايستادن و اشاره كردن و حركت دست و گردن و صورت را هنگام ايراد نطق عمومي تشريح كرده است.

 آلاند به تصرف امپراتوري روسيه در آمد  بتاریخ 11، اپریل 1809 ميلادي: مجمع الجزايرآلاند به تصرف امپراتوري روسيه در آمد اين مجمع الجزاير سالها مورد اختلاف و جنگ ميان دول فنلند و روسيه بود ،مجمع الجزاير آلاند كه در درياي بالتيك واقع است، تا سال  1917تحت سلطه روسيه بود و سر انجام در اين سال به فنلند بازپس داده شد .

4ـ مخترع ماشين توليد سرماي مصنوعي  بتاریخ 11، اپریل  1859 ميلادي: « فرديناند كاوه » صنعتگر وشيميدان مشهور فرانسه ماشين توليد سرماي مصنوعي را اختراع كرد اين ماشين كه با استفاده گاز آمونياك سرماي مصنوعي توليد ميكرد، پس از كامل شدن به صورت يخچال امروزي در آمد، اين اختراع نخستين گام در راه جلو گيري از مرگ مير انسانها بر استفاده از موادغذايي فاسد بود،  تا قبل از اين تاريخ هر ساله بسياري از انسانها در نقاط مختلف جهان بويژه در مناطق گرمسير بر اثر مسموميت و فساد مواد غذايي جان خود را از دست مي دادند .

5ـ قتل یکی از انقلابیون مکزیک :ـ بتاریخ 11، اپریل 1919 ميلادي: «اميليا نوزا پاتا» از معروفترين انقالبيون مکسیکو بر اثر توطئه و نيرنگ به قتل رسيد، سرخپوستان بومي مکسیکو، زاپاتا را مصلح جامعه خود مي دانستند، او در اواخر سال 1910ميلادي با شعار آزادي و زمين سلاح را بدست گرفت و با لشكر ي از سرخپوستان حق طلب وآزادي خواه به تصرف اراضي غصب شده مردم پراخت، زاپاتا هنكاميكه فرانسيسكو مادروريس جمهور مکسیکو را اصلاحگر مي دانست ازاوحمايت ميكرد اما زمانيكه برنامه اصلاحي خود را اعلام كرد با مخالفت و كار شكني مادرو ، روبرو شد به همين علت ، براي دفاع از برنامه اصلاحات ارضي خود برضد مادرو قيام كرد و اراضي وسيعي را به نفع مردم از دست غاصبان خارج ساخت ولي دشمنان متحد زاپاتا عاقبت با حيله و نيرنگ او رابه قتل رساند ند.

6 ـ موافقتنامه تاريخي چين و هند :ـ بتاریخ 11 اپریل سال2005 میلادی : امضاي موافقتنامه حل مسائل مرزي چين و هند كه در پي ديدار 4 روزه «ون جيابائو» نخست وزير چين از دهلي نو تحقق يافت راه دوستي و اتحاد دو كشور پرجمعيت جهان را هموار ساخت و ثابت كرد كه چين متوجه خطري شده است كه باعث انحلال شوروي شد و دارد حلقه محاصره روسيه را بدون برخورد با مانع تنگتر مي كند، امضاي اين موافقتنامه كه به دلخوري 43 ساله هند از چين پايان خواهد داد با اخبار مربوط به ادامه تظاهرات ضدجاپانی در چين يك كاسه شده بود و گزارش مفصلي را تشكيل داده بود كه به گفته برخي از ناظران امور جهاني؛ كشتيبان چين را سياستي دگر آمده است، چين بارها تاكيد بر چند قطبي بودن قدرت كرده و مخالف اين بوده است كه جهان داراي يك ابر قدرت باشد، كدورت هند از چين از زمان جنگ سال 1962 دو كشور در منطقه لاداخ آغاز شده بود و هند مدعي بود كه چين 38 هزار كيلومتر مربع از خاك آن كشور را تصرف كرده است، برخي از مفسران موافقتنامه 11 اپریل سال 2005میلادی چين و هند را رويدادي خوانده اند كه جهان را در مسير تازه اي قرار خواهد داد، يك سوم نفوس كره زمين در چين و هند زندگي مي كنند و اين دو كشور كه خاطرات بدي از دوران استعمار غرب دارند اينك به تكنولوژي پيشرفته و اقتصادي شكوفا دست يافته اند.

   نخست وزيران چين و هند دو كشور را « شركاء استراتژيك» ناميدند و اتحادشان را در جهت تحكيم صلح جهاني و رعايت موازنه در امور بين المللي خواندند، با اين سازش راه هند براي عضويت در شوراي امنيت در سپتمبر امسال هموار شده است، سران دو دولت به همسايگان هند قول دادند كه اين اتحاد به زيان آنها نخواهد بود، پاكستان تا كنون چين را حامي خود مي دانست، با توجه به اين كه چين و هند روي هم يك سوم نفوس جهان جمعيت دارند و از پيشرفت و رشد اقتصادي زياد برخوردارند، برخي از روزنامه ها سازش آنها را يك رويداد بزرگ جهاني خوانده اند.
    سازش چين با هند در حالي است كه علاوه بر مردم عادي، مقامات چيني هم دهان به انتقاد ازجاپان گشوده اند. «ون ژيابائو» نخست وزير چين كه ختم اختلافات مرزي با هند را اعلام مي داشت خطاب به جاپان كه به تظاهرات ضد جاپانی چيني ها اعتراض كرده است به چند اصل در اهميت و احترام به تاريخ اشاره كرد و از جمله گفت: اين تظاهرات به همگان قضاوت تاريخ را يادآور مي شود و درس عبرت مي دهد، ملتي كه به تاريخ احترام بگذارد مسئوليت كارهاي گذشته اش را بر عهده مي گيرد، جاپان بايد به تاريخ از رو به رو و منصفانه نگاه كند و به قضاوت آن گردن نهد، اشاره «ون» به كشتار چيني ها در سال 1937 به دست نيروي مهاجم جاپان و خشونت هاي جاپانی ها در جريان جنگ جهاني دوم در آسياي جنوب شرقي بود.

 

= = = = = = =  = ==

روز شمار، دوازدهم اپریل

1 ـ درگذشت اف. دي. روزولت :ـ بتاریخ 12 اپریل سال 1945میلادی : «  فرانكلين دلانو روزولت» كه از 1933 رئيس جمهوري امريكا بود در 63 سالگي بر اثر خونريزي مغزي (سكته) درگذشت و هري ترومن معاونش همان روز بر جايش نشست، فوت روزولت در منطقه "وارم اسپرينگ" ايالت جورجيا اتفاق افتاد،« روزولت» از حزب دمكرات كه طرحهاي چپگرايه متعدد تحت عنوان "نيوديل" به اجرا درآورد تنها رئيس جمهور در تاريخ ايالات متحده است كه سه دوره اين مقام را به دست داشت،« روزولت» کمتر از سه هفته مانده به پايان جنگ در اروپا درگذشت و نتوانست در مراسم پيروزي متفقين شرکت کند.

2ـ قتل هزاران مردم در مراکش:ـ بتاریخ 12، اپریل 1925 ميلادي: حملات گسترده قوای نظامی آزاديبخش مراكش به فرماندهي عبدالكريم ريف بر ضد اشغالگران فرانسوي آغازشد، ساكنان منطقه ريف پيش از ديگر منطقه هاي شمال افريقا بر ضد اشغالگران اروپايي قيام كردند و موفق به تاسيس جمهوري ريف شدند، اين قيام موجب تحريك ديگر قبايل مراكش براي كسب استقلال و آزادي شد،از اين رو فرانسويان در اويل سال 1924 ميلادي با قواي خود به خاك ريف حمله كردند، آنها علاوه بر بهره گيري از قواي كمكي هسپانيا مارشال پتن را نيز با200000سرباز فرانسوي وارد كار زار كردندوبه قتل عام هزاران تن از مردم مراكش پرداختند .

3ـ ایجاد جمهوری در هسپانیا :ـ بتاریخ 12، اپریل 1932 ميلادي: در پي استعفاي آلفونس سيزدهم شاه هسپانيا ، حكومت جمهوري در هسپانيا بر قرار شد، اما چندي بعد از استقرار نظام جمهوري سلطنت طلبان بر ضد حكومت قيام كردند ودر نتيجه جنگ داخلي در اين كشور به وقوع پيوست كه به مدت دو سال ونيم ادامه يافت در پايان جنگ با يروزي سلطنت طلبان خاتمه يافت جنرال فرانكو قدرت رادر هسپانيا بدست گرفت و بيش از38 سال به شيوه استبدادي حكومت كرد، در اين مدت مبارزات باسك شدت يافت ولي حتي با مرگ فرانكو در سال1975 نيز براي مردم هسپانيا حاصل نشد زيرا فرزند خوانده او خوان كارلوس به قدرت رسيد و همچون اومستبدانه حكمراني كرد.

 اولین انسانی که در فضا رفت:- بتاریخ 12 اپریل1934 ميلادي: « يوري گاگارين » فضانورد 27 ساله اتحاد شوروي نخستين انساني بود كه فضا سفر كرد، وي با سفينه وستوك يك زمين را در ارتفاع 327 كيلومتري در مدت 108 دقيقه دور زد، كپسول اين سفينه از آلومينيوم ساخته شده بود و يك جسم كروي شكل به قطر2 متر و 30 سانتي متر بود كه حجم قابل سكونت داخل آن فقط 6/1متر مكعب بود،
يوري گاگارين نخستين انساني كه به فضا سفر كرد در داخل اين كپسول كوچك هيچ كاري براي انجام دادن نداشت و تكنسين هاي پايگاه فضايي بايكونور هدايت سفينه اش را به عهده داشتند، هنگام بازگشت به زمين وي چند دقيقه قبل از فرود در نقطه اي از سيبري با چتر نجات بيرون پريد و سفر پرخطرش به پايان رسيد، جهار سال پس از پرتاب نخستين ماهواره ، اتحاد شوروي با اعزام انسان به فضا برتري خود را به رخ امريكايي كشيدند، به اين ترتيب در روز 12 اپریل سال 1961 ميلادي يوري گاگارين فضانور 27 ساله اتحاد شوروي نخستين انساني بود كه به فضا سفر كرد و توانست كره زمين را از فضا مشاهده كند.

5 ـ فعالیت دیگو گودویز، در امور افغانستان :ـ بتاریخ 12، اپریل 1982 میلادی ( 23 حمل 1361 خورشیدی ) : دیگو گودویزنماینده خاص سر منشی موسسه ملل متحد برای قضیه افغانستان به کشور های ( افغانستان؛ پاکستان ، ایران ) مسافرت و با رهبران آنها راجع به حل مسأله افغانستان گفتگو کرد.

= = = = = = =  = ==

روز شمار، سیزدهم اپریل

تقسيم محرمانه آفريقاي مركزي :ـ بتاریخ 13 اپریل سال1894 میلادی : دولتهاي انگلستان وبلجیم در يك جلسه محرمانه ( بدون اطلاع فرانسه و المان ) افريقاي مركزي را ميان خود قسمت كردند! كه نقض قرارداد برلین بود، كنگره برلین كه به ابتكار بيسمارك تشكيل شده بود ، قبلا ترتيب تقسيم افريقا ميان اروپائيان را داده بود تا سهمي هم به المان برسد همان كنگره كشور پهناور كنگو را به بلجیم بخشيده بود.

2 ـ دفاع نواسه از پدر کلانش :ـ بتاریخ 13 اپریل سال1998 میلادی : درست نيم قرن پس از اعدام « هيدكي توجو Hideki Tojo» نخست وزير جاپان در زمان جنگ جهاني دوم ، نواسهء او بانو «يوكوايوانامي » با كتاب و فيلمي كه 13 اپریل 1998 انتشار يافت به دفاع از پدر کلان خود پرداخت و او را به صورت يك قهرمان ملي جاپانی ها معرفي كرد و جاپانی ها ي نسل تازه از نو « توجو » را شناختند ،« توجو » در نومبرسال 1948میلادی سه سال و چند ماه پس از تسليم جاپان و اشغال اين كشور توسط نيروهاي نظامي امريكا اعدام شد، پس از اشغال جاپان و بازداشت « توجو » قلمها بر ضد او به كار افتاده بود و نوشته هاي دهه هاي بعدي نيز كه به نقل از مطالب دو دهه اول پس از جنگ بود كمكي به تجديد حيثيت « توجو » نكرد، « يوكو » نواسه « توجو » كه مي دانست قلم ها در خدمت فاتح است در صدد، دفاع از پدر بزرگش بر آمد كه هنگام اعدام او ده سال بيشتر نداشت، « يوكو» كه قضاوت در باره كارهاي پدر کلانش را غير منصفانه و يكجانبه مي ديد از دوران تحصيل در دانشگاه به تهيه اسناد و مدارك در باره كارها ، افكار و آرزوهاي پدر بزرگ پرداخته بود و پس از اين كه زمان را مناسب ديد به نوشتن كتاب و همزمان تهيه يك فيلم سينمايي از كارهاي « توجو» اقدام كرد، زيرا به نظر « يوكو » فيلم سينمايي به عنوان يك رسانه نافذ در ذهن مردم عادي كه از پشت پرده سياست بي خبرند تاثير بيشتر و آني مي گذاشت، وي همزمان فيلم و كتاب را آماده ساخت، فيلم طوري تهيه شده بود كه نخست، افكار و كارهاي« توجو» را منعكس مي ساخت و سپس نوبت به دستگيري ، اقدام وي به خودكشي در زندان ، محاكمه و اعدام او مي رسيد و بيننده را متاثر مي ساخت، دراين فيلم وسايل شخصي« توجو» در زندان نشان داده شد كه اينك در موزه قرار گرفته است.
    با اين فيلم و اين كتاب ،« يوكو» موفق شد كه بارديگر پدر بزرگش را به ويژه نزد نسل تازه جاپان به صورت مظهر غرور ملي در آورد، « توجو» بود كه نقشه حمله غافلگيرانه به کشتی امريكا در" پرل هاربور" را طرح و به اجرا در آورد و هدف جنگ را بيرون راندن غرب از آسيا ناميد،  مورخاني كه فيلم و كتاب «يوكو» را ديده اند آن را تاريخ واقعي « توجو » مي دانند، عمل « يوكو» در عين حال باعث شد كه در سراسر جهان علاقه كهن و قلبي بين نواسه و پدر بزرگ بيش از پيش تقويت شود.

3ـ کشته شدن پنج هزارهندی درباغ جلیان:ـ بتاریخ13 اپریل 1919ميلادي: حادثه خونين قتل عام درباغ جليان والا درهندوستان رخ داد، درسال1919ميلادي: حكومت انگلستان براي جلوگيري ازمبارزه مردم هند قانون رولِت را تصويب كرد، به موجب اين قانون پليس مجازبه دستگيري هرفرد مظنون بدون حكم قانوني بود تصويب و اجراي قانون رولت، خشم هنديان را برانگيخت بطوريكه در13، اپریل 1919میلادی به تعداد 5000 نفرهندي بدون سلاح كه براي مخالفت با قانون رولت درباغ جليان والا اجتماع كرده بودند بدستوردويِرانگليسي كشته شدند، همزمان با تصويب قانون رولت و كشتارهنديان نخستين نشانه هاي نهضت مقاومت گاندي نيزآشكارشد.

4ـ سقوط چاریکار :ـ بتاریخ 14، اپریل 1992 میلادی ( 24 حمل 1371 خورشیدی ) : شهر چاریکار سقوط کرد، تماس و ارتباط  بین دولت جمهوری افغانستان و احمد شاه مسعود را عبدالوکیل وزیر خارجه  در زمینه طرح یک دولت ائتلافی  تأمین کرد.

5 ـ ارتش سرخ درشهر وين :ـ بتاریخ13 اپریل 1945ميلادي: ارتش شوروي شهر وين را تصرف كرد و 90 هزار تن از سربازان هيتلر را به اسارت گرفت اتريش در سال 1938 به المان پيوسته و يكي از ايالات المان ( رايش سوم ) شده بود، شوروي در جريان جنگ جهاني دوم از زمان حمله ارتش هيتلر به آن كشور درسال 1941 تا تصرف برلین در 1945 نزديك به 27 ميليون كشته تلفات داد ، نگراني غرب از ارتش سرخ كه پس از شكست هيتلر، در اروپاي شرقي و مركزي استقرار يافته بود سبب ايجاد اتحاديه نظامي اتلانتيك شمالي ( ناتو ) شد ، دولت مسكو به نوبه خود تلاش كرد در كشورهاي اروپايي كه آنها را از دست ارتش المان خارج ساخته بود احزاب كمونيست حاكم شوند و سپس با اين كشورها ، جز يوگوسلاوي ، يك پيمان نظامي امضا ء كرد كه به پيمان ورشو معروف شد،اين كشور ها يك اتحاديه اقتصادي هم به وجود آوردند،  دولت وقت مسكو اواخر دهه 1980 داوطلبانه با انحلال پيمان ورشو موافقت كرد به اين اميد كه ناتو هم منحل شود كه برخلاف انتظار مسكو ، پس از فروپاشي اسرار آميز شوروي ، ناتو نه تنها منحل نشد بلكه گسترش يافت و به مرزهاي سابق شوروي رسيد و از اپریل سال 2004 ليتواني، لتوني و استوني -سه کشور از کشورهاي سابق شوروي وارد آن شده اند.

= = = = = = =  = ==

روز شمار، چهاردهم اپریل

1 ـ سازندهء زبان واحد جهاني"اسپرانتو" :ـ بتاریخ 14، اپریل 1917 ميلادي: سالگرد در گذشت دكتر « لودويگ لازاروس زامنهوف Ludovic Lazarus Zanmenhof» مبتكر زبان جهاني " اسپرانتو " است كه واژه هاي آن از بسياري از زبانهاي رايج گرفته شده است، « زامنهوف» عقيده داشت كه وجود زبانهاي متعدد در جهان باعث جدايي مردم از هم ، بروز اختلافها و جنگها مي شود، او تاكيد بر اين داشت كه اگر يك زبان ــ ولو به صورت زبان دوم و يا زبان رسانه ها به ويژه كتاب ــ ميان مردم در سراسر جهان مشترك باشد ، به دليل بسط تفاهم و تبادل انديشه ، دانش ، هنر و اطلاعات بسياري از مسائل به وجود نمي آيد و انسانها موفق خواهند شد از ميراث مشترك كه همانا تجربه گذشتگان ( تاريخ ) است ، و نيز احساس و عواطف يگديگر آگاه شوند و درد و شادي هم را درك كنند و عقايد به جاي سطح محدود در همه جهان انتشار يابد و مشكلات حل شود، به باور« زامنهوف »، وجود يك زبان واحد جهاني در كنار زبان مادري ، مردم را در گوشه و كنار جهان به هم مربوط مي كند ، رسوم يكنواخت و فرهنگ غني مي شود و مسائل ناشي از تفاوت و اختلاف فرهنگها از ميان مي رود، وي گفته است كه زبان " اسپرانتو" را به اين دليل به وجود آورد كه ساده تر از همه زبانها است و فراگيري آن زحمت زياد ندارد، « زامنهوف» يك طبیب بود، وي 15 دسمبرسال 1859 در شهر بياليستوك پولند كه در آن زمان در قلمرو روسيه بود به دنيا آمده بود، چهار گروه مختلف الزبان و با فرهنگهاي متفاوت در اين شهر زندگي مي كردند كه به همين سبب با هم تفاهم نداشتند و در نزاع و كشمكش دائمي بودند، اين چهار گروه عبارت بودند از: روسها ،پولندی ها ، الماني ها (ژرمن ها ) و يهودياني كه به زبان يديش تكلم مي كردند، « زامنهوف » از نوجواني از اين وضعيت در رنج بود بعدا از اين اختلاف پي به اختلافات ملل و كشورها برد و راه حل را وجود يك زبان دوم بين المللي يافت و به ساختن اين زبان همت گماشت، وي كه در دانشگاههاي مسكو ، ورشو و برلین تحصيل كرده بود زبان انگليسي ، لاتين و يوناني را هم فراگرفت و به ساختن زبان بين المللي " اسپرانتو" سرگرم شد، او ساده ترين گرامر ( دستور زبان ) را براي اسپرانتو تدوين كرد و واژه هايي انتخاب كرد كه با پسوند و پيشوندها و افزودن ريشه كلمات بشود با هر واژه دهها كلمه ساخت و ياد گرفتن اين زبان و بكار بردن آن را آسان كرد.

   زامنهوف در كتابي كه در سال 1887 تحت عنوان« لينگوو انترناسيا » منتشر ساخت نوشته است كه او اطمينان مي دهد اگر" اسپرانتو" جهاني شود عدم تفاهم ، نفرت و تبعيض از جهان رخت برخواهد بست و همزيستي مسالمت آميز و صلح پايدار برقرار خواهد شد و بشر با استفاده از بهترين استعدادها به پيروزي هاي بزرگ و سعادت و رفاه دست خواهد يافت، « زامنهوف » نوشته است كه زبان دوم مشترك باعث گسترش ارتباط طبيعي انسانها و دوستي و وفاق خواهد شد، وي تحقق اين آرزو را تشكيل جنبش هاي ترويج" اسپرانتو" و حمايت دولتها از آن ذكر كرده است، به اظهار بسياري از جامعه شناسان ، در آغاز كار توجه به زبان" اسپرانتو" زياد بود ، در بيشتر كشور ها در آموزشگاههاي غير دولتي آن را تدريس مي كردند و زماني بيش از پنج ميليون نفر آن را مي دانستند ولي انگليسي زبانها كه سعي داشته اند اين زبان و در نتيجه فرهنگ و روش زندگاني خودشان جهاني شود نسبت به" اسپرانتو" پشت كردند و ديگران هم نسبت به آن بي اعتنا شدند و امروز بسياري هستند كه حتي نام اين زبان و زحمتي را كه براي ساخت آن كشيده شده است نشنيده اند، با وجود اين عده كساني كه در سراسر جهان آن را مي دانند 2 تا 3 ميليون برآورد شده است تفاوت تلفظ زبان انگليسي در كشورهاي مختلف و بي قاعدگي گرامر آن و تفاوت استعمال واژه ها اخيرا توجه به" اسپرانتو" را بارديگر افزايش داده است.

2 ـ تقويت فرضيه حكومت فيلسوف :ـ بتاریخ 14، اپریل1985 ميلادي: انور خوجه (انور هوجا Enver Hoxha) موسس حزب كمونيست آلباني در 1941 ــ مردي كه چهار دهه بر اين كشور حكومت كرد 14اپریل سال 1985 در77 سالگي در گذشت، وي از پيروان روش استالين بود، با وجود اين موفق نشد كه طبيعت مردم را تغيير دهد و آلبانيايي ها پس از فروپاشي كمونيسم در اروپا به همان وضعيتي باز گشتند كه پيش از تاسيس حزب كمونيست كه در آن بودند، به گزارش رسانه ها، آلباني پس از كمونيسم به مركز قاچاق مواد مخدر اروپا و جرائم ديگر مبدل شده است! . بررسي احوال آلبانيائي ها و ساير كشورهاي كمونيستي سابق درستي اين فرضيه را تقويت كرده است كه اگر در كشوري يك ايدئولوژي تازه پياده شود بايد حاكم آن كشور يك فيلسوف از اصحاف آن فرضيه باشد تا موفق شود، موفق شدن به اين معناست كه اگر دولت هم از ميان برود و يا كشور به اشغال نظامي بيگانه در آيد اعتقاد و روش مردم تغيير نكند، انور پس از تعديل روش شوروي در زمان خروشچف، از سال 1961 دنباله رو پكن شده بود.

3ـ در گذشت گوته شاعر المانی :ـ بتاریخ 14، اپریل 1832ميلادي: « يوهان ولفگانگ فون گوته» نويسنده، شاعر، منتقد و متفكرالماني درگذشت، گوته ازبزرگترين شخصيتهاي علمي- فرهنگي اروپاي قرن نزده وهمچنان ازبارزترين چهره هاي ادبي جهان است، ديوان شرقي ازمشهورترين آثارگوته است « فاوست، نغمه هاي رومي، و سقراط» ازديگركتابهاي گوته بشمارمي روند.

4 ـ امضأ توافق نامه در ژنیو :ـ بتاریخ 14، اپریل 1988 میلادی ( 25 حمل 1367 خورشیدی ) :  وزرای خارجهء کشورهای « افغانستان ، پاکستان ، اتحادشوروی ، امریکا» در ژنیو گرد هم آمدند و توافق نامه های آماده شده را امضأ کردند.

5 ـ شبي كه تايتانيك غرق شد :ـ بتاریخ 14 اپریل: در ساعت 11 و 30 دقيقه شب كشتي مسافربر تايتانيك كه با 2200 مسافر و خدمه از ساوت همتون انگلستان عازم نيويورك بود در حوالي كانادا با يك قطعه يخ سرگردان برخورد كرد و چند ساعت بعد به زير آب فرو رفت و بيش از 1500 تن جان باختند،هنگام به آب انداخته شدن اين كشتي در 31 ماه می سال1911 ادعا شده بود كه تايتانيك غرق شدني نيست !.

= = = = = = =  = ==

روز شمار، پانزدهم اپریل

1 ـ تعريف تابعيت :ـ بتاریخ15 اپریل سال 214 ميلادي : سناي روم " تابعيت " را در جريان تصويب قانون تعميم تابعيت رومي به گروه ديگري از ساكنان قلمرو اين كشور تعريف كرد، با اين كه از آن زمان اين تعريف بارها دوباره نويسي شده و بسياري از انديشمندان موارد تازه برآن اضافه كرده اند، معذلك پايه اي را كه سناي روم ريخته همچنان باقي مانده و رعايت مي شود، طبق تعريف " تابعيت يا شهروندي"  شهروند كه عضو متساوي الحقوق و كامل يك جامعه ملي است داراي يك رشته حقوق و تكاليف است، شهروند مي تواند از حقوق خود صرف نظر كند ، ولي انجام تكاليف اجباري و نقض آن موجب مجازات است به شهروندي كه از بعضي حقوق خود داوطلبانه بگذرد مثلا حق راي دادن در انتخابات و حق تظلم خواهي تبعه غير فعال گويند، اما اگر عواملي در صدد بر آيند كه با تهديد و ارعاب و امثال آن يك تبعه و گروهي از اتباع را از استفاده از حق باز دارند با دولت طرف خواهند بود كه مكلف است وسائل لازم را براي برخورداري اتباع از حقوقشان فراهم آورد و با كساني كه شهروندان را اجبارأ از استفاده از حق باز مي دارند برخورد كند، هرگونه اعتراض مسالمت آميز از جمله به : بوروكراسي بد ، وجود اجحاف ، وضع قوانين خلاف منطق و عقل سليم و قوانيني كه حقوق اساسي را نقض و يا تنها به سود يك طبقه اند ، رد زورگويي و اعتراض به ظلم( عمومي ) حق نيست بلكه تكليف يك شهروند است كه نمي تواند از آن صرف نظر كند، در صدر اين تكاليف دفاع از حاكميت ملي و تماميت ارضي وطن است كه سرپيچي از آن در زمان جنگ مجازات اعدام خواهد داشت، ازميان انديشمنداني كه نسبت به شهروندي نظر داده اند فرضيه « جان راولس » جامعتر و جالبتر است كه آن را در سال 1971 به صورت كتاب منتشر ساخته است، وي تامين فرصتهاي مساوي را از حقوق شهروندان حذف و آن را بر تكاليف دولت اضافه كرده و تاكيد برآن دارد، وي نوشته است: دولتي كه اين تكليف خود را رعايت نكند بايد باز خواست شود، وي آموزش خوبي ها و خوبي كردن به اتباع را از تكاليف دولت ها دانسته و به اين ترتيب هدف آموزش و پرورش تنها تدريس خواندن و نوشتن و حساب كردن نبايد باشد و به زعم او ، مدرسه يك كارخانه آدمسازي ــ پرورش انسان كامل ــ خواهد بود.

 زادروز نانك پيشواي سيكها :ـ بتاریخ15 اپریل 1469ميلادي:  گورو « نانك Nanak» پيشوا ي سيكها در تالوندي در پنجاب غربي ( پاكستان امروز ) به دنيا آمد و از 32 سالگي به ترويج مذهب خود پرداخت كه پيروان فراوان دارد، نانك بر ضد استثمار بود و آموزش مي داد كه خدا از كسي متنفر نيست و مردم نيز بايد چنين باشند، نانك از كودكي با هندو و مسلمان دوست بود، وي قادر بود كه به زبان فارسي نيز بگويد و بنويسد. نانك كه از زندگاني لوكس و تجملات بيزار بود در سال 1539 در گذشت.

3 - زادروز كيم ايل سونگ :ـ بتاریخ15 اپریل سال 1912 ميلادي: «كيم ايل سونگ » نخستين رهبر جمهوري دمكراتيك خلق كره ( شمالي ) به دنيا آمد و 82 سال عمر و 47 سال بر آن سرزمين رهبري كرد، اعلاميه معروف چوچه Chuche از او است كه از سال 1955 رعايت مي شود، طبق اين اعلاميه كره اي ها بايد از هويت ملي خود دفاع كنند ، غرور ملي خود را از دست ندهند و تنها به خود متكي باشند، با اين كه چين و روسيه به كره شمالي كمك بسيار كرده اند وي به مردم كره توصيه كرده است كه متوجه باشند كاري نكنند كه اين دو دولت دوست براي تغيير سياست هاي ملي كره ( شمالي ) اعمال نفوذ كنند، او تاكيد بر مبارزه بي امان با امپرياليسم و تقويت ماركسيسم ــ لنينيسم كرده است،كيم ايل سونگ كه هشتم جولای سال 1994میلادی در گذشت هرگز تقسيم كره را حتي از ذهنش هم عبور نداد، كيم ايل سونگ كه يك كشاورز زاده بود در جواني با خانواده اش به منچوري چين رفته بود، بعدا در آنجا يك دسته پارتيزان مسلح براي جنگ چريكي با جاپانی ها تشكيل داده بود كه بر اثر فشار نيروهاي جاپانی در سال 1941 مجبور به عقب نشيني به شوروي شده و در آنجا به ارتش سرخ پيوسته بود،  وي در سال 1945 با ارتش سرخ وارد كره شد و پس از تقسيم موقت شبه جزيره كره به تصميم امريكا ، در اندك زماني نخست وزير بخش شمالي شد و در سال 1950 موفق شد استالين را موافق نقشه حمله نظامي به قسمت جنوبي كره كند كه اين حمله 25 جون سال1950 آغاز شد كه نتيجه اش ادامه تقسيم كره به دوكشور بوده است، برنامه تسليحات اتمي و موشكي كره از كيم ايل سونگ ( پدر ) است كه معتقد بود اگر يك كشور بخواهد زنده و پايدار بماند بايد بتواند به تنهايي از خود دفاع كند و اگراز لحاظ دفاعي نيرومند باشد ديگران در صدد حمله نظامي به آن بر نخواهند آمد زيرا كه گمان خواهند كرد برايشان گران تمام شود.

4ـ تولد« لئوناردوداوينچي» دانشمند ایتالیا :- بتاریخ15 اپریل 1452ميلادي: «لئوناردو داوينچي» دانشمند معروف، هنرمند نقاش، مجسمه سازو معماربزرگ قرن15ميلادي درايتاليا متولد شد، داوينچي درسال1461ميلادي درفلورانس دركارگاه نقاشي وروكيو به كارپرداخت و بتدريج به مقام استادي دراين هنررسيد، لئوناردو مدتها نقاش دربارلويي12 و فرانسيس اول بود و همواره دركنارنقاشي به مطالعه درعلم تشريح و رياضيات مي پرداخت لبخند « ژوكونديا موتاليزا و شام آخر» ازمشهورترين آثارلئوناردو داوينچي به شمار مي روند.

5ـ تولد«هانري كاوَنديش» انگليسي بتاریخ15 اپریل1731ميلادي: « هانري كاوَنديش » فيزيكدان و شيميدان انگليسي متولد شد، كاوندش درعلوم فيزيك و شيمي استاد و مدرس بود و دركنارتدريس به تحقيق و آزمايش مي پرداخت، كاونديش ضمن تحقيقات خود موفق به تعيين حرارت مخصوص برخي ازاجسام شد، وي نخستين كسي است كه ثابت كرد هیدروجن سبك ترازهواست و درباره تركيب شيميايي هوا، نيز تحقيقات جامع و ارزندهء ازخود به جاي گذاشته است.

= = = = = = =  = ==

روز شمار، شانزدهم اپریل

1ـ   بازگشت لنين از تبعيد :ـ بتاریخ 16 اپریل سال 1917  ميلادي : ولاديمير ايليچ ( لنين ) پس از يازده سال كه به حالت تبعيد در اطريش و سويس بسر برد و از آنجا جنبش سوسياليستي را رهبري مي كرد با كمك الماني ها كه مي خواستند دولت روسيه را گرفتار دشواري هاي داخلي كنند و از جنگ جهاني اول خارج سازند به وطن باز گشت،روايت است كه الماني ها لنين را در يك واگن قطار راه آهن قرار دادند و آن را قفل كردند و از ميان جبهه هاي جنگ عبور دادند و به روسيه رسانيدند، لنين در نخستين روز بازگشت به روسيه كاپيتاليسم و رقابت بر سر استثمار ملل را عامل شعله ور شدن آتش جنگ بزرگ اعلام داشت، وي تاكيد كرده بود كه تا اين دوعامل وجود داشته باشد جنگ هاي استعماري نيز ادامه خواهد داشت، لنين كه در آن سال 47 ساله بود در 28 ماه می خواهان ايجاد يك جمهوري دمكراتيك فدرال در روسيه شد، وي در دوم جون راهپيمايي بزرگي ترتيب داد كه قبلا نظير آن در روسيه ديده نشده بود، لنين در شانزدهم جون طرح خود در زمينه شورايي كردن كشور را اعلام و نخستي شورا ( ساويت ) را تشكيل داد، وي ماه بعد از آن تمهيدات دولت موقت روسيه از جمله ايجاد مجلس ( دوما ) را كارهايي عبث خواند كه به منظور خريد وقت و تاخير وقوع يك انقلاب راستين انجام مي شود و گفت: در كشور روسيه كه مردم با انتخابات آشنا نيستند و آن گروه هم كه آشنايي دارند درستي مراحل كار و نتايج آن را باور ندارند نمي توان از الگوي كشورهايي كه قرنها اين نوع انتخابات را تمرين و تجربه كرده اند استفاده كرد ؛ انتخابات بايد در سطوح پايين انجام شود تا واقعيت دمكراتيك داشته باشد، مبارزات لنين از اين دست تا اكتبر همين سال ــ ماه هفتم پس ازبازگشت از تبعيد ــ به انقلاب بلشويكي و تغيير نظام روسيه انجاميد.

   ولادیمیر ایلیچ اولیانوف (لنین) بیش از135 سال در روسیه به دنیا آمد، در اعتراض ها، عمدتا بصورت فردی بروز می کرد و آنجا که به جمع ختم می شد، جز عصیان های آنارشیستی نبود، که این نیز خود نوعی خودکشی جمعی بود برادر بزرگ لنین از جمله این قربانیان بود که در سال 1887 میلادی به جرم شرکت در ترور تزار الکساندر سوم دستگیر و اعدام شد، لنین در دانشگاه شهر کازان رشته حقوق را آغاز کرد اما به جرم شرکت در مبارزات دانشجوئی بارها دستگیر و سرانجام نیز از دانشگاه اخراج شد، لنین در سال 1893 میلادی به شهر سن پترزبورگ نقل مکان کرد، شهری که در آن زمان مرکز افکارانقلابی بود.

    آشنائی او با گئورگی پلخانوف، جرقه های انقلابی را در لنین، به یک آتشفشان تبدیل کرد، مقالات تبلیغی ـ ترویجی لنین از این پس به مطبوعات چپ روسیه راه یافت: کارگران بپا خیزید تا سوسیالیسم را بنا کنیم لنین در اواخر سال 1895 میلادی دستگیر شد و پس از یکسال زندان موقت(!) در دادگاه به سه سال تبعید در سیبری محکوم شد تبعید فرصت دیگری بود و اگر برای همه نبود، برای لنین چنین شد، او تبعید سیبری را به یک فرصت تبدیل کرد نخستین نوشته های فلسفی- اجتماعی لنین در این دوران بر کاغذ آمد، او همه جنبش کارگری و روشنفکران طرفدار این جنبش را فراخواند تا آثار مارکس را  با دقت بخوانند زیرا بهترین راهنمای عمل انقلابی است تبعید فرصت دیگری نیز در اختیار لنین گذاشت: ازدواج با " نادژدا کروپسکایا " از فعالان جنبش چپ روسیه در سال1898 پس از پایان دوران تبعید، دوران مهاجرت لنین آغاز شد، سال 1900 میلادی عمدتا سویس و اطریشاو مهاجرت سیاسی را نیز به فرصتی تازه تبدیل کرد.

   با دوری گزیدن از بحث های بی ‌سرانجام مهاجرتی و غرق شدن در دسته بندی های سیاسی- حزبی، با اندک شمار یارانی که می شناخت روزنامه ایسکرا (جرقه) را منتشر ساخت تا بذر انقلابی را در روسیه و نه در مهاجرت بپاشد بذری که بعدها وقتی در روسیه درو شد، بزرگترین حزب سیاسی- انقلابی روسیه بود، این روزنامه که مخفیانه به روسیه می رسید، از سال 1902 میلادی ارگان اصلی "حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه" شد ایسکرا از ضرورت سرنگونی تزار در روسیه و پایه گذاری یک نظام سوسیالیستی سخن می گفت و حزبی که ایسکرا ارگان آن شده بود با جنبش کمونیسم بین الملل روابط نزدیک داشت دومین کنگره "حزب سوسیال دمکرات کارگری روسیه" سراسری روسیه در سال 1903 میلادی در لندن برگزار شد لنین و هم اندیشان او که دراین کنگره اکثریت "بلشویک" را بدست آورده بودند، توانستند انقلاب را در دستور کار کنگره و حزب قرار دهند اقلیت کنگره "منشویک" معتقد بودند زمینه های عینی و ذهنی انقلاب در روسیه فراهم نیست، درحالی که  لنین معتقد بود "انقلابیون" وظیفه دارند توده های زحمتکش را برای کسب قدرت آماده کنند آن ها که زمینه عینی و ذهنی انقلاب را در روسیه نمی دیدند، خود از کادرهای قدیمی حزب سوسیال دمکرات کارگری روسیه بودند کنگره را بلشویک ها بردند اما اقلیت از نظرات خود دست نکشید و در درون حزب باقی ماندند تا بر سر یکی از پیچ های بزرگ تاریخی و پس از یک شکست مرحله ای دست به انشعاب زد.

   انشعاب در سال 1912 میلادی روی داد و مستقیما تحت تاثیر شکست انقلاب 1905 میلادی بود پس از سرکوب انقلاب در 1905 که فیلم تاریخی و فراموش نشدنی"رزمناو پاتمکین" را بعدها "آیزنشتاین" بر پایه آن ساخت، لنین و همراهان انقلابی او (بلشویک ها) شبکه های زیرزمینی را در داخل روسیه، نه برای رفتن به سوی عملیات تروریستی، بلکه برای ترویج افکار کمونیستی در میان کارگران، سربازان و روشنفکران آغاز کردند جنبش انقلابی زیر زمینی شد، اما نه منزوی و ماجراجو.

    بحران اقتصادی اروپا در دهه 1910 روسیه را نیز سرانجام به کام جنگ اول جهانی کشید بحران اقتصادی و درغلتیدن رژیم تزاری در مرداب جنگ فرصت های نوینی را که لنین در انتظار آن بود فراهم ساخت شکست های پیاپی ارتش تزاری در جبهه های جنگ، بیداد فقر در داخل روسیه، قحطی، فساد دستگاه حکومت استبدادی و آغاز اعتراضات گسترده مردم گرسنه و خسته از جنگ روسیه همان لحظه تاریخی بود که لنین پیش بینی آن را کرده و شبکه های زیر زمینی را برای آن سازمان داده و آماده ساخته بود شورش سربازان و افسران که نافرمانی آنها در جبهه های جنگ آغاز شده بود این فرصت را کامل کرد لنین که سربازان و افسران رده های پائین ارتش تزاری را نیروی ذخیره انقلاب ارزیابی کرده بود، شرایط را آماده فراخواندن آنها به انقلاب تشخیص داد این آمادگی در نیروی دریائی روسیه پیش از نیروهای دیگر ارتش تزاری بود و بصورت شورش " ناویان" خود را نشان داد فاصله1917- 1914 سال های شکل گیری بزرگترین انقلاب قرن 20 بوددر فبروری سال 1917 میلادی مجلس روسیه (دوما) زیر فشار تظاهرات و  اعتراضات انقلابی مردم روسیه "نیکلای دوم" تزار روسیه را از سلطنت خلع کرد و با هدف کنترل انقلاب و بدست آوردن فرصت زمانی جهت مقابله سازمان یافته با آن حاکمیت روسیه را به یک دولت موقت سپرد و آن را پیروزی انقلاب اعلام کرد سقوط تزار روسیه پیروزی بزرگی برای مردم روسیه  بود، اما هرگز به معنای پیروزی انقلاب نبود دولت موقت زیر فشار جنبش انقلابی کشور برنامه ای دموکراتیک را با هدف برقراری آزادی ها و حقوق دموکراتیک مردم پذیرفته و اعلام کرد آزادی های سیاسی برقرار شد و تمام احزاب روسیه، از جمله بلشویک‌ها از تحول بوجود آمده پشتیبانی کردندهمه امید داشتند که با سقوط تزاریسم، نظامی قانونی و مردم گرا به قدرت برسد که به نابسامانی های کشور پایان دهد، اما از همان ابتدا مشخص بود که سرمایه داری از دل فئوالیسم بیرون آمده روسیه نگران از تعمیق و تثبیت انقلاب در پی مقابله با آن و پیگرد انقلابیون است.

  آنطوریکه در بالا تذکر رفت لنین که از مهاجرت و تبعید به روسیه بازگشته بود، جلوتر از همه رهبران واحزاب سیاسی روسیه این خطر را احساس کرده و مردم، زحمتکشان و بلشویک ها را به هوشیاری فراخواند او مشی و شعارهای جدید انقلاب را برای متوقف نماندن و ادامه راه انقلابی اعلام داشت نظام سوسیالیستی هدف او بود شوراهای کارگران و سربازان که در شهرهای گوناگون روسیه "سوویت" های خود را تشکیل داده بودند، از تزهای لنین حمایت کرده و خواهان تعمیق دستاوردهای انقلاب فبروری شدند لنین خطاب به بلشویک ها، از آنها خواست تا بسرعت به "سوویت" ها و شوراهای کارگران و سربازان بپیوندند و در رهبری این شوراها جای بگیرند تا بتوانند آنها را در جهت انقلاب رهبری کنند در فاصله ای کوتاه که فراتر از چند ماه نبود، بلشویک ها توانستند رهبری شورای مهم پتروگراد را به دست گیرند پیش بینی لنین در باره دولت موقت و مقابله آن با انقلاب خیلی زود تحقق یافت.

    دولت الکساندر کرنسکی رویارویی با انقلاب وشوراها را آغاز و حلقه آزادی احزاب و مطبوعات را تنگ کرد رهبری شوراها (سوویت ها) نه تنها غافلگیر نشدند، بلکه ابتکار عمل برای مقابله با دولت را بدست گرفتند با آنکه شعار "قیام مسلحانه" تا آن زمان در دستور انقلاب نبود، یورش دولت کرنسکی به انقلاب و آغاز سرکوب مسلحانه انقلابیون این قیام را در دستور کار قرار داد و لنین اعلام کرد: "اگر دیروز زود بود، فردا دیر است" شبکه های سازمانی بلشویک ها که لنین آنها را انقلابیون حرفه ای خطاب می کرد بسرعت برای تحقق شعار قیام مسلحانه وارد صحنه شدند لنین گفته بود هر یک از این شبکه های انقلابی باید بتوانند 25 هزار تن را در لحظه ضروری بسیج کرده و مسلح سازند بدین ترتیب تجربه شکست 1905 و مماشات 1912 به کار گرفته شد و این بار پیش از آنکه ضد انقلاب بتواند انقلابیون را قلع و قمع کند، این انقلابیون بودند که ابتکار عمل را بدست گرفته و خیز بزرگ و نهائی را برای درهم شکستن ماشین دولتی و بدست گرفتن رهبری کشور برداشتند.

   شامگاه 24 اکتوبر، بلشویک ها در پتروگراد قیام مسلحانه اعلام کردند. "گاردهای سرخ"، دسته های مسلح کارگران، سربازان و روشنفکران به مراکز و ادارات دولتی حمله بردند، مراکز حساس را به تصرف در آوردند و وزرای دولت موقت را در "کاخ زمستانی" دستگیر کردند شعار مرحله ای لنین "تمام قدرت به شوراها" بود و " کنگره سراسری شوراهای روسیه " برای تحقق همین شعار تشکیل شد این کنگره بلافاصله با انقلاب و بلشویک ها اعلام همبستگی کرد و بدین ترتیب شورای شهر پتروگراد حاکمیت کشور را به " شورای کمیسرهای خلق" به رهبری لنین واگذار کرد سخنرانی لنین در جلسه شورا یکی از هیجان‌انگیزترین و در عین حال انقلابی ترین سخنرانی های او بود او در همین کنگره به عنوان رئیس نخستین دولت سوسیالیستی جهان زمام امور را به دست گرفت او هدف دولت تازه را "حاکمیت کارگران و دهقانان" و برپایی نظام سوسیالیستی در روسیه اعلام کرد علاوه بر زحمتکشان، ستم دیدگان و محرومان جامعه، روشنفکران، هنرمندان و اقشار مختلف مردم روسیه به حمایت از حاکمیت جدید برخواستند خاتمه بخشیدن به جنگ و اعلام صلح، بزرگترین وظیفه ای بود که دولت جدید در برابر خود قرار داد و این خواست عموم مردم روسیه بود در دسامبر 1917 میلادی لئون تروتسکی کمیسر خلق در امور خارجی، بعنوان وزیر خارجه دولت نوین سوسیالیستی در " برست لیتوفسک " با المان و اطریش قرارداد آشتی امضا کرد لنین این صلح را کلید تثبیت دولت و انقلاب تازه به قدرت رسیده می دانست و در تاکید بر ضرورت   تفاهم در "برست لیتوفسک" و شرایط تحقیر آمیزی که المان اعلام کرده بود، به تروتسکی گفت: " حتی اگر از ما بخواهند که دامن بپوشم و به جلسه برویم، برای صلح و تثبیت انقلاب باید چنین کنیم .

   جنگ پایان یافت، اما کشورهای سرمایه داری غرب و در راس آن ها انگلستان و المان توانستند بسرعت و با هدف به زانو در آوردن انقلاب جنگ داخلی را به دولت جدید تحمیل کنند جبهه متحدی از نظامی های تزاری با نام "ارتش سفید" را تشکیل دادند تروتسکی در بسیج مردم و ارتش نوین برای مقابله با ارتش ضد انقلاب بزرگترین نقش را دراین مرحله ایفاء کرد و از این طریق "ارتش سرخ" در برابر "ارتش سفید" پایه ریزی شد دو رُمان بزرگ و جاودانه شولوخف با نام های "زمین نو آباد" و "دُن آرام" سرگذشت این دوران، یعنی از پیروزی انقلاب تا تثبیت دولت انقلابی، پایان جنگ و دوران جنگ داخلی است در همین دوران وهمزمان با جنگ داخلی، ترور ضد انقلابی نیز در پایتخت آغاز شد، که بزرگترین قربانی آن " لنین بود".

    او یکسال پس از انقلاب، هنگام بازدید و سخنرانی در یک کارخانه هدف گلوله قرار گرفت، لنین از این ترور جان به سلامت برد، اما یکی از گلوله ها از گردن وارد شده و به نخاع او لطمه ای جدی زد،  این ترورهای ضد انقلابی، نه تنها به آزادی ها و فضای باز انقلابی لطمات جدید زد، بلکه موجی از دستگیری و یورش به مخالفان انقلاب را در پی آورد که به " ترور سرخ " شهرت دارد ترور لنین، در فاصله زمانی اندکی موجب دشوار شدن حرکت لنین و نیمه فلج شدن او شد پایان سال 1920 میلادی آغاز تثبیت انقلاب و ناتوانی جسمی لنین برای ادامه رهبری انقلاب و دولتی شد که او بنیان نهاده بود واقعه ای که اگر اتفاق نیفتاده بود، رهبری دولت و انقلاب همچنان تا سال ها با لنین بود و ای بسا تصفیه های درونی، آغاز اختلافات درون حزبی و... روی نمی داد و فروپاشی اتحاد شوروی از درون آن بیرون نمی آمد در جنوری 1924 میلادی، سال نو با بزرگترین عزای ملی در شوروی آغاز شد و پیکر لنین از خانه ییلاقی و کوچک او در اطراف مسکو به پایتخت انقلاب "مسکو" منتقل شد، پیکر مومیائی شده او را در میدان سرخ در مقبره ای نهادند که نه تنها در تمام سال های برقراری اتحاد جمهوری های سوسیالیستی، بلکه در تمامی سال های فروپاشی اتحاد شوروی سوسیالیستی نیز مردم برای دیدن آن صف می کشند و نوبت می گیرند یلتسین با همه مقدماتی که چیده بودند نتوانست این پیکر مومیائی شده را به نقطه دیگری منتقل کند .

2ـ تولد آناتول فرانس شاعر فرانسوی :ـ بتاریخ 16، اپریل 1844ميلادي: « آناتول فرانس» نويسنده، شاعرو اديب فرانسوي درپاريس متولد شد، اين هنرمند برجسته كه به او پادشاه نثرفرانسه لقب داده اند آثارمتعددي دارد كه ازآن ميان «جلد صدف، تائيس و ملكه سبا» ازهمه مشهورترند.

3ـ تولد چارلی چاپلین :ـ بتاریخ16، اپریل 1889ميلادي: « سرچالزاسپنسرچاپلين» معروف به چارلي چاپلين نابغه عالم سينما درشهرلندن به دنياآمد، چارلي در5 سالگي برصحنه تئاترظاهرشد و به سرعت شهرت يافت، چاپلين درسال1952ميلادي فيلم «لايم لايت» را كارگرداني كرد و بعد ازآن به جهانگردي پرداخت، دولت امريكا چارلي را به سبب همدردي با فقرا و محرومان جامعه دراين كشوربا محدوديتهايي مواجه ساخت؛ اما او هيچ گاه به بي بندوباريهاي سينماي امريكا آلوده نشد،  فيلمهاي چاپلين مشمون ازهزل آميخته با اندوه و انتقادات جسورانه و عشق به انسانيت است و مشهورترين آنها« جويندگان طلا، زندگي سگي و ديكتاتوربزرگ» هستند.

4ـ اعلام ریاست جمهوری در عراق :ـ بتاریخ 16، اپریل 1966ميلادي: «عبدالرّحمن عارف» بطوررسمي رياست جمهوري خود را درعراق اعلام كرد، او درپي كشته شدن عبدالسَّلام عارف درسانحه هوايي به اين مقام دست يافت و اولين نخست وزيرغيرنظامي عراق بود عبدالرّحمن عارف درسال1968 میلادی درپي يك كودتاي بدون خونريزي به رياست احمد حَسَنُ البَكر رهبرحزب بعث عراق ازحكومت بركنارشد.

= = = = = = =  = =

روز شمار، هفدهم اپریل

1ـ خاتمه جنگ چین و جاپان :ـ بتاریخ 17 اپریل 1795ميلادي: « معاهده سي مونوزوكي » ميان چين و جاپان به امضا رسيد و جنگ دوكشوربرسرتصاحب شبه جزيره كره خاتمه يافت، چيني ها بدون اطلاع جاپان برشمارقواي خود دركره افزودند وجاپانی ها درمقابل بدون اخطارقبلي به قواي چين حمله كردند، سرانجام چين پس ازچند شكست سخت و پي درپي به پذيرش شرايط قرارداد سي مونوزوكي تن داد.

2ـ نخستین حق شرکت زنان درانتخابات زیلاندنو :ـ بتاریخ 17، اپریل1889ميلادي: نخستين باردرتاريخ روابط سياسي- اجتماعي قرون جديد درسرزمين زلاندنو يا نيوزيلند به زنان حق شركت درانتخابات داده شد، دراين كشورجمعيت زنان بسياركمترازمردان بود و دولت نيوزيلند با اين نيرنگ سياسي و آزادي مصلحتي قصد داشت موجبات مهاجرت زنان ديگركشورها را به اين كشورفراهم كند.

3ـ اعلام استقلال درکشورسوریه :ـ بتاریخ 17 اپریل 1946ميلادي: كشورسوريه ازوجود سربازان اشغالگرخارجي پاك شد و اعلام استقلال كرد، اين كشور آزاد در جون 1941ميلادي به دست نيروهاي بريتانيا و فرانسه اشغال شد، اما پس ازچند ماه قوماندان نيروهاي فرانسه استقلال سوريه را آزاد اعلام كرد و درپي آن نظام جمهوري دراين كشوربرقرارشد، گفتني است كه پس ازآن شيخ تاجُ الدّين حَسَني به مقام رياست جمهوري سوريه دست يافت اما با اين همه استقلال كامل سوريه ازسال1943ميلادي كه جبهه ملي آن كشوربه پيروزي رسيد، بطوررسمي آغازشد.

4 ـ نخستین گردهمایی کشورهای آسیایی و افریقایی :ـ بتاریخ 17 اپریل1955ميلادي: « كنفرانس باندونگ» نخستين گردهمايي سياسي بين المللي كشورهاي آسيايي و اِفريقايي تشكيل شد، درروز17 اپریل سال1955ميلادي قبل ازگشايش رسمي كنفرانس نمايندگان شركت كننده دستوركارآيين نامه داخلي كنفرانس را دريافت كردند و بالاخره تصميم گرفته شد كه رئيس كنفرانس نخست وزيراندونزي باشد و كنفرانس در18 اپریل بطوررسمي افتتاح شد، اين كنفرانس شامل29 كشوربود كه 6 كشورآن ازقاره اِفريقا و23 كشورازقاره آسيا بودند، نطق افتتاحيه كنفرانس را دكتراحمد سوكارنو ايراد كرد و درحاشيه آن ملاقاتهايي بين سوكارنو، چوئن لاي، جمال عبدالنّاصر و نهرو صورت گرفت كه بسيارسرنوشت سازبود؛ زيرا  خط مشي سياسي نهرو، ناصرو سوكارنو بود كه كنفرانس را تحت الشعاع خود قرارداد درپايان اين نشست قطعنامهء به منظورحمايت ازهمكاريهاي اقتصادي و فرهنگي و حق تعيين سرنوشت ملل آسيايي و اِفريقايي تصويب شد، همچنين قطعنامه اي برضد استعمارازجمله استعمارفرانسه درمراكش و تونس و استعمار هالند درگينه جديد به تصويب رسيد.

.

5 ـ  قتل میر اگبر خیبر در کابل :ـ بتاریخ 17 اپریل 1978 میلادی ( 28 حمل 1357 خورشیدی ) : میر اگبر خیبر یکی از رهبران حزب دموکراتیک خلق افغانستان، بخش نظامی " پرچم " در کابل به طور مرموز به شهادت رسید و ترور شد، در مراسم تدفیق« خیبر» بر علاوه منشی های عمومی  حزب " نور محمد تره کی و ببرک کارمل " که بیانیه های ایراد نمودند بلکه هزاران تن دیگر در این مراسم شرکت داشتند، و جسد میر اگبر خیبرشهید بتاریخ 19 اپریل ( 30 حمل ) برای دفن به حضیره شهدای صالحین انتقال یافت و هوا داران  حزب تظاهرات گسترده به منظور دستگیری قاتل میر اگبر به راه انداختند، چنانچه که این حرکت را سردار محمد داود  بخود چلنچ  تلقی کرد، و چندی بعد امر گرفتاری رهبران حزب را صادر و آنها را زندانی نمود.

6 - اعدام دختري با موي سرخ :ـ بتاریخ17 اپریل1945ميلادي: اعدام « هاني شافت » دختر جوان هالندی كه نازي ها در گزارشهايشان او را « دختري با موي سرخ » خطاب مي كردند و به همين صورت هم وارد تاريخ فعاليت هاي جانبي جنگ جهاني دوم شده است 17 اپریل سال 1945 در امستردام اعدام شد، اگر اعدام او دوهفته به تاخير افتاده بود جنگ پايان مي يافت و زنده مي ماند، پدر و مادر « هاني » هر دو معلم و سوسياليست بودند، وي كه در 25 سالگي اعدام شد از دهم ماه می سال 1940 میلادی كه هالند به اشغال نيروهاي المان در آمد وارد سازمان مقاومت هالندی ها بر ضد اشغال وطنشان شد، هاني در آن زمان محصل دانشگاه بود و براي اين كه شناخته نشود هر چند وقت يك بار رنگ موي خود را تغيير مي داد و رابط چند واحد زير زميني مقاومت بود، او سرانجام در 21 مارچ سال 1945 ــ شش هفته مانده به پايان جنگ دوم در اروپا ــ دستگير و چند روز بعد اعدام شد.

7-  شكست حمله به کیوبا موسوم به نبرد خليج خوكها :ـ بتاریخ 17 اپریل سال1961 میلادی : جان اف كندي رئيس جمهوري وقت امريكا  كمتر از سه ماه از آغاز زمامداري اش با شكست يك تعرض نظامي به کیوبا رو به رو شد، نقشه اين تعرض در دوران حكومت آيزنهاور كه 20 جنوری پايان يافته بود طرح شده و در نيمه اپریل با حمايت سازمان اطلاعات مركزي ( سيا ) به اجرا در آمده بود، طبق اين طرح صدها تن از فراريان کیوبا یی كه توسط امريكا مسلح شده بودند و شماري ديگر در منطقه خليج خوكها به خاك کیوبا حمله كردند كه اين تعرض شكست خورد و 743 تن از حمله كنندگان اسير شدند كه بعدا كاسترو هركدام از آنان را با يك تراكتور معاوضه و آزاد كرد، دشمني دولت آيزنهاور با دولت كاسترو در کیوبا از زماني آغاز شد كه كاسترو اعلام كرد يك سوسياليست است و نظام کیوبا سوسياليستي خواهد بود و سپس دست به ملي كردن شركتها و كسب و كار امريكائيان در کیوبا زد، قدمت فعاليت تجارتی بعضي از موسسات امريكائي در کیوبا به اوايل قرن 20 و اندكي پس از پيروزي امريكا در جنگ با هسپانیا در سال 1898 مي رسيد، حزب سوسياليست ( پيرو ماركسيسم ــ لنينيسم ) کیوبا در سال 1925 تاسيس شده بود كه پس از پيروزي انقلاب كاسترو در 1959 به تدريج زمام امور اين كشور را به دست گرفته بود، كاسترو كه مبارزه اساسي خود را از 1953 آغاز كرده بود پس از يك شكست ، در سال 1959 با 9 هزار انقلابي مسلح از تبعيد وارد کیوبا شد و به ديكتاتوري باتيستا پايان داد، امريكاييان در آغاز كار گمان نمي كردند كه كاسترو كمونيست باشد و چپگرايي را خصلت هر انقلابي مي دانستند.
    كريستف كلمب در نخستين سفر خود در 1492 به کیوبا رسيد و اين جزيره را از مستملكاتهسپانیا اعلام داشت كه اين سلطه تا پايان قرن 19 ادامه داشت و پدر كاسترو از مهاجران هسپانیايي بود،  24 اپریل سال 1961میلادی كندي مسئوليت شكست حمله به خليج خوكها را كه طرح آن در زمان او به اجرا در آمده بود پذيرفت و از آن زمان بود كه روابط امريكا با کیوبا تيره تر و دولت کیوبا به كشورهاي سوسياليستي نزديكتر شد.

8 -   دوبچك از حزب كمونيست چك اسلواكي بر كنار شد:ـ بتاریخ 17 اپریل سال1969 میلادی : الكساندر دوبچك انجنیر 47 ساله از حزب كمونيست چك اسلواكي كه در جنوری سال 1968 میلادی بحیث منشی عمومی آن برگزيده شده بود بركنار شد،« دوبچك» پس از احراز منشی عمومی حزب كمونيست حاكم بر چك اسلواكي رهبر اين كشور عضو پيمان ورشو شده بود و نسبت به احزاب كمونيستي ديگر روش ملايمي در پيش گرفته بود كه بي شباهت به روش سوسيال دمكرات نبود، اين روش كه دوبچك آن را سوسياليسم با چهره خندان مي خواند با مخالفت دولتهاي كمونيستي و در صدر آنها شوروي قرار گرفته بود و چون دوبچك حاضر به تغيير روش خود نشد دراگست سال 1968میلادی ارتشهاي كشورهاي عضو پيمان ورشو وارد پراك شدند و او را بركنار كردند، به اين هم اكتفا نشد و دوبچك در اپریل سال 1969به اتهام ضعف وفاداري از حزب كمونيست اخراج و براي كار به يك كارخانه فرستاده شد، بيست سال بعد كه پيمان ورشو منحل و حزب كمونيست زمام امور چك اسلواكي را رها ساخت دوبچك بارديگر وارد صحنه شد و به رياست پارلمان انتخاب گرديد و گفت كه از اعتقاد خود به سوسياليسم دست برنداشته است، طولي نكشيد كه اعلام شد كه وي در يك حادثه رانندگي كشته شده است.

= = = = = = =  ==

روز شمار،هجدهم اپریل

انفجار پر تلفات در ساختمان سفارت آمريكا در بيروت :ـ بتاریخ 18 اپریل سال1983 میلادی : در اثر يك انفجار انتحاري قسمتي از ساختمان سفارت امريكا درشهر بيروت پايتخت لبنان ويران شد و 63 تن كشته و شماري نيز مجروح شدند،هشت تن از مقتولان از اتباع امريكا بودند، مواد منفجره در موترقرار داده شده بود كه در حال حركت درمجاورت ساختمان سفارت منفجر شد و خرابي و تلفات به بار آورد.

2ـ اعلام استقلال بلغارستان :-  بتاریخ 18، اپریل 1909ميلادي: بلغارستان استقلال كامل خود را اعلام كرد، اين كشوردرسال1878ميلادي ازدولت عثماني جدا شد و برطبق پيمان سَن اِستفانو اميرنشيني خودمختاروقسمتي ازمقدونيه شد، اين پيمان دركنگره برلين مورد تجديد نظرقرارگرفت و بدين ترتيب بلغارستان تقسيم شد و هرسه ناحيه به نحوي تحت نفوذ دولت عثماني قرارگرفتند، سرانجام نخستين شاه بلغارستان، روملياي شرقي را تصرف كرد و جانشين او فرديناند كوبورگ  درسال1909ميلادي استقلال كامل اين سرزمين را اعلام كرد.

3 ـ استقلال جمهوری ایرلند :ـ بتاریخ 18، اپریل1949ميلادي: جمهوري ايرلند به موجب قانون اين جمهوري مستقل اعلام شد و ازجامعه كشورهاي مشترك المنافع خارج شد، اين جمهوري مبارزات 800 سالهء درتاريخ خود براي كسب استقلال ازانگلستان ثبت كرده است، شايان توجه است كه هنوز بخشهايي ازايرلند براي بدست آوردن آزادي با عوامل انگليسي مبارزه میكنند.

4 ـ زلزله و حريق مرگبار و ويرانساز سانفرانسيسکو:ـ بتاریخ 18 اپریل سال 1906میلادی : يك زلزله بسيار شديد و متعاقب آن حريق سه چهارم شهر سانفرانسيسكو را ويران ساخت و با اين كه در آن زمان اين شهر جمعيت امروز را نداشت 700 تا چهار هزار تن كشته شدند، در ميان اين مقتولين 275 تن از زندانيان شهر بودند كه در ساختمان زندان كشته شدند، در سال 1851میلادی نيز حريق مرگباري در سانفرانسيسكو روي داده بود.

5 ـ کشور، زيمبابو به استقلال رسيد  بتاریخ 18، اپریل 1980ميلادي: « زيمبابوه» به استقلال رسيد، اين سرزمين ازمستعمرات انگلستان دراِفريقا بود اما درپي نهضتهاي استقلال طلبانه ملل اِفريقايي بعد ازجنگ جهاني دوم مستقل شد، درسال1980ميلادي نيزرابرت موگابه دررأس حزب اتحاد ملي اكثريت كرسي هاي مجلس را بدست آورد و اولين دولت مستقل سياهپوست زيمبابوه را تشكيل داد.

6 - درگذشت معاويه :ـ بتاریخ 18 اپریل سال 680میلادی(ماه رجب سال 60 در تقويم هجري قمري)  : معاويه موسس سلسله امويان در 78 سالگي درگذشت و پسرش يزيد برجايش نشست، معاويه كه دمشق را پايتخت قرار داده بود از سال 661 تا سال 680 ميلادي حكومت كرده بود.

معاويه از نظر شخصيتى انسانى زيرك و دورانديش و سياس به معناى امروزى كلمه بوده است، او در حل و فصل مشكلات، روش خاصى داشت، در برابر رقباى سياسى، با حيله يا سم خود را از مهلكه نجات مى‏داد چنانكه براى كشتن حسن بن على و سعد وقاص از همين شيوه استفاده كرد تا براى پسر خود يزيد بيعت بگيرد (1) او مالك اشتر را نيز، در هنگام حركت مالك به مصر، به همين نحو كشت، شخصى با تطميع معاويه مالك را با عسل زهر آلود، مسموم نمود و لذا معاويه مى‏گفت: خداوند سپاهيانى دارد كه يكى از آنها عسل است، همچنين وقتى احساس كرد كه مردم شام به سوى عبدالرحمن بن خالد بن وليد، گرايش پيدا كرده‏اند او را به همين طرز سر به نيست كرد. (2) سياست‏هاى او بر مبناى تهديد و فشار و اختناق و گرسنه نگه‏داشتن مردم و همچنين احياى تمايلات قبيله‏اى و نژادى و دامن زدن به اختلافات در ميان مخالفان و در نهايت تخدير افكار عمومى بنام دين و رنگ دينى دادن به حكومت خود، بوده است. «گفتگوى معاويه با دارميه مى‏تواند ما را به بعضى از صفات و روحيات معاويه رهنمون سازد، تاريخ مى‏گويد كه معاويه يك بار كه به حج رفته بود سراغ زنى را گرفت كه از بنى‏كنانه بود و در حجون مقيم و دارميه نام داشت او را بياوردند، زنى بود سياه چرده و فربه، وقتى بيامد معاويه گفت اى دختر حام حالت چگونه است؟ گفت: اگر سر عيب‏جويى دارى مرا دختر حام نمينامند من زنى از بنى كنانه هستم. معاويه گفت راست گفتى، مى‏دانى چرا ترا خواستم؟ گفت: بجز خدا كسى غيب نمى‏داند. معاويه گفت: ترا خواستم تا از تو بپرسم چرا على را دوست دارى و مرا دشمن دارى؟ دارميه گفت: مرا از اين گفتگو معاف دار.

معاويه گفت: معاف نيستى. دارميه گفت: اگر اصرار دارى مى‏گويم من على را دوست مى‏دارم براى آنكه با مردم به عدالت رفتار مى‏كرد و در قسمت مساوات را رعايت مى‏فرمود و ترا دشمن دارم براى آنكه با كسى كه بخلافت از تو سزاوارتر بود جنگ كردى و بطلب چيزى برخاستى كه حق تو نبود. على را دوست دارم براى آنكه فقيران را دوست مى‏داشت و اهل دين را احترام مى‏كرد. ترا دشمن دارم براى آنكه خونريزى مى‏كنى و در قضاوت ستم روا مى‏دارى و در احكام خود پيرو هوس مى‏شوى. معاويه گفت: بهمين سبب شكمت باد كرد و پستانهايت بزرگ شد.

دارميه گفت: هند مادر تو ضرب المثل بود نه من. معاويه گفت: خاموش باش من بتو بد نگفتم، چون شكم زن باد كند خلقت فرزندش به كمال آيد و چون پستانش‏هايش بزرگ باشد طفل شيرخوارش سير شود، سپس بدو گفت آيا على را ديدى؟ گفت: آرى ديدم. گفت: او را چگونه ديدى؟ گفت او را ديدم كه مانند تو بملك دلباخته نبود و نعمتى كه تو را مشغول كرده او را مشغول نمى‏كرد. معاويه گفت: سخنش را شنيدى؟ گفت: آرى بخدا زنگ نادانى را از دلها ميزدود چنانكه روغن زنگ طشت را ميزدايد. معاويه گفت: راست گفتى، حاجتى دارى؟ دارميه گفت: اگر حاجتى بخواهم مى‏پذيرى؟ گفت: آرى. دارميه گفت: صد شتر سرخ با شتر نر و ساربان آن بمن ببخش. معاويه گفت: با آن چه خواهى كرد؟ گفت: با شير آن كودكان را غذا مى‏دهم و بزرگها را نگهدارى مى‏كنم و ميان خاندانها را اصلاح مى‏دهم. معاويه گفت: اگر صد شترت بدهم بنظر تو مانند على مى‏شوم؟ گفت: نه على مقام ديگرى دارد و تو مقام ديگرى دارى. معاويه صد شتر بدو بخشيد و گفت: اگر على بود چيزى بتو نمى‏داد. دارميه گفت: بخدا يكقطعه پشم هم از مال مسلمانان بمن نمى‏داد.». او كسى بود كه غير از كسب قدرت و حكمرانى بر مردم، هدف ديگرى نداشت چنانكه خود در اجتماع مردم كوفه همين را گفت. (3) و همين زندگى اشرافى معاويه و شيوه برخورد او در كار خلافت، باعث شد تا سعد بن ابى‏وقاص نيز در وقت ورود بر او وى را «ملك» خطاب كند (4) . معاويه به پرخورى معروف بوده است (5) و چنانچه زمخشرى در ربيع الابرار گفته است، او روزى هفت مرتبه غذا مى‏خورده است و هر مرتبه آنقدر مى‏خورد كه در كنار سفره دراز مى‏كشيد و صدا مى‏زد: غلام بيا سفره را بردار بخدا قسم از بس خوردم خسته شدم اما سيرنشدم. (6) پرخورى او ضرب المثل شده است، يكى از شعرا در هجو رفيق پرخوار خود اينگونه مى‏گويد: و صاحب لى بطنه كالهاوية كان فى امعائه معاويه يعنى رفيقى دارم كه شكم او مثل هاويه است (هاويه اسم يكى از طبقات جهنم است كه بفرموده قرآن هرگز از قبول كفار سيرى ندارد) مثل آنكه در امعاء و روده‏هاى او معاويه قرار گرفته است. (7)

پى‏نوشت‏ها:

1 ـ مختصر تاريخ العرب، سيد اميرعلى، ص 62، مقاتل الطالبين، ص .29

2 ـ تاريخ تمدن اسلام، جرجى زيدان، ج 4، ص .71

3 ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 16، ص 46، مختصر تاريخ دمشق، ج 25، ص .43

4 ـ مختصر تاريخ دمشق، ج 8، ص 210، تاريخ يعقوبى، ج 2، ص .217

5 ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص 335، چاپ مصر.

6 ـ ابن عباس نقل مى‏كند كه روزى پيامبر قاصدى را فرستاد تا معاويه را فراخواند كه نامه‏اى برايش بنويسد اما او مشغول خوردن غذا بود و از آمدن امتناع كرد. پيامبر دوباره قاصد را فرستاد و همان عمل معاويه تكرار شد پيامبر در اين وقت فرمود: خداوند شكم معاويه را سير نكند، الاستيعاب فى معرفة الصحابة، ج 3، ص .1421

7 ـ نقش عائشه در تاريخ اسلام، ج 3، ص 61 ـ .60

= = = = = = =  ==

 

روز شمار، نزدهم اپریل

1 ـ روش انتخابات درکیوبا :ـ بتاریخ 19 اپریل سال2005 میلادی: انتخابات منطقه اي کیوبا كه در آن هشت ميليون راي دهنده شركت كردند و اعضاي 169 شوراي محلي را برگزيدند پديده تازه اي در دمكراسي تلقي شده است زيرا هركس، صرف نظر از اين كه عضو حزب كمونيست (حاكم) و مورد تاييد اين حزب بود و يا نبود مي توانست خود را نامزد كند و به راي دهندگان تنها توصيه شده بود كه طبق تشخيص خود از ميان نامزدها افراد توانا و بهتر را انتخاب كنند، رزومه هر نامزد (شرح تجربه و تحصيلات و زندگي و هدفها و تخصص فرد و كارهاي برجسته اش) از سوي كميسيونهاي انتخابات تهيه و از قبل در دسترس راي دهندگان قرار گرفته بود و به آنان حق داده شود كه اگر بخواهند مي توانند قبلا با نامزد مورد نظر مصاحبه كنند، پاره اي از كارشناسان امور دمكراسي اين روش انتخابات را يك پلوراليسم واقعي خوانده و اظهارات 17 اپریل سال 2005میلادی« فيدل كاسترو» رهبر کیوبا را كه گفته است بي عيب ترين انتخابات در دنيا بوده تاييد ضمني كرده اند و گفته اند كه روش خوبي بوده و ناراضي از آن مشاهده نشده است، « كاسترو» خواسته است كه هركس در هرگوشه از دنيا كه به روش تازه انتخابات کیوبا ترديد دارد بيايد و از نزديك درباره آن تحقيق كند، در اين روش نمايندگان تنها براي يك دوره 30 ماهه انتخاب مي شوند.

2ـ تولد «  ژرژ لويي بوفون » نويسنده فرانسوي :-  بتاریح 19، اپریل 1707ميلادي: « ژرژ لويي بوفون» طبيعي دان و نويسنده فرانسوي متولد شد، اين محقق اروپايي بيشترايام عمرخود را صرف تحقيق علمي كرد و كتاب تاريخ طبيعي را در44 جلد تأليف كرد، اين كتاب مجموعهء ازاطلاعات علمي با ارزش درباره تاريخ طبيعي است كه به سبكي ساده نگاشته شده است، بوفون درسال1753ميلادي درمراسمي به عضويت اكادمي علوم فرانسه پذيرفته شد و نطق او دراين مراسم به نام « گفتاردرسبك» مشهورشد.

3 ـ مرگ لویی پاستور :ـ بتاریخ19، اپریل 1895ميلادي: « لويي پاستور» شيميدان فرانسوي ازخدمتگزاران بشردارفاني را وداع گفت، لويي درپايان تحصيلات مقدماتي درپاريس چندسالي را با معلمي گذراند و در27سالگي موفق به كسب درجه دكتري دررشته علوم شد و ازهمان زمان با سمت استاد شيمي مشغول تدريس شد و همزمان با آن مسئولیت تحقيقات علمي دانشسراي پاريس را نيزبه عهده گرفت، پاستوردرباره تخميرو بيماريهاي كرم ابريشم و همچنين امراض مُسري بويژه هاري نظريه هاي جديدي ارائه كرد و دراين موارد به كشفياتي بزرگ دست يافت، پاستوردررفع بيماريهاي عفوني و مبارزه با ميكروبها هم موفقيت هاي بزرگي كسب كرد، اين شيميدان محقق اصول معالجه بيماريها و طريقه درمان امراض را تغيير داد و پايه هاي جديدي دراين زمينه ها بنا نهاد، گفتني است كه به پاس قدرداني اززحمات پاستوردولت فرانسه درسال1888ميلادي انستيتوت پاستوررا بنام وي نامگذاري كرد اين مركزبزرگترين مركزتحقيقاتي طبي است و دراكثركشورهاي جهان شعبه دارد.

4 ـ زادروز دو انديشمند الماني:ـ بتاریخ 19 اپریل : « گوستاو فخنر Gustav Fechner» فيلسوف الماني19 اپریل سال 1801 به دنيا آمد و براي تكميل سايكو فيزيك تلاش بسيار كرد، او در كتاب معروف خود « مقدمه اي بر سايكو فيزيك » زنده ماندن روح پس از مرگ جسم و اجتماع اين ارواح در وقت مقرر را ثابت كرده است.

   « هنريش ماريا فون هس» هنرمند تصويرگر الماني نيز در همين روز از ماه اپریل سال 1798میلادی پا به عرصه وجود گذاردكه به تصويرگران توصيه كرده است كه تاريخ بخوانند و برپايه اطلاعاتي كه به دست مي آورند به ترسيم چهره افراد و صحنه هاي قديم بپردازند تا گذشته بشر فراموش نشود، وي به آن چه كه اندرز داد عمل كرد و به ترسيم تصاوير افراد تاريخساز و صحنه رويدادهاي تاريخي پرداخت.

5- استقلال آلبانیا :ـ  بتاریخ 19، اپریل 1915ميلادي: آلباني استقلال كامل خود را بازيافت، اين كشوردرزمان جنگ جهاني اول دچارهرج ومرج شد، درسال1925ميلادي احمد باي زوغو رهبرقيام كنندگان آلباني نظام جمهوري را برقراركرد و خود رئيس جمهورآلباني شد، پس ازاشغال اين سرزمين به دست موسوليني زوغو تبعيد شد، درپايان جنگ جهاني دوم جنبش پارتيزاني به رهبري انورخوجه مجدداً جمهوري را درآلباني اعلام كرد، پس ازمرگ خوجه آليا راميرز حكومت را درآلباني بدست گرفت.

6 ـ چه كسي بر روسيه حكومت مي كند؟ :ـ دوقتل سازمان يافته مشابه در روسيه به فاصله دو روز ( 18 و 19 اپریل 2003) باعث اعتراض شديد پارلمان اين كشور ( دوما ) و نگراني مردم شده بود، يك نماينده مجلس فرياد زده بود كه مي خواهد بداند چه كسي بر روسيه حكومت مي كند ؛ دولت و يا "مافيا " ؟  « سرگي يوشنكوف » نماينده مجلس و نايب رئيس حزب « روسيه ليبرال » هنگام خروج ازخانه اش هدف گلوله قرار گرفت و روز بعد معاون مدير شبكه تلويزيوني « تي. وي. اس » در شهر مورمانسك هنگام خروج از دفتر خود با شليك گلوله كشته شد و در هر دو مورد ــ طبق معمول ــ قاتلان فرار كردند، يوشنكوف هشتمين نماينده مجلس روسيه بود كه ترور شده بود و به اظهار نايب منشی عمومی حزب كمونيست روسيه، تا كنون كسي هم به جرم قتل آنان مجازات نشده بود !. در باره دوقتل تازه ، شايعات فراوان بود ؛ ازجمله گفته مي شد كه اين دو قتل كار كساني بوده است كه با توسل به كلاهبرداري دارند صنايع فلزكاري روسيه را كه غير دولتي گرديده و به معرض فروش گذارده شده اند بالا مي كشند، انگيزه سياسي اين قتلها ، يك شايعه ديگر بود، از سوي ديگر ،در همين دو روز گزارش رسيده بود كه بيماري ايدز در روسيه كولاك مي كند و برخلاف گزارش دولت ، تا آن زمان شمار ايدزي هاي اين كشور به رقم يك ميليون و پانصد هزار رسيده بود، دولت اين رقم را 235 هزار گزارش كرده بود، اعتياد به مواد مخدر ، سيگار و الكل نيز در روسيه به طرز خطرناكي رو به افزايش بوده است و در دوازدهمين سال فروپاشي سوسياليسم ، اين وضعيت دورنماي روشني از جامعه روسيه را به دست نمي داد.

= = = = = = =  ==

روز شمار، بیستم اپریل

1ـ اعلام استقلال جزیره ایسلند:ـ بتاریخ 20، اپریل  920 ميلادي: جزيره ايسلند با تشكيل مجلس عمومي بنام آلتينگ استقلال خود را اعلام كرد، ايسلند ازقرن 13ميلادي تحت حاكميت پادشاه کشور ناروی و سپس دنمارك بود، درزمان جنگ جهاني دوم پس ازتصرّف دنمارك بدست نيروهاي الماني، قواي بريتانيا نيزايسلند رااشغال كرد، اما بعد ازجنگ ايسلندي درهمه پرسي به استقلال كشورخود رأي دادند و به اتحاد با دنمارك نيزپايان بخشيدند.

2ـ تولد« سيمون بوليوار» سياستمدار امريكاي جنوبي:- بتاریخ 20، اپریل 1783ميلادي: «سيمون بوليوار» سياستمدارانقلابي امريكاي جنوبي دركاراكاس بدنيا آمد، بوليواردرانقلاب كاراكاس حضوري فعال داشت و كنگره اي كه براي تشكيل كلمبيايي بزرگ ايجاد شده بود او را به رياست جمهوري انتخاب كرد، بوليوارنيروهاي هسپانيايي را ازونزوئلا بيرون راند و سرزمينهاي اكوآدور و كلمبيا را دراختيارخود گرفت، درسال1822ميلادي فعاليتهاي آزاديبخش بوليوارگسترش يافت بطوريكه فرماندهي نيروهاي مسلح پرو راهم برعهده گرفت درسال1825ميلادي دربدست آوردن پيروزي آنها را ياري كرد، بوليوارهمچنين مأمورطرح قانون اساسي جديد براي آزادي سرزميني شد كه امروزه بوليوي خوانده مي شود.

3 ـ ترور پونتياك رئيس اتحاد قبايل سرخپوست :ـ بتاریخ 20 اپریل سال 1769میلادی: «پونتياك» رئيس قبيله سرخپوستان « اوتاوا » قرباني توطئه انگليسي ها گرديد كه بر شرق امريكاي شمالي استيلاء داشتند و جان خود را از دست داد، در آن زمان هنوز مهاجرنشينان استقلال نداشتند، « پونتياك » پس از تشكيل اتحاديه اي از قبايل « دلور » ، « چيپاوا » ، «اوتاوا» و « شاوني » ، از 1763 تا 1766 میلادی با نيروهاي انگليسي جنگيده و تلفات وارد ساخته بود ، وي ضمن اين زد و خوردها يك بار پايگاه نظاميان انگلستان در محل شهر ديترويت امروز ( ايالت ميشيگان ) را محاصره كرده بود« پونتياك» عقيده داشت كه مهاجران سفيدپوست اروپايي كه طمع به اراضي و وطن سرخپوستان دارند به آنان ترحم نخواهند كرد و راهي جز جنگ وجود ندارد و اين نظر خود را به قبايل ديگر تلقين مي كرد، با وجود اين نسبت به فرانسويان كه در غرب كوههاي اپالچيان ( آپالاش ) فعاليت داشتند نظر بدي نداشت و از آنان جنگ افزار مي گرفت،  وي زماني از همه اروپاييان خشمگين شد كه شنيد فرانسويان بدون اطلاع او مرزهاي مناطق فعاليت خود را با انگليسي ها تعيين كرده اند و انگليسي ها سرگرم توطئه براي برهم زدن اتحاد قبايل سرخپوست هستند، « پونتياك » راه جلوليري از تفرقه را در ادامه جنگ و سرگرم كردن قبايل به مبارزه دانست كه انگليسي ها دست او را خواندند و نقشه قتل او را از طريق ترور كشيدند كه به اجرا در آمد و..

4 ـ نظر ماركوس اورليوس در قضات:ـ بتاریخ 20 اپریل سال121 میلادی: ماركوس اورليوس آنتونيوس Marcus Aurelius Antonius  به دنيا آمد و از سال 161 تا 180 امپراتور انتخابي روم بود و بيش از هر امپراتور رومي ديگر به امر قضاوت و دادگاه توجه داشت، وي مي گفت كه يك قاضي خوب بهتر از سرباز مسلح مي تواند نظم جامعه را حفظ كند ، زيرا كه نظم بدون عدالت را براي مدتي طولاني نمي توان حفظ كرد و عدالت به سرپنجه تدبير قاضي خوب و بي نظر برقرار مي شود، برخي از مورخان 26 اپریل را زاد روز ماركوس نوشته اند،  ماركوس در طول 19 سال حكومت خود دوبار در صدد جنگ با ايران بر آمد كه بار اول نيروهاي او در كاپادوكيه ازجنرال خسرو فرمانده نيروهاي ايران شكست خوردند و فرمانده آنان كشته شد و در حمله دوم ، رومي ها به طاعون مبتلا شدند و اين بيماري را از سوريه به اروپا منتقل كردند كه تلفات سنگيني وارد ساخت و برادر ماركوس از همين بيماري درگذشت، ماركوس اورليوس معاصر بلاش سوم بود كه شاهي با تدبير بود.

= = = = = = =  = = = =

روز شمار، بیست و یکم اپریل

1ـ در گذشت« مارك تواين» نويسنده و منتقد امريكايي بتاریخ 21 اپریل 1744ميلادي: « مارك تواين» نويسنده و منتقدامريكايي در75سالگي درگذشت، او برخلاف ميل پدرش كه وكيل دعاوي بود به مشاغلي غيرازوكالت پرداخت، وي مدتي هم به کشتی راني برروي رودخانه( مي سي سي پي) پرداخت، مارك تواين درآثارخود اوضاع اجتماعي آن زمان امريكا را درنظرخوانندگان مجسّم مي كرد و ازنابسامانيها انتقاد مي كرد، « تام ساير و شاهزاده و گدا» ازآثارمارك تواين بشمارمي روند.

2- در گذشت اقبال لاهوری :ـ بتاریخ 21 اپریل 1938ميلادي: علّامه محمد اقبال لاهوري مسلمان آگاه، متفكرو شاعرپارسي گوي پاكستان دارفاني را وداع گفت،اقبال لاهوري تحصيلات عالي را درالمان و انگلستان به پايان رساند، اقبال لاهوري ازدوران نوجواني سرودن شعررا آغازكرد و نخستين قطعه شعراو ناله يتيم نام داشت، علّامه اقبال شاعري متعهد بود و دروطنش براي آگاه كردن هموطنان خويش و متحد ساختن آنان و ديگرمسلمانان جهان تلاش بسياركرد ازاين رو ازپيشروان و اصلاح طلبان بزرگ ديني درهند، و ازبانيان استقلال پاكستان محسوب مي شود « سيرفلسفه درايران، اسرارخودي و ارمغان حجاز» ازجمله آثارتأليفي علّامه محمد اقبال لاهوري بشمارمي روند.

3 ـ آغاز تصویب کنوانسیون ژنو :ـ بتاریخ 21 اپریل سال 1949 میلادی: کار تصویب کنوانسیون ژنو آغاز شد، کار تصویب این کنوانسیون که تا بیست و یکم اگست همان سال به طول انجامید، کنوانسیون مزبور تا حدود زیادی وضعیت حقوقی جنگ و همچنین اسرای متخاصیمین را مشخص می کرد .

4 ـ انتشارجریدهء " پراودا " در مسکو:ـ  بتاریخ 21 اپریل سال 1917 میلادی:  کار انتشار  نشریه « پراودا »  در اتحاد جماهیر شوروی سابق آغاز شد،این روز نامه ارگان  حزب كمونیست بود و مدت هفتاد  سال اندیشه های حزب را در کشور اتحاد جماهیر شوروی منتشر می کرد .

5 ـ در گذشت جنرال ایوب خان :ـ بتاریخ 21 اپریل سال 1974 میلادی: جنرال محمد ایوب خان رئیس جمهور پاكستان  درگذشت، وی با انجام یک كودتای نظامی در این کشور  بر اریکه قدرت در پاکستان تکیه زد .

6 ـ اولین پادشاه انگلستان :ـ بتاریخ 21 اپریل سال 827 میلادی : سلطنت« اگبرت » اولين پادشاه انگلستان آغاز شد، تا قبل از اين كه اگبرت بعد از جنگهاي طولاني موفق به تاسيس سلطنت در آن سرزمين شود "رژيم ملوك الطوايفي در انگلستان برقرار بود، « اگبرت » از روئساي قبيله" ئساكسون "بود و پس از مبارزات متعددي كه با روئساي ساير قبايل نمود همه آنها را مطيع خود كرد و سلطنت انگلستان را تاسيس نمود.

7 ـ قرار داد مساعدت هفت ميليون دالرى جاپان به افغانستان :ـ بتاریخ21 اپريل 2005 ميلادی مطابق پنجشنبه اول ثور 1384 خورشيدی : دفتر همکارى هاى بين المللى جاپان هفت ميليون دالر امريکايى را جهت پيشبرد تحقيقات زراعتى و بلند بردن ظرفيتهاى کارى در اين بخش به دولت افغانستان کمک مينمايد، قرارداد اين کمک ، بين عبيدالله رامين وزير زراعت ، مالدارى و مواد غذايى و رئيس دفتر همکارى هاى بين المللى جاپان (جايکا) بتاریخ 31 حمل به امضاء رسيد، انجينير محمد شريف ،  معين اول اين وزارت هدف اين قرارداد را، به منظور تاسيس لابراتوارها جهت تحقيقات بر روى نوعيت مناسب نهال ها ، تخمهاى بذرى و داير نمودن ورکشاپ ها جهت بلند بردن سطح آگاهى کارمندان و دهاقين ، مفيد خواند، وزير زراعت به آژانس خبرى پژواک گفت : (( ما بايد کوشش کنيم تا زراعت عنعنوى را به زراعت مدرن تبديل نماييم . )) به گفته شريف اين قرارداد براى پنج سال مى باشد، وى افزود که پول اين قرارداد در دو سال اول براى هر سال دو ميليون دالر امريکايى و براى سه سال دوم براى هر سال آن يک ميليون دالر امريکايى از سوى جاپان پرداخت مى گردد، افغانستان کشورى است که تقريبا 80 فيصدمردم آن زراعت پيشه بوده ودر سه دهه اخير از اثر جنگ و خشک سالى ها خسارات زيادى در عرصه زراعت متحمل شده اند

8 ـ درخشانترين چهره طبيعي فرانسه:ـ بتاریخ 21 اپریل سال 1744 میلادی : « لامارك » يكي از درخشان ترين چهره هاي طبيعي فرانسه در قرون هجدهم و نوزدهم ميلادي به" بازنتين " در ايالت" پيكاردي "قدم به عرصه وجود گذاشت، وي از خانوادههاي اشرافي و محترم فرانسه بود و نام كامل او« ژان باپتيست دومونه شواليه دو لامارك » بود او ،مولف دائرةالمعارف گياهي است كه ارزش علمي فراوان دارد« لامارك» روز30 اگست سال 1829میلادی وفات يافت .

= = = = = = =  = = = =

روز شمار، بیست و دوم اپریل

اولين بار استفاده از گاز سمی :ـ  بتاریخ 22 ، اپریل1915ميلادي: اولين باردرتاريخ پيكارهاي كشورهاي جهان ازگازسمّي استفاده شد،اين گازرا كه به گازخفه كننده مشهوربود نخستين بارالماني ها درجنگ ايپِربه كاربردند، گفتني است كه پس ازاختراع ماسك ضد گازازاثراين گاز كاسته شد و كمي بعد به كلي بي اثرگرديد.

2- به آتش كشيدن الجزيره پايتخت الجزاير بتاریخ  22 ، اپریل 1961ميلادي: قوای نظامی سرّي فرانسه الجزيره پايتخت الجزايررا به آتش كشيد، قوای نظامی سري فرانسه را عدّه ای ازافسران  فرانسه كه درالجزايرمستقربودند تشكيل دادند و هدفشان مبارزه با استقلال الجزايرو مخالفت با سياستهاي  جنرال دوگل بود، قوای نظامی سرّي فرانسه مدتي بعد ازدستگيري برخي ازرهبران اين سازمان ازجمله جنرال سالان منحل شد.

3- تولد« اِمانوئل كانت» فيلسوف الماني بتاریخ 22، اپریل 1724ميلادي: « اِمانوئل كانت» فيلسوف الماني متولد شد، وي دراكثررشته هاي علمي به تحقيق و مطالعه پرداخته بود، كانت درعلوم رياضي، طبيعي، زمين شناسي و جغرافياي طبيعي، منطق و مسائل ديني كتابها و رساله هاي متعدد دارد،  كانت معتقد بود كه عقل نظري ازدرك حقيقت اشيا عاجزاست.

4 ـ تصرف جزایر " خالدات " :ـ بتاریخ 22 اپریل سال 1402 میلادی : براي اولين بار در تاريخ تلاش دول اروپايي براي تصرف سرزمينهاي جديد ،جزاير معروف" خالدات " يا( كاناري ) كه به آن" قناري " هم ميگويند ،به تصرف يك دريانورد، اهل نورماندي به نام« ژان دوبتان - كورت » درآمد، اين جزاير كه در شمال غربي افريقا در اقيانوس اطلس واقع شده اند بعدها ،ضميمه كشور نيرومند هسپانيا شدند و هنوز هم متعلق به همان كشورند.

5 ـ انقلاب بزرگ کیوبا :ـ بتاریخ 22 اپریل سال 1895 میلادی : انقلاب بزرگ" کیوبا "براي آزاد كردن اين جزيره از قيد استعمار هسپانيا آغاز شد و اين "سومين انقلابي بود كه در دومين نيمهء قرن نوزدهم "توسط آزاديخواهان و استقلال طلبان آن سرزمين اتفاق افتاد، قيام اول در سال 1868 و قيام دوم 10 سال بعد درسال 1878 ميلادي هر دو به شدت سركوب شده بودند،انقلاب سال 1895 ميلادي کیوبا با واگذاري جزيرهء کیوبا از طرف هسپانيا به امريكا پايان يافت.

6 ـ تولد  لنین :ـ بتاریخ 22 اپریل سال 1870 میلادی : «اوليانووسك ولاديمير - اوليانوويچ - لنين » يكي از بزرگترين رهبران سياسي جهان در قرن بيستم ميلادي ،در شهري به نام" سيمبرسك "كه امروزه ناميده ميشود متولد شد بعد از اتمام تحصيلات ،به وكالت قضایی پرداخت و سپس به ماجراهاي سياسي كشيده شد و در انقلاب اكتبرسال 1917میلادی رهبر انقلاب و سپس رهبر روسيهء شوروي گرديد، « ولاديمير ايليچ » ( لنين) بتاریخ 22 اپریل سال 1917 شش روز پس از بازگشت از تبعيد به وطن ــ در زادروز خود ــ بيانيه اي منتشر ساخت كه جامعترين تعريف از اختلاف طبقاتي به شمار آمده است، درمقدمه اين بيانيه آمده است : جدا سازي مردم از هم در يك جامعه كه از دير زمان « كلاس » خوانده شده است عامل اقتصادي دارد و ثروت است كه اين كلاسها را به وجود مي آورد ، بشر ذاتا جمع ثروت در دست يك يا چند فرد و چند خانواده را به حق نمي داند و تحمل نمي كند و سرچشمه دشمني و مبارزه پنهان و آشگار از همين جاست، همين اختلاف طبقاتي و جداسازي انسانها كه يكسان و برابر زاده مي شوند در طول تاريخ باعث جنگها و طغيانها بوده است و تا مسئله ثروت و خروج آن از دست شماري كم حل نشود اين جنگ و جدالها ادامه خواهد داشت .

   طبقه ثروتمند استثماركننده سايرين است و استثمارگر همه تلاش و نيرنگها را بكار مي گيرد تا اين امتياز خود را از دست ندهد و در درجه اول مي كوشد كه طبقه تحت استثمار و ستم آگاه و روشن نشود، طبقه استثمارگر مساعي خود را بكار مي برد كه نه تنها دولت را دركنترل داشته باشد بلكه ابزارهاي روشنگري ( رسانه ها ) هم مستقيم و غير مستقيم از دستش خارج نشود..... ما بپا خاسته ايم تا به اين وضعيت چند هزار ساله پايان بدهيم ، زيرا خواست نهائي بشر است، شوق به جمع كردن پول كه يك عادت ، و به زيان توده ها است بايد تبديل به اشتياقهاي ديگر شود ــ شوق خدمت به همنوع ، صلح ، بشريت ، تحقق جامعه بدون طبقه، تامين سعادت مردم و....« لنين » در بيانيه 16 اپریل سال 1917 خود كه بلافاصله پس از بازگشت از تبعيد 11 ساله صادر كرده بود كاپيتاليسم و آزمندي دولتهاي توانمند را عامل جنگ جهاني اول خوانده بود كه نتوانسته بودند بر سرچاپيدن كشورهاي ديگر و بلعيدن مواد خام و كارگر ارزان در آن سرزمين ها به سازش برسند، وي جنگ بر سر استثمار و گسترش منطقه نفوذ را يك بيشرمي گستاخانه و جنايت نسبت به بشريت خوانده بود، لنين 22 اپریل سال 1870میلادی به دنيا آمد و 54 سال عمر كرد.

7 ـ وفات اولین خبرنگار زن در جهان :ـ بتاریخ 22 اپریل سال 1912 میلادی:« اليزابت كوچرين» اولين خبرنگار زن جهان بعد از 44 سال زندگي چشم از دنيا پوشيد،« اليزابت» كه روز11 نومبر سال 1868 ميلادي متولد شده بود در 19 سالگي وارد مطبوعات شد و بعدها اخباري كه وي به دست ميآورد به قدري مورد توجه بود كه مردان قادر به گرفتن آن نبودند، وي يك سفر به دور دنيا نيز كرد كه هفتاد و دو روز به طول انجاميد .

= = = = = = =  = = = =

روز شمار، بیست و سوم اپریل

1ـ درگذشت بنيانگذارسينماي هنري هند   بتاریخ 23، اپریل 1992ميلادي: « سايتا چيتراي » كارگردان و سناريونويس هندي درگذشت،او بنيانگذارسينماي هنري هند بود و همواره تلاش مي كرد كه فيلمهايش به واقعيات اجتماعي نزديك باشند، ازاين رو بيشترين توجه را به زندگي ساده و روزمرّه مردم هند معطوف مي داشت، آوازجادو نخستين فيلم چيت راي ازآثاربهتراوست.

2ـ تولد« مالكس پلانك»  فزیکدان المانی : ـ بتاریخ 23، اپریل 1858ميلادي: « مالكس پلانك» فيزيكدان و رياضيدان الماني دراين كشورمتولد شد، پلانك واضع نظريه كوآنتوم درفيزيك است و بواسطه ارائه اين نظريه بسيارمهم درسال1918ميلادي جايزه نوبل فيزيك را ازآن خود كرد، پلانك  ازمخالفان سرسخت هيتلربود، اين دانشمند برجسته الماني تحقيقات خود ارزشمندي درزمينه فيزيك نظري، حرارت، نورو ترموديناميك انجام داده است.

3- تولد« ويليام شكسپير» نمايشنامه نويس انگليسي بتاریخ 23، اپریل 1564ميلادي: « ويليام شكسپير» نمايشنامه نويس پرآوازه و اديب بزرگ انگليسي بدنيا آمد، شكسپيردرجواني درتماشاخانه ها نگهبان اسپان بود اما دراندك مدتي به گروه بازيگران پيوست و سرانجام دربازيگري و نمايشنامه نويسي به شهرت رسيد، سبك شكسپيربه مكتب كلاسيك تعلق دارد و آثارش تركيبي ازتراژدي و كمدي است، ازمشهورترين آثارشكسپيراتلو، ژوليوس سزار، هَمِلت، شاه ليرو رومئووژوليت را مي توان نام برد.

4 ـ بلجیم داراي پارلمان شد :ـ بتاریخ23 اپریل سال 1893میلادی: مردان بالغ بلجیم اجازه يافتند نماينده انتخاب كنند و اين نمايندگان تشكيل پارلمان و شوراي شهر دهند و از  جانب آنان حكومت كنند، تعيين نخست وزير و تاييد انتصاب وزيران در اختيار پارلمان قرار گرفت، در همان زمان به راي دهندگان بلجیمی تاكيد شد كه با چشم باز آراء خود را به صندوقها بيندازند و در انتخاب نماينده تحت تاثير تبليغات و تلقين ديگران قرار نگيرند و گرنه منظور از دمكراسي و راي مخفي تحقق نخواهد يافت، به راي دهندگان همچنين گفته شد كه مهمترين كار پارلمان و شوراي شهر وضع ماليات است كه از جيب آنان خارج مي شود و اگر ماليات اخذ نشود چرخهاي عمومي نخواهد چرخيد و....

5 ـ كشور پهناور برازيل متعلق به پرتگال شد:ـ بتاریخ 23 اپریل سال1500 میلادی: « پدرو آلوارز كابرال» دريانورد پرتگالی كه آرزويش ثروتمند شدن خود و توانمند ساختن وطنش پرتگال بود به سرزميني در قاره امريكا رسيد كه چون داراي جنگلهاي درخت برازيل ( چوب سرخ )بود نامش را برازيل گذارد و پس از يك توقف هشت روزه ، اول ماه می آنجا را ملك شخصي پادشاه پرتگال اعلام داشت و با نصب يك پرچم پرتگالی و يك صليب چوبي كه همانجا ساخته شده بود آن سرزمين پهناور و مسكون را به همين آساني متصاحب شد، « كابرال» و همراهانش هنگام ورود به برازيل با انبوه بوميان رو به رو شدند كه در كلبه هاي بزرگ زندگي مي كردند و در گهواره ( هموك ) مي خوابيدند و براي شكار از تير و كمان استفاده مي كردند و مردماني صلح طلب بودند و در صدد وارد ساختن آزار به تازه واردين برنيامدند، « كابرال» چند مجرم را كه از زندان پرتگال با خود آورده بود و نگران مرگ آنان نبود در برازيل باقي گذارد و يكي از كشتي هايش را روانه پرتگال ساخت تا خبر اين كشف را به پادشاه برسانند و از انجا عازم هند شد.

   وي ازجانب پادشاه پرتگال ماموريت داشت كه به هند برود و در سر راه خود به هند كه قبلا« وسكو دوگاما» و همراهان پرتگالی او رفته بودند مرکزی ميان راه تاسيس كند، به همين دليل با خود 1200 مرد مسلح و 13 كشتي برده بود، پادشاه پرتگال با اين كه « دياز » را با كابرال همراه كرده بود با توجه به تجربه« وسكو دوگاما» به او توصيه كرده بود بيش از دريا نوردان قبلي در جهت جنوب در اقيانوس اطلس پيش برود و سپس از آنجا به سوي اقيانوس هند حركت كند تا گرفتار توفانهاي مجاور دماغه اميد نيك نشود، « دياز » 12 سال پيش از آن به عنوان نخستين اروپايي به دماغه اميد نيك در منتهي اليه قاره افريقا رسيده بود و راه ورود به اقيانوس هند را پيدا كرده بود و« وسكو دوگاما» در23 ماه می سال 1498پس از طي همين مسير به هند رسيده بود، « كابرال» قصد سفر به قاره امريكا را كه« كريستف كلمب» از جانب هسپانيا هشت سال پيش از آن در سال (1492 ) رسيده بود نداشت اما در ميان اقيانوس اطلس جنوبي راه را گم كرد و به برزايل رسيد و پس اعلام تملك آن به نام پادشاه پرتگال !! عازم ماموريت اصلي شد كه رسيدن به هند و جزاير ادويه ( اندونزي ) بود.

    ميان راه كشتي هاي« كابرال » دچار توفان و قطعه يخهاي سرگردان شدند و چهار كشتي و بسياري از مردان او از جمله « دياز » از دست رفتند با وجود اين « كابرال » به ماموريت خود ادامه داد و از مناطق مورد نظر ديدن كرد، اين سفر ها مقدمه برتري اروپا( غرب ) بر ساير نقاط شده است كه هنوز ادامه دارد، عامل اين برتري از همان زمان اسلحه پيشرفته بود كه هنوز هم به قوت خود باقي است، اروپاييان با استفاده از سفر نامه« ماركوپولو» از چگونگي ساخت" باروت" و" قطب نما" كه در چين معمول بود آگاه شدند ؛ توپ و تفنگ ساختند و قادر به عبور از دريا هاي عميق و دور دست شدند و ... و از آن زمان تا به امروز كوششان بر اين است كه هر كشوري داراي اسلحه پيشرفته كه كليد آقايي كردن و يا خارج شدن از مرحله آقا داشتن است نشوند.

= = = = = = =  = = = =

روزشمار، بیست وچارم اپریل

1- سفر« مارکو پولو» به قاره آسیا :ـ بتاریخ 24، اپریل 1271ميلادي: « ماركوپولو» جهانگرد سفرتاريخي خود را به قارّه آسيا آغازكرد، پدرو کاکای ماركو قبل ازاو زماني كه چين شمالي و جنوبي، مغولستان، تركستان شرقي و ايران درتصرف چنگيزخان بود ازراه آسياي صغيرو ايران به چين سفركرده بودند، ماركو پس ازبازگشت آنان به اتفاق پدر به چين رفت و مدتها دراين سرزمين و جزايرجنوب شرقي آسيا سياحت كرد، ماركوپولو بعد از 20 سال به ونيز، بازگشت و خاطرات سفرطولاني خود را دركتابي بنام «عجايِب» گرد آورد.

2 ـ  مهاجرت ارمنیان :ـ بتاریخ 24، اپریل 1915ميلادي: سياست براندازي ارمنی درتركيه قتل عام بيش ازيك ميليون و پانصد هزارتن از ارمنی  اين كشوررا درپي داشت، ازآن زمان بسياري از ارمنی  تركيه همچون آوارگان به زندگي ادامه مي دهند و شمارزيادي ازآنان مجبور به ترك وطن خود شده اند و به كشورهاي ديگرمهاجرت كرده اند.

3 ـ قتل عام خونين مردم ايرلندبرای آزادی :ـ بتاریخ 24، اپریل 1916ميلادي: قتل عام خونين مردم ايرلند درراه كسب آزادي و استقلال ازدولت انگلستان آغازشد، اين قيام را نهضت استقلال طلب شين فِين شروع كرد و با طرح پيشنهادي انگليس مبني برتشكيل دو پارلمان درايرلند شمالي و ايرلند جنوبي مخالفت كرد سرانجام درسال1922ميلادي كشورآزاد ايرلند اعلام موجوديت كرد.

= = = = = = =  = = = =

روز شمار، بیست وپنجم اپریل

  « پالاتي نا» از ايالات المان ويران شد  بتاریح 25، اپریل 1688ميلادي : « پالاتي نا» از ايالات المان در قرن هفدهم ميلادي ويران شد اين ايالت كه امروزه « پنالز» ناميده مي شود در اثناي جنگهاي 9 ساله ميان كشورهاي عضو اتحاد اوگسبورگ و فرانسه در زمان سلطنت لويي 14 به دست فرانسويان ويران شد، در اين نبرد اكثر دهكده ها، شهرها و كليساها با خاك يكسان شد و مزارع در آتش سوخت اين ويراني از عوامل اصلي كينه الماني ها به فرانسو يان شد .

2 ـ حفرکانال سویس :ـ بتاریخ 25، اپریل 1859ميلادي: «عمليات حفر كانال سویس» به منظور اتصال آب درياي مديترانه به درياي سرخ آغاز شد عامل اجراي اين طرح « فردينالد دوله سِپس» اجنیر فرانسوي بود، اما طرح اوليه احداث چنين كانالي را به داريوش هخامنشي نسبت مي دهند، عمليات نهايي حفر كانال سویس نيز بدست امريكايي ها انجام گرفت .

3 ـ رهایی مردم  ازمصیبت فاشیزم ایتا لیا:ـ بتاریخ 25، اپریل 1945 ميلادي : كشور ايتاليا از دست فاشيست رهايي يافت، اين كشور در سال 1940متحد المان نازي در جنگ دوم جهاني شد، اما شكست فاشيستهاي ايتاليا در يونان و شمال افريقا به تسخير بخشي از خاك ايتاليا به دست متفقين منجر شد، د ر پي اين حادثه وپس از بركناري موسوليني دولت ايتاليا با متفقين پيماني منقعد ساخت و اين بار متحد باآنها در جنگ باالمان شد، عاقبت در سال 1945ميلادي با شكست المان نازي و اعدام موسوليني به دست نيروهاي ضد فاشيسم اين كشوراز سلطه فاشيستها نجات پيدا كرد .

= = = = = = =  = = = =

روز شمار، بیست ششم اپریل

1ـ نخستین روز نامه چاپ المان :ـ  بتاریخ 26، اپریل 1630 ميلادي : نخستين روزنامه جهان در المان بنام « لوز» چاپ و منتشر شد، در حال حاضر تنها چند نسخه از اين روزنامه باقي است كه در موزه ها ي بزرگ دنيا نگهداري مي شود .

2- ایجاد سازمان گتاپو در المان :ـ بتاریخ 26 ، اپریل 1933 ميلادي: سازمان مخوف گشتاپو در المان بوجود آمد مؤسس اين سازمان هولناك، «هرمان گورينگ» مارشال المان نازي از افسران بلند رتبه هيتلر بود، گشتاپو به مفهوم پليس مخفي است وهدف از ايجاد اين سازمان شناسايي، دستگير و اعدام افرادي بود كه به هرعنوان با نازيسم وهيتلر مخالف بودند، هاينريش هيملر از معروفترين رؤساي گشتاپو بود كه از سال 1934ميلادي تا پايان عمرش در اين سمت بود .

3 ـ حادثه اتمی چرونوبیل دراوکراین :ـ بتاریخ 26، اپریل 1968 ميلادي: بزرگترين و شديدترين حادثه اتمي در نيروگاه اتمي چرنوبيل اوكراين بوقوع پيوست، در پي اين انفجار اين راكتور اتمي در 130 كيلو متري شمال كي اف اين منطقه به جهنم مبدل شد و امواج راديو اكتيو در فضاي اطراف پراكنده شد و با وزش باد در همه جا گسترش يافت، در اين حادثه عدهاي زيادي جان خود را از دست دادند و بيش از200 تن مجروح شدند.

= = = = = = =  = = = =

روز شمار، بیست هفتم اپریل

1 ـ لغو قانون بردگي درجمهوري فرانسه  بتاریخ27، اپریل  1848 ميلادي حكومت جمهوري فرانسه قانون لغو فوري بردگي در مستعمرات فرانسه را تصويب كرد، در دوران انقلاب فرانسه ، نمايندگان كنوانسيون قانون لغو بردگي را تصويب كرده بودند، اما پس از به قدرت رسيدن ناپلئون بناپارت به عنوان كنسور اول فرانسه ، وي در20 می سال 1802 ميلادي اين قانون راملغا اعلام كرد و دوباره برده داري در مستعمرات فرانسه رايج گرديد، درسال1833ميلادي دولت انگلستان به طور قطعي برده داري را در تمام مستعمراتش  ملغا كرد، در فرانسه به لطف تلاش هاي ويكتور شوئلشر يك جمهوري خواه ليبرال پانزده سال بعد و در دوران جمهوري دوم فرانسه بار ديگر اما براي هميشه قانون لغو بردگي در مستعمرات فرانسه به تصويب رسيد، پس از سرنگوني سلطنت لويي فيليپ اول و استقرار جمهوري دوم فرانسه ويكتور شوئلشر از موقعيت خود به عنوان معاون وزير بحری استفاده كرد و دست به تلاش گسترده اي براي آزادي بردگان زد، چند ماه بعد مجلس فرانسه قانون لغو بردگي را براي هميشه تصويب كرد، به اين ترتيب در روز 27، اپریل1848 ميلادي حكومت جمهوري فرانسه قانون لغو فوري بردگي در مستعرات فرانسه را تصويب كرد به لطف تلاش هاي ويكتورشوئلشر انسان دوست 250 هزار برده سياهپوست يا دورگه كه در مستعمرات فرانسه به استثمار كشيده شده بودند براي هميشه از رنج بردگي نجات يافتند.

2 ـ  تغییر رژیم درافغانستان صبحگاه 27 ، اپریل 1978 میلادی مطابق 7 ثور 1357 خورشیدی قیام نظامی علیه دولت محمد داود آغاز شد، در حالیکه بعضی ازنیروهای  نظامی تحت رهبری جگرن اسلم وطنجار بسوی مرکز شهر در حرکت بود، رهبر دیگر کودتاه دگروال عبدالقادر را اراکین دولت محمد داود، در مقر فرماندهی اش باز داشت کردند، پس از حمله به مقر فرماندهی نیروهای هوائی جنرال قادر که در آنجا تحت نظارت بود از ساختمان فرار کرد و با هلیکوپتر به میدان هوائی بگرام رفت ، او از آنجا حملات هوائی را علیه کاخ ریاست جمهوری آغاز کرد، این حملات نهایتأ پیروزی کودتا گران علیه دولت رئیس جمهور داود خان را تضمین کرد، کودتا گران از ضعف فرماندهی قوای نظامی بخوبی سود بردند، اشتباهات حیدر رسولی وزیر دفاع داودعامل پیروزی کودتا بود، در این کودتا نقش های فعالی را اشخاصی چون : حفطظ الله امین، عبدالقادر، اسلم وطنجار، سید محمد کلاب زوی، رفیع و ... بازی مینمودند، ساعت 5 عصر بود کودتا گران رادیو افغانستان را گرفتند، نشرات عادی رادیو قطع شد و پخش آهنگهای ملی ادامه یافت ساعت 7 شام حفیظ الله امین اعلام کرد که اینک محمد اسلم و طنجار، اعلامیه شورای انقلابی و نظامی را به اطلاع مردم می رساند و وطنجار به زبان پشتو اعلامیه را قرائت کرد که متن دری آن چنین بود : { برای اولین بار در تاریخ افغانستان، آخرین بقایای سلطنت، ظلم و استبداد  و قدرت خاندان نادری پایان داده شد و تمام قدرت دولتی به مردم انتقال یافت، قدرت دولتی اکنون در دست شورای نظامی انقلابی است } و خلاصه قدرت سیاسی از رژیم داود خان به شورای انقلابی جمهوری دموکراتیک افغانستان انتقال کرد که بعدأ بر اساس فیصله کمیته مرکزی،  نور محمد تره کی بحیث رئیس جمهور قدرت را بدست گرفت ، بسیاری از نخبه گان علل  دگرتغیر رژیم را درافغانستان  اینطور بر میشمارند :

ـ  درقوای نظام شاهی وبعدأ رژیم جمهوری داود خان رتبهء جنرالی ومقامات بالای دولتی به وابستگان و آشنایان در بار و کسانی که به محافل حاکم نزدیک بودند، تحویل داده شده، و استعداد و تخصص کمتر در نظر گرفته میشد، بناأ نا رضایتی  از پائین ( پائین رتبه ها وخورد ضابطان )  یکی از آن عواملی بود که قیام را بارور نمود  و به ثمرش رساند.

ـ  بسیاری از کرسی های کلیدی در دولت و قوای نظامی را نمایندگان قبایل پشتون در دست داشتند و سایر ملت ها( هزاره ها، ازبکها، ترکمنها، قزاقها و چارآیماقها و.... ) که اینان در دشوار ترین و آشوبزده ترین مناطق خدمت میکردند را متأثر می نمود.

ـ  خشونت رژیم داود خان و حملات بی وقفه آن به احزاب راست و چپ و همچنان ترورمیراگبر خیبر و بعدأ زندانی نمودن هفت تن ازرهبران دست اول حزب دموکراتیک باعث شد تا قیام بالای حزب تحمیل گردد .

ـ اقتصاد فرو رفته دولت و بیکاری جوانان که رو بطرف کشورهای همسایه و بخصوص ایران نموده بودند ، گرانی و دست مزد کم مامورین پائین رتبه و غیره باعث شده بود تا به یاری و مساعدت قیام کنندگان بشتابند، استقبال وگل پاشی روی تانکهای قیام کنندگان بر خواسته از همین روحیه در جامعه بود زیرا تمام زحمتکشان و کارگران و حقوق از دست دادگان خود را در پهلوی حزب دموکراتیک خلق افغانستان « حزب پیش آهنک طبقه کارگران و زحمتکشان »  هم آهنک می دیدند.

3ـ شورش سرداران ایرانی :ـ  بتاریخ 27، اپریل  سال 628  : شورش سرداران ايراني ضد خودكامگي خسروپرويزشاه ساساني آغازشد، دردوران حكومت خسروپرويز جنگ ميان ايرانيان و هراكليوس امپراتورروم شرقي روي داد كه با پيروزي ايرانيان پايان يافت، اما هراكليوس يا هِرقِل براي جبران اين شكست بعد ازعبورازتنگه داردانل و فتح همه سرزمينهاي منطقه به ايران حمله كرد، او سرانجام دردستگرد با خسروپرويزروبروشد و او را شكست داد، خسرو پرويزبعد ازاين شكست فراركرد همين امرموجب شورش مردم تيسفون شد كه درنتيجه اين شورش حكومت خسروپرويزبه پايان رسيد و متعاقب آن وي را زنداني كردند و كشتند.

4 ـ استقلال کشور سیرالئون :ـ بتاریخ 27، اپریل 1961ميلادي: كشورسيرالئون ازقديم ترين مستعمرات انگلستان به استقلال رسيد، درسال1971ميلادي حكومت اين كشورازفرمانداري كل به جمهوري تغييريافت، سيرالئون بيش از71000 كيلومترمربع مساحت و بيش ازچهارميليون نفرجمعيت دارد كه  25 درصد آن را مسلمانان تشكيل مي دهند، غرب قارّه اِفريقا و درهمسايگي گينه واقع شده است و زبانهاي مردم آن انگليسي است.

= = = = = = =  = = = =

روز شمار، بیست هشتم اپریل

1 ـ شورش در كشتي بونتي : ـ  بتاریخ  28، اپریل 1789 ميلادي : كشتي بونتي با 44 خدمه بندرانگليسي سپيدهد راترك مي كند تا به سوي جزيره تاهيتي در اقيانوس آرام و سپس جزاير آنتيل روان شود، کشتی بان اين كشتي « ويليام بليگ » 30 ساله بود، وي به دليل ضروريات اين سفر دريانوردان داوطلب را استخدام مي كند، كشتي ابتدا به سوي قاره امريكا حركت مي كند تا با دور زدن اين قاره از طريق دماغه هورن به اقيانوس آرام برسد، اما چندين هفته طوفان  شديد، گپتان را ناگزير مي كند جهت اوليه را رها كند و مسير دماغه اميدواري در جنوب قاره افريقا را در پيش مي گيرد اما بار ديگر بدبياري دامان كشتي بونتي را مي گيرد، به دليل فقدان وزش بادکشتی بان مجبور مي شوند با کشتی هاي پارويي كشتي را به جلو برانند، دراين شرايط دشوار کپتان " بليگ " سختگيري زيادي نسبت به خدمه كشتي روا مي دارد سرانجام بعد از 10 ماه آنها به هاييتي مي رسند، کشتی بان چند هفته را در اين جزيره مي مانند و نهال هايي كه قرار بود به جاماييكا ببرند را جمع آوري مي كنند، بار ديگر وقتي كشتي بونتي راه  دريا را در پيش مي گيرد ، کشتی بان" بليگ " دوباره سختگيري در مورد كاركنان كه سنت دريانوردي انگلستان بود را آغاز مي كنند اما اين بار دريانوردان داوطلب طاقت خود را از دست مي دهند، آنها دست به شورش زده و کپتان" بليگ" و 18 نفر از خدمه وفادار به وي را در کشتی 5 متري جا داده و آنها را در ميان اقيانوس آرام رها مي كنند، بليگ و يارانش با خوش شانسي موفق مي شوند پس از پيمودن 5 هزار كيلومتر خود را به جزيره تيمور برسانند، بليگ در آنجا يك كشتي اجاره مي كند و به سوي انگلستان حركت مي كند تا هر چه زودتر تقاضاي يك مجازات عبرت انگيز را براي  کشتی سواران شورشي درخواست كند، شورشيان بونتي بار ديگر به تاهيتي بازمي گردند ، اما تعدادي از آنها از جمله فلچر كريستيان رهبر شورشيان براي فرار، از تعقيب انگليسي ها دوباره با كشتي بونتي جزيره تاهيتي را ترك مي كنند، آنها به يك جزيره غيرمسكوني به نام پتكرن مي روند تا در آنجا بقيه ايام زندگي خود را سپري كنند، فلچر پس از رسيدن به جزيره كشتي بونتي را آتش مي زند تا انگليسي ها ردش را نيابند، اما پس از مدتي  شورشيان بونتي در اين جزيره به جان يكديگر افتاده و به كشتار يكديگر مي پردازند، هنگامي كه امريكايي ها در سال 1808 ميلادي اين جزيره را كشف مي كنند ، تنها يك نفر ازآنها به نام جان آدامز زنده مانده بود، به اين ترتيب  در روز 28، اپریل 1789 ميلادي به دليل سختگيري هاي بي اندازه کپتان كشتي بونتي ، کشتی سواران دست به شورش مي زنند، آنها كشتي را تصرف مي كنند و با اميد به يك زندگي جديد راه اقيانوس را در پيش مي گيرند ، غافل از اين كه سرنوشت شومي در انتظارشان است.

2 ـ تشکیل کنگره مذهبی او گسبورگ:ـ بتاریخ  28، اپریل 1555 ميلادي : كنگره مذهبي معروف به اوگسبورگ به همين نام درالمان تشكيل شد، اين گنكره براي پايان دادن به كشمكش هاي مذهبي امپراتوري مقدس روم بر پا شد، زيرا در نتيجه اصلاح ديني ، اختلافاتي در اين امپراتوري بوجود آمده بود، از نتايج كنگره اوگسبورگ اعطاي آزادي پيروان مذهب پروتستان بود،همچنين املاك غضب شده پروتستانها رابه آنان باز پس دادند .

3 ـ حمله امریکا به کشور دو مینیکن :ـ بتاریح 28، اپریل 1965 ميلادي : دولت امريكا به بهانه حفظ جان اتباع خود به كشور دومينيكن در امريكاي مركزي حمله كرد، در پي حملات امريكاييان مردم دومينيكن بر ضد نظامي كه بر اريكه قدرت نشسته بودند، قيام كردند و درنهايت با پيوستن گروهي از نظاميان به انقلابيون، مردم اين كشور شكست سختي برقوای نظامی و رهبران  وارد آوردند، امريكا نيز نيروهاي خود را افزايش داد اما سرانجام دولت انقلابي تشكيل شد و نيروهاي امريكايي را مجبور به خروج از دومينيكن كرد .

= = = = = = =  = = = =

روز شمار، بیست نهم اپریل

1ـ تولد زینه من، کارگردان اتریشی :ـ بتاریخ 29، اپریل1907ميلادي: فرد زينه من كارگردان مشهوراتريشي متولد شد، او پس ازتحصيل دررشته طب و مدتي فعاليت درعرصه موسيقي عاقبت جايگاه خود را درسينما يافت و استعدادش را دراين عرصه آشكاركرد، زينه من اعتقاد داشت كه فيلم مثل موسيقي راه مستقيمي به احساسات انسانهاست و بدين سبب به ساختن فيلم علاقه فراوان داشت، زينه من درمدت 48 سال فعاليت سينمايي 20 فيلم كوتاه و 20 فيلم بلند را كارگرداني كرد و فيلمهاي او با اقبال عمومي مردم و منتقدان و كارشناسان سينمايي روبرو شد.

2 ـ بندر، ونيز به تصرف نيروهاي متفق درآمد بتاریخ 29، اپریل1945ميلادي: بندرزيبا و تاريخي ونيزدرجنگ جهاني دوم به تصرف نيروهاي متفق درآمد« ونيز» درساحل شمال شرقي ايتاليا واقع است و درآخرين ماههاي جنگ جهاني دوم مقاومت خود را دربرابرقواي متفق ازدست داد، اين بندرديدني خود ازممالك مستقل ايتاليا بشمارمي رفت و با نظام مستقل جمهوري اداره مي شد، گفتني است كه ونيزپس ازتصرف بدست قواي متفق بدستور جنرال الكساندرفرمانده عالي متفقين درايتاليا ازغارت و خرابي نجات يافت و همه آثارتاريخي و هنري آن همچون فلورانس محفوظ ماند.

3 ـ سلطنت پطرکبیر در روسیه :- بتاریخ 29، اپریل 1682ميلادي: پطركبيردر10سالگي درروسيه به سلطنت رسيد و سوفي خواهرش درمقام نايبُ السّلطنه اداره اموررا بدست گرفت، سوفي چندي بعد پطررا ازقصركرملين اخراج و او را به قريه اي نزديك مسكو تبعيد كرد، اما پطركبيرسرانجام با سپاهي برخواهرش سوفي شوريد و پيروزشد، پطربعد ازدستيابي به قدرت اقدامات اصلاحي بسيارانجام داد و درامورفرهنگي، اقتصادي و اجتماعي روسيه تحولات عظيمي پديد آورد.

= = = = = = =  = =

روز شمار، سی ام  اپریل

1 ـ فروپاشی ويتنام جنوبی بتاریخ  30، اپریل 1975 ميلادی : شهر سايگون پايتخت ويتنام جنوبی به اشغال نيروهای ويتنام شمالی و چريک های ويت کنگ درآمد و رژيم ويتنام جنوبی فروپاشيد، يک هفته قبل از سقوط سايگون، نيروی هوايی و دريايی قوای نظامی امريکا عجولانه و به شکل فاجعه باری آخرين امريکايی ها حاضر در ويتنام جنوبی و 70 هزار ويتنامی را از سايگون خارج کردند و به بيش از 10 سال حضور نظامی امريکا در خاک ويتنام خاتمه دادند، در پی اشغال سايگون توسط نيروهای ويتنام شمالی و چريک های ويت کنگ نام پايتخت ويتنام جنوبی به يادبود رهبر فقيد کمونيست ويتنام به هوشی مين ويل تغيير يافت، پِيروزی رژيم کمونيست هانوی به جنگ ميان 2 ويتنام پايان داد و آثار و تبعات استعماری را به خاک سپرد، کشور ويتنام در دوران استعمار فرانسه و در جريان جنگ نخست هندوچين عليه فرانسه به دو کشور ويتنام شمالی و جنوبی تقسيم شده بود و با اشغال سايگون ، اين کشور 2 پاره شده برای هميشه وحدت خود را بازِِِيافت، پيروزی هانوی به سالهای بسيار طولانی استعمار و 30 سال جنگ در اين کشور کوچک پايان داد و کشور ويتنام بارديگر وحدت خود را بازيافت.

2 ـ استقلال کشور نیکاراگوا :ـ بتاریخ  30، اپریل 1838ميلادي: كشور نيكاراگوآ به استقلال رسيد، زبان رايج اين كشورهسپانيايي و انگليسي است و مردم آن مذهب كاتوليك دارند، نيكاراگوآ درامريكاي مركزي واقع است و با كشورهاي هندوراس و كاستاريكا مرزمشترك دارد، همچنين مرز شرقي اين كشورساحل درياي كاراييب و مرز غربي آن اقيانوس آرام است، مهمترين محصولات اين سرزمين موز، قهوه، ذرت، كاكائو، شكرو توتون است، همچنين اين كشورمعادن طلا و نقره و مس غني دارد.

3 ـ در گذشت بر تولت برشت :ـ بتاریخ 30، اپریل 1898ميلادي: برتولت بِرشت نويسنده، شاعرو مشهورترين نمايشنامه نويس معاصرالمان درگذشت، او دردوران جنگ جهاني اول درشفاخانه های نظامی خدمت و پرستاري مي كرد و مشاهده وضع تأثيرانگيز شفاخانه ها و بيماران هرگونه حسن ميهن پرستي را دراو ازبين برد، اشعاربرشت نيزلحن تند و تلخي دارد كه ازهمان اوضاع نابسامان دوران جنگ سرچشمه مي گيرد، ازآثار« برتولت برشت زندگي گاليله، طبل درشب و پونتيلا» و خدمتكارش را مي توان نام برد./ 

ختم رویداد مهم جهانی در

 ماه اپریل سالهای مختلف

( از اول تا 31 مارچ )

روز شمار، اول مارچ

 1 ـ  گریزناپلئون ازجزیره آلب :- بتاریخ اول مارچ سال1815ميلادي: سلطنت صد روزه ناپلئون بناپارت بعد ازگريزاوازجزيره اِلب آغازشد، ناپلئون در28 فبروری همان سال با هزارتن ازافسران و سردمداران خود ازاِلب گريخت و با پياده شدن درخليج ژوان به فرانسه بازگشت، با ورود ناپلئون به فرانسه سلطنت صد روزه او آغازشد.

2- خلع ناپلئون سوم ازسلطنت : ـ بتاریخ اول مارچ سال 1871ميلادي: مجلس ملي فرانسه به اتفاق آراء، ناپلئون سوم و خانواده وي را ازسلطنت درآن كشور رسماً خلع كرد و به اين ترتيب سلطنت بطور كلي ازفرانسه و ديگركشورهايي كه او ضميمه فرانسه كرده بود برچيده شد.

3- امریکا جزیره پورتوريك را به تصرف آورد : ـ بتاریخ اول مارچ سال1898ميلادي: جزيره " پورتوريكو" به تصرف مهاجمان اِمريكايي درآمد، بدين ترتيب اين كشور زرّاد خانه اِمريكا شد و امریکایی ها سيزده پايگاه نظامي درآن بوجود آورد، اوضاع سياسي پورتوريكو درچند سال اخيربسيارنابسامان بوده و همواره دچارتشنجات سياسي شده است.

4 ـ فرود آمدن اولین سفینه به سیاره زهره:- بتاریخ اول مارچ سال1966 ميلادي: نخستين سفينه فضايي بشربرسطح سياره زهره فرود آمد،اين سفينه را كه وزنش به يك تن مي‎ رسيد شوروي سابق به فضا پرتاب كرده بود، سفينه ياد شده كه«ونوس3» نام داشت فاصله كره زمين تا سياره زهره را درمدت سه ماه و نيم پيمود.

5 ـ انتشار، نشريه «انقلاب» در نیویارک :ـ بتاریخ اول مارچ سال 1868 میلادی: یک خانم امریکایی بنام  « سوزان انتوني » نشريه  را بنام "انقلاب" منتشر كرده بود که پس از دو ماه ، از اول مارچ با دعوت از نويسندگان مبارزي چون «اليزابت ستانتون» نشريه خود را كه در نيويورك انتشار مي يافت به منادي حق تبديل كرد، اين نشريه كار مبارزه را با خواست حق راي براي زنان در انتخابات آغاز كرد و سپس به ساير حقوق گسترش داد، اين نشريه كه در 16 صفحه و با مصرف  برابر 600 دالر براي هر شماره انتشار مي يافت سپس خواستار دستمزد برابر براي كار برابر و دادن اهميت به اتحاديه هاي كارگران و اصناف به عنوان مدافعان حقوق اعضاي خود شد، آنگاه خواستار قانون طلاق شد و ادامه زندگاني زناشويي اجباري را امري مغاير آزادي و حقوق انسان خواند، اين نشريه در جريان مبارزات خود تا به آنجا پيش رفت كه خواستار انتصاب زنان به كشيشي در كليساهاي كاتوليك شد، هنگامي كه نشريه دچار مسائل پولي شد و سوزان جريان را نوشت ؛ مردي به نام «جورج ترين» پرداخت همه مصرف نشريه را بر عهده گرفت .

6 ـ تصرف اندلس ( هسپانياي جنوبي ) توسط عرب ها :ـ بتاریخ اول مارچ سال 714 میلادی :عرب ها كارتصرف هسپانیا راتكميل كردند، سپاهيان عرب به فرماندهي طارق بن زياد در جولای سال 711 از تنگه" هركول" كه از آن پس به نام وي "جبل طارق" خوانده مي شود گذشتند و قدم به هسپانیا گذاردند و وقطعات نظامی « رودريك » پادشاه ويزوگت ( جرمن ) هسپانيا را شكست دادند و نزديك به سه سال طول كشيد تا هسپانيا ي جنوبي را تصرف كردند كه « اندلس » ناميده شد، عرب ها سالها بعد از هسپانيا وارد فرانسه شدند و تا « پواتيه » در مركز فرانسه پيش رفتند و در آنجا از «شارل مارتل» سردار فرانكها شكست خوردند.

7ـ اتحاديه كشورهاي عربي در48 مین سالروز تاسيس خود:ـ بتاریخ اول مارچ سال 2003 میلادی : اتحاديه كشورهاي عربي در چهل و هشتمين سال تاسيس خود با تصميمات نشست شرم الشيخ تكاني خورد و بر عمر خويش افزود ، زيرا با كم كاري سالهاي اخير و نو ميدي ليبي از ادامه حيات آن و انتقاد روشنفكران عرب، از فعاليت افتادن آن قابل پيش بيني بود، اين اتحاديه در اجراي پروتوکول اکتوبر سال 1944 میلادی" اسكندريه" در مارچ سال 1945میلادی آغاز بكار كرده بود، دفاتر آن از اول مارچ و جلسا تش از 22 مارچ فعال شده بود،که کشور های ( سوريه ، عراق ، سعودي ، مصر ، يمن ، لبنان و اردن) موسسان آن بودند و از آنجا كه در اساسنامه قيد شده بود که كشور هاي مستقل عربي مي توانند به عضويت اين اتحاديه در آیند که بعدا به تدريج اعضاي آن تا 22 كشور افزايش يافت.

    رسانه ها براي سهولت كار، آن را « اتحاديه عرب » مي نويسند، اصول 20 گانه منشور اتحاديه كشورهاي عربي كه 22 مارچ سال 1945میلادی به تصويب رسيد هدف از تاسيس اين اتحاديه را تقويت مناسبات ، همكاري سياسي ، داشتن وحدت نظر در قبال مسائل بين المللي ، محافظت از منافع مشترك ، گسترش همياري هاي اقتصادي و همكاريهاي اجتماعي و فرهنگي ، و ... قرار داده است كه بعدأ داراي ضمائم متعدد شده است،اين اتحاديه داراي يك شوراي دائمي است و هر عضو صرفنظر از جمعيت كشور ــ در اين شورا داراي يك راي مساوي با ديگران است و اعضاي اتحاديه متساوي الحقوق هستند، سازمان مركزي اتحاديه در قاهره مستقر است .

    اين اتحاديه در پي سفر سادات به اسرائيل عضويت مصر را به حالت تعليق در آورده بود و دستور داده بود كه اعضاي اتحاديه با مصر قطع مناسبات كنند و مقر اتحاديه را هم از قاهره به جاي ديگر منتقل كرده بود، در نشست اول ماه مارچ 2003 میلادی در شرم الشيخ ( مصر ) كه به منظوررسيدگي به اختلاف امريكا با عراق برگزار شده بود اين تصميمات گرفته شد كه ولو موقتا توده هاي عرب را راضي مي سازد :{ــ رد هرگونه تهاجم و تهديد به عراق و هر كشور عربي ديگر./ ــ لزوم حل مسئله عراق از راههاي مسالمت آميز. /ــ دادن وقت بيشتر به بازرسان سازمان ملل كه بايد با نظر مثبت به كار ادامه دهند./ ــ خود داري كشورهاي عربي از مشاركت در مساعي نظامي بر ضد عراق و هركشورعربي ديگر./ ــ ايجاد كميتهء براي توجيه طرفهاي مختلف در گير در مسئله عراق از نظرات اتحاديه./ ــ حمايت از مردم عراق كه سالهاست در زحمت ازتحريم هستند./ــ ياد آوري مسئوليت شوراي امنيت به اعضاي آن كه جان مردم عراق به مخاطره نيندازند. /ــ تقبيح تلاش امريكا كه مي خواهد در منطقه تغيير بعمل آورد، به ويژه سعي آن دولت به نصب رهبر تازه اي در عراق است كه اين امر از حقوق مردم عراق نه تحميل از خارج است ./ ــ خلع سلاح عراق از جنگ افزار هاي كشتار جمعي بايد شامل اسراييل هم شود و منطقه عاري از اين نوع اسلحه گردد.}

= = = = = = =  =

روز شمار، دوم مارچ

1 ـ سالگرد تولد ميخائيل گورباچف:ـ بتاریخ 2 مارچ سال 1931 میلادی : كودكی در منطقه كشاورزی روستای پريوولنوی استاوروپول در جنوب روسيه پسری در يك خانوده كشاورز چشم به جهان گشود، نامش را ميخائيل نهادند و در خانه ميشا صدايش كردند، پدرش يك زمين كوچك زراعی داشت و با برداشت محصول و فروش آن در بازار امرار معاش می‌كرد، ميشا يا ميخائيل در يك روستای 3000 نفری در يك خانه كوچك محقر روستايی دوران كودكی اش را گذراند، در آن زمان استالين بر شوروی حكومت می‌كرد و دست نشانده های او تا می‌توانستند رعايا را مورد ظلم و ستم قرار می‌دادند، از آنان مالياتهای سنگين می‌گرفتند و در صورت مقابله، با ضرب و شتم روستاييان را ساكت می‌كردند، ميخائيل در چنين شرايطی دوران كودكی اش را گذراند، پدرش « سرگئی و مادرش ماريا » او را خيلی دوست داشتند، اما از لحاظ مالی وضعيت مناسبی نداشتند تا بتوانند زندگی راحتی را برای فرزندشان به وجود آورند، آنان از اين شرايط رنج می‌كشيدند، پدر بزرگ خانواده با نانوايان دست به دست هم دادند و يك سازمان حمايت از دهقانان را ايجاد كردند، ميخائيل به سن 7 سالگی رسيده بود اما پاه پوش و لباس مناسب نداشت، پدرش با سختی فراوان توانست پولی فراهم كند و برای پسرش لباس و بوت بخرد، ميخائيل 11ساله بود كه ارتش المان منطقه استاوروپول را محاصره كرد و تحت اشغال خود درآورد، اما مدتی نگذشت كه المانيها شكست خوردند و از روسيه بيرون رفتند و زندگی به حالت اوليه اش بازگشت، پدريخائيل به زحمت می‌توانست مصرف زندگی را فراهم سازد، جنگ تمام شده بود و ركود اقتصادی بيداد می‌كرد، از اين رو ميخائيل كه 14 سال بيش نداشت تصميم گرفت علاوه بر تحصيل و رفتن به مدرسه، از غروب تا شب نيز در مزرعه كار كند، او در همان دوران نوجوانی با حكومت مخالف بود و از رعايا و دهقانان طرفداری می‌كرد، كه به دليل چنين عقايدی دستگير شد، اما با تلاش پدرش آزاد گرديد، او مجبور بود از همان سن نوجوانی به كارهای سخت مشغول شود، وی در سن 18 سالگی به دليل فعاليت و همدردی با مردم از سوی سازمان حمايت از دهقانان، كه رياستش را پدر بزرگش به عهده داشت، يك مدال نقره دريافت كرد، گورباچف به حقوق علاقه داشت بعد از پايان تحصيلات مکتب در سال 1950میلادی وارد دانشگاه مسكو شده و به تحصيل در رشته حقوق مشغول شد، البته خود او می‌گفت به رياضيات و فيزيك هم علاقه مند بودم، اگر می‌توانستم در اين دو رشته نيز تحصيل می‌كردم، همچنين تاريخ و ادبيات را هم دوست دارم، می‌توانم به راحتی اشعار طولانی را حفظ كنم و به نقد و بررسی آن بپردازم»، او مانند اكثر دانشجويان آن زمان به بحث در زمان ماركسيسم و لنينيسم می‌پرداخت و اهداف استالين را زير سوال می‌برد، در دانشگاه عقايد سياسی و تاريخی( ماكياولی و هوبس و توماس آكوييناسن) را مورد تفسير قرار می‌داد، وی در خلال اين كارها لاتين نيز می‌آموخت،گورباچف در دانشگاه با دختری به نام «رايسا ماكسيموونا تيتورتكو» كه در رشته فلسفه تحصيل می‌كرد، آشنا شد، اين دو عقايدی شبيه به هم داشتند، از اين رو تصميم گرفتند با هم ازدواج كنند، آن دو در سال 1953 زندگی مشتركشان را در خوابگاه های دانشجويی آغاز كردند، گورباچف در همان سال عضو انجمن جوانان كمونيست كومسومول شد، در آن زمان حزب كمونيست همه اتحاد جملاهير شوروی را فراگرفته بود، او در سال 1955میلادی توانست دیپلوم ليسانس خود را در رشته حقوق از دانشگاه مسكو دريافت كند و به تدريس در اين رشته بپردازد.

موقعيت اجتماعی و سياسی گورباچف: در اواخر سال 1955 وی به عنوان منشی اول كميتهمرکزی حزب كمونيست منصوب شد، او كم كم به مقامهای بالايی دست يافت، اما به دليل زندگی در مسكو و دوری از زادگاهش دلتنگ شده بود، پس به همراه همسرش به استاوروپول رفت تا در آنجا در خانه پدری اش زندگی كند، او فعاليتهای زيادی برای ارتقای اين كميته كرد تا بالاخره در استاوروپول اين حزب را رسميت داد، در سال 1956، يعنی سه سال بعد از زندگی مشترك، گورباچف و همسرش صاحب دختری شدند كه نامش را «ايرينا» نهادند، ايرينا برای مادر بزرگ و پدربزرگش بسيار عزيز بود،گورباچف در سال 1961میلادی در كنگره ای به عنوان نماينده استاوروپول از سوی حزب كمونيست در مسكو شركت و از كارگران و دهقانان طرفداری كرد،او شخصا به مسائل و مشكلات قشر كارگر، معدنچی و دهقان رسيدگی می‌كرد، به دليل اين كه خود از كودكی در مزارع بزرگ شده بود و به دهقانی مصروفیت داشت و به همين دليل می‌خواست در اين زمينه اطلاعات آكادمی داشته باشد، لذا تصميم گرفت در رشته دهقانی و كشاورزی به تحصيل بپردازد، او در استاوروپول در موسسه كشاورزی مشغول به تحصيل و موفق به اخذ دیپلوم شد،او به دليل تلاشهای چشمگير در زمينه حزب كمونيست در سال 1970 میلادی در سن 39 سالگی رهبر حزب كمونيست استاوروپول شد، در آن موقع اين منطقه 4/2 ميليون نفر جمعيت داشت كه او به اصلاح بعضی از عوامل پرداخت، گورباچف فردی خودجوش و مردم دوست بود و با تحصيلاتی كه در زمينه كشاورزی داشت توانست منشی وزارت كشاورزی روسيه شود، وی در سال 1978 به مسكو رفت تا امور كشاورزی منطقه استاوروپول را بررسی و بازگويی كند، وی در اکتوبرسال 1980میلادی به عضويت هيئت حزب كمونيست يا پوليت بورو درآمد، او جوانترين عضو اين هيئت بود، در همان سال برژنف وفات کرد و گورباچف در سال 1983 مسئوليت تام در زمينه مسائل اقتصادی هيئت را برعهده گرفت و اين مقام را تا آگوست سال 1991 حفظ كرد، او در سال 1984 به مدت 10 روز به كانادا سفر كرد تا درباره مسائل كشاورزی تحقيقاتی داشته باشد و در11 مارچ سال 1985میلادی به عنوان منشی عمومی حزب كمونيست انتخاب شد،او توانست خط مشی سياسی اتحاديه جماهير شوروی را تغيير دهد و تا سال 1988 میلادی به همين سمت باقی بماند، وی در فبروری و مارچ سال 1986میلادی در كنگره حزب كمونيست از برنامه های شوروی در زمينه انرژی اتمی جهانی تا سال 2000 میلادی پرده برداشت.

فعاليتهای جانبی گورباچف: گورباچف تغييرات اساسی در سيستم نظام سياسی و اقتصادی كشور را به وجود آورد، او در سال 1988 با رونالد ريگان، رئيس جمهوراسبق امريكا در زمينه انرژی اتمی بر سرمذاكره نشست، ميخائيل سرگويچ گورباچف در اکتوبر سال 1988میلادی به عنوان رئيس كميسون حزب كمونيست در اتحاديه جماهير شوروی برگزيده شد و تا مارچ سال 1990 میلادی اين سمت را برعهده داشت و در اواسط همان سال در سومين كنگره نمايندگان مردمی به عنوان رئيس جمهور انتخاب شد و به عنوان رئيس خزانه بين المللی اقتصادي، اجتماعی و مطالعات سياسی منصوب شد، در آن زمان قطعات نظامی شوروی در افغانستان بود ، گورباچف در سال 1989 برای خروج قطعات نظامی آن از افغانستان اقداماتی انجام داد و همچنين برای پايان دادن انحصاری كمونيست به وسيله قدرت سياسی در اروپای شرقی تلاش كرد، وی به دليل ايجاد تشريك مساعی در جهت كاهش تحت فشار قرار دادن شرق و غرب در سال 1990 میلادی جايزه صلح نوبل را كسب كرد؟، گورباچف در 25 دسامبر 1991 در حالی كه اتحاد جماهير شوروی به بخشهای مختلف تقسيم شده بود، به عنوان رئيس جمهور انتخاب شد و به حل مشكلات حزب كمونيست پرداخت، در آگوست سال 1991میلادی نيز يك كودتا یی نا فرجامی برای اعادهء نظم پیشین و استحکام حزب کمونیست به راه انداخته شد که در آن شمار بسیاری از اعضای دفتر سیاسی از جمله اناتولی اوکیانف نزدیکترین دوست گرباچف ، پاولف نخست وزیر، اناتولی بیسمرتنخ وزیرخارجه، مارشال سوکولف وزیردفاع، مارشال اخرومییف لوی درستیز و همچنان وزیرکمیته دولتی امنیت دست داشتند، مگر این کودتا در برابر مقاومت نیرو های هوا دار دموکراسی به رهبری یلیسن؟ شکست خورد و ارتش از کودتاچیان پشتیبانی نکرد، درزمان گرباچوف 400 میلیارد دالر از شوروی به خارج برده شد و اقتصاد کشور فلج کردیده بود و خلاصه هرچه بود در پی کودتا شوروی از هم فروپاشید و به جای آن جامعهء کشور های مستقل مشترک المنافع تشکیل شد، بتاریخ 7 دسمبر سال 1991 سران سه جمهوریت ( سلاوی تبار روسیه، اکراین وروسیه سفید) درنزدیکی مینسک مرکز روسیه سفید تشکیل جامعه را اعلام کردند، وابرقدرتی بنام اتحادجماهیر اشتراکیه شوروی ازهم فرو پاشید و در پایان سدهء بیستم، کشور های آسیای میانه و قفقاز همراه با دیگر کشور های زیر سلطهء روسیه خارج ساخته شدند.

   گرباچوف در سال 1992میلادی رئيس سازمان اقتصادي، اجتماعي، سياسی شد و در يك مصاحبه تلويزيوين اهداف و برنامه هايش را بيان كرد و قراردادی را در زمينه انتقال كنترل استراتژی اسلحه های اتمی به بوريس يلتسين امضا كرد، وی در سال 1993 میلادی به عنوان رئيس بين المللی خط سبز معرفی شد و جنبش مدنی عمومی را در سال 1996 برپا كرد، او در دوران رياست جمهوری خود، در آپارتمانش در مركز شهر مسكو در كنار همسرش زندگی می‌كرد و هر روز ساعت 9 صبح به همراه 4 موتر سوار محافظش به محل كارش می‌رفت و در كرملين به جلسات مختلف می‌پرداخت و ساعت 6 بعدازظهر به خانه باز می‌گشت.

   یک نظر سنجی عمومی نشان میدهد که بسياري از مردم جهان گرباچوف را به چشم خوبی در مورد شوروی  و کمونیسم نمی دانند و خواهان وقوف بر حقايق هستند كه چگونه بلوك شرق ، شوروي و حزب كمونيست اين كشور از ميان رفتند ، بدون اين كه جنگي رخ دهد ، انقلاب و نا آرامي و مخالفت توده اي صورت گيرد، بلوك شرق نتيجه مرگ 27 ميليون تبعه شوروي به دست ماشين جنگي هيتلر واحیای حزب كمونيست اتحاد جماهیر شوروی حاصل دهها سال تلاش و دربدری ونیز خونبهاي ميليونها تن بحساب می آمد.

   روسها سالها لب فرو بستند و امساك را تحمل كردند تا دولتشان اسلحه كه در جهان تنها وسيله اعمال قدرت است بسازد كه معلوم نشد بر سر اين سلاحها و تكنولوژي فضايي روسيه چه آمده است، استالين صاحبان اراضي را كشت تا آنها را به مالكيت جامعه در آورد كه پس از فرو پاشي شوروي آنرا دوباره مي فروشند!!  تقسيمات جمهوری های روسيه فورماليته بود كه اينك جدي گرفته شده است و اينها همه آتش هايي در زير خاكسترند كه پاسخگويي جز گورباچف و همدستانش ندارند، مردم ساير كشورها به گورباجف به چشم فردي نگاه مي كنند كه نظام دو ابر قدرتي و موازنه نيروها را در جهان از ميان برد، وي سفرهاي متعدد به امريكا و انگلستان كرد و برايش با دستمزد گزاف جلسات سخنراني برگزارمي كردند و ....گورباچف كه از بي اعتنايي روسها به خودش در انتخابات روسيه و سيلي كه به صورتش نواختند شرمنده نشده که باز خود را به عنوان رئيس بين المللی  خط سبز« صليب سبز! » بين المللي معرفی داشته است.

2 ـ سالگرد تولد مونتاين Michel de Montaigne »:ـ بتاریخ 2 مارچ سال 1533 میلادی : سالروزمونتان فيلسوف و نويسنده دوران رنسانس فرانسه است كه در 1533 متولد و در1592 درگذشت، وي احتمالا نخستين متفكري است كه روش جامعي براي بررسي و مطالعه انسان به دست داده ، از اين قرار : شناخت طبيعت بشر ، شناخت عادات بشر ، شناخت عقايد بشر ، وشناخت استعدادهاي بشر،اين فيلسوف مخالف پژوهش صرفا كتابي است و مي گويد كه در جستجوي حقيقت بايد هم سفر كرد و هم كتاب خواند و انديشه كرد به نظر او محقق بايد از ترديد خارج نشود تا حقيقت را به دست آورد، وي كه درپوهنتون یا دانشگاه" تولوز" تحصيل كرده بود مي گويد: خدا استعداد را در انسان به وديعت نهاده است و براي نهايت استفاده از استعدادها ، بايد افق باز باشد و مانع بر سر راه شكوفا شدن استعداد نباشد،كساني كه بر سر راه استعدادها، سد و مانع به وجود مي آورند عملا بر ضد جامعه اقدام مي كنند و .... وي كه تاكيد بر ساده نويسي و حتي بكار بردن زبان محاوره كوچه و بازار در نوشتن مزالب را دارد نوشته است : روزي كه به جاي شاهزادگان ، «جامعه» مشوق استعدادها شود بشريت به اوج سعادت خواهد رسيد.

3ـ بوداپست به تصرف قواي عثماني درآمد:- بتاریخ 2 مارچ سال1525ميلادي: بوداپست پايتخت هُنگري يا مجارستان كنوني دراثناي جنگهاي سلطان سليمان خان قانوتي امپراتور معروف عثماني به تصرف قواي عثماني درآمد، امپراتور عثماني كه با صدهزارسپاهي به هُنگري حمله كرده بود درجنگي بنام موهاك اين كشور را شكست داد و بدين ترتيب مرزهاي امپراتوري عثماني تا دروازه‎هاي وين كشيده شد.

4 کشف خاصيت تشعشع راديو اكتيويت:ـ بتاریخ 2 مارچ سال1896ميلادي: خاصيت تشعشع راديو اكتيويته را« هانري بِكرل» فيزيكدان معروف كشف كرد،« بكرل» پس از مشاهده تصويري كه« رونتگن» به كمك اشعه ايكس برداشته بود درصدد كشف موادي برآمد كه تحت تأثيرنورساده، اشعه ايكس صادر كنند، تا اینکه وي بعدها اين خاصيت را دراورانيوم مشاهده كرد.

 5ـ  خون به خاطر نفت ؛ نه :ـ  بتاریخ 2 مارچ سال 2003 میلادی : « جورج ويل» مفسر قديمي و محافظه كار ( جمهوريخواه ) امريكايي در تفسير هفتگي خود كه يكشنبه دوم مارچ 2003 از شبكه « اي بي سي » پخش شد گفت : تظاهرات جاري ضد جنگ احتمالي باعراق داراي شعار ضمني واحدي است و آن اين است كه نبايد به خاطر نفت ، خون ريخته شود، وي گفت كه نفت نبايد مانند سابق انگيزه سياست قرار گيرد، مصرف جنگ باعراق و مرمت خرابي هاي ناشي از جنگ به نفت عراق نمي ارزد، نفت ، نفت است و اگر ما بخواهيم به خاطر نفت بجنگيم ، آسانتر و ارزانتر است كه كانادا و مكزيك ــ دو همسايه نفتخيزمان را به جاي عراق مورد حمله قرار دهيم و يا اين كه ونزوئلا را كه تامين كننده عمده نفت مصرفي ماست اشغال نظامي كنيم، به اين ترتيب « جورج ويل » هم كه صداي محافظه كاران امريكا خوانده مي شود به صف مخالفان جنگ با عراق كه به مثابه لانه زنبورهاست كه نبايد بدون احتياط به آن نزديك شد پيوست.

= = = = = = =  ==

روز شمار، سوم مارچ

1 ـ نخستين حركت نظامي هيتلر:ـ بتاریخ 3 مارچ سال 1936 میلادی: يك سال پس از برقراري مجدد نظام وظيفه اجباري در المان ، هيتلر در اين روز از مارچ سال 1936 به قطعات يك لشكر پياده الماني دستور داد كه وارد منطقه غير نظامي «راينلند» شوند و نشان دهند كه الماني ها حاكم بر وطن خود هستند و قراردادهاي تحميلي « ورساي » و « لوكارنو » را دير زماني است كه پاره كرده اند، هيتلر هفتم مارچ به پارلمان رايش ( المان ) رفت و نمايندگان را كه عمومأ از اعضاي حزب ناسيونال سوسياليست ( نازي ) او بودند توجيه كرد و گفت كه همسايگان المان بارديگر به هم برضد المان نزديك مي شوند و ما نمي توانيم ساكت بنشينيم، ما بايد حقوق و شئون برابر با قدرتهاي ديگر داشته باشيم و اين را كسي به ما نمي دهد بايد خودمان آن را به دست آوريم ، هيتلر گفت كه از اين لحظه المان را مقيد به رعايت هيچ يك از قراردادهاي منعقده بعد از جنگ جهاني اول نمي داند،همان روز دولت فرانسه باا نگلستان تماس گرفت ، ولي« انتوني ايدن» وزير خارجه انگلستان تنها به محكوم كردن لفظي عمل هيتلر بسنده كرد و اين عمل بر جرات هيتلر افزود، ازتماس صدراعظم فرانسه با استالين هم چيزي عايد نشد، نهم مارچ دولت انگلستان اعلام داشت كه در شرايط موجود نمي تواند به فرانسه كمك نظامي برساند تا هيتلر را با زور وادار به رعايت قراداد « لوكارنو » كند و به اين وسيله فرانسه را كاملا مايوس كرد، در همين روز هيتلر در يك اجتماع سيصد هزارنفري در مونيخ گفت كه " تاريخ " بعدا در باره اين اقدام او قضاوت خواهد كرد

2ـ کشف واکسن فلج اطفال:- بتاریخ 3 مارچ سال1993ميلادي: پروفیسور« آلبرت سايبين» كاشف واكسن فلج اطفال در86 سالگي درگذشت، پروفیسور سايبين درپولند متولد شد و تحصيلاتش را دررشته طب درامريكا به پايان رساند و سه سال درزمينه بيماري فلج اطفال مطالعه و تحقيق كرد، دكتورسايبين دراين زمان پاتولوژي جراحي و طب داخلي را نيزتحصيل كرد و سرانجام موفق به تهيه واكسن فلج اطفال شد و شهرت جهاني بدست آورد.

3 ـ تولد مخترع تیلفون :- بتاریخ 3 مارچ سال1847ميلادي: «الكساندرگراهام بِل» مخترع تیلفون و ازپيشگامان تسهيل ارتباطات سريع بدنيا آمد،« بل » درادامه تحقيقات پدرخود روش تعليم و تربيت ناشنوايان را اصلاح كرد و براي انتقال گفتاربا امواج الكتريكي سالها كوشيد، بدين ترتيب درسال 1876ميلادي تیلفون را اختراع كرد.

4- قرار داد پایان جنگ روسیه و عثمانی :ـ بتاریخ 3 مارچ سال 1878 میلادی: برغم مخالفت انگلستان ، قرار داد پايان جنگ روسيه و عثماني معروف به پيمان " سن استفانو " ميان دو دولت امضاء شد، روسيه از اين جنگ كه تا دروازه هاي" استانبول" گسترش يافته بود ، دو هدف داشت ؛ يكي اجبار كردن عثماني به تاييد استقلال "صربستان ، مونته نگرو ، مقدونيه و بلغارستان" بود كه اكثريت جمعيت اين منطقه "اسلاو" و همنژاد روسها هستند و ديگري بسط نفوذ خود از طريق اين اسلاوها ( اسلاوهاي جنوبي ) تا مديترانه بود، که انگلستان رقيب قديمي روسيه مايل به اين امر نبود ، مخصوصا نمي خواست كه بلغارستان به درياي سياه و درياي" اژه " راه پيدا كند، با اين كه انگلستان براي ادامه جنگ با روسيه به كمك عثماني كشتي جنگي فرستاده بود و اين كشتي ها به تنگه « بسفور » (استانبول) رسيده بودند ، سران عثماني ترجيح دادند كه با روسيه سازش كنند ، زيرا مي دانستند كه انگلستان تنها به منافع خودش مي انديشد،عثماني با امضاي پيمان " سن استفانو " روسيه و انگلستان را در برابر يكديگر قرار داد، سياست المان در آن زمان بر اين مدار بود كه ميان قدرتهاي اروپايي به جاي معارضه سازش بر قرار باشد ، لذا كنگره برلین را براي حل اختلاف اروپائيان در قبال ساير سرزمين ها و ازجمله رفع بحران تازه روابط انگلستان و روسيه و ايجاد تفاهم ميان قدرتهاي اروپاي در 13 جولای سال 1878 تشكيل داد .

 در اين كنگره بود كه تمامي قفقاز به روسيه ، بوسني ــ هرزگوين به اتريش وقبرس به انگلستان داده شد،همچنين قرارشد كه بلغارستان ، مقدونيه و آلباني با حفظ استقلال خود ؛ اسما ( تشريفاتي ) جزيي ازامپراتوري عثماني به شمار آيند، در کنگره برلین ديسراييلي نخست وزير يهودي انگلستان از فرصت استفاده كرد و انديشه روسيه از ايجاد يك اتحاديه سراسري « پان اسلاو » از خاوردور تا درياي" آدرياتيك" را افشاء كرد،اما اين افشا گري با مداخله« بيسمارك» به حمايت از روسيه به جايي نرسيد،انگلستان به تحريكات خود در خارج از جلسات كنگره ادامه داد و صربستان و بلغارستان را به جان هم انداخت و هنگامي كه روسيه براي پايان دادن به جنگ اين دو كشور همسايه به ميانجیگري پرداخت انگلستان نيز وارد مذاكرات شد كه از سوم مارچ1886میلادی در" بوخارست" آغاز گرديده بود،مذاكرات بوخارست موفق به برقراراي صلح ميان صربها و بلغارها شد ولي ، ديگر انگلستان از منطقه بالكان خارج نشد و اثر انگشتش همه جا در رويدادهاي بعدي بالكان مشاهده مي شد.

= = = = = = = = ==

روز شمار، چهارم مارچ

1 ـ مقدمه فرضيه دمكراسي :ـ بتاریخ 4 مارچ سال1915 میلادی: پرفسور« رابرت دال R. Dahl» كه از دمكراسي نويسان رديف اول قرن 20 است و در 1915 به دنيا آمده است كتاب معروف خود (" مقدمه فرضيه دمكراسي " را چهارم مارچ سال 1956 منتشر ساخت، كتابهاي مهم ديگر او " چه كسي بايد حكومت كند منتشره در1961 " ، " دمكراسي و انتقادهايي كه به آن وارد آمده است منتشره در سال 1989" و " درباره دمكراسي منتشره در سال1998 میلادی ") هستند، ساير آثار اين انديشمند امريكايي عبارتند از:(" پالي راكي " ، " دمكراتيك پاليتيكز" ، و ....) پرفسور« رابرت دال» كه كار تدريس دمكراسي را از 1946 آغاز كرد عقيده دارد كه ميان واقعيت هاي دمكراسي و ايده آلهاي آن فرسنگها فاصله است، او مي گويد كه دمكراسي پس از نزديك به 25 قرن هنوز ــ جز در كشورهاي كوچك اروپايي و احتمالا كاستاريكا ــ فرضيه است و تا مسئله مشاركت در آن به طور كامل حل نشود به صورت فرضيه باقي خواهد ماند، حتي دولتهايي كه خود را پاسداردمكراسي معرفي مي كنند برنامه جامعي براي آموزش دمكراسي به مردم ندارند .

    دمكراسي بايد تدريس و تجربه شود تا مردم آن را از ضروريات زندگاني به حساب آورند، به عقيده« رابرت دال»، دمكراسي از تعديل توزيع درآمد نمي تواند جدا باشد و از مردمي كه همه حواسشان معطوف به تامين حد اقل معيشت است و يا مردمي كه رسانه هاي عمومي مستقل ( حرفه اي ) ندارند نمي توان انتظار مشاركت واقعي در دمكراسي را داشت، نامزدي هرچند شايسته ، مردمدوست و مناسب ، وقتي كه وسيله تبليغ در اختيار نداشته باشد و مردم او وانديشه ها و كارهايش را نشناسند شكست مي خورد، گذشته نشان داد نظامهاي كه واژه دمكراتيك را يدك مي كشيدند به قدري گرفتار بورو كراسي پيچيده خود و فاصله هيات حاكمه از مردم شده بودند كه در اين جوامع شنيدن كلمه دمكراسي براي مردم مشمئز كننده شده بود، به زعم« رابرت دال» ، كشوري را كه در آن اكثريت به عقايد و نظرات اقليت توجه نكند نمي توان دمكراتيك ناميد، جامعه اي مي تواند خود را دمكراتيك بنامد كه فرهنگ دمكراسي در آن عموميت يافته و قسمتي از زندگي روز مره مردم شده باشد، او مي گويد كه نبايد گفت كاپيتاليسم مترادف با دمكراسي است ، زيرا كاپيتاليسم اگر كنترل نشود در جامعه ايجاد نا برابري مي كند و مردم را از دمكراسي متنفر و دست كم نسبت به آن بي اعتنا مي كند و در اينجا ست كه آمادگي براي قبول ديكتاتوري زياد مي شود زيرا كه اكثريت مردم ذاتا خواهان ثبات و نظم هستند.

2 ـ اعتصاب دوماهه كارگران معادن زغال سنگ امریکا :ـ بتاریخ 4 مارچ سال 1950میلادی : كارگران اعتصابي زغال سنگ امريكا پس از دو ماه به اعتصاب خود كه در فصل سرما صورت گرفته بود پايان دادند، در طول اعتصاب ، مداخله ارتش و تهديدهاي ديگر نتوانست اين كارگران و اتحاديه هاي آنان را كه خواهان دستمزد بالاتر و مزاياي رفاهي بيشتر بودند وادار به شكستن اعتصاب كند، اين اعتصاب به صنايع امريكا زيان فراوان وارد ساخت، اين كارگران پس از موافقت با قسمتي از درخواستهايشان از پنجم مارچ سال 1950 میلادی به معادن باز گشتند .

3ـ  قیام مجارستان :ـ بتاریخ 4 مارچ چهارم سال1848ميلادي: قيامهاي آزاديخواهان مجاربرضدّ دولت اتريش آغازشد، سياست ارتجاعي و استبدادي« قرنيخ» موجب بروزانقلابهاي سال1848ميلادي دراكثرنقاط غيرالماني امپراتوري اتريش ازجمله مجارستان شده بود، دراپریل 1849ميلادي فعاليت انقلابيون مجاربه اوج خود رسيد و با وجود تهديد دولت مركزي به حمله نظامي، آنان همچنان فعاليت خود را ادامه دادند، سرانجام اتريش با كمك روسيه انقلاب را سركوب كرد و انقلابيون به اهداف خود دست نيافتند.

4ـ تولد ويليام تامسون بتاریخ 4 مارچ سال1824ميلادي: « لُرد كِلوين» رياضيدان و فيزيكدان انگليسي بدنيا آمد، ويليام تامسون مشهوربه لرد كلوين تحقيقات جامعي درمبحث حرارت و برق انجام داد و درانتقال پيام با سيمهاي زيردريايي اصلاحاتي به عمل آورد، اين دانشمند انگليسي سرانجام تلگراف زيردريايي را كشف كرد، امروزه درجه بندي سنجش دما و حرارت، بنام اين دانشمند" درجه بندي كلوين "نامگذاري شده است.

= = = = = = = ==

روز شمار، پنجم مارچ

1 ـ فوت دو مورخ(هيپوليته تاين ـ لودويگ كيده):ـ بتاریخ 5 مارچ: در دوسال مختلف دو مورخ ــ فيلسوف در گذشتند؛ هيپوليته تاين فرانسوي در سال 1893 در 64 سالگي و لودويگ كيده الماني در 1941میلادی، كتاب مورخ المانی « كيده» كه در 23 مارچ سال  1858 میلادی به دنيا آمده بود تحت عنوان « ديوانگي هاي امپراتور » برنده جايزه نوبل شد، وي در اين كتاب هوسهاي ظالمانه« گاليكولا» امپراتور روم را برنگاشته و حق داده است كه بر ضد حاكم ظالم قيام شود، وي در كتاب ديگرش ثابت كرده است كه پس از هر جنگ ، مردم منفي گرا مي شوند كه منفي گرائي باعث عقب ماندن انسان مي شود، وي افتادن فاصله ميان مردم و دولت را كه باعث بي تفاوتي مردم مي شود خطرناك خوانده است زيرا باعث مي شود كه هر حبابي را عامل نجات خود بدانند و با چشم بسته به هركس كه با دولت مخالفت كند به پيوندند و خود را از چاله به چاه بيافكنند

2ـ تولد مبتکر نقشه های جهان:ـ بتاریخ 5 مارچ سال1512ميلادي: « مِركاتور» جغرافيدان بلجیمی و مبتكر"نقشه‎هاي جهان نما" متولد شد، روش «مركاتور»استفاده ازتصويراستوانه‎اي بود، امروزه بيشترنقشه‏‏‎هاي جغرافيايي طبق اصول تصوير«مركاتور» ترسيم مي‎شوند.

3ـ در گذشت«الكساندرولتا» فيزيكدان بتاریخ 5 مارچ  سال1827ميلادي: « الكساندرولتا» فيزيكدان برجسته ايتاليايي درگذشت، ولتا درپايان تحصيلات خود به تحقيقات علمي پرداخت اما بعد ازشروع تدريس دردانشگاه اين فعاليت را بطورجدي دنبال كرد، ولتا دراين دوره ازحيات علمي خود "كوندانسور و الكترومتر" را ساخت و مدتي بعد" پيل الكتريكي" را اختراع كرد كه بنام خود او به" پيل ولتا " مشهوراست، درحال حاضرواحد" جريان برق" نيز بنام او ولتا خوانده مي‎شود.

 از راست به چپ: استالين در اواخر دهه چهارم  ، در اواخر دهه سوم ، و در اواخر دهه اول قرن 20    اعلام درگذشت استالین :ـ بتاریخ 5 مارچ سال 1953 میلادی : «جوزف استالين» ربع قرن رهبر بلامنازع اتحاد شوروي ساعت 9 بعد از ظهر پنجم مارچ سال 1953 ( مصادف با 14 حوت 1331حورشیدی ) پس از چهار روز اغماء درگذشت و فصلي از تاريخ به پايان رسيد استالین به گرجستان در سال   1879 میلادی ،  به دنیا آمد،نام اصلی او«  ژوکاشولی» است ، وی پیش از آنکه به سمت منشی عمومی حزب بلشویک روسیه برسد در جنگ های بسیاری علیه حکومت" تزاری" شرکت کرد و با « والادیمیز ایلیچ ـ لنین» همکاری نزدیکی داشت، وی مدتی نیز منشی بلشویک های گرجستان بود تا اینکه بعد از« لنین» قدرت را در دست گرفت  و مدت درازی هم بر کشور پهناور روسیه حکومت کرد،استالین در سال 1923 میلادی روسیه را به" اتحاد جماهیر شوروی" تغییر نام داد، « استالین» نقش موثری در شکست المان در جنگ جهانی دوم داشت درمارچ سال2003 میلادی در روسيه به مناسبت پنجاهمين سال در گذشت استالين نمايشگاهي تحت عنوان "استالين، يك مرد و يك سمبل " آغاز بكار كرده بود كه با گفت و شنود با مردمي كه از آن ديدن مي كردند مي شد نظر روسها را درباره وي به دست آورد.

    "اسوسييتدپرس" خبرگزاري روزنامه امريكا در گزارش چهارم مارچ خود از مسكو از قدرداني روسها نسبت به« استالين» و وفاداري به او ابراز تعجب كرده و نوشته است كه روسها هنوز استالين را « رفيق استالين » مي خوانند، طبق اين گزارش روسها پس از ورود به اين نمايشگاه ، نخست سراغ مداركي مي روند كه وضعيت مزاجي« استالين» در چهار روز آخر عمر او را نشان مي دهد تا مطمئن شوند كه مرگ او بر اثر توطئه مخالفانش نبوده است، « يوري پلي ياكف » مورخ روس و عضو آكادمي علوم روسيه هم از علاقه مندي روسها به« استالين» كه رفاه برابر برايشان تامين كرد ، آنان را در جنگ جهاني دوم به پيروزي رساند و يكي از دو ابر قدرت جهان وکشور صنعتي و داراي سلاحهاي هسته اي ساخت ابراز شگفتي كرده است .

   «ناتاليا وكشينا» يكي از بازديدكنندگان نمايشگاه به" اسوسييتدپرس" گفته است كه روسيه به رهبري چون« استالين» كه اين كشور را از زير ويرانه ها بالا كشيد نياز دارد،«الكسي فدياكين» محصل27 ساله دراين زمينه اطهار داشته كه:« استالين» سمبل يك ملت سالم بود،اسوسييتدپرس" در همان گزارش نوشته است كه نتيجه يك سنجش افكار در روسيه نشان مي دهد 37 در صد روسها معتقدند كه« استالين» بيش از هر رهبر ديگر به روسيه خدمت كرد ، حال آن كه مخالفان اين نظر تنها 29 در صد بودند، اين خبر گزاري سپس نتيجه گيري كرده است كه دوران بي قانوني (چاپيدن و غارت اموال عمومي ) ، اقتصاد غير مطمئن و خروج روسيه ازجایگاه ابر قدرتها باعث شده است كه روسها متوجه گذشته خود شوند و روي كار آمدن« پوتين » به همين دليل بوده است

5 ـ پيدايش سيگار:ـ بتاریخ 5 مارچ سال 1558میلادی : فرانسيسكو فرناندز« توتوني » را كه ازکیوبا به اروپا آورده بود به صورت" سيگار" به اروپاييان معرفي كرد، قبلا" توتون" را در چپق مصرف مي كردند، " توتون" از گياهان بومي قاره امريكاست كه « كريستف كلمب » در سفر اول خود به اين قاره در سال 1492 میلادی در کیوبا متوجه آن شد و ديد كه بوميان دود برگهاي خشك شده آن را استنشاق مي كنند و نوعي حالت انبساط به آنان دست مي دهد كه اين گياه نخست به اروپا و سپس به ساير نقاط منتقل شد كه" سازمان جهاني صحی" سیگار را قاتل شماره يك انسان و عامل بيماري هاي صعب العلاج از جمله سرطان اعلام كرده است.

= = = = = = = = =

روز شمار ششم ماه مارچ

1ـ نخستین دولت کمونیستی در رومانیا:ـ بتاریخ 6 مارچ سال1945ميلادي: نخستين دولت كمونيستي در" رومانیا " تشكيل شد، اين كشور درجنگ جهاني دوم به نفع المان وارد جنگ شد، اما پس ازحمله قوای نظامی شوروي سابق به متفقين پيوست و عاقبت دولت كمونيستي دراين كشورروي كارآمد،اين كشور ازسال1987ميلادي با ناآرامي‎هاي سياسي- اجتماعي روبرو شد، درهمين زمان« يان ايلي يِسكو» جبهه نجات ميهن را رهبري كرد و درانتخابات 1990ميلادي برياست جمهوري" رومانیا" دست يافت سرانجام درهمين سال رژيم كمونيستي دررومانیا برچيده شد.

به استقلال رسيدن کشور" غنا " بتاریخ 6 مارچ سال1957ميلادي: كشور" غنا "، با تلاش دكتر« قوام نكرومه» به استقلال رسيد، اين سرزمين بواسطه منابع غني ثروت به ساحل طلا شهرت داشت و همواره مورد تجاوز قدرتهاي استعماري بود، درقرن 19ميلادي مردم مبارزاين كشور براي كسب استقلال سرزمينشان قيام كردند و بعد ازخودمختاري داخلي، انتخابات عمومي درغنا برگزارشد و« قوام نكرومه» به نخست وزيري رسيد، درسال1957ميلادي سرزمين حاصلخيز" غنا " به استقلال رسيد.

3 ـ تولد حَلَبي تاریخ دان :ـ بتاریخ 6 مارچ سال1145ميلادي: « يوسُف بن رافع بهاءُ‌ الدّين حَلَبي» ازتاريخ نگاران مسلمان در" موصل" متولد شد، او مدتي به عنوان معلم كمك کننده درنظاميه بغداد تدريس مي‎كرد،« حَلَبي» چند سال بعد راهي سفرحج شد و هنگام بازگشت دردمشق مورد ملاطفت صلاحُ الدّين ايوبي قرارگرفت و به عنوان قاضي بيت المقدس مشغول كارشد، حلبي مدتي بعد ازوفات صلاحُ الدّين ايوبي به شهرحلب بازگشت و دو مدرسه دراين شهردايركرد و به تدريس درآنها پرداخت، «اَلنَّوادِرُ السُّلطانيّه» ازتأليفات حلبي است.

4 ـ ختم جنگهای 13 ساله در اروپا:ـ  بتاریخ 6 مارچ سال1714ميلادي: جنگهاي 13ساله ميان فرانسه و هسپانيا ازيك طرف و دُوَل عضو اتحاديه كبيرلاهه يعني ( انگلستان، هالند و المان ) ازطرف ديگرپايان يافت، جنگهاي13ساله به تحريك انگليس آغازشد و درپايان هزاران تن ازهردو طرف جان خود را ازدست دادند و سرانجام فرانسويها و هسپانيائيها مغلوب اين جنگها بودند.

5 ـ  عمرخيام وتنظيم تقويم خورشيدي:ـ بتاریخ 6 مارچ سال 1079 میلادی ( 15 حوت 457 خورشیدی ) : تقويم هجري خورشيدي كه مورد استفاده ما افغانان و مخصوصأ ایرانیان است ،  توسط خواجه امام، حجة‌الحق، حکیم ابوالفتاح (یا ابوحفص) عمر بن ابراهیم مشهور به خیام (یا خیامی) نیشابوری، فیلسوف و ریاضی دان و منجم و شاعر در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری است، تكميل شد كه به تقويم جلالي معروف گرديده است ، زيرا كه در زمان حكومت جلال الدين ملكشاه سلجوقي تنظيم شده بود، اين تقويم دقيق تر از تقويم ميلادي است، زيرا كه عدم دقت آن هر 3770 سال يك روز است و تقويم ميلادي هر3330 سال، عمر خیام مولد و منشا و اصل او نیشابور بود، ملکشاه به وی احترام می‌گذاشت، ولی رابطه سنجر با او خوب نبود، زیرا سنجر در کودکی مبتلا به آبله شده بود و خیام نزد او رفت و بیرون آمد، وزیر مجیرالدوله ازخیام پرسید: " او را چگونه یافتی و به چه چیز علاجش کردی؟" امام گفت: " این کودک مخوف است " خادم حبشی این سخن بشنید و به سنجررسانید، چون وی از آبله برست، بغض امام در دل گرفت.

    خیام در ترتیب رصد ملکشاهی و اصلاح تقویم همکاری داشت ، وفات او بین 506 و 530 هجری قمری اتفاق افتاده، خیام اشعاری به فارسی (پارسی) و تازی و کتاب‌هایی به هر دو زبان دارد، از جمله رباعیات او مشهور جهان است، از آثار او در ریاضی جبر و مقابله، رساله فی شرح ما اشکال من مصادرات کتاب اقلیدس، رسالة فی الاحتیال لمعرفة مقداری الذهب و الفضة فی جسم مرکب منهما، لوازم الامکنة را باید نام برد.

عمر خيام نه تنها یک رياضي دان و آگاه از علم هيات ( فضا - ستارگان) بود بلكه در فلسفه ، طب و شعر نيز شهرت جهاني دارد و رباعيات او كه در سال 1839 به انگليسي ترجمه شده هنوز هر سال تجديد چاپ مي شود، آثار ديگر او از جمله « نوروز نامه » و « رساله در وجود» معروفند، عمر خيام با همه علاقه اي به زادگاهش نيشابور داشت؛ در طول حيات خود چند سفر تحقيقاتي اصفهان ، سمرقند ، بخارا و ري كرده بود، وي با اين که به كار ديواني( دولتي ) علاقه نداشت ، دعوت شاه وقت را براي ساختن رصدخانه ري پذيرفت

برخی از رباعیات خیام:

اسـرار ازل را نـه تـو دانـی و نه من.......... وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو........... چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من

یا
آنـانـکه ز پـیش رفتـه‌انـــد ای ساقی ..........در خاک غرور خفته‌اند ای ساقی
رو باده خور و حقیقت از من بشنو.......... باد است هر آنچه گفته‌اند ای ساقی

یا

عـــمرت تـــا کــی بخـــودپــرســــتی گــذرد ..........یا در پی نیستی و هستی گــذرد
می‌ خور که چنین عمر که غم در پی اوست ..........آن به که بخواب یا بمستی گذرد

 

 آرامگاه مقبره خیام شاعر معروف در جنوب شهر نیشابور، در جوار مقبره امامزاده محمد محروق واقع است

= = = = = = = = =

روز شمار هفتم ماه مارچ

1ـ اولین تجاوز نظامی نازی در قرن 20 :ـ  بتاریخ7مارچ سال1936ميلادي: نيروهاي مسلح المان نازي وارد منطقه خلع سلاح شده" رناني" شدند و بدين ترتيب اولين تجاوزنظامي نيروهاي نازي درقرن 20 ميلادي روي داد، سپاهيان الماني به فرمان« آدلف هيتلر» مقررات ورساي و معاهده" لوكارنو" را زيرپا گذاشتند و به اين منطقه وارد شدند، برطبق معاهدات" ورساي و لوكارنو" منطقه رناني كه مورد اختلاف المان و فرانسه بود بي طرف اعلام شده بود اما نيروهاي الماني اين منطقه را كه عرض آن50 کیلومتر بود دراين روزاشغال كردند.

2ـ کانال سوئز دراختياردولت مصر بتاریخ 7 مارچ سال1957ميلادي : كانال سوئزمعتبرترين ومهمترين معبردريايي شرق قارّه اِفريقا ازمبارزه‏هاي طولاني و پيگيرملت مسلمان مصربارديگرافتتاح شد، درپي ملي شدن كانال سوئزدرسال1956ميلادي به فرمان جمال عبدالناّصر رژيم اشغالگر قدس و قواي انگليس و فرانسه به خاك مصردرشبه جزيره سينا حمله كرد تا خليج عقبه را برروي كشتي هاي رژيم صهيونيستي بازكنند، درپي اين جنگها شبه جزيره سينا به تصرف آنها درآمد ولي با تهديد شوروي سابق و فشارسازمان ملل متحد قواي اشغالگر قدس ازشبه جزيره سينا خارج شدند، ازاين پس كانال سوئز كه درياي مديترانه را به درياي سرخ و درنتيجه اقيانوس هند متصل مي‎كند بطوركامل دراختياردولت مصركه درجنگ پيروزشده بود، قرارگرفت.

3ـ وفات فیلسوف سوریه :ـ بتاریخ 7مارچ سال1975ميلادي: علامه فيلسوف «احمد محمد حيدر»، اديب و مفسرسوري بدرود حيات گفت، او دردامان خانواده‎ا ي با تقوا پرورش يافت و ابتدا ادبيات عرب و تاريخ را فراگرفت و به مدد حافظه قوي خود نهج البلاغه را ازحفظ كرد، احمد حيدرعلاوه برديوان اشعارتأليفاتي چون" النَّغَمُ القُدسي، التَّكوينُ و التَّجَّلي و كِتابُ الخَيرات " دارد كه دربيان فضايل اميرالمؤمنين (ع) است.

  4 ـ روزی که ارسطوح در گذشت :ـ بتاریخ 7 مارچ سال 322 قبل ازمیلاد :  ارسطو فيلسوف يونان باستان كه گفته بود آموزگارش افلاطون را دوست دارد ، ولي « حقيقت » را بيشتر از او ، هفتم مارچ سال322 پپش از ميلاد ( 16 حوت ) درگذشت، وي به سال 384 پيش از ميلاد درشهر بندري ستاگيروس در شمال شبه جزيره يونان به دنيا آمده بود، ارسطو كه نظراتش در باره فلسفه ، منطق ، اخلاقيات ، سياست ، فلسفه طبيعت ، ماوراء طبيعت ، روح و روانشناسي ، و هنر در 25 كتاب جمع آوري و در قرن اول پيش از ميلاد به « روم » انتقال و تكثير شده است از هفده سالگي به" آتن" رفت و 20 سال شاگرد افلاطون بود، پس از فوت افلاطون ، ارسطو حاضر نشد جاي اورا به عنوان رئيس« آكادمي » بگيرد و به « ارناتوس » رفت و مشاور پادشاه اين منطقه شد كه سه سال بعد امپراتوري ايران آرناتوس و نواحي اطراف آن را متصرف شد و ارسطو از آنجا به" مقدونيه" رفت و پادشاه اين سرزمين وي را براي تعلیم و تربیه پسر 13 ساله اش « اسكندر » استخدام كرد، ارسطو با امكاناتي كه پادشاه مقدونيه برايش فراهم آورده بود به تحقيق در باره طبيعت پرداخت و پس از اتمام دوره آموزش اسكندر به" آتن " رفت و در آنجا مکتب « ليسيوم Lyceum » را باز كرد و به تدريس و تحقيق مشغول شد و شاگردش « تئوفراستوس »از بيانات او يادداشت بر مي داشت كه باقي مانده اند.

   پس از در گذشت اسكندر در سال 323 پيش از ميلاد در بابل‌، آتني ها كه از سلطه مقدوني ها راضي نبودند و ارسطو را مورد حمايت اسكندر مي دانستند با او به مخالفت بر خاستند و همان اتهامي را كه قبلا به سقراط وارد ساخته و اورا اعدام كرده بودند ؛ اتهام « بسط بي ايماني ميان جوانان » ، به ارسطو هم وارد آوردند كه به شهري دور دست فرار كرد و طولي نكشيد كه بر اثر بيماري معده در گذشت.

5 ـ نخستين عكاس جهان :ـ بتاریخ 7 مارچ سال1765 میلادی: ژوزف نايپس Joseph niepce نخستين عكاس جهان در فرانسه به دنيا آمد، وي براي اين منظور جعبه اي را ساخته بود كه يك روزنه براي ورود نور در آن تعبيه شده بود، روزنه دريچه متحرك داشت،« ژوزف» در ضلع ديگر جعبه، مقابل اين دريچه به فاصله معين يك قطعه فلز بشقاب مانند قرار مي داد كه رويش لعابي را ماده شيميايي « بيتومن » پوشانده بود، اين ماده كه نسبت به نور حساس بود ، متناسب با نور وارده از روزنه، فلز را سياه مي كرد كه پس از شستن فلز اثر نور به صورت سياهي در آن باقي ماند كه هماتا عكس اشياء بود، « ژوزف» نخستين عكس را در سال 1827 ميلادي از پشت پنجره اطاق خود درپاريس كه در طبقه دوم ساختمان قرار داشت برداشت كه در كتابهاي " تاريخچه عكاسي " عنوان آن را " منظره اي از پنجره " اند گذاشتند، اين نخستين عكس ثابت و با دوامي است كه در جهان برداشته شده است، ژوزف براي برداشتن اين عكس هشت ساعت وقت صرف كرد، پس از او« لوئي داگر» فرانسوي و تالبوت انگليسي به تكميل فن عكاسي همت گماشتند.

= = = = = = = = =

روز شمار، هشتم مارچ

 روز همبستگی زنان  بتاریخ 8 مارچ سال 1857 میلادی : سنت های پایه گذاری وعلل پیدایش هشتم مارچ  دلایل بسیاری ذکر کرده اند که از آن جمله می توان از تظاهرات کارگران زن در نیویارک در سال 58 و1857 میلادی اعتصاب زنان کارگر کارخانه های" توتون و بافندگی" مانهاتن در سال 1908 میلادی، اعتصاب بیست هزار نفری زنان پیراهن دوز در سال 1909میلادی نام برد، اما بنا به شواهد بسیار این روز باید به مناسبت تظاهرات هشتم مارچ سال 1908 میلادی پایه گذاری شده باشد، در آخرین یکشنبه ماه فبروری این سال تبلیغات وسیعی برای حق شرکت زنان در انتخابات آغاز شد و در سال 1909 میلادی در همه شهرهای امریکا از اقیانوس آرام تا اقیانوس اطلس این روز را جشن گرفتند، در سال 1910 میلادی در جریان کنفرانس زنان سوسیالیست در شهر کوپن هاکن مرکز کشور دنمارک، پیشنهاد« کلارا زکین»  یکی از رهبران برجسته جنبش کارگری المان، در مورد اعلام روز هشتم مارچ به عنوان روز بین المللی زنان به تصویب رسید، از آن پس زنان سراسر جهان هر سال در این روز با بر پایی اجتماعات و گردهمایی ها پیوند خویش را برای مبارزه در راه احقاق حقوق حقه خویش مستحکم می کنند و با آگاهی و بیداری پیگیرانه در این راه گام بر می دارند، هشتم مارچ روز جهانی زن، روز بسیج زنان برای رسیدن به اهداف عالی زندگی، روز همبستگی زنان، روز تجمع قوا برای آغاز سالی پر از گذشت و فداکاری و روزی است که زنان سراسر جهان با بانگ بلند اعلام می کنند که آنان نیز در راه تحقق اهداف والای بشریت در راه ایجاد جهانی فارغ از ظلم و زور و تزویر برای احقاق حقوق حقه خویش در میدان وحدت و همگرایی با مردان یکجا مبارزه میکنند.

    روز جهانی زن فرصتی است تا قشر میلیونی زنان در سراسر جهان با آگاهی از نیرو و خلاقیت شگرف خود در صحنه های مختلف زندگی اجتماعی با جمع بندی مبارزات گذشته و برنامه ریزی برای آینده ای پر بار، بیدار تر از پیش سدها را بشکند و راه به جلو بگشاید، در این روز زنان سراسر جهان با حرفه ها و نژادهای مختلف، با احساس پیوندی عمیق و استوار میان خود در یک صف واحد می ایستند و پیمان می بندند که برای رهایی از بندها و کسب آزادی و برابری حقوق انسانی از پا ننشینند،اکنون تقریباً در همه کشورهای جهان و منجمله کشور عزیز مان افغانستان روز هشتم مارچ را به عنوان روز زن گرامی می دارند در بعضی کشورها آن را جشن می گیرند در برخی دیگر این روز فرصتی است برای نتیجه گیری از کارهای گذشته.

2ـ در گذشت سید جمال الدین افغانی:ـ بتاریخ 8 مارچ 1897 میلادی ( 18حوت سال1275هجري شمسي):« سيد جمال الدين اسدآبادي »حكيم، فيلسوف و آزاديخواه جهان اسلام درگذشت، سيد جمال درجواني  به هند رفت و اين آغازسفرطولاني او به سرزمينهاي اسلامي و مبارزه با استعماربود، سيد جمال درمصربا شيخ محمد عبده به ترويج افكاراسلامي پرداخت و براي اين كار «هفته نامه عُروَةُ الوُثقي» را منتشركرد، اين روزنامه پس از18شماره توقيف شد، سيد جمالُ الدّين افغانی را مظهرانديشه اتحاد اسلام خوانده‎ اند.

3 ـ مردي كه سوسياليستهاي المان را متحد كرد:ـ بتاریخ 8 مارچ سال 1875میلادی: تلاشهاي سوسياليستهاي المان به ويژه « اوگوست ببل August Bebel» انديشمند الماني براي ايجاد يك حزب واحد در اين روز در مارچ 1875 به نتيجه رسيد و اعلام شد كه در ماه می( دو ماه بعد ) كنگره سوسياليستهاي المان براي تصويب اساسنامه و مرامنامه حزب واحد تشكيل خواهد شد، تامين وحدت المان به ابتکار بيسمارک ، و تسريع صنعتي شدن اين كشور فرصت مناسبي به « ببل » و همفكرانش داده بود تا حزب واحد سوسياليست را تاسيس كنند.

   « ببل » از ادغام افكار كارل ماركس و فرديناند لاسال ، ايدئولوژي « سوسيال دمكرات » المان را تنظيم كرد كه همچنان باقي مانده و الگوي سوسيال دمكراسي در سراسر جهان شده است،حزب واحدي كه درماه می سال 1875میلادی در المان تحت عنوان سوسيا ليست به وجود آمد مادر همين حزب سوسيال دمكرات امروز است، براي مثال: « ببل » در مرامنامه تازه ( ايدئولوژي) حزب سوسياليست براي رسيدن به آرزوي مالكيت جامعه بر منابع توليد ، عقيده ماركس را كه مبني بر نابودي نظام موجود از طريق انقلاب و سپس ديكتاتوري پرولتاريا ست رها كرد و از عقيده لاسال استفاده كرد كه رسيدن به اين هدف را تدريجي و از طريق اكثريت يافتن سوسياليست ها در پارلمان و وضع قانون و ناراضي نساختن مخالفان اين عقيده با مجاب و قانع كردن آنان بيان داشته است.

   « ببل » كه طرح او، و همفكرانش در كنگره ماه می سال 1875میلادی به تصويب رسيد و هنوز به قوت خود باقي است براي آغاز كار خواستار : آزادي انتشار نشريه و قطع هرگونه سانسور ، بازنشستگي همگاني براي سالخوردگان ، مستمري براي از كارافتادگان ، آموزش و پرورش عمومي اجباري و رايگان ، درمان همگاني و رايگان ، تعطيل اجباري يك روز در هفته ، منع كار كردن كودكان و نوجوانان ، منع مشاغل سخت و يا خلاف اخلاق براي بانوان ، تعديل دستمزد و مشاركت كار كنان در درآمد كار گاه ، وصول تنها يك ماليات از مردم و لغو عوارض متعدد موجود ، تعيين مجازات براي اعمال هرگونه تبعيض ، اصلاح نظام قضايي و آسان سازي كار دادگاه و تشكيل هيات هاي متعدد حل اختلاف به جاي بعضي دادگاهها ، تعميم امور رفاهي و تسهيل اعتبارات بانكي براي افراد « خود ــ اشتغال » و ....

    وقوع دو جنگ در نيمه اول قرن 20 كه المان آغازگر هردو بود ، سركوب سوسيال دمكراسي توسط عوامل ناسيونال سوسياليست ( نازي ها ) كه خواهان رقيب نبودند و مشكل وجود دوالمان ــ يكي كمونيست ــ از جمله دلايل تاخير سوسيال دمكراتهاي المان براي رسيدن به هدف نهايي بوده است ، حال آن كه اين ايدئو لوژي در سویدن كه مشكلات كمتري داشته رشد بهتري كرده است.

= = = = = = = ==

روز شمار، نهم مارچ

بد رفتاری سربازان امريکايی درافغانستان : ـ بتاریخ  9 مارچ 2004 ميلادی( 19 حوت 1382 خورشيدی): بی بی سی اظهار داشت: سازمان نظارت بر حقوق بشر که مقر آن در شهر نيويورک است طی گزارشی از نحوه برخورد ارتش امريکا با دستگير شدگان در افغانستان به شدت انتقاد کرده است، در اين گزارش شمار افرادی که از سال ۲۰۰۲ در افغانستان توسط نيروهای امريکايی دستگير شده اند افزون بر يک هزار تن ذکر شده و ادعا شده که با شماری از آنان تا حد مرگ و شکنجه بد رفتاری شده است.

2ـ بالا ترین مرگ مادران در جهان : ـ بتاریخ  9 مارچ 2004 ميلادی( 19 حوت 1382 خورشيدی):   دفتر نمايندگي سازمان ملل متحد در افغانستان " يونيما" اعلام کرد: افغانستان بالاترين مرگ و مير مادران را در سراسر جهان دارا مي باشد ، سيلوا گفت : براساس آمار موجود هم اکنون از هر يکصد هزار زايمان در جهان يکهزار و600 زن جان خود را از دست مي دهد که در ولايت بدخشان از هر يکصد هزار زايمان شش هزار و500 مادر مي ميرد.

3 ـ مرگ يزيدبتاریخ 9 مارچ مطابق 27محرم الحرام سال 64 هجري قمري : لشكر شام به سر كردگي« حصين بن نمير» وارد شهر مكه شد اين لشكر قبل از ورود به اين شهر در كوههاي اطراف آن كه مشرف به خانه ها و مسجد الحرام بوداجتماع كرد وبا تعبيه وسايل جنگي در اين روز به شهر حمله كردند بر اثر اين حملات بنا ي خانه مقدس كعبه دچار آتش سوزي شد و خسارتهاي در خور توجهي به آن واردآمد ، ودر همين اثنا با انتشار خبر مرگ يزيد ، ابن نمير جنگ را رها كرد و به جانب شام بازگشت، هدف اصلي يزيد از اين حمله سركوبي ابن زبير و ديگر كساني بودكه به بيعت با او حاضر نشدند.

4 ـ زاد روز« امریکو و سپوسیو» کاشف امریکا:ـ  بتاریخ 9 مارچ سال 1454 میلادی : «امريكو وسپوسيو Americo Vespuccio» كه قاره غربي به نام او « امريكا » ناميده مي شود، در فلورانس ايتاليا به دنيا آمد و 22 فبروری سال 1512میلادی درگذشت و چهار بار از نيمكره غربي ( امريكا ) ديدن كرد و نقاطي را كه در اين مسافرتها ي دريايي مشاهده كرد بيش از نقاط مورد بازديد «كريستف كلمب» بود، كلمب سفر دريايي به سوي غرب را در سال 1492میلادی آغاز كرده بود و نخستين سفر« امريكو» در سال 1497 آغاز شده بود، هردو براي دولت هسپانيا كار مي كردند و مصرف سفرهاي آنان را آن دولت پرداخت مي كرد، هيچ مقامي براي نيمكره غربي كه پيش از سفر اروپائيان مسكون و در پاره اي نقاط داراي تمدني درخشان بود نام« امريكو وسپوسيو» را پيشنهاد نكرده بود، اين نام را « مارتين والدسيمولر» الماني برقاره غربي نهاد كه كار او ترسيم نقشه هاي جغرافيايي بر پايه اطلاعاتي بود كه دريا نوردان مي دادند، از آنجا كه بيشتر اطلاعات واصله به اين الماني كه بعدا چاپگر نقشه هاي جفرافيايي شد توسط كاركنان كشتي ها و همراهان« امريكو» و خود او داده شده بود براي مشخص ساختن نقشه ها انها را به نام رئيس گروه « امريكو » نوشت كه سرزبانها افتاد و به تدريج قاره غربي " امريكا " خوانده شد و نام دائمي آن قرار گرفته است.

5 ـ گاگارين در لباس فضانوردي زاد روز « يوري گاگارين نخستين فضانورد جهان:ـ بتاریخ 9 مارچ سال 1934 میلادی: يوري الكسيويچ گاگارين، نخستين انساني كه به فضا فرستاده شد و از بالاي جو ، كره زمين را دور زد و به زمين باز گردانده شد 9 مارچ سال 1934 به دنيا آمد، وي كه يك انجنیرنظامی در نيروي هوايي شوروي بود 12 اپریل سال 1961میلادی با سفيه « وستوك ــ 1 » در مدار زمين قرار گرفت و در يك ساعت و 48 دقيقه با سفينه خود كره زمين را دور زد و سپس در قزاقستان به زمين بازگشت و هيجان بزرگي در جهان به وجود آورد و عصر فضانوردي با سفر او آغاز شد،« گاگارين» چهار روز پس از باز گشت از فضا ، مشاهدات خود را براي جهانيان شرح داد، باسفر« گاگارين» به فضا ، شوروي در دانش فضايي و موشكي برتري يافت ، ولي نتوانست از آن استفاده سياسي و نظامي كند،« گاگارين» كه پس از اين سفر شجاعانه كه بيم خطر جان در آن بود از مشاهير جهان شد ، ولي عمري طولاني نكرد و در 27 مارچ سال 1968 میلادی در جريان يك پرواز آزمايشي با طیاره در 34 سالگي كشته شد.

= = = = = = = =

روز شمار، دهم مارچ

1ـ اختراع تیلفون :ـ   بتاریخ  10مارچ سال1876ميلادي:تیلفون اين وسيله مهم ارتباطي را« الكساندرگراهام بِل » امريكايي اختراع كرد، الكساندرگراهام بل، دراين روزنخستين آزمايش و گفتگوي تلفني خود را با دستيارش واتسون با موفّقيت انجام داد، بل براي اختراع تیلفون ازنتايج آزمايشهاي ديگرمخترعان و محققان سود جست، تیلفونهاي امروزي صورت تكامل يافته تیلفون« الكساندرگراهام بِل» است.

2 ـ شکست سپاهیان ایتالیا:ـ بتاریخ 10مارچ سال1986ميلادي: سپاهيان ايتاليايي كه به قصد تصرف حبشه يا اتيوپي به اين سرزمين حمله كرده بودند درناحيه‎اي بنام آدوآ شكست خوردند،ايتاليا درنظرداشت كه پس ازتصرف حبشه، ارتيره و سومالي را به هم متصل كند، دراين جنگ ايتاليا با وجود برخورداري ازسلاحهاي مجهز درمقابل مدافعان حبشي با شكست مواجه شد، درمنابع شماركشته شدگان ايتاليا را بيش از10000تن ذكركرده‎اند.

 3ـ نخستین پرواز بعد از جنگ جهانی دوم:ـ بتاریخ 10مارچ 1990ميلادي: نخستين بار، پس ازجنگ جهاني دوم يك طیاره متعلق به شركت المان غربي « لوفت هانزا» بطورمستقيم به المان شرقي پروازكرد، تا قبل ازاين تاريخ طیاره هاي المان غربي مجبوربودند براي پروازبه المان شرقي ازآسمان چك و اسلواكي استفاده كنند؛ و پرواز ازخط مستقيم بين دو المان درانحصارشركتهاي طیارات امريكا، فرانسه و انگلستان بوده؛ اين پروازمستقيم ازشهرفرانكفورت به لايپزيك انجام گرفت.

 4ـ تولد بیسمارک صدراعظم المان:ـ بتاریخ 10مارچ سال1815ميلادي: بيسمارك معروف به صدراعظم آهنين المان بدنيا آمد، بيسمارك درخانواده‎اي آشنا به امورسياسي بزرگ شد و درزمان ويلهلم اول به نخست وزيري المان رسيد، او با تسلط برامورداخلي و جنگهاي متعدد با اطريش، فرانسه و انگلستان؛ المان را بااطريش و سپس ايتاليا متحد كرد، بيسمارك بدين ترتيب دراروپا نقش داوري را پيش گرفت و الماني قوي و مقتدررا بنيان گذاشت، بيسمارك با اقدامات اقتصادي مؤثرنفوذ تجارت المان را درمستعمرات سرعت بخشيد.

5 ـ در گذشت خانم « ملينا » قهرمان ملی یونان:ـ بتاریخ 10 مارچ سال 1994میلادی: در تشييع جنازه و مراسم تدفين خانم« ملينا مركوري» وزير فرهنگ يونان كه از بيماري سرطان در گذشته بود بيش از يك ميليون يوناني شركت كردند كه با توجه به جمعيت شهر" آتن" كاري بي سابقه و يك تشويق و دلگرمي براي همه كساني بود كه براي خدمت صادقانه به وطن خود كمر همت مي بندند، اين تشييع جنازه در رديف رويدادهاي تاريخي اروپا مهم ثبت شده است.« ملينا» لقب قهرمان ملي يونان را به دست آورده بود، وي كه يك بازيگر فيلم بود از نوجواني به وطن خود يونان عشق مي ورزيد و با اين كه با شوهرش در امريكا زندگي مي كرد از سال 1967 میلادی كه نظامیان با كودتا بر يونان مسلط شدند در سطح جهان دست به يك مبارزه پيگير بر ضد آنان زد كه هفت سال طول كشيد، وي از شهري به شهر ديگر مي رفت و ضمن برگزاري مصاحبه و جلسات سخنراني ، با گريه و اشك از مقامات و مردم مي خواست كه اجازه ندهند گهواره دمكراسي جهان و زادگاه فلسفه و حق درچنگ چند نظامی فرومايه اسير باشد، پس از بازگشت دمكراسي به يونان از جانب حزب سوسياليست نامزد نمايندگي پارلمان شد و انتخاب گرديد، وي پس از هشت سال عضويت پارلمان تصدي وزارت فرهنگ يونا ن را برعهده و تلاش بسيار كرد كه" آتن "به عنوان پايتخت فرهنگي اروپا شناخته شود،« ملينا» سپس مبارزه وسيعي را براي بازگرداندن اثار باستاني؛ مجسمه ها ، سنگهاي مرمر يونان و... يونان باستان از موزه هاي ساير كشورها به ويژه انگلستان آغاز كرد و در جلسات يونسكو همه مساعي خود را بكار برد تا سرقت و تخريب و حتي بي اعتنايي به ميراث فرهنگي يك ملت كه هويت ملي است به عنوان جرم بين المللي در آيد، « ملينا » كه 18 اکتوبرسال 1923 در" آتن" متولد و در 6 مارچ 1994 در يك بيمارستان نيويورك در گذشت در زندگي هنري خود هم كه پيش از ورود به سياست به‌آن اشتغال داشت موفق بود و ستاره فيلمهاي معروفي چون « يكشنبه ها ، هرگز » و « اتوبوسي به نام هوس » بود.

6 ـ خيانت به امريکا :ـ بتاریخ 10 مارچ سال1949 میلادی: یک خانم امريكايي  بنام «ميلدرد گيلارز» در يك دادگاه فدرال امريكا به جرم خيانت به وطن به 12 سال زندان محكوم شد، جرم اين بانو كه هنگام محاكمه 49 ساله بود اين بود كه در دوران جنگ جهاني دوم ، مدتي گوينده برنامه زبان انگليسي راديو المان ( برلین ) شده بود.

7 ـ انتشار دالر كاغذي :ـ بتاریخ 10 ماچ سال 1862 میلادی: به تصميم دولت فدرال براي نخستين بار در امريكا دالر كاغذي رايج شد، اين پول كه به صورت اسكناسهاي 5 ، 10 ، 20 ، 50 ، 100 ، 500 و 1000 دالری انتشار يافت در ايالات شمالي ( فدراسيون امريكا) در اختيار مردم قرار گرفت و چون جنگ داخلي در جريان و حالت فوق العاده برقرار بود مخالفت زيادي در برابر اين اقدام دولت كه براي تامين مصرف جنگ نياز به پول فراوان داشت و طلاي كافي موجود نبود ابراز نشد، ايالات جنوبي ( كنفدراسيون امريكا ) هم براي خود به انتشار دالر كاغذي دست زدند كه از 50 دالری شروع مي شد، دالر كاغذي پس از جنگ داخلي امريكا كه در 1965میلادی پايان يافت اعتبار خود را از دست نداد و ادامه يافت كه با پايه محاسبات مالي قرار گرفتن آن پس از جنگ جهاني دوم، عامل قدرت امريكا شده است،دولت امريكا بعدأ طلا را از پشتوانه دالر حذف كرد.

8 ـ كارتر،جنگ عراق را عادلانه نمي داند:ـ بتاریخ 10 مارچ سال2003 میلادی: جيمي كارتر رئيس جمهوري پيشين امريكا از حزب دمكرات در اظهار نظر خود كه در شماره يكشنبه ، 9 مارچ 2003 ، نيويورك تايمز به چاپ رسيد گفته است : « حمله يكجانبه نظامي به عراق با ملاك و ضوابط « جنگ عادلانه » همخواني ندارد و اگر صورت گيرد ناقض موازين بين المللي و اصول اديان است، وي گفته است كه دولت بوش هنوز همه راههاي حل مسالمت آميز مسئله طي نكرده است، به اظهار كارتر، اتهامات وارده از سوي دولت بوش به دولت عراق هنوز به ثبوت نرسيده و در وضعيت فعلي قانع كننده نيستند.

= = = = = = = =

 روز شمار، یازدهم مارچ

1 ـ انقلاب روسيه:- بتاریخ 11 مارچ سال1917ميلادي: انقلاب روسيه روي داد و خاندان« رومانوف» درروسيه منقرض شد نابسامانيهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي، استبداد و خفقان و سودجوييهاي كارخانه داران موجبات نارضايتي كارگران و دهقانان روسي را فراهم آورد و اعتراضات پراكنده آنان را به انقلابي سراسري درروسيه بدل ساخت،اما درمقابل اين قيام سراسري مردم روسيه، تزار سياست سركوبي و كشتارآنان را پيشه كرد و اين اقدامات تزارباعث نزديكي اعضاي ميانه رو مجلس با انقلابيون شد، بدين ترتيب انقلابيون دولت موقت تشكيل دادند و نيكلاي دوم آخرين تزارخاندان رومانوف ناچاراستعفا كرد و دوران حكومت اين خاندان درروسيه پايان يافت، گفتني است كه انقلاب روسيه بنا به تقويم روسي به انقلاب اكتبرمعروف است.

در گذشت كاشف پني سيلين: - بتاریخ 11 مارچ سال1955ميلادي: سِرالكساندرفلمينگ، كاشف" پني سيلين" يا همان ماده حياتي قرن20 ميلادي بدرود حيات گفت، او دردانشگاه لندن تحصيل كرد و سپس درهمين مركزعلمي درمقام استاد ميكروب شناس، بتدريس و تحقيق پرداخت « فلمينگ » درسال1945ميلادي جايزه نوبل را دررشته‎هاي طب و فيزيولوژي دريافت كرد نامش درتاريخ علم ثبت شد.

3 ـ حمله هسپانیا، به کشتی های الجزایری:ـ بتاریخ 11مارچ سال1541ميلادي: حمله بزرگ شارل پنجم امپراتورهسپانيا براي سركوبي کشتی های الجزايردرشمال اِفريقا آغازشد، درآن زمان کشتی الجزايرقدرت بسيارداشتند و هسپانيا به همين علت درنظرداشت كه آنها را ازميان بردارند، درجنگ دريايي هسپانيا و الجزايربيش از370 کشتی جنگي و بيش از20000 سربازمسلح هسپانيايي به الجزايريها حمله كردند، اما درنهايت وقوع طوفاني مهيب بخش عمده سپاه هسپانيا را درخليج الجزايرنابود كرد وکشتی های الجزايردرجنگ پيروزشدند.

4 ـ درگذشت « کنستانتین چرننكو و انتخاب گورباچف:ـ  بتاریخ 11 مارچ سال1985 میلادی: يك روز پس از درگذشت« كنستانتين چرننكو» رهبر 73 ساله شوروي ، گردانندگان حزب كمونيست كشوراتحادشوروی « ميخائيل گور باچف » 54 ساله دستيار« يوري آندرو پوف» رهبر اسبق را جانشين وي كردند، درگذشت سه رهبر سالخورده شوروي(برژنف ، آندروپوف و چرننكو)  به فاصله دو سال ونيم درانتخاب گورباچف كه مردي ميانسال بود موثرافتاد، زيرا حزب نمي خواست كه چند ماه بعد بازهم يك مراسم تدفين ديگر برگزاركند، ولي انتخاب« گورباچف » آغاز پايان عمراتحاد جماهيرشوروي سوسياليستي وحاكميت حزب كمونيست، و بلوك شرق قرار گرفت و وضعيتي تازه بر جهان حاكم شد، بنابراين ، انتخاب« گورباچف» در 11 مارچ نقطه بازگشتي در جهان به شمار مي آيد،« گورباچف» تصور مي كرد كه اگر كمي دريچه را به روي باد آن چه كه در غرب آزادي سياسي گويند باز كند و اولويت را به جاي تقويت بنيه نظامي و اهميت ارتش به « اقتصاد » بدهد چهره شوروي تغيير خواهد كرد، بنابراين  درنخستين نطق خود از « تغيير » سخن به ميان آورد، دو روز بعد ،« گورباچف» پس از شركت در مراسم تدفين« چرننكو» با « جورج بوش پدر» معاون ريگن رئيس جمهوري وقت امريكا كه به همين منظور به مسكو آمده بود ملاقات كرد و ضمن مذاكره اي طولاني با او پيام« ريگن» را كه پيشنهاد ملاقات داده بود دريافت كرد، در پايان اين ديدار اعلام شد كه طرفين خواهان تشنج زدايي و قطع مسابقات تسليحاتي هستند،« گورباچف » كه به نظر بعضي مفسران مردي زودباور بود و در كار سياست سادگي مي كرد ملاقاتهاي متعدد با سران امريكا داشت و سرانجام او و شوروي و حزب كمونيست و نيز نتيجه وعده هايي را كه به او داده شده بود به تدريج آشکار شد كه  آنرا دربالا ( روز شمار دوم مارچ) مطالعه نمودید.

5 ـ ازدواج وكالتي ناپلئون با شاهزاذه خانم اتريشي:ـ بتاریخ 11 مارچ سال 1810 میلادی:  ناپلئون بناپارت، امپراتور انتخابي فرانسه پس از طلاق گفتن« ژوزفين» در سناي اين كشور و علي رغم مخالفت پاپ ، از شاهزاده خانم اتريشي « ماري لوئيز » خواستگاري كرد ولي به پدر او امپراتور اتريش اطلاع داد كه براي آمدن به وين وقت ندارد و عقد نكاج به صورت وكالت بايد انجام شود و عروس به فرانسه اعزام گردد و دراينجا مراسم كليسايي آن بر گزار گردد،امپراتور اتريش چاره اي جز قبول پيشنهاد نداشت و عقد نكاح وكالتي 11 مارچ سال 1810 در كاخ سلطنتي" وين " انجام گرفت و عروس و همراهان روانه پاريس شدند و روز اول اپریل به محض ورود آنان به پاريس مراسم مذهبي عقد انجام گرفت ، ولي از ترس پاپ هر كشيشي حاضر به اجراي مراسم نبود، بسياري از كشيشها تمارض كرده بودند و يا به مرخصي رفته بودند، ماري لوئيز مادر تنها فرزند ناپلئون است.

= = = = = = = ==

روز شمار، دوازدهم مارچ

1ـ تولد پطركبير:- بتاریخ 12 مارچ : پطركبيرازمعروفترين امپراتوران روسيه بدنيا آمد، او دركودكي به مقام تزاري روسيه رسيد وخواهرش سوفي به عنوان نايبُ السّلطنه اداره امور، را به عهده گرفت، دردوران حكومت پطركبيربناي روسيه صنعتي نوين گذاشته شد، او تنها به اعتلاي وضعيت اقتصادي روسيه مي‎انديشد و براي جان و آزادي اشخاص اهميتي قائل نبود و همين انديشه او را به استبداد كشاند، تا قرن هجدهم میلادی، روسیه کشوری کوچک و عقب مانده محسوب می شد، اما تحت رهبری قدرتمندانه پتر کبیر و کاترین کبیر، روسیه به یکی از قدرتهای بزرگ اروپا مبدل گشت، این دو فرمانروا از طریق فتوحات نظامی بر قلمرو خود افزودند و با تقلید نمودن آداب و سنن اروپاییان، سعی در مدرنیزه کردن روسیه نمودند همین امر در بسیاری ازموارد، آنان را با بویارها (اشراف روسی) درگیر می ساخت،" بویارها بویارها" ، اعضای مهم طبقه اشراف در روسیه قدیم بودن". بویارها " که نگران از دست دادن موقعیت اجتماعی خود بودند، با اصطلاحات" پطر کبیر" به مخالفت برخاستند" پطر" در این مبارزه پیروز شد، درسال 1698میلادی " پطر" یک روز پس از بازگشت از سفر 16 ماهه اش به اروپای غربی، امتیازات طبقه" بویار" را ملغی نمود، وی" بویارها" را مجبور به پوشیدن لباس های غربی و تراشیدن ریششان کرد.

   در سال 1682 میلادی "پطر کبیر" به همراه برادر اندر خود« ایوان »که فردی کند ذهن بود، سزار روسیه می گردد،« ایوان» در سال 1696 می میرد و پطر به تنهائی حکومت را ادامه می کند، او مصمم است تا روسیه را به یک کشور مدرن اروپائی مبدل سازد، سن‌پترزبورگ مملو از قصرها و خانه‌های اشرافی خاندان سلطنتی و اشراف روسی است که پس از تاسیس این شهر در سال 1703 توسط" پطر کبیر" مردم به سوی آن سرازیرشدند،« پطر کبیر» فرمانروای روسیه دراول نومبر سال 1721 میلادی نام خود را به امپراطور تغییر داد.

2ـ امضای معاهده تاريخي قسطنطنيه :- بتاریخ 12مارچ سال1854ميلادي: معاهده تاريخي قسطنطنيه دراستانبول تركيه ميان فرانسه، انگلستان و عثماني منعقد شد، درزمان امضاي اين معاهده بزرگ كه جنگ كريمه ازنتايج آن بود اين سه كشوردربرابرتوسعه قدرت روسيه تزاري كه بعد ازانعقاد اين معاهده روي داد؛ روسيه تزاري ازقواي دول امضا كننده اين معاهده شكست خورد.

3- خروج مغولستان ازسلطه چيني‎ها ونظارت روسيه:ـ بتاریخ 12مارچ سال1921ميلادي: پس ازشكست خوردن چيني‎ها ازقواي شوروي و خروج آنان ازمغولستان اين سرزمين بارديگراستقلال يافت، مغولستان درسال1911ميلادي پس ازسقوط دولت «منچوكو» درچين، اعلام استقلال كرد اما چند سال بعد موافقت نامه‎اي ميان مغولستان، چين و روسيه امضا شد و مغولستان تحت الحمايه چين قرارگرفت و روسيه نيز، برامورخارجي اين سرزمين نظارت مستقيم داشت، پس ازوقوع انقلاب درروسيه؛ مغولستان ازسلطه چيني‎ها و نظارت روسيه خارج شد.

4- نهضت نا فرمانی در هند   بتاریخ 12مارچ سال1930ميلادي: نهضت عظيم نافرماني درهندوستان به همت مهاتماگاندي رهبرفقيد هند آغازشد، اين نهضت بزرگ كه كليّه ميهن پرستان و آزاديخواهان هندي درآن شركت داشتند به سبب تصميمات جديد دولت استعماري انگليس مبني برافزايش ماليات نمك برپا شد، گاندي براي مبارزه همراه 78000 تن ازياران خويش به تهيه نمك پرداخت، دراين ماجرا دهها هزارهندي زنداني شدند و كارادارات درسراسرهند مختل شد.

5 ـ آيااستالين را مسموم كردند ؟:ـ 12 مارچ سال 2003 میلادی: انتشارکتابی تحت عنوانی « آخرين جنايت در كرملين » در 402 صفحه اي كه در پنجاهمين سال درگذشت استالين به چاپ داده شده است كه « تاريخدان روس ولاديمير نائوموف» و « جاناتان برنت » پژوهشگر دانشگاه ييل امريكا آن را بر پايه يافته هاي خود از مطالعه اسناد دهه 1950میلادی شوروي كه از طبقه بندي خارج شده اند برنگاشته اند، اسناد ارائه شده فرضيه قتل استالين را تقويت كرده است، استالين پنجم مارچ سال 1953میلادی پس ازچهار روز اغماء درنيتجه خونريزي مغزي در گذشت اسناد ارائه شده در اين كتاب حكايت از اين دارد كه استالين با « وار فارين» كه ماده اي بي رنگ و بي طعم و بي بو است مسموم شده بود، مولفان مدعي شده اند كه در ضيافت شام اول مارچ سال 1953میلادی دركرملين، اين ماده را به خورد استالين داده بودند كه نتيجه اش خونريزي مغزي او بود كه چهار روز بعد در گذشت،« وارفارين» كه در عين حال يك نوع مرگ موش است خون را سريعا و شديدا رقيق مي كند، در آن ضيافت(بريا ـ رئيس امنيت شوروي ، مالنكوف ، خروشچف و بولگانين) اعضاي دفتر سياسي حزب كمونيست شوروي حضور داشتند، پس از مرگ استالين ؛ (مالنكوف و بولگانين و خروشچف) يكي پس از ديگري برجاي او نشستند و خروشچف نخستين مقامي بود كه به انتقاد علني از استالين دست زد ، او را تقبيح كرد و جنازه اش را كه در محفظه شيشه اي در آرامگاه لنين بود در كنار ديوار كرملين به خاك سپرد، مولفان نوشته اند كه اگر همان دم استالين را كه به خونريزي مغزي دچار شده بود به بيمارستان رسانيده بودند نجات يافته بود ،ولي كسي اين كار را نكرد، به حدس مولفان از ميان اين چهار تن « بريا» دست به اين كار زده بود زيرا كه او از طرح محرمانه استالين مبني حمله اتمي غافلگيرانه به امريكا اطلاع داشت و نگران نتايج آن بود، براي اين كه در حمله اتمي متقابل امريكا بيش از نيمي از نفوس شوروي نابود مي شدند،هيچ كس جز « بريا » نمي دانست كه حمله اتمي به امريكا نزديك است ، « بريا » مي دانست كه خيال متلاشي شدن شوروي به دست امريكا لحظه اي استالين را آرام نمي گذارد، استالين بارها گفته بود كه تا كاپيتاليسم امريكا باقي باشد سوسياليسم پيشرفت واقعي نخواهد داشت و مردم جهان در بدبختي ابدي غوطه ور خواهند بود، به نظراستالين ، سران كاپيتاليسم امريكا كمر به انشعاب و تضعيف شوروي بسته بودند زيرا كه تا شوروي وجود مي داشت كاپيتاليسم نمي توانست درجهان فراكير شود.

   مولفان اين كتاب مدعي شده اند كه « بريا » نزد مولوتف اعتراف به قتل استالين كرده بود وگفته بود كه اگر اين كار را نمي كرد، استالين زود يا ديرهمه اطرافيانش را نيست و نابود مي ساخت، اين كتاب حاوي 20 صفحه گزارش طبی فوت استالين است، مولفان ابراز تعجب كرده اند كه چرا گزارش طبـیـبان در چهار روزي كه استالين در اغماء بود سه ماه بعد ( در جون ) تنظيم و به ارشیف داده شد و چرا وي پس از خونريزي مغزي دچار خونريزي معده هم شده بود كه ارتباطي باهم ندارند، مطالعه اين كتاب ماجراي قتل نادر شاه را در ذهن تداعي مي كند، زيرا كه تني چند از جنرالهاي او از ترس جان خود شبانه به خوابگاهش ريختند و او را كشتند، بايد دانست كه به مرگ پي در پي دو رهبر ديگر شوروي ، آندروپوف و چرننكو ، پس از برژنف نيز ترديد هايي وارد آمده است.

6 ـ اعلام دكترين ترومن و آغاز مبارزه 50 ساله آمريكا با كمونيسم  :ـ بتاریخ 12 مارچ سال 1947میلادی : هري ترومن، رئيس جمهوري وقت امريكا با پيشنهاد تازه خود به كنگره اين كشور سياست خارجي امريكا را در جهت تازه اي قرار داد كه در تاريخ به « دكترين ترومن » معروف شده است، او در جلسه كنگره بدون ذكر نام شوروي گفت كه اين وظيفه امريكا بايد بشود كه به كمك مللي كه از خارج و يا توسط اقليت مسلح داخلي در معرض سلطه كمونيسم قرار دارند بشتابد، « ترومن» گفت كه يونان در زير حملات كمونيستهاي مسلح اين كشور كه از خارج كمك مي شوند قرار دارد ، تا پايان ماه قرار است نيروهاي انگليسي يونان را ترك گويند و اگر ما به كمك دولت اين كشور نشتابيم ، يونان به دست كمونيستها خواهد افتاد ، و به همين گونه هم تركيه ، و چنانچه اين دو كشور به دست كمونيستها افتند همه مديترانه و خاورميانه با منابع خود از دست خواهند رفت،« ترومن» سپس در خواست تصويب يك كمك 400 ميليون دالري براي يونان وتركيه كرد، انعكاس سخنراني ترومن چنان ترسي ميان امريكاييان ايجاد كرد كه تا 40 سال مخالفتي با مبارزات پر مصرف اين دولت با شوروي و كمونيسم معروف به جنگ سرد نكردند، «تاريخ » اعلام دكترين ترومن در 12 مارچ 1947 را سر آغاز مرحله شديد مبارزه با كمونيسم و دوران ايجاد اتحاديه هاي نظامي در جهان ذكر كرده است كه با انحلال بلوك شرق و فروپاشي شوروي رو به كاهش گذارده است، چند سال پس از فروپاشي شوروي، امريكا سياست مبارزه با تروريسم و گسترش سلاحهاي كشتارجمعي را عملا جانشين دكترين ترومن كرده است.

= = = = = = = ==

روز شمار، سیزدهم مارچ

1ـ کشف پلوتون :ـ بتاریخ 13مارچ سال1930ميلادي: كلايد ويليام تامبو پس ازسالها مطالعه و رصد آسمان پلوتون آخرين سياره منظومه شمسي را كشف كرد، درعلم نجوم پلوتون را نهمين سياره منظومه شمسي ازلحاظ فاصله با خورشيد مي‎دانند، گفتني است كه وجود چنين سياره‎اي را فلاماريون منجّم فرانسوي قرن19ميلادي و يك منجّم اِمريكايي درقرن20ميلادي پيش بيني كرده بودند.

2ـ تولد جوزف پريستلي بتاریخ 13مارچ سال1733ميلادي: جوزف پريستلي دانشمند انگليسي بدنيا آمد، پريستلي ابتدا به كسوت كشيشان درآمد و ازهمان زمان دركنار تحقيق و مطالعه علوم ديني، به تحقيقات علمي نيزمي‎پرداخت، پريستلي درسال1774ميلادي گازاكسيژن را كشف كرد اما سالها بعد اهميّت اين كشف برديگران آشكارشد، پريستلي انساني آزاديخواه و حق جو بود و به سبب ارتباط با انقلابيون فرانسه منزل ونمازخانه او به تاراج رفت، پريستلي دركتاب تاريخ برق شناسي تحقيق علمي ديگري را مطرح كرد كه همان حلقه‎هاي معروف به حلقه‎هاي پريستلي‎اند.

3ـ تولد مخترع کشتی بخار :ـ بتاریخ 13مارچ سال1751ميلادي: ماركي دوژومزا، صنعتگرو مخترع فرانسوي كشتي بخارا متولد شد، او 70سال پس ازآن كه دِنيس پاپَن نيروي بخاررا كشف كرد؛ نخستين كشتي بخاري را اختراع كرد، گفتني است كه اولين وسيله نقليه بخاري را ژوزف كونيوانجنیر فرانسوي درسال1769ميلادي ساخت.

4 ـ تزار روسيه الكساندر دوم ترور شد:ـ بتاریخ 13 مارچ سال1881میلادی: الكساندر دوم تزار روسيه هنگامي كه با یکی از وسایل نقلیه سلطنتي از خيابان مي گذشت با پرتاب بمب كشته شد، دو بمب به فاصله كمي از هم توسط دو نفر از دوجهت به سوي او پرتاب شده بود، وي 63 سال عمر و 26 سال حكومت كرده بود، الكساندر دوم جانشين نيكلاي اول بيش از تزارهاي پيش از خود درس خوانده بود و در نيمه اول سلطنت خود دست به اصلاحات مهم از جمله لغو رسم فروش زارعين با املاكي كه روي آنها كار مي كردند ( سرفدم ) زده بود كه با اين اقدام بيش از 20 ميليون « سرف » و اعضاي خانواده انان آزاد شده بودند، از اصلاحات ديگر او جدا كردن قوه قضايي از قوه اجرايي و دادن استقلال به قضات و علني كردن محاكمات بود،او با وارد ساختن يك شكست نظامي به عثماني در سال 1878 شكست « كريمه » را جبران ساخته بود،الكساندر دوم در نيمه دوم عمر حكومت خود تغيير رويه داده بود به گونه اي كه مخالفانش او را الكساندر مرتجع مي خواندند، گروه « جنبش اراده ملي » از مخالفان او بود كه نقشه قتل وي را كشيد و به دست دوتن از اعضاي خود اورا كشت

5 ـ ترور نخست وزير صربستان :ـ بتاریخ 13مارچ سال 2003میلادی: در شهر بلگراد « زوران جينجيچ Zoran Djindjic » صدراعظم 50 ساله هوادار غرب جمهوري صربستان هنگام خروج از ساختمان دولتي محل كارش هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد، وي بود كه دوسال پيش از آن بدون كسب اجازه از رئيس كشور و پارلمان يوگوسلاوي «سلوبودان ميلوشويج» رهبر سابق يوگوسلاوي و منشی عمومی حزب كمونيست اين كشور را دستگير و جهت محاكمه در لاهه به مقامات مربوط تحويل داده بود كه بسياري از مردم صربستان راضي به اين كار نبودند.

= = = = = = = ==

روز شمار، چهاردهم مارچ

1ـ تولد«آلبرت انيشتين» محقق اتم :ـ بتاریخ 14مارچ سال1879ميلادي: «آلبرت انيشتين» ازعلماي رياضيدان و بزرگترين فيزيكدان قرن20ميلادي درالمان متولد شد، وي درسال1905ميلادي به تابعيت سويس درآمد و با انتشارسه مقاله شاخه جديدي درعلم فيزيك ايجاد كرد، انيشتين نظريه نسبيت عمومي را درسال1916ميلادي منتشركرد که در جهان بيني جديدي درفلسفه و ديگردانشهاي بشربوجود آورد،او درسال1921ميلادي به سبب تحقيقي كه برروي فوتونها و فيزيك نظري انجام داد به اخذ جايزه نوبل دررشته فيزيك نايل شد، نظريات انيشتين به منزله پيشرو عصر" اتم " دربسط تحقيقات" اتمي" تأثيرات فراواني داشت و سرانجام به ساختن اولين" پمپ اتمي" منجرشد.

2- ازميان رفتن نفوذ فرانسه درهندوچين:ـ  بتاریخ14مارچ سال1954ميلادي: نبرد مشهور« دين بين فو» بين نيروهاي « ويت مينه» به فرماندهي جنرال جياپ و اشغالگران فرانسوي درمنطقه‎اي به همين نام درويتنام آغازشد، اين نبرد تاريخي سرنوشت فرانسه را درهندوچين تعيين كرد، دراين جنگ همه نيروهاي ويت كنگ كه براي استقلال هندوچين مي‎جنگيدند با فرانسويان كه ناميدانه ازمشعره سابق خود دفاع مي‎كردند روبرو شدند، سرانجام درپي شكست فرانسويان پرچم ويتنام برفرازمنطقهء« دين بين فو» به اهتزازدرآمد، مهمترين نتيجه سقوط اين منطقه نظامی ازميان رفتن نفوذ فرانسه درهندوچين و پايان جمهوري چهارم فرانسه بود.

3 ـ  در گذشت كارل ماركس صاحب فرضيه سوسياليسم :ـ بتاریخ14 مارچ 1883 میلادی: كارل ماركس صاحب فرضيه سوسياليسم خالص ( سوسياليسم علمي ) در لندن در گذشت كه در همين شهر مدفون است، ماركس هنگام مرگ 64 ساله بود، وي مولف " مانيفست كمونيست  و كتاب كاپيتال" است كه حاوي انديشه هايش است ، " مانيفست كمونيست " كه در سال 1848میلادی انتشار يافت پلاتفورم كمونيسم شناخته شده است، ماركس فرضيه هاي سوسياليستي همزمان و يا پيش از خود را به عنوان سوسياليم انقلابي نمي پذيرفت و آنها را خرده بورژوازي ، سوسياليست بورژوا زي و ... خطاب مي كرد، كه به برابري كامل مردم نخواهند انجاميد، از نظر ماركس، بورژوازي ( توانگري ) نوعي كاپيتاليسم است، ماركس معتقد به لغو مالكيت زمين و ابزارهاي توليد (كارخانه و كارگاه ) توسط افراد و قرار گرفتن آنها در دست جامعه و ابطال حق ارث و نيز مصادره ثروتها ، تصميم گيري مركزي ، تضمين شغل براي همه ، تامين امكانات رفاهي و بازنشستگي و از كار افتادگي براي همه ( آموزش ، تعلیم و تربیه ، صحت ) كاملا رايگان بود تا نگراني ها از ميان برود و تضاد طبقاتي كه به زعم او عامل اصلي رويدادها در طول تاريخ بوده است محو شود، ماركس كه از دانشگاه برلین دكترا گرفته بود روزنامه نگاري را حرفه خود قرار داده بود و مدتها سردبير روزنامه بود، وي به مدت 11 سال نيز مفسر و مقاله نويس روزنامه امريكايي " نيويورك تريبيون " بود و از اروپا مطالب خود را براي اين روزنامه ارسال مي داشت، ماركس كه روي اهميت امر اقتصاد در تحول تاريخ تاكيد مي كند زاده المان بود و فرضيه هاي خود را بر پايه شرايط جامعه المان كه از آن شناخت كامل داشت طرح ریزي كرده بود، ولي اين فرضيه ها در روسيه كه آمادگي آنها را نداشت به آزمايش در آمدند، با وجود فروپاشي شوروي هنوز هواداران عقايد ماركس در سراسر جهان بيش از هر « ايسم» ديگري هستند.

4 ـ اسير شدن 76 هزار سرباز امريكايي و فيليپيني به جاپانی ها :ـ بتاریخ 14 مارچ سال1942  میلادی:  پس از خروج جنرال« مك آرتور» از فيليپين 76 هزار تن نيروهاي امريكايي و فيليپيني تحت فرمان او در منطقه" بتان" فيليپين به اسارت ارتش امپراطوري جاپان در آمدند،جاپانی ها تصور مي كردند كه بيش از 25 هزار اسير نخواهند داشت و خود را براي سه برابر اين عده آماده نكرده بودند، بنابراين نزديك به ده هزار تن از اسيران از گرسنگي و سختي شرايط و پياده روي طولاني تا محل اردوگاه جان سپردند، جاپانی ها سپس همه جزاير فيليپين را تصرف كردند، فيليپين از آغاز قرن 20 از مستعمرات امريكا بود، قبلا فيليپين متعلق به هسپانيا بود كه در جنگ از امريكا شكست خورد و فيليپين و گوام را در شرق وکیوبا و پورتوريكو را در غرب از دست داد، « مك آرتور» پس از عقب نشيني از فيليپين به استراليا رفت

5 ـ انتشار « پراودا» را متوقف ساختند :ـ بتاریخ 14مارچ سال1992 میلادی: انتشار " پراودا " كه روزگاري در ميليونها نسخه توزيع مي شد متوقف شد ، زيرا يلتسين كه خود از پلكان حزب كمونيست بالا رفته بود نه تنها حزب كمونيست روسيه را بست بلكه دارايي هاي آن راهم مسدود كرد، بنابراين" پراودا " هم تعطيل شد، رويدادي كه قبلأ قابل پيش بيني نبود،" پراودا " نخستين شماره خود را در اپریل سال 1912 میلادی ـ پنج سال و 5 ماه پيش از انقلاب بلشويكي ــ به عنوان صداي زحمتكشان منتشر ساخته بود، موسس آن« ولادیمیر ایلیچ  لنين» بود و در زماني هم كه در روسيه نبود براي " پراودا "  مقاله مي فرستاد، نسخه هاي " پراودا " در سال اول انتشار 41 بار توسط ماموران دولت روسيه جمع آوري شد، ثبات انتشار " پراودا "  از مارچ سال 1917میلادی بوده است،« لنين» نويسندگان " پراودا "  را شخصا انتخاب مي كرد، وي شايد بيش از هر رهبر كمونيست به اهميت روزنامه و روزنامه نگاري پي يرده بود، او اين نكته ماركس را كه گفته است : روزنامه هاي كشورهاي سرمايه داري زير بناي كاپيتاليسم هستند ، آنها را هدف قراردهيد و ويران سازيد تا بنا فرو ريزد ، تغيير داد و به اين صورت در آورد كه رسانه ها زير بناي هر نظام هستند و زير بنا بايد استوار باشد تا همه بنا را پا برجا نگهدارد، براي اين كه پراودا به اخبار و تبليغات موسسات دولتي آلوده نشود ، بعدا روزنامه ايزوستيا (اطلاعات) به عنوان ارگان دولت شوروي تاسيس شد،" پراودا " به تدريج علاوه بر مقاله و تحليل، به انتشار خبر و ضد خبرهم دست زد، منظور از " ضدخبر " ، افشاء دروغها و پروپاگانداي رسانه هاي ساير كشورها بود.

   اهميت " پراودا "  به جايي رسيده بود كه در شوروي به دست داشتن نسخه اي از آن نوعي پرستيژ بود، همين روزنامه با اين عظمت و نفوذ در مارچ سال 1992 میلادی پس از 80 سال انتشار و عزت تعطيل شد و مانند ساير اموال حزب ، روزي كه به حراج گذارده شد ، يك سوسياليست يوناني به پاس احترام« لنين» آن را خريد و راه اندازي كرد كه اينك دوباره به صورت يك روزنامه منتشر مي شود، بايد دانست كه يكي از علل عمده شكست شوروي اين بود كه نتوانست روزنامه نگار خوب پرورش دهد و اين روزنامه نگاران رشته هاي رسانه هاي كشور هاي رقيب را پنبه كنند "روزنامه نگاري يك كشور " همانند ارتش يك ابزار دفاع از آن كشور است كه شوروي با آن همه موشك اتمي فاقد آن بود، در يك جنگ سرد، اين رسانه هاي يك كشورند كه از آن دفاع مي كنند و چون شوروي " روزنامه نگار ماهر و دلسوز " نداشتو اگر داشت اندک بود، لذا جنگ سرد را باخت و از هم فروپاشيد.

= = = = = = = ==

روز شمار، پانزدهم مارچ

1 ـ کشف قاره امریکا :- بتاریخ 15مارچ سال1493ميلادي: نخستين سفردريايي كريستف كلمب دريانورد ايتاليايي پايان يافت، او سفرخود را درسال1493ميلادي با سه كشتي و 120دريانورد آغازكرد، او دراين سفرموفق شد قارّه اِمريكا را كشف كند، كلمب بعدها سه سفرديگر به اين سرزمين جديد كرد و دربازگشت به هسپانیا درسال1506ميلادي درگذشت.

2 ـ تولد اگوست کنت :ـ بتاریخ 15مارچ سال1798ميلادي: اگوست كنت، ازفيلسوفان قرن18فرانسه درشهر"مون پليه" متولد شد، او كه بنيانگذارمكتب فلسفي اثباتي يا تحقيقي شناخته شده است تحقيقات و مطالعات خود را از28 سالگي آغازكرد، كنت معتقد بود كه بيشتردرتكامل معنوي و ذهني خود ازسه مرحله( الهيات، مابَعدالطّبيعه و تحقيقي) مي‎گذرد، اثرمهم او دوره فلسفه اثباتي يا تحقيقي نام دارد، گفتني است كه وي دراواخرعمرمكتب ديانت انساني را نيزايجاد كرد.

3- تولد عبدالقادر:ـ بتاریخ 15مارچ سال1807ميلادي: عبدالقادرسرداربزرگ و مسلمان عرب درنزديكي شهرمسكارا واقع درالجزايرمتولد شد، او پدرمحي الدّين ازسرداران بزرگ عرب بود، عبدالقادررهبري آزاديخواهان الجزايري را برضدّ فرانسويان برعهده داشت، او 30سال با فرانسويان جنگيد و سرانجام دراگوست سال1883ميلادي درگذشت.

4 ـ ترور سزار با نقشه قبلي درجلسه سناي روم :ـ بتاریخ 15 مارچ سال 44 پيش از ميلاد« ژوليوس سزار» در جلسه سناي روم طبق نقشه اي كه از پيش آماده شده بود ترور شد، وي پس از اين كه درتالار سنا بر كرسي خود نشست مورد حمله گروهي از سناتورها كه خنجر ها را از زير شنلهايشان یا ( پوشاک گشاد بی آستین) بيرون كشيده بودند قرار گرفت و بدون اين كه وسيله اي براي دفاع از خود داشته باشد كشته شد، بسياري از اين توطئه گران از دوستان نزديك سزار بودند و وي از آنان چنين انتظاري نداشت، در اين توطئه 23 سناتور از جمله « بروتوس » پسر خوانده سزار شركت كرده بودند و هريك ضربه زد تا يك نفر به تنهايي متهم نشود، جمع كل نوطئه گران 60 تن بود، بهانه توطئه نجات دمكراسي روم از ديكتاتوري سزار بود ، حال آن كه سزار حاضر نشده بود تاج سلطنت بر سر گذارد، در پي قتل سزار ، تني چند از يارانش از جمله ماركوس آنتونيوس به خونخواهي او بپا خاستند،متأسفانه در تاریخ خیلی از این حوادث تکرار شده که در وطن عزیز مان افغنستان نیز چنین حوادث ناگوار( قتل نور محمد تره کی را با توطئه حفیظ الله امین ) در ذهن تداعی میکند.

= = = = = = = ==

روز شمار، شانزدهم مارچ

1 ـ تولد جرج سيمون اُهم بتاریخ 16مارچ سال1878ميلادي: جرج سيمون اُهم فيزيكدان آلماني متولد شد، او همزمان با تدريس به تحقيق و بررسي جريان الكتريكي پرداخت و موفق شد قانون مقاومت الكتريكي را كشف کند، پس ازمرگ او انجمنهاي انجینیران برق به اتفاق آرا واحد مقاومت الكتريكي را بنام وي نامگذاري كردند.

2- تولد مخترع دستگاه ضبط صوت بتاریخ 16مارچ سال1855ميلادي: «الكساندرپاپُف» مخترع روسي بدنيا آمد، به سبب اختراع دستگاه ضبط صوت و چند اختراع ديگر نام پاپُف درتاريخ اختراعات ثبت شده است.

3 ـ زاد روز « كنتسا ماري مادلين»:ـ بتاریخ 16 مارچ : زاد روز ،« كنتسا ماري مادلين» داستان نويس فرانسوي كه بهترين داستانش " لافايت" است درسال 1634 میلادی، به دنيا آمدند،

4 ـ قتل سردبير روزنامه فيگارو:ـ بتاریخ 16 مارچ سال 1914میلادی: زماني كه اروپا در آستانه جنگ بزرگ ( جهاني اول ) بود و دولتهاي اروپايي سرگرم يارگيري و تقويت نظامي خود بودند« مادام هانريت كايو» همسر« ژوزف كايو Josef Cailloux » وزير مالیه وقت فرانسه و نخست وزير سابق اين كشور به دفتر روزنامه محافظه كار« فيگارو» در پاريس رفت و با فیر شش گلوله « گاستون كالمه » سردبير اين روزنامه را كشت كه رويدادي بي سابقه بوده است، فيگارو از زماني كه ژوزف كايو نخست وزير فرانسه بود و دم از سازش با المان مي زد و حاضر نمي شد بر طول خدمت سربازي بيفزايد با او درگیرستیزبود، اين روزنامه قبلا هم زماني كه« كايو» وزير بود و از دادن امتيازهايي به المان در مراكش و چند نقطه ديگر افريقا حمايت مي كرد تا صلح را بخرد از دست او انتقاده كرده بود و نوشته بود كه كوتاه آمدن در برابر تجاوز گر او را در ارتكاب تجاوز جدي تر خواهد كرد، « كايو » پس از كناره گيري از نخست وزيري و بعدا قبول سمت وزارت مالیه تصميم گرفت كه ماليات ثروتمندان را تصاعدي بالا ببرد كه فيگارو به عنوان صداي محافظه كاران ( صاحبان ثروت ) انتقاد كردن از او را از سر گرفت، " فيگارو" اين بار به افشا گري ( اكسپوزه ) از زندگي خصوصي و خانوادگي« كايو» پرداخت و به چاپ نامه هاي عاشقانه سالهاي پيش وي دست زد تا او را از ميدان به در كند، اين نامه ها را« كايو» به زني كه بعدا با او ازدواج كرد نوشته بود، هنگام نوشتن نامه ها ،« كايو» با همسر اول خود زندگي مي كرد و مردي زندار بود.

   اين عمل روز نامه" فيگارو" بر «هانريت » همسر« كايو» ( همسر تازه كه نامه ها براي او ارسال شده بود) گران آمد ، زيرا كه در جامعه انگشت نما شده بود،«هانريت» با خريد يك تپانچه به دفتر روزنامه رفت و سر دبير آن را كشت و بازداشت گرديد ، شوهر او هم كناره گيري كرد، محاكمه «هانريت» چهار ماه بعد انجام شد، وي در بازجويي پليس به قتل اعتراف كرده بود ولي دردادگاه ، وكيلان مدافع وي مطلب را عوض كردند و گفتند كه گلوله ها خود به خود شليك شده است ( شش گلوله !! ) و اين استدلال پذيرفته شد و «هانريت» تبرئه گرديد كه يك ضعف بزرگ در تاريخ قضايي است، « كايو» سالها بعد بارديگر وارد سياست گرديد و از مشوقان دالاديه به سازش با هيتلر و موسوليني و جلوگيري از جنگ بود ، وي در نومبرسال 1944میلادی در گذشت، « ژوزف كايو» در يادداشتهاي خود نوشته است در سال 1906میلادی كه دولت فرانسه براي رفع اختلافات انگلستان و روسيه برسر ايران ، افغانستان و تبت به ميانجي گيري پرداخته بود تا دو كشور با فرانسه برضد المان متحد شوند و او وزير كابينه بود هنگامي كه بحث به تقسيم ايران ميان آن دوكشور رسيد شديدا مخالفت كرد ، زيرا از قضاوت تاريخ مي ترسيد، ولي  روسيه و انگلستان در اگوست سال 1907میلادی به توافق رسيدند كه ايران را به دومنطقه نفوذ تقسيم كنند و اين تصميم خود را عملي ساختند.

5 ـ كشف تمدن پنج هزار ساله يونانيان در « كرت»:ـ بتاریخ 16 مارچ سال 1900 میلادی:  باستان شناساني كه سر گرم بررسي براي يافتن تمدن ناپديد شده دنياي هلنيك ( يونانيان ) در جزيره كرت Crete در مديترانه بودند 16 مارچ سال 1900میلادی اعلام كردند كه آن رايافته اند، سي و يك سال طول كشيد تا شهر" كنوسوس" مركز اين تمدن درخشان از زير خاك خارج گرديد، قدامت اين تمدن را 3 تا 7 هزار سال پيش از ميلاد بر آورد كرده اند كه عادت براين شده كه آن را تمدن 5000 ساله بخوانند، آثار به دست آمده ثابت مي كند كه اين شهر در سال 76 پيش از ميلاد كه رومي ها جزيره" كرت " را تصرف كردند هنوز زير خاك نرفته بود، احتمالا سيل باعث پنهان شدن اين شهر در زير خاك شده بود.

= = = = = = = =

روز شمار، هفدهم مارچ

1- فتح بیت المقدس:ـ بتاریخ17 مارچ سال636 ميلادي: سرزمين بيت المقدس بدست مسلمانان فتح شد، پس ازظهوراسلام دردوران گسترش بلاد اسلامي نخستين برخورد مسلمانان با روميان درجنوب بَحرُ الميت صورت گرفت، دردوران خلافت ابوبكرسپاه اسلام روميان را شكست دادند و جنوب فلسطين را آزاد كردند، پس ازاين شكست پادشاه روم سپاه عظيمي فراهم آورد و به سرزمين فلسطين فرستاد، اما دراين نبرد هم روميها ازلشكراسلام به فرماندهي خالدبن وليد شكست سختي خوردند، بدين ترتيب دمشق به حاكميت مسلمانان درآمد ولي درسال583هجري قمري صلاح الدّين ايوبي اين شهررا مجدّداً بازپس گرفت، ازآن پس تا جنگ جهاني اول اداره سراسرفلسطين بدست مسلمانان بود اما دراين جنگ سربازان انگليسي فلسطين را با دسيسه هاي بسياراشغال كردند و سپس اين سرزمين تحت سلطه صهيونيستها درآمد و مردم مسلمان فلسطين براي آزادي كشورشان ازيوغ اشغالگران همچنان به مبارزه ادامه مي دهند.

2 ـ در گذشت«فردريك هاپكينسُن» بتاریخ 17 مارچ سال1957ميلادي: « فردريك هاپكينسُن» طبیب و محقق انگليسي در68 سالگي درگذشت، هاپكينسن بعد ازاتمام تحصيلات دررشته زيست شناسي به تحقيقات علمي دامنه داري مشغول شد و تا پايان عمربه اين كاردامه داد، هاپكينسن ازكاشفان ويتامين بشمارمي‎رود.

3 ـ در گذشت « لويي دوبروي»: ـ بتاریخ 17 مارچ سال1987ميلادي: « لويي دوبروي» آخرين بازمانده بنيانگذاران فيزيك جديد در95 سالگي چشم ازجهان فروبست، او درسال1924ميلادي با پيريزي شالوده هاي مكانيك موجي و ارائه نظريه ذرّه ء- موجي بودن نورشهرت يافت و درسال1929ميلادي موفّق به دريافت جايزه نوبل دررشته فيزيك شد.

4 ـ نخستين نويسنده الماني برنده جايزه ادبي نوبل :ـ بتاریخ 17 مارچ سال 1910میلادی: « پل لودويگ فن هيس » داستان نويس شهير المان كه درسال 1830میلادی به دنيا آمد و در 1914میلادی درگذشت، وي نخستين نويسنده المانی است كه برنده جايزه نوبل در ادبيات شد، اين جايزه در سال 1910میلادی به خاطر داستانهاي كوتاهش به او داده شد، ابتكار تاسيس انجمن نويسندگان المان را به نام او در تاريخ ادبيات ثبت كرده اند كه به رياست دوره اول آن انتخاب شد، « فن هيس» در نوشتن داستان كوتاه روشي بكار برد كه هنوز دنبال مي شود، به نقل از او در كتاب راهنماي نگارش داستان كوتاه چنين آمده است : داستان كوتاه لزوما خيالي نيست، تاكيد بر اين است كه داستانهاي كوتاه زمينه واقعي داشته باشند، داستان نويس دنبال تلاش روزنامه نگار را مي گيرد كه طبيعت كار او عجله كردن و به موقع رسانيدن مطلب است، روزنامه نگار به اين دو مورد؛ " شخصيت فرد به وجود آورنده ماجرا و چرا آن را به وجود آورده است " با همان چشم مي نكرد كه به موارد ديگر ، بنابراين توضيحات او در باره اين دو مورد ( دوعنصر خبر به زبان امروز روزنامه نگاري ) كوتاه و مختصر است و نويسنده داستان كوتاه همين دو مورد را بايد كشف كند و بشكافد كه اساس كار در همين دو مورد است...

5 ـ تجديد نظر در اساسنامه اتحاديه جمهوري هاي شوروي:ـ بتاریخ 17 مارچ سال 1991میلادی: مجلس نمايندگان جمهوري هاي 15 گانه اتحاد شوروي اساسنامه اين اتحاديه را اصلاح كرد تا اين جمهوري ها مخصوصا در زمينه امورخارجي اختيارات بيشتري داشته باشند، پارلمان شوروي در عين حال به گورباچف اختياراتي را كه درخواست كرده بود داد، با وجود تجديد نظر پارلمان در اساسنامه اتحاديه ، يلتسين و سران جمهوري هاي اوكراين و بلاروس در دسمبرهمين سال در يك استراحتگاه زمستاني ، در يك جلسه خصوصي اتحاد شوروي را بدون حضور پارلمان و يا رفراندم عمومي منحل كردند كه اين تصميم كه پشتيباني خارجي داشت سريعا به اجرا در آمد و تا به امروزهم كسي اين سه تن را باز خواست نكرده است، در 13 مارچ سال 1990میلادی پارلمان شوروي راي داده بود كه قدرت اين كشور پس از 72 سال از انحصار حزب كمونيست خارج شود ــ حزبي كه نمايندگان اين پارلمان را تعيين كرده بود!

= = = = = = = =

روز شمار، هجدهم مارچ

1ـ تولد« ويتوس برينگ» بتاریخ 18مارچ سال1680ميلادي: « ويتوس برينگ» ازمكتشفان قرن18 و دريانورد دنماركي دركوپن هاکن متولد شد، برينگ به دريانوردي علاقه بسيارداشت؛ ازاين رو دركشتي مشغول به كارشد و تا درجه قهرمان دریایی ارتقا يافت، برينگ دراگوست سال1740ميلادي تنگهء حد فاصل ميان آلاسكا و سيبري را كشف كرد، اين تنگه بنام او به تنگه برينگ مشهوراست.

2ـ تشکیل کنفدراسیون سویس :ـ بتاریخ 18مارچ سال1815ميلادي: كنفدراسيون سويس تشكيل شد، تا قبل ازاين تاريخ شهر" ژنو" كه ازمهمترين شهرهاي اين كنفدراسيون بشمارمي‎رود، حكومتي جداگانه با پرچم، قانون و مرزهاي جدا داشت، اما دراين روز" ژنو" به ديگرايالات پيوست و با اين الحاق كنفدراسيون سويس با نظام جمهوري پديد آمد كنفدراسيون سويس شامل 22، ايالت است كه هريك پارلمان و حكومت خاص خود را دارند،مجمع فدرال سويس مركب ازدو مجلس است؛ مجلس شوراي ملي با 200 عضو كه به مدت4 سال ازطريق آراي عمومي برگزيده مي‎شوند و مجلس شوراي ايالتها كه هرايالت دو عضو به اين شورا مي‎فرستد.

3ـ تولد« ريمسكي كُرساكُف» بتاریخ 18مارچ سال1844 ميلادي: « ريمسكي كُرساكُف» آهنگسازپرآوازه روسي دردهكده تيخوين متولد شد، كرساكف در10 سالگي پيانو را به استادي مي‎نواخت و درسفرهايش با موسيقي ملل و فلکلوراقوام گوناگون آشنا شد، او ازاين موسيقي ها براي ساخته‎هاي خود الهام مي‎گرفت، اثربرجسته كرساكف سمفوني شهرزاد اوست كه آن را براساس داستانهاي هزارويك شب ساخته است، همچنين« اُپراي خروس طلايي، كاپريس اسپانيول، ايوان مِخوف و عيد پاك روسي» ازديگرآثارجاودان كرساكف آهنگسازروسي بشمارمي‎روند.

4 ـ پيمان آتلانتيك شمالي ناتو بتاریخ 18مارچ سال1949ميلادي: پيمان آتلانتيك شمالي ناتو ازپيمانهاي دفاعي سياسي بعد ازجنگ جهاني دوم منعقد شد، پيمان ناتو به منظورجلوگيري ازنفوذ كمونيسم دركشورهاي اروپايي تشكيل شده بود، 10كشور عضو پيمان آتلانتيك شمالي به همراه كشور كانادا متعهد شدند درصورتيكه يكي ازاعضا مورد تجاوز قرارگيرد ديگراعضا به ياري اش بشتابند.

اعلام استقلال الجزاير بتاریخ 18مارچ سال1962ميلادي: بااعلام استقلال الجزايردوران استعمارفرانسه براين كشورپايان يافت و اين دوكشورپس ازهشت سال زدو خورد و كشتارهاي دسته جمعي به توافق رسيدند، اين توافق دردومين كنفرانس اويان بدست آمد و به موجب آن فرانسه با وجود عمليات تروريستي قوای سري به الجزايراستقلال داد.

6 ـ مورخي كه ريشه مالكيت زمين و فئوداليسم را به دست داد:ـ بتاریخ 18 مارچ سال 1830 میلادی: فوستل دو كولانژ Fustal de Coulanges مورخ و جامعه شناس قرن 19 فرانسه به دنيا آمد و 59 سال عمر كرد، وي كارشناس تاريخ قرون قديم و وسطا بود،« دوكولانژ» ريشه مالكيت زمين و فئوداليسم و اين كه از چه زماني و چرا انسان تمايل به مالك شدن و آقايي كردن بر همنوع خود يافت كه در لحظه تولد متساوي به دنيا مي آيند كشف و در كتابي قطور منتشر كرد، وي در همين كتاب نفوذ فكري يونان و روم در زمينه مالكيت و حس برتري را تشريح كرده است، او در زمينه پيدايش مذهب ، قانون و موسسه در دنياي قديم بررسي فراوان كرد و نتيجه تحقيقات خود را در كتاب « شهر باستاني » منتشر ساخت.

7 ـ   ذوالفقار علي بوتو به اعدام محكوم شد:ـ بتاریخ 18 مارچ سال 1978میلادی:  ذوالفقار علي بوتو صدراعظم پيشين پاكستان و رهبر حزب مردم به جرم دست داشتن در قتل پدر يكي از رقباي سياسي اش به اعدام محكوم شد و بعدا اعدام گرديد، دولت وي با يك كودتاي نظامي بر انداخته شده بود، بوتو سالها وزير امورخارجه و رئيس دولت پاكستان بود و در سال 1971 موفق شد پاكستان را از بحران جدا شدن پاكستان شرقي ( بنگلادش امروز ) خارج سازد، سالها بعد حزب او دخترش «بي نظير» راصدراعظم یا نخست وزير پاكستان ساختند.

= = = = = = = =

روز شمار، نزدهم مارچ

1 ـ در گذشت« گاواليه دولاسال» بتاریخ 19مارچ سال1687ميلادي: «گاواليه دولاسال» مكتشف و سياح فرانسوي در44 سالگي درگذشت، اونواحي وسيع ومتعددي را درامريكا كشف كرده است كه ازجمله مهمترين اين مناطق ايالات لوييزيانا و اوهايو، را مي‎توان نام برد، لاسال درسفرهاي اكتشافي خود رود طويل ( مي سي سي پي) را پيموده بود.

2 ـ ترتيب اختلاف ناپلئون و پاپ پل هفتم بتاریخ 19مارچ سال1807ميلادي: سپاه فرانسه بدستورناپلئون بناپارت ولايات تحت نفوذ پاپ پل هفتم را تصرف كرد، بدين ترتيب اختلاف ناپلئون و پاپ پل هفتم به جنگ و درگيري مبدل شد، پس ازاين اقدام ناپلئون درسال1809ميلادي دستورداد تا كليه مناطق يادشده ضميمه امپراتوري فرانسه شود.

3ـ تولد« سِرآلتِرهاوِرث» بتاریخ 19مارچ سال1883ميلادي: « سِرآلتِرهاوِرث» شيميدان انگليسي درلانگ شالايربدنيا آمد، هاورث درسال1920ميلادي موفق به دريافت جايزه نوبل دررشته شيمي شد، پس ازآن طرحي نو براي ساختمان مولكولي شكرتهيه كرد، وي همچنين درباره ويتامين« ث» تحقيق كرد و موفق شد نوع صنعتي آن را تهيه كند، اين ويتامين بنام اسيد مشهوراست، هاورث به سبب اين تحقيقات ارزنده درسال1973ميلادي دومين بارجايزه نوبل شيمي را به خود اختصاص داد.

4 ـ تولد« پروفسورژوليو كوري» بتاریخ 19مارچ سال1900ميلادي: « پروفسورژوليوكوري» ازدانشمندان برجسته فيزيك و شيمي درپاريس متولد شد، او درپايان تحصيلات خود مدتي دستياردانشمند برجسته مادام كوري بود و پس ازازدواج با دختروي ايرن كوري به كمك او فسفرراديو اكتيو را كشف كرد، اين زوج دانشمند به سبب اين كشف مهم جايزه نوبل فيزيك را درسال1935ميلادي بدست آورند.

5 ـ خودكشي امپراتور چين با 200 تن از درباريانش:ـ بتاریخ19 مارچ سال1644 میلادی: سي سانگ ، امپراتور وقت چين از دودمان مينگ پس از اين كه شنيد يك مقام اين كشور از راه خيانت يكي از دروازه هاي پیکن را به روي نيروهاي شورشي « لي زي چنگ » كه شهر را محاصره كرده بودند گشوده و شورشيان وارد شهر شده اند خودكشي كرد و متعاقب او 200 تن از اعضاي خاندان و درباريان او دست به خودكشي زدند تا اسير و تحقير نشوند و با خودكشي آنان حكومت سلسله مينگ بر چين كه 276 سال طول كشيده بود پايان يافت و سلسله« كوينگ» كه از منچوها بود و آخرين دودمان سلطنتي چين بشمار مي رود روي كار آمد، دودمان كوينگ در 1911میلادی منقرض شد، دودمان مينگ در سال 1368 ميلادي با بركنار كردن خاندان چنگيز ( مغولها ) بر جاي انها نشست و پايتخت چين را در« بي جينگ Beijing به معناي پايتخت شمالي ( پیکن ــ پايتخت مغولها ) تثبيت كرد، اين دودمان ديوار چين را به منظور جلوگيري از رخنه مغولها تعمير و تقويت كرد، در زمان همين دودمان ، چين به صورت يك قدرت دريايي درآمده بود و بزرگترين كشتي هاي جهان آن روز را مي ساخت و با بنادر آسيا و افريقا داد و ستد داشت، دست اندازي جاپانی ها به شبه جزيره كره و فساد اداري باعث تضعيف اين دودمان شده بود.

6 ـ قتل لاسال:ـ بتاریخ 19 مارچ سال1587 میلادی: رنه ـ رابر لاسالLa Salle  Rene – Robert كه مالكيت دولت فرانسه را بر مناطق مركزي ايالات متحده امروز بر قرار كرده بود در تكزاس امروز هنگامي كه در جستجوي دهانه رود " مي سي سي پي" و جايي كه به خليج مكزيك مي ريزد بود به دست يكي از همراهانش كشته شد،« لاسال» منطقه طرفين رود" مي سي سي پي" را به نام لوئي 14 پادشاه وقت فرانسه " لوئيزيانا " اسم گذاري كرد كه هنوز باقي است،« لاسال» از طريق كانادا دست به اكتشاف مناطق مركزي امريكاي شمالي از شيكاگو تا دلتاي "مي سي سي پي" زده بود، وي نخستين اروپايي بود كه به رودخانه اهايو رسيد، او مركز تجسس خود را در سن لوئي كه اينك شهر بزرگي است مستقر ساخته بود«لاسال»  نخست تصور مي كرد كه" مي سي سي پي" به خليج كاليفرنيا مي ريزد ولي بعدا كه طول اين رودخانه را طي كرد به اشتباه خود پي برد، علت قتل او اين بود كه راه را گم كرده بودند و يكي از همراهان او كه به اين لحاظ كنترل اعصاب خود را ازدست داده بود« لاسال» را كشت« لاسال» بر خلاف مهاجران انگليسي هاي كه سرخپوستان را مي كشتند با ايشان دوستي مي كرد و روابط حسنه داشت و از همان زمان سرخپوستان هميشه متحد فرانسه بودند و در جنگ با انگليسي ها به فرانسويان كمك مي كردند، 130 سال بعد از استقرار فرانسويان در امريكاي شمالي دولت واشنگتن لويزيانا را از دولت ناپلئون خريداري كرد.

= = = = = = = =

روز شمار، بیستم مارچ

1 ـ در گذشت«ايزاك نيوتن» بتاریخ 20 مارچ سال1727ميلادي: « ايزاك نيوتن» دانشمند فيلسوف و رياضيدان شهيرانگليسي در84 سالگي درگذشت، نيوتن انساني با هوش و متفكربودو در17 سالگي به دانشگاه كمبريج راه يافت و درپايان تحصيل به مطالعه و تحقيق پرداخت، نيوتن سرانجام قانون جاذبه عمومي زمين را كشف كرد و نام خود را درتاريخ علم ثبت كرد.

2 ـ کشف فلز رادیوم :ـ بتاریخ 20 مارچ سال1898ميلادي: پس ازسالها تلاش شبانه روزي راديوم ازكمياب ترين و گرانبهاترين فلزّات جهان كشف شد، راديوم به همّت دو دانشمند برجسته اروپايي كشف شد، كاشفان اين فلزگرانبها كه كشف آن جنجالي فراوان درمحافل علمي؛ و درميان طبیبان جهان پديد آورد، پي يركوري فيزيكدان فرانسوي و همسردانشمند وي مادام كوري فيزيكدان پرآوازه پولندی تباربودند اين دو براي اين كشف مهم خود موفق به دريافت جايزه نوبل دررشته فيزيك شدند.

 3ـ تولد«هِنريك ايبسِن» بتاریخ 20 مارچ سال1828ميلادي: «هِنريك ايبسِن» نمايشنامه نويس و شاعرمشهورناروی بدنيا آمد، سراسرزندگي « ايبسن » با نوشتن نمايشنامه با موضوعات گوناگون سپري شد، وقايع ناگوارسال1848ميلادي درناروی، موضوع اولين نمايشنامه او بنام كاتيلينا بود، سپس درلندن، روم و مونيخ، با آثارنمايشنامه نويسان بزرگ همچون شكسپيرآشنا شد، ايبسن پس از27 سال مجدداً به ناروی بازگشت« شب سَنت ژان و مدعيان تاج وتخت» مشهورترين آثارايبسن بشمارمي‏روند.

4 ـ  در گذشت نیپکو مخترع تلویزیون :ـ بتاریخ 20 مارچ سال1940ميلادي: « پاول نيپكو» ازمخترعان اصلي تلويزيون در80 سالگي درگذشت، نيپكو دررشته فيزيك تحصيل كرد و درپايان دوره تحصيل به سبب داشتن ذهني كنجكاو و پويا به تحقيق و مطالعه پرداخت و سرانجام اين تحقيقات كشف طريقه تبديل عكس به امواج؛ و تشكيل مجدد آنها بود، بدين ترتيب نيپكو تلويزيون را اختراع كرد.

 5 ـ انفجار در يكي از پايگاه‌ نيروهاي ايساف:ـ بتاریخ يکشنبه 30 حوت 1383 خورشيدی برا بر با 20 مارچ 2005 ميلادی: انفجار نسبتا شديد شام جمعه در يكي از پايگاه‌ نيروهاي ايساف در نزديکی قصر دارلامان  شهر كابل را لرزاند، جنرال«  بومن» سخنگوي نيروهاي ايساف این اففجاررا تاييدكرد، اما درمورد جزييات بيشتر اين حادثه توضيح بيشتری  نداد، همچنان وقوع 2  انفجار روز پنجشنبه در قندهار و گزارش هايي مبنی بر انفجار ماين ها در مناطق مختلف افغانستان در حالي صورت مي گيرد كه پيش از اين طالبان هشدار داده بودند كه با گرم شدن هوا حملات خود را از سر خواهند گرفت.

6ـ بمناسبت سالروز آغاز جنگ عراق :ـ بتاریخ 20 مارچ سال 2003 ميلادى جنگ عراق آغاز شد ، رادیو دويچه ويلی میفزاید : اما اگر نتيجه اين جنگ در چند دهه آينده حتى اين شود كه در خاورميانه دمكراسى برقرار گردد، حقيت اين است كه اين جنگ با دروغ آغاز شد، حال كه همه منتفق القول هستند كه اكنون ديگر مسئله بر سر آينده عراق است و موضوع بر سر صلح و دموكراسى در خاورميانه است و اينكه گذشته ها ديگر گذشته اند، آيا اجازه هست كه به گذشته نگاهى بياندازيم اينكه: نگاه همه ما اكنون به آينده است و خواستار يك عراق با امنيت و دمكرات هستيم، نشان از اين دارد كه نقشه هاى دولت بوش عملى شده اند و يا بهتر بگوئيم كه،  اين برندگان هستند كه تاريخ را مينويسند و بازندگان هم نقش پانويسى تاريخ را برعهده دارند، به همين خاطر هم ياد آورى چند نكته در اينجا لازم است:

ـ  نخست اينكه امريكا اين جنگ را آغاز كرد، وزير خارجه امريكا كاولين پاول در مقابل شوراى امنيت سازمان ملل حاضر شد و اعلام كرد كه ديكتاتور عراق داراى سلاح هاى كشتار جمعى است، بعدا معلوم شد كه اين مسئله صحت نداشته است، هم بازرسان سازمان ملل و هم بازرسان امريكائى در كشف اين سلاح ها ناكام ماندند.

ـ دليل دوم براى اين جنگ اين بود كه صدام حسين تهديدى براى صلح جهانى است و او با گروههاى تروريستى و اسامه بن لادن همكارى دارد، اكنون اين هم به اثبات رسيده است كه عليرغم اينكه صدام حسين بر مردم اش مستبدانه حكومت مينموده، اما رابطه اى با تروريستها نداشته است، و اكنون اقوام سربازان امريكائى كه در عراق مستقر هستند خود را با اين تسلى ميدهند كه سربازان امريكائى مردم عراق را از چنگال يك ديكتاتور رهانيده اند و اكنون  از روند دمكراتيزه شدن اين كشور دفاع ميكنند، اين غير اخلاقى نيست، ….حقيت اين است كه اين جنگ با دروغ آغاز شد، توجيه اين جنگ به آينده واگذار شده است، آينده اى كه اميد ميرود از گذشته بهتر باشد و ارزش آن را دارد تا جامعه جهانى درساختن آن سهيم باشد، بهمين خاطر هم بايد امروز يادآور شويم كه چگونه آغاز شد، موضوعى كه در واشنگتن ديگر  داراى اهميت نيست.     

7ـ بركناری يسمارك مردی که المان را تقویت کرد:ـ بتاریخ 20 مارچ سال 1890 میلادی: بيمسارك مردي كه به تدبير او المان كه به صورت امير نشين هاي متعدد بود يكپارچه و به صورت يك قدرت در اروپا در آمد ازنخست وزیری بر كنار و خانه نشين شد، وي با سه جنگ « محدود » دنمارك ، اتريش و فرانسه ــ سه مدعي ايالات الماني ــ را شكست داده بود و به هدف خود كه ايجاد المان واحد بود و كسي قبلا تصورش را نمي كرد جامه عمل پوشانيده بود،«بيسمارك » "جنگ محدود " را تعريف كرده ــ تعريفي كه هنوز به قوت خود باقي است، طبق اين تعريف ، "جنگ محدود" ستيز مسلحانه ميان دو طرف است كه پاي ديگران به آن كشانده نشود، وي گفته است كه ورود ساير كشورها به يك جنگ محدود باعث نقض غرض و تغييرات سياسي ــ جغرافيايي وسيع مي شود و اي بسا كه نتيجه كار هم معكوس باشد، « ويلهلم دوم »كه هنگام نشستن برجاي پدر به عنوان قيصر المان 29 ساله بود« بيسمارك» را مانع جاه طلبي هاي خود مي ديد ولي به دليل محبوبيت « بيسمارك» در جامعه المان قادر به تغيير اونبود، دو سال بعد مخالفت پارلمان المان با يك برنامه اجتماعي بيسمارك كه پارلمان عقيده داشت مآلا به زيان كارگران تمام خواهد شد اين فرصت را به دست قيصر جوان داد،« بيسمارك» در صدد انحلال پارلمان و تجديد انتخابات بر آمد كه« قيصر» او را به مذاكره دعوت كرد ، ولي در ساعت مقرر« بيسمارك» به ديدار او نيامده بود،« قيصر» به كشف علت پرداخت و معلوم شد كه« بيسمارك »خواب بوده است،« قيصر» با اعلام اين كه« بيسمارك» پس از اين همه تلاش نياز به استراحت دارد او را معاف كرد.

= = = = = = = = = =

روز شمار، بیست و یکم مارچ

1 ـ تولد « يوهان سباستيان» باخ بتاریخ 21 مارچ 1658 ميلادي : « يوهان سباستيان» باخ موسيقيدان بزرگ الماني در اين كشور متولد شد، پدر باخ نيز موسيقيدان بود و از نوازندگان دربار بود، خانواده باخ جملگي اهل هنر بويژه موسيقي بودند، او در چنين محيطي پرورش يافت و از نوابغ موسيقي جهان شد، از مشهورترين آثار باخ «آهنگ غروب، صحرا نشينها و بيا اي مسيح » را مي توان بر شمرد .

2 ـ نخستین رئیس جمهورپاکستان :ـ بتاریخ 21 مارچ 1956 ميلادي: نظام جمهوري پاكستان بطور رسمي اعلام شد و« اسكندرميرزا» از رجال سياسي اين كشور در سمت نخستين رئيس جمهوري پاكستان اين مسئوليت را بعهده گرفت، پس ازايجاد دو كشور (هندوستان وپاكستان) در اگست سال 1947 میلادی ،  پاكستان بصورت قوماندان عمومی اداره مي شد اما در چنين روزي پاكستان نظام جمهوري اعلام كرد .

3 ـ آغاز جنگهای داخلی انگلستان :ـ بتاریخ 21 مارچ سال 1647 میلادی : دوره دوم جنگهاي داخلي انگلستان در قرن هفدهم ميلادي آغاز شد و اين بار طرفداران پارلمان كه در دوره اول جنگ ،با اسارت « شارل اول » پادشاه آن كشور در30 جنوری 1647 ميلادي پيروز شده بودند با ارتش انگلستان ميجنگيدند،علت جنگ اين بود كه نمايندگان پارلمان بعد از اسارت شاه طرفدار او شده بودند ولي ارتش اعدام او را خواستار بود .شارل اول روز9 فبروری سال 1649 ميلادي اعدام شد.

4 ـ مخترع بخاری:ـ بتاریخ21 مارچ سال 1893 میلادی: جرج وستينگهاوس "مخترع بزرگ امريكا در قرن نزدهم" بخاري برقي" را اختراع كرد، « وستينگهاوس» كه از اوان جواني بدنبال تحقيقات الكتريکی رفته بود ،با استفاده از جريان متناوب برق كه سبب گرم شدن سيمهاي مقاوم بخاري ميشد آن را ساخت، اختراع بعدي«  وستينگهاوس»" اتوي برقي" بود كه روز12 می همان سال آن را اختراع كرد .

5 ـ سازمان ملل متحد اسرائيل را متهم کرد:ـ بتاریخ 21 مارچ 2005 میلادی : سازمان ملل متحد اسرائيل را متهم کرده است که نيروی عملياتی نامتناسبی را در تهاجم اخير خود به شمال غزه به کار برده است، به گزارش بی بی سی ، اسرائيل می گويد که اين عمليات برای جلوگيری از پرتاب راکت از سوی فلسطينی ها به خاک اين کشور بوده است اما« پيتر هانسن» رئيس آژانس آوارگان فلسطين وابسته به سازمان ملل گفت که اسرائيل مرتکب نقض فاحش قوانين بين المللی شده است، بيش از 100 نفر در اين عمليات 18 روزه کشته شدند و صدها نفر به دليل تخريب خانه هایشان با" بولدوزر" های اسرائيلی بی خانمان شدند، دريک گزارش جداگانه، ارتش اسرائيل به دليل تخريب عمدی و حساب شده خانه های فلسطينی ها در نوار غزه به زير پا گذاشتن قوانين بين المللی متهم شده است، سازمان " ديدبان حقوق بشر" مستقر در نيويورک روز دوشنبه با انتشار گزارش مفصلی اسرائيل را در اين زمينه محکوم کرد، گزارش ديدبان حقوق بشر تخمين می زند که 16 هزار فلسطينی در چهار سال گذشته تنها در شهر " رفح" در جنوب نوار غزه بی خانمان شده اند، اين سازمان گفت که تخريب اين خانه ها توجيه نظامی نداشته است و نقض قوانين بين المللی است.

= = = = = = = = = =

روز شمار، بیست ودوم مارچ

1ـ پیمان جامعه عرب:ـ بتاریخ 22 مارچ1945 ميلادي: به پيشنهاد" ملك فاروق" شاه مصر وبا امضاي پيمان ميان دولتهاي( اردن، سوريه، عراق، عربستان سعودي ، مصر و يمن،) جامعه عرب در قاهره تشكيل شد، هدف از ايجاد اين جامعه، حفظ تماميت ارضي و استقلال كشورهاي عضو و برقراري همكاري نزديك سياسي و اقتصادي و فرهنگي ميان اعضا بود، درسال1979ميلادي مصربه سبب شركت درپيمان كمپ ديويد ازجامعه عرب خارج شد و مركزاين اتحاديه به كشور تونس منتقل شد.

2 ـ درگذشت كلود مونه بتاریخ 22 مارچ سال 1926 ميلادي: كلود مونه، نقاش مشهورو پدرسبك" امپرسيونيسم" درگذشت، مونه زندگي سختي داشت و هميشه براي بهتركردن هنرش فعاليت و كوشش ميكرد، او درابتداي كارازشهرت چنداني برخوردارنبود اما با مجموعه نقاشي نيلوفراهاي آبي شهرت جهاني دست يافت.

3 ـ اتحاديه بين المللي" فوتبال :ـ بتاریخ 22 مارچ سال 1888 میلادی: اتحاديه بين المللي" فوتبال " بوجود آمد و هدف از ايجاد اين اتحاديه ،نظارت بر مسابقه هاي فوتبالي بود كه بين ملل مختلف انجام ميشد، تا قبل از تأسيس اين اتحاديه ،مسابقات فوتبال تنها ميان ممالك بريتانيايي انجام ميشد اما از سال 1900 ميلادي ،مسابقات رسمي ميان ممالك بريتانيايي و ممالك خارجي انجام شد كه اولين مسابقه رسمي روز21 دسمبر سال 1901 ميلادي بين انگليس و المان انجام شد.

4 ـ بزرگداشت از نوروزباستان درکابل:ـ بتاریخ سه شنبه 2 حمل 1384خورشیدی مطابق 22 مارچ سال2005 : مردم کابل در نخستين روز سال نو، با شرکت در مراسم بزرگداشت نوروز، درستديوم ورزشی  کابل، زيارت کارته سخی و بازار مندوی ، شاهد برگزاری مراسم رسمی نوروز با حضور مقامات دولتی بود، حامد كرزي روز دوشنبه در مراسم ويژه نوروزدرستديوم ورزشی کابل اشتراک نموده ضمن بيانيه ای خواستار توجه مردم به  محيط زيست شد، وي ضمن تبريكی سال نو گفت:  ريزش برف و بارش كم سابقه باران در افغانستان اين اميدواري را براي مردم به وجود آورده است كه اين كشور از نظر توليدات محصولات كشاورزي خودكفا شود،  مردم بايد تلاش كنند تا با كمك همديگر اين كشور را بسازند، زيرا هيج كشوري با كمك از خارج بازسازي نشده‌است.

   كرزي گفت :  افغانستان در گذشته به كشور باغ ها مشهوربود و بابرشاه به اين دليل وصيت كرد كه در كابل به خاك سپرده شود، چون كابل به شهر باغ‌ها شهرت داشت،  با تاسف بايد گفت که كابل اكنون خالي از درخت و به يك شهر بی باغ  تبديل شده‌است كه بايد براي سرسبزي آن نه تنها مردم كابل بلكه مردم ساير شهرهاي افغانستان تلاش كنند، وی از مردم خواست تا در حويلى ها، کوچه ها، کنارسرک ها و زمين هاى شان نهال ها غرس نمايند و ازاين طريق در سرسبزى و زيبايى کشور، صفايى محيط زيست و پاکى هوا سهم بگيرند و بر عايدات خانواده گى و ملى شان بيافزايند.

   کرزی گفت: اگرانجام انتخابات رياست جمهورى درسال گذشته يک پيروزى بزرگ بود ، برگزاری انتخابات پارلمانى  درسال 1384 خورشیدی يک  آزمون بزرگ براى مردم افغانستان خواهد بود، وی از خداوند استدعا نمود که ملت افغانستان ازين آزمون انتخابات پارلمانى که در پيشروى دارند مانند انتخابات رياست جمهورى موفق بدر آيند، وی علاوه کرد: با اين انتخابات  مردم ما اعتقاد برمردم گرايى ، تحمل و همديگرپذيرى شان رابه جهانيان به نمايش گذاشتند و با تشکيل پارلمان جديد ارگان دولتى ما مکمل خواهد شد و کشور درقانونمندى بهترى قرار خواهندگرفت، دراين مراسم شماری ازاعضای کابينه، برخی از رهبران مجاهدين، فرماندهان نيروهای ايساف و ائتلاف بين المللی ضدتروريسم و سفيران شماری از کشورهای خارجی نيز در جايگاه مهمانان حضور داشتند، نمايشهای ورزشی و هنری، رژه گروههای ورزشی، رقص و نوازندگی گروههای قومی مناطق مختلف کشور که با لباسهای محلی شان آمده بودند و نمايش محصولات کشاورزی، از بخشهای جالب اين مراسم بود، تعدادی نمونه های حیوانات و محصولات زراعی  کشور را  نمايش دادند، در مندوی  شهر کابل  با حضور شاروال کابل و شماری از شهروندان، توغ مندوی برافراشته شد، همچنين علم سخی در زيارتگاه کارته سخی برافراشته شد.

= = = = = = = = = =

روز شمار، بیست وسوم مارچ

1 ـ تولد، پي ‏يرسيمون لاپلاس بتاریخ 23 مارچ سال 1749 ميلادي: « پي ‏يرسيمون لاپلاس» رياضيدان فرانسوي متولد شد،لاپلاس درامور سياسي نيز فعاليت داشت و مدتي هم رياست مجلس سناي فرانسه را عهده ‏دار بود، از مهمترين آثار او شرح دستگاه جهان را مي‏ توان نام برد.

2 ـ تشکیل حزب فاشیست :ـ بتاریخ 23 مارچ سال 1919 ميلادي: حزب فاشيست ايتاليا تشكيل شد،  فاشيسم بطور اعم به هر رژيم استبدادي متمركزي اطلاق مي‏شود كه از اصول و تعصبات نژادي پيروي مي‏كند و به مخالفت با هرگونه افكار و عقايد آزاديخواهي مي‏پردازد.

3 ـ تأسیس سازمان هوا شناسی :ـ بتاریخ 23 مارچ سال1972ميلادي: سازمان هواشناسي جهاني كه به اختصار( و مُو) خوانده مي شود، بطور رسمي تاسيس شد، اين سازمان وابسته به سازمان ملل متحد است و كليه سازمانهاي هواشناسي جهان با اين سازمان همكاري دائم دارند .

4 ـ جنگ ميان كاتوليكها و پروتستانهاي:ـ  بتاریخ 23 مارچ سال 1567 میلادی: دومين جنگ ميان كاتوليكها و پروتستانهاي فرانسه آغاز شد .جنگ اول روز13 مارچ سال  1563 ميلادي با صدور فرمان" آمبواز " پايان يافته بود پس از چهار سال صلح ،جنگ دوم در اين روز شروع شد و در حدود يك سال يعني تا روز14 می سال1568  ميلادي طول كشيد، اين جنگ در زمان سلطنت شارل نهم اتفاق .

= = = = = = = = = ==

روز شمار، بیست وچهارم مارچ

1ـ کشف بیماری « سل » :ـ بتاریخ 24 مارچ سال 1882 ميلادي: روبرت كخ دانشمند و محقق الماني عامل بيماري سل را كشف كرد، اين طبیب برجسته ده سال براي كشف علت اين بيماري مطالعه و تحقيق كرد و سرانجام موفق به كشف عامل بيماري سل شد، به پاس خدمات ارزنده وي عامل بيماري سل را باسيل كخ ناميدند، روبرت كخ در سال 1905 ميلادي جايزه نوبل را در فيزيولوژي و طب دريافت كرد.

2 ـ در گذشت « ژول ورن» بتاریخ 24 مارچ سال 1905 ميلادي: « ژول ورن» نويسنده خيالپرداز و داستان نويس فرانسوي درگذشت، از بيشتر آثار جذاب و خواندني ژول ورن فيلم‏هاي ديدني تهيه شده است، از اين آثار بيست هزار فرسنگ زير دريا، دور دنيا در هشتاد روز، و جزيره اسرار آميز را مي‏توان برشمرد.

3 ـ باز کشایی مسجد در آذربایجان:- 24 مارچ سال 1989 ميلادي: پس ازهفتاد سال مسجد جامع گنجه در آذربايجان شوروي سابق باز سازي و مجدداً بازگشايي شد، مسجد جامع گنجه از بناهاي تاريخي جمهوري آذربايجان به شمار مي‏رود، گفتني است كه از سال 1985 ميلادي بيش از سي مسجد پس از تغييرات فضاي سياسي شوروي سابق در اين سرزمين بازگشايي شده‏اند و مسلمانان در اين مساجد به عبادت و اداي فريضه نماز مي‏پرداختند.

4 ـ خواجه اميرخسرو دهلوي:ـ بتاریخ 24 مارچ سال 1311 میلادی: خواجه اميرخسرو دهلوي " شاعر و سخنسراي بزرگ مقيم هند در شهر زيباي" پيتالي "در هند ،قدم به عرصه گذاشت از دوران جواني به شاعري مشغول شد و خيلي زود به سبب ذوق سليم و طبع حساسي كه داشت ،شهرت يافت و جزء سرشناسان و ادبا درآمد خواجه اميرخسرو دهلوي كه بزرگترين شاعر پارسيگوي هندوستان است ،پس از 54 سال زندگي به سال 1365 ميلادي وفات یافت.

5 ـ پنج موافقتنامه ميان پاكستان وافغانستان امضاء شد :ـ بتاریخ پجشنبه 4 حمل 1384 خورشيدی مطابق 24 مارچ 2005 ميلادی: حامد کرزی  که روز سه شنبه  در راس  یک هیئت  عالیرتبه  دولتی  جهت  سفر  دو روزه  عازم کشور پاکستان  گردیده  بود با مقامات پاكستان روز چهارشنبه پنج موافقتنامه براي گسترش همكاري در زمينه های مختلف ميان دو كشور را امضاء كردند، مراسم امضاي اين موافقتنامه‌ها از جمله راه‌اندازي خط مسافري  بس در مسيرهاي پيشاور- جلال‌آباد و كويته- قندهار و همكاري توريستی، فرهنگي و رسانه‌اي در پايان مذاكرات حامد كرزي و شوكت عزيزصدراعظم و نخست وزير پاكستان در اسلام‌آباد برگزار شد، حامد کرزى در مراسم روز ملی پاکستان اشتراک و طى سخنرانى اش در ان مراسم گفته است : پاکستان و افغانستان دو ملت برادر اند و بهتر است که اين دو کشور در صلح زندگى نمايند ، پاکستان خانه دوم افغان ها مى باشد، منابع خبري همچنين گزارش دادند: در مذاكرات رييس جمهوري افغانستان و مقامات پاكستاني درباره طرح پيشنهادي احداث خط لوله گاز از تركمنستان از طريق افغانستان به پاكستان نيز بحث و بررسي شد، گفته می شود که ضمن ملاقات حامد کرزى با شوکت عزيز ، موافقت نامه اى به امضارسيد که به موجب ان بايد هيئت سه جانبه( پاکستان ،ترکمنستان و افغانستان) تعيين شود و هرچه عاجلتر روى احداث پايپلاين گاز کار صورت گيرد، کار مقدماتى احداث پايپلاين گاز ترکمنستان به پاکستان از طريق خاک افغانستان از چند سال بدينسو ، روى دست گرفته شده است که در اين اواخر پاکستان علاقمندى بيشترى در زمينه ازخود نشان داده است، همچنان درملاقاتى که کرزى ، رئیس جمهور افغانستان با پرويز مشرف رئیس جمهور پاکستان داشت موافقت نامه اى در مورد مبارزه با مواد مخدر و تروريز م به امضاررسانیدند ، پروزيز مشرف در ملاقات با حامد کرزى گفته است : صلح و پيشرفت در افغانستان باعث پيشرفت پاکستان ميشود،
مقامات پاکستان گفته اند که تجار آن کشور علاقمندى زياد براى سرمايه گذارى در افغانستان دارند، و همچنان پاکستان از دولت افغانستان خواست تا محل مناسب براى تجار پاکستان ايجاد نمايد که اين موضوع از طرف حامد کرزى تائيد شده و موافقت نامه در مورد به امضا رسيده است، مشرف گفته است که در سال گذشته ارزش اموال تجارتى ايکه از پاکستان به افغانستان وارد شده است به مبلغ يک مليارد دالر امريکايى بالغ مى گردد.

6 ـ   مبارزه با القاعده براي حکومت جورج بوش فوريت نداشت :ـ بتاریخ 24 مارچ سال2000 میلادی : ريچارد کلارک رئيس سابق سازمان ضد تروريسم امريکا در کميسيون رسيدگي به رويدادهاي 11 سپتمبرسال 2001 شهادت داد که تروريسم پيش از رويدادهاي 11 سپتامبر براي حکومت جورج بوش( پسر ) فوريت نداشت و از وضعيت" اورجنت " زمان حکومت ويليام کلينتون به وضعيت مهم ( نه فوري ) تبديل شده بود، وي گفت که پس از حمله به کشتی " کل " در بندر عدن ،براي حکومت کلينتون مسئله اي بالاتر از مبارزه با القاعده نبود و او پس از روي کار آمدن جورج بوش، در جلسات امنيتي کاخ سفيد به فوري بودن اين مبارزه اشاره کرده بود که توجه نشد، « کلارک» اظهارات خود را در اين کميسيون با عذر خواهي از بازماندگان نزديک به سه هزار مقتول رويدادهاي 11 سپتمبرسال 2001میلادی آغاز کرد و خطاب به آنان گفت: کوتاهي دولت شما ، آنان که قول محافظت از شما را داده بودند از جمله خود من باعث اين شکست( تلفات ) شد و من از شما به خاطر اين کوتاهي طلب بخشش مي کنم، وي گفت که پس از حمله نظامي به عراق هم، مبارزه با القاعده تحت الشعاع اين جنگ قرار گرفت و به همين دليل من صداي انتقاد خود را بلند کردم،« ريچارد کلارک» که از زمان حکومت رونالد ريگان آن سمت را داشت و با جورج بوش ( پدر ) و کلينتون کار کرده بود پس از 30 سال از کار دولتي دست کشيده است، وي درباره کوتاهي که در مبارزه با القاعده شده و نيز بهانه هاي حمله نظامي به عراق کتابي منتشر ساخته و يکشنبه( 21 مارچ سال 2004 ) در مصاحبه با بانو " لسلي ستال " گزارشگر مجله تلويزيوني شبکه سي. بي . اس . به تفصيل در اين باره به افشاگري دست زد و حتي گفت که پس از رويداد 11 سپتمبر، تلاش رئيس جمهوري و مخصوصا رامسفلد وزير دفاع او اين بود که پاي صدام حسين را به ميان بکشند و بهانه جنگ با او را به دست آورند و من بارها در جلسات کاخ سفيد گفته بودم که ميان صدام حسين و القاعده ارتباطي به دست نيامده است.

= = = = = = = = = ==

روز شمار، بیست وپنجم مارچ

1 ـ خروج ایران ازپیمان سینتو :ـ بتاریخ 25 مارچ سال 1979 میلادی( 5 حمل سال1358هجري شمسي): جمهوري اسلامي ايران بطوررسمي ازپيمان سِنتو خارج شد، اين اقدام بنا به نظر و رأي اعضاي شوراي انقلاب عملي شد، سِنتو يا سازمان پيمان مركزي درسال1959ميلادي جانشين پيمان بغداد شد، دراين پيمان دولتهاي عضوپيمان بغداد بجزعراق حضورداشتند، گفتني است كه امريكا ازاعضاي رسمي پيمان نبود اما درمانورهاي پيمان شركت مي‎كرد و بركمكهاي مالي پيمان سِنتو و جريانات آن بطورمستقيم نظارت خود را اعمال مي‎كرد.

2 ـ ایجاد جامعه اقتصادی اروپا :ـ بتاریخ25مارچ سال1957ميلادي: قرارداد ايجاد جامعه اقتصادي اروپا يا بازارمشترك اروپا درروم ميان نمايندگان كشورهاي اروپايي به امضا رسيد، هدف ازتشكيل چنين جامعه اي ايجاد تعرفه گمركي ميان كشورهاي عضوبراي ازبين بردن تعرفه هاي گمركي بود كه درپي آن مبادلات كالا، نيروي كار، سرمايه و خدمات نيزبصورت آزاد ميان كشورهاي عضو انجام مي‎گیرد.

3 ـ مرگ فيصل پادشاه کشور سعودي در کاخ سلطنتي:ـ بتاریخ 25 مارچ سال 1975میلادی:  فيصل ابن سعود پادشاه وقت کشور سعودي در کاخ سلطنتي رياض در دفتر ويژه ملاقاتها به دست برادر زاده اش با فیر گلوله کشته شد، ضارب که در بيروت تحصيل مي کرد به منظور اعتراض به کاهش مقرري که هر ماه به او پرداخت مي شد با ملک فيصل ملاقات کرده بود، کاهش مقرري به دليل تنبلي در تحصيل و ولخرجي بود، قاتل پس از محاکمه گردن زده شد، در پي درگذشت ملک فيصل 70 ساله که در طول زمامداري دست به اصلاحات زده و از حاميان اتحاد اعراب بود پرنس خالد وليعهد وقت سعودي بر جاي او نشست، ملک فيصل از مخالفان سرسخت اسرائيل بشمار مي رفت، وي که يک همسر بيش نداشت در گوري ناشناخته مدفون است، روزنامه هاي تهران براي انتشار فوري خبر قتل ملک فيصل، شماره فوق العاده( Extra ) منتشر ساخته بودند.

4 ـ  يونانيان براي کسب استقلال:ـ بتاریخ 25 مارچ 1821میلادی: ميهندوستان يوناني براي پايان دادن به سلطه عثماني که چند قرن ادامه داشت بپاخيزي مسلحانه خود را آغاز کردند که بيش از هفت سال طول کشيد تا به ثمر رسيد، اين بپاخيزي از " پاتراس " آغاز شد و استقلال طلبان دژ عثماني ها در " مورين " را متصرف شدند و دولت عثماني مجبور شد براي جنگ با آنان از آلباني و نقاط ديگر نيرو به يونان بفرستد، استقلال طلبان سپس جزاير " سپتساي " و " پسارا " را آزاد کردند و پس از تصرف نقاطي ديگر ،در 13 جنوری سال 1822 اعلام استقلال کردند و براي کشور خود قانون اساسي نوشتند، اما عثماني بر شدت سرکوبي آنان افزود و چند بار دست به قتل عام زد تا به تدريج اروپائيان به کمک يونانيان شتافتند و دولتهاي روسيه ، فرانسه و انگلستان در باطن براي رسيدن به هدفهاي خود و در ظاهر به خاطر کمک به يونانيان به دولت عثماني اخطار کردند که يونانيان را به حال خود بگذارد و از اين کشور خارج شود که عثماني به اين اخطار اعتنا نکرد و سه قدرت اروپائي بر ضد عثماني دست به عمليات نظامي زدند و روسيه در بالکان چند شکست شديد به عثماني وارد ساخت، يکي از صحنه هاي جنگ در 20 اکتوبرسال 1827میلادی در " ناوارينو " روي داد که مشهور است، عثماني در يونان شکست خورد و محمد دوم سلطان در 14 دسمبر استقلال يونان و مرزهاي آن را برسميت شناخت.

= = = = = = = = = =

روز شمار، بیست وششم مارچ

1ـ  سالگرد« زرتشت» ، پيامبر:ـ بتاریخ 6 حمل: سالگرد زرتشت، تنها پيامبريست که از ميان آرين ها برخاست وآئیین ( کردار نيک ، پندار نيک ، و گفتار نيک ) را ندا داد و ترويج کرد و اریایان را با اين منش پرورش داد، آيين زرتشت در زمان ساسانيان دين دولتي ايران شد و روحانيون زردتشتي در دستگاه حکومتي داراي مقام و منزلت شدند و به همين سبب، مردم آنان را در ضعف هايي که از دولت و مقامات رسمي مي ديدند شريک مي پنداشتند و اين آيين مروج اخلاقيات از اواخر دوران آن دودمان رو به ضعف نهاد، " اوستا - کتاب مفصل زرتشت " در عين حال از قديمي ترين نوشته هاي جهان و سند تمدن پيشرفته عهد باستان است، زاد روز زرتشت از دوران ساسانيان يک روزملي اعلام شد و بر ايام رسمي نوروز اضافه گرديد.

2ـ در سفارت امریکا مقیم کابل :ـ بتاریخ 26 مارچ 2002 میلادی : در کنفرانس مطبوعا تی که بروز دوشنبه در سفارت امریکا در کابل دائر شده بود ، زلمی خلیل زاد نمایندة مخصوص جورج بوش ، رئیس جمهور امریکا گفت : تا زمانی که بقایای طالبان و القاعده از بین نرفته است ، مبارزه ادامه خواهد داشت امریکا تا محو کامل طالبان و ا لقاعده ، افغانستان را تنها نخواهد گذاشت.

3 ـ دخول اولین نیروهای انگلیسی در بگرام:ـ بتاریخ 26 مارچ 2002 میلادی( 6 حمل 1381 هجری شمسی ): وزارت دفاع بريتانيا اعلام کرده است که نخستين گروه از واحد اعزامی اردوی اين کشور به افغانستان وارد پا يگاه هوايی بگرام شده اند،اين گروه شامل يکصد تفنگدار دريايی است که برای ايجاد قرارگاه نيروهای بريتانيايی در پايگاه بگرام به منطقه اعزام شده اند، با وجود فروريختن هزاران بمب روی پناهگاه های کوهستانی نفرات طالبان و القاعده، در پايان اين عمليات تنها چند جنازه برجای مانده بود، چنین به نظر می رسد که بخش اعظم نيروهای طالبان موفق به فرار شده باشند.

4 ـ پوتین کفيل رئيس جمهوري روسيه شد:ـ بتاریخ 26 مارچ 2000میلادی : ولاديمير پوتين که از سوي يلتسين نخست وزير و بعدا کفيل رياست جمهوري روسيه فدراتیف شده بود در يک انتخابات عمومي رئيس جمهوري اين کشور شد، وي قبلا افسر امنيتي ( کا. گ. ب. ) شوروي و عضو حزب کمونيست بود که پس از فروپاشي شوروي معاون شهرداري سن پترز بورگ ( لنينگراد ) شده بود، پوتين در مارچ سال 2004 میلادی براي دومين بار به رياست جمهوري روسيه انتخاب شد.

5 ـ زلزله شدید در کاراکاس که20 هزار کشته داد :ـ بتاریخ 26 مارچ سال 1818میلادی : يک زلزله شديد در اين روز شهر کاراکاس در ونزوئلا را ويران ساخت و بيش از 20 هزارتن از ساکنان اين شهر را کشت، در اين حادثه طبيعي نه دهم ساختمانهاي شهر که اينک پايتخت ونزوئلاست ويران شدند.

= = = = = = = = = =

روز شمار، بیست وهفتم مارچ

1 ـ تولد« ويلهلم كزار رونتگن» بتاریخ 27 مارچ 1845ميلادي : « ويلهلم كزار رونتگن» رياضيدان و فيزيكدان الماني متولد شد، او هنگاميكه در دانگاه تدريس مي كرد به تحقيقات وسيع درباره شعا ع هاي مختلف مشغول شد، رونتگن در سال 1895 ميلادي اشعه ايكس يا اشعه مجهول را كشف كرد و به همين سبب جايزه نوبل را در رشته فيزيك دريافت كرد، شايان توجه است كه واحد تشعشعات ايكس و گاما بنام وي رونتگن ناميدند .

2 ـ پایان جنگ بین فرانسه والمان:ـ بتاریخ 27 مارچ 1915ميلادي: يكي از خونين ترين و پر تلفات ترين جنگهاي فرانسه و المان در دوران جنگ جهاني اول پايان يافت، در اين جنگ 48 هزار سرباز فرانسوي و36 هزار سرباز الماني كشته شدند، اين جنگ در منطقهء  بنام شامپاني روي داد به همين دليل جنگ اول را شامپاني معروف است .

3 ـ اعلام موجودیت گروه حزب الله:ـ بتاریخ 27 مارچ 1990ميلادي: در كشور الجزاير گروه جديد بنام حزب الله اعلام موجوديت كرد اين حزب اسلامي در برنامه هاي خود كه در نخستين روز از ماه مبارك رمضان آنرا منتشر كرد، حزب الله را گروهي با اعتقاد مذهبي اسلامي معرفي كرده بود، از سال 1989 ميلادي يعني از زمان پايان يافتن نظام تك حزبي در الجزاير چندين حزب با اعتقاد اسلامي اعلام موجوديت كرده است، كه بجز حزب الله به حزب رستگاري نيز مي توان اشاره كرد .

4 ـ روزي كه حلاج اعدام شد :ـ  بتاریخ27 مارچ سال 922 ميلادي : حسين ابن منصور معروف به «حلاج» صوفي ، انقلابي، نويسنده ، شاعر و آموزگار به تصميم وزير المقتدر عباسي خليفه وقت با شقاوت تمام اعدام شد، حلاج كه در سال 858 ميلادي در ولايت طور بيضاء از ايالت فارس به دنيا آمده بود و 64 سال از عمرش گذشته بود در بغداد كشته شد، وي برضد مالکان بزرگ و هرگونه استثمار ، و به نوعي خواهان برابري اقتصادي - اجتماعي مردم ، و ايجاد جامعه بدون طبقه و تبعيض بود، حلاج دست به سفر هاي متعدد و طولاني زده و از درياي سرخ تا خليج بنگال را ديدن كرده و همه جا به آموزش افكار خود پرداخته بود، او درباره افکار بودا ، ماني و فلاسفه يونان باستان و نيز انديشه هاي سوسياليستي مزدک تحقيق و مطالعه کرده بود، حلاج بر خلاف ساير انديشمندان معاصر خود و قرون وسطا، تفكراتش را به ميان توده ها رهنمون شد و به همين سبب دشمني مقامات وقت را كه از روشن شدن توده ها و وقوف آنان بر اهميت و حقوق خود هراس داشتند برانگيخته بود، حلاج که بسياري از سالهاي عمر را در شهرهاي خوزستان اقامت کرده بود از جنبش هايي که ايرانيان باني آنها بودند از جمله قرامطه حمايت ، و با اين عمل خلفاي اموي و عباسي که بر پايه سيادت عربها در سرزمين هاي اسلامي قرار داشت مخالفت شديد مي کرد ، به اين دلايل ،دستگاه خلافت عباسيان در پي فرصت بود تا حلاج را از ميان بردارد و اين فرصت با کودتايي که ياران او برضد خليفه کردند فراهم آمد ، ولي براي مجازات حلاج که هواداران فراوان داشت اتهامات مذهبي لازم بود .

    نخست او را متهم کردند که حمله به خانه کعبه را که توسط قرامطه صورت گرفته بود تاييد کرده است، حلاج گفته بود كه هرچه مي گويد حقيقت است، و براي بيان اين مطلب عبارت « انا الحق » را بكار برده بود ،كه دستگاه خلافت كه او را يك خطر براي خود مي پنداشت؛ اين عبارت را شرك و كفر و ادعاي خدا بودن عنوان داد، و حلاج را که در زندان بغداد بود ، پس از شكنجه فراوان اعدام كرد، گفته اند كه پيش از اعدام، به حلاج يك هزار تازيانه زده بودند و دست و پايش را قطع كرده بودند و او اين شكنجه ها را تحمل كرد و خم به ابرو نياورد، در برخي از تواريخ روز اعدام حلاج 26 مارچ نوشته شده است.

5 ـ تظاهرات نيم ميليون نفري اعتراض به انتخابات جزيره تايوان :ـ  بتاریخ شنبه 27 مارچ سال 2004 میلادی: در پي يك هفته تظاهرات و اعتراض به انتخابات جزيره تايوان، شمار معترضين كه در ميدان مقابل ساختمان حكومت اين جزيره و سرکهای اطراف آن جمع شده و شعار مي دادند از 500 هزار تن تجاوز كرده بود، اين جمعيت خواستار شمارش مجدد آراء بودند، زيرا كه « چن شوي ـ بيان » تنها با 30 هزار راي اضافي خود را برنده اعلام كرده است ، حال آنكه عدم دقت در شمارش آراء مشاهده شده بود، در انتخابات تعيين حاكم تايوان و معاونش بيش از 13 ميليون تن راي داده بودند، معترضين همچنين مدعي بودند كه روز پيش از انتخابات، چون « چن » مي دانست كه آراء لازم را به دست نخواهد آورد با طرح نقشه ، و به منظور جلب عطوفت مردم نسبت به خود، يك صحنه سوء قصد به خود ترتيب داده بود كه به اجرا درآمد ، ولي از تيرانداز اثري به دست نيامد!. معترضين در اين زمينه هم درخواست رسيدگي داشتند،  در جريان تظاهرات يك هفته اي تايوان، دولت چين كه تايوان را جزيره ياغي خود مي داند اخطار كرده بود كه اگر نظم تايوان برهم خورد ساكت نخواهد نشست و اقدام خواهد كرد، چين در عين حال به دولت امريكا كه پيروزي « چن » را در انتخابات تايوان تبريك گفته بود رسما اعتراض كرد و اين عمل امريكا را يك مداخله در امور چين اعلام داشت.

 تظاهر كنندگان تايوان عمدتا از اعضاي حزب ملي گراي «كومين تانگ» بودند كه با اعلام استقلال تايوان مخالفند، سرانجام « چن » كه خود را با پانصد هزار معترض رو به رو ديد، بامداد يكشنبه قبول كرد كه اگر معترضين به دادگاه دادخواست دهند و قاضي به دوباره شماري آراء حكم دهد، وي اين حكم را به اجرا خواهد گذارد، در پي اين موافقت، پليس از معترضين خواست كه پراكنده شوند و سپس براي متفرق ساختن آنان به زور متوسل شد، تظاهرات پانصد هزار نفري در تايوان تا 27 مارچ سال 2004میلادی سابقه نداشت، « چن » از حاميان اعلام استقلال تايوان است كه چين از دهها سال پيش اخطار كرده است كه اگر چنين شود به ارتش متوسل خواهد شد، مسئله تايوان از سال 1949میلادی كه مليون نفر از خاك اصلي به اين جزيره فرار كردند به وجود آمده و بزرگترين مسئله براي چين شده است.

= = = = = = = = = =

روز شمار، بیست وهشتم مارچ

1ـ تشکیل کمیسیون اقتصادی ملل متحد :ـ بتاریخ 28 مارچ سال1947ميلادي: كميسيون اقتصادي سازمان ملل متحد براي آسيا و خاوردوربا علامت اختصاري" اكافه " تشكيل شد، وظيفه اين سازمان رسيدگي به امور اقتصادي و نيازهاي اقتصادي كشورهاي عضو بود و" اكافه " مدتي پس ازتشكيل به كميسيون اقتصادي و اجتماعي سازمان ملل متحد براي آسيا و منطقه اقيانوس كبيرتبديل شد كه اختصاربه اِسكاپ مشهوراست، ازمهمترين وظايف اسكاپ ايجاد هماهنگي مشترك درجهت ارتقا وضعيت اقتصادي فرهنگي و اجتماعي كشورهاي عضواست، مركزاِسكاپ درشهربانكوك است.

2 ـ امپراتور روم ترور شد  :ـ بتاریخ 28 مارچ سال 193میلادی : پابليوس هلويوس پرتيناكس Pulius Helvius Pertinax امپراتور 67 ساله روم در كاخ خود به دست سربازان رومي ترور شد،  وي كه زماني جنرال بود و در سوريه با ارتش ايران جنگيده بود، پس از برگزيده شدن به سمت امپراتور، مبارزه سختي را با فساد اداري و اعمال نفوذ آغاز كرده بود و از جمله دست افسران گارد امپراتوري را از هرگونه سوء استفاده كوتاه كرده بود، به همين سبب در فاصله 87 روز دو بار بر ضد او كودتا شد و سرانجام 28 مارچ ، سيصد سرباز كه بر ضد او تحريك شده بودند ، بدون اين كه گارد محافظ كاخ امپراتوري مقاومت كند به داخل كاخ هجوم بردند و پرتيناكس را كشتند.

3 ـ تولد ماکسیم گورکی :ـ بتاریخ 28 مارچ سال 1868 میلادی:  آلکسی پشیکوف یا( ماکسیم گورکی)، نویسنده مشهور و بر جسته روس به دنیا آمد " مادر" عنوان مهمترین اثر اوست،« آلکسی ماکسیمویچ پشکوف» معروف به ماکسیم گورکی به سال 1869میلادی در شهر" نیژنی نوگورود" یا( گورکی گراد) کنونی متولد شد، بیش از پنج سال نداشت که پدرش درگذشت و مادرش دوباره ازدواج کرد و او را با پدرکلان پیرش تنها گذاشت، گورکی چند سال نزد پدرکلانش بسر برد ولی چون دید که پیرمرد ناتوان از عهده خرج خویش نیز بر نمی آید خانه او را ترک گفت و تنها و بی کس به سوی سرنوشت نامعلومش رهسپار گردید، به " ادسا " رفت و در آنجا باربر شد، پس از آن به شهرهای دیگر روسیه ازقبیل" تفلیس، نمازان " و سایر شهرها سفر کرد و به کارهای مختلف: شاگرد نانوایی، پاسبانی و مستخدمی راه آهن تن در داد، در همین مدت با سواد کمی که داشت مطالعه می کرد و به ادبیات عشق می ورزید، به تدریج دست به قلم برد و اولین داستان خویش را در یکی از روزنامه های قفقاز نوشت، به زودی توانست نظر مردم را به سوی خویش جلب نماید، در این تاریخ گورکی که شهرت یافته بود شروع به نوشتن آثار معروف خود کرد و سپس کشور را به سوی اروپا و امریکا ترک گفت، در خارج از کشور نیز دست از فعالیت بر نداشت و به فعالیت خویش افزود تا آنکه انقلاب 1917 به ثمر رسید و گورکی همانند سرداری فاتح به کشور بازگشت، مدتی سخنگوی دولت بود تا آنکه به شدت بیمار گشت و سفری برای معالجه به خارج نمود، در سال 1928میلادی به روسیه بازگشت و بالاخره در سال 1936 میلادی هنگامی که 67 سال داشت وفات کرد، کتاب های زیر از مهمترین آثار گورکی می باشند که  عبارتند از: ( ولگردان، آنها که وقتی آدمی بودند، دانشکده های من، توفان، سه رفیق، نهم جنوری ، همسفر، بوران، نخستین عشق من، استادان زندگی، نگهبان شدم، خرده بورژواها، واسکا، فضول، زندانیان، یک اعتراف و مادر  ).

4 ـ  در گذشت ویرجنیا ولف :ـ بتاریخ  28 مارچ سال 1941 میلادی : در ویرجینیا« وولف » نویسنده مشهور امریکایی دار فانی را وداع گفت ، وی در 59 سالگی  خود کشی کرد، در28 مارچ سال 1882 میلادی  « ویرجینیا وولف» نویسنده مشهور انگلیسی  دیده  به جهان گشود، وی در  بیست و چهار سالگی  نخستین کتاب خود را منتشر کرد "خانم دالووی" و  "بسوی فانوس دریایی"   از جمله مهمترین آثار اویند، « وولف» نویسنده ای است که در آثارش به دنبال  طرح جهان جدیدی  است، وی در  میان آثارش با ارایه چهره ای نو از داستان و نوع گویش و پردازش شخصیت ها ، روشی را در طریق سیال ذهن به نمایش  می گذارد که منحصر به فرد است، او معتقد است همچنانکه نقاشی در گذر زمان متحول شده است ، و از کاپی برداری محض از طبیعت به ذهن گرایی افراطی و انتزاعی گرایی کشیده شده است ، رمان نیز چنین قابلیتی را داراست و میتوان رمان را به عنوان برداشتی ساده از زندگی تلقی نکرد بلکه آن را گونه ای خاص از زندگی دانست، « وولف » شخصیت روان نژندی بود که افسردگی خاص او توانست وی را در خلق شخصیت ها و داستانهای پرمایه اش یاری دهد، او سرانجام بر اثر همین افسردگی دست به خودکشی زد و در سال 1941 میلادی خود را به در یا افکند و غرق شد .

5 ـ پاکستان دوست افغانستان؟ :ـ بتاریخ دوشنبه 8 حمل 1384 خورشيدی برا بر با 28 مارچ 2005 ميلادی: رادیودويچه ويلی افزود : {... حامد کرزی برای شرکت در جشن ملی پاکستان وبرای امضای موافقتنامه های اقتصادی وفرهنگی ميان افغانستان وپاکستان باشماری ازوزيران دولتش به پاکستان سفرنموده است، روابط میان افغانستان وپاکستان ازبد وتاسیس پاکستان تاکنون دچارپیچیدگی ها و تنش ها وگاهی هم خیلی نزدیک بوده است، بویژه روابط میان افغانستان وپاکستان درزمان طالبان ازگرمی خاصی برخورداربود، اما پس ازسقوط طالبان این روابط بابسیاراحتیاط ازجانب دوطرف تمثیل میشد، برخی ازمقامات دولت افغانستان وفرمانده نیروهای امریکایی درافغانستان دولت پاکستان را گاهی متهم به سهل انگاری درمبارزه دربرابرالقاعده وتروریزم نموده اند ،اما دوطرف همیشه درصحبت های رسمی  شان تروریزم را خطربرای هردوکشورتعریف می کنند ، اما سفراینبارحامد کرزی که با شماری ازوزیرانش همراه بود با این پیشینه ی روابط ،چه دست آورد برای افغانستان خواهد داشت ؟ واینکه این دو کشورچقدربه هم نزدیک شده اند ؟ وآیا مشکل همیشگی وکهنه ی افغانستان با پاکستان یعنی مشکل مرزی وخط دیورند حل شده و.....این موارد وموارد دیگر را با پژوهشگرونویسنده وتحلیلگرامورافغانستان ،آقای اسدالله والوالجی درمیان گذاشته ایم، به نظرآقای والوالجی روابط میان افغانستان وپاکستان درحال بهبود است ،و آنرا ناشی ازسرنوشت مشترک دوکشورمی داند آقای والوالجی می گوید: موضوع تروریزم که امریکا براه انداخته وپاکستان هم دوست بسیارتاریخی امریکا است بنابراین  دراین مبارزه سهم گرفته وچون خطرطالبان افغانستان را تهدید می کرد وتهدید می کند ، و پایگاه طالبان درمرزهای قبایل نشین پاکستان بود ؛ ازاینرو هردو کشورپاکستان افغانستان ازاین ناحیه ضررمی دیدند وهمچنان دراین موضوع مشترکاً نفع دارند، این سبب شد که رابطه نزدیک شود و باهم درمبارزه علیه طالبان والقاعده  شریک شوند.

   ازسویی پاکستان منافع خودرا درآسیای میانه دارد، بخاطررسیدن به بازارهای آسیای میانه ،مجبوراست که رابطه ی نزدیک وخوب با افغانستان داشته باشد،ازسویی دیگرانتقال لوله های گازترکمنستان که ازافغانستان می گذرد ، هم علاقه مندی پاکستان را به افغانستان زیاد می کند،ازسویی هم دراینجا افغانستان علاقه مندی های خودرا دارد که ازبازنگه داشتن راه پاکستان به آسیای میانه سودمی برد ،وازسویی ازطریق پاکستان به مرزهای آبی دست میابد.

    وی درپاسخ اینکه ، یکی ازمشکلی که بدون حل مانده وباعث بسیاری ازمشکلات دیگرهم شده ،مشکل مرزی وخط دیورند است . آیااین با مسایل حاد روز حل شده است؟ ، گفت :این گپ واقعاًازبسیارقدیم ، ازبدوتشکیل پاکستان میان افغانستان وپاکستان یک معضله ومشکل است ، برخلاف دیگردوستان صاحب نظرما ، نظرمن اینست که این خط دیورند که باعث معضله ومشکل شده است، این خط رسمیت دارد، اینکه شماری از صاحب نظران  ما می گویند که عبدالرحمان خان تحت فشاربوده ویا هرطور،حق نداشته به رسمیت بشناسد، اما مادیدیم که بعدازاینکه عبدالرحمان خان فوت کرد پسرش حبیب الله هم این خط را به رسمیت شناخت، وجالبتراینکه وقتیکه امان الله خان اعلان استقلال کرد، درمعاهدات امان الله خان خط دیورند را به رسمیت شناخت وانگلیس ها استقلال افغانستان را،وقتیکه یک کشورمستقل می شود بایک مرزمشخص مستقل وآزاد میشود، ودیگراینکه بااین مرزها افغانستان شامل ملل متحد شد، وبالاخره نادرخان هم همین مرز را به رسمیت شناخت، درزمان صدارت شاه محمود خان بود که این جنجال مسایل مرزی ایجاد شد و  وقتیکه صدراعظم های"دولت"افغانستان به امریکا مراجعه کردند چون پاکستان دوست امریکا بود  ، امریکا به اینها روی خوش نشان نداد ، اینها مجبورشدند ازشوروی کمک بگیرند، این سیاست پشتونستان و این گپ ها سیاست شوروی بود، چون شوروی ها می خواستندازطریق ایران به خلیج فارس برسند ، درآنجا پایشان قطع شد، یگانه راهی که باقی مانده بود راه افغانستان بود که ازاینطریق بتوانند به بحر هند برسند ، بنابراین مجبوربود این موضوع راخلق کند، به نظرمن امروز مردم بلوچستان وپشتونستان خودشان حق دارند انتخاب کنند که باکی می باشند، ما این حق رانداریم که بگوییم خاک مااست وما آنجا تسلط داشته باشیم ، چون آنجامردمی زندگی می کنند وآنها حق انتخاب دارند ودارای استقلال وآزاده هستند، وحالا این دیگر روبه حل شدن می رود   وراه معقولش هم اینست، به نظرمن شاید داود خان هم دراواخربه این نتیجه رسیده بود}.

6 ـ كشمكش غرب با روسيه بر سر انتخابات اوكراين در هفتمين روز آن:ـ بتاریخ 27 مارچ سال  میلادی: روز نامه " پراودا" درباره مداخله غرب در مسئله داخلي " انتخابات" اوكراين نوشت: انتخابات اوكراين به تاييد امريكا، انگلستان و يا كانادا نياز ندارد و به كشورهاي غرب كه بلوك خود را همچنان فعال نگهداشته اند مربوط نيست كه بگويند نتايج اين انتخابات را قبول دارند و يا رد مي كنند، بروند نظري به انتخابات خودشان بيافكنند كه پر از مسئله است، اوكراين كشوري است داراي حاكميت ملي و سازمانها و دوائر قانوني براي رسيدگي به شكايتها و اعتراضها.

   از مقالات رسانه هاي روسيه چنين بر مي آيد كه مسئله اوكراين و مداخله برخي دولتهاي غربي در آن، براي نخستين بار اين رسانه ها را برانگيخته و برخي از آنها از جمله اشاره كرده اند كه تعيين دولت موقت و انتخابات درعراق آشفته و درآتش و خون، درست است و در اوكراين كه حتي يك بي سواد ندارد نادرست! در ششمين روز كشمكش ( شنبه 27 نومبر ) پس از اين كه پارلمان اوكراين نظر داد كه نتيجه انتخابات نمي تواند خواست همه مردم باشد، صدها هزار تن در( كريمه، دونتسك و لوگانتسك) و ساير مناطق شرقي اوكراين كه هوادار رئيس جمهور منتخب هستند دست به تظاهرات خياباني زدند و خواستار الحاق مجدد اين مناطق مهم و حساس به روسيه و دست كم جدا شدن از پيكر اوكراين شدند و از دولتهاي محلي خود خواستند كه مقدمات برگزاري رفراندم را فراهم سازند، برخي از روسها در واكنش شديد به اظهارات «يوشكا فيشر» وزير امورخارجه المان كه گفته بود روسيه بايد خواست اوكرايني ها را در نظر بگيرد و رئيس جمهور شدن« يانوكوويچ » ( سياستمدار هوادار مسكو ) راه مردم اوكراين نيست گفته بودند كه به دولت متبوع ( مسكو ) اصرار خواهند كرد كه غرامت خونبهاي 27 ميليون روس را در جريان جنگ دوم كه به دست المانی ها كشته شدند و آن همه ويراني را مطالبه كند، جنگ را الماني ها بر ضد ما آغاز كردند و مسئول هستند و «دوما» بايد قانون تصويب كند كه اگر المان غرامت عادله را نپردازد روسيه متوسل به زور شود؛ ما اين همه سلاح اتمي و موشك را براي چه مي خواهيم؟، براي دفاع از حقوقمان، روسها نسبت به اظهارات 28 نومبر وزير امور خارجه هالند نيز عكس العمل شديد نشان داده بودند كه به نمايندگي از سوي اتحاديه اروپا گفته بود: بهترين راه كه مورد قبول است؛ تجديد انتخابات اوكراين است، در پاسخ به اين اظهارات،« گريزلوف» رئيس " دوماي" روسيه تاكيد كرد كه« يانوكوويچ» برگزيده به حق مردم اوكراين است و« كوچما» رئيس جمهور اوكراين كار درستي كرد كه بر انتخاب او صحه گذارد.

= = = = = = = = ==

روز شمار، بیست ونهم مارچ

1ـ ختم جنگ بین پروتستانها و کاتولیک ها: ـ بتاریخ 29 مارچ سال1573ميلادي: « شارل نهم» پادشاه فرانسه فرمان تاريخي معروف به فرمان آزادي را به نفع پروتستانها صادركرد، به موجب اين فرمان پروتستانهاي فرانسه كه درجنگ با كاتوليكها پيروزشده بودند آزادي خود را دربرگزاركردن مراسم مذهبي بدست آوردند، بدين ترتيب چهارمين جنگ مذهبي پروتستانها و كاتوليك هاي فرانسه پايان يافت، اين جنگ كه آخرين درگيري مذهبي درزمان شارل نهم بود ازروز16 جولای سال1572ميلادي آغازو به جنگ لاروشِل معروف شد.

2 ـ چند دستگي و کودتا در سوريه:ـ بتاریخ 29 نومبر سال 1951میلادی: شيشکلي shishekly کودتا کرد و حکومت را به دست گرفت، سوريه از سال 1949 به مدت دو دهه گرفتار کودتاهاي نظامي بود که نتيجه تشديد اختلافهاي سه گروه چپ، راست و ناسيوناليست اين کشور بود، چپها خواهان ايجاد نظام شورايي (Soviet) شبيه شوروي بودند که در آن ابزار توليد دردست دولت باشد تا مردم از رفاه برابر برخوردار باشند و متساويا از ثروت وطنشان استفاده کننده و در اين راستا روابط بسيار نزديک با شوروي برقرار کرده بودند، مخصوصا که سران کرملين قول داده بودند که از سوريه حمالت نظامي خواهند کرد، ناسيوناليستها (ملي گرايان) علاقه شديد به تجديد هيات سوريه بزرگ داشتند که شامل اردن، فلسطين، لبنان و قسمتي از ترکيه بود که پس از جنگ جهاني اول (سال 1918) تقسيم شده بود و قسمتهاي جدا شده از جمله خاک اصلي سوريه، مدتها تحت الحمايه فرانسه قرار گرفته بود، فشار همين ملي گرايان بود که سبب شد بعدا سوريه با مصر جمهوري متحد عربي را به وجود آورند تا بيشتر و صداي رساتر به سوي هدفهاي ملت پيش بتازند و سرانجام، اختلاف نظر اين سه گروه باعث روي کارآمدن حزب سوسياليستب بعث در سوريه شده است که در آن هدفهاي همه تامين است، حکومت اين حزب سه دهه است که ادامه دارد، سوريه از هزاران سال پيش يک کشور کليدي در مديترانه شرقي بوده است و به دليل اهميت منطقه اي و استراتژيک، عمدتا تحت سلطه و نفوذ يک قدرت بزرگتر قرار داشته از جمله( ايران، مقدوني ها، روميها، حکومت مرکزي اسلامي، عثماني) به مدت 4 قرن و فرانسه، سوريه در عين حال يکي از گهواره هاي تمدن بشر بشمار مي رود.

3 ـ سنگهای قیمتی افغانستان :ـ بتاریخ بتاریخ 29 مارچ :آژانس خبرگزاری باختر مینگارد که سالانه  بیست ملیون  دالر از مدرک  صادرات  غیر  قانونی  سنگهای  قیمتی  و نیمه قیمتی  عایدکشور  های همسایه  میشود، این مطلب را « خلیل فیروزی » رئیس موقت  بخش   احجار  قیمتی  و نیمه قیمتی  انجمن   صنعت  کاران  و تاجران  سنگ افغانستان در جلسه  موسسان آن   انجمن  ابراز داشت، وی افزود :  سنگهای  قیمتی  در افغانستان  توسط  مردم  محل بصورت  غیر فنی  استخراج  میگردد  و قاچاق  غیر قانونی  این سنگها  به کشورهای  همسایه  خسارات  هنگفت  به این بخش  بزرگ  صادرات  کشور وارد میکند، همچنان  در جلسه«  انجینر محمد  اعظم کارگر»   رئیس موقت  این انجمن  طی صحبتی  گفت،  شیوه  استخراج  وبهره  بر داری  از معادن  بصورت  ابتدایی  و عنعنوی  بوده  توسط  کندن  صوفها  ، مغاره ها و انفجار  توسط  مواد انفجاریه  صورت گرفته  که   منرالهای  قیمتی  و کتله  های  معدنی  و بالکهای  مرمر  به پارچه های  کوچک  مبدل میشود ، که  این خود  ارزش  این  مواد را  کاهش  میدهد ، هدف  ازایجاد این  انجمن  در هماهنگی  با دولت  استخراج فنی  و مسلکی  معادن  توسط سکتور  خصوصی  و جلوگیری  از صادرات  غیر قانونی  ان به کشورهای  همسایه  میباشد، موصوف  گفت سالانه  سه ملیون  دالر  از مدرک  تکس  ، مالیه  ، خرید  و فروش  سنگهای  قیمتی و نیمه  قیمتی  به جیب  تجار کشورهای  خارجی  ریخته میشود، اشتراک  کننده گان  جلسه از دولت  تقاضا نمود ند  تا جلو  استخراج  غیر قانونی  وغیر فنی  را سد  نماید،  به  گفته یکتن  از تجار   احجار  قیمتی  یکصد وسه نوع    احجار  قیمتی  ونیمه قیمتی  درافغانستان  موجود  میباشد.

4 ـ سلاح موشکي تازه روسيه:ـ بتاریخ 29 مارچ سال 2004میلادی: خبرگزاري هاي روسيه به نقل از وزارت دفاع اين کشور گزارش کردند که دانشمندان موشکي روسيه سلاحي را آزمايش کرده اند که هر گونه سيستم دفاع موشکي را " خنثي و بي ثمر " مي سازد، طبق اين گزارشها ، توليد اين سلاح بسيار ارزان تمام مي شود، اين سلاح مافوق سرعت صوت پس از پرتاب، ميان فضا و لبه جو زمين مانور مي کند و مي تواند از هر سد دفاع ضدموشکي عبور کند، اين خبرگزاري ها نوشته اند که روسيه در زمينه موشک سازي ، در موارد متعدد همچنان پيشرو است، در جريان مانور موشکي ماه گذشته روسيه، جنرال« يوري بالويفسکي» معاون اول وزارت دفاع اين کشور فاش کرده بود که در آن مانور يک سلاح بسيار تازه ضدموشکي آزمايش شده است و« ولاديمير پوتين» رئيس جمهوري روسيه آن را سلاحي در مرحله تجربه اعلام داشته بود، مفسران نظامي با توجه به ساخت اين سلاح و نيز جلو افتادن برنامه فرستادن انسان به کره ماه از سوي چين، تجديد مسابقه تسليحاتي را به صورتي که در دهه هاي پيش از 1990 وجود داشت بعيد نمي دانند.

= = = = = = = =

روز شمار، سی ام مارچ

1ـ خرید سرزمین آلاسکا:- بتاریخ 30مارچ سال1867ميلادي: سرزمين آلاسكا واقع درشمال غربي كانادا به قیمت هفت ميليون و دوصد هزاردالربه امريكا فروخته شد، آلاسكا كه ا مروزه چهل و نهمين ايالت امريكاست تا سال1867ميلادي به روسيه تعلق داشت.

2 ـ تولد « جان فيسك » مورخ و فيلسوف امریکایی :ـ بتاریخ 30 مارچ سال1842 میلادی: جان فيسك John Fiske مورخ و فيلسوف امريكايي است به دنيا آمد و در 4 جولای سال 1901میلادی در گذشت، وي صاحب اين عقيده است كه بررسي در جهت كشف حقايق مربوط به يك رويداد از جمله علل و نتايج آن ، مورخ را به انديشه كردن فلسفي در باره آن وادار مي كند و به اين لحاظ بيشتر مورخان صاحب فلسفه و فرضيه هستند كه بايد دوباره و با دقت و از اين ديدگاه آثار آنان را خواند و فلسفه و فرضيه را كه قطعا براي بشريت مفيد است استخراج كرد بنابر اين، مطالعه تاريخ نبايد بدون تعمق و با عجله صورت گيرد، براي اين منظور بايد نخست شخصيت مورخ را شناخت و سپس به بررسي كارهاي او پرداخت، نظرات فيسك عمدتا دركتابي كه دخترش پس از فوت او تحت عنوان « يادداشتهاي داخلي پدرم » منتشر ساخته منعكس است، مترجمان اين كتاب به زبان فرانسه و هسپانيايي عنوانش را « نامه هاي پدرم » انتخاب كرده اند، از فيسك دهها اثر باقي مانده است كه مهمترين آنها عبارتنداز: اوت لاين آو كازميك فيلازوفي ، درسهايي كه انقلاب استقلال امريكا مي دهد ، فرانسه پس از انقلاب ، انگلستان نوين ، جنگ داخلي امريكا ، داروينيسم ، كشف قاره امريكا و نتايج جهاني آن ، از طبيعت به خدا ، زمان حساس ( وقتي كه يك رهبر بر سر دو راهي قراربگيرد ) و.. میباشد

3 ـ در گذشت داستان نويس الماني :ـ  بتاریخ 30 مارچ سال 1912 میلادی: كارل مي Karl May داستان نويس الماني در 70 سالگي پس از انتشار 70 داستان در گذشت، دامنه و نيروي خيال اين نويسنده زبانزد است براي مثال: او بدون اين كه قبلا از صحاري اعراب و يا مساكن سرخپوستان امريكا ديدن کند در داستانهاي خود چنان اوضاع را تشريح كرده است كه خواننده پس از بازديد از محل در درستي آن چه را كه خوانده ترديد نمي كند، خود وي گويد : رفتن به كتابخانه و خواندن يك تاريخ و يا جغرافيا و يا كتابي در قلمرو علوم انساني و علوم اجتماعي در او انگيزه نوشتن داستاني را تلقين مي كند و او در جريان نوشتن ، خود را در همان محيط حس مي كند و مي نويسد، كساني كه كتابهاي او را بررسي و نقد كرده اند درباره اش كارگزافه گويي را به آنجا رسانيده اند كه وي را داراي مغزي خارق العاده توصيف كرده اند.

4 ـ روزي كه« ايليوشين» طراح طیاره ديده به جهان گشود:ـ بتاریخ 30 مارچ سال 1894 میلادی: سرگي ايليوشين Sergei Ilyushin طراح طیاره و جنرال شوروي در يك خانواده دهقان روس ديده به جهان گشود، از 16 سالگي علاقه مند به پرواز با طیاره و طراحي و ساخت آن شد، نخستين جنگنده را كه « ايليوشين ـ 2» نام داشت در سال 1938 براي نيروي هوايي شوروي ساخت كه الماني ها اين طیاره را به دليل قدرت مانور « مرگ سياه » مي خواندند، « ايليوشين» سپس به ساخت انواع ديگر طیاره از جمله بمب افكن هاي سنگين و جت باري و مسافربر پرداخت و يكي از طراحان جهانی شد، اين انجنیر هوانوردي و فضاپيمايي شوروي كه در ارتش اين كشور به درجه جنرالی رسيد بسال 1977 میلادی در گذشت و غم فروپاشي بسيار ارزان شوروي را كه براي پايداري اش آن همه رنج برده وتلاش كرده بود نخورد.

5 ـ زاد روز« محمد فاتح » كه با اقدام او تاريخ قرون وسطا بسته شد:ـ  بتاریخ 30 مارچ سال 1432 میلادی: سلطان محمد دوم ( فاتح ) در« ادرنه» به دنيا آمد و با تصرف قسطنطنيه در 29 ماه می سال1453 به دست او ، تاريخ قرون وسطا بسته شد و تاريخ عمومي نخستين صفحه قرون جديد را باز كرد، عثماني ها از دير زمان بر قسمتي از آناتولي ، غرب قسطنطنيه و گوشه اي از بلغارستان امروز حكومت داشتند و گاهي تا آدرياتيك پيشروي مي كردند ولي تصرف قسطنطنيه برايشان ميسر نمي شد، سلطان محمد دوم نه تنها اين شهر مظهر قدرت غرب و مسيحيت شرق را تصرف كرد بلكه با شكست دادن « اوزون حسن » تركمان بر تمامي آناتولي سلطه يافت، سلطان محمد قسطنطنيه را به اسلامبول تغيير نام داد و كليساي ايا صوفيه را به مسجد تبديل كرد، با تصرف قسطنطنيه به دست تركان عثماني بسياري از تحصيلكرده ها و دانشمندان اين شهر با كتابهايي كه داشتند به غرب مهاجرت كردند و سلطان محمد به ناچار درهاي اين شهر را به روي مهاجران باز كرد و مقدمات تاسيس يك امپراتوري اسلامي را كه جانشين خلافت عباسيان شود فراهم ساخت، فاتح در سوم ماه می سال 1481 (حدود 20 سال پيش از اعلام پادشاهي اسماعيل صفوي ) در گذشت.

6 ـ پتر اول پدر امپراتوري روسيه به دنيا آمد:ـ  بتاریخ 30 مارچ سال 1672 میلادی:  پتر اول پدر" امپراتوري روسيه" است كه  به دنيا آمد و درسال 1725 میلادی در گذشت، وي براي آشنا شدن با عوامل پيشرفت اروپاي غربي به صورت فردي عادي به اين ديار رفت و حتي در كارگاه كشتي سازي نجاري كرد، از كارهاي او ساختن شهر" سن پترز بورگ" و انتقال پايتخت روسيه به آنجا بود تا به اروپاي غربي نزديك باشد، او به ملوك الطوايفي در روسيه پايان داد و به توسعه قلمرو اين كشور در درجه اول در سرزمين هاي خويشاوند ( اسلاو ) پرداخت و سپس سراغ همسايگان روسيه ازجمله عثماني رفت كه براي روسها به عنوان يك قدرت ارزش قائل نبودند، براي انجام اصلاحات و از ميان برداشتن مسائل اجتماعي روز مره ، با نوشتن قانون راه حل به دست آورد و راهي را باز كرد كه جانشينانش با در پيش گرفتن آن موفق به ساختن امپراتوري روسيه شدند، دولت حزب كمونيست در قرن 20 بر پايه برنامه هاي جهاني خود به گمان اين كه براي هميشه باقي خواهد ماند اين امپراتوري را بر پايه مليت ها تقسيم كرد كه درسال 1991میلادی بدون جنگ و خونريزي و مبارزه و بمانند خوردن آب منحل شد ــ رويدادي كه در همه تاريخ بشر سابقه نداشته است، در باره اين حادثه شگفت انگيز هنوز تحقيق تاريخي به عمل نيامده و اسرار اين معما در پرده ابهام است، روسها ظاهرا هنوز هم متوجه شكستي كه خورده اند و دنباله خواهد داشت نشده اند، حزب كمونيست در دوران حكومت 72ساله خود نه تنها موفق به ساختن سوسياليسم نشد و نتوانست تفكر سوسياليستي در مردم به وجود آورد و طبيعت آنان تغيير يابد بلكه تتمه وطندوستي را از ايشان گرفت و .... مجسمه برنزي پتر اول معروف به پتر بزرگ كه 250 سال پيش به دستور كاترين اول ساخته شد و در كنار رود « نوا » در آستانه شهر سن پترز بورگ بر صخره اي قرار گرفته است، كمونيستها نه تنها آن را تخريب نكردند بلكه در نگهداري از آن و مرمتش كوشيدند و به همين دليل تا به امروز به همان صورت باقي مانده است.

7 ـ  روزي كه به سوي رونالد ريگن تير اندازي شد:ـ بتاریخ 30 مارچ سال 1981میلادی : چند لحظه پس از خروج رونالد ريگن رئيس جمهوري وقت امريكا ازهوتل محل برگزاري كنوانسيون كارگران اين كشور، درحالي كه دست خودرا بلند كرده بود تا به كف زدن كساني كه در پياده رو مقابل ايستاده بودند پاسخ دهد از فاصله چهارمتري هدف گلوله گرفت و از ناحيه سينه ( ريه ) مجروح شد، ضارب جمعا پنج گلوله فیر، كرد كه علاوه بر ريگن ، جيمز بريدي سخنگوي او و دومامور محافظ مجروح شدند و بر زمين غلطيدند، ماموران ريگن را به بيمارستان دانشگاه جورج واشنگتن كه درهمان نزديكي قرار دارد بردند و ضارب را دستگير كردند، ضارب يك جوان 25 ساله ساكن كلرادو به نام جان هينكلي معرفي شد، ريگن براي ايراد نطق در كنوانسيون كارگران به ساختمان هوتل رفته بود، ريگن در بيمارستان تحت عمل جراحي قرار گرفت و 12 روز بعد به كاخ سفيد بازگشت ، ولي بريدي سخنگوي او كه گلوله به مغزش اصابت كرده بود فلج شد ، انگيزه اين تير اندازي دقيقا فاش نشده است ، زيرا ضارب به عنوان فردي كه دچار اختلالات مغزي است اعلام گرديد و به همين سبب هم هيات منصفه دادگاه در جلسه 21 جون سال 1982 محاكمه او را مجرم ندانستند و قاضي وي را به دارالمجانین فرستاد! .

= = = = = = = = ==

روز شمار، سی  و یکم مارچ

1ـ تولد، رنه دكارت :- بتاریخ31مارچ سال1592ميلادي: رنه دكارت فيلسوف و رياضيدان و فيزيكدان فرانسوي متولد شد، دكارت استاد رياضيات بود و اعتقاد داشت كه رياضي نمونه كامل علم است و قصد داشت روشهاي رياضي را درهمه رشته هاي علوم انساني به كارگيرد، دكارت به فلسفه و فيزيك نيزعلاقه داشت و درباره پديده انكسارنورو قانون ارتباط زواياي تابش و بازتابش تحقيقات جامع و ارزشمندي انجام داد.

2 ـ ادوارد فيتزجرالد مترجم ،رباعيات حكيم عمر خيام:ـ ادوارد فيتز جرالدEdward Fitzgerald شاعر، نويسنده، و متفكر انگليسي و مترجم رباعيات عمر خيام نيشابوري 31 مارچ سال 1809میلادی: در منطقه سافولك انگلستان ديده به جهان گشود، ترجمه رباعيات خيام از فارسي به انگليسي از مهمترين كارهاي ادبي قرن 19 بشمار مي رود، وي كه 74 سال عمر كرد آثار ديگري هم دارد ولي شهرت او به خاطر ترجمه رباعيات خيام است كه در ذهن خوانندگان غربي آنها موثر واقع شده است، ترجمه رباعيات خيام هنور تجديد چاپ مي شود.

چند بیت خیام به زبان دنمارکی :

بر خيز بتا بيا ز بهر دل ما

حل کن بجمال خويشتن مشکل ما

يک کوزه شراب تا بهم نوش کنيم

ز آن پيش که کوزه کنند از گِل ما

Rejs dig gudebillede, kom til mit hjerte,

løs med din skønhed min indre knude.

Før man krukker ælter af vores eget ler,

bring mig vinkrukken og lad os drikke

یا

ابريق می مرا شکستی ربّی

بر من در عيش را ببستی ربّی

من می خورم و تو ميکنی بدمستی

خاکم بدهن مگر تو مستی ربّی؟

Du slog mit vinglas itu, Vorherre,

udelukkede mig fra lyst og fryd, Vorherre.

Jeg drikker, men du handler jo i fuldskab,

Gud mig forbyde, er du beruset, Vorherre?

 

 

3 ـ امريكا ويرجين آيلند را از دنمارك خريد :ـ  بتاریخ 31 مارچ 1917میلادی: دولت امريكا جزاير هند غربي دنمارك را به مبلغ 25 ميليون دالر خريداري كرد و نام آنها را « ويرجين آيلند» امريكا گذارد، در سال 1867 میلادی نيز دولت واشنگتن آلاسكا را از روسيه خريداري كرده بود، اين دو خريد در يك روز از سال جشن گرفته مي شوند.

4 ـ اعلاميه اي كه انگلستان و فرانسه را وارد جنگ دوم كرد :ـ بتاریخ 31 مارچ سال 1939میلادی: دولتهاي انگلستان و فرانسه در يك اعلاميه مشترك تاكيد كردند كه اگر ارتش المان (هيتلر) به کشور پولند حمله برد، اين دو دولت به حمايت از کشور پولند اقدام خواهند كرد و وارد جنگ خواهند شد هيتلر قبلا اعلام كرده بود كه اگر اراضي المان كه پس از جنگ جهاني اول به پولند داده شده است به المان بازگردانده نشود به زور آنها را پس خواهد گرفت، اعلاميه انگلستان و فرانسه در ششمين سالروز به قدرت رسيدن هيتلر صادر شده بود، هيتلر بدون واهمه از اين اعلاميه دست به تصرف ، پولند زد و آن را با شوروي تقسيم كرد و فرانسه و انگلستان طبق قولي كه داده بودند به هيتلر اعلان جنگ دادند ولي فرانسه چند روز از پاي درآمد و ....

ادامه رویداد ها را درماه بعدی پی میگیریم

 

 

 

از اول تا 28 فبروری

روز شمار، اول فبروری :

1 ـ تولد ” لازاركارنو“  : ـ  بتاریخ  اول فبروری سال1753ميلادي: ” لازاركارنو“ سياستمدارو رياضيدان فرانسوي متولد شد، وي مهندس نظامي بود و ازافراد مؤثردرپيروزيهاي انقلابيون فرانسه درجنگهاي اروپايي بشمارمي‏رفت، ازاين رو او را روح نظامي انقلاب فرانسه ناميدهاند، كارنو درسال1830ميلادي به وزارت جنگ فرانسه منصوب شد، ازآثارمشهوروي به كتابهاي« هندسه وضعيت و تفكرات مابَعدُ الطَّبيعه »ميتوان اشاره كرد.

2 ـ اعلام وحدت اروپا :ـ بتاریخ  اول فبروری يك سال پيش از ميلاد: سناي روم با تصويب قطعنامه اي اعلام كرد كه اروپا تحت رياست و رهبري روم (ايتاليا) به صورت واحد در آمده و از اين پس قوانين روم بايد در سراسر اروپا اجرا شود، سناي روم در اين قطعنامه استدلال كرده بود ؛ از آنجا كه وحدت قوانين ، تكاليف و نظامات را به صورت واحد در مي آورد بهترين عامل وحدت ملل اروپايي است، همين مصوبه كه روح آن زنده مانده بود 1955 سال بعد باعث عقد پيمان تشكيل بازار مشترك اروپا در همان شهر « روم» شد كه بعدا به صورت اتحاديه اروپا با پول واحد در آمده و تاكنون بسياري از قوانين اعضاي اتحاديه مخصوصا در زمينه امور اجتماعي ، كار و اقتصاد يكسان شده ، مقررات مرزي از ميان رفته كه وحدت سياسي پس از تصويب قانون اساسي اتحاديه و نيز وحدت نظامي محتمل است  اين اتحاديه با 25 عضو سريعا همه اروپا را فرا مي گيرد ؛ البته اين بار از راه مسالمت .

   پاپها ، شارلماني و ناپلئون هم در صدد تحقق اين آرزو بر آمده بودند ، ولي به طرق ديگر و برتري يك كشور بر ساير كشورها، اروپاييان در طول تاريخ خود اتحاديه هاي متعدد پشت سر گذارده اند و معلوم نيست كه اتحاديه تازه تا چه زمان ادامه داشته باشد، از آنجا كه اين اتحاديه روسيه را كه بزرگترين كشور اسلاو نژاد اروپا است و قدرت نظامي وسيع دارد كنار گذاشته و بسياري از كشورهاي اروپاي جنوبي و مركزي اسلاو هستند و تحت نفوذ روسيه بوده اند، دوام اتحاديه قابل پيش بيني نيست، به علاوه اين اتحاديه به مواد خام وارداتي از ساير قاره ها و بازار فروش براي كالاي ساخته شده خود نياز دارد كه چين و هند دارند اين مواد را جذب و بازارها را پر مي كنند.

3 ـ غافلگير شدن امريكائيان در ويتنام:ـ بتاریخ اول فبروری سال 1968 میلادی :  چند ساعت پس از آغاز تعرض همه جانبه نيروهاي كمونيست به يكصد شهر در ويتنام جنوبي از جمله شهر" سايگون" و همزمان، حمله و محاصره مراكز استقرار نيروهاي امريكايي در اين منطقه، سران نظامي امريكا متوجه شدند كه غافلگير شده اند و كمونيستها نيرومند تر از آنند كه آنان تصور مي كردند، قبلا گمان نمي رفت كه نيروهاي كمونيست بتوانند با اين حجم از جنگل خارج شوند و همانند يك ارتش منظم و طبق نقشه دست به تعرض بزنند.

   از آنجا كه اين تعرض نظامي در نوروز سال قمري آسياي جنوب شرقي موسوم به" عيد تت Tet" روي داده بود در تاريخ به تعرض" تت "معروف شده است، در همان نخستين روز تعرض ، نيروهاي كمونيست در شهر" سايگون" خود را به ساختمان سفارت امريكا و ايستگاه راديو دولتي ويتنام جنوبي و چند مركز ديگر رسانيده بودند، در حمله كمونيستها به ساختمان سفارت امريكا در سايگون چهار تن از نگهبانان امريكايي ساختمان كشته شدند، شهر" هوئه Hue " پايتخت قديمي ( پادشاه نشين ) ويتنام كاملا به تصرف كمونيستها در آمد، پايگاه نظامي " خه سان " كه در آن پنج هزار سرباز امريكايي مستقر بودند به محاصره بيست هزار كمونیست درآمده بود و .... اين تعرض تا اواخر فبروری ادامه داشت، گفته مي شود كه انصراف« ليندن جانسون» از نامزد شدن دوباره براي احراز مقام رياست جمهوري امريكا به همين سبب بود .

   جنرال « جياپ» پس از پايان جنگ ويتنام و تامين وحدت اين سرزمين در كتاب خاطراتش نوشته است كه نقشه اين تعرض را به اين سبب طرح كرده بود كه دولت امريكا متوجه شود كه پيروزي برايش ميسر نيست و حاضر به مذاكره و سازش شود و نقشه را طوري كشيده بود كه نيروهايش پس از نشان دادن قدرت تعرضي خود با حد اقل تلفات به مراكز خويش باز گردند.

4 ـ مانور جنگ اتمي روسيه:ـ بتاریخ فبروری 2004 میلادی: كه براي نخستين بار پس از مانور مشابه ( سال1982) صورت خواهد گرفت درامريكا و اروپاي غربي ايجاد نگراني كرده و آن را سرآغاز قدرت نمايي ولاديمير پوتين كه در سابق يك نظامی ضد اطلاعات شوروي بود و كارت حزب كمونيست داشت تلقي كرده اند، در اين مانور از ماهواره ، زير دريايي و انواع موشك قاره پيما استفاده خواهد شد و بمب افكنهاي استراتژيك توپولف ( ت. يو ـ 160 ) با موشك كروز از صدها كيلو متر دورتر از هدف دست به حمله خواهند زد، پوتين شخصا بر اين مانور نظارت خواهد داشت، در جريان مانور مشابه سال 1982 ، غرب نيروهاي خود را به حالت آماده باش كامل درآورده بود، برخي ناظران تسريع در اجراي برنامه اين مانور را واكنش روسيه به ديدار وزير امور خارجه امريكا از گرجستان بيان داشته اند.

= = = = = = = = = =

روز شمار، دوم فبروری:

1 ـ تركيب گازها درعلم فيزيك: ـ بتاریخ 2 فبروری سال1844ميلادي: جان دالتون ازعلماي شيمي و فيزيك درگذشت، دالتون درزمينه تركيب گازها تحقيقات گستردهاي انجام داد و درخصوص تجزيه رنگها آزمايشهاي متعدّدي كرد، اصول مربوط به تركيب گازها درعلم فيزيك و مطالعات و مشاهدات منفي درباره رنگها و تجزيه و تركيب آنها ازديگرابداعات دالتون است.

2 ـ مندليف جدول تناوبي عناصر بتاریخ 2 فبروری  سال1907ميلادي:« ديميتري ايوانوويچ مَندَليُف»  دانشمند وشيميدان روسي دراوايل قرن بيستم ميلادي در74سالگي بدرود حيات گفت، ازآثارمهم مندليف جدول تناوبي عناصراست كه وي دراين جدول فلزات و شبه فلزات شناخته شده تا زمان خودش را درمكانهاي معين جاي داده بود، مندليف همچنين مكانهاي شخصي ازجدول را براي عناصري كه درآينده شناخته خواهند شد معين كرده بود، گفتني است كه دانشمندان بعد ازمندليف به پاس قدرداني ازوي صدويكمين عنصراين جدول را بنام او مندليم ناميدند.

3 ـ سالروز درگذشت برتراند راسل:ـ بتاریخ دوم فبر وری سال 1970میلادی: برتراند راسل فيلسوف و رياضيدان انگليسي در 97 سالگي درگذشت، وي كه در 18 می 1872 میلادی به دنيا آمده بود و نواسه نخست وزير پيشين انگلستان بود جايزه نوبل ادبيات سال 1950 را به دست آورد ، راسل از آن گروه فلاسفه بود كه معتقد به منطق رياضي هستند، او خواهان آزادي انديشه براي همه بود و از روشهايي حمايت مي كرد كه به آزادي عمومي منتهي مي شد، كتاب « فلسفه غرب» از تاليفات اوست كه روان و به زباني ساده نوشته شده است، در باره سوسيال دمكراسي المان و زندگاني منطقي بررسي كامل كرده بود

4 ـ شكست المان درجنگهاي استالينگراد :ـ بتاریخ 2 فبروری سال 1943میلادی: با خلع سلاح آخرين قطعه از قطعات ششم المان، که خونين ترین جنگ دراستالينگراد بود پايان يافت چنان كه نقطه بازگشت در جنگ جهاني دوم بود، فيلد مارشال« پاولوسم» قمندان نظامی ششم المان با وجود دستور هاي مكرر و موكد هيتلر مبني بر ادامه مقاومت، 31 جنوری تصميم به تسليم شدن گرفت و با اعضاي مرکزی قومانده و 15 جنرال از زير زمين يك فروشگاه متروك كه قرارگاه او بود بيرون آمد و به قوای سرخ كه قرارگاه او را زير آتش قرار داده بود تسليم شد ، پس از تسليم شدن« پاولوس» ، سي ساعت طول كشيد تا نيروهاي او در محله هاي شمالي شهر اسلحه زمين بگذارند، هيتلر درجه« پاولوس» را به فيلد مارشالي ترفيع داده بود كه تا آخرين نفر مقاومت كند و به او تاكيد كرده بود كه تاريخ به ياد نداشته كه يك فيلد مارشال الماني زنده تسليم شود.

   از 31 جنوری تا دوم فبروری نزديك به سه صد هزار نظامي الماني در استالينگراد و حواشي شهر خود را به ارتش سرخ تسليم كردند، محاصره و جنگهاي استالينگراد شش ماه و چند روز طول كشيد و يكصد هزار نظامي الماني تنها در جنگ تن به تن در اين شهر جان باختند، در بسياري از ساختمانهاي اين شهر، يك طبقه ساختمان در دست سربازان روس و طبقه ديگر در دست الماني ها بود، حمله به استالينگراد يك اشتباه بزرگ هيتلر بود ، اگر هيتلر دستور حمله به استالينگراد را صادر نكرده بود ، قوای نظامی ششم او قفقاز و منابع نفت آن را متصرف شده بود، ايران را از اشغال نظامي خارج و عراق را متصرف و انگليسي ها را از هند فراري داده بود و.... ظاهرا هيتلر و اطرافيانش سختي جنگ شهري را حدس نزده بودند، نظاميان الماني از 40 روز پيش از تسليم شدن از گوشت اسبان سوار نظام رومانيايي تغذيه مي كردند، در حمله به استالينگراد نيروهاي رومانيايي متحد المان نيز شركت داشتند.

     كارشناسان نظامي علل تسليم شدن مارشال پاولوس را كاهش مهمات و خوار بار و سرماي شديد از يك طرف و رسيدن نيروهاي تازه نفش شوروي به فرماندهي« ژوكف» از سوي ديگر و به حد اقل رسيدن ضعف روحيه الماني ها دانسته اند.

= = = = = = = = = =

 روز شمار، سوم فبروری :

1 ـ جريان برق از سيم مسي: ـ  بتاریخ 3 فبروری سال 1882 ميلادي : نخستين بار در تاريخ بشر براي انتقال جريان برق از سيم مسي استفاده شد، « ساموتل مورس » اولين دانشمندي بود كه از مس به منزله بهترين هادي الكتريک استفاده كرد، 1100 فوت سيم مسي را بدور اتاق خود كشيد و از يك سر آن جريان الكتريک را عبور داد و از سر ديگر آن نيروي برق دريافت كرد، مورس با اين آزمايش دريافت كه مس بيشتر از هر فلز ديگري قدرت هدايت جريان الكتريک را دارد.

2 ـ کانال سوئز در تصرف انگلیسها : ـ بتاریخ 3 فبروری سال 1915 میلادی: در دوران جنگ جهانی اول نخستین بار کانال سوئز مورد حمله قرار گرفت در این روز نیرور های المان و قوای عثمانی باهم به کانال سوئز که تحت حمایت و سلطه انگليس بود حمله كردند، اما نيروهاي متحد المان و عثمان در اين نبرد شكست خوردند و كانال سوئز در تصرف انگليسيها باقي ماند.

3 ـ انتشارکتاب"حقوق انسان":ـ بتاریخ 3 فبروری سال 1791 درلندن توماس پين Thomas Paine نويسنده و انديشمند بلند آوازه بيانيه اي مفصل در دفاع از انقلاب فرانسه را كه در جريان بود منتشر ساخت،  وي ماه بعد فصول ديگري براين بيانيه افزود و به صورت كتاب منتشر ساخت و عنوان آن را " حقوق انسان " گذارد كه پايه اعلاميه حقوق بشر قرار گرفته است، « پين » قبلا با انتشار " عقل سليم " مهاجرنشينان انگليسي امريكاي شمالي را تشويق به برگيري پرچم انقلاب استقلال كرده بود، وي در كتاب حقوق انسان نوشته است كه يك انسان حق دارد امنيت و آزادي داشته باشد و شخصيت و شئون او رعايت شود و حق اوست كه در برابر ستم از خود دفاع كند و به دادگاه مستقل براي تظلم دسترسي داشته باشد،انسان حق مالكيت بر انسان را ندارد و استثمار به هر شكل و نيز بازداشت خودسرانه ممنوع است،
« توماس پين » 29 جنوری 1737 متولد و هشتم جون سال 1809 میلادی درگذشت،  وي در انقلاب استقلال امريکا و انقلاب فرانسه نقش موثر داشت.

4 ـ درگذشت « هينكل » سازنده مخترع جت موشكي:ـ بتاریخ 3 فبروری سال 1958 میلادی : دكتر ارنست هينكل Ernest H. Heinkel سازنده طیارات نظامي المان در دو جنگ جهاني در 70 سالگي در سال 1958 در گذشت، وي در ساختن طیارات دريايي به جاپان و جت جنگنده اف ــ 104 به امريكا كمك كرد، هينكل كه در 1888 میلادی در" سوابياي" المان متولد شده بود نخستين طیاره را درسال 1911 ساخت، وي در طول جنگ جهاني اول نخستين طیارات نطامي را براي قوای نظامی المان ساخت كه سي فروند از آنها هم در اختيار اطريش ، متحد المان قرار گرفت، پس از جنگ چون المان تامدتي از ساختن طیاره محروم بود به اختراع طیاره دريايي موفق شد كه آن را در سویدن به توليد انبوه رساند و از آنجا به جاپان رفت و نوع نظامي طیاره دريايي (طیارهء كه مي تواند از روي آب به پرواز درآيد و روي آب فرود آيد ) براي اين كشور ساخت، پس از افتادن زمام امور المان به دست هيتلر به ساختن شكاري و بمب افكن براي « لوفت وافه ( نيروي هوايي المان ) پرداخت و بمب افكن دوموتوره « ه ـ 111 » با سرعت 375 کیلو متر در ساعت اولين اختراع او بود، وي همزمان در كارخانه خود طیارهء مسافري « ه ــ 70 » را توليد مي كرد.

    هينكل پس از ساختن هفت هزار و 300 فروند بمب افكن « ه ــ 111 » كه بر خلاف طیارات نظامي ساير كشورها قادر به شيرجه رفتن روي هدف بودند به ساختن بمب افكن هاي سنگين « ه ــ 177 » اقدام كرد و سپس به ساختن جنگنده « ه ــ 100 » با سرعت747 كيلومتر در ساعت پرداخت كه حد اكثر سرعت طیارهء ملخدار بود، هينكل از آن پس تلاش خود را صرف ساخت طیارهء با موتور موشكي بكار برد وطیاره آزمايشي « ه ــ 178 » را توليد كرد، همزمان ، بمب افكنهاي ويژه حملات شبانه « ه ــ 219 » را براي نيروي هوايي المان ساخت ، آخرين كار او ساخت نخستين طیارهء جت با سرعت930 کیلو متر در ساعت به نام « ه ــ 280 » بود كه ديگر خيلي دير شده بود، پس از جنگ جهاني دوم ، هينكل كارخانه خود را كه چندين بارهم بمباران شده بود به توليد دوبایسکل و موترسیکل  تبديل كرد و از سال 1955 كه محدوديت ها رفع شد با ادغام شركت خود با يك شركت بزرگتر بار ديگر به توليد طیاره و اين بار طیارهء غير نظامي دست زد، هينكل تجربه خود را در ساخت طیارهء" جت" در اختيار امريكا براي توليد جنگنده اف ــ 104 از نوع « جي » قرار داد.

= = = = = = = = = = =

روز شمار، چهارم فبروری: 

1 ـ كنفرانس يالتا وتقسيم المان به چهار منطقه: ـ بتاریخ 4 فبروری سال 1945 ميلادي : كنفرانس سياسي ايالات در شبه جزيره كريمه در جنوب روسيه و شمال درياي سياه آغاز شد، هدف از تشكيل اين كنفرانس بحت درباره مشكلات سياسي نظامي پس از جنگ و تقسيم المان به چهار منطقه بود، در اين كنفرانس براي تسليم و تصرف المان تصميم نهايي گرفته شد و مقرر گرديد كه المان بدون قيد و شرط تسليم شود، و دولتهاي امريكا ، انگلستان و روسيه هر يك منطقه اي از المان را تصرف كنند، از فرانسه نيز دعوت شد به عنوان عضو چهارم كمسيون نظارت منطقه اي را به عهده گيرد، از ديگر تصميمات كنفرانس يالتا خلع سلاح المان ، محاكمه و مجازات جنايتكاران جنگ و وادار كردن المان به پرداخت غرامت مي توان نام برد، هم چنين تصمیم اتخاذ  شد تا به وضعيت نابسامان " پولند " نيز رسيدگي شود.

2 ـ استقلال سريلانكا : - بتاریخ 4 فبروری سال 1948 ميلادي : كشور سيلان يا( سريلانكا) به استقلال رسيد، اين كشور پس از سالها سلطه پرتگالی ها وهالندی ها در سال 1798 ميلادي مستعمره انگلستان شد، مردم سريلانكا از زمان جنگ جهاني اول نهضت استقلال طلبانه خود را آغاز كردند، اين كشور ابتدا جزء كشورهاي مشترك المنافع انگلستان شناخته شد، سرانجام در سال 1972 ميلادي سيلان بطور رسمي مستقل شد و از آن پس به سريلانكا تغيير نام يافت، سريلانكا نزديك به چهارميليون مسلمان دارد.

= = = = = = = = = =

روز شمار، پنجم فبروری:

1 ـ خودکشي فيلسوف رومي:ـ بتاریخ 5 فبروری سال 45 پیش از میلاد : آقای «كاتو» فيلسوف ، نويسنده و سياستمدار نامدار روم درشمال فريقا خودكشي كرد تا شاهد ديكتاتوري سزار و مرگ جمهوري و حكومت انتخابي نباشد كه پدر بزرگش (ماركوس پركيوس كاتو انديشمند معروف) ضوابط و قواعد آن را تنظيم كرده بود بود« كاتو دوم » (معروف به نوه) در رساله خود «خرد فردي و خرد گروهي» نوشته است: سه عامل است كه موجب ارضاي خاطر يك فرد مي شود و اين سه عامل عبارتند از:

 ـ جرات ( دليري و نترس بودن و خطر كردن)

ـ  صداقت ( دروغ نگفتن، رو راست بودن و وفاداري )

ـ ساده زيستن (عادت داشتن به زندگاني ساده، همانند توده مردم و لذت بردن از آن و دوري گزيدن از تجملات و اسراف)

  « كاتو» در همين كتاب فساد دولتي و ارتشاء را بذر انحطاط يك جامعه خوانده و نوشته است كه ترديد دارد دست اندركاران فساد دولتي به جامعه ( مردم و وطن ) علاقه داشته باشند و پيش از ارتكاب فساد يك لحظه به سلامت كشور و آينده آن اندشه كنند، « كاتو» در جريان نزاع « سزار» و « پمپي » (دوجنرال و قونسل ارشد روم) جانب پمپي را گرفته بود و گفته بود كه حمايت از پمپي دفاع از حكومت انتخابي ، قانون و حقوق اتباع است،« كاتو دوم» به شمال افريقا كه ساكنان رومي آن بر ضد سلطنت و حكومت جباران بودند رفته بود تا آنان را برضد« سزار» برانگيزاند كه در آنجا شنيد سزار بر پمپي فائق آمده و شكست دادنش، ديگر امكان پذير نيست و از فرط ياس خودكشي كرد.

2 ـ کشف امواج راديويي :-  بتاریخ 5 فبروری سال1858ميلادي:  « هِنريخ هِرتز» ازجمله دانشمندان و فيزيكدانی است که درشهرهامبورک  کشورالمان متولد شد، « هرتز » بعد از اتمام تحصيلات خود مطالعات فراواني درزمينه فيزيك انجام داد و با آزمايشهاي متعدد پي برد كه امواج راديويي نوعي امواج الكترومقناطيسياند كه با سرعت نور درفضا منتشرميشوند، همين كشف« هرتز » سبب اختراعات و اكتشافات ديگري درعرصه علم شد، واحد فركانس امواج الكترومقناطيسي كه « هرتز » كشف كرده است به نام او به «هرتز» مشهوراست.

= = = = = = = = = =

روز شمار، ششم فبروری:

محدود كردن جنگ افزار هاي دريايي:ـ بتاریخ 6 فبروری سال1922 میلادی:  دولتهاي امريكا ، ايتاليا ، انگلستان ، جاپان و فرانسه با توجه به اين حقيقت تاريخي كه «قدرت دريايي» دولت صاحب آن را به خيال تجاوز بر مي انگيزد عهدنامه قطع رقابت دريايي و محدود كردن ابزار هاي جنگ دريايي را ميان خود امضاء كردند، اوضاع روسيه در پي انقلاب بولشويكي هنوز تثبيت نشده بود كه در اين پيمان شركت داده شود و المان كه در جنگ جهاني اول شكست خورده بود به موجب عهدنامه ورساي کشتی خود را از دست داده و حق داشتن كشتي جنگي سنگين از آن سلب شده بود، گذشت زمان نشان داد كه از سه ـ چهار سال بعد ، دولتهايي كه اين معاهده را امضاء كرده بودند براي تقلب كردن درمفاد آن باهم مسابقه گذاشتند و .... تا جائي كه از اين عهدنامه تنها نامي باقي ماند.

2ـ  کشف گازكربنيك بتاریخ 6 فبروری سال1757ميلادي: گازكربنيك توسط ژوزف بلاك كشف شد، ژوزف بلاك شيميدان و فيزيكدان اسكاتلندي پس ازسالها تجربه و آزمايش گازكربنيك را ازتلكيس آهك با منيزيم بدست آورد، ژوزف بلاك در15نومبرسال1728ميلادي متولد شد و تحصيلات خود را دردانشگاه ادينبورگ اسكاتلند به پايان رساند و سپس درهمان دانشگاه به مقام استادي رسيد؛ وفات وي را دراول جون سال1799ميلادي ذكر كردهاند.

= = = = = = = = = =

روز شمار، هفتم فبروری :

1 ـ تنظیم جدول مندليف :- بتاریخ 7 فبروری  سال1834ميلادي: ديميتري ايوانوويچ مَندليُف دانشمند و شيميدان روسي متولد شد، او درسال 1849ميلادي عازم مسكو شد و درسن پطرزبورگ به تحصيل مشغول شد، مندليف پس ازآن تحصيلاتش را درالمان و فرانسه ادامه داد و بتدريج به علم شيمي علاقمندشد، اين علاقه موجب شد كه وي درجه دكتري شيمي را ازدانشگاه دريافت كرد، شهرت او بيشتربه سبب تنظيم جدول تناوبي عناصراست كه او آنها را برحسب وزن اتمي شان دراين جدول گنجانده است، مندليف ضمن تعيين جاي مشخص 63 عنصرشناخته شده تا آن زمان دراين جدول مكانهايي نيز براي عناصري درنظرگرفت كه درآينده شناخته خواهند شد.

2 ـ تولد، ادوارد براون :-  بتاریخ 7 فبروری سال1862ميلادي: پروفسور اِدوارد براون، محقق و اديب و مستشرق انگليسي متولد شد، او درپايان تحصيلاتش ابتدا زبانهاي تركي، فارسي و عربي را آموخت و ازهمين زمان شيفته زبان و ادبيات فارسي شد، براون مدتي درايران بسربرد و پس ازبازگشت به انگليس دردانشگاه كمبريج تدريس زبان فارسي را به عهده گرفت، براون وقايع دوران مشروطه را درچندين كتاب و رساله ازجمله انقلاب ايران و جرايد نوشت، اما مهمترين اثراو تاريخ ادبيات ايران است، همچنين « يك سال درميان ايرانيان و ترجمه تذكِرةُ الاُلياء، لُبابُ الاَلباب و تاريخ طبرستان» ازآثارپروفسور اِدوارد براون است.

= = = = = = = = = =

روز شمار، هشتم فبروری:

1 ـ کشف گاز کلر : ـ بتاریخ 8 فبروری سال1742ميلادي: « شيل » شيميدان سویدنی ازبنيانگذاران شيمي متولد شد، او با وجود تنگدستي خانواده به سبب علاقه بسياربه تحصيل ادامه داد و بويژه به تحقيقات گستردهاي درشيمي پرداخت، « شيل » پس از 5 سال موفق شد گاز كلررا كشف كند، اين گاز از عناصر مهم شيمي بشمارمي رود و ازآن درصنعت نساجي براي سفيد كردن منسوجات استفاده ميشود.

2 ـ تولد ژول ورن : ـ  بتاریخ 8 فبروری سال1828ميلادي: ژول ورن نويسنده فرانسوي بدنيا آمد، او كه همواره دردنياي تخيلاتش بسرميبرد با نوشتن داستانهايي كه غالباً جنبه پيشگوييهاي علمي داشت به شهرت جهاني دست يافت، هنر او دربه كارگيري عبارتهاي ساده براي بيان مطالب علمي و جغرافيايي نقاط مختلف جهان بسياردرخورتوجه است،« ژول ورن» با قصه ها و داستانهاي تخيّلي خود مردم را با شگفتي هاي جهان علم آشنا ساخت، گفتني است كه او دردوران تحصيلش درپاريس با الكساندردوما آشنا شد و ازاين نويسنده برجسته فرانسوي درسهاي بسياري آموخت، ازمشهورترين آثار« ژول ورن » " سفربه مركززمين، پنج هفته دربالن و بيست هزارفرسنگ زيردريا" را مي توان نام برد.

3 ـ کودتای عبدالسلام در عراق :- بتاریخ 8 فبروری  سال1963ميلادي: یکی از افسران بنام عبدالسّلام عارف با كودتاي خونين زمام اموررا درعراق بدست گرفت، عارف طرفدار اتحاد با مصربود و درزمان قاسم به علت مخالفت با وي دستگيرو محكوم به اعدام شد، اما بعدها بخشوده شد و سرانجام درسال1966ميلادي درسانحه هوايي كشته شد و برادرش عبدالرّحمن عارف جانشين اوشد.

= = = = = = = = ==

روز شمار، نهم فبروری:

1 ـ مبارزه یعقوب لیث بر ضد سلطه عربان :ـ بتاریخ 9 فبروری سال867 مصادف با 20 دلو:   يعقوب ليث مبارز خستگي نا پذير راه تجديد استقلال و قهرمان ملي كار آزادكردن هرات ، باميان ، بلخ ، كابل ، غزنه و بُست از سلطه عربان و همچنان  در طول يازده سال بعد نيشابور ، گرگان ، كرمان ، فارس و خوزستان را هم متصرف شد و در ساحل دجله ( ديرالعاقول ) با خليفه عباسي به جنگ پرداخت.

2ـ در گذشت ابن سوده :ـ بتاریخ 9 فبروری  و  29 ذيحجه سال1209هجري قمري: ابن سوده ازعالمان و قاضيان مشهورقرن19هجري قمري درمراكش درگذشت.او مقام شيخ الشُّيوخي داشت و ازنوابغ مغرب بشمارميرفت، ابن سوده درسال1811هجري قمري به حج رفت و آنجا مقيم شد، او درزمان اقامتش درمكه معظمه و مدينه منوره به تدريس پرداخت و شاگردان بسياري را آموزش داد، سپس به زادگاهش بازگشت و به تدريس علوم اسلامي، تفسير، حديث، فقه، كلام و منطق مشغول شد، ابن سوره تأليفات فراواني دارد كه ازمهمترين آنها « زادُ المَجد درچهارجلد، شَرحُ الاَربَعين النَّوَويَّه و شرحُ الاميةُ‌ الزّقّاب درعلم قضا» را ميتوان نام برد.

= = = = = = = = = =

روز شمار، دهم فبروری :

1ـ در گذشت ویلهلم رونتگین : ـ  بتاریخ 10 فبروری سال 1923 ميلادي : ويلهلم رونتگِن مكتشف الماني و دانشمند علوم رياضي و فيزيك در هفتاد و هشتاد سالگي در گذشت، رونتگن در خانواده اي از طبقه نجبا بدنيا آمد و در پايان تحصيلات در مقام استاد دانشگاه تدريس را آغاز كرد، رونتگن از همين ايام به تحقيقات گسترده درباره پرتوهاي مختلف پرداخت و سر انجام با كشف پرتو مجهول يا ايكس انقلابي در فيزيك و طب پديد آورد، اين دانشمند فيزيكدان براي اين كشف مهم در سال 1901ميلادي جايزه نوبل فيزيك را دريافت كرد.

2 ـ در گذشت مُنتِسكيو: ـ بتاریخ 10 فبروری سال 1737 ميلادي : مُنتِسكيو فيلسوف و نويسنده فرانسوي در قرن 18 ميلادي بدرود حيات گفت، اواز جمله متفكراني بود كه افكار و عقايدش در انقلاب فرانسه تأثير بسيار عميق گذاشت،  مُنتِسكيو تقريباَ از اولين كساني بود كه نظريه تجزيه قواي سه گانه را مطرح ساخت، از مهمترين آثار مُنتِسكيو« روحُ القَوانين و نامه هاي ايراني» را مي توان نام برد.

= = = = = = = = = = =

روز شمار، یازدهم فبروری:

1 ـ در گذشت رنه دکارت :- بتاریخ 11 فبروری سال 1650 ميلادي :«  رنه دكارت » فيلسوف و رياضيدان فرانسوي در گذشت، دكارت ابتدا در پاريس و سپس در هالند اقامت و تحصيل كرد، سكونت دكارت در هالند با گوشه نشيني توأم بود و اين دوره فرصت تحقيق و تفكر را براي او فراهم كرد؛ دكارت در تفكر به دلايل تعقلي استناد مي ورزيد و بنا بر اين اصل به همه چيز شك مي كرد تا مطمئن شود كه علمش عاريتي و نقلي نيست دكارت معتقد بود نخستين اصل مُيَقّن اين است كه” من مي انديشم پس هستم” از مهمترين آثار دكارت فيلسوف فرانسوي گفتار در روش، اصول فلسفه ، و انفعالات نفساني را مي توان برشمرد.

2 ـ تولد، توماس ادیسون : ـ  بتاریخ 11 فبروری سال 1847 ميلادي : توماس اديسون مخترع امريكايي در ايالات اوهايو به دنيا آمد، اديسون به منزله مخترع برق شهرت جهاني دارد ودرسال 1881 تا 1882 ميلادي نخستين مركز توليد و توزيع برق را براي روشنايي ابداع كرد، گفتني است كه بيش از 1300 اختراع بنام اديسون ثبت كرده اند كه از اولين آنها« دستگاه گيرنده و فرستنده خودكار تلگراف نوعي فرستنده زغالي تلفن و دستگاه فونر گراف» را مي توان نام برد.

= = = = = = = = = = = =

 روز شمار، دوازدهم فبروری :

1ـ سالروز در گذشت امیر تیمور :ـ بتاریخ 12 فبروی سال 1405 ميلادي: امير تيمور گوركان كه سه بار به ايران و افغانستان لشكر كشيد در كزاخستان امروز ( در افغانستان و ایران؛ اصطلاحا قزاقستان نوشته مي شود ) در 69 سالگي درگذشت و پيكر او را به سمرقند منتقل و در آرامگاهي كه خود وي ساخته بود دفن كردند، تيمور درجريان لشكركشي از راه وطن ما به چين بود كه بيمارشد و درگذشت ، او يك مغول تبار از ايل« بارلاس » بود كه در « كش » كه امروز شهر سبز خوانده مي شود، در جنوب سمرقند ، به دنيا آمده بود، حملات نظامي تيمور را به زبان تاتاري « يورش » نوشته اند، قلمرو تيمور ازهند تا قفقاز و از مرز غربي مغولستان تا دمشق وسعت داشت كه پس از مرگ او ديري نپاييد.
    تيمور در يكي ازلشكر كشي هايش به ايران، شهر اصفهان را ويران و در اين شهر از كله مقتولان مناره ساخت، با وجود اين ، « عبدالرحمن ـ ابن خلدون» از او به عنوان مردي اديب پرور و علاقمند به اصحاب فكر و دانش و مشوق هنر ، معماري و مهندسي ياد كرده است ، مورخان نظامي نوشته اند كه تيمور نبردها را عمدتا با جنگ رواني و تبليغ قبلي در مهارت و شجاعت سربازان و سلاحهاي برتر آنان مي برد، او ناچار به اين كار بود ، زيرا كه به حد كافي سرباز نداشت و خشونت هاي او هم عمدتا به همين دليل بود، با اين كه ازبكها از قوم ديگري هستند و از منطقه اورال آمده اند ، امير تيمور را موسس ازبكستان مي دانند، مورخان روس سالروز مرگ تيمور را 18 فبروری نوشته اند كه نتيجه تفاوت تقويم هاي قديمي ميلادي است، جهان غرب به اقتباس از مورخان، امير تيمور را تيمور لنگ
( تيمور لين) مي نويسد. زبان « فارسي ـ دری»  مكاتبات رسمي تيمور ، سازمانهاي دولتي و موسسات فرهنگي اش بود.

2 ـ قتل حَسَنُ البَناء رهبر اخوان المسلیمین:- بتاریخ 12 فبروری سال 1948ميلادي: حَسَنُ البَناء مؤسس سازمان اِخوانُ المُسلِمين مصري کشته شد، وي ازدوران تحصيل با استعمارو وطرفداران داخلي آن درمصرمبارزه را آغازكرد او درسال 1938ميلادي با تأسيس اخوان المسلمين مبارزه با گرايشهاي ضد ديني و طرح اسلام زدايي استعمار را به پيش برد اين جمعيت درمدتي كوتاه دربسياري ازكشورهاي منطقه ازجمله سوريه، لبنان، اردن، فلسطين و حتي شمال اِفريقا نفوذ كرد و حَسَنُ البَناء به اَلمُرشِدُ العام يارهبرعموم شهرت يافت، وي درسرمقاله نخستين شماره روزنامه اخوان المسلمين پيروي ازقرآن و حضرت محمّد، احياي شعائرديني اسلام و ايجاد وحدت ميان مسلمانان جهان را مهمترين اهداف اين سازمان اعلام كرد عاقبت درسال 1948ميلادي دولت وقت مصربه اتهام ترورنخست وزيرمصروتوطئه براندازي حكومت فاروق، اخوانُ المسلمين را مُنحَل و بسياري ازاعضاي اين سازمان را دستگیر كرد، گفتني است كه درهمين زمان حسن البناء رهبراين سازمان نيزباضرب گلوله دشمنانش کشته شد.

= = = = = = = = = = =

روز شمار، سیزدهم فبروری:

1 ـ شكست مأموريت هيئت اعزامی ناپلیون :ـ بتاریخ 13 فبروری سال1809ميلادي: جنرال« گاردان » افسرفرانسوي و رئيس هيئت اعزامي ناپلیون بناپارت درعهد فتح عليشاه قاجاردرپايان مأموريت خود به فرانسه بازگشت، نا پلیون براي مقابله با انگلستان و ايجاد ضعف و بي ثباتي درمستعمرات آن كشور درصدد بود تا ازطريق ايران و افغانستان به هندوستان راه يابد، ازاين رو با اعزام هيئتي به ايران روزنهاي براي نفوذ به مستعمرات انگلستان گشود، مأموريت اين هيئت 24 نفره با شكست مواجه شد اما نظمي درسپاه ايران بوجود آورد و قشون ايران استفاده توپ و تفنگ را به شيوه اروپائيان آموخت، با اقدام ناپلئون مبني برلغو قرارداد فين كن اِشتاين اين هيئت ناچار به فرانسه مراجعت كرد و ايران براي مقابله با روسيه به انگلستان روي آورد.

2 ـ قتل پاتریس لومومبا، مبارز افریقا بتاریخ 13 فبروری سال1961ميلادي: پاتريس لومومبا نخست وزيرجمهوري كنگو و انقلابي مشهورسرزمين اِفريقا به قتل رسيد، او درسال1959ميلادي به عضويت دائم كنفرانس مرم سراسراِفريقا و رياست نهضت ملي كنگو انتخاب شد، لومومبا پس از برقراري جمهوري دمكراتيك كنگو به نخست وزيري و وزارت دفاع منصوب گرديد، درسپتمبرسال1960ميلادي با شورش نظاميان كنگو، و ورود نظاميان بلجیمی به اين كشور، كاساووبو رئيس جمهور كنگو لومومبا را ازمقام خود بركناركرد و درپي اين حادثه اغتشاشات داخلي كشور را فراگرفت سرانجام لومومبا درسال1961ميلادي درزندان كاتانگا به قتل رسيد، مشهورترين اثربجاي مانده ازلومومبا كتابي به نام «سرزمين من كنگوست».

= = = = = = = = = = ==

روز شمار، چهاردهم فبروری:

1 ـ تولد مخترع ماشین تحریر:- بتاریخ 14 فبروری سال 1815ميلادي: كريستوفرشولزمخترع ماشين تحريرمتولد شد، موصوف از32

سالگي هنگامي كه دركارگاهي صنعتي كارميكرد درانديشه اختراع وسيلهء براي تحريربود و سرانجام پس ازچند سال تلاش پيگيرتوانست

 

 ماشين تحريرر ا اختراع كند، ماشينهاي تحريرامروزي شكل تكامل يافته ماشين ساخت كريستوفرشولز است.

2 ـ پر تلفات ترین بمباران هوایی :ـ  بتاریخ 14 فبروری سال 1945 ميلادي: مخوف ترين و پرتلفات ترين بمبارانهاي هوايي جهان با1773   طیارات جت بمب افكن انگليسي و امريكايي در المان آغاز شد، در اين بمباران كه سه روز به طول انجاميد چند شهر صنعتي به كلي به خاكستر تبديل شد، بر اثر اين بمباران150 تا 250000 تن از ساكنان شهرهاي المان جان خود را از دست دادند.

= = = = = = = = = = =

روز شمار، پانزدهم فبروری :

1 ـ خروج قطعات نظامی شوروی ازافغانستان:ـ گفته شده که یکصدو بیست هزار جنرال، افسر و سرباز قشون سرخ که در سال 1979 ميلادي به عنوان  سر کوب رژيم امین (حفطظ الله امین درایام قدرتش فضای اختناق ووحشت را در کشورافغانستان استقرار نموده بود و از جانب دیگر باعث  کودتا و قتل علیه نور محمد تره کی رئیس شورای انقلابی" دوست لیونت ایلیچ برژنف رهبر اتحادشوروی سابق" شده بود  ) و همچنان تحت اسم " دفع تجاوز خارجی"  و به دعوت دولت افغانستان به استناد مواد 51 منشورسازمان ملل متحد  وارد افغانستان شد، و پس از نه سال و دو ماه و 18 روز، به دفاع از دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان  وجنگ با گروه های تحت اسم " مجاهدین " که از طرف پاکستان، ایران، چین وسایر کشور های عربی و مخصوصأ امریکا حمایه میشدند ، به استناد مذاکرات و فیصله نامه « ژنیو » افغانستان را بتاریخ 15 فبروری سال1989ميلادي مطابق 26 دلو 1367 خورشیدی ترک نمودند و آخرین فرد آن جنرال گرموف قوماندان عمومی اردوی چهل بتاریخ 16 فبروری از پل دوستی حیرتان عبور کرد.

   قابل تذکر است که از آغاز مساعی ملل متحد در فبروری 1981 میلادی تا انفاذ موافقات ژنیو در پانزدهم می 1988 میلادی قریب هفت سال سپری شد، مذاکرات با طرز العمل پیچیدهء آن اکثرآ بخاطر موقف بدون انعطاف طرفین به بن بست مواجه میشد تا اینکه با قرار گرفتن« میخایل گرباچوف » با شعار های " پروستورویکا و گلاست نوست " در صدر حزب ودولت شوروی ( فبروری 1986 م ) افغانستان را "زخم خونین" تعریف کرد، اما به عوامل پیدایش زخم و طرق تداوی آن اشاره نکرد، چنان حدس زده میشود که میان او و رئیس جمهوری امریکا تا این مقطع هنوز تفاهم صریح در مورد بمیان نیامده بود، زیرا ریگن در یازده ماه قبل ( مارچ 1985 م ) پروگرام جدید افزایش تسلیحات را به مجاهدین تائید کرده بود که ارسال حدود یکهزار راکت های ضد هوائی بنام " ستینگر" را نیز شامل آن بود، از جانب رهبری شوروی علاج " زخم خونین " به« ادوارد شوارتس نازی » وزیر خارجه که در گذشته ها مقامات بالائی را در دستگاه " کا گی بی " بعهده داشت و نیز« کریچکوف» که در آنوقت معاون اول" کا گی بی " بود محول گردید، دید و بازدید های این دو نفر از افغانستان و ملاقاتها با اعضای بیروی سیاسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان آغاز گردید، این بازدید ها اثرات قابل توجهی را در سیاست حزب ودولت آن وقت بجا گذاشت و اعضای رهبری را به طرز دید های گروهی و جداگانه تجهیز می ساخت که برای اولین بار ضرورت تعویض  منشی عمومی از حلقات بالائی حزب شنیده شد که در ظرف چند روز علی الرغم اعتراض کادر های حزب عملی گردید « ببرک کارمل» از رهبری حزب کنارساخته شد و« داکتر نجیب الله » مسئولیت بزرگ رهبری را بعهده گرفت .

   کریچکوف ( که بعدأ رئیس کا گی بی مقرر شد ) و« ادوارد شوارتس نازی » بار ها مشترکأ بکابل سفر کردند طوریکه حوادث بعدی نشان داد، هدف این همه مسافرت ها بیرون کشیده " ابرومندانه " قوای شوروی از افغانستان بود که در پرتو تحولات داخل جامعه شوروی، تحقق این هدف جدی تر مطرح میگردید ، گرباچوف می کوشید تا ایالات متحده امریکا را از اراده خود مبنی بر خروج قوای شوروی از افغانستان متیقن سازد، بعد از آنکه تغیرات معینی درسیات داخلی وخارجی اتحادشوروی رونما گردید و کابل هم مشی" مصالحهء ملی" را در پیش گرفت، امریکایی ها نسبت به " آینده شوروی " خوشبین گردیده،" مشی گرفتن انتقام ویتنام " را در افغانستان کنار گذاشتند و راه بیرون رفت قوای شوروی را زیر پردهء" توافقات ژنیو" باز کردند،« گرباچوف» بخاطر نیل به بهبود روابط اش با غرب، خروج قوای خود را از افغانستان به نمایش گذاشت، توافقات" ژنیو" درتاریخ 14 اپریل سال 1988 میلادی با حضور داشت( پریز دیکولیار سر منشی ملل متحد، شواردنازی ، چارج شولتس وزرای خارجه شوروی و امریکا) منحیث تضمین کنندگان و سر منشی ملل متحد منحیث نظارت کنندهء توافقات بر روی اسناد صحه گذاشتند

 2 ـ در گذشت پوشكين :- بتاریخ 15 فبروری سال1837ميلادي: الكساندرسرگوويچ پوشكين شاعرو نويسنده بزرگ روسي درگذشت، او درجون 1799ميلادي درمسكو بدنيا آمد و سالها بعد به پدرادبيات جديد روسي ملقّب شد، پوشكين نخستين كسي است كه به زبان روسي جنبه ادبي بخشيد، ازمهمترين آثاراو به « فواره باغچه سراي، بوريس گودونُف و دخترسلطان » ميتوان اشاره كرد.

3- تولد گاليلئو گاليله : ـ  بتاریه 15 فبروری سال1564ميلادي: گاليلئو گاليله رياضيدان و فيزيكدان ايتاليايي درشهرپيزاي ايتاليا متولد شد، وي به كمك ذره بيني يكي ازنخستين دوربينهاي نجومي را اختراع كرد و با آن معلوم ساخت كه كره ماه پستي و بلنديهاي متعددي دارد و كهكشان ازستارگان كوچك بسيارتشكيل شده است، گاليله همچنين اعلام كرد كه خورشيد ثابت است  و ديگرسيارات اين منظومه به دورآن گردش ميكنند، البته ابوريحان بيروني دانشمند نامي افغان حدود600 سال قبل ازگاليله حركت زمين را به اثبات رسانده بود، پس ازاين اظهارات پاپ گاليله را به روم فراخواند و عقايد او را كفرشمرد، گاليله ناچاربه زانو درآمد و ازعقيده خود استعفا كرد.

= = = = = = = = = = =

روز شمار، شانزدهم فبروری:

1 ـ تأسيس كتابخانه دانشگاه هاروارد: ـ بتاریخ 16 فبروری سال1638ميلادي: « جان هاروارد» كتابخانه دانشگاه هاروارد امريكا را تأسيس كرداين كتابخانه ازبزرگترين كتابخانههاي دانشگاهي جهان بشمارميرود و ميليونها جلد كتاب ارزشمند را به زبانهاي مختلف دنيا درخود جاي داده است.

2 ـ حق وتو در سازمان ملل متحد :- نخستين بارحق وتو را نماينده شوروي سابق درسازمان ملل متحد اجرا كرد، بدين ترتيب كه نماينده شوروي سابق درسازمان ملل متحد با يكي ازپيشنهادهاي شوراي امنيت مخالفت كرد و ازآن پس وتو پايه گذاري شد، حق وتو يعني مخالفت كردن با پيشنهادها و مسائلي كه مورد خواست و علاقه نباشد، اين حق تنها منحصربه  5 عضو دائم است و كشورهاي امريكا، شوروي سابق، انگلستان، فرانسه و چين اين 5 كشور را تشكيل ميدهند، گفتني است كه طرح استعماري حق وتو دركنفرانس يالتا درسال1945ميلادي بين انگليس، اِمريكا و شوروي سابق به تصويب رسيد، شايان ذكراست درمواردي كه يكي ازپنج عضو دائم شوراي امنيت نظرممتنع دهد درصورتيكه در، رأي گيري شركت نكند اين امتناع، وتو محسوب نميشود.

= = = = = = = = = = =

روز شمار، هفدهم فبروری:

معاهده تأسيس مضرب :- بتاریخ 17 فبروری سال 1989 ميلادي: معاهده تأسيس مضرب بزرگ عربي با حضور رؤساي كشورهاي شمال افريقا در مراكش به تصويب رسيد، كشورهاي ليبي، الجزاير، تونس، موريتاني و مراكش هدفشان را از تشكيل مضرب عربي ايجاد منطقه اي توأم با صلح، برادري و عدالت ذكر كردند، كشورهاي عضو مضرب عربي در استفاده از منابع طبيعي در امر توسعه و عمران اشتراك منافع داشتند.

2 ـ در گذشت ژان هانري پستالوزي:- بتاریه 17 فبروری سال 1814 ميلادي: ژان هانري پستالوزي دانشمند سوييسي در علوم تربيتي و ازمشوقان جدّيِ گسترش تعليم و تربيت در جهان درگذشت، او به اكثر زبانهاي دنيا مسلط بود و همه آموخته هايش را به كودكان آموزش مي داد، پستالوزي پيش از شروع تحقيق و مطالعه در هر علمي، ابتدا تلاش مي كرد كه به ساده ترين زبان، آن علم را براي كودكان بازگو كند.

= = = = = = = = = = =

روز شمار، هجدهم فبروری:

1 ـ در گذشت ميكل آنژ :-  بتاریخ 18 فبروری سال1564ميلادي: « ميكل آنژ»  نقاش، مجسمه ساز و شاعرقرن 16ميلادي درايتاليا درگذشت، ميكل آنژ، را سردمدارهنررنسانس دراروپا ميدانند، درباره اوگفتهاند: او زيبايي شناسي هنري را به كاملترين حدّ هنري ارتقا داد. ازشاهكارهاي ميكل آنژ مجسمههاي « داوود» و «حضرت موسي » را ميتوان نام برد.

2 ـ تولد، الكساندرولتا :-  بتاریخ 18 فبروری سال1745 ميلادي: الكساندرولتا دانشمند و فيزيكدان ايتاليايي متولد شد، او در17سالگي تحصيلات دانشگاهي را به پايان رساند و ازآن پس تحقيقات و آزمايشهاي خود را آغازكرد و سرانجام موفق به اختراع پيل الكتريكي شد، اين اختراع بنام وي پيل ولتا ناميده شد، همچنين درسال893 ميلادي دانشمندان و محققان رشته برق، واحد نيروي محركه برق را « وُلت» ناميدند.

3 ـ  در گذشت مولیر : ـ بتاریخ 18 فبروری سال 1673 میلادی : مولير نمايشنامه نويس شهير فرانسه در 51 سالگي در گذشت.

4 ـ " انسان " نخستین نشریه چپگرا در امریکا : ـ بتاریخ 18 فبروری سال 1834 میلادی : نخستين نشريه چپگرا ي بنام « انسان » در نيويورك انتشار يافت.

5 ـ محاصره زیر دریایی انگلستان : ـ بتاریخ 18 فبروری سال 1915 میلادی: المان با وقطعات نظامی زير دريايي خود محاصره انگلستان را آغاز كرد.

6 ـ منچوری جدا از چین :ـ بتاریخ 18 فبروری سال 1915 تا 1932 میلادی :  دولت جاپان « منچوري » را منطقه اي جدا از چين اعلام داشت.

7 ـ خروج جزیره بالی : ـ بتاریخ 18 فبروری سال 1942 میلادی : نيروهاي جاپانی جزيره بالي  در اندونزي را از دست هالندی ها خارج كردند.

8 ـ عضويت ايران درپیمان « سنتو » بتاریخ 18 فبروری سال 1959 میلادی :  نيكيتا خرشچف رهبر وقت شوروي شاه را با اشاره به عضويت ايران در پيمانهاي نظامي غرب و متحد شدن با امريكا بر ضد شوروي شديدا مورد حمله قرار داد و گفت كه شاه ، ايران را به صورت ابزاري در دست امريكا قرار داده و اين كشور را به پايگاه امريكا مبدل ساخته كه شوروي نمي تواند در قبال آن بي اعتنا بماند، اشاره خروشچف به عضويت ايران در« سنتو » بود،  وي ضمن انتقاد از شاه ، مفاد قرارداد سال 1921 ايران و روسيه را به وي ياد آور شد، در پي اين انتقاد ، جنگ راديويي دوكشور شدت يافت.

 9 ـ تعيين پادشا ه براي ايتالياي متحد  بتاریخ 18 فبروری سال میلادی :« كاوور»، مردي كه همه تلاش و مهارت هاي خود را در راه تامين وحدت وطن خود ايتاليا بكار انداخته بود« ويتوريو امانوئله » پادشاه پيه مونته و ساردينيا را به عنوان پادشاه همه ايتاليا معرفي كرد و اعلام داشت كه نظام سلطنتي در شرايط موجود بيش از جمهوري ضامن بقاء وحدت ايتاليا است كه 14 قرن از يكپارچگي برخوردار نبوده است، جمهوري خواهان از جمله گاريبالدي امر تعيين رئيس كشور را به پارلمان محول كردند كه پارلمان در نيمه مارچ ( يك ماه بعد ) راي به پادشاهي امانوئله بر همه ايتاليا داد مشروط بر اين كه حكومت در دست صدراعظم باشد، نظام پادشاهي ايتاليا تا بعد از جنگ جهاني دوم ادامه داشت و با رفراندم به جمهوري تغيير يافت.  

10ـ دكترين نيكسون بتاریخ 18 فبروری سال 1970 میلادی :  ريچارد نيكسون رئيس جمهوري وقت امريكا كه با تظاهرات بدون وقفه مخالفان امريكايي ادامه جنگ ويتنام و نيزمصارف سنگين اين جنگ و بن بست نبرد رو به رو شده بوداعلام داشت كه از اين پس هنگامي امريكا به يك متحد خود كه در معرض تهاجم است كمك خواهد كرد كه اين متحد خود قادر به اقدام باشد، به عبارت ديگر كمك كردن به كشوري كه خود نتواند كاري انجام دهد بيهوده است، نيكسون اعلام كرد كه كمكهاي امريكا غير مستقيم خواهد بود و سرباز امريكايي مگر در شرايط خاص اعزام نخواهد شد، اين اعلاميه به « دكترين نيكسون » معروف شده است.

= = = = = = = = = ==

روز شمار، نزدهم فبروری:

1ـ اعتصاب چینی ها : ـ  بتاریخ 19 فبروری سال 1927 میلادی : چينيان به اشغال نظامي شانگهاي از سوي انگلستان اعتراض كردند و در اين شهر دست به اعتصاب عمومي و تظاهرات زدند.

2 ـ در گذشت دنک شیائو پینگ : ـ  بتاریخ 19 فبروری سال 1997 میلادی : دنگ شيائو پينگ رهبر پيشين چين در 92 سالگي در گذشت .

3 ـ تولد اوربن لووِيه ستاره شناس :- بتاریخ 19 فبروری سال1811ميلادي: اوربن لووِيه ستاره شناس فرانسوي درشهر« سَن لو» متولد شد، لووريه بعد از مطالعه كتابي درباره نجوم به اين علم علاقه مند شد و از جواني به مطالعه و تحقيق درباره نجوم پرداخت ، لووريه ساليان بعد ضمن تحقيقات و مطالعات خويش سياره جديدي را كشف كرد كه به نپتون معروف است.

4ـ در گذشت آندره ژيد نويسنده:- بتاریخ 19 فبروری سال 1951 ميلادي: آندره ژيد نويسنده فرانسوي در 82 سالگي درگذشت، ژيد بيشتر عمر خود را در شمال قاره اِفريقا سپري كرد و داستانهايش را بر اساس زندگي مردم شمال اِفريقا نوشت، از معروف ترين آثار آندره ژيد «مائده هاي زميني، سكه سازان تقلبي» را مي توان نام برد.

= = = = = = = = = =

روز شمار، بیستم فبروری:

1ـ تولد ديده رو فيلسوف، زيست شناس  بتاریخ 20 فبروری سال1713ميلادي: ديده رو فيلسوف، زيست شناس و لغت شناس فرانسوي بدنيا آمد، ديده رو اززمان تحصيل درانديشه تدوين مجموعهء ازلغات بود تا نويسندگان و محققان ديگربه سهولت به لغات مورد نيازشان دسترسي داشته باشند، نتيجه تلاش ديده رو و تدوين نخستين دايرة المعارف جهان بود كه درسال1772ميلادي منتشرشد.

2ـ استقلال هند : ـ بتاریخ 20 فبروری سال1946ميلادي: درپي سالها مبارزه ملت هندوستان دولت بريتانيا ناچاراستقلال هند را پذيرفت، بدين ترتيب مهمترين گام درراه ايجاد دوكشور امروزي آسيايي يعني هندوستان و پاكستان برداشته شد، مبارزان هندي و مسلمانان پاكستاني از دير باز  به رهبري بزرگاني چون گاندي، نِهرو و محمدعلي جناج با انگليسيها مبارزه ميكردند و سرانجام دراگست1947ميلادي استقلال كامل خود را بدست آورد.

= = = = = = = = = = = ==

روز شمار، بیست و یکم فبروری :

1ـ استقلال مصر:ـ بتاریخ 21 فبروری سال 1922 ميلادي: مصر به استقلال رسيداين كشور در سال 1914 ميلادي تحتُ الحماية انگليس شد و قواي بيگانه حسين كامل را به خديوي مصر رساندند، دوران سلطنت فؤاد اول برادر وي در تاريخ بيداري مردم مصر اهميت فوق العاده اي دارد زيرا در اين دوران افراد مبارزي چون سَعد زُغلول پاشا پس از قرارداد تركِ مُخاصِمه سال 1917 ميلادي مبارزه با اشفالگران انگليسي را علني كردند، در پي شدت يافتن مبارزات، دولتِ انگليس ناچار استقلال مصر را پذيرفت.

2ـ  کشته شدن « مالكوم ايكس» سياهپوست مبارز: - بتاریخ 21 فبروری سال 1965 ميلادي: مالكوم ايكس سياهپوست مبارز و مسلمان امريكايي به دست گروهي نژاد پرست به شهادت رسيد، وي در نوجواني به جرم اعتياد به زندان افتاد و همانجا با عده اي مسلمان سياهپوست آشنا شد و بعد از مدتي به دين اسلام گرويد، مالكوم ايكس بعدها يك نهضت واقعي اسلامي در امريكا پديد آورد، محافل نژاد پرست آنچنان از اين موضوع خشمگين شدند كه وي را به شهادت رساندند، اساس عقيده مالكوم ايكس اين بود كه سياهان هويّت دارند و بايد هويت واقعي خود را بيابند.

= = = = = = = = = = = =

روز شمار، بیست ودوم فبروری :

1- وفات اقبال لاهوری : ـ بتاریخ 22 فبروری سال 1873 ميلادي: علامه اقبال لاهوري شاعر پارسي گوي و متفكر پاكستاني بدرود حيات گفت، اين شاعر مسلمان با شعرش پرچم رهبري و تربيت ملتش را بدوش كشيد و مسلمانان رنج كشيده هند را بيدار كرد او از اصلاح طلبان بزرگ و از بانيان كشور پاكستان بود، عمق انديشه هاي اقبال بسيار و قدرتش براي بيان افكار عميقش سزاوار تحسين است، آثار وي در مجموعه هاي متعدد بطور مكرر و به زبانهاي مختلف به چاپ رسيده است، جاويد نامه كه محصول خاموشي و سركوبي ملت مسلمان هند و مجموعه اي از اوضاع سياسي و تاريخي فلسفي، اجتماعي و مذهبي است مشهورترين اثر اقبال است اما مهمترين اثر اقبال «احياي فكر ديني اسلام» نام دارد. وسرودهء شعر لاهوری در میان ماافغانان خیلی مشهور است که چنین بیان داشته بود :

آسیا یک پیکر آب و گل است .......... ملت افغان در آن پیکر دل است

ز بقــای او بقــای آسیـــاست .......... وزفـنــای او فنــای آسیـــــاست

= = = = = = = = = = = = =

روز شمار، بیست وسوم فبروری:

1- در گذشت، گوتنبرگ مخترع دستگاه چاپ : ـ بتاریخ 23 فبروری سال 1468 ميلادي: يوهان گوتنبرگ مخترع دستگاه چاپ بدرود حيات گفت، گوتنبرگ ابتدا به زرگري و آئينه سازي اشتغال داشت اما بتدريج به فنون چاپ سنگي علاقه مند شد و سرانجام در امر چاپ تحولي عظيم پديد آورد، گوتنبرگ انجيلي به انجيل چهل و دو سطري چاپ كرد كه خیلی مشهور است، وی نیز تقويم سال 1448 ميلادي را چاپ و منتشر كرد.

2ـ استقلال ونزوئلا :ـ بتاریخ 23 فبروری سال 1839 ميلادي: كشور ونزوئلا در امريكاي جنوبي مستقل شد و به سه قرن سلطه هسپانیا پايان داد، ونزوئلا در سال 1499 بدست آلفونسو دو جدا كشف شد و چون مردم اين سرزمين خانه هاي خود را بر روي آب بنا مي كردند به ونزوئلا يا ونيز كوچك مشهور شد جمهوري ونزوئلا از مناطق نفت خيز دنيا بشمار مي رود.

3ـ کشف المونیم :- بتاریخ23 فبروری  سال 1886 ميلادي: مارتين هال شيميدان امريكايي نخستين بار المونیم را كشف كرد، مقداري كِريوليت را در كوره مخصوصي كه خود ساخته بود وارد و سپس ذوب كرد و دو الكترون مثبت و منفي متصل به يك بطري را داخل كوره قرار داد، و پس از ذوب شدن ماده در كوره آن را سرد كرد و پس از آن ذرات المونیم را كشف كرد.

- در گذشت، پل لويي قهرمان تیاتر بتاریخ 23 فبروری سال 1955 ميلادي: پل لويي چارلز كِلودِل قهرمان تیاتر مذهبي، نمايشنامه نويس و نظريه پرداز فرانسوي درگذشت، اولين نمايشنامه او به نام «خواب» در سال 1883 ميلادي منتشر شد پس از آن، بشارت جبرئيل به مريم؛ و گروگان را منتشر كرد، كلودل در پايان سفرش به چين كتاب مشرق زمين را نوشت كه بسيار مورد توجه اروپاييان قرار گرفت، حاصل تلاش كلودل در ساليان عمرش قطعات اجتماعي - انتقادي متعدد؛ داستان و نمايشنامه هاي فراواني است كه جملگي با ذوقي عرفاني، آميخته با ذهنيّت يك مسيحي نوشته شده اند.

= = = = = = = = = = = = = =

روز شمار، بیست و چهارم فبروری:

1 ـ حكومت روزنامه نگاران :- بتاریخ 24 فبروری سال 1848 ميلادي: دومين دوره جمهوري فرانسه بعد از استعفاي لويي فيليپ آغاز شد، در تاريخ فرانسه اين دوره را دوره حكومت موقت يا حكومت روزنامه نگاران نيز خوانده اند، زيرا يازده تن از روزنامه نگاران جمهوريخواه از جمله دولا مارتين شاعر و نويسنده جمهوريخواه فرانسوي اعضاي اصلي آن را تشكيل مي دادند.

2 ـ تولد بهرينگ طبیب و محقق الماني:- بتاریخ 24 فبروری سال 1854 ميلادي: دكتر اميل فون بهرينگ طبیب و محقق الماني بدنيا آمد، وي در پايان تحصيل، درباره شيوه هاي جلوگيري از شيوع بيماريهاي مُسري به تحقيق پرداخت فون بهرينگ سرانجام سرم ديفتري را كشف كرد و براي اين كشف مهم در سال 1901 ميلادي نخستين جايزه نوبل را در رشته طب، به خود اختصاص داد.

3ـ در گذشت فردريك دانتينگ :- بتاریخ 24 فبروری  سال 1941 ميلادي: فردريك دانتينگ طبیب و كاشف انكليسي در گذشت، او بيشتر ايّام عمر 68 ساله خود را به تحقيق و فعاليتهاي طبی وحفظ الصحه سپري كرد، دانتينگ از بنيانگذاران و كاشفان آنتي بيوتيكها، بيوتيكها محسوب مي شود و به واسطه حمايت خود در راه كشف اين ادویه هاي مهم طبی لقب« سِر» گرفت.

= = = = = = = = = = = = =

روز شمار، بیست وپنجم فبروری:

1-  بيماري ملاحان   بتاریخ 25 فبروری  سال 1753 ميلادي: طبیب انگليسي به نام «  هاكيستي » درمان بيماري اسكوربوت را كشف كرد، اين بيماري به علت كمبود ويتامين « ث» در بدن انسان ايجاد مي شود و چون در گذشته كساني كه درقوای دريايي كار مي كردند بيش از ديگران به اين بيماري مبتلا مي شدند؛ اسكوربوت به بيماري ملاحان شهرت يافته بود.

2- انحلال پیمان ورشو : ـ بتاریخ  25 فبروری  سال 1991 ميلادي: نمايندگان كشورهاي عضو پيمان ورشو در يك گردهمايي در بوداپست مجارستان انحلال اين پيمان را اعلام كردند، نمايندگان اعضاي پيمان ورشو معاهده اي امضا كردند كه بر اساس آن كمكهاي دو جانبه و تعهدات مربوط به كشورهاي عضو در صورت وقوع هر نوع تجاوز لغو مي شد، هم چنين فرماندهي عالي متحد، قوای مشترك و كليه سازمانهاي وابسته به پيمان ورشو منحل شدند.

= = = = = = = = = = = = =

روز شمار، بیست وششم فبروری

1 ـ تولد، هوگو نویسنده فرانسوی : ـ  بتاریخ 26 فبروری سال 1802 ميلادي: ويكتور هوگو نويسنده و شاعر بزرگ فرانسوي بدنيا آمد، او انساني آزاديخواه و آزاد منش بود و همواره از مردم محروم اجتماع خود حمايت مي كرد، هوگو از اعضاي فرهنگستان علوم فرانسه؛ و مجلس مغنِّنِه كشورش بود و در دوران حكومت ناپلئون سوم با سياست استبدادي او آشكارا مخالفت مي كرد، از اين رو حدود 20 سال درتبعيد بسر برد و در همين مدت آثار ادبي ارزنده خود را خلق كرد، از معروفترين كتابهاي ويكتور هوگو بينوايان؛ گوژ پشت نُتردام و مردي كه مي خندد را مي توان نام برد.

2- جمهوري دموكراتيك صحرا :ـ بتاریخ 26 فبروری سال 1976 ميلادي: جبهه آزاديبخش پوليساريو استقلال سرزمين صحرا را با نام جمهوري دموكراتيك صحرا اعلام كرد، پس از گسترش مبارزات چريك هاي آزاديخواه در مغرب در سال 1975 ميلادي هسپانیا، مغرب و موريتاني موافقت نامه  امضا كردند، به موجب اين موافقت نامه اداره سرزمين صحرا به دو كشور مغرب و موريتاني واگذار شد، اما مردم اين سرزمين خواهان استقلال كامل بودند از اين رو با مبارزات مستمر خود پس از خروج كامل هسپانیایی ها از كشورشان به استقلال كامل دست يافتند.

= = = = = = = = = = = = =

روز شمار، بیست وهفتم فبروری:

1ـ در گذشت لوئيجي گالواني فيزيكدان ايتاليايي:-  بتاریخ27 فبروری سال 1798 ميلادي: لوئيجي گالواني فيزيكدان ايتاليايي در 61 سالگي درگذشت، گالواني در بولونيا متولد شد و تحصيلات عالي را در رشته طب به پايان رساند اما علاقه فراوان گالواني به فيزيك و استعدادش در اين زمينه، وي را به عرصه اين علم كشاند، گالواني تحقيقات عميق و پرارزشي در رشته فيزيك انجام داد و كسي بود كه به وجود الكتريسيته در بدن موجودات زنده پي برد و نام خود را در تاريخ علم به ثبت رساند.

2 ـ استقلال دومينيكن :-  بتاریخ 27 فبروری سال 1924 ميلادي: كشور دومينيكن به استقلال كامل رسيد؛ و بدين ترتيب سلطه كشورهاي هسپانیا، فرانسه و اِمريكا بر اين سرزمين پايان يافت،امريكا، دومينيكن را در سال 1916 ميلادي اشغال كرد زيرا اين كشور به امريكا مقروض بود؛ اما به موجب معاهده سال 1924 ميلادي نيروهاي امريكايي به تدريج از دومينيكن خارج شدند، ولي تا مدتها بر امور گمركي اين كشور نظارت داشتند.

3-حمله طیاران جاپانی در جنگ دوم جهانی : ـ بتاریخ 27 فبروری سال 1942 ميلادي: حمله شديد طیارات جاپانی به واحدهاي دريايي متفقین در جنگ جهاني دوم آغاز شد، صحنه وقوع اين عمليات دريايي، جاوه بود، در اين دريا كه جزو اقيانوس آرام محسوب ميشود، واحدهاي متعددي ازنيروهاي دريايي اِمريكا، استراليا وانگلستان متمركز شده بودند، اين حملات با غرق شدن تعداد زيادي از كشتيهاي ملل متفق دردرياي جاوه و به سود کشتی های جنگي جاپان پايان يافت.

= = = = = = = = = = = = =

روز شمار، بیست وهشتم فبروری:

1- آتش بس امریکایی ها با عراقی ها :ـ بتاریخ 28 فبروری  سال1991ميلادي: جرچ بوش اول ( رئيس جمهور وقت امریکا ) درنبرد  40 روزه خليج فارس آتش بس اعلام كرد، بعد ازبرقراري آتش بس مذاكراتي ميان نمايندگان متحدين و عراق انجام گرفت و عراق هر12مادّه قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد را پذيرفت، نيروهاي متحدين نيزمكلف شدند كه خاك عراق را ترك كنند، جنگ خليج فارس درپي حملات ناگهاني حكومت بعثي عراق به كشور كويت آغازشده بود.

2- پیمان اتحاد نظامی بین روسیه و پروس :ـ بتاریخ 28 فبروری سال1813ميلادي: پيمان اتحاد سياسي- نظامي ميان دو امپراتوري مقتدر قرن19ميلادي يعني روسيه و پروس به امضا رسيد، هدف اصلي فرمانروايان اين دو امپراتوري سركوبي ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه بود كه بارها سپاهيان روس و پروس را درجنگهاي مختلف شكست داده بود، بعد ازمدتي انگلستان، اطریش و سویدن به اين پيمان ملحق شدند و به اين ترتيب اتحاديه هفتم دولتهاي اروپايي برضدّ ناپلئون تشكيل شد.

3 ـ قیام مردم سویدن علیه پادشاه دنمارک:- بتاریخ  28 فبروری سال1522ميلادي: قيام مردم سویدن برضدّ سلطه و نفوذ كريستيان دوم شاه دنمارك كه سویدن و ناروی را تحت سلطه خويش قرارداده بود، آغازشد، رهبري اين قيام را گوستاووازا ازبزرگان و شاهزادگان سویدن به عهده داشت، وي به كمك دهقانان و ديگر محرومان پروتستان مذهب سویدن براي استقلال اين كشور به پا خاست، اين قيام به سلطنت وازا و خلع كريستيان دوم ازاين مقام منتهي شد؛ وازا و جانشينانش به مدت 295 سال درسویدن فرمانروايي كردند، اما سرانجام درسال1818ميلادي كارشال ژان با تيست برنادوت افسرناپلئون بناپارت اين سلسله را متعرض كرد./ پایان

سراج الدین ادیب

M 59-1.2.06

( از اول تا 31 ماه جنوری)

 

 

روزشماراول جنوری :

ـ تأسیس جمعیت دموکراتیک خلق:ـ  بتاریخ اول جنوری 1965 میلادی مطابق 11 جدی 1343خورشیدی حوزه های مختلف سیاسی مربوط به حلقه « جمعیت دموکراتیک خلق »  27 تن از نمایندگان منتخب خویشرا به منظور پیشبرد کار کنگره به منزل نورمحمد تره کی واقع در کارته 4 کابل معرفی وفرستادند، درکنگره اول محمدطاهر بدخشی عضو کمیته تدارک جلسه را که در فضای نیمه مخفی دایر شده بود با قرائت زندگینامه و مبارزات دو شخصیت طراز اول  : ( نور محمد تره کی و ببرک کارمل) افتتاح نمود،  و بعدآ توسط پیشنهاد بدخشی، یکی از کهنسال ترین عضو کنگره آدم خان جاجی بحیث رئیس موقت جلسه و عبدالکیم شرعی جوزجانی بحیث معاون ایشان به اتفاق آرا تعیین و بکار خویش که جمعأ12 ساعت (ازساعت 2 بعد از ظهرتاساعت  2 نیمه های شب) می شد ادامه دادند. به تقاضای رئیس جلسه، هر یک از لیدران طراز اول روی مسایل: " گذشته تاریخی افغانستان و اهمیت ایجاد حزب مترقی در کشور" و همچنان در باره " اوضاع موجود افغانستان و جهان " سخنرانی نمودند که متن بیانیه توسط کمیته تدارک آماده شده بود که دربرگیرنده مطالب ذیل بود :

ـ تاریخ مبارزات نیروهای آزادیخواه تحول طلب در کشور .

ـ تأثیرات جنبشهای آزادیبخش ملی بر اوضاع افغانستان.

ـ مبارزه حلقات سیاسی در داخل و نقش آنها در بیداری و ارتقای آگاهی طبقاتی زحمتکشان کشور.

ـ  تغییر تناسب نیروها در عرصه جهانی بسود صلح و آزادی.

پس از ارائه بیانیه ها هر یک از نمایندگان کنگره صحبت نمودند و سپس  2 سند  به کنگره ارائه گرید( 1 ـ اصول اساسی مرام حزب 2 ـ اصول اساسی تشکیلاتی حزب)هر دو سند به وسیله کمیته تدارک با اشتراک میرغلام محمد غبار تهیه و در آنها کلی ترین اهداف ووظایف تعیین و تشریح گردیده بود، کنگره تصمیم گرفت که اسناد متذکره بمثابه نکات اساسی برای طرح و تدوین مرامنامه و اساسنامه حزب پذیرفته شود باین منظور کمیسیونی در تحت سر پرستی ( ببرک کارمل ـ محمد طاهر بدخشی ـ دستگیر پنجشیری  و شاه ولی ) تعیین گردید، در بخش بعدی کار کنگره نمایندگان به بررسی مسایل تشکیلاتی پرداختند که در نتیجه رأی دهی آزاد و سری 7 تن به صفت اعضای اصلی کمیته مرکزی  که عبارت بودند از :

 ( 1 ـ نور محمد تره کی 2 ـ ببرک کارمل  3 ـ محمد طاهر بدخشی 4 ـ دستگیر پنجشیری  5 ـ شهرالله شهپر 6 ـ سلطان علی کشتمند 7 ـ صالح محمد زیری ) و همچنان 4 تن بحیث اعضای علی البدل " کاندید " کمیته مرکزی که عبارت بودند از: ( 1 ـ عبدالکریم میثاق 2 ـ شاه ولی 3 ـ محمد طاهر جدران 4 ـ عبدالواهاب صافی )  در شمارش آراء ، نورمحمد تره کی 27 رای  بحیث منشی عمومی و ببرک کارمل 26 رأی بحیث معاون منشی عمومی کمیته مرکزی انتخاب شدند.

   در پایان کار کنگره پیام شرکت کنندگان عنوانی مردم افغانستان که توسط : ( ببرک کارمل ، طاهر بدخشی، دستگیر پنجشیری و بارق شفیعی) تهیه شده بود قرائت گردید و مورد تصویب قرارگرفت، دراین پیام به مردم افغانستان ازچگونگی تأسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان ووظایف این حزب در قبال مردم که چه وظایفی را بر عهده گرفته است بیان می نمود، کنگره ساعت 2 نیمه شب تاریخی فوق پایان یافت .

   تأسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان به مثابه نخستین سازمان سیاسی و دارای تشکیلات، بر نامه و ایدئولوژی روشن که به دفاع از منافع طبقات و اقشار زحمتکش کشور و روشنفکران مترقی پا به عرصه وجود نهاد یگانه سازمانی که دارای برنامه انتخاباتی بوده و بصورت منظم بمبارزه فعال سیاسی دست زد، چنانچه پلاتفرم انتخاباتی را عمدتأ اصول کلی مرامی مصوب کنگره حزب دموکراتیک خلق افغانستان تشکیل میداد که در بر گیرنده مسایل زیرین بود:

ـ دفاع از تمامیت ارضی، استقلال سیاسی و اقتصادی و حاکمیت ملی کشور .

ـ تمرکز تمام قوای مسلح در دست مردم و استقرار حاکمیت مردمی از طریق ایجاد حکومت مبتنی بر دموکراسی ملی .

ـ تأمین حقوق و آزادی های وسیع دموکراتیک برای مردم .

ـ تقویت اتحاد میان خلقهای کشور بر مبنای اصول دموکراتیک و برابری برادرانه .

ـ رشد اقتصاد کشور از طریق اقتصاد دولتی پلانی، حمایت از بخش خصوصی، انجام اصلاحات ارضی .

ـ مبارزه علیه استعمار کهن و نوین و نفوذ امپریالیستی، دفاع از جنبشهای رهائی بخش ملی، مبارزه علیه ستم ملی، دفاع از حقوق خود ارادیت پشتونها و بلوچها ماورای خط سرحدی دیورند، سیاست مستقل و صلحجویانه، جانبداری از سیاست بیطرفی مثبت و همزیستی مسالمت آمیز و عدم شرکت در بلاکهای تجاوز کارانه نظامی .

2 ـ تشکيل سازمان الفتح :ـ بتاریخ اول جنوری 1964 ميلادی  سازمان آزادی بخش فلسطين" ساف " شروع به فعاليت کرد، سازمان آزادی بخش فلسطين  به رهبری  ياسرعرفات در 13 نومبر  1974 ميلادی ( 22 عقرب 1353 خورشيدی ) مبارزه مسلحانه عليه رژيم صهيونيستی را شدت بخشيد، الفتح، گروه سياسی اصلی ياسر عرفات، رهبر فلسطينيان و بزرگترين گروه در چهارچوب سازمان آزاديبخش فلسطين است ، عرفات در سال 1958ميلادی  به همراه دوستانش شبکه زير زمينی جنبش فتح را تاسيس کرد، در سال 1959 م، فتح با چاپ مجله بطور علنی رژيم صهيونيستی را به جنگ طلبيد، عرفات در سال 1964م، کويت را به مقصد اردن برای مبارزه  حرفه ای با اسرائيل ترک کرد و به سازماندهی جنبش فتح پرداخت، در اين سال فلسطينی های مقيم کويت عرفات را به عنوان عضور شورای ملی فلسطين که مقر آن در شهر قدس بود انتخاب کرده بودند، سال 1964م، مصادف با تاسيس سازمان آزادیبخش فلسطين (ساف) نيز بود که از سوی کشورهای عربی برای آزادی فلسطين تاسيس شده بود و حمايت مالی می شود، اين سازمان همه مبارزان از جمله جنبش فتح را زير يک چتر آورد، جنبش فتح که از" ساف" بسيار تندروتر بود پس از شکست اعراب در جنگ شش روزه 1967 م، به قوی ترين گروه مبارز تبديل شد و سازمان آزادی بخش را نيز زير چتر خود در آورد و عرفات به عنوان رئيس ساف انتخاب شد، عرفات در اردن به تقويت نظامی سازمان پرداخت اما فشارها و تحرکات نظامی اسرائيل در اردن باعث شد تا شاه حسين ساف را از خاک کشورش اخراج کند، او سپس به لبنان رفت تا سازمان مشابهی را در لبنان تدارک ببيند که با حمله اسرائيل به لبنان همراه بود. 

3 ـ جامعه اقتصادی اروپا :ـ بتاریخ اول جنوری 1959 ميلادی جامعه اقتصادی اروپا آغاز به کار کرد، همچنين  در سال 1973 ميلادی بريتانيا ، ايرلند ، دنمارک و ناروی به جامعه اقتصادی اروپا پيوستند،  در سال 1981 ميلادی يونان  به عضويت جامعه اقتصادی اروپا در آمد و هسپانيا و پرتگال هم در سال 1986 به اين جامعه پيوستند . 

4 ـ ورود يورو به بازار :ـ بتاریخ اول جنوری1999 ميلادی واحد پول يورو به عرصه اقتصادی اروپا، وارد شد سکه و اسکناس های يورو از ابتدای سال ميلادی 2002 وارد بازار اقتصادی جهان شد .

5 ـ پيروزی مردم کيوبا بتاریخ اول جنوری 1959 ميلادی  قيام مردم کيوبا عليه باتيستا ديکتاتور سابق اين کشور  به پيروزی انجاميد و باتيستا مجبور به فرار از اين کشورشد، همه ساله در کيوبا چنين روزی به عنوان روز انقلاب گرامی داشته می شود،  باتيستا ديکتاتور کيوبا در آخرين روز سال 1958 ميلادی  بر اثر فشار نيروهای انقلاب از اين کشور فرار کرد. 

6 ـ تشکيل کميساريای عالی پناهندگان :ـ بتاریخ اول جنوری ميلادی کميساريای عالی پناهندگان آغاز به کار کرد، اين سازمان بين المللی در حوزه رفع مشکل  آوارگان جنگی تاکنون فعاليت های شايانی  انجام داده است .  

7 ـ انتخاب خاوير پرز دکوئيار : بتاریخ اول جنوری 1982 ميلادی ،  خاوير پرز دکوئيار به عنوان پنجمين منشی عمومی سازمان ملل متحد انتخاب شد. 

8 ـ استقلال هائيتی :ـ بتاریخ اول جنوری 1804 ميلادی هايتی از فرانسه مستقل شد، کشور هائيتی در منطقه استوايی امريکای مرکزی و در مشرق کيوبا واقع شده است، نژاد مردم آن سفيد و سياه و دو رگه بوده و زبان رايج در ميان آنان هسپانيولی و فرانسوی است، اکثر مردم اين کشور کاتوليک اند، نوع حکومت اين کشور جمهوری است .  

9 ـ استقلال برونئی : بتاریخ اول جنوری 1984 ميلادی برونئی از انگلستان مستقل شد،  برونئی در جنوب شرقی آسيا و جنوب شرقی دريا جنوبی چين قرار دارد، نوع حکومت اين کشور سلطنتی است و نود و پنج درصد از مردم آن مسلمان اند .   

10 ـ روز استقلال سلواکی :ـ بتاریخ اول جنوری 1993 ميلادی سلواکی ازچک مستقل شد، اين کشور در مرکز اروپا و شرق اطريش واقع شده است سلواکی ابتدا مسکن قبايل سلتيک وجرمن بود و سپس در قرن يازدهم بخشی از مجارستان شد،اين کشور در قرن پانزدهم مورد هجوم چک ها قرار گرفت  و در قرن شانزدهم مجددا در قلمر مجارستان قرار گرفت، اين کشور پس از جنگ جهانی اول در سال 1918 ميلادی از مجارستان مستقل و به چک های بوهميا پيوست ، سپس در سال 1939ميلادی مورد تهاجم  المان واقع شد  سلواکی در سال 1945ميلادی مجددا به چکسلواکی پيوست و سرانجام دراول جنوری به عنوان  يک جمهوری مستقل از چک جدا شد .  

11 ـ استقلال  کامرون  :ـ بتاریخ اول جنوری 1960 ميلادی کامرون از فرانسه مستقل شد، کامرون کشوری است در منطقه استوايی آفريقای جنوبی بين نيجريه و کنگو، نژاد مردم آن سياه و مهاجران سفيد پوست اروپايی و دو رگه اند، زبان رسمی اين کشور فرانسه و محلی است و غالب آنان از دين اسلام پيروی می کنند حکومت اين کشور جمهوری فدرال است .

12 ـ استقلال استراليا بتاریخ اول جنوری1901 ميلادی استراليا از انگلستان اعلام استقلال کرد، در سال 1901 ميلادی لرد هوپتون رسما وظايف خود را به عنوان نخستين جنرال دولتی اين کشور بر عهده گرفت،  استراليا کشوری است جزيره ای درقاره اقيانوسيه،  مردم آن از نژاد سفيد بيشتر از مهاجران انگليسی ، زرد ، سياه و دو رگه هستند و به زبان انگليسی صحبت می کنند و اکثرآنان پيرو دين مسيحيت اند، نوع حکومت اين  کشور جمهوری است.

13 ـ روز استقلال سودان :ـ بتاریخ اول جنوری 1956 ميلادی سودان اعلام استقلال کرد،  سودان کشوری است در شمال شرقی آفريقای استوايی در جنوب مصر و ساحل در يای سرخ ، نژاد مردم آن سياه و سفيد و زبان رايج ميان اهالی اين سرزمين عربی است، اکثرآنان  نيز از دين اسلام پيروی می کنند، حکومت اين کشور جمهوری است،  اداره امور سودان ابتدا به عهده دو کشور مصر و انگليس گذاشته شد اما در مدتی کوتاه انگلستان سودان را مستعمره خود کرد، سرانجام در نيمه دوم قرن بيستم ميلادی با مبارزات مستمر مردم سودان با نيروهای بيگانه اين کشور به استقلال رسيد .  

14 ـ اشغال سودان :ـ  نيروهای نظامی فرانسه در حمله به سودان  در اول جنوری 1891 ميلادی با اشغال منطقه نيرور، در جنوب اين کشور سه هزار نفر را قتل عام کردند .

15 ـ روز تاسيس جمهوری در تايوان :ـ در تايوان همه ساله اول جنوری به عنوان روز تاسيس جمهوری گرامی داشته می شود، دولت چين می گويد  که تايوان بخشی از سرزمين بزرگ چين است و با استقلال آن بشدت مخالفت می کند، دولت اين کشور حتی به همه پرسی در تايوان  نيز حساسيت ويژه نشان می دهد زيرا امکان دارد مردم رای به استقلال بدهند، حتی پيکن تهديد کرده است در موقع لازم با توسل به نيروی نظامی از استقلال تايوان جلوگيری خواهد کرد، در اين ميانه امريکا با پشتيبانی سياسی و نظامی از تايوان در صدد بهره گيری از اين  موضوع است تا با تحت فشار قرار دادن چين از اين کشور امتياز بگيرد.  

16 ـ  اتحاد انگلستان و ايرلند :ـ بتاریخ اول جنوری 1801 ميلادی اتحاد انگلستان و ايرلند قوت گرفت، پادشاهی متحد ( UK) از اين زمان آغاز شد .

17 ـ ورود برده؛ ممنوع :ـ بتاریخ اول جنوری 1808 ميلادی ايالات متحده امريکا ورود" برده" از افريقا را به داخل اين کشور ممنوع اعلام کرد، همچنين در همين روز در سال 1852 ميلادی برده داری درهالند پايان يافت .

18 ـ امپراطوراستعماری هند :ـ بتاریخ اول جنوری 1887 ميلادی ملکه ويکتوريا به عنوان امپراطور هند در دهلی برگزيده شد.

19 ـ فرانسه درسازمان ملل: بتاریخ اول جنوری 1945 ميلادی فرانسه به عضويت سازمان ملل متحد در آمد . 

20ـ آغاز روابط سياسی چين - امريکا :ـ  در سال 1999 ميلادی چين و ايالات متحده امريکا مراسم و جشن های مشترکی را در واشنگتن دی سی و پيکن برگزار کردند، اين مراسم در جهت برقراری روابط سياسی  بين دو کشور بود .

21 ـ دموکراسی خواهی در چين :ـ بتاریخ اول جنوری 1987 ميلادی تظاهرات بزرگ در دفاع از دموکراسی و دموکراسی خواهی در ميدان « تيان آن من»  پکن برگزارشد، اما به شدت سرکوب شد . 

22 ـ  تقسيم چکسلواکی :ـ بتاریخ اول جنوری 1993 ميلادی چکسلواکی به دو ايالت جداگانه جمهوری چک و جمهوری سلواکی تبديل شد.

 23 ـ آغاز به کار نفتا : اول جنوری 1994 ميلادی پيمان تجارت آزاد آمريکای شمالی موسوم به نفتا قانونا شروع به کارکرد.

24 ـ سازمان  تجارت جهانی :ـ بتاریخ اول جنوری 1995 ميلادی سازمان تجارت جهانی به وجود آمد، 125 کشور اين پيمان تجارت جهانی را شکل دادند، سازمان تجارت جهانی  نهادی بين المللی است که در امر تنظيم قواعد تجارت بين ملت های جهان فعال است، هدف اين سازمان توسعه تجارت بين المللی و از ميان برداشتن موانعی است که تبادلات تجاری ميان ملل مختلف را محدود می سازد، در عين حال در توصيف اين سازمان گفته می شود که سازمان تجارت جهانی، در روند " جهانی سازی  "، رفع موانع برای جهانی کردن اقتصاد را بر عهده دارد، برای تحقق اين هدف ، سازمان تجارت جهانی توافق نامه هايی را پيش بينی کرده که از سال ها قبل مذاکره در مورد آنها در ميان اعضا که اکنون تعداد آنها به 146 کشور می رسد آغاز شده است. 

25 ـ  کشف اقمار مشتری :ـ بتاریخ اول جنوری 1910 ميلادی سيمون ماريوس ستاره شناس برای نخستين بار اقمار مشتری را کشف کرد، اما آن را به طور رسمی اعلام ننمود تا اين که گاليله  اين مطلب را در اول جنوری اعلام کرد . 

26 ـ  سانسور کتب عبری :ـ بتاریخ اول جنوری 1793 روسيه برای نخستين بارکتاب های عبری يهودی را  سانسور کرد .

27 ـ  تحت الحمايگی سيرالئون اول جنوری 188 ميلادی سيرالئون تحت الحمايه انگلستان شد . 

28 ـ آغاز ساخت کانال پاناما :ـ بتاریخ اول جنوری 1880 ميلادی ساخت کانال پاناما آغاز شد، مهندس دولسپوس سازنده و طراح کانال  سوئز، از سال 1880  ساختن کانال  پاناما را ميان دو اقيانوس اطلس و آرام  آغاز کرد، امتياز اين کانال  در 18 نومبر سال 1903  به امريکا واگذار شد.

29 ـ کشف اشعه ايکس : بتاریخ اول جنوری 1896 ميلادی ويلهلم رونتگن کشف خود را درباره  اشعه ايکس اعلام کرد . 

30 ـ تشکيل اتحاد جماهير شوروی :ـ بتاریخ اول جنوری 1923 ميلادی اتحاد جماهير شوروی سابق شکل يافت . 

31 ـ  تشکيل  سازمان بين المللی مخابرات :ـ بتاریخ اول جنوری 1934 سازمان بين المللی مخابرات آغاز به کار کرد .

32 ـ  ساخت نخستين کمپيوتر :ـ بتاریخ اول جنوری 1946ميلادی در امريکا ساخت نخستين کمپيوتر به همت موشلی - اکرت به اتمام رسيد. 

33 ـ زغال سنگ ملی شد :ـ بتاریخ اول جنوری1947 بريتانيا زغال سنگ خود را ملی اعلام کرد . 

34 ـ قانون اساسی و ايتاليا :ـ بتاریخ اول جنوری1948 ميلادی ايتاليا صاحب قانون اساسی شد .

35 ـ آغاز حمله به فرانسوی ها :ـ بتاریخ اول جنوری 1950 هوجی مين رهبر مبارزان ويتنامی حملات خود را عليه نيروهای فرانسوی مهاجم به هندو چين  آغاز کرد .  

36 ـ کودتا درافریقای مرکزی :ـ بتاریخ اول جنوری 1966 ميلادی افسر« ژان بدل بوکاسا»  در جمهوری  افريقای  مرکزی  کودتا کرد . 

37 ـ سال بين المللی کتاب :ـ  بتاریخ اول جنوری 1972 ميلادی سال بين المللی کتاب آغاز شد .

38 ـ نفت ملی شد : بتاریخ اول جنوری 1976 ميلادی ونزويلا نفت خود را ملی اعلام کرد . 

39 ـ روز اخوت بين المللی در موزامبيق :ـ همه ساله در اول جنوری به عنوان روز اخوت بين المللی در موزامبيق گرامی داشته می شود .

40 ـ نخستين شرکت مسافرت هوايی :ـ بتاریخ اول جنوری 1914 ميلادی   نخستين شرکت مسافرت هوايی درجهان در فلوريدای امريکا آغاز بکار کرد .

41 ـ اختراع بطری اتمی :ـ بتاریخ اول جنوری1951 ميلادی   بطری اتمی ساخته شد.

= = = = = = = = =  

 

روزشماردوم جنوری :

1 ـ پيام  خمينی  به گورباچف :ـ   بتاریخ 2 جنوری 1989ميلادی مطابق 12 جدی 1367 خورشيدی پيام ابلاغيه خمينی   توسط هيات اعزامی  به مسکو که غبارت بودند از« دکتر محمد جواد لاريجانی و مرضيه حديد چی دباغ، به سرپرستی آيت الله جوادی آملی»  به گورباچف ابلاغ شد،  اين هيات ازسوی مقامات شوروی سابق بطوررسمی مورد استقبال قرارگرفتند ، امام خمينی  با درک وموقعيت شناسی فراوان هنگامی چنين نامه ای را به رشته تحرير درآورد که گورباچف زمينه های انهدام کمونيسم را فراهم کرده بود، آثاروتبعات پرسترويکای گورباچف که جنبه‌های اقتصادی نظام شوروی را دربرمی گرفت درسياست داخلی و خارجی اين کشوراثرات فراوانی گذاشت، گورباچف به منظور دستيابی به اهداف پرسترويکا،  اصلاحاتی را درسياست داخلی و خارجی شوروی انجام داد که اولی به گلاسنوست ودومی به تفکر نوين مشهور بود،  گورباچف معتقد بود  پرسترويکا دقيقأ در چارچوب اصول مارکسيسم - لنينيسم انجام می شود وهدف آن، اصلاح انحرافاتی است که به قول گرباچوف تا آن موقع بوقوع پيوسته بود، گورباچف از  لنين به عنوان  منبع اصلی پروسترويکا ياد کرده است.

     خمينی در ايام اعلام پرسترويکای گورباچف طی نامه ای خطاب به وی  پيش بينی کرد: « از اين پس کمونيسم را بايد در موزه های تاريخ سياسی جهان جستجو کرد».  خمينی در اين پيام  با پيش کشيدن مسائل فلسفی وعرفانی و با اشاره به ناکامی  سياستهای مذهب ستيز آنان، از گورباچف خواست که به جای اميد بستن به ماده پرستی غرب، به خدا و مذهب روی آورد، خمينی تصريح کرده بود: « مشکل اصلی کشور شما مساله مالکيت و اقتصاد و آزادی نيست مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست، همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشيده و يا خواهد کشيد»   وقتی شواردنازی وزير خارجه وقت شوروی برای ارائه پاسخ گورباچف به ديدار  خمينی رفت با شگفتی ديد کسی که با آن صلابت و صراحت به دومين قدرت هسته ای جهان هشدار و پيام داده است، در خانه ای کوچک و گلين در جماران و در نهايت سادگی و بدون آن که حتی اندک اثری از تشريفات معمول ديده شود، با طمانينه و به استواری  نشسته است .  

 2 ـ تولد پا تريس لومومبا :ـ بتاریخ 2 جنوری 1925ميلادی پاتريس لوممبا، بانی استقلال کانگو درآفريقا متولد شد، لومومبا در رشته حقوق تحصيل کرده بود و بعد ها وارد  نهضت آزادی بخش آفريقا، وی   که يکی از رهبران تحصيل کرده  استقلال کانگو و مرد، اديب و سخنور بود، در 30 جون 1960ميلادی ( 9 سرطان 1339خورشيدی ) ، هنگامی که بلجيم استقلال کانگو را به رسميت شناخت، به نخست ‌وزيری آن کشور انتخاب شد و برای ملی کردن معادن و بانکها و کارخانه ها وکوتاه کردن دست سرمايه داران بلجيم از اقتصاد کانگو ، بسيار  کوشيد. ولی بلجيمی‌ها از اين اقدامات سخت بر آشفتند و بر ضد وی دست بکار دسيسه انگيزی‌ شدند، تا اينکه در پنجم سپتمبر 1960 ميلادی ( 14 سنبله 1339 خورشيدی )  کازابو رئيس جمهوری  کانگو با پشتيبانی استعمارگران غرب، اورا از مقام نخست وزيری برکنار کرد. درجدی 1339خورشيدی ( جنوری 1961ميلادی ) ، « پاتريس لومومبا» رهبراستقلال کانگوی بلجيم « زئير» و يکی از چهره ‌های درخشان آزادی قاره‌ی سياه، در نتيجه‌ء زمينه‌چينی سياست استعماری، بدست « موسی چومبه» و يارانش که از دست نشاندگان سياست خارجی و خواستار جدائی ايالت «کاتانگا» از « کانگو» بودند، به وضع فجيعی کشته  و جسدش در اسيد سوزانده شد و اين فاجعه جهانيان را در اندوهی ژرف فرو برد، « سرزمين من  کانگو » ازآثارتأليفی پاتريس لومومباست. 

3 ـ در گذشت لويی دوازدهم : بتاریخ 2 جنوری  1515ميلادی لويی دوازدهم  معروف به پدر ملت درگذشت، وی در بيست و هفتم جون  1462م، به دنيا آمد، و مدت  27 سال بر فرانسه حکومت کرد، لويی دوازدهم به علت بدگويی از شاه وقت فرانسه و ظالم خواندن او سه سال از عمر خود را در زندان گذرانید، مردم فرانسه هنوز نيز مذکور را شاه دادگری می خوانند . 

4 ـ تولد آيزاک آسيموف :ـ بتاریخ 2 جنوری   1920 ميلادی آيزاک آسيموف نويسنده ودانشمند روس به دنيا آمد ." روبوت يک " و " موسسه سه گانه " عناوين مهمترين آثارموصوف ميباشد، بسياری ازکتاب های  آسيموف، نويسنده تخيلی نويس امريکايی روسی الاصل به بيشترزبانهای زنده دنيا ترجمه شده است موضوع  داستان های اودررابطه با کهکشانها وسيارات منظومه شمسی است، او نبوغ وتوانايی خاصی برای بيان پيچيده ترين مسايل علمی، درساده ترين شکل ممکن داشت ، الهه انتقام، باشگاه معما، خارهای فولادی، اقمار مشتری، اقيانوس های ونوس، ، حلقه های زحل، راز کيهان ، قلوه سنگی در آسمان،  خورشيد عريان، بشقاب پرنده،ال لوبو سفر مرگ، خدايان هم، غارهای پولادی، سفر شگفت انگيز، سفر معجزه آسا، شبانگاه، سياره محکوم به نابودی، جريان های فضا، گورهای فولادی، کودک زمان، آخرين بنياد کهکشانی، مأموريت فراموش شده، آزمايش مرگ، نپتون، عطارد،  ستاره های دنباله دار و شهاب ها، ماه زمين، سيزده برنامه اخترشناسی، اخترشناس باستان، مريخ و کوازارها، تب اخترها و سياهچاله ها از ديگر آثار اين نويسنده روس است .

5 ـ  نيرد دورن کوپ :ـ بتاریخ 2 جنوری  1896 ميلادی   مهاجران هالندی افريقای جنوبی  در نبرد دورن کوپ انگليسی ها را شکست دادند، المانی ها در اين نبرد  مهاجران هالندیافريقای جنوبی را ياری می کردند . 

6 ـ  چپ ها در اکثريت :ـ بتاریخ 2 جنوری  1956 ميلادی  گروههای چپ در فرانسه اعم از کمونيستها و سوسياليستها اکثريت را در پارلمان اين کشور از آن خود کردند، پس از آن  گی موله سوسياليست نيز نخست وزير فرانسه شد . 

7 ـ  تولد هنری کينگسلی  :ـ بتاریخ 2 جنوری  1830 ميلادی هنری کينگسلی نويسنده انگليسی اطريشی ديده به جهان گشود . 

8 ـ  در گذشت جان سی لاواتر :ـ  بتاریخ 2 جنوری   1801 ميلای جان لاواتر فيلسوف سويسی در سن پنجاه و نه سالگی در گذشت . 

9 ـ  آخرين دژ اعراب در هسپانيا :ـ بتاریخ 2 جنوری  1492 ميلادی  آخرين دژ حاکم عرب در آندلس ( هسپانيا ) به وسيله نيروهای هسپانيايی محاصره  شد و پس از آن شاه فردينان دوم و ملکه ايزابلای  اول براين کشور حکومت کردند . 

10 ـ  اختراع جديد اديسون :ـ بتاریخ 2 جنوری  1879 ميلادی توماس اديسون ساخت نخستين ژنراتور خود را آغاز کرد . 

11ـ  مانيل در محاصره :ـ بتاریخ 2 جنوری  1942 ميلادی و در طول جنگ جهانی دوم  ، مانيل پايتخت فيلپين به محاصره نيروهای جاپانی در آمد 12 ـ  تصرف پورت آرتور :ـ بتاریخ 2 جنوری  1905 ميلادی  جاپانی ها پس از شکست  نيروهای روسيه ، منطقه  پورت آرتور در سيبريا، را به تصرف خود در آوردند . 

13 ـ  ترور رئيس جمهور پاناما :ـ بتاریخ 2 جنوری  1955 ميلادی خوزه آنتونيو رمون رئيس جمهور پاناما ترور شد .

14 ـ جيره بندی در کيوبا : بتاریخ 2 جنوری  1968 ميلادی فيدل کاسترو، نفت و شکر را در اين کشور جيره بندی اعلام کرد . 

15 ـ در گيری در کلمبيا :ـ بتاریخ 2 جنوری  1999مي لادی اعلام  شد که در طول دو روز درگيری بين شورشيان و نيروهای دولتی در کلمبيا شصت و شش نفر کشته شده شدند . 

16 ـ  اشغال کلکته : بتاریخ 2 جنوری  1757 ميلادی نيروهای بريتانيا کلکته هندوستان را به اشغال خود در آوردند . 

17 ـ  نخستين عکس از ماه : در2 جنوری  1839 ميلادی نخستين عکس از ماه گرفته شد . لوييس داگر عکاس فرانسوی توانست اين عکس را بگيرد . 

18 ـ شورش جديد ايرلندی  ها :ـ بتاریخ 2 جنوری  1919 ميلادی شورش گسترده ضد انگلسی در ايرلند شکل گرفت . 

19ـ  استقلال ليتوانی : بتاریخ 2 جنوری  1919 ميلادی ليتوانی برای نخستين بار اعلام استقلال کرد، کشورليتوانی کشوری است درشمال شرقی اروپا و درشرق دريای بالتيک ، اين کشور ازشمال به لتونی ، ازشرق به بيلوروسی و ازجنوب غرب به کالينگراد روسيه واز جنوب به پولند محدود می شود، زبان رايج مردم اين منطقه ليتوانيايی است وعده ای از آنان  به زبانهای روسی و پولندی هم تکلم می کنند . اکثريت اهالی اين کشور پيرو مذهب کاتوليک اند، نوع حکومت اين کشور جمهوری است، ليتوانی از سال 1975 ميلادی تحت کنترل امپراطوری روسيه در آمد، ولی در سال 1919 اعلام  استقلال کرد، اين کشور  از سال 1920 تا 1939 پايتخت آن تحت سلطه پولند بود، در سال 1940 نيروهای روسيه ،  ليتوانی را اشغال کردند و المانی ها آن را در سالهای جنگ جهانی دوم تحت کنترل خود درآوردند، سرانجام پس از فروپاشی کمونيسم در اروپای شرقی زمينه مجدد استقلال اين کشور فراهم آمد . 

20 ـ   ترک نيکاراگوئه : بتاریخ 2 جنوری   1933 ميلادی نيروهای امريکايی نيکاراگوئه را ترک گفتند .

21ـ ايوب خان ؛ رئيس جمهور بتاریخ 2 جنوری  1964 ميلادی ايوب خان به عنوان رئيس جمهور پاکستان برگزيده شد . 

22ـ  روز آغاز کار در جاپان :ـ  همه ساله بتاریخ 2 جنوری   به عنوان روز شيگوتو هاجيم يا روز آغاز کار در سال نو گرامی داشته می شود .

23 ـ  روز گرانادا در هسپانيا :ـ همه ساله بتاریخ 2 جنوری  به عنوان روز گرانادا در هسپانيا گرامی داشنه می شود .

= = = = = = = = = 

 

روزشمارسوم جنوری :

1ـ درگذشت  امير علی شير نوايی : بتاریخ 3 جنوری 1501 ميلادی اميرعلی شيرنوايی، شاعرونويسنده ء آذری زبان درسن 59 سالگی درگذشت، وی غالب اشعارخود را به زبان آذری می سرود، علی شيرنوايی دردستگاه تيموريان هرات سمت وزارت داشت وازارج ومنزلت علمی و سياسی خاصی برخودار بود، وی حامی جدی اهل دانش وفضل و هنرمندان بود. 

2 ـ  نخستين مناسبات ميان افغانستان و ايران : بتاریخ 3 جنوری 1300 ه ش (  1921 ميلادی  ) افغانستان  و ايران با امضای سند همکاری ، مناسبات سياسی بر قرارکردند.

3 ـ عراق وجامعه ملل  : بتاریخ 3 جنوری سال 1313 ه ش (  1934 ميلادی)   دولت عراق برای حل اختلافات مرزی خود با ايران از جمله مساله اروند رود ،  شکايت خود را تقديم  جامعه ملل کرد .

4 ـ  استقلال نيکاراگوا : بتاریخ 3 جنوری 1838ميلادی ،   نيکاراگوآ اعلام  استقلال  کرد، نيکاراگوا کشوری است در منطقه نيمه کوهستانی امريکای مرکزی ، جنوب هندوراس و شمال کاستاريکا بين دريای کاراييب و اقيانوس کبير، نژاد مردم اين کشور سفيد و سرخ و دو رگه و زبان رسمی آنان هسپانيولی است ، اکثر مردم اين کشور از مذهب کاتوليک پيروی می کنند، اين کشور در سال 1838 ميلادی از هسپانيا مستقل شد و سه قرن استعماراين کشور را به دور افکند . اين کشور در بيست و چهارم اکتبر 1945 به عضويت سازمان ملل متحد در آمد، جبهه ملی سانديستها به عنوان يک جبهه چپگرا تا سال 1979 مبارزه بی امانی را  عليه  رژيم خودکامه خاندان سوموزا آغاز کرد که سرانجام اين قيام به پيروزی ساندينيست ها انجاميد، دانيل اورتگا در سال1980ميلادی  حکومت سانديستی را در اين کشور تشکيل داد، اما امريکا که کل منطقه امريکا را حيات خلوت سياست های خود می شمارد به مقابله با دولت تازه انقلابی بر خاست و با حمايت سياسی ، اطلاعاتی ، آموزش نظامی مخالفان طرفدار خود و تجهيز آنان به ادوات نظامی ، سرانجام ساندنيست ها را مجبور به عقب نشينی کرد و در انتخابی که ضد انقلاب  از حمايت همه جانبه   امريکا برخوردار بود ، شکست خورد. 

5 ـ در گذشت لاروس : در 3 جنوری 1875ميلادی  پی يرلاروس  اديب و لغت شناس فرانسوی در پنجاه و هشت  سالگی   بدرود حيات گفت .  او  مولف فرهنگ بزرگ لاروس است ، وی در بيست و سوم  اکتبر 1817 ميلادی در توسی متولد شد و از پانزده  سالگی شروع به  تهيه  فرهنگ لغت خود کرد، وی اولين کسی است که روش تدريس را در مدارس عوض کرد و کتب درسی را خلاصه و ساده نمود . 

6 ـ قتل عام در ليچفيلد : بتاریخ 3 جنوری  303 ه ق  حکمران رومی انگلستان از مردم   شهر ليچفيلد خواست  انجيل ها را تحويل دهند، مردم به اين اخطار وقعی ننهادند و حکمران دستور قطع گردن تمام مردم اين شهر را صادر کرد .

7 ـ اتحاد مثلث در امپراطوری قديم : در 3 جنوری 43 قبل از ميلاد ،  اتحاد مثلث در امپراتوری قديم  با شرکت ژول سزار ،  پومپه و کراسوس  ، سه سردار روسی به منظور  اداره امور امپراتوری   شکل گرفت . 

8 ـ   قرار داد تقسيم پولند : بتاریخ 3 جنوری  1795 ميلادی سومين قرارداد تقسيم پولند ميان سه کشور روسيه ، طريش و پروس به امضا رسيد، پس از شکست  پولند  از روسها ،  خاک پولند  بين اين سه کشور  تقسيم شد .

9 ـ ژاندارک مجازات می شود : بتاریخ 3 جنوری 1431 ميلادی ژاندا رک دختر کوچکی  که يکی از دلايل اصلی پيروزی فرانسويان در جنگ عليه بريتانيا  بود ، برای مجازات اعدام به اتهام  جادوگری و پوشيدن لباس مردانه  به يک اسقف مسيحی سپردند ، وی را د ر نوزده سالگی در  بازار ودر ملاء عام  آتش زدند .

10 ـ تولد مارد ينی : در سال826 هجری قمری (  3 جنوری )  سبط مارد ينی ستاره شناس ، رياضيدان ودانشمند سوری ديده به جهان گشود، به نام وی بيش از 40 کتاب ثبت کرده اند که در رشته های مختلف به رشته تحرير در آمده است، تحفه  الاصحاب فی علم الحساب از جمله مهمترين آثار اوست .

11 ـ  تاسيس روسيه سفيد : بتاریخ 3 جنوری سال  1919 ميلادی جمهوری روسيه سفيد ازطرف حکومت جمهوری شوروی سوسياليستی تاسيس شد، نام ديگراين جمهوری بيلوروسی است، اين کشوردرشمال اوکراين و مشرق لهستان واقع شده است، درسال 1922 قسمت غربی روسيه سفيد هنوزتحت کنترل پولند بود، اين کشورسرانجام در 25 اگست 1991 ميلادی اعلام استقلال کرد . 

12 ـ  قرار داد فنلاند : بتاریخ 3 جنوری سال 1940 میلادی ، قرارداد معروف  فنلاند بین دوکشورمعتبراروپا یعنی جمهوری فرانسه وبریتانیا به امضا رسید. به موجب این قرارداد که دراثنای جنگ  جهانی دوم امضا شد دوکشورمتعهد شدند درصورت حمله هرکشورخارجی به  فنلاند  به فنلاند کمکهای نظامی بفرستند . پس از این قرارداد  شوروی به فنلاند حمله کرد و دو دولت  نقض تعهد کردند.  

13 ـ  تولد مارکوس توليوس سيسرو : بتاریخ 3 جنوری 106 قبل از ميلاد سيسرو به دنيا آمد، سيسرو  دولتمرد کشور رم و از مردان قدرتمند آن دياربود، وی نويسنده و آثاری چند نيز به رشته تحرير در آورده بود، آکادميکا عنوان مهمترين اثر اوست .

14 ـ  داوينچی و پرواز : بر اساس مراجع موجود در آثار لئوناردو داوينچی در 3 جنوری 1496 ميلادی در دفترچه اش نوشت که ماشين پرواز خود را به خوبی آزموده است، اما اين آزمايش موفقيت آميز نبود و او نمی توانست برای چند سال آينده تلاشی برای پرواز کند . 

15 ـ  طرد لوتر : بتاریخ 3 جنوری 1521 ميلادی پاپ  لئو ايکس،  مارتين لوتر، کشيش سابق کليسای کاتوليک را که نظريات کفرآميز ارايه می کرد از کليسا اخراج و از مراسم مذهبی مانند ازدواج و  کفن و دفن محروم کرد، لوتر واضع مذهب پروتستانتيزم است .

16 ـ نبرد پرينستون : بتاریخ 3 جنوری 1777 ميلادی نبرد پريستون در ميان جنگ های استقلال در امريکا در گرفت،  در اين جنگ جرج واشنگتن نيروهای انگليسی را به رهبری کورن واليس شکست داد . 

17 ـ  معاهده سری نظامی : بتاریخ 3 جنوری 1815 و در يک معاهده سری ، کشور های اطريش ، بريتانيا و فرانسه پيمانی نظامی را در برابر کشور های پروس و روسيه منعقد کردند تا اينکه مشکلات و مسايل ساکسون ها و پولندی ها را مرتفع سازند .

18 ـ جزاير فالکلند در دست انگلستان : بتاریخ 3 جنوری 1833 ميلادی بريتانيا کنترل جزاطر فالکلند در آتلانتيک جنوبی  را به زور در دست گرفت،  حدود 150 سال بعد ارجنتاين کنترل اين جزاير را از انگليس گرفت اما بريتانيا آن را پس از يک جنگ هفتاد و چهار روزه از آن خود کرد . 

19 ـ  کشف تابوت يک شاه عصر باستان : بتاریخ 3 جنوری 1924ميلادی هاروارد کارتر کاشف انگليسی تابوت سنگی توتانخامن ، از فراعنه  مصر باستان را که حدود 1355 سال پيش از ميلاد در مصر حکومت می کرد  در منطقه لوکسور در مصر يافت .  

20 ـ انحلال مجلس ايتاليا : در 3 جنوری 1925 ميلادی موسولينی با انحلال مجلس اين کشور  اعلام کرد که وی قدرت ديکتاتوری خود را به کار خواهد بست . 

21 ـ  دیکتاتوری پانگولوس : بتاریخ 3 جنوری 1926 ميلادی جنرال تئودوروس پانگولوس خود را به عنوان ديکتاتورو شاه يگانه يونان ناميد

22 ـ حمله به البانی : بتاریخ 3 جنوری 1941 ميلادی حمله ايتاليا به البانی آغاز شد . 

23 ـ  رامون ؛ رئيس جمهور پاناما : در 3 جنوری 1955 ميلادی خوزه رامون گيزادو رئيس جمهور پاناما شد . 

24 ـ دولت چپ در کنگو :  بتاریخ 3 جنوری 1970 ميلادی دولت مارکسيستی در کنگو بر روی کار آمد .

25 ـ  برمه و قانون اساسی : بتاریخ 3 جنوری 1974 برمه صاحب قانون اساسی شد . 

26 ـ  شوروش در ونزوئلا : بتاریخ 3 جنوری 1994 ميلادی در يک شورش گسترده در يکی از زندانهای ونزوئلا بيش از يکصد نفر جان خود را از دست دادند .

27 ـ  تاچر ؛ طولانی ترين دوره نخست وزيری : بتاریخ 3 جنوری 1988 ميلادی مارگارت تاچر به عنوان  کسی که در طول قرن بيستم بيشترين مدت نخست وزيری را در انگلستان داشته است ، معرفی شد، تاچر به خانم آهنين شهرت يافت. 

28 ـ محاصره نوريگا : بتاریخ 3 جنوری 1990 ميلادی نيروهای امريکايی ده روز بعد از اينکه نوريگا حاکم  مخلوع پاناما،  به عنوان مامور به  سفارت واتيکان فرار کرده بود، مقر اين جنرال نگون بخت  را به محاصره خويش در آوردند .

29 ـ  پيمان استارت : بتاریخ 3 جنوری 1993 ميلادی ، جرج بوش اول ، رئيس جمهور وقت امريکا و بوريس يلتسين رئيس جمهور روسيه پيمان استارت را  امضا کردند، اين دومين پيمانی بود که با موضوع کاهش تسليحات استراتژيک بين دو کشور به امضا می رسيد . 

30 ـ  آمارايدز : بتاریخ 3 جنوری 1995 ميلادی سازمان صحی جهانی اعلام کرد که تعداد کل مبتلايان به بيماری مهلک ايدز در ميان 192 کشور جهان تا پايان سال 1994 ميلادی  به يک ميليون و بيست و پنج هزار و هفتاد و سه نفر رسيده است  .

31 ـ تولد داگلاس ويليام جرالد : در 3 جنوری 1803 ميلادی جرالد نويسنده و نمايشنامه نويس مشهور انگليسی به دنيا آمد مجله شاد،عنوان مهمترين اثر اوست . 

32 ـ  کنترل ميجی در دست جاپان : بتاریخ 3 جنوری 1868 ميلادی کنترل جزاير ميجی به امپراطوری  جاپان بازگشت .  

33 ـ صلح ارمنستان و ترکيه : بتاریخ 3 جنوری 1921 ترکيه با ارمنستان پيمان صلح امضا کرد .

= = = = = = = = = = 

 

روزشمار چهارم جنوری :

 1ـ  تولد لويی بريل : لويی بريل در 4 جنوری 1809 ميلادی در فرانسه متولد شد،  او توانست با اختراع خطی خاص برای روشندلان گام مهمی را در ارايه و انتقال مفاهيم به اين قشر از جامعه بردارد ، خطر بريل که  هم اکنون  توسط دستگاههای مخصوص بر روی صفحات سفيد ايجاد می شود ،  مجموعه ای  از علامت ها و نگاره هايی است که هريک علامتی خاص برای حرفی خاص  تلقی می شوند و نابينايان با استفاده از اين حروف برجسته ولمس آنها قادر به خواندن کتاب  و نوشته می شوند، در حال حاضر کتاب های گويا به شکل مجموعه‌ای از نوار( کاست )های صوتی و کتابهای الکترونيکی که متن کتاب از طريق کمپيوتر و صفحه کليد مخصوص نابينايان و سيستم برجسته نگار و گويا قابل دسترسی است، علاوه بر خط بريل در اختيار روشندلان گذاشته می شود . 

2 ـ  شورش در لندن : بتاریخ 4 جنوری 1642ميلادی  شورش تاريخی لندن آغاز شد، شورشيان قصد داشتند با دفاع ازمجلس دربرابرشاه ، قدرت شاه را محدودنمايند،  شورشی  که به نوشته برخی مورخين به جنگ داخلی منجر شد، اوليورکرامول نماينده مردمی در اين جنگ پيروز شد و شارل اول به دست نيروهای مردمی اعدام  شد . 

3 ـ  تولد اسحاق نيوتن : بتاریخ 4 جنوری 1642ميلادی ، اسحاق  نيوتن فيزيکدان، رياضيدان و فيلسوف انگليسی به دنيا آمد، او پس از تحصيل در پوهنتون کمبريج  دست به کشفيات فروانی در حوزه  فيزيک زد، وی با نگارش کتاب اصول فلسفه طبيعيه دست به نشر افکار خود در سال 1687 زد، او با کشف قاعده جاذبه عمومی زمين نام خود را در حوزه علم فيزيک در تمامی اعصار ماندگار کرد، نيوتن با  چشم دوختن و تفکر به سقوط سيبی از شاخه در خت بر زمين نايل به کشف اين اصل شد، او همچنين عناصر بی اندازه کوچکی را کشف کرد  که شايد امروزه بتوان در حوزه فيزيک نور آنها را فوتون ناميد، و ی همچنين در نظريه نور خود مباحث جديد را در فصل عدسی ها گشوده است، مهمترين کتاب نيوتن اصول طبيعی رياضيات نام دارد که درآن به شرح قوانين سه گانه حرکت پرداخته است، قانون عمل و عکس العمل از مهمترين قوانين او در حوزه مکانيک حرکت است . 

4 ـ استقلال برمه : بتاریخ 4 جنوری سال1948ميلادی   برمه اعلام استقلال کرد، برمه يا ميانمار کشوری است نيمه کوهستانی در جنوب شرقی آسيا ، نژاد مردم اين کشور زرد و زبان رايج ميان آنان برمه ای و انگليسی است  و غالب آنان پيرو اديان بودا ، برهما ، اسلام و مسحيت اند، برمه کشورى باستانى است نخستين سکنه اين سرزمين در سالهاى اوليه ورود مسيحيت در آن اقامت گزيدند، در سال  850 ميلادی در برمه کشور کوچکى تاسيس شد و در قرن يازدهم تحت‏حکومت واحدى درآمد و دين بودايى در آن رواج يافت، در سال 1044ميلادی، يکى از رهبران نظامى برمه به نام «آناوراتا» به نام پادشاه پاگان به سلطنت رسيد و سلسله امپراتورى پاگان را بنياد گذارد که تا حدود 200 سال ادامه يافت، در سال‏1287 مغولها برمه را تصرف و ضميمه امپراتورى خويش کردند، بعد از آن برمه به قسمتهاى مختلفى تجزيه شد در سال 1531 پادشاهى تونگو تشکيل و برمه متحد شد در حدود سالهاى 1650 تا 1752 ميلادى که اين سلسله منقرض گرديد اوضاع ناآرام و جنگهاى برمه با امپراتورهاى منچورى و چين موجب تضعيف بيشتر امپراتورى برمه شد، نفوذ انگلستان بر برمه از قرن نوزدهم شروع شد،  بين نيروهاى برمه و انگلستان دو جنگ بزرگ به ترتيب در سالهاى( 1826-1824) و (1855-1852 ميلادى)  روى داد که سرانجام با تسلط انگلستان بر اين کشور پايان يافت، در سال 1941م. با هجوم نيروهاى جاپانی به جنوب شرقى آسيا، برمه نيز توسط آنان اشغال شد، اما در سالهاى آخر جنگ پس از شکست متحدين، نيروهاى متفقين، از جمله چين و انگليس به برمه حمله برده و جاپانی‏ها را در آن جا شکست دادند، سرانجام برمه در سال 1948ميلادی مستقل و داراى حکومت جمهورى گشت، اکنون نام اين کشور ميانمار است.

5 ـ  کنفرانس دارالبيضا : بتاریخ 4 جنوری سال1961ميلادی ،  کنفرانس سياسی دارالبيضا در مراکش آغاز به کار کرد، دراين کنفرانس که به همت  جمال عبدالناصر رئيس جمهور مصرو سوريه برگزارشد، کشور های الجزاير، گانا، گينه، مالی، مراکش و جمهوری متحده عربی شرکت کردند، اين کنفرانس با هدف  تشکيل بازار مشترک افريقا تشکيل شد .

6 ـ  کنفرانس خلع يد : بتاریخ 4 جنوری سال  1073 ميلادی کنفرانس مذهبی با نام  کنفرانس خلع يد  به همت  پاپ گرگوار هفتم  تشکيل شد، در اين  کنفرانس که نمايندگان بيشتر کشور های  مسيحی مذهب جهان حضور داشتند ، حاضران بر خلع يد  امپراتوران کشور های مسيحی در انتخاب پاپ ، اسقفها و کشيشها تاکيد کردند . 

7 ـ نخستين انجمن سوسياليستی انگليس : بتاریخ 4 جنوری سال 1884 ميلادی انجمن سوسياليستی انگليسی به عنوان نخستين انجمن سازماندهی شده  چپگرا  در اين حوزه در بريتانيا شروع به کار کرد .

8 ـ  عمل موفقيت آميز آپانديس : بتاریخ 4 جنوری سال 1885 ميلادی برای نخستين بار دکتر ويليام گرانت بطور موفقيت آميزی موفق شد آپانديس يک فرد بيمار را از بدن او جدا سازد . نام بيمار مری گاتسايد بود .

9 ـ اشغال مونت کازينوی ايتاليا : بتاریخ 4 جنوری سال 1944 ميلادی قوای نظامی پنجم بريتانيا حمله خود را به منطقه مونت کازينو در ايتاليا آغاز کرد . 

10 ـ  محاصره سئول : بتاریخ 4 جنوری سال 1951 ميلادی و در طول جنگ کره ، کره شمالی و چين کمونيست شهر سئول را به محاصره خويش در آوردند،  جنگ کره در جون 1950 با حمله کره شمالی به جنوب آغاز شد و درزمان کوتاهی  بيشتر اراضی جنوب ، به تصرف نيروهای شمال در آمد، شهر سئول ماهها در کنترل شمالی ها بود که نيروهای امريکايی و بعدا چند کشور ديگر ازجمله ترکيه وارد عمل شدند و بيست وششم سپتمبر شهر سئول از دست شمالی ها خارج شد .

11 ـ ترور نماينده ساف در لندن : بتاریخ 4 جنوری سال 1978 ميلادی ، سعيد حمامی نماينده ساف در لندن ترور شد و نامبرده در امّان جا، به خاک سپرده شد.  

12 ـ محکوميت رژيم صهيونيستی : بتاریخ 4 جنوری سال 1991 ميلادی اعضای شورای امنيت سازمان ملل متحد متفقا بر محکوميت رفتار رژيم صهيونيستی با فلسطينيان در مناطق اشغالی تاکيد کردند .

13 ـ  بازگشت کلمب : بتاریخ 4 جنوری سال 1493ميلادی کريستف کلمب امريکا را در بازگشت از نخستين سفر خود ترک گفت .

14 ـ  جنگ طلبی بريتانيا : بتاریخ 4 جنوری سال 1762ميلادی انگلستان عليه دو کشور هسپانيا و ناپل اعلان جنگ کرد .

15 ـ  اتحاد مثلث :  بتاریخ 4 جنوری سال 1717 ميلادی اتحاد مثلث سياسی قرن هجدهم ميلادی با عضويت هالند و انگلستان و فرانسه بوجود آمد، فرانسه و انگليس به ابتکار يکی از سياستمداران فرانسه به نام دوبوا در هانور که مقر فرمانروايی پادشاه انگلستان بود اختلافات خود را حل کردند و در اين روز هالند نيز که همه جا دنباله رو انگلستان بود ، به اين قرارداد پيوست .

16 ـ تسخير جزاير پسکادور :  بتاریخ 4 جنوری سال 1895ميلادی مجمع الجزاير" پسکادور " ، بعد از ده سال که در تسخير سپاهيان فرانسوی بود، در جنگهای تاريخی چين و جاپان به تصرف جاپانی ها درآمد،اين جزاير (64 جزيره کوچک و بزرگ ) 129 کيلومتر مربع مساحت دارد 50 ،سال در تصرف جاپان بود، جزاير ياد شده  روز 28 اگست 1945ميلادی به تصرف چينی ها درآمد . 

17 ـ تولد ويلهلم لمبروک : بتاریخ 4 جنوری سال 1881 ميلادی ويلهلم لمبروک نقاش ،  شاعر و مجمسه ساز مشهور آلمانی به دنيا آمد "جوان  نشسته " عنوان مهمترين اثر اوست .

18 ـ  تولد رابرت پريش : بتاریخ 4 جنوری سال 1916 ميلادی رابرت پريش کارگردان مشهور کلمبيايی به دنيا آمد، "کازينوی سلطنتی " عنوان مهمترين اثر اوست .

19 ـ  مرگ کاليگولا : کاليگولا امپراطور روم در 4 جنوری  سال 41 ميلادی به قتل رسيد، وی سنگدل و بی رحم ترين امپراطور روم بود .  

20 ـ  درگذشت هنری برگسون : بتاریخ 4 جنوری سال 1941 ميلادی برگسون فيلسوف فرانسوی در 81 سالگی ديده از جهان فروبست "خنديدن"  عنوان مهمترين اثر اوست .  برگسون فيلسوف بر جسته فرانسوی در سال 1859ميلادی به دنيا آمد ، تکامل خلاقانه عنوان مهمتربن اثر فلسفی اوست . وی در سال 1927 ميلادی جايزه نوبل را از آن خود کرد، برگسون مانند افلاطون ، فيلسوفی بود که مانند شاعران  می نوشت . مع هذا بر گسون تنها يک مرد صاحب سبک و فصيح نبود بلکه يکی از ژرف انديش ترين متفکران تاريخ فلسفه نيز بود، زندگی عقلانی او سيری تحولی داشت، وی  به تدريج از مذهب اصلات ماده  روی گردانيد و به فلسفه اصالت تصور روی آورد، در آغاز عالمی پر شور بود و در رياضيات استعدادی شگرف داشت، در هفده سالگی وارد دانشسرا شد، در آن زمان تمايلاتی کاملا طبيعت گرايانه داشت، وقتی فارغ التحصيل شد در شهر دانشگاهی کلرمون فران به کار معلمی پرداخت با مطالعه در آثار فلسفی او می توان در يافت که شهود در قاموس فلسفه برگسون نقش عمده ای دارد، وی معتقد است فلسفه واقعی ، تحليل جزيی حيات نيست بلکه تفکر کردن در باب آن به صورت يک کل است ، در نتيجه اين نوع تفکر معلوم می شود که جهان تنها يک شی مادی واقع در زمان و مکان نيست بلکه چيزی بيش از آن است،  وی معتقد است  جهان تجلی يا تظاهر نيرو است به نظر می رسد که علم جديد هم اين انديشه برگسون را تاييد می کند، برگسون افکار خود را در چند کتاب از جمله زمان و اراده آزاد 1889 ، و ماده و حافظه 1896 به رشته تحرير در آورد و سپس سخنرانی هايی به عنوان استاد فلسفه در آن دانشگاه ايراد کرد و آنها را به زبانی ساده و عامه فهم بيان داشت . در سال 1927 جايزه نوبل در ادبيات به برگسون اعطا شد و اين امتيازی  برای  يک فيلسوف آکادميک بود .

21 ـ در گذشت آلبر کامو: بتاریخ 4 جنوری سال 1960ميلادی آلبر کامو نويسنده مشهور فرانسوی دار فانی را وداع گفت . " بيگانه " عنوان  مهمترين اثر اوست . وی در سن 46 سالگی در اثر يک سانحه تصادف جان باخت، کامو در سال 1913ميلادی در الجزاير به دنيا آمد و در آنجا بزرگ شد، وی پس از پايان تحصيلات کارهای گوناگونی را انجام داد و در شمال آفريقا به حرف گوناگونی روی آورد، او پس از چندی به کار روزنامه نگار مشغول شد و به فرانسه آمد، کامو گذشته از کار روزنامه نگاری در فرانسه به نوشتن داستان و نمايشنامه دست زد و در سال 1957ميلادی جايزه نوبل اد بی را از آن خود ساخت، فلسفه کامو  گاه به اگزيستانسياليسم نزديک می شود و گاه در پوچی و دردناکی جهان خلاصه می گردد، نوشته های او همگی بوی مرگ و خود کشی يا نوميدی و رنج جاودانی می دهند، وی  با ديد ويژه خود به تجزيه و تحليل حالات روانی قهرمانان  داستانهايش می پردازد و با ژرف انديشی و بد بينی شگرف آنها را تصوير می کند، طاعون ، ياغی ، افسانه سيزيف و سوء تفاهم از ديگر عناوين کتاب های اوهستند . 

22 ـ  در گذشت تی اس اليوت : بتاریخ 4 جنوری سال 1965 ميلادی تی اس اليوت در سن 76 سالگی در گذشت . توماس استرن بزرگترین شاعر و متنقد معاصر انگليسی در سال 1888 ميلادی در شهر سنت لوئيز امريکا به دنيا آمد و در آکسفورد  و سوربن به تحصيل پرداخت، او با انتشار اشعار "سرزمين ويران"  شهرت زيادی را از آن خود کرد، کتاب "مردان توخالی"  او نشانگر زندگی ياس آميز امروز و سر خوردگی اجتماعی اوست . اليوت به سبب اقامت طولانی در انگلستان به تابعيت اين کشور در آمد و مذهب آنگلوکاتوليک را برگزيد . "چهار کوراتت "، "قتل در کليسا "و "کوکتيل پارتی"  از آثار ديگر او هستند، وی در سال 1948ميلادی جايزه نوبل ادبی را از آن خود کرد . 

23 ـ  در گذشت موسی مند لسون : مندلسون فيلسو ف مشهور آلمانی در 4 جنوری  سال 1786ميلادی در گذشت، هاکسلال عنوان مهمترين اثر اوست، وی در 57 سالگی در گذشت . 

24 ـ  در گذشت آنز ژاک گابريل : بتاریخ 4 جنوری سال 1782 ميلادی گابريل معمار فرانسوی دار فانی را در 83 سالگی وداع گفت، مدرسه نظامی عنوان مهمترين اثر معماری اوست .

25 ـ در گذشت گالب د ده : گاليب د ده،  شاعر مشهور ترک در4 جنوری سال 1799 ميلادی و در سن 40 سالگی در گذشت .

26 ـ در گذشت شارلوت لنوکس : بتاریخ 4 جنوری سال 1804 ميلادی لنوکس نويسنده انگليسی دار فانی را وداع گفت، دون کيشوت زن عنوان مهمترين اثر اوست.

27 ـ در گذشت بنيتو پرز گالد وس : بتاریخ 4 جنوری سال 1920 ميلادی گالد وس نويسنده هسپانيايی  در 76 سلگی در گذشت ." گلوريا"  عنوان مهمترين اثر اوست .

28 ـ دون خوان در جهنم : بتاریخ 4 جنوری سال 1907 ميلادی برای نخستين بار نمايش دون خوان در جهنم اثر برنارد شاو در تئاتر لندن به روی صحنه رفت .

29 ـ  پايان   تئاتر مان  : بتاریخ 4 جنوری سال 1943 ميلادی توماس مان تئاتر چهارگانه خود را با نام "جوزف و برادران"  به پايان برد .

30 ـ  روز تاميل تايی پونگال : همه ساله در 4 جنوری به عنوان  روز تاميل تايی پونگال در سريلانکا گرامی داشته می شود، در اين روز برخی اعمال و مناسک  آيينی و مذهبی انجام می پذيرد .

31 ـ  روز کشته شدگان جنگ  در زئير : همه ساله در 4 جنوری در زئير به نام روز کشته شدگان جنگ گرامی داشته می شود .

= = = = = = = = =

 

روزشمارپنجم جنوری :

1 ـ  کشته شدن منصور حلاج : بتاریخ 5 جنوری (سوم ذيقعده الحرام سال 309 هجری قمری)  حسين بن منصور بيضاوی مشهور به حلاج  از بزرگان عرفا و صوفيه به دستورحامد بن عباس وزير مقتدر عباسی کشته شد، وی در بيضا درفارس فعلی به دنيا آمد و مدتی تحت تعلميات عارفانه سهل بن عبدالله تستَری قرار گرفت،او بعدها با جمعی از صوفيه عصر خود محشور شد که از ميان آنها می توان به جنيد بغدادی اشاره کرد ، حلاج همچنين سالهای چندی از عمر خود را درزندان سپری کرد، گفته اند خليفه عباسی به دليل برخی مخالفت های سياسی و همچنين مخالفت برخی علمای دينی با انديشه های وی  ،  پس از زدن هزار تازيانه( قمچين ) بر وی ، حلاج را بر دار کرد، دستان  و پاهای او را بريد و جسدش را سوزاند و خاکسترش را در دجله ريخت ،" التوحيد" ، "الجواهر الکبير" ، "الوجود الاول" و" الوجود الثانی"   از جمله مهمترين آثار اويند.

گويند زمانی که او را( دار) زدند مردم بر جنازه او سنگ بسيار می زدند، شبلی  نيز به خاطر دور نماندن از قافله مردم تکه گلی کوچک به سوی  منصورپر تاب کرد، از جنازه منصور آهی برخاست بلند گفتند :

اين چه سر است؟ از اين همه سنگ هيچ نگفتی، از گلی اندک آه کردنت چيست ؟

 گفت : آنها که نمی دانند معذورند، از شبلی عجبم آمد که می داند من کيستم ، نمی بايد می انداخت و انداخت .

رابعه از آنجا عبور می کرد چون يار ديرين خود بر سر دار ديد سخت گريست و گفت :

محکمتر زنيد اين حلاج رعنا را که ديگر اسرار عرش ما فاش نکند.

آخرين سخن حسين بن منصور اين بود : آنانکه از مومنان بودند و بر گفتار من ايمان آوردند، رستگار می شوند پس به خاطر اين سخن زبان او ببريدند و هنگام نماز شام سر از تن او جدا کردند در هنگام سر بريدن تبسمی کرد و جان بداد، مردمان خروش و شيون کردند، آن هنگام از يک يک اندام منصور آواز می آمد " انا الحق " و در وقت سر بريدنش هر قطره خونی که بر زمين می افتاد نقش الله ظاهر می گشت .

بايزيد گفت : چون او را دار زدند، دنيا بر من تنگ آمد، برای دلداری خويش شب تا سحر زير جنازه بر دار آويخته اش نماز کردم  چون سحر شد و هنگام نماز صبح هاتفی از آسمان ندا داد که ای بايزيد از خود چه می پرسی ؟

پاسخ دادم : چرا با او چنين کردی ؟ باز ندا آمد : او را سری از اسرار خود بازگو کرديم . تاب نياورد و فاش ساخت ، پس سزای کسی که اسرار ما فاش سازد چنين باشد. 

نقل است : حسين بن منصور حلاج می گفت : تاپنجاه سالگی هيچ مذهبی نگرفتم  از هر مذهبی آنچه دشوار تر بود  بر نفس خود اختيار کردم تا امروز نماز نکرده ام مگر به هر نمازی غسل توبه ای کرده باشم.

نقل است عقربی ديدند سياه و بزرگ که گرد او می گرديد، مريدان قصد کشتن کردند .

منصور گفت : دست از او برداريد که دوازده سال تمام است که نديم ماست و بر گرد ما می چرخد .

2 ـ  ابتکار جام جهانی فوتبال : بتاریخ 5 حنوری سال 1927ميلادی ژول ريمه فرانسوی ايده جام جهانی فوتبال را ارايه کرد، پس از جنگ جهانی اول ، جام جهانی فوتبال  به عنوان رقابتی جهانی ، ميان کشور های مختلف شکل گرفت، اما چنان که پيداست حتی رقابت های جام جهانی فوتبال نتوانست انسان جنگ افروز را از جنگ و خونريزی بازدارد و اندکی بعد جنگ جهانی دوم رخ داد، امروزه جام جهانی فوتبال بيش از آن که مفهوم صلح جهانی را متذکر شود بيشتر به عنوان يک مفهوم نسبی در جهان پست مدرنيته از کارتل های اقتصادی و شرکت های چند مليتی غرب سخن می گويد .

3 ـ  امضای پيمان داردانل: بتاریخ 5 حنوری سال 1809ميلادی  پيمان داردانل ميان انگليس و عثمانی  به امضا رسيد، بر اساس اين پيمان دولت عثمانی  تنگه های  بسفور و داردانل  را به روی کشتی های جنگی خارجی می بست، بريتانيا قصد داشت با اين کار  ازنفوذ روسيه به منطقه غرب جلوگيری

4ـ تشکيل امپراتوری لاتين : بتاریخ 5 حنوری سال 1822ميلادی پس از پيوستن  کشور امريکای مرکزی به مکزيک ، امپراتوری لاتين متشکل از کشور های هسپانيايی زبان و کاتوليک مذهب امريکای مرکزی تشکيل شد .

5 ـ حالت فوق العاده در امريکا : بتاریخ 5 حنوری سال 1951 ميلادی ، در پی تصرف مجدد سئول توسط نيروهای کمونيست ، ترومن در امريکا حالت فوق العاده اعلام داشت و از همه امريکاييان خواست که برضد امپرياليسم کمونيسم بپاخيزند.

6 ـ  نبرد ساری کاميس و مرگ هفتاد و هفت هزار نفر :   بتاریخ 5 حنوری سال 1915ميلادی  در جريان جنگ جهانی اول در يک نبرد يکروزه در  ساری کاميس  که ميان نيروهای روسيه و عثمانی روی داد به فاصله چند ساعت 77 هزار سرباز عثمانی کشته شدند.

7 ـ رونتگن کشف کرد : در5 حنوری سال 1896 ميلادی يک روزنامه اطريشی گزارش داد که ويلهلم رونتگن نوعی از راديو اکتيو را به دست آورده است که از آن به عنوان اشعه ايکس ياد شده است .

8 ـ  قيام عليه انگليسی ها :  بتاریخ 5 حنوری سال 1900ميلادی جان ادوارد رد موند ، رهبر ملی گرای ايرلند، مردم اين کشور را به قيامی گسترده عليه انگليسی ها فرا خواند .

9 ـ نخستين اسکناس : بتاریخ 5 حنوری سال 1691ميلادی  بانک استکهلم نخستين اسکناس را چاپ منتشرکرد، اسکناس يادشده هم اکنون  درموزه بانک استکهلم نگهداری میشود، تاقبل ازچاپ اسکناس درسويدن و پس از آن  دراروپا نقل و انتقال کالا و معاوضه کالا با پول با مسکوکات  چهارگوش صورت  میگرفت. 

10 ـ  مزارع اشتراکی شدند : بتاریخ 5 حنوری سال 1930ميلادی  استالين زمامدار و رهبر سياسی  شوروی سابق  بر اساس وصيت لنين ،  تمامی مزارع موجود در اين کشور را اشتراکی اعلام کرد، وی به منظور ايجاد جامعه بی طبقه و حاکميت طبقه پرولتاريا در شوروی  مزارع ،  تجهيزات کشت و برداشت را جزء  اموال عمومی قرارداد، او با اين کار قصد داشت دولت را به عنوان يک کل مطلق ،  صاحب اموال مردم تلقی کند وبه اين طريق عدالت اجتماعی را به منظور برآورده ساختن خواست های  طبقه کارگر حاکم تحقق بخشد .  

11 ـ تولد معمار مشهور انگليسی  : بتاریخ 5 حنوری سال 1632ميلادی کريستوفررن  معمار و مهندس مشهور انگليسی در قرن هفدهم ميلادی ، در لندن ديده به جهان گشود ، وی پس از تحصيلات دانشگاهی در آکسفورد به تدريس معماری در همان شهر پرداخت، پس از آن که شهر لندن در سال 1666 ميلادی دچار حريق دهشتناکی شد رن توانست نقشه جديدی را برای شهر طراحی کند وآنرا برای شهر لندن به مرحله اجرا گذارد معماری باقيمانده و قديمی شهر لندن يادگار رن است، وی در نوزدهم جنوری سال 1723 ديده از جهان فروبست .

12 ـ  تولد واتو : بتاریخ 5 حنوری سال  1684 ميلادی "واتو" مجسمه ساز  برجسته قرن هجدهم ميلادی فرانسه در والانس قدم به عرصه وجود گذاشت  پدرش کارگر ساختمانی بود ولی واتو که در خود ذوق نقاشی می ديد در 18 سالگی به پاريس آمد مهمترين اثر وی  کشتی نشينی به مقصد سيتر  نام دارد، وی در روز بيست و هفتم  نومبر سال 1721 ميلادی در گذشت .

13ـ  تولد شارل سوم : بتاریخ 5 حنوری سال  1716ميلادی شارل سوم پادشاه هسپانيا در قرن هجدهم ميلادی در مادريد پايتخت هسپانيا به دنيا آمد، وی در بيست و سوم  می 1735 ميلادی به سلطنت  رسيد، وی  پس از اين که در 21 اکتبر 1759 ميلادی به سلطنت هسپانيا رسيد عنوان خود را شارل سوم گذاشت، او  در بيست و سوم جون 1788 ميلادی در گذشت  .

14 ـ خلع درجه دريفوس : بتاریخ 5 حنوری سال  1895ميلادی دريفوس افسر مشهور  فرانسوی که ماجرای محاکمه او يکی از هيجان انگيزترين وقايع قرن نوزدهم جهان در فرانسه بود ، به اتهام خيانت به ميهن و افشای اسرار نظامی به المان خلع درجه شد، وکيل او در اين محاکمه اميل زولا نويسنده مشهور بود، زولا در سال 1898ميلادی بيانيه

 " من متهم می‌کنم" را منتشر کرد و دليرانه وارد پيکار به نفع دريفوس افسر فرانسوی يهودی تبار که به اتهام  خيانت و فروش مدارک محرمانه به المانی‌ها محاکمه و محکوم شده بود،  شد، زولا در همان سال  به علت دفاع ازاين افسر يهودی  دستگير و محاکمه گرديد، ولی تبرئه و آزاد شد مدتی پس از آزادی دوباره او را احضار کردند ولی او به انگلستان سفر کرد و در 1900 هنگامی که متهمين محاکمه « د ريفوس» بخشوده شدند، او نيز به فرانسه بازگشت، دريفوس  به حبس ابد در جزيره شيطان محکوم شد .

15 ـ نبرد در نانسی : بتاریخ 5 حنوری  سال 1477 ميلادی نبرد در نانسی فرانسه در گرفت و بورگوندی عليه سويس وارد جنگ شد، در اين جنگ بيش از هفت هزار نفر کشته شدند .

16 ـ  پيمان ضد پروس و روس :  در5 حنوری سال 1719 ميلادی انگلستان ، هانور ، پولند - ساکسونی ، و اطريش پيمان ضد پروس - روسيه منعقد کردند .

17ـ اطريش عليه مونته نگرو : بتاریخ 5 حنوری سال 1916 ميلادی امپراطوری اطريش-  مجارستان حمله خود را عليه مونته نگرو آغاز کرد

18 ـ  تشکيل حزب نازی : بتاریخ 5 حنوری سال 1919 ميلادی حزب نازی به عنوان تنها حزب حاکم در المان تشکيل شد، اين حزب مرام سوسيالست ملی گرا داشت، آنتوان داکسلر رهبر ابتدايی اين حزب بود، هيتلر بعدها رياست حزب را به عهده گرفت در سال 1932 ميلادی فاشيست ها در ايتاليا قدرت را به دست گرفتند و در المان نيز  حزب ناسيونال سوسياليست کارگری المان ( نازی )  به رهبری آدولف هيتلر با بحران آفرينی و ارعاب و ضرب و شتم مخالفان و دگرانديشان، زمينه استقرار نظام تماميت خواه نازيسم را فراهم  آورد، در شرق اروپا نظام کمونيستی و در رأس آن استالين پايه های حکومت ترس و ترور خود را با پاکسازی معترضان و منتقدان و قتل مخالفان استحکام بخشيد.

19 ـ اشغال بخشی از ليبی :  بتاریخ 5 حنوری سال 1941 ميلادی نيروهای بريتانيا و اطريش منطقه برديا در لبيی را اشغال کردند .

20 ـ  اعتصاب گسترده : بتاریخ 5 حنوری سال 1970 ميلای بيست هزار نفر از کارگران بلجيمی در اعتراض  به شرايط و وضعيت کاری خوداعتراض کرد ند ودست از کار  کشيدند .

21 ـ  قطع روابط با رژيم صهيونيستی : در5 حنوری سال 1973 ميلادی  کشور های مالی  و نيجر روابط سياسی خود را با رژيم صهيونيستی قطع کردند .

22 ـ قتل در انگلستان : بتاریخ 5 حنوری سال 2001 در انگلستان فاش شد که هرولد شيپمن يکی از مشهور ترين قاتلان انگلستان و پزشک امراض عمومی در اين کشور، ممکن است تاآن سال بيش از سيصد تن را به کام مرگ فرستاده باشد، وی با تزريق مقداراز سمی مهلک به مريض خود او را به کام مرگ می فرستاد.

23 ـ  نوسازی روابط انگليس و امريکا : بتاریخ 5 حنوری سال1952ميلادی ، وينستون چرچيل به منظور نوسازی روابط سياسی  بريتانيا با امريکا و  ديدار رسمی با مقامات امريکايی وارد ايالات متحده امريکا شد،اين نخستين سفر خارج از کشور او بعد از انتخابات دوباره در اکتوبر بود .

24 ـ تولد آگوستين تی ير : بتاریخ 5 حنوری سال1805ميلادی اگوستين تی يرمورخ فرانسوی ديده به جهان گشود، او در  نوع نگارش تاريخ تحولی شگرف به وجود آورد " فتح انگلستان بدست نورماندي ها" از جمله آثارمعروف  اوست، تی يردرسال1856ميلادی درگذشت.

25 ـ تولد فرانسوا سوارز : بتاریخ 5 حنوری سال 1548 ميلادی فرانسوا سوارز فيلسوف هسپانيايی و متاله معروف به دنيا آمد .

26 ـ تولد شاه جهان : بتاریخ 5 حنوری سال 1592 ميلادی شاه جهان امپراطور مغول هند به دنيا آمد، وی در ميان سالهای 1628 تا 1658 ميلادی بر اين کشور حکومت کرد، او بنای معروف تاج محل را ساخته است .

27 ـ  تولد رودلف کريستف اوکن : بتاریخ 5 حنوری سال 1846 ميلادی اوکن فيلسوف ايده آليست المانی به دنيا آمد، او در سال 1908 ميلادی جايزه نوبل را از آن  خود کرد .

28 ـ تولد کنستانتين استانيسلاوسکی : بتاریخ 5 حنوری سال 1863 ميلادی استانيسلاوسکی کارگردان ، بازيگر و روش شناس روس به دنيا آمد، استانيسلاوسکی در بازيگری روشی را ابداع کرد که اين رشته هنری را متحول ساخت، او بر بدن و بيان  بازيگر بيش از همه چيز تاکيد داشت، هم اکنون روش او در بازيگری دردانشکده های هنری  کشور های مختلف به نام او تدريس می شود .

29 ـ تولد امبرتو اکو : در5 حنوری سال 1932 ميلادی امبرتو اکو نويسنده مشهور ايتاليايی به دنيا آمد" نام گل سرخ "  عنوان مهمترين اثر اوست،همين رمان وی  در سال 1981ميلادی برنده جايزه استراگا و مديسی در ايتاليا و فرانسه شده است، " آونگ فوکو"  و " جزيره روز پيشين"  عنوان ديگر آثار مهم اواست .

= = = = = = = = =

 

روزشمار ششم جنوری :

1 ـ تولد جبران خليل جبران : بتاریخ 6 جنوری سال 1883 ميلادی: جبران خليل جبران در لبنان شمالی ديده به جهان گشود، به دليل اين که پيروان اديان مختلف در لبنان به طور مسالمت آميز در کنار يکديگر در حال زندگی اند، جبران نيز در ميان اين اديان مختلف به همزيستی اديان خو گرفت  و اين امر به وضوح در ميان آثار او نمايان است،  مادرش کاميلا  راحمه ، جبران را از سومين شوهر خود با نام خليل جبران حامله شد، ماريانا و سلطانا دو خواهر کوچکتر او بودند، جبران خليل جبران در هشت سالگی به همراه خانواده اش  به امريکا رفت و در 25 جون 1895 ميلادی سفری به نيويارک داشت، وی پس ازآن  برای بار دوم ، در سال 1898 به همراه خانواده اش وارد لبنان شد، او در بين  سالهای 1898 تا 1902 در دانشگاه لبنان  به تحصيل پرداخت، پس از اين که اعضای خانواده اش در سال 1902 دار فانی را  وداع گفتند او در همان سال برای دومين بار به ايالات متحده امريکا مهاجرت کرد، جبران در سال 1908 به پاريس سفر کرد اما پس از مدتی دوباره به امريکا بازگشت، وی در سال 1914 در پاريس نمايشگاهی از آثار نقاشی خود را برپا کرد، او در سال 1918 ميلادی نخستين مجموعه شعرش را با نام ديوانه به زبان انگليسی منتشر کرد، پيش قراول (1920 ) ، پيامبر (1923 ) ، شن و کف (1926) ، مسيح پسر انسان (1928) از ديگر آثارادبی  او به زبان انگليسی است، ارواح عاصی  (1908) ، بالهای شکسته (1912 ) و يک اشک ويک لبخند  ( 1914 ) از عناوين مهمترين آثار او به زبان عربی هستند، وی در حوزه علوم روانشناسی نيز آثار گرانسنگی از خود به جای نهاده است  که از ميان آنها می توان به زمين خدايان (1931) و باغ پيامبر (1933) ميلادی اشاره کرد، اين عارف شاعر در دهم اپريل سال 1931 ميلادی در سن چهل و هشت سالگی در نيو يارک بر اثر مريضی سرطان در گذشت،  بسياری از آثار خليل جبران خليل به فارسی بر گردانيده شده اند،  به دو نمونه از آثار وی توجه فرماييد:

از من می پرسيد که چگونه ديوانه شدم؟ چنين روی داد: يک روز، بسيار پيش از آن که خدايان بسيار به دنيا بيايند، از خواب عميقی بيدار شدم و ديدم که همه نقابهايم را دزديده اند، پس بی نقاب در کوچه های پر از مردم دويدم و فرياد زدم " دزد، دزد، دزدان نابکار" مردان و زنان بر من خنديدند و پاره ای از آنها از ترس من به خانه هايشان پناه بردند، هنگامی که به بازار رسيدم، جوانی که بر سر بامی ايستاده بود فرياد برآورد « اين مرد ديوانه است» من سر برداشتم که او را ببينم؛ خورشيد نخستين بار چهره برهنه ام را بوسيد، و من از عشق خورشيد مشتعل شدم، و ديگر به نقابهايم نيازی نداشتم، بخشی از کتاب " ديوانه "

    آنگاه الميترا باز به سخن در آمد و گفت درباره زناشويی چه می گويی، ای استاد؟ و در پاسخ گفت: به يکديگر مهر بورزيد، اما از مهر بند مسازيد، بگذاريد که مهر دريای مواجی باشد در ميان دو ساحل روحهای شما، جام يکديگر را پر کنيد، اما از يک جام منوشيد، از نان خود به يکديگر بدهيد، اما از يک گرده نان مخوريد، با هم بخوانيد و برقصيد و شادی کنيد، ولی يکديگر را تنها بگذاريد، همانگونه که تارهای ساز تنها هستند، با آن که از يک نغمه با ارتعاش در می آيند، د ل خود را به يکديگر بدهيد، اما نه برای نگهداری، زيرا که تنها دست زندگی می تواند دلهايتان را نگه دارد، در کنار يکديگر بايستيد، اما نه تنگاتنگ ، زيرا که ستونهای معبد دور از هم ايستاده اند، و درخت بلوط و درخت سرو در سايه يکديگر نمی بالند، بخشی  از کتاب " پيامبر"

2 ـ  اختراع تلگراف:ـ بتاریخ 6 جنوری  سال 1838 ميلادی: ساموئل مورس اختراع خود را با نام تلگراف به جهانيان عرضه کرد، ساموئل مورس مخترع امريکايی ، دستگاهی ابداع کرد  که به وسيله آن می توانست يک پيام را با کمک جريان الکتریسيته انتقال دهد، بعدها تلگراف توسعه بيشتری پيدا کرد  وانواع مختلف آن به شکلهای گوناگون به بازارآمد، قديم ترين سيستم ارتباطی ، تلگراف مورس بود، اولين جمله ای که به وسيله اين سيستم مخابره شد، عبارت بود از : اوه !  پروردگار چه کارهای شگفتی دارد ؟!  در سال 1865 ميلادی , به دعوت ناپلئون سوم , نمايندگان بيست کشور جهان درپاريس اجتماع کردند  واولين قرارداد بين المللی ارتباطی به نام ( اتحاديه بين المللی تلگراف ) را تصويب کردند و در همان سال ، نخستين آيين نامه  بين المللی تلگراف را نيزبه تصويب رساندند.

3 ـ تولد ژاندارک :ـ بتاریخ 6 جنوری سال 1412 ميلادی: ژاندارک در دومرمی فرانسه به دنيا آمد، ژاندارک دختر دهقانی است که  بعدها به چهره مشهور و  مقدس  فرانسه  تبديل شد، وی در دوران تسلط انگليسی ها بر فرانسه مردم اين کشور را به قيام فراخواند و فرانسويان به تحريک او دشمن را شکست دادند،او خود سرانجام  اسير انگليسي ها شد، در سال  1431 به جرم پوشيدن لباس مردانه و جادوگری او را سوزاندند،  ژاندارک اکنون   به چهره ای تاريخی در ميان مردم فرانسه و جهان تبديل شده است .

4 ـ ساخت شهر ليما :ـ بتاریخ 6 جنوری سال 1535ميلادی ، شهر ليما- که هم اکنون پايتخت کشور پيرو است -  توسط فرانسيسکو پيزارو در قاره امريکا ساخته شد، پيزارو که خود يک  هسپانيايی بود اين شهر را در راستای اهداف استعماری خود بنياد نهاد .

5 ـ  حمله به نيروهای انگليسی :ـ بتاریخ 6 جنوری سال  1900 ميلادی: بوئر ها (هالندی های  افريقای جنوبی )  پايگاه نيروهای بريتانيا  در منطقه ليدی اسميت را مورد حمله خود قرار دادند ، در اين حمله  بيش از يک هزار انگليسی  کشته  يا زخمی شدند.

6 ـ اشغال هندوراس :  در 6 جنوری سال 1912 ميلادی   نيروهای ايالات متحده کشور هندوراس را به اشغال خود در آوردند .

7 ـ آغاز محاصره پاريس :ـ بتاریخ 6 جنوری سال 1649ميلادی نيروهای  پرنس دو کنده ، پاريس را به محاصره خويش در آوردند، اين افراد ، برای تحت فشار قرار دادن مردم  پاريس که عليه لويی چهاردهم، ملکه آن دوتريش و کاردينال مازارن صدر اعظم فرانسه قيام کرده بودند، اين شهر را تحت محاصره گرفتند، مردم پاريس حدود سه ماه در مقابل نيروهای  پرنس دو کنده مقاومت کردند،  تا اين که در روز سی ام مارچ همان سال معاهده صلح  روئی ميان طرفين متخاصم امضا شد .

8 ـ  جنگ کبک :ـ  بتاریخ 6 جنوری سال  1774ميلادی: جنگ  کبک  ميان استقلال طلبان امريکا بانيرو های انگليسی در گرفت، اين جنگ به دليل اينکه در نزديکی ايالت کبک کانادا واقع شده بود به نام نبرد کبک معروف شده است، نبرد کبک به سود استعمار گران انگليسی پايان يافت، امريکاييها قصد داشتند از طريق این جنگ ،  امريکاييهای مقيم کبک را به هواداری از استقلال طلبان امريکايی عليه انگليسی ها بشورانند.

9 ـ  درگذشت تئودور روزولت :ـ بتاریخ 6 جنوری سال 1919 ميلادی : تئودور روزولت،  فردی  که نبرد معروف تپه سان‌ نوان در کيوبا را رهبری کرد و به عنوان قهرمان جنگ 1898 هسپانيا ـ امريکا شناخته شد درتاریخ فوق دار فانی را وداع گفت، وی  ايالات متحده را به يک قدرت امپرياليستی صاحب سرزمين‌های مختلف در اطراف جهان مبدل نمود، او مردی بود که در مورد  قدرت و بهره‌ برداری از آن  ترديدی به خود راه نمی‌داد، روزولت با افتخار اعلام می‌کرد: «همه نژادهای بزرگ و برتر، نژادهای جنگجو بوده‌اند» و « فتوحات صلح هرگز به بزرگی فتوحات جنگ نيست.»

10 ـ  نبرد اشداون : ـ بتاریخ 6 جنوری سال 871 ميلادی: آلفرد  شاه انگلستان ،  دنمارکی ها را در نبرد اشدا ون شکست داد .

11 ـ هندوستان در فقر و گرسنگی : ـ بتاریخ 6 جنوری سال 1900 ميلادی: رسانه های گروهی اعلام کردند که ميليونها نفر از مردم هندوستان بر اثر گرسنگی در حال تلف شدن هستند .

12 ـ  پايان نبرد بالژ : ـ بتاریخ 6 جنوری سال 1945 ميلادی: نبرد بالژ پايان يافت پس از اتمام اين جنگ يکصد و سی هزار المانی و هفتاد و هفت هزارنفر  از  نيروهای متحد ين مجروح شدند .

13 ـ  تاج گذاری پادشاه انگلستان : ـ بتاریخ 6 جنوری سال 1099 ميلادی: هنری پنجم به عنوان شاه المان  تاج گذاری کرد .

14 ـ  زلزله شديد در نيو انگلند : ـ بتاریخ 6 جنوری سال 1663 ميلادی: زلزله شديد در نيو انگلند رخ داد، بر اثر اين زلزله بسياری از اهالی اين ايالت کشته يا مجروح شدند، آمار دقيقی ازکشته شدگان  آن در دست نيست، نيوانگلند بخش شمال خاوری ايالات متحده است که از ايالات  مين ، ورمان ، نيو هامپشاير ، ماساچوست ، رو آی لند و کونتيکوت تشکيل شده است .

15 ـ  معاهده صلح ميان عثمانی  و روسيه :ـ بتاریخ 6 جنوری سال 1784 ميلادی: ترکيه و روسيه معاهده صلح و همکاری را در قسطنطنيه امضا کردند.

16 ـ  ترک کابل :ـ بتاریخ 6 جنوری سال 1842 ميلادی: چهار هزار و پانصد تن از نيروهای بريتانيا و هندوستان کابل را ترک کردند .

17 ـ  شورش مذهبی درهالند : ـ بتاریخ 6 جنوری سال  1789ميلادی: شورش مذهبی و سياسی هالند ،عليه  ژوزف دوم امپراتور اطريش آغاز شد، ژوزف دوم پيش تر  فرمان آزادی مذهب در سراسر قلمرو امپراتوری خويش را صادر کرده بود، اين شورش که رهبرآن " آئروس - بلانشون " نام داشت به نفع هالنديها تمام شد .

18 ـ روز کودکان در اروگوئه : ـ بتاریخ 6 جنوری : همه ساله به عنوان روز کودکان در اروگوئه گرامی داشته می شو د روز عيدی دادن در اسکاتلند، همه ساله چنين روزی به عنوان روز عيدی پس از سال نو ميلادی در اسکاتلند مشهور است  در اين  روز خانواده ها با ديدار يکديگر  به همديگر عيدی می دهند .

= = = = = = = = =

 

روزشمار هفتم جنوری :

1 ـ آغاز نبرد الجزيره :ـ بتاریخ 7جنوری سال 1957 ميلادي: دولت فرانسه اختيار تام عمليات پليسي را به جنرال ژاك ماسو در شهر الجزيره و حومه آن با 800 هزار جمعيت داد تا مقاومت استقلال طلبان را سركوب كند، جنرال ژاك ماسو كه به قصاب الجزيره شهرت يافت فرماندهي لشكر دهم هوا بازان با 6000 نيرو را داشت، نظاميان فرانسوي با فراموش كردن شرافت نظامي دست به وحشيانه ترين اقدامات عليه مردم شهر الجزيره زدند، اعدام و تيرباران خودسرانه افراد مظنون بي آن كه اتهامشان ثابت شده باشد ، قتل زندانيان و افرادي كه در درگيري با فرانسوي ها مجروح مي شدند ، هتك حرمت زنان و دختران شهر الجزيره ، شكنجه مردم عادي و ... صورت می گرفت .

    در روز 5 فبروری سال 1956 ميلادي ، گي موله نخست وزير فرانسه شد، او مقام وزارت عدليه را به فرانسوا ميتران سپرد، در پي بالا گرفتن قيام مردم الجزاير به ويژه در شهر الجزيره دولت فرانسه و فرانسوا ميتران وزير عدليه (بعدها رييس جمهور سوسياليست فرانسه) به جنرال ماسو اختيارات تام عمليات پليسي در شهر الجزيره و حومه آن را دادند، جنرال ماسو و نيروهايش خودسرانه دست به هر اقدام وحشيانه اي زده و همه قواعد بشري را زير پا گذاشتند، جنرال ژاك پاري ، قهرمان ملي در روز 28 مارچ سال 1957 ميلادي رسما از فرماندهي نظامی استعفا داد تا شريك اين اقدامات جنايتكارانه نباشد با اين حال ، علي رغم سركوب شديد مردم الجزيره ، حملات عليه نيروهاي فرانسوي و عوامل داخلي آنها توسط گروه هاي مقاومت افزايش يافت و نبرد الجزيره آغاز شد، به اين ترتيب ، در روز 7 جنوری سال 1957 ميلادي دولت فرانسه اختيار تام عمليات پليسي را به جنرال ژاك ماسو در شهر الجزيره و حومه آن دادجنرال ماسو قصاب الجزيره براي سركوب مردم از هيچ اقدام ضدبشري خودداري نكرد، شهر الجزيره به جبهه جنگ تبديل گرديد و نبرد الجزيره آغاز شد.

   سرانجام ، فرانسوي هاي مقيم الجزاير و برخي از افسران عالي رتبه قوای نظامی متوسل به جنرال شارل دوگل كه از قدرت كناره گرفته بود شدند تا به اين جنگ خونبار خاتمه دهد، جنرال دوگل پس از انتخاب به مقام رياست جمهوري فرانسه در سال 1958 ميلادي مقدمات استقلال الجزاير را فراهم كرد و عاقبت اين مستعمره سابق فرانسه با مقاومت تحسين برانگيز مردمش  در سال 1962 ميلادي به استقلال دست يافت.

2 ـ ميرزاي بزرگ فراهاني : ـ بتاریخ 25 ذيقعده سال1237هجري قمري ميرزا عيسي قائم مقام اول مشهوربه ميرزاي بزرگ فراهاني به علت بيماري وبا درگذشت و دربقعه شاه حمزه درتبريزبخاك سپرده شد، وي ازجمله ادبارو رجال سياسي اوايل عهد قاجاريّه بود، ميرزا عيسي پس ازرسيدن عباس ميرزا به نيابت سلطنت و حكمراني آذربايجان به مقام وزارت خاصه وي منصوب شد، مورخان كارداني و تدبيروي را ستودهاند و او را دراقدامات اصلاحي عباس ميرزا عامل مهم و مؤثردانستهاند، درسال1224هجري قمري بنابه درخواست ميرزا بزرگ فراهاني وزارت نايبُ السّلطنه به پسرش ميرزا حسن و پس ازاو به فرزند ديگرش ميرزا ابوالقاسم فراهاني يا قائم مقام ثاني واگذارشد، ازجمله كتابها و رسالههاي قائم مقام به اَحكامُ الجهاد و اَنسابُ الرِّشاد ميتوان اشاره كرد كه مجموع فتواهاي برخي ازعلماي شيعه است.

3- جوزف پريستلي : ـ بتاریخ 7 جنوری سال1804ميلادي:  جوزف پريستلي کيميا دان انگليسي در71 سالگي درگذشت، پريستلي كاشف گازاكسيجن بود و نامش درتاريخ علم به سبب اين كشف مهم ثبت شده است، پريستلي كشيشي بود كه به تحقيقات علمي علاقه بسيارداشت و عاقبت براثرهمين تحقيقات درسال1733ميلادي گازاكسيجن را كشف كرد گفتني است كه اهميّت اين كشف بعدها برجهانيان آشكارشد.

= = = = = = = ===

 

روزشمار هشتم جنوری :

 1ـ درگذشت گالیله :ـ بتاریخ 8 جنوری 1642میلادی: گالیلیو گالیله ستاره شناس و ریاضیدان ایتالیایی در78 سالگی درگذشت گالیله در سال 1564میلادی در پیزای ایتالیا چشم به جهان گشود، او پس از تحصیلات مقدماتی ، رشته طب را برگزید و به پوهنحی پیزا رفت، وی در20 سالگی به اولین کشف خود دست یافت، اوعقیده داشت با استفاده ازحرکات نواسانی پاندول می توان ضربان قلب را اندازه گرفت، گالیله  به ستاره شناسی نیز علاقه داشت و با تلسکوپ اختراعی خود ثابت کرد سیاره ها با ستارگان فرق دارند و توانست ارتفاع کوههای ماه را تقریبا اندازه گیری کند، او برای نخستین بار چهار قمر مشتری را کشف کرد، وی توانست با کشف قانون گردش زمین به دور خورشید در راه گسترش علم نجوم کمک شایانی کند  اما مخالفانش و از جمله کلیسای کاتولیک به مخالفت شدید با او پرداختند تا جایی که کلیسا او را به مرگ محکوم کرد اما گالیله با( توبه، کردن) خود را ازخطرنجات داد، کلیسا چنین کشفی را مغایر اعتقادات مذهبی می دید، گالیله  درمحکمه که به همین منظور برای وی تشکیل شده بود گفت : من گالیلئو گالیله، فرزند وین چفسو گالیله، اهل فلورانس، در این محکمه زانو می زنم و در پیشگاه شما کاردینالهای مقدس عظیم الشآن و روسای جامعه جهانی مسیحیت، علیه هر گونه کفر و الحاد، در برابر این انجیل مقدس سوگند یاد می کنم که همواره به کلیسای کاتولیک  معتقد بوده ام و به یاری  پروردگار بزرگ اعتقاد و ایمان دارم، محکمهء محترم به من فرمان داد که از عقاید کذب خود مبنی بر این که خورشید مرکز جهان است و زمین و سیارات دیگر به دور آن می چرخند دست بردارم و هیچگاه و تحت هیچ عنوانی این عقیده را بیان نکنم و در انتشارات آن نکوشم، گالیله به سال 1642 میلادی  در سن 75 سالگی چشم از جهان فرو بست، او حتی تا آخرین روزهای زندگی تحت تعقیب کلیسا بود .

2 ـ اصول چهارد ه گانه ویلسون : ـ بتاریخ 8 جنوری 1918 میلادی: درپایان  جنگ جهانی اول،  ویلسون رئیس جمهورقبلی امریکا اصول 14 گانه خود را برای برقراری  صلحی ماندگار اعلام کرد، اصول چهارده گانه ویلسون عبارتند از:{ 1- احتراز از عقد هر گونه معاهده سیاسی محرمانه و آشکار ساختن کلیه پیمان های سیاسی . 2- آزادی  کشتیرانی در تمام در یاها در ایام صلح و جنگ. 3- حذف حدود و تنگناهای اقتصادی و تساوی درتجارت. 4- تقلیل تسلیحات به حداقل ممکن. 5- ارایه راه حل بی طرفانه برای آزادی مستعمرات . 6- تخلیه کامل روسیه و آزاد نهادن روس ها برای تعیین سر نوشت. 7- تخلیه کامل کشوربلجیم و ترمیم خرابی های وارده به آن کشور. 8- تعیین حدود و مرزهای   ایتالیا با رعایت حقوق ملل مجاور. 9- تأمین استقلال اقوام و مللی که کشور اطریش - مجارستان را قبل از جنگ به وجود آورده اند . 10- تخلیه کشور رو مانی و صربستان و تامین استقلال هر دو کشور. 11- تأمین آزادی و استقلال ملی کلیه ملل   تحت سلطه عثمانی و تضمین آزادی کشتیرانی در تنگه های بسفور و داردانل. 12- تشکیل کشور پولند مستقل و ایجاد راهی جهت دستیابی این کشور به در یا. 13- تخلیه و ترمیم خرابی های قسمتی از کشور فرانسه که به وسیله المانها اشغال شده و الحاق آلزاس و لورن به فرانسه. 14- تأسیس جامعه ملل با هدف تأمین استقلال کلیه کشور ها جهت حفظ صلح و امنیت بین المللی} این اصول زمانی مطرح شد که امریکا هنوز به عنوان کشوری که حامی آزادی انسان و ملت ها ست شناخته می شد و تا آن وقت قدرتی درعرصه سیاسی واقتصادی ونظامی جهان به شمارنمی آمد  و سابقه استعماری و جنگ طلبی نداشت، این اصول هم برای نشان دادن چهره آزادیبخش از امریکا برای ورود تدریجی به میدان رقابت های  جهانی لازم بود تا از سوی ملت ها و دولت های تحت ستم پذیرفته شود، زیرا قدرت های دیگر تمامی سابقه تجاوز و ستمگری و استعمار و استثمار داشتند و ملت ها منتظر حرف و عمل تازه ای خلاف آمد حرف و عمل متداول بودند، اما پس از جنگ جهانی اول آرام آرام ایالات متحده جای پای خود را  می یافت وبر آن نقطه نیرو وارد می کرد تا محل اتکای مستحکم داشته باشد که چنین هم شد و به کشوری زورگو تبدیل گردید.

3 ـ تاسیس نخستین شرکت :ـ بتاریخ 8 جنوری 1675 میلادی: نخستین شرکت در ایالات متحده امریکا تاسیس شد، این شرکت کمپنی ماهیگیری نیویارک نام داشت.

4 ـ  نبرد نئوارلئان :ـ بتاریخ 8 جنوری 1815 میلادی: جنرال آندرو جاکسون در نبرد نئو ارلئان پیروزی به دست آورد جنگ سال 1812ميلادی رسما در تاریخ 24 دسمبر 1814 میلادی  با امضای معاهده( قنت) میان انگلستان و ایالات متحده امریکا  پایان یافت اخبار امضای معاهده در این زمان به نیروهای انگلیسی نرسیده بود به همین د لیل نیروهای انگلیسی به حملات خود علیه  نیو ارلئان ادامه دادند  .

5 ـ حروف تلگرافی :ـ بتاریخ 8 جنوری 1938 میلادی : آلفرد ویل خطوط تلگراف خط و نقطه را  به عنوان حروفی خاص برای  تلگراف ابداع کرد این رمز، بر اساس  رموز ساخته ساموئل مورس بود اما تا حدودی ارتقا یافته بود .

6 ـ  بلند ترین راه آهن انگلستان :ـ  بتاریخ 8 جنوری  1886 میلادی: تونل راه آهن سورن به عنوان بلند ترین تونل بریتانیا در این کشور گشایش یافت.

 7 ـ دوگل رییس جمهور شد :ـ  بتاریخ 8 جنوری 1959 میلادی: شارل دوگل به عنوان رییس جمهور جمهوری پنجم فرانسه انتخاب شد، شارل دو گل فرانسوی درسال 1890 میلادی به دنیا آمد، دوگل بین سالهای 1959 تا 1969 بر کشور فرانسه حکومت کرد،  پدرش مدرس فلسفه و ادبیات بود،جنرال شارل دو گل سیاستمدار بر جسته فرانسوی  نقش حساسی در مراحل پایانی جنگ جهانی دوم برای کشورش ایفا کرد، او علاوه بر خدمات سیاسی خود توانست با بر خورد واقع بینانه مساله الجزایر را حل کند، دو گل در انتخابات سال 1965 میلادی دوباره به ریاست جمهوری فرانسه برگزیده شد و با وجود پیروزی سال 1968 برمخالفان خود و با همه محبوبیتی که در میان هموطنان خود داشت در اثر شکست درهمه پرسی معروف سال  1969 میلادی از ریاست جمهوری کناره گیری  کرد، وی در نهم نومبر 1970 میلادی دار فانی را وداع گفت .

8 ـ  مونالیزا درامریکا :ـ  بتاریخ 8 جنوری  1962 میلادی : برای نخستین بار تابلوی مونالیزای لئوناردو داوینچی در امریکا در نگارخانه هنر واشنگتن به نمایش در آمد، فردای این روز در های نمایشگاه برای عموم مردم باز شد .

9 ـ گفت وگوهای صلح :ـ بتاریخ 8 جنوری  1973 میلادی : گفتگو های سری صلح میان مقامات ایالات متحده امریکا و ویتنام شمالی نزدیک پاریس در فرانسه آغاز شد . 

10 ـ گفت وگوی بوسنی و امریکا :ـ بتاریخ 8 جنوری  1993 میلادی: علی عزت بگوویچ رییس جمهور وقت بوسنی و هرز گوین از ایالات متحده امریکا دیدار کرد، وی در این دیدار از امریکا خواست در برابر حملات صربها کشورش را از نظر نظامی تجهیز کند .

11 ـ درگذشت میتران:ـ بتاریخ 8 جنوری  1996 میلادی: فرانسوا میتران رییس جمهور سابق فرانسه در سن 79 سالگی در گذشت، فرانسوا میتران سیاست مدار سو سیالیست و رییس جمهور فرانسه ، در جنگ جهانی دوم از جمله نیروهای رزمنده مقاومت آن کشور بود، وی در سالهای 1950 میلادی در پست های مختلف کابینه فرانسه خدمت کرد، او با پیوستن به حزب  سوسیالیست به رهبری آن رسید ودر بالا بردن قدرت حزب بسیار کوشید، او پس از یکبار  شکست در برابر ژیسکار دستن به سال 1974 میلادی در انتخابات ریاست جمهوری  1981میلادی، وی را شکست داد و نخستین رییس جمهور سوسیالیست در جمهوری پنجم فرانسه شد، میتران  با پیروزی در انتخابات 1988میلادی ژاک شیراک را شکست داد و برای یک دوره هفت ساله دیگر در مقام ریاست جمهوری ابقا گردید .

12 ـ کهکشان های پر شتاب : ـ بتاریخ 8 جنوری 1998 میلادی: دانشمندان اعلام کردند که آنها کهکشان هایی را کشف کرده اند که از سرعت و شتاب بالایی برخوردارند .   

13 ـ  تاسیس چچن : ـ بتاریخ 8 جنوری 1957میلادی : با تصمیم خروشچف، منطقه خود مختار  چچن در قفقاز شمالی تاسیس شد، اما پیش تر، استالین آنرا منحل اعلام کرده بود .

14 ـ اتحاد ضد پروس : ـ بتاریخ 8 جنوری 1745 میلادی: انگلستان ، اطریش ، هلند و ساکسون پیمان  اتحاد ضد پروس را  امضا کردند .

15 ـ  نبرد ناوی : ـ بتاریخ 8 جنوری 1800 میلادی اطریش در نبرد ناوی فرانسه را در دومین نبرد ناوی شکست داد .

16 ـ حمله المان به افریقا :ـ بتاریخ 8 جنوری  1942 میلادی : آخرین حمله نظامیان  المانی در شمال افریقا علیه قوای نظامی هشتم انگلستان آغاز شد، در این حمله بزرگ فیلد مارشال رومل  فرمانده المانی  انگلیسیها را شکست داد، قوای نظامی  هشتم انگلیس مامور حفظ و صیانت از کشور مصربود.

17 ـ نخستین پیام تلگرافی :ـ بتاریخ 8 جنوری  1838 میلادی: نخستین پیام تلگرافی که شامل خط ونقطه بود از نیوجرسی ارسال شد .
18 ـ اشغال منطقه فورلانی :ـ بتاریخ 8 جنوری  1917 میلادی:  نیروهای امپراطوری اطریش - مجارستان منطقه فورلانی در ایتالیا را به اشغال خود در آوردند .

19 ـ حمله به روسیه :ـ بتاریخ 8 جنوری 1708میلادی: حمله نظامیان  سویدن  به روسیه آغاز شد، در این حمله بیش از سی هزار نظامی سویدنی  حضورداشتند، شارل دوازدهم فرمانروای سویدن به تقاضای صلح پطر کبیر پادشاه روسیه  وقعی ننهاد و سویدن روسیه را مورد تاخت و تاز خویش قرارداد .

20 ـ تولد هنری پنجم :ـ بتاریخ 8 جنوری  1081 میلادی: هنری پنجم پادشاه روم – جرمن،  دیده به جهان گشود، وی بین سالهای 1111 میلادی تا 1125 براین کشور حکومت کرد .

21 ـ تولد نیکلاس کوستو:ـ بتاریخ 8 جنوری 1658 میلادی: نیکلاس کوستو مجسمه ساز بر جسته فرانسوی به دنیا آمد، "صلیب "عنوان مهمترین اثر هنری اوست .

22 ـ تولد سن ژوست :ـ بتاریخ 8 جنوری  1767میلادی : سن ژوست یکی از سران  انقلاب کبیر فرانسه به دنیا آمد، او در جریان انتخابات مجلس ملی فرانسه در زمان لویی شانزدهم به نمایندگی مردم در مجلس شورای ملی  انتخاب شد و بعد ها جزو سران انقلاب گردید، وی  روز 27 جولای 1794 میلادی  اعدام شد .

23ـ تولد ویلیام ویکی کالینز :ـ بتاریخ 8 جنوری  1824 میلادی کالینز نویسنده مشهور انگلیسی دیده به جهان گشود . " زنی در سپیدی " و" ماه سنگی " عناوین مهترین آثار اویند .

 24ـ تولد امیلی گرین بلاچ :ـ بتاریخ 8 جنوری  1867 میلادی: بلاش جامعه شناس  و از افراد طرفدار صلح در امریکا به دنیا آمد، وی در سال 1946 میلادی جایزه صلح نوبل را ازآن  خود کرد .

25ـ  در گذشت پل ورلن :ـ بتاریخ 8 جنوری  1896 میلادی: پل ورلن شاعر مشهور فرانسوی دار فانی را وداع گفت  ." آواز های زیبا" عنوان مهمترین  اثر اوست، وی در سن 51 سالگی در گذشت، اشعار ورلن سرشار از اضطراب و نومیدی است، وی مدت ها به عنوان ملک الشعرای  پاریس لقب گرفته بود، " اشعار کیوان " عنوان نخستین اثر شاعر انه ورلن است، او با انتشار این مجموعه شعر  از همان ابتدا به شهرت  بسیاری دست یافت، وی همچنین مدتی با دوست شاعرش،  رمبو به انگلستان و بلجیم سفر کرد ولی هنگام  پایان سفر و به محض جدایی از او با سلا ح  به وی شلیک کرد و به همین دلیل به دو سال زندان محکوم شد،او " افسانه های عاشقانه " را در زندان سروده است،  " زمان خوشبختی" و " ترانهء برای او"  عناوین دیگر مجموعه های مهم شعر اوست .

26 ـ  در گذشت یاروسلاو سیفرت :ـ بتاریخ 8 جنوری  1986 میلادی: سیفرت  شاعر بر جسته چکسلواکی چشم از جهان فروبست، وی به سال 1984 جایزه نوبل ادبیات را در یافت کرد، او به هنگام مرگ 84 سال داشت . 

27 ـ در گذشت روبرت بونسن :ـ بتاریخ 8 جنوری 1899 میلادی: روبرت بونسن از دانشمندان مشهور  شیمی و فیزیک المان در گذشت ، وی  در ماه جون سال 1811 میلادی در گوتینگن  به دنیا آمد، اختراع گالری متر شیشه ای و نوعی پیل الکتریسیته ،از آثار اوست .

28 ـ  طیاره مسافر بری آریانا :ـ  بتاریخ 8 جنوری 2003 ميلادی مطابق 18 جدی 1381خورشیدی :  طبق گزارشات مختلف خبر رسانی کابل ، یک فروند طیاره مسافر بری شرکت آریانا که در حال پرواز از هرات به عربستان سعودی بود توسط قوای ائتلاف بین المللی در میدان هوایی امارات متحده فرود آورده شد و پس از تلاشی به طیاره مذکور اجازه داده شد تا به پروازش ادامه دهد.

= = = = = = = = =

 

روز شمار نهم جنوری:

1 ـ در گذشت گالیله :ـ  بتاریخ 9 جنوری ( ماه ذيقعده سال725 هجري قمري):« امير خسرو دهلوي» از شاعران پارسي گوي هند دارفاني را وداع گفت، دهلوي اصالت ترك نژاد داشت و پدرش امير يوسف الدين محمودي به هنگام حمله مغول از بلخ به هندوستان گريخت و در ايالات پيتالي هند فرزندش امير خسرو متولد شد امير خسرو دهلوي از سبك شاعران مقدم پيروي مي كرد، اما كوشيد كه براي افكار خود قالبهاي نو بسازد و در لفظ و معني متجدد باشد، اشعار دهلوي بيانگر اندوه ، سكون و قرار است.« شمع انجمن » از آثار اوست كه بيش ازده هزار بيت در بر ميگيرد و متضمّن قصايدي است كه اغلب در مدح اهل بيت (ع) و بزرگان هند است.

  شكست محمد علي شاهبتاریخ 9 جنوری  (27 ذيقعده سال 1329 هجري قمري) : سپاه سالارُالدوله برادر محمد علي شاه كه قصد تصرف تهران را داشت در نزديكي بروجرد از آزاديخواهان شكست خورد بدين ترتيب توطئه محمد علي شاه براي بازگشت به سلطنت خنثي شد، محمد علي شاه بعد از فتح تهران بدست مشروطه خواهان به سفارت روسيه در تهران پناهنده شد و سپس به روسيه رفت، اما همواره در انديشه دست يابي مجدد به مقام سلطنت بود، محمد علي شاه در روسيه قوايي فراهم آورد و همزمان با حركت او به طرف تهران سالارالدوله نيز قصد تهران كرد، در اندك مدتي محمد علي شاه و سالار الدوله هر دو از آزاديخواهان شكست خوردند و محمد علي شاه به روسيه متواري شد .

 3ـ انشعاب در حزب اسلامی گلبدین :ــ  بتاریخ ( نهم جنوری 2003 میلادی)   18 جدی 1381 خورشیدی روز نامه جنک در اسلام آباد پاکستان در یکی از مقاله اش نوشت : حزب اسلامی گلبدین منشعب شد وبزرگترین ضربه را  بر مقاومت این حزب که در مقابل دولت کرزی داشت ،  وارد ساخت،این انشعاب پس از آن علنی شد که گلبدین طی اعلامیهء ، اخراج دونفر ازرهبران مقام  این حزب ( قاضی محمد امین وقاد و قطب الدین هلال) را به دلیل تماس با اداره کابل روز چهارشنبه اعلام کرد، دستور اخراج این اشخاص بتاریخ چهارم جنوری در شهر پشاور صادر گردیده بود، همچنان در همان روز ابلاغیه مشابهی از طرف حزب اسلامی به نشر رسید که درآن از اخراج گلبدین حکمتیار از حزب سفارش شده بود  و مدعی بود که گلبدین دیگر رهبرحزب اسلامی نمی باشد.

4 ـ سی و چهار طفل در بدخشان جان دادند :ـ بتاریخ ( 9 جنوری 2004 ميلادی  ) پنجشنه 18 جدی 1382 خورشيدی، « دیوید سنگ» سخنگوی دفتر سازمان ملل در پی کنفرانس مطبوعاتی روز چهارشنبه در کابل گفت : در اثر شیوع بیماری در ولایت بدخشان 34 طفل جان شانرا از دست داند.

= = = = = = = = =

 

روز شمار دهم جنوری :

1 ـ نخستين روزنامه خبري جهان بنام گازتا بتاریخ  10 جنوری 1653ميلادي: نخستين روزنامه خبري جهان بنام گازتا درشهر« ونيز» بندر، زيبا و معروف ايتاليا منتشرشد، اين روزنامه با سرمايه روحانيون عيسوي براي تشويق مردم به نبرد با عثمانيان انتشاريافت و چون بهاي آن برابر با،  يك « گازتا» واحد پول درآن زمان بود؛ به همين نام موسوم شد و لغت گازتا با نام روزنامه مترداف شد.

2 ـ مشهورترين مصالح ساختماني بتاریخ  10 جنوری 1824ميلادي: يكي ازمشهورترين مصالح ساختماني امروزي يعني سيمان ( سمنت ) را جوزف آسپرين شيميدان انگليسي ساخت با اختراع سيمان تحول بزرگي درامورعمراني و ساختماني جهان پديد آمد، زيرا جستجو براي يافتن مادّه ء كه قطعات سنگ را به هم بچسباند و به استحكام  بِنا  بيافزايد از ديرباز ذهن آدمي را به خود مشغول كرده بود.

3 ـ ساعت الكترونيكي بتاریخ  10 جنوری 1963ميلادي: ساعت الكترونيكي را دو صنعتگرجوان و هنرمند سويسي پس از12 سال تلاش اختراع كردند، اين دوصنعتگرپس از وصل ميليونها ابزاردقيق و ريزاين ساعت را اختراع كرد، درساعت الكترونيكي، الكترونها حركت ميكنند و عقربهها را به جلو مي رانند.

= = = = = = = = ===    

 

روز شمار، یازدهم جنوری :

1 ـ جنگ معروف نهاوند   بتاریخ 11 جنوری 642 ميلادي: سپاه درهم شكسته ساساني درجنگ معروف نهاوند درمقابل قواي اسلام شكست خورد و مغلوب سپاه اسلام شد اين نبرد كه درپي جنگهاي قادسيه، مدائن روي داد، نظام پوسيده ساساني را مقهورخود ساخت و ازهرگونه مقاومت و مدافعه منظم درمقابل سپاه عظیم اسلام مأيوس كرد، پس ازفتح نهاوند يزدگرد سوم آخرين شاه ساساني فراركرد اما درنزديكي مرو بدست آسياباني كشته شد و با مرگ او سلسله ساساني منقرض شد، درپي آن قواي اسلام به فتح شهرهاي ديگر و گسترش قلمرو اسلام پرداختند.

2 ـ دنیس پاپن، مخترع ماشین بخار:- بتاریخ 11 جنوری  1647ميلادي: دنيس پاپن مخترع و مكتشف فرانسوي متولد شد، او ازجواني به امورصنعتي و فني علاقمند شد و دردوران تحصيل نيزاستعداد شگرف خود را دررياضي آشكاركرد و مدتي درمقام مدرس رياضيات مشغول كارشد، پاپن ازپيشروان تكميل ماشين بخاربود و دراين راه« ديگ پاپن» را ساخت، ديگ پاپن وسيلهء است با دريچه اطمينان كه آب را به دماي به مراتب بالاترازصد درجه مي رساند بدون اينكه آب به جوش آيد.

= = = = = = = = = ===

 

روز شمار، دوازدهم جنوری :

1 ـ تولد، جك لندن نويسنده امريكايي:ـ بتاریخ 12 جنوری 1876ميلادي: جك لندن نويسنده امريكايي متولد شد، جك لندن بسياري ازسالهاي عمرخود را درسفرگذراند و با مردم مختلف و آداب و رسوم مناطق دورو نزديك آشنا شد، اين نويسنده با ذوق بويژه ازسرزمينهاي يخ زده شمال، امریکا اطلاعات فراوان گردآوري كرد و درنوشتن كتابهاي خود ازاين اطلاعات استفاده كرد، ازمهمترين آثارجك لندن «آواي وحش، سپيد دندان و آشتي ناپذير» را ميتوان نام برد.

2 ـ بل لومر، کاشف پودر ( دی. دی .تی ):ـ بتاریخ 12 جنوری 1899ميلادي: پُل مولِر شيميدان و مكتشف سويسي بدنيا آمد، مولردرپايان تحصيلات دانشگاهي تحقيقات خود را به منظورتهيه تركيبي براي نابودي حشرات زيان آورآغازكرد، او قصد داشت ادویه یی فراهم كند كه اثرسوء درانسان، حيوان و گياه نداشته باشد و فقط حشرات زيان آور را  نابود كند، مولردرسال1939ميلادي مادّه مورد نظرش را كشف كرد و نام آن را" د.د.ت " نهاد، « د.د.ت» امروزه هم به همين نام مشهوراست، شايان توجه است كه پل لومربراي اين تحقيقات ارزنده و كشف مهم خود درسال1948ميلادي جايزه نوبل را دررشته طب و فيزيولوژي دريافت كرد.

3 ـ لیننگراد درمحاصره آلمان نازي بتاریخ 12 جنوری 1943ميلادي: بندرمهم و استراتژيك لنينگراد پس از مقاومتي طولاني در مقابل قوای مسلح المان نازي ازمحاصره قواي بيگانه خارج شد، لنينگراد كه همواره مركزانقلابها و رويدادهاي مهم سياسي روسيه بوده است؛ درسال 1941ميلادي درمحاصره المان نازي قرارگرفت اما پس ازدوسال مقاومت دليرانه مردم آن شهر، ازمحاصره دشمن خارج شد، براي روسيه شوروي آزاد سازي لنينگراد ازمحاصره دشمن درجنگ جهاني دوم پيروزي اعلام شد.

= = = = = = = = = = =

 

روز شمار، سیزدهم جنوری :

1 ـ مخترع ضبط صوت بتاریخ 13 جنوری 1906ميلادي: الكساندرپاپوف فيزيكدان روسي و مخترع ضبط صوت درگذشت،اين محقق روسي درپايان تحصيلات خود به مطالعه و تحقيق پرداخت و سرانجام درسال1895ميلادي ضبط صوت ساخت خود را آزمايش كرد و با موفقيت دراين آزمايش دستگاه اختراعي خود را به مردم روسيه و سپس مردم جهان عرضه كرد، ضبط صوتي كه پاپوف اختراع كرد ديگر محققان تكميل كردند.

2 ـ پيشنهاد چرچيل  بتاریخ 13 جنوری 1941ميلادي: درزمان جنگ جهاني دوم كنفرانس تاريخي متفقين درلندن برگزارشد، كنفرانس لندن به پيشنهاد چرچيل صدراعظم وقت انگلستان برگزارشد و هدف او ازتشكيل اين كنفرانس نزديك كردن سياستهاي مختلف سران كشورهاي اروپايي براي مبارزه با دو قدرت المان و ايتاليا بود، دركنفرانس لندن سران كشورهاي هالند، بلجیم، لوكزامبورك، فرانسه، يونان، ناروی، دنمارك، بلغارستان، چك و اسلواكي و يوگسلاوي سابق حضورداشتند.

= = = = = = = = = =  =

 

روز شمار، چهاردهم جنوری :

1 ـ استعفی امان الله خان :ـ بتاریخ 14 جنوری 1929 میلادی مطابق 24 جدی 1307 خورشیدی : امان الله خان از مقام سلطنت استعفی داد و به عوض موصوف برادرش معين السلطنه عنايت الله خان اداره امور را بدست گرفت.

2 ـ جنگ ریوولیبتاریخ 14 جنوری سال 1797 میلادی: یکی از بزرگترین جنگهای تاریخ میان دو کشور  ایتالیا و اطریش آغاز شد
در این جنگ بیش از شانزده هزار  فرانسوی به  رهبری ناپلئون بناپارت و بیش از چهل هزار  اطریشی به فرماندهی آلوینزی در محلی به نام" ریوولی " با یکدیگر وارد جنگ شدند، ناپلئون سردار فرانسه سپاه اطریش را در خاک ایتالیا شکست داد و معاهده کامپو فورمیو را با این کشور به امضا رساند، بر اثر این جنگ بیش از پنج هزار اطریشی  کشته و حدود ده هزار تن از آنان نیز به اسارت نیروهای ناپلئون در آمدند . 

3 ـ توقف چتر دفاعی ضد موشکی بتاریخ 14 جنوری سال 1994 میلادی: رییس جمهور وقت امریکا بیل کلیتون و بوریس یلتسین ریییس جمهور وقت روسیه در کاخ کرملین پیمانی را مبنی بر توقف توسعه چتر دفاعی ضد موشکی  منعقد ساختند، این دو کشور همچنین بر خلع سلاح  زاردخانه  اوکراین از تسلیحات هسته ای تاکید کردند، نخستین بار ابتکار دفاع استراتژیک را ریگان رییس جمهور وقت امریکا ارایه کرد، این طرح بعدها از سوی بیل کلینتون مورد توجه واقع شد، اما روس ها به شدت علیه این طرح موضع منفی اتخاذ کرد ند، حتی پوتین رییس جمهور روسیه نیز اخیرا تهدید کرده است که اگر بوش (پسر) بخواهد طرح چتر دفاعی ضد موشکی امریکا را از سر گیرد ، روسیه نیز قرار دادهای سالت و استارت را لغو خواهد کرد .

4 ـ رسیدگی به جنایات جنگی :ـ بتاریخ 14 جنوری سال 2000 میلادی: دادگاه عالی رسیدگی به جنایات جنگی سازمان ملل متحد  بر ای پنج بوسنایی کروات به جرم قتل عام بیش از یکصد مسلمان در روستایی در بوسنی و هرزگووین حبس های طولانی مدت بیش از 25 سال صادر کرد .

 5 ـ گواتمالا در مسیر دگرگونی:ـ بتاریخ 14 جنوری سال 1986 میلادی: وینیچیو چرزو دومین رییس جمهورگواتمالا ( ازطریق انتخابات آزاد) شد، ازسال 1954 براثرکودتایی باحمایت سیا انتخابات آزاد ومردمی درگواتمالا برگزارنشده بود، درچنین روزی قانون اساسی این کشورنیزبه اجرا درآمد، درهمین روزخورخه سرانوالیاس به عنوان رییس جمهوراین کشور سوگند خورد، گواتمالا کشوری است در منطقه استوایی امریکای مرکزی در جنوب مکزیک بین دریای کاراییب و اقیانوس کبیر، نژاد مردم این کشور سفید و دو رگه و سرخ پوست است  و اکثر آنان نیز به زبان اسپانیولی تکلم می کنند، حکومت این کشور در حال حاضر جمهوری است، گواتمالا در سال 1839 میلادی ازهسپانیا مستقل شد و در 21 نومبر سال 1945 میلادی به عضویت سازمان ملل متحد در آمد .

6 ـ انتشار کتاب آیات شیطانی :ـ بتاریخ 14 جنوری سال 1989 میلادی: هزار نفر از مسلمانان کتاب " آیات شیطانی"  سلمان رشدی را در براد فورد انگلستان به آتش کشیدند، کتاب آیات شیطانی خشم مسلمانان را در نقاط مختلف جهان بر انگیخت، خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران  طی حکمی وی را مستحق مجازات مرتد ( مرگ ) دانست، سلمان رشدی چند سال تحت حفاظت دائمی نیرو های امنیتی انگلیس در اختفا زندگی کرد

= = = = = = = = = =  =

 

روز شمار، پانزدهم  جنوری:

1ـ استقلال کشور السالوادور: ـ بتاریخ 15 جنوری 1839ميلادي: كشورالسالوادورمستقل شد،اين كشور كوچك اِمريكاي مركزي بين گوآتمالا و هندوراس دركرانه اقيانوس آرام واقع است، السالوادور امروزه ازجمهوريهاي كوچك اِمريكاي مركزي بشمارميرود و به مدت سه قرن تحت سلطه و استعمارهسپانيا بود و درسال1821ميلادي به فدراسيون امريكاي مركزي پيوست، السالوادورسرانجام درسال1839ميلادي ابتدا ازاين فدراسيون خارج شد و سپس به استقلال كامل رسيد.

2 ـ ریاست جمهوری جمال عبدالناصر: ـ بتاریخ 15 جنوری سال 1918ميلادي: جمال عبدالناصررهبرملي مصردربني مورنزديك اَسيوط متولد شد، ناصردرآكادمي نظامي مصرتحصيل كرد و ازهمان زمان انديشههاي جمهوريخواهي را درميان افسران تبليغ ميكرد، ناصرجنبشي ميهني، ضدفئودالي و ضد انگليسي بنا نهاد كه اين جنبش ازسال1948 ميلادي به بعد جنبش افسران آزاد نام گرفت، پس از تشكيل رژيم صهيونيستي افسران آزاد تشكل بيشتري يافت تا درمقابل آنان با قدرت بيشترمقابله كنند، جمال عبدالناصربعد ازبرقراري جمهوري درمصرابتدا وزير و سپس معاون اول رئيس جمهور شد و درسال 1954 میلادی به رياست جمهوري مصررسيد، ناصرازقواي انگليس خواست كه منطقه كانال سوئزرا ترك كنند؛ درزمينه سياست داخلي انقلاب اجتماعي محدودي را اجرا كرد و درنهايت كانال سوئزرا ملي اعلام كرد.

= = = = = = = = = =  =

 

روز شمار، شانزدهم  جنوری :

1ـ تولد دکترطه حسین :ـ  بتاریخ 16 جنوری سال1889ميلادي : دكترطه حسين ازبرجسته ترين علما و اديبان كشورمصرمتولد شد،او درسه سالگي بينايي خود را ازدست داد اما با هوش سرشارخويش به تحصيل پرداخت و تا سال 1918ميلادي ازدانشگاههاي مصرو سوربن پاريس درجه دكتري دريافت كرد، دكترطه حسين بعدازاتمام تحصيل به فعاليتهاي فرهنگي پرداخت و دانشگاه اسكندريه را بنا نهاد، وي كتابهاي فراوان نوشته است كه ازآن ميان« تاريخ ادبيات عرب و كتابُ الاَيام» را ميتوان نام برد، دكترطه حسين مدتها وزيرفرهنگ  مصربود.

2 ـ حمله نظامی امریکا به عراق : ـ بتاریخ 16 جنوری سال1991ميلادي: امريكا و نيروهاي چندمليّتي ازنخستين ساعات بامداد به پايتخت عراق به شدت حمله كردند، دراين حملات هوايي ضمن بمباران میدانهای هوائی و مراكزصنعتي عراق به مناطق مسكوني بغداد خسارات مالي بسياروارد شد و شماري ازمردم بيدفاع كشته و زخمي شدند گفتني است كه اِمريكا اين عمليات را كه به عمليات طوفان صحرا معروف شد درمقابل حملات رژيم بعثي عراق به كويت كرد.

= = = = = = = = = = =

 

روز شمار، هفدهم  جنوری :

1ـ استعفی عنایت الله خان :ـ  بتاریخ 17 جنوری 1929 ميلادی مطابق 1307 خورشیدی : سر دار عنايت الله خان برادر سردار امان اله خان بعد از سه روز پادشاهی استعفی داد.

2ـ تولد  چخوف :- بتاریخ 17 جنوری  سال1860ميلادي: آنتوان پاولويچ چخوف نويسنده روسي درتاگونوك متولد شد، او تحصيلات ابتدايي و متوسطه را درهمان شهربه پايان رساند و سپس براي ادامه تحصيل به مسكو رفت، چخوف دررشته طب به ادامه تحصيل پرداخت و درضمن تحصيل با روزنامهها همكاري ميكرد و درمدت هفت سال تحصيل با روزنامهها همكاري داشت، او درهفت سال تحصيل بيش از400 مقاله مختلف منتشركرد، ازآثارچخوف « باغ آلبالو» را ميتوان نام برد.

= = = = = = = = = = 

 

روز شمار، هجدهم جنوری:

1ـ  تصرف ارگ شاهی :ـ بتاریخ 18 جنوری 1929 میلادی مطابق 28 جدی 1307 خورشیدی : ارگ شاهی توسط افراد حبيب الله کلکانی تصرف گرديد.

2 ـ اعلام امپراطوری آلمان :ـ  بتاریخ 18 جنوری سال 1871 میلادی: ویلهلم  پادشاه پروس از سال 1861 نخستین امپراطوری المان را اعلام کرد، در میان ممالک متعدد المان و پروس از همه دولت ها مقتدر تر بود و ممالک المان قصد داشتند که به رهبری پروس امپراطوری بزرگی را تشکیل دهند،  ویلهلم اول بانی و موسس امپراطوری پس از تشکیل دولت واحد المان ،امپراطوری را در خانواده ای هوهنت زلرن مورثی اعلام کرد و به همین دلیل زمان در گذشت وی پسرش فردریک سوم جای وی را گرفت، این امپراطور نیز پس از  سه سال در گذشت و فرزند وی، ویلهلم دوم جانشین او شد در زمان او جنگ جهانی رخ داد که سرانجام به شکست المان و فرار ویلهلم دوم به هالند منجر شد .

3 ـ کنفرانس ورسای : ـ بتاریخ 18 جنوری سال1919میلادی: کنفرانس ورسای با حضورنمایندگان بیسشت و هفت کشورجهان آغاز شد،شرکت کنندگان در کنفرانس ورسای در پاریس عبارتند از: ( ویلسون رییس جمهور امریکا ، لوید جورج نخست وزیر انگلستان، کلمنشو نخست وزیر فرانسه  و ارلاندو نخست وزیر ایتالیا )  هریک پیشنهاد هایی را در جهت ایجاد صلح پایدار و بین المللی ارایه کردند، در این کنفرانس متفقین مستعمرات آلان را میان خود تقسیم نمودند و علاوه بر آن بخشی از قلمرو المان را به انضمام بندر دانزیک به کشور پولند دادند، همچنین در  کنفرانس صلح ورسای در سال 1919 لوید جورج از انگلستان در مورد افزایش تولیدات زراعتی به منظور جبران کسری موازنه پرداختها به دولت ایتالیا پیشنهاد داد که این کار از طریق بالا بردن میزان کشت موز کاملا عملی به نظر می رسد،علاوه بر این قرار شد که المان بیست میلیارد مارک طلا به متفقین به عنوان خسارت پرداخت نماید، پس از صلح ورسای ، متفقین مجارستان  را از اطریش جدا کرده و به آن استقلال دادند آنها همچنین عثمانی را از تمامی مستعمرات این کشور به خصوص در کشور های عربی محروم ساختند، البته چندی بعد این امر منجر به بروز بر خی نارضایتی ها در میان ملی گرای ترک شد، آتاترک نیزبعدها  با انعقاد قرار داد لوزان برخی از نواحی اشغالی ترکیه را پس گرفت  همچنین در این کنفرانس ویلسون اصول چهارده گانه خود را اعلام داشت که بارزترین آنها تشکیل جامعه ملل بود .

4 ـ پرورش جنین خارج از رحم :ـ بتاریخ 18 جنوری سال  1961 میلادی : دانیل پتروچی ایتالیایی برای نخستین بار در جهان ، جنین انسان را در خارج از رحم پرورش داد او پس از آزمایش های مکرر توانست جنین انسان را که در آزمایشگاه پرورش یافته بود تا 29 روز زنده نگه دارد، این امر در نوع خود به عنوان یکی از نقاط عطف  در تاریخ علم در جهان محسوب می شود . 

= = = = = = = = = = 


   
روز شمار، نزدهم جنوری:

1ـ پادشاهی حبیب الله : ـ  به تاريخ 19 جنوری1929 ميلادی مطابق29 جدی 1307  خورشيدی : حبيب الله کلکانی ( خادم دين رسول الله )  بحيث پادشاه افغانستان به اريکه قدرت تکيه زد.

2 ـ تولد ماكس آدلر جامعه شناسي اطریشی :ـ بتاریخ 19جنوری سال 1873 میلادی: ماكس آدلر تئوريسين سوسياليست و جامعه شناسي كه سوسياليست شدن ملل را اجتناب ناپذير میدانست به تاریخ فوق در اطریش به دنيا آمد و شصت و چهار سال عمر كرد، وي بشر را مستحق برابري نسبي اقتصادي (درآمد و ثروت)، رفاه و شئو ن اجتماعي مي دانست، او پيش بيني كرده است زماني فرا خواهد رسيد كه همه ملل جهان برپايه فرهنگ و شرايط اقتصادي و سطح تمدن خود داراي نظام سوسياليستي شوند، آدلر وقوع چنين تحولي را اجتناب ناپذير دانسته و گفته است هرچه سطح آگاهي ملل بيشتر شود تقاضا براي برابري و رفع تبعيض و اصلاح توزيع درآمد و به عبارت ديگر تامين عدالت اقتصادي ـ اجتماعي بيشتر خواهد شد و اگر اكثريت جامعه نتواند از راههاي دمكراتيك و وضع قانون و ضابطه به اين مرحله گام بگذارد وقوع انقلاب در آن جامعه قطعي است و انقلابهاي از اين دست، زنجيره اي هستند و جهان را فرا خواهند گرفت، به عبارت ديگر؛ بشر آگاه برابري اقتصادي ـ اجتماعي خود را مطالبه خواهد كرد و به داشتن صرفا آزادي هاي فردي اكتفا نخواهد كرد «آدلر» سوسياليسم را يك آرزوي بشر خوانده، ولي گفته است كه جامعه بايد براي سوسياليست شدن «رسيده» باشد؛ نمي توان سوسياليسم را به يك جامعه غير آماده ( خام ) تحميل كرد و انتظار داشت كه پيروز شود و پايدار بماند، او گفته بود كه بشر تا هفت هزار سال پيش و در برخي جوامع تا چهار ـ پنج هزار سال قبل از نوعي حيات سوسياليستي برخوردار بود كه پيدايش طبقات حاكم و برتري خواه كه ثروت جويي هم خصلت عمومي آنها بوده است آن موهبت را از توده ها (عوام الناس) گرفتند و زبردست و زيردست و فقير و ثروتمند به وجود آمده و ادامه يافته و اين طبقات حاكم و ثروتمند براي حفظ برتري خود به اديان هم امكان نداده اند كه آن برابري را كه ميان انسانها در لحظه تولد وجود دارد، در طول حيات برقرار و حفظ كنند تا اختلاف و جدال كه منشا جنگها و جنابات است از ميان برود.

3ـ بانوی نويسنده ناشناس:ـ بتاریخ 19 جنوری سال  1813میلادی: در لندن داستاني انتشار يافت كه عنوان كتاب « غرور و تبعيض » بود نويسنده داستان خود را معرفي نكرده بود و اسم مستعار هم نگذاشته بود و ناشر كتاب به جاي نام مولف نوشته بود : يك بانو ( A Lady). هجوم مردم براي خريد اين كتاب آن چنان بود كه ظرف يك هفته به چاپ دوم و ظرف دوماه به چاپ هفتم رسيد و همين امر سبب شد كه هر كس در صدد كشف نويسنده بر آيد تا بداند كه اين نوشته جالب كار چه كسي است . هر كس حدس و گماني مي زد و سر انجام « جين آستن Jane Austen» به عنوان نويسنده آن شناخته شد دليل توجه مردم به خواندن اين داستان اين بود كه جامعه آن زمان در آتش تبعيض مي سوخت و مردم از هر گونه تبعيض خسته شده بودند و تبعيض موضوع روز بود و نويسنده مسئله را به موقع تشخيص داده و نوشته بود و داستاني جالب و دلكش بود تاثير همين داستان سبب كاهش و رخت بربستن نسبي تبعيض از آن جامعه شد.

= = = = = = = = = = =

روز شمار، بیستم  جنوری

1ـ ایراد بیانیه حبیب الله : ـ  بتاریخ 20 جنوری 1929 میلادی مطابق 30 جدی 1307 خورشیدی حبيب الله کلکانی اولين بيانه اش را بحيث پادشاه افغانستان در داخل ارگ ايراد نمود.

2 ـ کشف اشعه ایکس : ـ  بتاریخ 20 جنوری  سال 1896 ميلادي : رونتگن از برجسته ترين فيزيكدانان المان اشعه ايكس را كشف كرد، رونتگن پس از سالها مطالعه و آزمايش اشعه ايكس را شناخت و براي اين كشف مهم جايزه نوبل را در رشته فيزيك دريافت كرد، رونتگن با كشف اشعه ايكس انقلابي در علوم فيزيك وطب پديد آورد، گفتني است كه اشعه ايكس از اجسام سخت عبور مي كند و عكس برداري از درون بدن انسان و همچنين عكس برداري از استخوانها را كه تا آن زمان ممكن نبود براي بشر ميسر ساخت.

= = = = = = = = = =  = =

 

روز شمار، بیست و یکم جنوری :

1 ـ بنای برج ایفل در شهر پاریس : ـ  بتاریخ 21 جنوری سال 1887 ميلادي: بناي برج ايفل در شهر پاريس به همت ايفل از جمله مهندسان برجسته فرانسوي آغاز شد اين برج كه از پديده هاي بزرگ و ديدني جهان امروز به شمار مي‏رود، از سه طبقه تشكيل شده و ارتفاع آن سيصد متر است، گفتني است برج ايفل به طور كامل از جنس آهن است و بناي آن در سال 1889 ميلادي به پايان رسيد.

2 ـ لنين در گذشت :ـ  بتاریخ21 جنوری سال 1924میلادی: لنين رهبر انقلاب و بنيادگذار اتحاد شوروي و طراح سوسياليسم لنينيستي در پي يك سكته مغزي كه قبلا عارض او شده بود ، پيش از آن كه نظام تازه اش هفت ساله شود در گذشت، وارثان انقلاب او بدون توجه به وصيتنامه اش ، بر سر قدرت وارد يك جنگ شش ساله شدند كه فاتح اين جنگ استالين بود كه عقيده به تكميل استقرار سوسياليسم از راه خشونت و نيز صدور سوسياليسم به ساير كشورها داشت، حتي آن قسمت از وصيتنامه لنين كه در كنار مادرش دفن شود و سن پترزبورگ را به اسم او به لنينگراد تغيير نام ندهند و مقامات دولتي و حزبي همانند مردم زندگي ساده داشته باشند و از تجمل بپرهيزند رعايت نشد.

= = = = = = = = = =  = =

 

روز شمار، بیست ودوم جنوری :

1ـ استقلال اوکراین:- بتاریخ 22 جنوری سال1918ميلادي: ناحيه وسيع و حاصلخيزاوكراين به مثابه جمهوري خودمختاردرشمارجمهوريهاي باقيمانده روسيه درآمد، اوكراين پس ازاستقلال حق رأي مستقل خود را درسازمان ملل متحد بدست آورد، اوكراين درقرن18ميلادي جزو قلمرو روسيه شد؛ درسال1918ميلادي ازمتصرفات روسيه خارج گرديد و سرانجام درسال1939ميلادي بارديگرحاكميت شوروي سابق پيشتازبود؛ و درسال 1991ميلادي استقلال كامل خود را ازشوروي اعلام كرد، گفتني است كه اوكراين بيش از60 ميليون نفرجمعيت دارد و مساحت آن 600000هزاركيلومترمربع است و صنعت و زراعت مهمترين پايههاي اقتصادي اوكراين را تشكيل ميدهند.

2 ـ گرامشي وافكاراو در يك نگاه:ـ بتاریخ 22 جنوری 1891 میلادی : انديشمندي كه دمكراسي پارلماني و بوروكراسي شوروي را رد كرد بتاریخ فوق در تورينو ، ايتاليا ، ديده به جهان گشود و دراپریل سال 1937 میلادی در زندان موسوليني در گذشت «آنتونيو گرامشيGramsci»،فيلسوفي كه تجربه هاي نيمه دوم قرن 20 تا حدي زياد انديشه هاي او را تاييد كرده است ،گرامشي كه از نوجواني برضد نظم طبقاتي كهن بود به جنبشهاي سوسياليستي ايتاليا پيوست، سپس به منظور بررسي و مشاهده روند سوسياليسم در جامعه روسيه به مسكو رفت ، دوسال در آنجا بود و در همانجا ازدواج كرد، در بازگشت به وطن، گرامشي براي ايجاد يك حزب كمونيست از بطن جنبش هاي سوسياليستي ايتاليا دست به كوشش زد و موفق شد و رهبري آن را به دست گرفت، موسوليني رهبر وقت ايتاليا كه «گرامشي» را بزرگترين مانع بر سر راه پيشرفت افكار خود مي پنداشت درصدد خنثي كردنش برآمد و با نخستين بهانه ، او را در سال 1926 به اردوگاه (كمپ ) ويژه نگهداري مخالفان سياسي خود فرستاد، چون موفق نشد كه تماس گرامشي را با كمونيستها قطع كند و به اصطلاح خودش مغز او را از فكر كردن باز دارد، وي را به زندان فرستاد ــ زنداني كه از آن رهايي نيافت.
    « گرامشي » كه در مطالعات تاريخ و تاريخنگاري كار شناس بود در طول زندان 33 كتاب نوشت كه خواهر زنش (خیاشنه اش) « تاتيانا » دستنويس هاي اورا باتردستي از زندان بيرون برد و بعدا منتشر ساخت كه معروفترين آنها «يادداشتهاي زندان» است و محتواي اين كتابهاي فلسفه سوسياليستي تازه اي را به دست داده است كه بسياري از هواداران اجتماعی آن را سوسياليسم تازه و « گرامشييسم» عنوان داده و تا كنون دهها كتاب در تفسير آن انتشار يافته است « دوبچك » در چك اسلواكي از پيروان افكار گرامشي بود، در دهه 1980 پاره اي از تحليلگران تحول عملي در چين را چرخشي به سوي گرامشييسم تعبير كرده بودند، پس از عقب نشيني ماركسيسم در روسيه و كشورهاي اروپاي شرقي و آسياي ميانه بسياري از سوسياليستها متوجه اصالت افكار گرامشي شده و راه خود را به اين سوي تغيير داده اند.
    گرامشي براي تامين سعادت بشر تاكيد بر به حد اقل رساندن روابط فرد با « پول » دارد و مي گويد :

ـ نظام هزاران ساله همه جنبه هاي زندگي را به پول ارتباط داده است .

ـ  روابط فرد با افراد را مقدار پولي كه در اختيار دارد بنا مي كند .

ـ پول به دنياي فرهنگ و هنر هم رخنه كرده ، حتي بر كار تاليف و تصنيف حاكم شده است .

ـ « پول» استقلال عمل و آزادي را از فرد گرفته است .

ـ هر عملي تحت تاثير پول است تا اراده فرد ، بنا براين يك فرد در جوامع امروز برده پول است و آزاد نيست .

ـ قدرت ناشي از پول است نه هنر و دانش و انديشه و مهارت ؛ و چون چنين است ، قدرتمند استثمارگر ، زورگو و سلطه گر مي شود و حتي عملا بر دستگاه حاكمه جامعه مسلط مي گردد و تصميمگيري ها بر پايه منافع او صورت مي گيرد و وضع قوانين و ضوابط از خواست او خارج نيست و جامعه زماني به نقطه بحران مي رسد كه اصحاب پول در دستگاه قضاء هم رخنه كنند و در اين صورت احتكار و هر گونه فساد ديگر گسترش مي يابد.
    گرامشي فرضيه هاي دمكراسي پارلماني را رد مي كند و آن را راه رسيدن واقعي به « حكومت مردم بر مردم » و يا « قدرت ناشي از مردم » نمي داند و مي گويد كه:

ـ در انتخابات سراسري و يا در يك شهر بزرگ شناخت نامزدها دشوار است، بنابراين راي دادن سرسري است و بسياري هم نسبت به آن بي تفاوت مي شوند و در ان شركت نمي كنند .

ـ تبليغات انتخاباتي بر پايه پول و ساخت و پاختهاي پس پرده صاحبان منافع است و به اين وسيله بسياري از افراد شايسته حذف مي شوند و تكرار انتخاب افراد معين به تدريج يك طبقه حاكمه به وجود مي آورد كه تفاوتي با نظامهاي تزاري( سلطنتي ـ موروثي ) ندارد .

ـ بهترين دمكراسي ، حكومت شوراها است كه در محله هاي كوچك كه افراد شناخت كامل از يكديگر دارند انتخاب و بر همه جنبه هاي زندگي نظارت خواهند داشت ازفرهنگ و هنر ، صنعت و توليد محصول تا امور اموزشي و صحت و نظم عمومي و نمايندگان اين شوراها حكومت مركزي را تشكيل مي دهند .

   با وجود اين ، گرامشي با تمركز امور در مركز مخالف است و نظر به منطقه اي بودن كارها دارد و مي گويد كه اگرجزئيات امور و برنامه ريزي ها از مركز هدايت شود ، جامعه دچار يك بوروكراسي بسيار بد خواهد شد و دوام نخواهد يافت، گرامشي به وجود آمدن يك طبقه بوروكرات در جامعه را از لحاظ عوارض نامطلوب برابر طبقه صاحب پول مي داند، گرامشي مي گويد: اگر سوسياليسم در يك جامعه بوروكراسي به وجود آورد ، اين بوروكراسي از بدترين نوع آن خواهد بود كه به شكست و انحراف سوسياليسم منجر خواهد شد، گرامشي در عين حال با نظرات ماترياليستي «انگلس» مخالف است و عقيده دارد كه نمي توان به همه جنبه هاي زندگي بشر از اين ديدگاه نطر افكند به سختي مي شود انسان را از باورهاي گذشته جدا ساخت، گرامشي بااشاره به نظام حكومتي مسكو با سلطه و ديكته شدن نظر يك دولت نسبت به دولتهاي متحد مخالفت كرده و اين روش را ناپايدار خوانده است.

= = = = = = = = = =  = =

 

روز شمار، بیست وسوم جنوری :

1ـ زلزله در سر زمین چین :ـ  بتاریخ  23 جنوری سال1556ميلادي: يكي ازپرتلفات ترين زلزلههاي جهان درايالت شن سي واقع درسرزمين چين روي داد، اين ايالت ازپرجمعيت ترين ايالتهاي چين بود؛ ازاين رو خسارت جاني و مالي بسيار درخور توجهي به مردم ايالت شن سي وارد آمد، اين منطقه بر روي مدار زلزله خيز واقع است و اغلب زمين لرزههاي شديد درآنجا روي ميدهد، در اين زلزله وحشتناك 830هزارتن ازمردم چين جان خود را ازدست دادند و شمارزيادي هم بي خانمان شدند.

2- آتشفشان در فیلپیین : ـ بتاریخ 23 جنوری سال1911ميلادي: براثرفعال شدن يك آتشفشان عظيم درفيليپين بيش از3000هزار تن ازمردم اين كشور به خاكسترتبديل شدند، براثراين حادثه علاوه برعدّه بيشماري ازساكنان اين كشور خيل عظيمي ازجانوران و بسياري ازمراتع و جنگلها نابود شدند، اين كوه آتشفشان اسكانداهو نام دارد و هنوزهم فعال است.

3 ـ تأسیس حرب فاشیست :- بتاریخ 23 جنوری سال1919ميلادي: بنيتو موسوليني حزب فاشيستی را درايتاليا تأسيس كرد، موسوليني ابتدا روزنامه نگاربود اما بعد ازورود به سياست و تأسيس حزب فاشيست انديشه تجديد امپراتوري روم قديم همواره با او بود و او اين تفكررا ميان اعضاي حزب و طرفداران خود ترويج ميكرد، اساس فاشيسم براستقراررژيمي ديكتاتور وضد پارلماني و دشمني با هرنوع آزادي استواربود، همچنين برخورد اصلي دولتها را با ملتها علت گسترش حوزه اقتدارو تسلط آنها ميدانست؛ ازاين روترویج کنندهء سياست خارجي تجاوزكارانه نيزبود، موسوليني ،  دراکتوبرسال 1922ميلادي روم پايتخت ايتاليا را تسخيركرد و به مقام نخست وزيري رسيد و ازآن پس درتعقيب هدفهاي خود و حزب فاشيست به تدريج همه كشورها تحت سيطره نظام فاشيستي درآورد، سرانجام جنگ جهاني دوم ازسال1943ميلادي موسوليني بدست ميهن پرستان ايتاليايي اسيرو تيرباران شد.

= = = = = = = = = =  = = =

 

روز شمار، بیست وچهارم جنوری:

1 ـ حفر چاه نفت :- بتاریخ 24 جنوری  سال 1860 ميلادي نخستين چاه نفت به منظور استخراج نفت حفر شد و بدين ترتيب اولين بار در تاريخ صنايع نفت جهان، اقدام به استخراج اين ماده حياتي شد اين چاه را« ادرين لورنتين دريك » حفر كرد وي مدت يك سال براي حفاري اين چاه  كاركرد اين چاه كه در ايلت پنسيلوانياي امريكا حفر شد، گفتني است كه دكل و ديگر آلات و ادوات مربوط به حفاري اين چاه هنوز به منزله نمادي ازپيرايش صنعت نفت در جهان محفوظ مانده است.

2 ـ بوجود آمدن هسته مرکزی در رومانیا: ـ  بتاریخ 24 جنوری سال 1895 ميلادي :نخستين بار در تاريخ كشور رومانیا در منطقه اصلي اين كشور يعني ايالات مولداوي و والاكيا با يكديگر متحد شدند و به اين ترتيب هسته مركزي كشور روماني بوجود آمد در سال 1859 ميلادي ، الكساندرا كوزا به حكومت اين دو ايالت منصوب شد سرانجام پس از اتحاد اين دو ايالت كشور رومانیا در شرق اروپا شكل گرفت و بصورت سرزمين واحد در آمد.

= = = = = = = = = =  = =

 

روز شمار، بیست وپنجم جنوری

1 ـ  چاپ نخستین کتاب :ـ  بتاریخ 25 جنوری سال1456ميلادي: نخستين كتاب چاپي جهان با حروف سُربي متحرك ساخته گوتنبرگ مخترع الماني به چاپ رسيد، اين كتاب شامل تورات و انجيل بود كه امروزه بيش ازچند برگ ازآن باقي نمانده و آنها نيزدرموزه‏هاي مهم جهان نگهداري ميشوند، بااختراع حروف سُربي متحرك، تحول عظيمي درامرچاپ ايجاد شد.

2 ـ کشف مکروب بیماری جزام :- بتاریخ 25 جنوری سال1871ميلادي: ميكروب بيماري جذام را« هانزِن » طبیب و محقق الماني كشف كرد، اين بيماري پوستي بصورت دانههايي خشن درپوست و غشاي مخاطي حلق، بيني و چشم ايجاد ميشود، عامل مولد اين بيماري درسلسله اعصاب نيزانباشته ميشود و سبب ازبين رفتن بخش عمدهاي ازحس مي‏شود، اين بيماري بيشتردرمناطق حارّه بروزميكند؛ اما مردم ديگرنقاط جهان نيزازخطرابتلاء به آن مصون نيستند.

= = = = = = = = = =  = =

 

روز شمار، بیست وششم جنوری :

1 ـ نظام جمهوري درهندوستان :- بتاریخ 26 جنوری  سال1950ميلادي: نظام جمهوري درهندوستان برقرارشد و دكتر« راجِند را پراساد» به مدت هفت سال زمام اموررا بدست گرفت، گفتني است كه دراين زمان منازعات هندوستان و پاكستان برسرمسئله كشميربه اوج خود رسيده بود، اما با وساطت سازمان ملل، هند و پاكستان صلح كردند، درسال1965ميلادي بارديگرجنگ مرزي برسركشميرميان هند و پاكستان آغازشد، اگر از مسایل دیپلوماتیک بگزریم اين دو كشور روابطشان تيره است بطوري كه روابط سياسي خود را به حداقل رساندهاند، جمهوري هند درشبه قاره هند قراردارد و با كشورهاي پاكستان، چين، نیپال، بنلادش، بوتان و برمه همسايه است.

2- قرار داد کمپ دیوید :ـ بتاریخ 26 جنوری سال1978ميلادي: با دخالتهاي امريكا و انگلستان انورسادات و مناخم بگين قرارداد كمپ ديويد را امضا كردند، دراين قرارداد قيد شده بود كه رژيم قدس اراضي اشغالي شبه جزيره سينا را درسه مرحله به مصرواگذاركند و درمقابل مصرنيزموجوديت رژيم صهيونيستي را برسميت بشناسد، شايان توجه است كه قراردادنهايي صلح درسال1979ميلادي درواشنگتن امضا شد و رژيم صهيونيستي درسال 1982ميلادي صحراي سينا را به مصربازپس داد، اما اختلاف برسرمنطقه همچنان ادامه داشت.

= = = = = = = = = =  = = =

 

روز شمار، بیست وهفتم جنوری :

1 ـ ولفگانگ آمادئوس موتزارت، آهنگ ساز:- بتاریخ 27 جنوری سال1756ميلادي: ولفگانگ آمادئوس موتزارت ازسه سالگي به دنياي موسيقي پاي نهاد، موتزارت درهنرموسيقي نبوغ خارق العادهاي داشت، بطوريكه در 5 سالگي آهنگ ساخت و يكسال بعد به رهبري اركسترو اجراي كنسرت پرداخت. « اپراي دون، پراگ و عروسي فيگار» ازجمله مهمترين آثارموتزارت بشمارميروند.

2- تابلیت آسپرین :ـ  بتاریخ27 جنوری سال1900ميلادي: نخستين تابلیت مسكن شيميايي، ادویه ساز الماني بنام « فليكس هوفمان» ساخت، هوفمان که تحصيلات خود را دررشته شيمي به پايان رساند و پس ازآن به تحقيق و آزمايش پرداخت، او سرانجام درچنين روزي قرص مسكّني را ساخت كه امروزه آسپرين ناميده ميشود.

= = = = = = = = = =  = = =

 

روز شمار، بیست وهشتم جنوری :

1- آهنگساز مذهبی : ـ   بتاریخ 28 جنوری سال 1684 ميلادي : هَندل از بزرگترين آهنگسازان الماني در خانوادهاي مذهبي در ايالات ساكس المان به دنيا آمد، هندل را بيشتر بنام آهنگساز مذهبي مي شناسند، زيرا قطعات خود را براي ارگ كليسا و پيانو تنظيم كرده است او در سال 1759 ميلادي در گذشت.

2- در گذشت تزار روسیه : ـ بتاریخ 28 جنوری سال 1725 ميلادي : پطر كبير امپراطور، تزار روسيه در 53 سالگي در گذشت، او در سال 1696 ميلادي بعد از مرگ تزار« ايوان آلكسي يه ويچ »  تزار روسيه شد، پطر معتقد بود كه دستيابي به راههاي دريايي روسيه توجه خود را به سواحل دريايي بالتيك و درياي سياه معطوف كرد؛ پطر براي رسيدن به اين هدف از انجام دادن اعمال غير انساني نيز فروگذار نكرد؛ و جان و مال مردم از تجاوزات او در امان نبود.

3 ـ در گذشت فئودور استايفسكي:- بتاریخ 28 جنوری سال 1881 ميلادي : فئودور استايفسكي نويسنده بلند پايه روسي در 59 سالگي جهان را بدرود گفت، پدر فئودور داکتر نظامی بود امام فئودور چون از قوای مسلح  بيزار بود به ادبيات پرداخت و بعد از چند سال نبوغ خود را در عرصه ادبيات آشكار كرد، داستا يفسكي آثاري چون آزردگان ؛ خاطرات خانه اموات و جنايت و مكافات را پديد آورد شهرت جهاني براي او به ارمغان آورند.

= = = = = = = = = =  = = =

 

روز شمار، بیست وهشتم جنوری :

1ـ تولد کلود کلرو : ـ بتاریخ  29 جنوری سال1713ميلادي: كِلود كلرو رياضيدان و مهندس فرانسوي درقرن 18ميلادي درپاريس متولد شد، پدركلود تمايل داشت كه فرزندش درنيروي دريايي به كاربپردازد اما خود كلود به رياضيات علاقه بسيارداشت، كلرو درسال1736ميلادي مأمورشد كه درقطب طول يك قوس نصف النهاررا اندازه گيري كند، كلود كلرو ازنوابغ علم رياضي بود و در18سالگي به عضويت آكادمي علوم فرانسه پذيرفته شد،  وي به هنگام مرگ 52 سال داشت .

2 ـ در گذشت شارلماني :ـ بتاریخ 28 جنوری سال 814 ميلادي شارلماني پادشاه فرانكها و امپراطور كاتوليكها ي اروپا در گذشت، بعضي مورخان اورا هارون الرشيد اروپا لقب داده اند، هر دو همزمان در شرق و غرب حكومت مي كردند، اين مورخان همين موضوع را مورد توجه قرار داده و پس از بررسي هاي ديگر، فرضيه اي به دست داده اند كه جهان براي مدتي طولاني يك ابر قدرت نخواهد داشت و ديري نخواهد گذشت كه براي اين ابر قدرت رقيب و رقيبان به وجود خواهد امد.

    شارلماني كه يك فرانك الماني بود پس از تامين وحدت فرانكهاي المان و فرانسه به توسعه متصرفات خود دست زد و از شمال اروپا ، ايتاليا تا قسمتهايي از هسپانيارا فتح كرد و چون يك كاتوليك متعصب بود پاپ اورا امپراطور كاتوليكهاي اروپا ( امپراطوري مقدس ) اعلام داشت، شارلماني در يك مورد ، پس از سركوب كردن ساكسون ها كه هنوز مسيحي نشده بودند به آنان يك روز مهلت داد؛ مسيحي شوند ، يا بميرند، چون درپايان مهلت چهار هزار و پانصد تن از آنان از مسيحي شدن خودداري كرده بودند همه را گردن زد، از كارهاي جالب شارلماني برنامه اصلاحات او است از جمله براي باسواد شدن مردم، از كليساها خواست كه در جوار خود مدرسه رايگان داير كنند و در پذيرفتن شاگردان، وضعيت خانوادگي و طبقه اجتماعي انان را در نظر نگيرند، شارلماني جمعا در 53 جنگ شركت كرد

= = = = = = = = =

 

روز شمار، سی ام جنوری :

1ـ  ترور گاندی در هند :- بتاریخ 30 جنوری سال1948ميلادي: گاندي رهبرملّي و مردمي هندوستان و بنيانگذاراستقلال هند بدست يك جوان متعصب هندو ترورشد، گاندي فارغ التحصيل رشته حقوق ازانگلستان بود و مدتها دراِفريقاي جنوبي رهبري هنديان مبارز را به عهده داشت، گاندي درنتيجه مبارزات خود با دولت انگلستان و رهبري مردم محروم هند به مهاتما يعني « داراي روح بزرگ» معروف شد، مهاتما گاندي به علّت مبارزه مستمرشعاريامرگ يا استقلال درسال1922به 6 سال زندان محكوم شد و درپايان اين دوره اسارت، سياست مبارزه منفي را عليه انگلستان مطرح ساخت و خود پيشاهنگ اين مبارزه شد، گاندي با اين شيوه مبارزه ضربه سختي برپيكراقتصادي انگلستان وارد آورد«  داستان تجربيات من » ازآثارگاندي است اين كتاب شرح حال گاندي به قلم خود اوست.

2 ـ استقلال کویت :- بتاریخ 30 جنوری سال1959ميلادي: كويت به استقلال رسيد، براساس قرارداد منعقدشده ميان نماينده انگلستان و اميركويت شيخ عبدالله السّالِم اَلصَّباح، كويت مختارشد با هركشوري كه مايل است روابط اقتصادي برقراركند، گفتني است كه درسال 1961همزمان با استقلال رسمي كويت دولت عراق اين كشور را ازايالتهاي عراق دانست و درسال1990ميلادي آن را اشغال كرد، نيروهاي عراقي بعد ازچند ماه خاك كويت را ترك كردند.

= = = = = = = = = = = =

 روز شمار، سی ویکم جنوری :

1 ـ تأسیس کمپنی شرقی در هند :- بتاریخ 31 جنوری سال 1599 ميلادي : اولين كمپاني هند شرقي انگليس در هندوستان تأسيس شد فرمان ايجاد اين كمپاني راكه مسير سياست دنياي آن روز را تغيير داد اليزابت اول ملكه انگليس صادر كرد، اين كمپاني پايه هاي سلطه استعماري بريتانيا بر مناطق زر خيز جنوب آسيا مستحكم كرد و از آن پس كليه عمليات استعماري و رابطه سلطه گرانه اين كشور با ملل جنوب آسيا از طريق كمپاني هند شرقي انجام مي گرفت، نفوز و سلطه بيش از حد انگليس بر هند پس از گذشت سه قرن از تاسيس اين كمپاني موجب شد كه هند بخشي از انگلستان شمرده شود و ملكه ويكتوريا تاج امپراطوري بر هند و انگلستان را بر سر نهاد، اين دوران آغاز دوره سخت استعمار هند بدست استعمارگر پير بود.

2 ـ قیام، تامی پینگها در چین : ـ بتاریخ 31 جنوری سال1850 ميلادي : بزرگترين قيام مردم چين موسوم به قيام تامي پينگها آغاز شد، انقلاب تاي پينگ ها حاصل اوضاع نابسامان روستاييان و فقر شديد حاكم بر اجتماع بود اين جنبش تهت عنوان فرمان الهي در جهت سرنگوني حكومت منچو قدم برداشت و خواسته هاي آنان تقسيم عادلانه زمين برابري زن و مرد و اصول برادري بود اين قيام 14 سال بطول انجاميد و عاقبت با به جاي گذاشتن قريب به 20 ميليون كشته با مداخله مسلحانه انگليس و فرانسه و حمايت اين كشور از فئودالهاي چين و خاندان منچو سركوب شد./

 

ختم رویــــداد های  مهم جهان

درماه جنوری سالهای مختلف

 

 

 جهان در آیینه ء رویداد های تاریخ

( از اول تا 31 ماه دسمبر )

ادیب

روز شمار اول ماه دسمبر                                                     

= = = = = = = = = =  

1ـ انديشه وجنبش « گاندي* » رهبر فقید هند :ـ به تاریخ اول دسمبرسال 1919میلادی: روز انتشار انديشه " نافرماني مسالمت آميز " در هند بود زیرا«موهنداس كرمچند گاندی» مردم را تحت عنوان" نافرماني مسالمت آميز " گرد آورد و این ابتکاررا به منظور رسيدن به هدف سياسي به پیش برد، پیشوای هند اين روش مبارزه را از ششم نومبر سال 1913 تجربه نمود وبر اساس آن ، نخستين راهپيمايي گسترده را در افريقاي جنوبي برگزار كرده بود « گاندی »  فارغ التحصيل رشته حقوق از انگلستان بود انسانی نحیف اما ناجی بزرگ  یك ملت،  ملقب به مهاتما (روح بزرگ) مردی كه برای ملت‌های شرق و غرب یك اسطوره و نمادی از چهره‌ی مثبت سیاست و كشورداری بود این رهبر مقاومت منفی هند، انسانی كه میلیون‌ها نفر هندی را با شیوه‌ی نوین مبارزه، از زیر یوغ استعمار انگلستان رهایی بخشید، درسال 1930میلادی بدون فیر، یك گلوله به سربازان انگلیسی، نافرمانی عظیمی در هندوستان برپا كرد و با پیوستن میلیون‌ها هندی به او، كمپانی هند شرقی را به زانو درآورد، در فاصله‌ی 20 سال بارها زندانی شد و هر بار در زندان با اعتصاب غذا و پشتیبانی هواداران میلیونی‌اش، آزاد شد، «موهنداس كرمچند گاندی» یا مهاتما در هند یك ماشین بافندگی داشت كه با آن امرار معاش می‌كرد و حتی لباس معروفـش را از همان و با دسترنج خودش بافته بود، این مرد زنده نام سال‌ها تلاش خستگی ناپذیری را با «جواهر لعل نهرو»،در هندوستان انجام داد تا استقلال خود را درسال1947 میلادی جشن گرفت او حتی پس از استقلال حاضر به پذیرفتن هیچ سمت و مقامی نشد وهمچنان رهبری كنگره را به نهرو سپرد، «گاندی» اصل مبارزه‌ء(مقاومت منفی ) را به هندیان و جهانیان با عنوان «آهسیما» یا (عدم خشونت) عرضه كرد كه در آن خشونت نسبت به انسان و حتی حیوانات و گیاهان مطرود است،" آهسيما" براساس عشق‌ورزی و عدم تنفر از دیگر انسان‌هاست.

    دمكراسی كثرت‌گرا و بشردوستانه‌ء گاندی وتاكید  او مبنی بر مدارا و همزیستی با تمام ملت‌ها و نژادها، مبارزه‌ء او با فقر مادی و معنوی در هند و نفی هر گونه خشونت، الگوی مردم‌ داری وكشورداری از كلام اوست چنانچه گفته بود : « من نمی‌خواهم به دور خانه‌ام ديواری بكشم و پنجره‌هايم را بپوشانم من دوست دارم تمامی فرهنگ‌های جهان با آزادی كامل مانند هوا به خانه‌ام بوزند، اما نمی‌گذارم زير پايم را سست کنند، من نمی خواهم در خانه‌های دیگران مثل یک برده و گدا زندگی کنم »، گاندی در مقدمه نظريه خود نوشته است كه« تا مردم از يك جنبش حمايت صادقانه نكنند به پيروزي نخواهند رسيد،وي معتقد به نقش توده ها در هر جنبشي بود، و می گفت تا توده ها از صميم قلب در يك جنبش مشاركت نكنند اين جنبش نخواهد توانست وضعيت موجود را تغيير دهد» ، گاندي براي احقاق حق توسل به خشونت را ضروري نمي دانست و معتقد بود كه نه تنها همگان از توسل به خشونت حمايت نمي كنند بلكه طرف متقابل كه نيروي تهاجمي بيشتري دارد به سهولت خواهد توانست جنبش خشونت آميز را سركوب و عمل خود را مشروع جلوه دهد، گاندي براي رسيدن به هدف به نفوذ كلام توام با عمل باور فراوان داشت،  وي نوشته است كه« بزرگترين نيروي سياسي نيروي مردم است كه براي بسيج اين نيرو مهارت فراوان ، شهرت خوب ، محبوبيت عمومي و نفوذ كلام لازم است و اگر كلام با عمل توام نباشد مردم جذب نمي شوند، مردم اگر بدانند كه خشونت در كار نيست زودتر جمع مي شو ند، گاندي شديدا مخالف جدايي سياست از اخلاق است،  وي در اين زمينه نوشته است كه: « سياست اگر از اخلاق جدا شود به خشونت ، فساد و جاه طلبي مي انجامد و دروغ گفتن نخستين گام براي جدا كردن اخلاق از سياست است و مردم خيلي زود از جنبشي كه زعماء و گردانندگانش از گفتن دروغ ترس و اباء نداشته باشند جدا مي شوند و ريزش مردم برابر است با شكست جنبش ، وی علاوه میدارد كه بهترين و برنده ترين حربه در برابر زورگويي مقاومت منفي است ، زيرا كه نمي توان زور را برضد چنين مقاومتي بكار گرفت، گاندي در زمينه دمكراسي می گويد كه با انتخابات مستقيم ، اما در سطحي محدود موافق است يعني در سطح يك روستا و نمايندگان جوامع كوچك شوراهاي بزرگتر را انتخاب كنند تا به آخر، به اين ترتيب وي موافق دمكراسي ( شورا ها ) است و تصريح مي کند كه حكومت بر منطقه اي كوچك و جماعتي محدود آسان و ثمربخش است».

    گاندي با ايده نافرماني مسالمت آميز و يا به تعبيري " مدني" موفق شد با حداقل تلفات به استعمارانگلیسها در هند پايان دهد، گاندی آن انسان بزرگ که در اکتوبر سال 1869 تولد شده بود و متاسفانه شش ماه بعد از استقلال ، توسط طرفداران خشونت به ضرب گلوله بتاریخ 30 جنوری سال 1948میلادی  از پا در آمد و ترور شد، اين حادثه نه تنها هندوستان بلكه بسیاری از آزادیخواهان و بشردوستان جهان را اندوهگين كرد او در زمينه زندگي خصوصي لذت را در فروتني ، سادگي و پرهيز از تجملات مي دانست.

* گاندی ـ موهندوس کرم چند (مها تما ) ـ ( 1869 ـ 1948 ميلادی ) : در شهر پور بلدر در غرب هندوستان متولد شد و برای کسب دانش عازم انگلستان گرديد و پس از اتمام تحصيلات به وطن باز گشت ، نخست در بمبئی و بعد در افريقای جنوبی به کار سياست وارد شد، در اثر مبارزه او برای دفاع از هنديان مقيم آنجا در سال 1921 ميلادی هيئت انگليسی به آنجا رفت و قسمتی از مقررات ظالمانه را لغو نمود، وی پس از اين پيروزی به هندوستان برگشت و مبارزات سخت تری را آغاز نمود روز بروز به پيروان او افزوده می شد، قدرت و نفوذ او چنان شد که در سال 1921 ميلادی کنگره ملی همه اختياراتش را بوی  واگذار کرد او با شيوه خاصی که در مبارزه داشت ( مقاومت منفی ) کشمکش هائی بوجود آورد و در سال 1922 میلادی زندانی شد ولی مدت زندانی بودن او دو سال بيشتر دوام نداشت و پس از آزادی به رياست کنگره ملی هندوستان بر گزيده شد و با عزمی راسختر به مبارزه خود  ادامه داد، دو مرتبه انگليسی ها او را روانه زندان نمودند، ليکن هر دفعه به علت محبوبيت جهانی و استفاده از اعتصاب غذا از زندان رهائی يافت تا اينکه در سال 1946 ميلادی انگلستان طرحی را برای استقلال و آزادی هند پيشنهاد کرد و در نتيجه در سال 1947 ميلادی آزادی هند، اعلام گرديد ولی در سال 1948 ميلادی تروريستی بنام ( رامينات ) با گلوله به زندگی او خاتمه داد و نگذاشت نتيجه مبارزات طولانی خود را به چشم بيند.

2 ـ اتحاديه اروپایی معروف به" اتحاد مقدس ":ـ به تاریخ اول دسمبر سال 1825 میلادی: اتحاديه تاريخي اروپايي معروف به" اتحاد مقدس "با خروج روسيه تزاري از آن جرگه از هم پاشيد، زيرا تزار نيكلاي اول امپراتور جديد روسيه به خاطر كمك به يونانيان مسيحي كه تحت سلطه عثمانيان بودند از آن اتحاديه خارج شد، اتحاد مقدس توسط امپراتوران روسيه و اتريش و پادشاه پروس( المان ) بوجود آمده بود و امپراتور روس كه عضو اتحاد مقدس بود ،تزار" السكاندر اول " بود.

3 ـ در گذشت "هبرت - ويل كينس " :ـ به تاریخ اول دسمبر سال1958 میلادی : « هبرت - ويل كينس » يكي از مكتشفين بزرگ قطب شمال بدرود حيات گفت، اين كاشف قطبي كه هنگام مرگ 48 سال داشت به سال 1910 ميلادي در" لندن" پاي به عرصه وجود گذاشته و از 21 سالگي جزو قطب شناسان درآمده بود، بناأ به وصيت وي خاكستر جسد ش را پس از سوزاندن به وسيله يك زير دريايي اتمي به قطب شمال بردند و در آنجا به باد دادند .

4 ـ مقاومت زن سیاهپوست دربرابر تبعیض:ـ به تاریخ اول دسمبر سال 1955 میلادی: « زرا پارکز»  زن جوان سياهپوست در شهر مونتگمري ايالت آلاباماي امريکا رسم تبعيض آميز نشستن سياهپوستان روي چوکی هاي عقب موترسرویس ها را که يک تحقير طولاني بود شکست و پس از ورود به موترسرویس که مسافر چنداني نداشت در چوکی قسمت پیشروی آن نشست و بعدا هم حاضر نشد جاي خود را به يک مرد سفيد پوست بدهد و با وجود تذکر پي در پي راننده که اظهار می داشت به قسمت عقب برود، ولی سیاهپوست نا فرمانی کرد، راننده که چنين ديد سرویس را متوقف کرد و جريان را تیلفونی به پليس اطلاع داد، اين عکس العمل تاريخي که جامعه امريکا را عميقا تحت تاثير قرار داد، هنگامي برداشته شد که « زرا » در انتظار رسيدن پليس و انتقال او به زندان بود و به نتيجه کار خود مي انديشيد، در پي انتشار اين گزارش در روزنامه ها ،سياهپوستان امريکا به مدت يک سال سوار شدن بر موترسرویس عمومي (شهري) را تحريم کردند.

5 ـ نخستين صدراعظم زن در کشوراسلامي :ـ به تاریخ اول دسمبر سال 1988میلادی: خانم « بي نظير بوتو » صدر اعظم پاکستان شد، وي نخستين زني بوده است که در يک کشور اسلامي چنين مقامي را به دست آورده است، ذوالفقار علي بوتو پدر بي نظير رهبر حزب مردم پاکستان قبلا همين مقام را داشت که دولت او در يک کودتاي نظامي سرنگون و خودش هم بعدأ اعدام شد.

 روز شمار دوم ماه دسمبر

= = = = = = = = = =  

1 ـ استقلال امارات متحده عربي :ـ به تاریخ 2 دسمبرسال1971ميلادي: امارات متحده عربي شامل كشورهاي اسلامي كرانه جنوبي خليج فارس بطوررسمي استقلال يافت، پايتخت اتحاديه، ابوظبي و شامل هفت اميرنشين است، اين اميرنشينها پيش ازاتحاد به امارات هفتگانه شهرت داشتند و تحت الحمايه انگليس بودند، قابل توجه است كه دين اسلام درقرن اول هجري به فاصله كمي ازتاريخ رحلت پيامبراسلام به اين نواحي راه يافت و هم اكنون بيش از97 درصد ازتمام جمعيت امارات متحده عربي مسلمان هستند.

2 ـ تولد يكي ازپيشگامان تلويزيون :- به تاریخ 2 دسمبرسال1906ميلادي: «پيترگولدمارك» يكي ازپيشگامان تلويزيون در" بوداپست" مجارستان متولد شد،« گولد مارك» بعد از سفر به امريكا به عنوان انجنیر درآزمايشگاه سيستمهاي پخش مغول دست بكارشد و سرانجام تلويزيون رنگي را اختراع كرد، ،« گولد مارك» همچنين مخترع سيستمي بنام ضبط طولاني است، تلويزيون رنگي ساخت گولد مارك براي نخستين بار درسال1940 میلادی به نمايش درآمد و بعد ازجنگ جهاني دوم با كمي تفسير و اصلاح به بازارعرضه شد.

3 ـ پيروزي ناپلئون در اوسترليتز:ـ به تاریخ 2 دسمبرسال 1805 ميلادي: ناپلئون اول امپراتور فرانسه درست يك سال پس از تاجگذاري اش در نبرد اوسترليتز به درخشان ترين پيروزي جنگي خود دست يافت، در اين جنگ و در يك روز آفتابي كه در اواخر فصل پاييز منظره دلپذيري داشت ، ناپلئون اول فقط در چند ساعت قوای مسلح  2 امپراتور ديگر ، ( فرانتز دوم امپراتور اتريش و الكساندر اول امپراتور روسيه) را درهم شكست، به همين دليل" اوسترليتز" 3 جنگ امپراتورناميده مي شود، در سال 1805 ميلادي سومين اتحاديه عليه ناپلئون به تحريك انگلستان تشكيل شده بود، ناپلئون كه به دليل از دست دادن نيروي دريايي اش نمي توانست به خاك انگلستان كه به منزله سر اين اتحاديه بود حمله كند ، تصميم گرفت به بازوي آن اتريش ضربه بزند، بنابراين ناپلئون با قوای نظامی خود آماده مقابله با قوای مسلح  اتريش و روسيه شد، وي سپاه اتريش به فرماندهي جنرال ماخ را در اولم در روز 20 اکتوبر سال 1805 ميلادي شكست داد، سپس با تعقيب بقاياي سپاه اتريش ، ناپلئون اول پيروزمندانه وارد" وين"  پايتخت امپراتوري اتريش شد، اين نخستين بار در تاريخ " وين"  پايتخت سلسله "هابسبورگ" بود كه بايد در مقابل يك فاتح تسليم مي شد، در روز 19 نومبر ، قوای نظامی فرانسه به برون (برنو ، مركز موراويا واقع در حمهوري چك امروزي) رسيد، در مقابل قوای نظامی فرانسه ، قوای نظامی روسيه و اتريش تحت فرماندهي جنرال روس« كوتوزوف» صف كشيده بودند، دو سپاه چند بار دست به نبردهاي كم دامنه  زدند، ناپلئون اول كه يك استراتژيست بزرگ بود ، تصميم گرفت با يك مانور نيروهاي دشمن راغافلگير كند، بنابراين ، در مقابل حيرت عمومي مارشال هايش در روز 28 نومبر دستور داد قوای نظامی فرانسه عقب نشيني كند و بلندي هاي "پراتزن" كه از لحاظ تاكتيكي حائز اهميت بودند را رها نمايند، قوای متحدين اين عقب نشيني را به عنوان نشانه ضعف ناپلئون تلقي كردند، در روز 30 نومبر ، ناپلئون با « پرنس دالگوركي» ملاقات كرد و پيشنهاد آتش بس داد اما "روسها " توقعات زيادي را مطرح كردند و مذاكره قطع شد، بنابراين نبرد قطعي به نظر مي رسيد و ناپلئون در منطقه اي حضور داشت كه براي نبرد ايده آل بود و نيروهاي اتريش و روسيه فرصت كافي براي تحكيم مواضع خود نداشتند.

   قوای نظامی فرانسه بارديگر بر بلندي هاي " پراتزن" تسلط يافت و قوای نظامی " خصم " را زير آتش توپخانه گرفت، اسپ سواران نظام فرانسه و نظام روسيه دست به يك دوئل زدند كه كمتر از نيم ساعت طول كشيد و در جريان آن اسپ سواران روسيه در مقابل ديدگان« الكساندر اول» تزار روسيه شيرازه اش از هم پاشيد، به اين ترتيب  در روز 2 دسمبر سال 1805 ميلادي ، ناپلئون اول امپراتور فرانسه در يك هواي فرح بخش پاييزي قوای نظامی 2 امپراتور اتريش و روسيه را در" اوسترليتز" درهم شكست و به يكي از بزرگترين فتوحات خود دست يافت.

4 ـ معارضه مسكو وغرب:ـ به تاریخ 2 دسمبر 2004 میلادی : از گزارش رسانه ها درنشست سالانه سازمان همكاري و امنيت اروپا، وزير امورخارجه روسيه با لحني خشن و تعرض گونه خطاب به وزير امورخارجه امريكا گفته بود ناظران انتخابات كه از سوي شما ( امريكا ) و اتحاديه اروپا اعزام مي شوند چيزي جز ابزار دست اندازي نيستند و به عنوان عامل عمل مي كنند تا يك شاهد بي طرف و بي غرض، شما ( امريكا ) در اوكراين 14 ميليون دالر صرف اعزام ناظر ومصرف سنجش افكار و برآورد وضعيت آراء بر پايه مصاحبه با نخستين دسته راي دهندگان ( اصطلاحا « Exit Poll» ) كرده ايد كه خوراك تبليغ براي رسانه هايتان تهيه شود و از قبل وانمود كنيد نامزد مورد علاقه شما برنده است و آن را در دهان مردم بگذاريد و سپس رويش به ايستيد و پا فشاري كنيد، اين چهارده ميليون علاوه بر 65 ميليون دالری است كه خودتان اعتراف به مصرف كردنش براي پيشبرد امر دمكراسي در اوكراين كرده ايد، از اين پس ماهم ناظر انتخاباتي مي فرستيم، برخي از اين رسانه ها با توجه به معارضه تازه مسكو و غرب به انتشار بيوگرافي هاي« پوتين»  و همكاران نزديكش دست زده و عموما اشاره كرده بودند كه اين افسران سابق پليس مخفي شوروي افرادي كم حرف هستند و قيافه اي خشك ولي مودب دارند و به سختي مي توان دستشان را خواند، اين رسانه ها تاكيد اخير پوتين به نخست وزير عراق را كه اين كشور در وضعيت اشغال كامل نظامي خارجي ( Total Occupation) است يك ضد حمله به غرب تلقي كرده اند و پيش بيني كرده اند كه ادامه خواهد داشت، پوتين در مسكو به «علاوي» نخست وزير موقت عراق گفته بود كه در شرايط اشغال نظامي كامل، به درست برگزارشدن انتخابات عراق ترديد دارد و ....

 روز شمار سوم ماه دسمبر

= = = = = = = = = ==   

1 ـ انفجار مهيبي در اثر گاز«سيانور» :ـ به تاریخ 3 دسمبر سال 1984ميلادي: فاجعه عظيم نشئت گاز ازيك كارخانه امريكايي دربوپال هند روي داد، اين كارخانه متعلق به شركت چند مليّتي امريكايي" پونيون كاربايد" بود و دراثربي احتياطي و عدم پيش بيني هاي امنيتي ازطرف مسئولين كارخانه گاز" ام- آي- سي" از سه منبع 45 تني زيرزميني نشئت كرد، دراثرنشئت اين گاز انفجار مهيبي  رخ داد و هزاران نفر از مردم بي گناه جان خود را ازدست دادند، تركيب اصلي گاز" ام- آي- سي "( سمّ «سيانور») است.

2 ـ زيردريايي اتمي تازه و پر قدرت چين :ـ به تاریخ 3 دسمبر سال2004میلادی:  کشور" چين "  بدون سر و صدا زیردريايي اتمي تازه و پر قدرت خود ازنوع « 094 » را به آب انداخت، وزارت دفاع امريكا اعلام كرده است كه اين زير دريايي مجهز به موشكهاي اتمي قاره پيما مي تواند از آبهاي چين، هرنقطه از جهان را هدف قرار دهد و بزند و نوع تكميل شده زيردريايي اتمي « 092 » اين كشور است كه به موشك اتمي بين قاره اي با برد 7000 کیلو متر مجهز است، زيردريايي هاي موشك انداز ديگر چين از نوع « جي ال ـ 2 » و زيردريايي هاي ديزلي هستند، وزارت دفاع امريكا تاييد كرده است كه چين زودتر از پيش بيني منابع اطلاعاتي موفق به تكميل و افزايش موشكهاي كروز و زير دريايي هاي خود شده و مي كوشد كه قبل از سال 2010 از اين لحاظ خود را به پايه روسيه و امريكا برساند، رسانه هاي امريكايي ضمن انتشار اين خبر در عين حال نوشته اند كه امريكا با چين، جز بر سرمسایل تايوان اختلاف و مشكل دیگری ندارد.

3- تولد« راچند را پراساد» فيلسوف هندي:ـ به تاریخ 3 دسمبرسال1884ميلادي: دکتور« راچند را پراساد» ،سياستمدار و فيلسوف هندي دريكي ازدهكده هاي ولایت" بيهار" بدنيا آمد، «  پراساد» با وجود تنگدستي خانواده تحصيلات خود را تا سطح دكتري ادامه داد و ازآن پس درنهضت استقلال طلبانه هموطنانش شركت كرد، وی دراين مبارزه همگام با مهاتما گاندي عليه استعمار مبارزه كرد و چند بار هم به رياست كنگره ملي هند برگزيده شد، دكتر«  پراساد» پس ازاستقلال هندوستان به عنوان اولين رئيس جمهور اين كشورانتخاب شد. 

4 ـ پوتين سیاست دولت امريكا را ديكتاتوری خواند :ـ به تاریخ 3 دسمبر سال 2004 میلادی: ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه در نخستين روز ورود خود به هند، در نطقي در دهلي نو دولت امريكا را متهم كرد كه سياست خارجي خود را برپايه ديكتاتوري قرار داده است و در روابط خود با ساير كشورها نوعي ديكتاتوري را دنبال مي كند، وي گفت كه دولت امريكا تلاش مي كند كه با چنين سياستي نظم روابط بين المللي برپايه " جهان يك قطبي و يك قدرت برتر " ادامه يابد،« پوتين» گفت كه اگر چنين سياست و محيطي ادامه يابد؛ حاصلي جز گسترش تروريسم، توسعه انواع قاچاق و معاملات مواد مخدر ، مافيابازي و توزيع سلاحهاي اتمي نخواهد داشت و مسائل پيچيده تر خواهد شد، زيرا كه تاريخ ثابت كرده است كه ديكتاتوري در مسائل بين المللي نه تنها مسائل را حل نكرده بلكه بر پيچدگي و دامنه دار شدن آنها به سبب افزايش مقاومت در برابر اين نوع برتري جويي يك دولت افزوده است و هر دولت ديگر در صدد برآمده كه آن هم قطب، برتر و قدرت شود!. ميزبانان هندي پوتين هم وجود جهان يك قطبي را رد كردند، رئيس جمهور روسيه همچنين غرب را متهم به بكار بردن قاعده مضاعف در مسائل بين المللي از جمله برنامه هاي اتمي كشور ها و انتخابات كرد و براي اثبات اين نظر از عراق و انتخابات آن مثال آورد، پوتين به منظور گسترش همكاري هاي دو كشور در همه زمينه ها از جمله توليد اسلحه پيشرفته و تكنولوژي به هند رفته بود.

5 ـ قيام مردم پاريس:ـ  به تاریخ 3 دسمبرسال1851ميلادي: قيام مردم پاريس عليه ديكتاتوري لوئي ناپلئون برادرزاده ناپلئون بناپارت آغازشد، علت اين قيام دستگيري برخي از رجال برجسته ومخالفين سياسي لويي ناپلئون بود، او درمدت حكومتش مخالفين خود را دستگير و به زندانهاي طولاني مدت محكوم مي كرد ازاين رو خشم مردم را برانگيخت و آنان عليه لويي ناپلئون قيام كردند، دراين قيام مردم پاريس ازلويي ناپلئون شكست خوردند.

6 ـ الماني آدمخوار! :ـ به تاریخ 4 دسمبر2003 میلادی : رسانه سراسر جهان محاكمه يك آدمخوار الماني را در محکمه ءجنايي « كاسل » خبر داد « ارمين مايوز » 42 ساله تعميرگر کمپیوتر اعتراف كرده است كه به خواست « برند ژورگن » 43 ساله انجنیر كامپيوتر" ساكن برلن" وي را در خانه خود كشته و گوشتش را در طول چند هفته پخته و خورده است!.

 روز شمار چهارم ماه دسمبر

= = = = = = = = = ===   

1 ـ تعیین اولین مشاورین در چوکات ریاست جمهوری:ـ  به تاریخ 4 دسمبر سال 54 ميلادي: سناي روم، براساس افكار افلاطون كه مردم عموما يا اهل  عمل هستند و يا اهل فكر، و رئيس كشور بايد هر دو هنر را داشته باشد تصويب كرد از آنجا كه دشوار است چنين فردي را به دست آورد ، امپراتور كه عمدتا مرد عمل است بايد داراي يك مشاور از اصحاب فكر شود تا كامل گردد و چون در آن زمان ، تنها دو فيلسوف بزرگ در « روم » وجود داشت تصميم گرفتند كه « لوسيوس آمنوس سنه كا » را كه درعين حال بهترين خطيب وقت بود به عنوان مشاور اول و « بوروس » فيلسوف ديگر را جانشين مشاور قرار دهند، پاره اي از مورخان قرون جديد و معاصر نوشته اند كه هدف سناي روم در حقيقت تعديل كارهاي ناصواب « نرون » امپراطور وقت بود وچون " سنه كا " مدتي معلم خصوصي « نرون »  بود اورا مشاور اول وي قرار دادند که با اين مصوبه مخالفت نكند ، « سنه كا » كه درهسپانیا در يك خانواده رومي به دنيا آمده بود در فلسفه و حكمت ، و هنر خطابت چنان پيشرفته بود كه اورا « كامل » لقب داده بودند ،« سنه كا ي» 60 ساله پيش از قبول سمت تازه در جلسه سنا خطاب به سناتورها گفت كه با سه شرط اين سمت را خواهد پذيرفت و اين شرايط از اين قرارند :

الف  ـ خود داري از جنگ و حل اختلافات و تقسيم جهان ميان دو امپراتوري از را مذاكره .

ب  ـ  مادر ، همسر و بستگان امپراطور نبايد در امور كشور مداخله و از اين و از آن جانبداري كنند .

ج  ـ مكاتبات و متن سخنرانيهاي امپراتور بايد قبلا توسط او تهيه شود زيرا كه اين اسناد در تاريخ خواهد ماند و اگر كسي نباشد كه حرفهاي امپراتور را كنترل كند ممكن است دردسر ساز شوند.

سه شرط « سنه كا » را، هر دو ارگان های ( سنا و امپراتور) پذيرفتند،" سناتور ها" از شرط دوم« سنه كا» تعجب كردند زيرا كه مادر امپراتور از حاميان «سنه كا» بود و مصرف تحقيقات و تحرير كتابهايش را تامين مي كرد، حرف شنوي نرون كه طبيعتي ظالم داشت از « سنه كا » ديري باقی نماند و هرسه شرط را زير پا گذارد و با ايران بر سر شاهء ارمنستان كه هميشه يك شاهزاده ايراني بود به يك معارضه شش ساله دست زد و بالاخره بلای شاه وقت ايران سابق پيروز شد .

   « سنه كا » پس از اين كه« نرون» مادر خود را كشت و ترتيب قتل « بوروس » را داد و با هر پيش آمدي مخالفانش را متهم و از سر راه خود برمي داشت و به اندرز ها گوش نمي كرد كناره گيري كرد كه« نرون» همسر خود را هم با ضربه لگد كشت و ظلم هاي ديگر ي مرتكب شد كه مردم پارهء از اين جنايات را به حساب كوتاهي « سنه كا » گداشتند كه« سنه كا» پس از نوشتن رسالهء در دفاع از خود كه اندرزها ي

 او در مغز چون سنگ« نرون» فرو رفتني نبود خودكشي كرد، با اين عمل مردم متوجه اشتباه خود درباره « سنه كا » شدند و بيزاري انان از « نرون» صد چندان شد به گونه اي كه« نرون» نيز به دليل همين تنفر عمومي در نهم جون سال 68 ميلادي خود كشي كرد .

   از« سنه كا» ده كتاب در باره فلسفه و فن خطابت و نوشتن باقي مانده كه معروفترين انها " تفاوت آرزو و هوس " است،  خودكشي « سنه كا » و « نرون» باعث به فراموشي سپرده شدن ابتكار سناي روم نشد و اينك بيشترقدرتمندان كشورها( داراي انديشمند و مورخ) مشاور هستند و نطقهاي رسمي شانرا، كارشناسان اين  بخش مي نويسند و....

2 ـ اليوت،مشهورترین نویسنده انگلیسی:ـ به تاریخ 4 دسمبر سال 1819 میلادی:« جورج اليوت » يكي ازمشهور و نامدارترين خانم نويسنده انگلستان در قرن نوزدهم ميلادي در" وارويك شاير" قدم به عرصه وجود گذاشت، نام اصليش« ماري آن اليوت » بود و روز14 دسمبرسال 1819 ميلادي متولد شد ولي چون به تقليد ازكارهاي مردان علاقه داشت نام مستعار« جرج » را بخود انتخاب كرد(( مانند ژرژساند(نوولنويس) نويسنده خانم فرانسوي  که اين نويسنده روز15 اپریل سال  1880 ميلادي وفات يافت )) خانوادهء « جورج اليوت » مردمي متعصب و مذهبي بودند و پس از مرگ پدر و مادر به سفر دور دنيا رفت و بعد به نوشتن آثار خود پرداخت از مهمترين آثار او( نيمه مارچ - سيلاس - مارنر - و صحنه هايي از زندگي نويسندگي) را بايد نام برد .

3 ـ كشف واكسن حصبه:ـ به تاریخ 4 دسمبرسال1899ميلادي: براي نخستين بار و بطوررسمي ( واكسن حصبه*) براي پيشگيري اين بيماري درانسان مورد استفاده قرارگرفت، واكسن حصبه را دو تن از محققان فرانسوي كشف كردند و سپس «هاوكن» طبیب انگليسي نيزآن را كامل كرد و سرانجام دکتور« رايت» استفاده ازاين واكسن را عمومي كرد

(* حصبه مرضی را گویند که بواسطهء میکروب مخصوص بنام باسیل ابرت تولید میشود که با خوردن آب یا سبزی یا میوهء آلوده وارد روده میشود و سپس ازکبد میگذرد و وارد روده میشود و سپس از کبد میگذرد وداخل خون میگردد، عوارض آن درد سر، تب شدید، اسهال، اسفراغ، نفخ شکم، و بلاخره خونریزی روده ها است )

4 ـ فساد اداري در روسيه:ـ  به تاریخ 4 دسمبر2003 میلادی : مامور رسيدگي به دوسیه ای « خودوركوفسكي » ميلياردر، نوخاسته روسيه اعلام كرد يكي از مواردي كه او رسيدگي مي كند كشف سوء استفاده درحراج( فروش و بمزایده ) يك موسسه يك ميليارد دالری شوروي سابق است كه « خودوركوفسكي » آن را به 210 هزار دالر خريداري كرده ، كه بزرگترين کمپنی نفت روسيه را هم در حراج اموال عمومي شوروي سابق خريداري كرده به زندان فرستاده شده است .

روز شمار پنجم ماه دسمبر

= = = = = = = = ===   

1ـ در گذشت فيلسوف و شيميدان الماني :- به تاریخ  5 دسمبرسال1230ميلادي: «آلبرت كبير» درسايه تحقيقات مستمر خود به ميل تركيبي عناصر از مهمترين وعمده ترين مباحث علم شيمي پي برد، آلبرت كبير به عنوان اولين كشف مهم خود دراين زمينه دريافت كه مي توان فلز مس را با آرسنيك سفيد كرد، اين مبحث ها بعدها توسط ديگر شيمي دانان تكميل شد.

2 ـ شمار يهوديان جهان :ـ به تاریخ 5 دسمبر2002 میلادی:  بر اساس آماري كه در سال 2002 میلادی انتشار يافت شمار يهوديان جهان را 12 ميليون و800 هزار تن نشان مي دهد ، از اين عده پنج ميليون و600 هزار در امريكاي شمالي ، حدود پنج ميليون در كشور اسرائيل و بقيه در نقاط ديگر جهان زندگي مي كنند.

3 ـ  دموكراسي و سوسياليسم جفرسوني :ـ به تاریخ 5 دسمبرسال 1804 ميلادي: توماس جفرسون انديشمند امريكايي براي دومين بار يه رياست جمهوري ايالات متحده انتخاب شد، به اين مناسبت نگاهي كوتاه به فرضيه او درباره دمكراسي ، موسوم به « جفرسونين دمكراسي » و بعضي ازعقايد ديگر او مي افكنيم ، توماس جفرسون كه اعلاميه استقلال به قلم اوست و هشت سال بر فدراسيون امريكا رياست كرده است فرضيه دمكراسي خود را با توجه به جمهوري افلاطون ، ليبراليسم لاك ، مسئوليت اجتماعي راي دهندگان در قبال انتخاب خود و فرضيه اسپينوزا، انديشه هاي روشنگران قرون 16 ، 17 و18 اروپا و اخلاق مسيحيت تنظيم و بيان داشته است، او حقوق سياسي ــ اجتماعي برابر مردم، ليبرالیسم و مشاركت كامل دردموكراسي را سه عامل اصلي مردمی اعلام داشته است، جفرسون كه از شاهدان عيني انقلاب فرانسه بود، درمورد منتخبان ( نمايندگان براي هرسطح ) تاكيد بر شرايط فرد داشته از جمله تحصيلات و تجربيات ، شناخت او از اداره و جامعه ، شناخت منافع عمومي وعلاقمندي كامل به حفظ و تامين آنها ، ترس از اشتباه و خطا كردن در امور عمومي ، وبالاخره عزم جزم به خدمت داشتن.   

    جفرسون بشر را طبيعتا مشتاق به آزاد بودن ، استقلال فعاليت داشتن ، و دارایي شان و حيثتي برابر بودن مي داند كه دشواري هاي يك جامعه با نقض اين عوامل بروز مي كند، جفرسون تاكيد دارد كه انسان حق زندگاني عادي كردن ؛ آزاد بودن ؛ پيشرفت داشتن و تملك دارد كه نمي شود سه حق اول و دوم وسوم اورا نقض كرد كه عصيانهاي فردي و اجتماعي نتيجه آن است، در مورد حق چهارم ( مالكيت ) ، جفرسون آن را تا حد نياز ضروري و متعادل؛ مجاز به محدودن شدن مشروط مي داند و از اين لحاظ است كه مفسران عقايد جفرسون اورا متمايل به نوعي سوسياليسم ملايم مي پندارند و به اين نظام « سوسياليسم جفرسوني » عنوان داده اند ، زيرا كه وي دولتها را مسئول تامين رفاه عمومي مردم مي دانسته كه در اين قسمت افكار او با كاپيتاليسم خالص متفاوت است، كاپيتاليسم تامين رفاه يك فرد را كه قادر به فعاليت است برعهده خود او گذارده است  نه دولت ، وي همچنين آموزش ، تعلیم ، تربیه مساوي و رايگان و نيز برخورداري مردم از امنيت كامل را حق اساسي آنان مي دانسته كه از نظر او امنيت قضايي و اقتصادي افراد از اين قبيل است.

   جفرسون همانند ارسطو تاكيد بر اخلاق سياسي داشت، وي كه موسس پوهنتون ( دانشگاه)  دولتي ويرجينيا است گفته است كه رشد و تكامل هر جامعه نسبت مستقيم با برخورداري مردم آن جامعه از اموزش تعلیم ، تربیه دارد و هر قدر كه سطح آگاهي هاي مردم بالا برود قانون شكني و تعدي كمتر مي شود، جفرسون نشريات ( رسانه ها ) ، كتابها و سخرانيهاي عمومي را بمانند مدارس از ستونهاي اصلي آموزش تعلیم ، تربیه مردم دانسته است،  وي مي گويد كشوري را مي توان مستقل وحقيقي خواند كه از لحاظ اقتصادي خود كفا باشد، نقل كرده اند كه جفرسون گفته است : يك دولت (شهر ، ايالت و يا كشور ) كه نتواند ماليات واقعي وضع و آنرا جمع آوري كند از مردم خود واهمه دارد.

4 ـ درگذشت « نه وين »:ـ به تاریخ 5 دسمبر سال 2002 میلادی: « نه وين» انقلابي و بعدأ ديكتاتور كشور ميانمار در 91 سالگي در حالي كه در خانه اش تحت نظر بود در گذشت، وي در جواني در آن روزگار كه ميانمار از مستعمرات انگلستان بود يك انقلابي چپگرا بشمار مي رفت كه آرزو داشت بتواند به استقلال ميهنش و سوسياليست كردن آن كمك كند، وي براي تحقق آرزوي خود به جاپان كه دشمن انگلستان بود رفت و با فنون نطامي و انقلاب مسلحانه آشنا شد، اشغال نظامي ميانمار (برمه ) از سوي جاپان و بيرون رانده شدن انگليسي ها از اين كشور (برنج خيز) به « نه وين » كمك كرد كه تجربه نظامي و شهرت و نفوذ سياسي خود را افزايش دهد و پس از جنگ جهاني دوم با انگليسي ها كه دوباره به برمه باز گشته بودند وارد مبارزه مسلحانه شود و ظرف سه سال ( در سال 1948 ) با كمك ديگران استقلال برمه را به دست آورد و درجه جنرالی بگيرد، « نه وين » تحت عنوان نجات وطن از فساد اداري و بوروكراسي بد در سال 1958میلادی برضد دولت وقت كودتا كرد و دولت ديگري روي كار آمد، وي درسال 1962میلادی بر ضد اين دولت هم كودتا كرد و اين بار خود زمام امور كشور را به دست گرفت و به مردم وعده بر قراري سوسياليسم و تامين رفاه عمومي و عدالت اقتصادي داد و به ملي كردن منابع توليد دست زد« نه وين » به تدريج با مخالفت هايي كه با او شد و كار شكني هاي ديگر و نيز شكست برنامه هايش به صورت يك ديكتاتور در آمد و تا سال 1988میلادی به مدت 26 سال به همين صورت بر، برمه حكومت كرد و دراين سال ظاهرأ خود را باز نشسته كرد ولي در پشت پرده همچنان قدرت با او بود كه اين نفود به تدريج افول كرد به گونه اي كه اخيرا ، دولت نظامي ميانمار پس از كشف توطئه بستگانش ، وي را در خانه اش تحت نظر قرار داده بود، « نه وين » كه در 14 ماه می سال 1914میلادی به دنيا آمده بود كارشكني خارجيان و عوامل آنها و ضديت استعمار گران سابق را مانع موفقيت طرحهاي داخلي خود معرفي مي كرد.

 روز شمار ششم ماه دسمبر

= = = = = = = = = ==  

1ـ کشف کشور ونزوئلا :ـ به تاریخ 6 دسمبرسال1499ميلادي: ونزوئلا از كشورهاي امروزي امريكاي جنوبي است كه « آلفونسو دوجِدا» دريانورد و مكتشف هسپانيايي آن را كشف كرد، وي نام منطقه تازه كشف شده را" ونزوئلا" يعني( ونيز كوچك) نهاد زيرا مردم برخي دهكده هاي آن همچون ونيزيها خانه هاي خود را روي آب ساخته بودند، نخستين تلاش درجهت آزادسازي اين سرزمين را« فرانسيكوميراندا» درسال1806ميلادي انجام داد كه با شكست روبرو شد، عاقبت «سيمون بوليوار» پس ازسالها مبارزه قواي هسپانيا را درهم شكست و" ونزوئلا" را ضميمه" كلمبياي بزرگ"كرد و بعد از آن درسال1830ميلادي اين كشور به استقلال كامل دست يافت.

2ـ  تصرف بغداد به دست عثماني ها وامریکایی ها :- به تاریخ 6 دسمبر سال1534میلادی : سلطان سليمان امپراتور عثماني در اين روز تصرف بغداد را تکميل کرد، نيروهاي عثمامي دو روز پيش از اين وارد حصار بغداد شده بودند که برخي از مورخان آن روز را زمان تصرف بغداد ذکر کرده اند، دولت صفويه ايران بعدا بغداد را از عثماني ها پس گرفت و در آنجا پايگاه به وجود آوردند و يك قطعهء نظامي نيرومند مستقر ساخت، جنگ متناوب ايران و عثماني بر سر بغداد دو قرن طول كشيد و در زمان نادر شاه مصالحه صورت گرفت؛ ايران از دعاوي خود بر بغداد دست كشيد و عثماني حاكميت ايران بر ايروان و همه قفقاز جنوبي را برسميت شناخت، در زمان شاه عباس هم عثماني ها همين نظر را داشتند و شاه عباس موقتا و تا رسيدن به هدفهاي مقدم خود آن را رد نكرده بود، سرزميني كه امروز" جمهوري عراق" خوانده مي شود از عهد باستان كليد خاور ميانه و آسياي غربي بوده و هر دولت كه اين كليد را به دست داشته قدرت برتر در منطقه بوده است، دولتهاي بابل و آشور همين نقش را داشتند، كوروش پس از تصرف بابل بود كه ايجاد كنفدراسيون جهاني خود را اعلام داشت، داريوش سوم پس از شكست «اربيل» به هزيمت رفت، اسكندر مقدوني پس از جهان گشايي در بابل استقرار يافته بود كه در همانجا درگذشت، جانشنيان اسكندر شهر « سلوكيه » را در كنار دجله ساختند تا از آنجا بر آسياي غربي حكومت و نظارت كنند، پس از آنها اشكانيان ايران تيسفون ( مداين ) را در سوي ديگر دجله ساختند و دو دولت اشكاني و ساساني ايران سابق حدود هزار سال از اين شهر بر امپراتوري پهناور حكومت كردند، هر دو دودمان خطر نزديك بودن به مرز رقيب ( خط آتش ) را تحمل كردند و پايتخت را از" تيسفون " به يك شهري مركزي انتقال ندادند، عباسيان به جاي زادگاه اسلام ، بغداد را در نزديكي " تيسفون " به صورت شهر درآوردند و مركز خلافت اسلامي قرار دادند، ايرانيان سابق دوباره اين مركز حساس را به چنگ آوردند، همه هدف سلجوقيان ، مغولها و تيموريان تصرف بغداد بود، شاه اسماعيل صفوي اندكي پس از اعلام سلطنت بغداد را متصرف شد، همه تلاش عثماني اين بود كه بغداد را در دست داشته باشد و سرانجام با مصالحه با ايران سابق به اين هدف خود رسيد.

    در جريان جنگ جهاني اول، هدف روسيه و انگلستان رسيدن به بغداد بود و بر پايه اين رقابت، روسها از طريق ايران تا كرمانشاه پيش رفتند ولي در پايان جنگ اول كه عثماني از ميان رفت و روسيه گرفتار جنگ داخلي شد، بغداد به تصرف انگلستان درآمد و از اينجا بر مناطق عربي متصرفه بناي حكومت كردن و سلطان و امير سازي را گذارد و سپس و در ظاهر مناطق ساخت خود را به اين سلاطين و شيوخ واگذار كرد، در دوران اتحاديه سازي، اتحاديه نظامي كه غرب در خاورميانه براي محاصره شوروي به وجود آورد، در بغداد تاسيس و به نام " پيمان بغداد" خوانده شد، متعاقب آن روسها به مليون و چپهاي عراقي كمك كردند تا در بغداد كودتا به راه اندازند و حكومت سلطنتي ساخت انگلستان را حذف كنند و از آن پس عراق دوست و هم پيمان مسكو و مدعي كويت و هر سرزمين ديگر شد كه مطمح نظر غرب قرار مي گرفت، پس از خروج انگلستان از شرق سویس، توجه اصلي امريكا معطوف به عراق شد و مدتها با كمك شاه كردهاي عراقي را بر ضد دولت عراق ( دوست مسكو) بر مي انگيخت، صدام حسين با اين كه مي دانست زير ذره بين امريكا و اسراييل است كه هر دو اهميت عراق را به خوبي مي شناسند مرتكب دو اشتباه سياسي شد؛ يكي اين كه در روزهاي افول قدرت مسكو فريب خورد و كويت را اشغال كرد و با اين عمل استقرار امريكا را در عربستان ، كويت ، قطر و ... تثبيت كرد و با اشتباه ديگر كه باز نگذاردن درهاي عراق به روي نمایندگان و بازرسان سازمان ملل بود بهانه اشغال نظامي عراق را به دست امريكا داد زيرا كه او، ديگر اسلحه كشتار جمعي نداشت كه درهايش را ببندد و وانمود كند كه دارد، با اشغال نظامي عراق، امريكا كه رقيب جهاني نداشت، با استفاده از اين خلاء آن كشور را به دست آورد وبه گمان قوی نزدیک به 200 هزار نيرو در آنجا دارد و ....تاريخدانان و ديگرصاحب نظران در نومبر 2004 با نشان دادن مرزهاي عراق روي نقشه و موقع جغرافيايي آن و با توجه به تحولات چند هزار ساله تاريخي منطقه و با اين استدلال كه عراق كليد خاور ميانه است بعيد مي دانند كه دولت امريكا ، مخصوصا بعید است در اين زمان و یا در آينده اي قابل پيش بيني همه نيروي نظامي خود را از عراق خارج سازد، برخي از اين مفسران حتي پيش بيني كرده اند كه دولت امريكا در عراق ، به مانند كره جنوبي و جاپان، پايگاه نظامي ايجاد كند كه با اين عمل نظر اسرائيل هم تامين مي شود.

3ـ تغيير زندان نلسون ماندیلا :ـ به تاریخ 6 دسمبر سال 1988 میلادی: نلسون ماندیلا بزرگ مردي كه توانست بدون خونريزي و آسيب به تبعيض نژادي و حكومت اقليت سفيد پوست مهاجر هالندی بر وطن خود پايان دهد و حتي در این زمینه كسي مجازات نشد،« ماندیلا» به سال 1956میلادی با 156 تن ديگر از رهبران جنبش حقوق مدني سياهپوستان شناخته شد، ششم دسامبر ياد آور تغيير زندان او در سال 1988 است كه در اين روز « ماندیلا » به يك زندان  بنام " كيپ تاون " منتقل شد،« ماندیلا» كه تنها به دليل مبارزه براي رفع تبعيض و احقاق حقوق هموطنانش 27 سال از عمر خود را در زندان با اعمال شاقه از  دست داد در دادگاهي كه او را محاكمه مي كرد گفت : من بر ضد تبعيض گام برداشته ام ، خواه اين تبعيض از سوي سياه و خواه از طرف سفيد اعمال شود، من براي ايجاد جامعه اي تلاش كرده ام كه در آن آزادي و دموكراسي وجود داشته و هرفرد در آن از حقوق يكسان و فرصت هاي برابر برخوردار باشد و مردم در كنار هم با هماهنگي و مسالمت زندگاني كنند .

   هنگامي كه به او گفتند كه اگر قول دهد از مبارزه دست بردارد مجازات حبس ابد اورا به زندان كوتاه مدت تبديل خواهند كرد نپذيرفت و در زير دوسیه نسبتی مربوط نوشت كه سازش بر سر حقوق مردم را نخواهد پذيرفت .ا ودر زندان جزيره« روبن » از بام تا شام چكش بر سنگ زد كه به بيماري سل و آسيب ديدگي چشم دچار شد و سر انجام فشار همان مردمي كه وي به آنان خيانت نكرد باعث رهايي او از زندان شد كه پس از آن از طريق مسالمت آميز به رژيم معروف به « آپارتيد» پايان داد ، حاكميت را به اكثريت سپرد و آنان هم اورا به رياست كشور برگزيدند و بيش از يك دوره هم اين مقام را نپذيرفت .

   وي با اين كه افكار سوسياليستي دارد اجازه مصادره اموال كسي را نداد و با اجراي طرح « اعتراف كن ، پوزش بخواه و عفو شو » اجازه نداد كه كسي هم مجازات شود و با اعمال يك سياست مدبرانه اينك سياه و سفيد در فدراسيون افريقاي جنوبي در كنار هم در آرامش زندگي مي كنند، اگر اين وضعيت " افريقاي جنوبي" را با اوضاع" زيمبابوه" مقايسه كنيم مي بينيم كه ماندلا چه هنر بزرگي كرده است و بي جهت نيست او را پدر افريقاييان و برادر مردم ساير قاره ها مي خوانند.

   ماندلا كه در 18 جولای سال 1918 میلادی در يك شهرك كوچك فدراسيون" افريقاي جنوبي" به دنيا آمده است اينك در همين شهرك دوران بازنشستگي خود را مي گذراند و مي گويد كه از تماشاي غروب آفتاب همراه با آهنگ( چايكوفسكي* ) لذت مي برد، وي مي گويد كه سوسياليسم كه تنها راه سعادت بشر است هنوز در مرحله آرزو است، بازنشسته بودن ماندلا دليل آن نشده است كه به ستمگري پرخاش نكند و از شركت در نشستهاي به خاطر صلح اجتناب جويد و نامه هاي پر از شكوه و شكايت مردم از سراسر جهان را نخواند، وي در سالهاي 2001 و 2002 بارها نگراني خود را از برهم خوردن نظم جهاني اعلام داشت، وي از هواداران موازنه قدرت در جهان است.

 برای معلومات بیشتر به این آدرس مراجعه کنید :     http://www.ariayemusic.com/dari1/tarikhi/adib3.html

* پیوتر ایلیچ چایکوفسکی(1840-1893) (به روسی: Пётр Ильи́ч Чайко́вский) از آهنگسازان سرشناس روس است، او در مکتب موسیقی آنتون روبنشتاین (A. Rubinestein) در کنسرواتورسن پترزبورگ (سن پترزبورگ (Санкт-Петербу́рг) دومین شهر بزرگ روسیه( پس از مسکو) است، این شهر در سال 1703 میلادی به دستور و با نظارت پتر کبیر ساخته شد و از آن زمان تا 1918 میلادی پایتخت روسیه بود، چایکوفسکی در این شهربه تحصیل پرداخت ، چایکوفسکی اصول و قواعد موسیقی کلاسیک غربی و جریان موسیقی توصیفی را در روسیه ادامه داد و به ترویج و اعتلای این مکتب در مقابل شیوه موسیقی گروه پنج نفری پرداخت، او اگر چه قواعد سنتی موسیقی اروپا را اساس کارهای خود قرار داد ولی به موسیقی محلی و افسانه‌های روسی بی‌توجه نبود.}

روز شمار هفتم ماه دسمبر

= = = = = = = = ===  

1ـ  درگذشت مخترع ماشین حساب:ـ به تاریخ 7 دسمبرسال1662ميلادي: «بِلز پاسكال*» رياضيدان فرانسوي و مخترع ماشين حساب درگذشت پاسكال از ابتداي دوره تحصيل استعداد و نبوغ خود را در رياضي آشكاركرد بطوريكه در 12سالگي بسياري ازقضاياي هندسي را حل كرد، پاسكال در18سالگي ماشين حساب را اختراع كرد، فيلسوف و رياضيدان بزرگ فرانسوى، بلز پاسكال (1623 - 62) دستگاهى اختراع كرد كه قادر به انجام عمليات هاى حسابى بسيار زيادى بود، پاسكال پنجاه نسخه از ماشين خود را توليد كرد كه بيشتر آنها در خدمت كنجكاوى هاى ثروتمندان در سالونهای مهمانى بودند، از اين رو براى پاسكال شهرت و اندكى ثروت به همراه داشتند.

2 ـ نخستین موتر در جهان: ـ به تاریخ 7 دسمبرسال1889ميلادي: نخستين موتر جهان كه آن را « خودكار » ناميدند، بدست «بنز» صنعتگرمبتكر الماني ساخته شد، اين موتر با سرعت  12 كيلومتر درفی ساعت حركت مي كرد و سوخت آن بنزين يا الكل بود.

3 ـ بمباران پایگاه نظامی امریکا توسط جاپان :ـ به تاریخ 7 دسمبرسال1941ميلادي: به تعداد  200 بال طیاره جاپانی پايگاه نظامي امريكا را در" پرل هاربر" بمباران كردند، اين عمليات برق آسا هنگامي انجام گرفت كه جاپانی ها بناچار با نيروهاي امريكايي برسر ميز مذاكره نشسته بودند، دراين عمليات ضمن بمباران 19كشتي جنگي امريكا قواي جاپان به ممالك آسياي جنوب شرقي هجوم برد و سرزمين" اندونزي" و جزاير "سوماترا" و "جاوه" را هم اشغال كرد، نبرد " پرل هاربر" در زمان جنگ جهاني دوم روي داد.

4 ـ ترورعبدالوهاب كيّالي مبارز فلسطینی:ـ به تاریخ 7 دسمبرسال1981ميلادي: «عبدالوهاب كيّالي» از رؤساي كنگره جبهه آزاديبخش عرب و ازمبارزان آزادي فلسطين دربيروت ترور شد، او از دوران تحصيل با توجه به مشكلات و مسائل فلسطين با سياست آشنا شد و ازاين رو رساله دكتراي خود را در دانشگاه لندن درباره فلسطين و مقاومت عربها در برابر استعمار و صهيونيسم در قرن20 نوشت، كيّالي در مسير مبارزات خود نخستين مجله فلسطيني به نام «فلسطين آزاد» را منتشركرد، او همچنين «بنياد المؤسسةُ العَرَبيَّةُ لِلدِّراساتِ وَ النَّشر» را دايركرد كه امروزه از معتبرترين مؤسسات چاپ نشر بشمار مي رود، «تاريخ نوين فلسطين، جنبش مقاومت فلسطين و سوادهاي توسعه طلبانه صهيونيسم» از آثار عبدالوهاب كيّالي بشمار مي رود.

روز شمار هشتم ماه دسمبر

= = = = = = = = ===  

1 ـ در گذشت میرمن پروین :ـ به تاریخ 8 دسمبر سال 2004میلادی ( چهارشنبه 18 قوس 1383 خورشیدی)  :  میر من پروین در کابل در گذشت ، گزارش " بخارا " مشعر است که خانم پروين كه نام اصلى آن بى‏بى خديجه است حاصل ازدواج اول سردار محمدرحيم ضيايى با بانوى محترمه بى‏بى كو، به تاريخ‏21 نومبر 1924 ميلادى مطابق جمعه 30 عقرب 1303 خورشیدی در شهر كابل است، سردار عبدالرحيم خان كه در زمان " ژوزف استالين" رهبراتحادشوروی سابق به سيبرى تبعيد شده بود روزگار سختى را گذراند و سپس با ميانجيگرى سفير وقت افغانستان در مسكو از تبعيد رها شد، امّا هيچگاه حق بازگشت به ميهنش را بدست نياورد و تا زمان‏مرگ در مسكو باقى ماند، مادر خانم پروين از ولايت بدخشان افغانستان بود كه بعد از تبعيد همسرش به  ازبكستان و روسيه، به تنهايى به تربيت دخترش‏همت گماشت، بى‏بى خديجه از سنين طفوليت، با شنيدن آهنگهاى دلپذير پدر هنرمندش به موسيقى و آوازخوانى علاقمند شد و اين علاقه روز به ‏روز فزونى يافت، پدرش كه خود شاعرى توانا و در موسيقى مهارت شايان توجهى داشت، بهترين مشوق او در آوازخوانى محسوب‏مى‏شود.

  خانم پروين از استعداد و هوش وافرى برخوردار بود، خواندن و نوشتن دروس ابتدايى را بصورت شخصى ابتدا از پدر دانشمند وسپس از استادان آن دوره فرا گرفت و توانست مكتب پرستارى (قابله‏گى) را به پايان رساند، پس از فراغت از تحصيل در شفاخانه ملكى‏كابل به خدمت مشغول شد و به مدت دوازده سال در آن شفاخانه در كمال احساس مسئوليت، صداقت و لياقت انجام وظيفه نمود، پروين در مؤسسه خيريه كمك و دستگيرى از بينوايان كه به همت خانم  « حميرا »  همسر محمدظاهرشاه " پادشاه افغانستان " افتتاح گرديده بود به طور داوطلبانه ‏و با هدف خدمت به مردم فقير شهر كابل و ديگر ولايات افغانستان شركت جست كه بعدها در بين مردم به نيكى و فداكارى شهره شد وهمه از او با ستايش ياد مى‏كردند، وى به سال 1330 هـ. ش (1951 ميلادى) در حالى كه چادرى بر سر داشت براى نخستين بار وارد استاديوى موسيقى راديو كابل شد و آهنگ گلفروش را كه شعر آن را شاعر آزاده افغان شادروان محمدابراهيم خليل سروده بود و استاد غلام حسين آنرا آهنگسازى كرده بود روى نوار ضبط كرد كه شامگاه همان روز از آن راديو پخش شد، پروفسور عبدالاحمد جاويد از اولين رؤساى راديوى افغانستان درتجديد خاطره‏اى از آغاز به كار خانم پروين گفت كه آنها براى ضبط آهنگهاى خانم پروين كه بعد از سامعه و فرشته؛ سومين آوازخوان زن‏در راديو بود با دسته ساز به خانه او رفتند و آهنگى از او ضبط كردند تا در راديو پخش شود، با اولين پخش اين آهنگ از راديو، نام پروين به سر زبانها افتاد و شهرت وى از مرزهاى كابل به ولايات افغانستان رفت و از آنجا به‏كشورهاى همسايه راه يافت، ديرى نگذشت كه اين آهنگ (گلفروش) از نگاه موسيقى و محتواى شعرى و همچنين اجراى زيبا و دل‏انگيزپروين كه با مهارت و سرافرازى از عهده آن برآمده بود، از سوى مقامات فرهنگى و هنرى افغانستان بعنوان بهترين آهنگ سال انتخاب‏شد، اين آهنگ به صورت نمايشنامه نيز توسط كودكان اجرا شد و تا ساليان متمادى جزو پر شنونده ‏ترين آهنگهاى راديو كابل به شمارمى‏رفت.

   خانم پروين با علاقه زياد كار آوازخوانى را در راديو افغانستان ادامه داد و مشوق ديگرآوازخوانان زن از جمله( مهوش، ژيلا، رخشانه... ) شد، پروين در سال 1337 هـ. ش (1958 ميلادى) و... براى نخستين بار موافقت نمود كه بامديريت تئاترمعارف قرارداد هنرى ، در بخش كنسرتهاى آن مديريت منعقد نمايد و به سال‏1338 هـ. ش با راديو كابل قرارداد هنرى باحفيظ الله خيال و انور شاهين صورت‏مى‏گرفت بست ، پروين در مديريت موسيقى وزارت فرهنگ اطلاعات آوازخوان درجه اول شناخته ‏شد، وى با آواز سحرانگيزش نه تنها به زبان درى بلكه آهنگهايى به زبانهاى پشتو، ازبكى وبلوچى نيز خوانده است، خانم پروين تا ايام بيمارى زنى فعّال و زنده‏دل بود و در محافل هنرى شركت مى‏جست و به‏ همه ولايات كشورش سفر كرده و كنسرتهاى مختلفى اجرا مى‏كرد و در كشورهاى ايران،پاكستان، هندوستان و شوروى آن زمان نيز كنسرتهاى رسمى اجرا كرده است، بعد از سقوط طالبان  خانم پروين براى اولين بار در محفلى اززنان در كابل بر روى صحنه رفت و با آوازش قطرات اشك بر گونه‏هاى مردم جارى شد، پروين در حدود 320 آهنگ در آرشيف موسيقى راديو و 20 آهنگ در آرشيف موسيقى‏تلويزيون افغانستان به يادگار گذاشته است، خانم پروين يك واقعيت انكارناپذير در وادى‏ موسيقى افغانستان به شمار مى‏رفت وى عاشق وطن و مردمش بود و تا آخر عمر كشورش راترك نكرد، كليه آهنگهاى پروين دوست داشتنى است، آهنگ نوروزى سمنك كه باشنيدن آن روح تازه به دم بهارى مى‏بخشد: سمنك در جوش ما چمچه زنيم ديگران در خواب ماديچه زنيم.

زندگى زناشويى خديجه ضيايى بيش از يكى دو سال دوام نداشت، شوهرش محمد يعقوب ماسترسكوت بنابر دلايل سياسى كشور را ترك و به پاكستان پناهنده شد و با نام مستعار(مهرخان گران) در راديو پاكستان ساليان متمادى بر ضد افغانستان فعاليت كرد، پروين بعد ازشكست در اين ازدواج، تا آخر عمر مجرد زيست و ديگر ازدواج نكرد، از اين ازدواج فرزندى ‏ندارد، ولى فرزندان خدمتكارخود را كه فوت نموده بود تا لحظه‏مرگ مانند فرزندان خودش‏پرستارى كرد و تمام عمر خود را وقف پرورش و بزرگ كردن آنها كرد و در لحظه مرگ در آغوش‏يكى از فرزندش خواندگانش جان سپرد، او نه تنها در عالم هنرى‏اش يك هنرمند سربلند و پرآوازه بود، بلكه در زندگى شخصى نيزبراى كودكان معصوم و يتيم، مادرى مهربان و نمونه و افتخارآميز بوده و آنها را در آغوش پرمهرش بزرگ نمود، اين هنرمند عاشق، بعد از فراغت از پرستارى فرزندانش به مشق و تمرين آهنگها مى‏پرداخت‏و اين چنين با همت بلندش باعث شده كه پس از گذشت شصت سال هنوز هم آهنگهايش ازطراوت و شادابى و زيبايى خاصى برخودار باشد.

   پروين در سال 1350 هـ. ش (9 71 ميلادى) نشان طلاى هنر را از طرف پادشاه افغانستان‏دريافت نمود و سپس به گرفتن لقب كارمند شايسته افغانستان مفتخر گرديد، پروين را نمى‏توان صرفاً يك هنرمند آوازخوان به حساب آورد كه او يك هنرمند سنت‏شكن‏و فرهنگى مقاوم بود كه با زيباترين و پرتأثيرترين وسيله به جنگ جهل، تعصّب و سنّتهاى كوررفته و با هنر و صدايش براى عشق، دوستى و صداقت زيست، و چه زيبا كه تا آخرين دم حيات‏از تلاش دست بر نداشت، و كوچكترين خدشه به باور او نسبت به كارش و تأثير شگرف آن برجامعه، بوجود نيامد، خانم پروين چهارشنبه 8 دسمبرسال 2004 میلادی در بستر بيمارى و در شهر كابل با وطن و مردم‏وطنش براى هميشه وداع كرد و به ابديت پيوست.

2ـ سقوط حكومت شوگونها درجاپان:- به تاریخ 8 دسمبرسال1868ميلادي: حكومت" شوگونها" درجاپان سقوط كرد و درپي آن اصلاحات اجتماعي- سياسي و فرهنگي نوين در اين كشور انجام گرفت، شوگونها حاكميت استبدادي خود را از قرن 12ميلادي و با حكومتي نظامي درجاپان آغاز كردند، دراين زمان دربار حكومتي در كيوتو مستقربود اما قدرت واقعي در اختيار شوگون ها بود و سرانجام اين مقام درميان شوگونها موروثي شد، با گذشت قرون متمادي خاندان شوگون با كسب قدرت فراوان صاحب درباري مستقل در دربار سلطنتي جاپان شد، آنها با توسل به زور و نفوذ بسيار مانع ايجاد ارتباط جاپان با ساير كشورها مي شدند، اما سرانجام با روي كارآمدن امپراتوري « موتسوهيتو» حكومت شوگون ها نيز سرنگون شد.

3 ـ نبرد دریایی ميان انگليس والمان :ـ به تاریخ 8 دسمبرسال1914ميلادي: نبرد دريايي" فالكلند" دراطراف جزايري به همين نام درجنوب امريكاي جنوبي ميان انگليس و المان به وقوع پيوست، دراين نبرد جرمنها الماني ازکشتی های انگليس شكست خوردند و اين جزاير بارديگر به تصرف انگليسيها درآمد، اين جزاير دراواخر قرن 16ميلادي كشف شد و تا استقرار قواي فرانسه درسال 1764ميلادي به حال خود رها شده بود، اما پس ازآن كه به علت وجود منابع غني نفتي درجزايرفالكلند اين منطقه مورد توجه انگليسي ها قرارگرفت و بلافاصله آنجا را تحت اشغال خود درآوردند، بعد ازچندي " آرژانتين" كه به استقلال رسيده بود مدعي مالكيت اين جزايرشد و درمذاكراتي كه ميان " آرژانتين" و انگلستان انجام گرفت اين جزاير به تصرف قواي" آرژانتين" درآمد، اما جنگ خاتمه نيافت و مجدداً درگيريهاي گسترده اي ميان دوطرف آغازشد و به علت برتري نظامي انگليس، " آرژانتين" بناچار اين جزاير را ترك گفت.

4 ـ تقسيم سرزمين چين به دو واحد سياسي :- به تاریخ 8 دسمبرسال1948ميلادي: با تقسيم سرزمين چين به دو واحد سياسي مجزا دولت جمهوري تايوان يا چين ملي تشكيل شد، اين دولت را كه به"چين تايپه" نيزموسوم است جنرال« چيان كاي چك*» رئيس جمهور اسبق سراسرچين تأسيس كرد،« كاي چك» بعد ازشكست« مائوتسه تونگ» فرمانده كمونيستها، دولت چين ملي را با حمايت دولت امريكا روي كارآورد و به منزله نماينده مردم چين درسازمان ملل پذيرفته شد، اما بعد ازمدتي سازمان ملل جمهوري خلق چين را برسميت شناخت و بدين ترتيب تايوان ازجرگه ملل متحد اخراج شد و روابطش را با امريكا روبه سردي گذاشت.

{* جنرال « چیان کای چک» 38 ساله پس از مرگ« سوت یان سنگ» اولین رئیس جمهور" چین" به جانشینی رهبری «گوامین تانک »که یکی از حزب قدرتمند انقلابی چین که طرفدار اصلاحات بنیادی در کشور بود و امپراتوری کهن اما فاسد را اژگون کرد  انتخاب شد ،« چیان کای چک» رهبر جدید حزب قدرتمند چین که حدود 40 هزار سر باز ورزیده در اختیار داشت ، تحصیلات نظامی خود را در جاپان انجام داد و در فعالیتهای سیاسی و نظامی و همچنان جنگهای داخلی همه جا از یاران و همراهان «سون یات سن» بوده است، رهبران ( قبلی و جدید) از سال 1916 میلادی روابط گرمی با حکومت سوسیالیستی شوروی و کمک های نظامی و اقتصادی از مسکو در یافت کرد، حتی جنرال« چیان کای چک» در سال 1923 برای گذراندن یک دوره چهارماهه آموزشهای نظامی به شوروی رفت و در بازگشت به ریاست دانشکدهء(مکتب عالی ) افسری جدیدی که بر اساس الگوی آموزشگاههای شوروی در نزدیکی کانتون تأسیس شده بود رسید.}

روز شمار نهم ماه دسمبر

= = = = = = = = = =  

1- جنگهای انگلیس و فرانسه در هند :ـ به  تاریخ 9 دسمبرسال1758ميلادي:  جنگ 13 ساله " مَدرس" که ازخونين ترين جنگهاي استعماري انگلستان و فرانسه درهندوستان بود با حمله قواي فرانسه به بندر مدرس كه دراشغال انگليسي ها بود آغازشد و 3000سرباز فرانسوي مقابل نيروي 22000نفري انگليس قرارگرفتند، درجنگي كه ميان اين دو قدرت استعماري صورت گرفت فرانسه به علت نداشتن نيروي كمكي مغلوب انگليس شد وبا تسليم قواي فرانسه درجنوری سال1761ميلادي نبرد نيز خاتمه يافت.

2- کشور " تانزانيا " مستقل شد :ـ به تاریخ 9 دسمبرسال1961ميلادي:. اين سرزمين ابتدا ازمستعمره هاي انگلستان بود اما در اپریل سال 1964ميلادي پس از اتحاد با سلطان نشين زنگبار اعلام موجوديت كرد، سران اين کشور سپس درانديشه ايجاد فدراسيون افريقاي خاوري با همراهي كشورهاي ( كنيا، اوگاندا و تانزانيا)  بودند ولي مشكلات قبيله اي و اختلافات مذهبي مانع برپايي اين فدراسيون شد، سلطان نشين زنگبار درسال1985ميلادي بازنشسته شد و احمد حسن مبيني به مقام رياست جمهوري نانزانيا دست يافت، تانزانيا درشرق قاره افريقا دركنار اقيانوس هند واقع شده است.

روز شمار دهم ماه دسمبر

= = = = = = = = = =   

1 ـ در گذشت «آلفرد نوبل» شيميدان سویدنی :ـ به تاریخ 10دسمبرسال 1896 ميلادي: «آلفرد نوبل» شيميدان سویدنی در63 سالگي درگذشت، « نوبل » درجواني براي تأمين مصرف زندگي اش به روسيه مهاجرت كرد و بعد ازمدتي درسايه استعداد سرشارش درعلم شيمي، شيميداني برجسته شد، نوبل درسال1867ميلادي موفق به اختراع ديناميت شد، او بنيانگذار جوايز معروف به نوبل است ، اين جوايز هرسال درپنج رشته ( فيزيك، شيمي، طب، ادبيات و صلح جهاني) به دانشمنداني امداد مي شود كه در راه اعتلاي صلح و پيشرفت علوم گامي مثبت برداشته اند.

2 ـ در گذشت ماكس پلانك فيزيكدان و رياضيدان الماني:- به تاریخ 10دسمبرسال1947ميلادي: ماكس پلانك فيزيكدان و رياضيدان الماني درگذشت، پلاك تحصيلاتش را درمونيخ به پايان رساند، او مبتكر تئوري كوانتوم درفيزيك است، ازاينرو  در سال1918ميلادي موفق به دريافت جايزه نوبل در رشته فيزيك نظري، ترموديناميك، حرارت، نور و تشعشع نيز تحقيقات مهمي انجام داد كه نتايج آنها بصورت مكتوب موجود است، كتاب فلسفه فيزيك ازجمله آثار پلانك است.

3 ـ  تصویب اعلامیه حقوق بشر:ـ - به تاریخ 10 دسمبرسال1948ميلادي: اعلاميه حقوق بشر درمجمع عمومي سازمان ملل متحد تصويب شد وبدين ترتيب حقوق طبيعي و اجتماعي افراد بشر مورد تأييد يك سازمان بين المللي قرارگرفت، اعلاميه حقوق بشر را هيئتي ازنمايندگان كشورهاي مختلف، به توصيه سازمان ملل تهيه و تدوين كردند، اين اعلاميه بعدها مورد تصديق كليه كشورهاي عضو سازمان ملل قرارگرفت، اعلاميه حقوق بشر شامل يك مقدمه و 30 ماده به شرح ذیل است :

 { مقدمه: 

ـ از آنجا که شناسائي حيثيت ذاتي کليه اعضاي خانواده بشري و حقوق يکسان و انتقال ناپذير آنان اساس آزادي، عدالت و صلح را در جهان تشکيل ميدهد.

ـ از آنجا که عدم شناسائي و تحقير حقوق منتهي به اعمال وحشيانه اي گرديده است که روح بشريت را به عصيان واداشته و ظهور دنيائي که در آن افراد بشر در بيان و عقيده، آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترين آمال بشر اعلام شده است.

ـ از آنجا که اساسا حقوق انساني را بايد با اجراي قانون حمايت کرد تا بشر به عنوان آخرين علاج به قيام بر ضد ظلم و فشارمجبور نگردد.

ـ از آنجا که اساسا لازم است توسعه روابط دوستانه بين ملل را مورد تشويق قرار داد.

ـ از آنجا که مردم ملل متحد، ايمان خود را به حقوق اساسي بشر و مقام و ارزش فرد انساني و تساوي حقوق مرد و زن مجددأ در منشور اعلام کرده اند و تصميم راسخ گرفته اند که به پيشرفت اجتماعي کمک کنند و در محيطي آزادتر وضع زندگي بهتري بوجود آورند.

ـ از آنجا که دول عضو متعهد شده اند که احترام جهاني و رعايت واقعي حقوق بشر و آزاديهاي اساسي را با همکاري سازمان ملل متحد تامين کنند.

ـ از آنجا که حسن تفاهم مشترکي نسبت به اين حقوق و آزاديها براي اجراي کامل اين تعهد، کمال اهميت را دارد،مجمع عمومي اين اعلاميه جهاني را آرمان مشترکي براي تمام مردم و کليه ملل اعلام ميکند تا جميع افراد و همه ارکان اجتماع، اين اعلاميه را دائما در مد نظر داشته باشند و مجاهدت کنند که بوسيله تعليم و تربيت، احترام اين حقوق و آزاديها توسعه يابد و با تدابير تدريجي ملي و بين المللي، شناسائي و اجراي واقعي و حياتي آنها چه در ميان خود ملل عضو و چه در بين مردم کشورهائي که در قلمرو آنها مي باشند تامين گردد.

ماده 1 : تمام افراد بشر آزاد به دنيا مي آيند و از لحاظ حيثيت و حقوق با هم برابرند، همه داراي عقل و وجدان مي باشند و بايد نسبت به يکديگر با روح برادري رفتار کنند.

ماده 2  :

 الف/ هر کس ميتواند بدون هيچگونه تمايز مخصوصا از حيث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقيده سياسي يا هر عقيده ديگر و همچنين مليت، وضع اجتماعي، ثروت، نسب يا هر موقعيت ديگر از تمام حقوق و کليه آزاديهائي که در اعلاميه حاضر ذکر شده است بهره مند گردد.
ب/  بعلاوه هيچ تبعيضي به عمل نخواهد آمد که مبتني بر وضع سياسي، اداري و قضائي يا بين المللي کشور يا سرزميني باشد که شخص به آن تعلق دارد، خواه اين کشور مستقل تحت قيمومت يا غيرخود مختار بوده يا حاکميت آن به شکلي محدود شده باشد.

ماده 3 : هر کس حق زندگي، آزادي و امنيت شخصي دارد.

ماده 4 :  احدي را نميتوان در بردگي نگاهداشت و داد و ستد بردگان به هر شکلي که باشد ممنوع است.

ماده 5 : احدي را نميتوان تحت شکنجه يا مجازات يا رفتاري قرار داد که ظالمانه و يا برخلاف انسانيت و شئون بشري يا موهن باشد.

ماده 6 : هر کس حق دارد که شخصيت حقوقي او در همه جا به عنوان يک انسان در مقابل قانون شناخته شود.

ماده 7 :همه در برابر قانون مساوي هستند و حق دارند بدون تبعيض و بالسويه از حمايت قانون برخوردار شوند، همه حق دارند در مقابل هر تبعيضي که ناقض اعلاميه حاضر باشد و بر عليه هر تحريکي که براي چنين تبعيضي به عمل آيد بطور تساوي از حمايت قانون بهره مند شوند.

ماده 8 : در برابر اعمالي که حقوق اساسي فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسيله قانون اساسي يا قانون ديگري براي او شناخته شده باشد، هر کس حق رجوع موثر به محاکم ملي صالحه دارد.

ماده 9 : احدي را نميتوان خودسرانه توقيف، حبس يا تبعيد نمود.

ماده 10 : هر کس با مساوات کامل حق دارد که دعوايش بوسيله دادگاه مستقل و بيطرفي منصفانه و علناأ رسيدگي شود و چنين دادگاهي در باره حقوق و الزامات او يا هر اتهام جزائي که به او توجه پيدا کرده باشد، اتخاذ تصميم بنمايد.

ماده 11 :

 الف/ هر کس که به بجرم کاري متهم شده باشد بيگناه محسوب خواهد شد تا وقتي که در جريان يک دعواي عمومي که در آن کليه تضمين هاي لازم براي دفاع او تامين شده باشد تقصير او قانونا محرز گردد.

ب/ هيچکس براي انجام يا عدم انجام عملي که در موقع ارتکاب آن عمل به موجب حقوق ملي يا بين المللي جرم بدان تعلق ميگرفت در باره احدي اعمال نخواهد شد.

ماده 12 : احدي در زندگي خصوصي، امور خانوادگي، اقامتگاه يا مکاتبات خود نبايد مورد مداخله خودسرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نبايد مورد حمله قرار گيرد، هر کس حق دارد که در مقابل اينگونه مداخلات و حملات مورد حمايت قانون قرار گيرد.

ماده 13 :

الف/ هر کس حق دارد که در داخل هر کشوري آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نمايد.

ب/ هر کس حق دارد هر کشوري و از جمله کشور خود را ترک نمايد يا به کشور خود باز گردد.

ماده 14 :

 الف/ هر کس حق دارد در برابر تعقيب، شکنجه و آزار، پناهگاهي جستجو کند و در کشورهاي ديگر پناه اختيار کند.

ب/ در موردي که تعقيب واقعأ مبتني به جرم عمومي و غير سياسي يا رفتارهائي مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد، نميتوان از اين حق استفاده نمود.

ماده 15 :

 الف/ هر کس حق دارد که داراي تابعيت باشد.

ب/ احدي را نميتوان خودسرانه از تابعيت خود يا از حق تغيير تابعيت محروم کرد.

ماده 16 :

 الف/ هر زن و يا مرد بالغي حق دارد بدون هيچگونه محدوديت از نظر نژاد، مليت، تابعيت يا مذهب با همديگر زناشوئي کنند و تشکيل خانواده دهند، در تمام مدت زناشوئي و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در کليه امور مربوط به ازدواج داراي حقوق مساوي مي باشند.

ب/ ازدواج بايد با رضايت کامل و آزادانه زن و مرد واقع شود.

ج/ خانواده رکن طبيعي و اساسي اجتماع است و حق دارد از حمايت جامعه و دولت بهره مند شود.

ماده 17 :

 الف/ هر شخص منفردا يا بطور اجتماع حق مالکيت دارد.

ب/ هيچکس را نميتوان بدون مجوز قانوني از مالکيت محروم کرد.

ماده 18 : هر کس حق دارد که از آزادي فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود، اين حق متضمن آزادي تغيير مذهب ياعقيده و همچنين متضمن آزادي اظهار عقيده و ايمان ميباشد و نيز شامل آزادي تعليمات مذهبي و اجراي مراسم ديني است، هر کس ميتواند از اين حقوق منفردا يا مجتمعا بطور خصوصي يا بطور عمومي برخوردار باشد.

ماده 19 هرکس حق آزادي عقيده و بيان دارد و حق مزبور شامل آنست که ازداشتن عقايد خود بيم و اضطرابي نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن، با تمام وسائل ممکن و بدون ملاحظات مرزي، آزاد باشد.

ماده 20 :

 الف/ هر کس حق دارد آزادانه مجامع و جمعيت هاي مسالمت آميز تشکيل دهد.

ب/ هيچکس را نميتوان مجبور به شرکت در اجتماع کرد.

 ماده 21 :

 الف/ هر کس حق دارد که در اداره امور عمومي کشور خود، مستقيما و یا با وساطت نمايندگاني که آزادانه انتخاب شده باشند شرکت جويد.

 ب/ هر کس حق دارد با تساوي شرايط به مشاغل عمومي کشور خود نايل آيد.

ج/ اساس و منشاء قدرت حکومت، اراده مردم است، اين اراده بايد به وسيله انتخاباتي ابراز گردد که از روي صداقت و بطور ادواري صورت پذيرد، انتخابات بايد عمومي و با رعايت مساوات باشد و با راي مخفي يا طريقه اي نظير آن انجام گيرد که آزادي راي را تامين نمايد.

ماده 22 : هر کس به عنوان عضو اجتماع حق امنيت اجتماعي دارد و مجاز است بوسيله مساعي ملي و همکاري بين المللي حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصيت اوست با رعايت تشکيلات و منافع هر کشور به دست آورد.

ماده 23 :

 الف/ هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نمايد، شرايط منصفانه و رضايت بخشي براي کار خواستار باشد و در مقابل بيکاري مورد حمايت قرارگيرد.

ب/ همه حق دارند که بدون هيچ تبعيضي در مقابل کار مساوي، اجرت مساوي دريافت دارند.

ج/ هر کس که کار ميکند به مزد منصفانه و رضايت بخشي ذيحق ميشود که زندگي او و خانواده اش را موافق شئون انساني تامين کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسائل ديگر حمايت اجتماعي، تکميل نمايد.

د/ هر کس حق دارد که براي دفاع از منافع خود با ديگران اتحاديه تشکيل دهد و در اتحاديه ها نيز شرکت کند.

ماده 24 : هر کس حق استراحت و فراغت دارد و بخصوص به محدوديت معقول ساعات کار و رخصتی های ادواري، با اخذ حقوق ذيحق مي باشد.

ماده 25 :

 الف/ هر کس حق دارد که سطح زندگي او، سلامتي و رفاه خود و خانواده اش را از حيث خوراک و مسکن و مراقبتهاي طبي و خدمات لازم اجتماعي تامين کند و همچنين حق دارد که در مواقع بيکاري، بيماري، نقص اعضاء، بيوگي، پيري يا در تمام موارد ديگري که به علل خارج از اراده او وسا ئل امرار معاشش از دست رفته باشد از شرايط آبرومندانه زندگي برخوردار باشد.

ب/ مادران و کودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصي بهره مند شوند، کودکان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنيا آمده باشند حق دارند که همه از يکنوع حمايت اجتماعي برخوردار شوند.

ماده 26 :

 الف/ هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود، آموزش و پرورش( تعلیم و تربیه ) لااقل تا حدودي که مربوط به تعليمات ابتدائي و اساسي است بايد مجاني باشد، آموزش ابتدائي اجباري است، آموزش حرفه اي بايد عموميت پيدا کند و آموزش عالي بايد با شرايط تساوي کامل، به روي همه باز باشد تا همه، بنا به استعداد خود بتوانند از آن بهره مند گردند.

ب/ آموزش و پرورش( تعلیم و تربیه )  بايد به طوري هدايت شود که شخصيت انساني هر کس را به حد اکمال رشد آن برساند و احترام  حقوق و آزاديهاي بشر را تقويت کند، آموزش و پرورش( تعلیم و تربیه )   بايد حسن تفاهم، گذشت و احترام عقايد مخالف و دوستي بين تمام ملل و جمعيتهاي نژادي يا مذهبي و همچنين توسعه فعاليتهاي ملل متحد را در راه حفظ صلح، تسهيل نمايد.

ج/ پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به ديگران اولويت دارند.

ماده 27 :

 الف/ هر کس حق دارد آزادانه در زندگي فرهنگي اجتماع شرکت کند، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پيشرفت علمي و فوائد آن سهيم باشد. ب/ هر کس حق دارد از حمايت منافع معنوي و مادي آثار علمي، فرهنگي يا هنري خود برخوردار شود.

ماده 28 : هر کس حق دارد برقراري نظمي را بخواهد که از لحاظ اجتماعي و بين المللي، حقوق و آزاديهائي را که در اين اعلاميه ذکر گرديده است تامين کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.

ماده 29 :

 الف/ هر کس در مقابل آن جامعه اي وظيفه دارد که رشد آزاد و کامل شخصيت او را ميسر سازد.

ب/ هر کس در اجراي حقوق و استفاده از آزاديهاي خود،  تابع محدوديت هائي است که بوسيله قانون، منحصرا به منظور تامين شناسائي و مراعات حقوق و آزاديهاي ديگران و براي رعايت مقتضيات صحيح اخلاقي و نظم عمومي و رفاه همگاني، در شرايط يک جامعه دموکراتيک وضع گرديده است.

 ج/ اين حقوق و آزاديها، در هيچ موردي نميتواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.

ماده 30 : هيچيک از مقررات اعلاميه حاضر نبايد طوري تفسير شود که متضمن حقي براي دولتي يا جمعيتي يا فردي باشد که به موجب آن بتواند هر يک از حقوق و آزاديهاي مندرج در اين اعلاميه را از بين ببرد و يا در آن راه  فعاليتي بنمايد. }

--------

4  ـ  عقاید توماس پين در مورد حقوق انسان :ـ  به تاریخ 10 دسمبر سال 1948 میلادی : توماس پين Thomas Paine انديشمند قرن 18 كه درسال 1791میلادی در جريان انقلاب فرانسه  کتاب :« حقوق انسان » را تاليف  و بعدأ در نقاط مختلف انتشار يافت که كمك بزرگي كرد تا اين موضوع مهم مورد توجه قرار گيرد و از ياد نرود، نظريه هاي او كه در اين كتاب درج است همان است كه در اعلاميه حقوق بشر مصوب مجلس انقلاب فرانسه منعكس است، وي زندگي كردن بدون تشویش و دغدغه ، آزادي فكر و عمل داشتن و تملك كردن و انتظار مصون بودن اموال از تعرض را داشتن حقوقي طبيعي براي انسان دانسته كه به استدلال او بدون رعايت آن سعادت و پيشرفت و صلح و امنيت ميسر نخواهد بود، به نظر او حقوق طبيعي اندكي پس از تولد در يك انسان به وجود مي آيند و دولت نبايد اجازه دهد كه اين حقوق به علاوه حيثيت و احترام از انسان گرفته شود.

   « پين » به دليل تكرار تاكيد بر حق تملك و بيان اين مطلب كه دولت يك جامعه مكلف به محافظت از املاك ، اموال و بازستاني مطالبات مالي اتباع است از سوي روشنفكران چپ يك متفكر كاپيتاليست تلقي مي شود، از بيشتر نظرات « پين » در تنظيم اعلاميه جهاني حقوق بشر مصوب دهم دسمبرسال 1948 میلادی مجمع عمومي سازمان ملل استفاده شده است، يكي از ايراد وارده به مفاد اين اعلاميه كه زير نظر يك حقوقدان ليبرال تنظيم و انشاء شد اين است كه در آن به عبارت « زندگي كردن بدون  تشویش و دغدغه » توماس پين از ديدگاه اقتصادي توجه نشده است ، زيرا براي انسان گرسنه و انساني كه احساس اسثتمار شدن میكند سراسر زندگاني تشویش ودغدغه است و آزادي و اصولي از اين دست مفهوم واقعي نخواهد داشت، « پين » زماني كتاب خود را نوشت كه جمعيت كره زمين به يك ميليارد نفر هم نمي رسيد و سالیان پيش كه اعلاميه جهاني حقوق بشر تصويب شد نفوس جهان از سه ميليارد تجاوز نمي كرد و امروز بيش تر از شش ميليارد، و دو ميليارد بيش از ظرفيت منابع آن است و دو سوم اين جمعيت( در برابر هشت درصد سال 1948 ) از جزئيات تحولات و اخبار ( اطلاعات ) آگاه مي شوند و حقوق واقعي خود را كه همانا استفاده متناسب عادلانه از منابع كره زمين است مصرا مطالبه ، و تصاحب آن توسط شماري كم را تحمل نمي كنند و اگر اصلاحي در اين اعلاميه صورت نگيرد ، ضمانت اجرايي پيدا نكند و در توزيع ثروت و قدرت تعديلي روي ندهد نمي توان انتظار امنيت و صلح داشت.

    توماس پين كه در سال 1737 میلادی به دنيا آمد و بسال 1809 میلادی در گذشت در سال 1776 میلادی با انتشار كتاب دفترچه مانند خود « عقل سليم » و در پي آن كتاب « بحران » كمك بزرگي به انقلاب استقلال امريكا و برقراري نظامهاي جمهوري در جهان كرد، « پين »  در كتاب " عصر دليل " كه در سال 1794 میلادی انتشار يافت به نظام قديم كشور داري تاخته است و با هر گونه حكومت موروثي و نظام فئودالي ( ارباب و رعيتي ) مخالفت شديد كرده و نوشته است كه جز آدمهاي رشد نيافته كسي ديگر منطقا نبايد چنين نظامهايي را تحمل كند، وي نوشته است : نظامهاي سلطنتي كه انتخابي نيستند ترسي از عدم رضايت مردم ندارند ؛ زيرا كه نمي خواهند دوباره انتخاب شوند، بناأ اين رژيمها مغاير دمكراسي هستند و مردمي كه دمكراسي ندارند احساس حقارت مي كنند، « پين » در تاليفات خود بارها نگراني اش را از اين احتمال آشگار ساخته كه اگر مقامهاي يك دولت انتخابي به آلودگي و فساد بگرايند چه بايد كرد ؛ آيا بايدآن را از نا آگاهي و ضعف دانش انتخاب كنندگان دانست و يا به حساب شرايط بد جامعه كه باعث فساد مقامها مي شود نوشت، اندشمندان پعد از« پين » در تفسير اين قسمت از عقايد او نوشته اند كه در هر قانون اساسي لازم است كه راه بركناري چنين دولتي و تجديد انتخابات آمده باشد تا مردم مجبور نباشند كه مقامهاي ناباب را تا پايان دوره تحمل كنند و يا دست به عصيان بزنند، برپايه اين تفسيرها ، راههاي متعدد در قوانين اساسي كشورها وجود دارد ازجمله جمع آوري « درصد » معيني امضاء و تسليم اين امضاء ها به ديوان قضایی عالي  كشور جهت اتخاذ تصميم (مانند روسيه ) ، و علاوه شود که « پين» يك مهاجر امريكايي بود.

 روز شماریازدهم ماه دسمبر

= = = = = = = = = = =

1 ـ تولد«رابرت كخ» طبیب و كاشف الماني:- به تاریخ 11 دسمبرسال1843ميلادي: « رابرت كخ» طبیب و كاشف الماني دراين كشور متولد شد، او پس ازاخذ سند دکتورا، از دانشگاه گوتينگن، دانش نوين باكتري شناسي را پايه گذاري كرد،« كخ » مطالعات خود را درزمينه بيماري " سل" انجام داد و سرانجام درسال1882 ميلادي موفق به كشف ميكروب اين بيماري شد، « كخ »  15 سال بعد بخاطر اين كشف مهم جايزه نوبل طب و فيزيولوژي را ازآن خود كرد، را « برت كخ» درسال1930ميلادي در " بادن " درگذشت.

2ـ تشکیل" یونسیف " درسازمان ملل متحد:ـ به تاریخ 11 دسمبرسال1946ميلادي: مؤسسه عام المنفعه و بين المللي" يونسيف" با تصويب اكثريت اعضاي سازمان ملل متحد تشكيل شد، اين تشكيلات زير نظر شوراي اجتماعي، اقتصادي سازمان ملل فعاليت خود را بطور رسمي آغازكرد،" يونسيف" درابتداي كار مسؤليت رسيدگي به وضعيت كودكان و اطفال آسيب ديده درجنگ جهاني دوم را بعهده داشت اما بعدها وظايف " يونسيف"  محدوده گسترده تري يافت و تأمين وسايل زندگي، تغذيه و تحصيل و تربيت سايركودكان محروم جهان را نيز دربرگرفت، اين مؤسسه دربسیاری ازكشورجهان فعاليت مي كند و مركز آن در" نيويورك" است گفتني است كه از طرف يونيسف 11 دسامبر روزجهاني ارتباط كودك و تلويزيون نامگذاري شده است.

3ـ تولد « گئورگي ژوكف» فاتح برلین :ـ به تاریخ 11 دسمبرسال 1896میلادی: در چنین روزی مارشال « گئورگي ژوكف» فاتح برلین ، نابغه نظامي روسيه و قهرمان شوروي به دنيا آمد، « ژوكف » كه پدرش يك دهقان فقيروسرباز درقوای نظامی( ارتش ) تزاري بود كه در انقلاب بلشويكي اکتوبر 1917 میلادی شركت كرد و وارد حزب كمونيست شد، او سپس به عنوان يك سرباز ارتش سرخ  در جنگ با ضد انقلابيون شركت كرد، در سال 1939با واحدهاي تحت فرمان خود نيروهاي جاپانی را كه پس از اشغال منچوري چين به مغولستان تجاوز كرده بودند از انجا اخراج كرد، پس ازرسيدن نيروهاي ارتش المان به دروازه مسكو ، خود فرماندهي دفاع از پايتخت را به دست گرفت و با بكار گرفتن آتش وسيع و بي سابقه توپ، در دسمبر1941میلادی الماني ها را با تحمل تلفات سنگين مجبور به عقب نشيني كرد و با اين كه رئيس مرکز فرماندهی  قوای نظامی شوروي بود شخصا به آزاد ساختن" استالينگراد" پرداخت و موفق شد كه بهترين افراد و جنرالهاي المان را در آنجا به اسارت بگيرد، سپس به کمک مارشال« وروشيلوف » در شكستن محاصره طولاني لنينگراد ( سن پترز بورگ ) شتافت و پس از رفع محاصره ، از " اوكراين" حمله همه جانبه خود به نيروهاي المان را آغاز كرد كه به حمله نهايي سال 1345میلادی انجاميد و در اپریل همين سال برلین را تصرف كرد و در المان شرقي مستقر شد،« ژوكف » با وجود انعقاد يك پيمان عدم تعرض ميان المان و شوروي ، تعرض المان به شوروي را پيش بيني كرده بود وهمراه با دلايل خود، در اين زمينه به استالين هشدار داده بود.

    ژوكف به تجربه تاريخ عقيده خاص داشت و مي گفت كه نبايد ترتيبات صلح مانع تمهيدات دفاعي يك كشور شود،« ژوكف» مي گفت كه نيروهاي بالقوه دشمن بايد به مسافت بسيار دور از مرزهاي اصلي وطن باشند و با اين استدلال با تخليه شرق المان و كشورهاي حد فاصل اروپاي غربي و روسيه مخالف بود، آن چه كه از سال 1989میلادی در اروپا، با موافقت سران مسكو انجام شده است درست عكس عقايد« ژوكف » بوده است، مطبوعات غرب كه روانشناسي « استالين» را مي دانستند در بزرگ كردن ،« ژوكف »  و اين كه او برنده جنگ با هيتلر بود تلاش بسيار كردند و به وسيله او را از چشم استالين كه مي خواست پيروزي به نام او در تاريخ ثبت شود انداختند و استالين براي كوچك كردن ،« ژوكف»  اورا بركنار و به يك كار كوچك در «اودسا» گمارد .

     پس از درگذشت« استالين» ، ژوكف به قدرت باز گشت و در سال 1955میلادی وزير دفاع و در سال 1957 میلادی عضو كميته مركزي حزب كمونيست شد، « ژوكف » كه عقيده به نوسازي لاينقطع تسليحات و باز نايستادن از كار ساختن سلاحهاي هرچه پيشرفته تر داشت راه را براي برتري تسليحاتي روسيه باز كرد، او بود كه گفت سلاحهاي پيشرفته به خودي خود مانع جنگ مي شوند زيرا كه يك دولت تا مطمئن به پيروزي نشود دست به نعرض نمي زند، به گفته ژوكف كه نظرات او در آكادمي هاي نظامي تدريس مي شود: اگر همه كشورها بتوانند ازسلاحهاي دفاعي لازم برخوردار شوند ، ديگر جنگي روي نخواهد داد.« ضعف نظامي » باعث جنگ مي شود، وي گفته است كه هيچ كس نمي تواند پايان يك جنگ و نتايج آن را پيش بيني كند،  ژوكف در جنگ تعرضي معتقد به نيروي ورزيده ، متحرك ، كم و سرباز حرفه اي بود و در جنگ دفاعي عكس اين نظر را داشت، از او نقل كرده اند كه : تا دست يافتن به سلاحهاي برتر ، مي توان براي بازداشتن حريف به دروغ و خدعه هم متوسل شد و خود را داراي اين نوع سلاحهايي وانمود كرد .

   از گزارش هايي كه در باره « ژوكف» نوشته شده چنين بر مي آيد كه اوضاع امروز جهان را كه قدرتهاي بزرگ مانع از دسترسي كشورهاي كوچكتر به سلاحهاي پيشرفته و موثر خواهند شد پيش بيني كرده بود، وي همچنين اواخر عمر ابر قدرت شدن چين و اروپاي غربي را پيش بيني كرده بود و گفته بود كه رقابت هاي اقتصادي شديدا افزايش خواهد يافت ، « ژوكف»   در دوران خروشف چندي مورد توجه او بود كه چون با برنامه همزيستي مسالمت اميز خروشچف با غرب ميانه خوبي نداشت و مي گفت كه يكي از دو قدرت بالاخره از سر راه ديگري بايد كنار برود از چشم وي افتاد، پس از بر كناري خروشچف دوباره مورد توجه قرار گرفت و سپس باز نشسته شد و به نوشتن كتاب از جمله خاطرات خود روي آورد و در سال 1974میلادی درگدشت و شاهد كنار رفتن شوروي از برابرغرب و فروپاشي آن نشد.

4 ـ پادشاهي كه بخاطرازدواج ازسلطنت دست کشید:ـ  به تاریخ 11 دسمبر سال 1936 میلادی: ادوارد هشتم پادشاه انگلستان که سلطنت را در برابر  زن مورد علاقه اش رها کرد شايد در همه تاريخ نظير نداشته باشد، وي در اين روز از سلطنت كنارگيري كرد تا بتواند با زن مورد علاقه اش بانو« واليس سيمسون »كه قبلا دوبار ازدواج كرده و طلاق گرفته بود ازدواج كند و براي اين اقدام خود در يك نطق راديويي از مردم انگلستان پوزش طلبيد و از انان خواست كه از اين ازدواج او حمايت كنند و تاج و تخت را به برادر كوچكش سپرد كه به نام جورج پنجم( پدر اليزابت دوم ) پادشاه شد، ادوارد هشتم از ان زمان تا پايان عمر به نام« دوك آو ويندسر» در كنار واليس به ادامه حيات پرداخت، واليس يك خانم امريكايي از شهر بالتيمور ايالت مريلند بود، واليس هم درگذشته است.

5 ـ نخستين ميثاق جهاني مبارزه با فساد اداري:ـ به تاریخ 11 دسمبرسال 2003 میلادی: جهان براي نخستين بار داراي « پيمان مشترك مبارزه با فساد اداري » شد، اصول اين ميثاق در نشست سه روزه « مريدا » در كشور مكزيك تشريح و بررسي شد و امريكا و مكزيك پيش از ساير دولتها آن را امضاء كردند، طبق اين ميثاق دولتهاي مختلف مكلف مي شوند كه ضمن كمك به تحقيقات و رسيدگي هاي مربوط به اختلاس ، رشوه ، كلاهبرداري هاي دولتي ، سرقت اموال عمومي ، انتقال غير قانوني اسعار (ارز) ، سوء استفاده ازمقام به منظور كسب مال ، سوء مديريت مالي و ساير جرايم مشابه ؛ اين پولها را به كشور مربوط باز گردانند و مرتكب را جهت محاكمه و مجازات دستگير كنند، بانك بين المللي در يافتن حسابهاي مجرمين دولتي كمك خواهد كرد، در جلسات تشريح اين پيمان كه پنجشنبه شب 11 دسمبرسال 2003 پايان يافت اعلام شد كه مفسدين اداري هرسال معادل پنج درصد كل درآمد جهان را دزدي و سوء استفاده مالي مي كنند و نبايد هيچ نقطه اي از جهان براي آنها امن باشد، در اين نشست كه نمايندگان 125 كشور در آن شركت كرده بودند همچنين آماري و ارقامی مطرح شد كه نشان داد فساد اداري در كشورهاي غير صنعتي و عقب مانده و نيز كشورهايي كه در معرض تغييرات وسيع قرار گرفته اند بيشتر از ساير كشورها صورت مي گيرد و مرتكبين عمدتا پولهاي به دست آمده از فساد را به بانكهاي ممالك ديگر منتقل و يا دراينجا سرمايه گذاري مي كنند و در صورت احساس خطر هم از وطن خود فرار مي كنند و....

 روز شمار دوازدهم ماه دسمبر

= = = = = = = = = = = =  

1ـ در گذشت"ماركوپولو" سياح ايتاليايي:ـ  به تاریخ 12 دسمبر سال 1323 میلادی : " ماركوپولو " سياح و ماجراجوي ايتاليايي پس از 69 سال زندگي بدرود حيات گفت،اين مرد كه به سبب سفر تاريخي  سالهاي  20 كه به آسيا و چين كرد نامش مشهور شده است ،روز26 جولای سال  1254 ميلادي در ونيز متولد شد، در17 سالگي روز14 اپریل سال 1271 ميلادي به سفر خود پرداخت، وي روز10 اکتوبرسال 1291 ميلادي به ونيز برگشت و مشاهدات خود را در كتابي به نام " عجايب " نوشت.

2 ـ اختراع بایسکل:ـ  به تاریخ 12 دسمبرسال 1855 میلادی: اولين بایسکل به سبك دوتایری امروزي توسط يك صنعتگر هنرمند فرانسوي به نام" ارنست ميشو "اختراع شد، اين بایسکل از چوب ساخته شده بود كه بيشتر درزمينهاي صاف بدرد ميخورد، بعدها اين بایسکل توسط خــــود " ارنست ميشو " به آهني مبدل شد و مك ميلن اسكاتلندي براي آن زنجير و ركاب و زين و پایه دان اختراع كرد و بایسکل امروزي درست شد .

3ـ شورش مسلحانه در هسپانیا :ـ به تاریخ 12 دسمبر سال 1930 میلادی : اولين شورش مسلحانه در هسپانيا آغاز شد و چون اين شورش توسط افرادسربازان " ژاكا " برپا شده بود، در تاريخ از آن به نام " شورش ژاكا " ياد شده است، هدف شورشيان ايجاد يك حكومت جمهوري در آن كشور و برچيدن بساط سلطنت" آلفونس سيزدهم "پادشاه جوان آن كشور بود، گر چه اين شورش به زودي سركوبي شد ولي شورشهاي بعدي تا زمان جمهوريت ادامه يافت .

4 ـ استقلال کشور" کنیا " :ـ به تاریخ 12 دسمبر سال 1963 میلادی : كشور افريقايي" كنيا "از مستعمرات سابق انگلستان استقلال يافت،اين كشور كه در شرق قاره افريقا قرار گرفته با( سومالي - اتيوپي - اوگاندا و تانگانيكا ) همسايه بوده و از ناحيه جنوب شرقي نيز به اقيانوس هند محدود است، " كنيا" كه پايتختي به نام" نايروبي "دارد پنج صدو هشتادو کیلو متر مربع مساحت دارد كه در آن در حدود 9 ميليون نفر جمعيت زندگي ميكنند.

5 ـ درگذشت حيدر علي اف :ـ به تاریخ 12  دسمبر سال 2003میلادی: حيدرعلي اف ( علي رضا ) جنرال پيشين پليس امنيت شوروي ( كا گ ب ) ، عضو سابق دفتر سياسي حزب كمونيست و معاون اول صدراعظم  (نخست وزير)  اسبق آن اتحاديه و رئيس جمهوري سابق آذربايجان درشفاخانهء « كلينيك كليولند» امريكا در 80 سالگي در گذشت، وي از ماه اگست در امريكا بستري بود، «علي اف » دهم ماه می 1923میلادی در" نخجوان" به دنيا آمده  و از جواني وارد حزب كمونيست شده و سالها منش اول حزب كمونيست آذربايجان بود، با اين همه مقام دولتي و نشان دادن وفاداري به كمونيسم ، درسال 1991میلادی از عضويت اين حزب كناره گيري كرد، از كارهاي او در طول رياست برجمهوري آذربايجان ، انعقاد قرارداد نفت با يك کمپنی ( كنسرسيوم) خارجي است كه شركت نفت انگلستان در آن نقش اساسي دارد، علي اف پيش از عزيمت به امريكا جهت معالجه ، پسرش« الهام » را بجای خود بحیث كفيل رياست جمهوري كرده بود كه بعدا در انتخابات در اين مقام تثبيت شد، به اين انتخاب و انتخابات قبلي جمهوري آذربايجان وسيعا اعتراض شده است.

 روز شمار سیزدهم ماه دسمبر

= = = = = = = = = = = =  

1 ـ ايجاد محکمه جزائي بين المللي به تاریخ 13 دسمبرسال 1920میلادی: جامعه ملل تصميم به ايجاد يك محکمه جهاني در شهر لاهه گرفت، اين محکمه پس از تاسيس سازمان ملل وظايف بيشتري به دست آورد كه اخير به تصويب مجمع عمومي اين سازمان موضوع دادرسي بين المللي و تعميم آن وارد مرحله جدي خود شده و احتمال گسترش آن در آينده افزايش يافته.

   ايده تاسيس و ایجاد یک محکمه جزائي بين المللي بيش از يک قرن است که وجود دارد، اولين پيشنهاد تاسيس چنين محکمه ای به پايان جنگ جهاني اول (1918- 1914) باز ميگردد، بعد از جنگ جهاني دوم (1945- 1939 ) که دنيا شاهد شنيع ترين و نفرت آميزترين اعمال ضد بشري بود، دگربار فکر تاسيس چنين نهادي قوت گرفت، در پايان جنگ جهاني دوم، دادگاه جنائي جنگ نورنبرگ و توکيو تشکيل گرديد، هدف از ايجاد اين دادگاه محاکمه افرادي بود که مرتکب و مسئول يکي از بدترين جنايات تاريخ بشريت بودند، جناياتي که باعث کشته شدن بيش از 50 ميليون نفر و متلاشي شدن زندگي ميليونها انسان شد، در چنين شرائطي، جامعه بين المللي لزوم تاسيس يک دادگاه دائمي بين المللي را به قصد محاکمه و مجازات کسانيکه باعث خشونت، جنايت و ناقض حقوق بين المللي هستند، تشخيص داد، بر اين اساس در تاريخ 9 دسامبر 1948میلادی مجمع عمومي سازمان ملل کنوانسيون "ممانعت و مجازات جرم نسل کشي" را که در 6 ماده تنظيم شده بود

 تصويب کرد، در اين راستا سازمان ملل اظهار اميد واري کرد که " دادگاه جزائي بين المللي" با اختيارات قانوني در آينده تشکيل شود و به محاکمه افراد متخلف و ناقض قوانين بين المللي مبادرت کند، در همان سال يعني سال1948 میلادی مجمع عمومي درخواست تشکيل يک کميسيون حقوقي بين المللي را نمود تا بدان وسيله امکانات تاسيس دادگاه جزائي بين المللي را مطالعه نمايد، اما متاسفانه فضاي سياسي بين المللي غالب در آن سالها که مصادف با آغاز جنگ سرد (1987- 1948میلادی) بود، روند تاسيس چنين دادگاهي را با مشکل روبرو ساخت، براي مثال، جنگ سرد بين شوروي و امريکا در خلال دهه 60 يعني سالهاي 1960 تا1970میلادی به اوج خود رسيده بود تا جائيکه هفتاد درصد قمرمصنوعی  که به فضا پرتاب ميشدند، با اهداف نظامي انجام ميگرفت، اين فضا باعث شد که تاسيس دادگاه جزائي بين المللي به تاخير بيفتد تا اينکه در پايان اين دوره يعني سال  1986 میلادی و جناياتي که در جزايرTrinidad و Tobago صورت گرفت؛ دوباره پيشنهاد تاسيس دادگاه جزائي بين المللي از طرف بعضي از نمايندگان دولتها  در سازمان ملل مطرح شد، اما اين پيشنهاد تا سال  1992میلادی مسکوت گذاشته شد، در 25 نومبرسال 1992میلادی مجمع عمومي بنا بر مصوبه 33/41، درخواست تشکيل يک کميسيون حقوقي بين المللي براي تهيه پيش نويس دادگاه جزائي بين المللي نمود و کميسيون را موظف کرد که اين پيش نويس را تا جولاي 1994میلادی به مجمع عمومي ارائه دهد،
در اين ميان و در سالهاي 1975 تا 1978 میلادی بيش از 2 ميليون نفر در کامبوج بوسيله رژيم  پل پوت (
Pol Pot) جان خود را از دست دادند، نسل کشي در يوگسلاوي که مرگ نيم ميليون نفر را بهمراه داشت، باضافه قتل عام در رواندا (Rwanda) که در يک تخمين بيش از 800 هزار Tutsis و Hutus هاي ميانه رو بوسيله تندروهاي Hutus کشته، بناأ امنيت سازمان ملل را وادار ساخت که به تاسيس دادگاه ويژه جرائم جنگي براي رهبران دولت يوگسلاوي سابق در سال 1993 میلادی و رواندا در 1994 میلادی دست زند، دادگاه ويژه جرائم جنگي يوگسلاوي سابق بعد از دادگاه نورنبرگ و توکيو اولين دادگاهي است که براي بازداشت کساني که قوانين بين المللي را نقض ميکنند، تنظيم و تقاضای جزا نموده و حکم صادر کرده است.

   همانطور که پيشتر گفته شد در جولاي 1994 میلادی پايان مهلت کميسيون حقوقي بين المللي سازمان ملل بود که از طرف مجمع عمومي موظف به تهيه پيش نويس قانون دادگاه جزائي بين المللي شده بود اين کميته در موعد مقرر پيش نويس را به مجمع عمومي ارائه داد و مجمع عمومي تصميم به تاسيس يک کميته ويژه بنام کميته تاسيس دادگاه جزائي بين المللي نمود تا بدينوسيله بتواند نه تنها نظر و پيشنهادات دولتهاي عضو سازمان ملل را در اين مورد جويا شود بلکه بتواند از سازمانهاي مستقل ديگر نيز کمک گيرد، درسال 1996 میلادی و طبق مصوبه 50/46 مجمع عمومي تاسيس کميته مقدماتي را براي جمع آوري و بررسي و ترکيب نظرات دولتها و سازمانهاي بين المللي، را در مورد دادگاه جزائي را اعلام نمود، کميسيون حقوقي بين الملل، در مرحله بعدي يعني در 16 دسمبر 1996 تشکيل يک کنفرانس با اختيارات تام را به مجمع عمومي پيشنهاد کرد و مجمع عمومي طبق مصوبه 207 /51 تصميم گرفت که يک کنفرانس ديپلماتيک با اختيارات تام و به عنوان آخرين مرحله تاسيس دادگاه جزائي بين المللي برگزار کند، اين کنفرانس مهم در سال 1998 میلادی که مصادف با پنجاهمين سالگرد تصويب 2 سند مهم در سازمان ملل بود، يعني کنوانسيون ممانعت و مجازات جرم نسل کشي و سند اعلاميه جهاني حقوق بشر، برگزار گرديد، کميته مقدماتي در خلال 3 سال 6 مرتبه تشکيل جلسه داد (25 مارچ – 12 اپریل 96/ 13- 30 اگوست 96 / 11- 21 فبروری 97 / 4 - 15 اگوست 97 / 1- 12 دسمبر97 و 16 مارچ تا 3 اپریل 1998 میلادی)، اين جلسات به قصد آماده سازي کنفرانس سياسي سازمان ملل وکسب اختيارات تام که مي بايست دادگاه جزائي بين المللي از آن برخوردار باشد، تشکيل شده بود، در خلال اين جلسات بود که فرصتهائي براي نمايندگان دولتها و سازمانهاي مربوطه بوجود آمد تا براساس آن بتوانند پيش نويس اساسنامه دادگاه جزائي بين المللي را مورد مطالعه قرار دهند، کميته مقدماتي توانست برنامه کاري خود را با گروهها و سازمانها، تحت موضوعات زير هماهنگ کند:

الف- فهرست و تعريف جرائم .

 ب- اصول کلي قانون جزائي .

 ج- مکانيسم امور اجرائي .

 د- موضوع هاي کاري .

هـ همکاريهاي بين المللي .

 و- ياري خواستن در امور قضائي .

 ز- تخلفات .

ح- ترکيب اداري دادگاه .

 ط- تاسيس دادگاه جزائي بين المللي و ارتباط آن با سازمان ملل متحد  .

   پيش نويس اساسنامه دادگاه جزائي بين المللي در 13 فصل و 116 ماده در سال 1998 میلادی براي بحث نهائي به کنفرانس جهاني روم ارائه گرديد، بعد از بحث و گفتگوهاي بسيار و جرح و تعديل مواد آن بالاخره اساسنامه دادگاه جزائي بين المللي در 17 جولاي 1998 (27 جوزاسال 1377 هجری شمسی) در 13 فصل و 128 ماده، در شهر روم، با راي 115 کشور از 160 کشور عضو سازمان ملل تصويب گرديد، که 21 کشور به تشکيل اين دادگاه راي ممتنع دادند و 7 کشور يعني( امريکا- اسرائيل- چين- ليبي- عراق- قطر و يمن راي مخالف) در صندوق ريختند.
نکته مهم ديگري که بايد به آن اشاره کرد اينست که، اساسنامه دادگاه جزائي بين المللي زماني بطور قانوني قابليت اجرا پيدا ميکند که 60 دولت آنرا به تصويب مراجع قانوني خود رسانده باشند، تا 11 اپریل 2002 میلادی و طبق آخرين احصائیه 139 کشور اساسنامه دادگاه جزائي بين المللي را امضاء کرده اند و 66 دولت آنرا از تصويب مجالس قانونگزاري خود گذرانده اند.

   در چنین روز ها که بازار محکمه جنگی در لاهه گرم گرفته است، امید واریم تا تحصیل یافته گان رشته مربوط (حقوق و قضا) بطور اکادمیک در این زمینه مطالب بیشتری انشأ بدارند.

2 ـ در گذشت ابوریحا ن محمد "بيروني" دانشمند بزرگ افغان:ـ درغروب شب جمعه دوم رجب 440 ه.ق برابر به تاریخ 13 دسمبرسال 1048 ميلادي (22 قوس 427 هجری شمسی): ابوريحان محمد بيروني دانشمند بزرگ افغان درشهر" غزنی " افغانستان چشم از جهان فروبست

اين مرد بزرگ و دانشمند در بامداد پنج‌شنبه سوم ذي‌الحجه سال 362 هجری قمری مطابق 16 سنبله 342 يزدگردي و5 دسمبر 973 میلادی در بيرون يعني حوالي خوارزم ديده به جهان گشود و با تولد او (در شهر بيرون كه امروزه يكي از شهرهاي كوچك ازبكستان كنوني است و در شمال شرقي اورگنج و در سمت راست رود جيحون قرار دارد) جهان يكي ديگر از بزرگترين مفاخر را به خود ديد، ابوریحان محمد " بیرونی " ثروت زيادي را براي خانواده‌اش باقي نگذاشت و ثروت خانواده‌اش همان نام نيك بود كه هميشه براي آنها جاودان ماند، با رفتن ابوريحان، هر يك از دانشمندان هم‌عصرش كه او را مي‌شناختند و با او برخورد داشتند، در نوشته‌هاي خود در مورد او تبصره های دارند ار جمله،« ادوارد» و« ساخائو» درباره زبان‌ فهمی و لغت‌شناسي او مي ‌گويد: تاليفات ابوريحان به دو زبان است، عربي و پارسي ، و از مطالعه كتب او معلوم مي‌شود كه ابوريحان زبان سا نسكريت و زبان عربي و سرياني را مي‌دانسته است، و« ادوارد براون» از قول « ساخائو» مي افزايد: كه اگر در دوران ما كسي بخواهد با استفاده از ادبيات و علوم جديد زبان سانسكريت و فرهنگ هنر را مورد مطالعه قرار دهد بايد سالها بكوشد تا بتواند چون ابوريحان بيروني با دقت و تعمق كامل به ماهيت تمدن باستاني هند پي ببرد و حق مطلب را ادا كند.

   «عبدالحميد دجيلي» درباره بيروني چنين مي‌گويد: اگرچه ابوريحان معمولا آثار خود را به عربي و سانسكريت مي‌نوشت، اما از لحاظ فارسي داراي تسلط كامل بود تا آنجا كه كتاب" التفهيم" وي كه به دو زبان پارسي و تازي نوشته شده است هم‌اكنون به عنوان يك مرجع لغت فارسي مورد توجه دانشمندان و ادباي فارسي است و مي‌افزايد هنگامي كه ايشان از بابت تسلط ابوريحان بر فلسفه، تاريخ، طب، و هندسه آگاه مي‌شود و از آن سخن مي‌گويد نمي‌تواند بپذيرد كه وي اديبي ممتاز نيز بشمار مي ‌آمده است، و« صاحب اعيان‌الشيعهم» در مورد او مي‌گويد: كه محاسباتش در علوم رياضي آنچنان دقيق بود كه با اندازه‌گيريهاي زمان ما هيچ‌گونه اختلافي نشان نمي‌دهد و عنوان مي‌كند كه برتري بيروني بر ديگران آن است كه نوشته‌هاي خود را با خطوط و اشكال همراه مي‌كرده است تا خواننده كتاب، افكار او را نه تنها از طريق نظري بلكه از راه عملي آن بخوبي دريابد و فرا گيرد.

   ابوريحان در طول عمر خود با قناعت زندگي مي‌كرد و به تجملات و ظواهر دنيا اهميتي نمي‌داد، بدون شک بیرونی شخصيتي كم‌نظير و ماندگار است كه جهان از قرن 19 به بعد او را شناخت، موصوف مردی بود كه به اكثر علوم زمان خود احاطه داشته است، او از اولين كساني است كه به پيداكردن وزن مخصوص بسياري از اجسام مبادرت ورزيد و آن‌چنان وزن مخصوص اين اجسام را دقيق محاسبه كرده كه اختلاف آنها با وزن مخصوص هايي كه دانشمندان قرون اخير با توجه به تمام وسايل جديد خود تهيه كرده‌اند بسيار ناچيز است، ابوريحان در طول عمر خود به شهرهاي مختلفي سفر مي‌كرد و به اندازه‌گيري طول و عرض جغرافيايي آن شهرها مي ‌پرداخت و سپس موقعيت هر شهر را روي يك كره مشخص مي‌‌كرد و پس از سالها توانست آن نقاط را روي يك نقشه مسطح پياده كند و اين مقدمه علم كارتوگرافي بود كه اين‌كار با ابوريحان شروع شد.

   بيروني در رياضيات ، هيات ( علوم فضايي ) ، فيزيك ، زمين شناسي و جغرافيا سرآمد دانشمندان عصر خود بوده است، دائرة المعارف علوم چاپ مسكو ابوريحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است، در بسياري از كشورها نام بيروني را برپوهنتونها( دانشگاهها )، مکاتب ها و تالار كتابخانه ها نهاده و لقب « استاد جاويد » به او داده اند، بيروني گردش خورشيد ، گردش محوري زمين و جهات شمال و جنوب را دقيقا محاسبه و تعريف كرده است، خورشيد گرفتگي هشتم اپریل سال 1019 ميلادي را در كوههاي" لغمان" وطن عزیز ما افغانستان رصد و بررسي كرد و ماه گرفتگي را در سپتمبر همين سال  در شهر" غزنی" به زير مطالعه برد، در زمان بيروني ،رژیم های" سامانيان" بر خراسان بزرگتر و خوارزم که پایتخت آن" بخارا " بود و همچنان" زياريان" بر گرگان و مازندران و مناطق اطراف آن و همین طور" بوئيان" بر ساير مناطق ايران تا بغداد، و بازماندگان" صفاريان" بر سيستان و غزنويان بر مناطق مركزي و جنوبي افغانستان امروزی حكومت مي كردند و همه آنان مشوق دانش و ادبيات فارسي بودند و سامانيان بيش از ديكران در اين راه اهتمام داشتند، بيروني كه درجرجانيه خوارزم نزد ابونصر منصور تحصيل علم كرده بود مدتي نيز در گرگان تحت حمايت مادي و معنوي زياريان كه مرداويز سر دودمان انها بود به تحقيق پرداخته بود و پس از آن تا پايان عمر در خاورزمین به پژوهش هاي علمي خود ادامه داد، با اين كه محمود غزنوي روابط بسيار خوبي با بيروني نداشت و وسائل كافي براي تحقيق در اختيار او نبود ولي اين دانشمند لحظه اي از تلاش براي تكميل تحقيقات علمي خود دست نكشيد، ابوريحان در طول 72 سال زندگي خود حدود 143 كتاب نوشت که شمار آن به 12 هزار برگ مي رسد، از مهمترين آثار او « التفهيم » در رياضيات و نجوم ، « آثارالباقيه » در تاريخ و جغرافيا ، « قانون مسعودي » كه نوعي دائرة المعارف است و بيروني در جريان لشكركشي هاي محمود غزنوي به هند غربي (که پاكستان امروز قسمتي از آن است ) امكان يافت كه به اين سرزمين برود ، زبان هندي فراگيرد و در باره اوضاع هند تحقيق كند كه محصول اين تحقيق ، كتاب «  تحقيق ملل هند » است که در باره اوضاع سرزمين هند میباشد  واز تاريخ و جغرافيا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعي آن بحث می کند، بيروني كتاب « قانون مسعودي » دائرةالمعارف خود را به نام سلطان مسعود غزنوي حاكم وقت كرد ، ولي هديه او را كه سه بار شتر سكه نقره بود نپذيرفت و به او نوشت  كه كتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته است ، نه پول، .بيروني معاصر بوعلي سينا بود كه باهم مكاتبه و تبادل نظر فكري داشتند.

3 ـ در گذشت« آبل » ریاضی دان :ـ  به تاریخ 13 دسمبر سال 1829 میلادی: « آبل » رياضيدان بزرگ و دانشمند جوانمرگ کشورناروی ،پس از 27 سال عمر بدرود حيات گفت ، نام كامل او« نيلز - هنريك - آبل » بود و روز 4 ماه اگوست سال 1802 ميلادي در شهري به نام" فيندو "قدم به عرصه وجود گذاشته بود، تحقيقات عميق و استادانهء كه او در حساب استدلالي كرده است ،هنوز مورد استفاده رياضي دانان سراسر جهان است .

4 ـ تولد« برنارد كوهن » شخصیت علمی و ادبی :ـ  به تاریخ 13 دسمبر سال 1914 میلادی : « برنارد كوهن » يكي از شخصيتهاي معروف علمي و ادبي ايالات متحده امريكا در قرن بيستم ميلادي ،در" نيویارك "در خانوادهاي يهودي قدم به عرصه وجود گذاشت، وي تحصيلات خود را در رشته فيزيك به پايان رسانيد ولي بعدها به علوم اجتماعي علاقمند شد و ادامه فعاليت وي در اين راه سبب شد تا امروزه از او به عنوان يكي از صاحب نظران امور تعليم و تربيت جهان ياد شود، از او چند اثر مهم باقي مانده است.

 روز شمار چهاردهم ماه دسمبر

= = = = = = = = = = ===  

1 ـ صدام حسین رئیس جمهور عراق به دست امریکائیان گرفتارشد :ـ به تاریخ 14 دسمبر 2003 میلادی : مقامات نظامي امريكا در عراق كه اين كشور را از، اپریل سال 2003 میلادی در اشغال دارند اعلام كردند كه روز قبل ( 13 دسمبرمیلادی ) صدام حسين را كه قبلا از رياست جمهوري عراق بركنار ساخته بودند دستگير كرده اند، صدام حسين از زمان ورود نيروهاي امريكا به حاشيه شهر بغداد خود را پنهان ساخته بود و جز بيرون دادن دو کاست ( نوار صدا) اثري ازاو نبود، درهشت ماهي كه از پنهان شدن صدام مي گذشت بسياري از مقامات بلند رتبهء دولت او دستگير و يا تسليم شده بودند ، دو پسر و نواسه اش كشته و دخترانش به اردن پناهنده شده بودند و دولت امريكا براي مرده و يا زنده وي 25 ميليون دالر جايزه تعيين كرده بود.

    طبق اظهار مقامات نظامي امريكا در عراق ، صدام در کلبه اي در يک مزرعه ، نه چندان دور از شهرك « ادوار » در 16 كيلومتري «تكريت» در يك زير زميني در عمق دو و نيم متري به وسعت دو درسه متر، كه بر مدخل کوچک آن يک قطعه « اسفنج فشرده » پلاستيک آلوده به خاک و گٍل مخصوص بسته بندي وسائل شکستني قرارداده و روي آن قاليچه کهنه اي افکنده بودند پنهان شده بود، اين زير زميني در فاصله يك متري ساختمان يك خانه خشت و گلي دو اطاقه قرار داشت و در محوطه اطراف تعدادي بز و گوسفند چرا مي کردند، رئيس جمهور برکنار شده عراق هنگام دستگير شدن لباسي نه چندان پاک برتن وهمچنان ريشي بلند داشت و يك سلاح كمري آماده، فیـرـ در اختيار او بود و با اين که اين تپانچه روي زانويش بود از آن استفاده نكرد و به محض ورود سرباز امريكايي به زير زميني( قفس مانند) تسليم شد و در پاسخ به پرسش سرباز که خود را معرفي کند گفت که: صدام حسين است، مخفيگاه صدام داراي هوا كش برقي بود که با لوله به خارج راه داشت، دريك اطاق خانه مقداري لباس و بعضا استفاده نشده، يک جعبه حاوي 750 هزار دالر اسكناس يكصد دالري و يک تفنگ کالاشینکوف به دست آمد، از اطاق ديگر به صورت آشپزخانه استفاده مي شد که وضعيتي درهم و کثيف داشت، در اين محوطه و در دسترس صدام، وسايل مخابراتي به دست نيامد و آن طور كه گفته شده بود با خود مواد منفجره و كپسول سيانور هم نداشت، هنگام نزديک شدن سربازان امريکايي به کلبه ، يک موتر و تاکسي در نزديکي آن پارک شده بود و دو مرد جوان به محض احساس خطر از آنجا فرار کردند و به سمت درختان که تا دجله فاصله اي نداشت دويدند که دستگير شدند، بعدأ معلوم شد که اين دوتن جاسم 17 ساله و علاء 19 ساله برادران الدوري مالک 38 ساله مزرعه و کلبه داخل آن بودند و تاکسي متعلق به علاء بود، اين دو گفتند که برادرشان الدوري يک بيمار قلبي است که در خانه اش در«ادوار» بستري است و او از 1991 تا 1995 يکي از نظاميان گارد کاخ صدام حسين بود که يه علت ابتلا ء به بيماري قلبي معاف شده است.

    ازاظهارات مقامات نظامي امريكا در عراق چنين برمي آيد که در جريان تحقيق از ده تن افراد خانواده هاي مربوط به صدام ،به مخفيگاه او پي برده بودند، ولي منابع ديگر گفته اند که احتمالا يكي از محافظان دست دوم صدام وي رابه دام  داده بود، پاره اي هم با استناد به اين كه جلال طالباني يكي از سران كرٌد( فعلأ رئیس جمهور عراق ) كه از دير زمان با امريكا مناسبات حسنه داشته و شنبه شب هنگام ورود به ايران ، در مرز دو كشور اشاره به دستگيري صدام كرده بود احتمال داده بودند که در دستگيري رئيس جمهوري پيشين عراق نقش داشته است ولی حقیقت این پشت پرده را صرف مقامات اسنخباراتی امریکا می دانند،  در پي دستگيري صدام ، دولت امريكا اعلام کرد که پس از انجام تحقيقات چون وي تبعه عراق است بايد در همان کشور محاكمه شود، برخي مورخان و اصحاب نظر در نخستين روز دستگيري صدام در پاسخ به پرسش رسانه هاي همگاني درباره وي گفته بودند كه صدام شرايط پس از فروپاشي بلوك شرق را درك نكرد و يا نخواست آن را باور كند و به همان راه قبلي ادامه داد و براي خود و مردم عراق دردسر ساخت و تلاش و مبارزه عراقي ها اينك به اين خاطر است كه به دوران پس از جنگ جهاني اول بازگردانده نشوند و اختيار خود و مالكيت منابع اقتصادي شان را از دست ندهند، اين اصحاب نظر ابراز تعجب کرده بودند که چرا صدام در 11 سال پس از تصرف کويت ، به خود نيامد و از فرصت هاي متعدد که فراهم شد استفاده نکرد  و او كه اسلحه كشتار جمعي نداشت ، چرا اجازه نداد كه هرجستجويي را كه مي خواهند در عراق بعمل آورند، او كه مي دانست تا يك قدرت رقيب براي امريكا پيدا نشود او را رها نخواهد ساخت ، چرا با اين كشور از در سازش و دوستي وارد نشد، در دوران حكومت هشت ساله كلينتون به آساني مي نوانست با امريكا سازش كند كه نكرد، بايد ديد كه چه فكري در سرداشت، آن چه كه مسلم است نه يك نظامي خوب بود و نه يك ديپلمات و به نظر مي رسد كه فرصت كافي براي مطالعه اوضاع جهان را هم نداشت، دولتمردي كه بخواهد در شرايط فعلي دنيا ( نظمي که پس از فروپاشي شوروي برقرار شده است ) ، از خطر دور باشد و بدون تشویش( دغدغه) ادامه حکومت دهد بايد دست كم بايد با همسايگان کشورش روابط دوستانه داشته و ناراضي و دشمن داخلي هم نداشته باشد تا بهانه به دست ندهند، در دنياي امروز اگر محال نباشد ، بسيار مشكل است دولتي را كه مورد حمايت مردمش باشد تغيير داد، در نظم كنوني جهان كه پس از فروپاشي شوروي برقرار شده صدام حسين دومين رئيس يك كشور است كه در وطن خود ، در پي حملات نظامي دستگير شده است.

2 ـ نخستين ارتباط بشر با سياره زهره :- به تاریخ 14 دسمبرسال1962ميلادي: نخستين ارتباط بشر با سياره زهره بر قرار شد، عامل اين ارتباط سفينه فضايي مريزدو بود كه از روز 27 اگوست همان سال به فضا پرتاب شده بود، اين سفينه پس از 17 روز از فاصله يك ميليون كيلومتري زمين از سياره زهره با زمين ارتباط راديويي برقراركرد.

3 ـ خودکشي يک پست رسان بخاطر« کنیدي» :ـ  به تاریخ 14 دسمبر 2003 میلادی: شخصی بنام « ريچاد كلم Richard Clem» پسته رسان 50 ساله شهر دالاس ايالت تكزاس امريكا كه علاقه زايد الوصفي به« جان اف. كنیدي» ، رئيس جمهور مقتول اين كشور داشت و همه كتابها و مقالات مربوط به ترور مرموز او در ميدان « ديلي پلازا » ي شهر دالاس در 22 نومبر سالیان پيش را خوانده بود به همان نقطه اي كه گلوله به كندي اصابت كرده بود رفت و با شليك يك گلوله به عمر خود پايان داد، نقطه اي كه كندي گلوله خورد با علامت "ضربدر" كه با سيمان ساخته اند مشخص شده است و ريچاد كلم روي همان علامت خود را كشت، کندي 22 نومبر سال 1963 میلادی هنگام بازديد با موتری سربرهنه، از شهر" دالاس" هدف گلوله اي که از پنجره طبقه ششم ساختمان يک مکتب فیرشده بود قرار گرفت و جان سپرد و متهم به قتل نيز دو روز بعد هنگام انتقال از زندان به محکمه با گلوله فرد ديگري کشته شد و اين فرد هم بعدا در زندان فوت کرد، هنوز اسرار اين قتل از پرده ابهام خارج نشده است،« ليندن جانسون» معاون او بعدا رئيس جمهوري شد.

4 ـ اعلام پايان جنگ سرد قرن20 :ـ به تاریخ 14 دسمبر سال 1988 میلادی: درپي توافق« رونالد ريگن» و «گورباچف» رهبران وقت امريكا وشوروي و همچنان  میرمن « تاچر» و « ريگن» سران انگلستان و امريكا، پس ازديدار جداگانه خود ،بتاریخ 14 دسامبر سال1988 میلادی پايان جنگ سرد قرن 20 را كه تقريبا از زمان خاتمه جنگ جهاني دوم ميان دو بلوك شرق و غرب آغاز شده بوداعلام داشتند كه تاسيس اتحاديه هاي نظامي از جمله « ناتو* » نتيجه آن بودند، طبق توافق سران امريكا و شوروي ، گورباچف موافقت كرده بود كه 500 هزار سرباز و ده هزار تانك از اروپاي شرقي خارج سازد و به شوروي باز گرداند ، دوكشور به آزمايشهاي اتمي خود پايان دهند و موشكهاي ميان برد خود را كه ويژه جنگ در اروپا بودند نابود سازند، متعاقب همين توافق و توافقهاي بعدي بود كه پيمان نظامي« ورشو**» منحل و رژيمهاي كمونيستي اروپاي شرقي یکی در پی دیگرازهم پاشيدند، سپس نيروهاي شوروي از افغانستان به تاریخ 26 دلو سال 1367 خورشیدی (15 فبروری سال 1989 میلادی) بر اساس توافقات ژنیو فراخوانده شدند ؛ رفت و آمد منظم کشتی شوروي در درياهاي دور دست متوقف و به انحصار دولت در دست حزب كمونيست در شوروي پايان داده شد، آنگاه قراردادهاي دوستي شوروي با كشورهاي ديگرتأمین شد و شوروي نتوانست به عراق كمك كند و اين كشور شكست خورد .

     سپس قانون روابط جمهوري هاي 15 گانه در اتحاديه جماهير تعديل شد كه ناگهان در دسمبرسال 1991میلادی رؤساي جمهوري هاي (روسيه ، اكراين و بلاروس) در يك ديدار خصوصي اتحاد جماهير شوروي را منحله اعلام كردند! بدون اين كه رفراندمي بر گزار شود و گورباچف بدون مقاومت به آنان تسليم شد و چراغ عمر شوروي با آن همه قدرت اتمي ــ راکتی وقوای مسلح( ارتش سرخ) و هزاران جنرال و ميليونها انسان معتقد به امرسوسیالیزم ! بدون سر و صدا پايان يافت و يكشبه سرزميني كه 74 سال سوسياليست و مردم عاري از سرمايه بودند و عده اي كه هم ، معلوم نيست از كجا ؟! ، ميليونر و سرمايه دار شدند و شركتهاي دولتي( متعلق به عموم مردم) را بالا كشيدند و به گزارش 13 دسمبرسال 2002 میلادی واشنگتن پست چاپ امريكا ، يكي از اين پولدار هاي يكشبه به نام « اولگ دريپاسكا » بادادن ده ميليون دالر قرض مي خواهد يك چهارم يك كارخانه توليد برق روسيه در" سایبریا ـ سيبري ) را كه چهار ميليارد دالر ارزش دارد ببلعد ، آقای پوتين رئيس جمهوري روسيه نیز نتوانسته بود به قولهايي كه چند سال پيش براي پايان دادن به غارت روسيه توسط اين افراد داده بود عمل كند، حقايق مربوط به كارهايي كه از زمان روي كار آمدن « گورباچف»  دردسمبرسال 1985 میلادی پس ازدرگذشت ناگهاني« چرنینكو» و پيش از او« آندروپوف » در كرملين انجام شده و از رويدادهاي مهم تاريخ بشر است هنوز در پرده ابهام است و معلوم نيست كه چه وقت روشن گردد، به هر صورت اين بخش بسيار مبهم تاريخ در آينده نا گزير چند بار دوباره نويسي خواهد شد، با اين كه بلوك شرق و شوروي منحل شدند ، غرب نه تنها به تعهد خود مبني بر انحلال ناتو و يا تبديل آن به يك اتحاديه سياسي عمل نكرد بلكه به گسترش آن تا مرزهاي روسيه پرداخت و صحبت از ورود آن به قلمرو شوروي سابق است.

* ناتو : اين کلمه مخفف جملهء North Atlantic Treaty Organization يعنی سازمان نظامی آتلانتيک امريکا بوجود آمده است، درسال 1949ميلادی در واشنگتن تشکيل گرديد و اعضای آن عبارتند از : امريکا، انگلستان، بلجيم، هالند، لوکزامبورگ، کانادا، ايسلند، پرتگال، دنمارک، ايتاليا، ناروی ، المان، ترکيه، يونان، (فرانسه در 1966 کناره گيری کرد ) ده کشوراروپای مرکزی و شرقی روز شنبه اول می 2004میلادی به عضويت کامل پيمان آتلانتيک شمالی « ناتو» در آمدند که عبارتند از:( قبرس، جمهوری چک ، ایستیونیا ، مجارستان ، لاتویا ، لیتیونیا ، مالت، پولند، اسلواکی و اسلاونیا) به اين ترتيب شمار اعضای اتحاديه اروپا از 15 کشور به 25 کشور افزايش يافت و مساحت آن 25 درصد بيشتر شد و جمعيت آن 20 درصد افزايش يافت ونفوس آن به 450 ميليون نفر خواهد رسيد، اتحاديه اروپا از لحاظ جمعيت به بزرگ ترين بازار واحد چند مليتی در جهان تبديل خواهد شد، با اين حال پيمان تجارت آزاد امريکای شمالی از لحاظ قدرت اقتصادی همچنان بزرگ تر از اين مجموعه باقی خواهد بود.

** ورشو : پيمان نظامی شوروی و کشورهای بلوک شرق اروپا بود که درسال 1955ميلادی در ورشو( پايتخت پولند – لهستان ) پايه گذاری شد، مرکزآن در مسکو و اعضای آن عبارت بودند از :( شوروی ، المان شرقی ـ المان دموکراتیک ـ ، پولند ، مجارستان، چکوسلواکی، بلغارستان، رومانی، البانی که در 1961 کناره گيری کرد )  پس از اتحاد دو المان و پاشيده شدن شوروی اين سازمان نيز منحل گرديد.

 روز شمار پانزدهم ماه دسمبر

= = = = = = = = = = ==  

1 ـ استقلال جمهوري دمكراتيك عربي صحرا:-  به تاریخ 15دسمبرسال1975ميلادي: دوران سلطه و نفوذ هسپانیا برسرزمين صحراي غربي خاتمه يافت و نيروهاي استعماري مجبور به ترك خاك اين كشور شدند، هسپانیایی ها از سال1884ميلادي نزديك به يك قرن بعد، با همکاری انقلابيون صحرا، به تشكيل گروههاي مبارز استقلال طلب که اولين حمله چريكي را به مواضع هسپانیا بود پر داختند، به دنبال آن جبهه" پوليساريو" از اتحاد گروههاي مبارز صحرا بوجود آمد و بدين ترتيب مبارزات مردم صحرا با استعمارگران هسپانیايي ابعاد گسترده تري يافت، سرانجام هسپانیايي ها پس ازقتل عام مكرر مردم صحرا با تعيين يكساله يعني تا پايان فبروری سال 1976 ميلادي اقدام به ترك خاك صحراي غربي كردند، چند روز پس از خروج كامل قواي هسپانیا ازصحرا، جبهه " پوليساريو" اين كشور را به نام جمهوري دمكراتيك عربي صحرا مستقل اعلام كرد.

2ـ محاكمه احتمالي و بازجويي صدام حسين:ـ به تاریخ 15 دسمبرسال 2003میلادی: جورج بوش رئيس جمهوري امريكا قول داد كه صدام حسين در يك محكمه عمومي به طور منصفانه محاكمه خواهد شد، بوش اضافه كرد : ... ولي صدام قاتل و شكنجه گر بود و نمي توان اطمينان كرد كه به بازجو ها حقيقت را بگويد، كوفي عنان منشی عمومی سازمان ملل با توجه به اين مطلب گفته است كه اين سازمان نمي تواند از محاكمه صدام كه ممكن است به اعدام او ختم شود حمايت كند، وي اشاره كرده است كه اگر قرار است محاكمه اي صورت بگيرد بايد مطابق اسناد بين المللي باشد، به نقل از منابع امريكايي گفته شده است كه در بازجويي از صدام از همه روش هاي تحقيق و اشكال مختلف بازجويي استفاده خواهد شد، برخي ها اين بيان را چنين تفسير كرده اند كه ممكن است صدام براي دادن پاسخ درست به پرسشها تحت فشار قرار گيرد، به گزارش شبكه هاي هاي تلويزيوني امريكا در بخش اخبار مشروح ساعت شش و نيم بعداز ظهر 15 دسمبر ، صدام در نخستين دور بازجويي با طعنه و گاهي به صورت مبارزطلبي پاسخ داده است و گفته است كه از روند مقاومت بي خبر است و ازجنرال عزت ابراهيم نيز كه گفته شده هماهنگ كننده حملات عراقي هاست بي اطلاع است، وي در پاسخ به سوال مربوط به برنامه سلاحهاي كشتارجمعي عراق گفته كه چنين برنامه اي در كار نبوده و همچنين هرگونه ارتباط خود را با القاعده تكذيب كرده است، 15 دسمبر همچنين فاش شد كه اطلاعات به دست آمده از يكي از بادي گاردهاي پايين دست صدام به دستگيري او كمك كرد ، ولي به اين فرد جايزه داده نخواهد شد، دستگيري صدام از شدت مقاومت عراقي ها نكاسته و گفته شده است كه برخي از جوانان عراقي كه نام ناسيوناليست برخود نهاده اند به حملات انتحاري كمك مي كنند.

3 ـ استقبال از استخوانهاي ناپلئون:ـ به تاریخ 15 دسمبرسال 1840میلادی: خاكستر بقاياي جسد« ناپلئون بناپارت» در Les Invalides فرانسه طي مراسم باشكوهي به خاك سپرده شد، وي در سال 1815 در" واترلو" درکشور بلجیم از نيروهاي اتحاديه اي كه بر ضد او تشكيل شده بود شكست خورده و به جزيره سنت هلن در اقيانوس اطلس تبعيد شده و در همانجا فوت شده بود، پس از گذشت سالها ، هنگام انتقال استخوانهاي ناپلئون به فرانسه ؛ از اين استخوانها چنان استقبالي شد كه تا آن روز در تاريخ سابقه نداشت ؛ زيرا كه وي ديگر قدرتي نداشت كه مردم برايش حساب باز كنند، بيش از يكصد هزار فرانسوي استخوانهاي او را از بندر تا پاريس كه صدها كيلومتر فاصله دارد مشايعت كردند،اين چنين استقبالي هر سياستمداري را دلگرم به خدمت به وطن مي كند، قدر شناسي مردم از يك فرزند وطن با عث ايجاد انگيزه خدمت در همگان وترقي وطن مي شود، ناپلئون براي اعتلاي فرانسه بود كه آن همه تلاش كرد، وي نه تنها وطن خود را به صورت قدرت اول اروپا در آورد بلكه دستگاه قضايي مدرن با قوانيني جامع و يك نظام پيشرفته تعلیم و تربیه كه مورد اقتباس ساير كشورها قرار گرفته برايش به وجود آورد.

 روز شمارشانزدهم ماه دسمبر

= = = = = = = = = = ==  

1  ـ طلاق با راي  سنا :ـ به تاریخ 16 دسمبرسال 1809 میلادی: ناپلئون بناپارت امپراتور وقت فرانسه در اوج قدرت از همسرش« ژوزفين» خسته شده بود و كليساي كاتوليك سدي در برابر طلاق بود، وي به پاپ متوسل شد تا او فتواي طلاق دهد كه پاپ هم مخالفت كرد، ناپلئون برخلاف هنري هشتم نخواست خود پاپ شود و حكم به طلاق بدهد و دست به اقدامي زد كه تا آن زمان سابقه نداشت، وي روز 16 دسمبر سال 1809 به سناي فرانسه رفت مشكل خودرا علنا براي سناتورها بيان كرد و از آنان خواست كه اگر مايلند براي آزاد كردن او از اين قيد كه نوعي حمايت از اصل آزادي است راي به طلاق « ژوزفين»  دهند، سناتورها با اين كه مي دانستند اقدام انان بر ضد آموزش کليسا است، اكثر انان - احتمالا از ترس - راي به طلاق « ژوزفين»  دادند و اين مصوبه به« ژوزفين» به عنوان طلاقنامه ابلاغ شد ــ طلاقي كه كلبسا هرگز آن را تاييد نكرد.

2 ـ قبرس بصورت جمهوري شناخته شد :ـ  به تاریخ 16 دسمبرسال1950 ميلادي: مردم قبرس نهضت استقلال طلبانه خود را برضدّ دخالتهاي دولت تركيه آغاز كردند، قبرس جزيرهاي واقع در مديترانه خاوري است كه ازقرن شانزدهم ميلادي تحت سلطه عثماني قرارگرفت و اين سلطه تا آغاز جنگ جهاني اول درسال 1914ميلادي ادامه يافت، دراين سال عثماني با المان متحد شد و انگلستان قبرس را به تصرف خود درآ ورد و درسال 1925ميلادي آن را مستعمره خود اعلام كرد، ازآن پس ميان قبرسيهاي يوناني نژاد و ترك نژاد درگيري شدت يافت و سرانجام دراگست سال 1960ميلادي قبرس بصورت جمهوري مستقل و عضو جامعه مشتركُ المنافع شناخته شد.

 3 ـ در گذشت « موآم» نمايشنامه نويس انگليسي :- به تاریخ 16 دسمبرسال1965ميلادي : سامِرسِت موآم نمايشنامه نويس و اديب انگليسي در91 سالگي درگذشت « موآم» دررشته فيزيك تحصيل و تحقيق كرده بود اما به علت علاقه زياد به ادبيات، نويسندگي اختيار كرد و آثار مهم و ارزشمندي خلق كرد « لبه تيغ و ماه و شش پني» ازآن جمله اند.

4 ـ اسكندر مقدوني به سلطنت رسید :ـ به تاریخ 16 دسمبر سال 356 قبل از میلاد : اسكندر مقدوني " سردار بزرگ مقدونيه( يونان ) در ناحيه فيليپ دوم" مقدونيه " قدم به عرصه وجود گذاشت، پدرش پادشاه مقدونيه بود و چون فوت کرد ،مقام او به اسكندر كه جواني جاه طلب و جنگجو بود رسيد، وي در طول سلطنتش كه همه به جنگ گذشت ،ممالك بسياري را تصرف كرد و سرانجام روز13 جون سال 323  قبل از ميلاد بعد از 33 سال زندگي وفات يافت.

ـ میراث اسکندر: اسکندر دست به اقداماتی زد که در وحدت قسمت های کوچک حکومت وی موثر واقع شد، ولی اقدامات و تدابیر وی در ایجاد یک ملت واحد که اسکندر آرزوی آنرا داشت به نتیجه نرسید حتی تمامیت و استقلال کشوری که اسکندر، بانی و موسس آن بود تضمین و تامین نگردید و در شرق، صور و اشکال سیاسی جدیدی پیدا شد و تمدن و فرهنگ یونان با اختلاط و امتزاج با عناصر محلی، رو به توسعه و رشد و نما گذاشت، در اثر لشکر کشی های اسکندر، که به مقیاس وسیعی موجبات پیش رفت روابط و مناسبات اقتصادی و سیاسی میان شرق و غرب را فراهم نمود، یک تمدن یونانی بوجود آمد و در شرق مدیترانه و آسیای مقدم روبه توسعه نهاد، گرچه نفوذ یونان درایران ضعیف تر بود اما فتوحات اسکندر در تمدن و تاریخ این کشور چندین قرن اثر گذاشت، از جمله اقدامات مهم و اساسی اسکندر در کشورهای تحت استیلا و تسلط خود می توان به موضوع شهر سازی اشاره کرد، بطوریکه روایت کرده اند او هفتاد شهر ساخته ولی احتمال می رود که این رقم قدری مبالغه آمیز باشد، البته کلیه شهر هایی که اسکندر آنرا ساخته است به معنای حقیقی شهر نبوده است، بلکه قسمت اعظم آنها دژهای نظامی به سبک مقدونی بود که در اراضی پادشاه ساخته شده ...

ـ امپراطوری اسکندر: در دوران سلطنت مقدنی در مشرق، مراکز جدید شهری بوجود آمدند که از "اسکندریه" در مصر شروع و به "اوپیان" در ساحل شرق هند خاتمه می پذیرد، درایران و آسیای میانه چند شهر به نام اسکندریه معروف است، اسکندریه در شوش در تلاقی دجله و ابله، اسکندریه در کرمانی، اسکندریه در آراخوسیا (قندهار کنونی وطن ما افغانستان)، اسکندریه در آریا (هرات کنونی ـ وطن عزیز ما افغانستان)، اسکندریه در مرغیان (مرو) و ... سیاست شهر سازی اسکندر مبنی بر مقاصد جنگی وی بود و نه اقتصادی یا دولتی، ولی اهمیت این سیاست به تدریج از حدود نیات اسکندر تجاوز کرد و در یک مقیاس نافذتر و منظم تری به وسیله قائم مقامهای اسکندر و وارثان حکومت وی تکیه گاه نیرومندی برای آنها شد، باید خاطر نشان ساخت که هزاران تاجر و ضنعتگر یونانی به امید جلب منافع بیشتر در کشورهای مشرق زمین به دنبال قشون اسکندر به راه افتادند، اغلب آنها در شهر های جدید رحل اقامت افکندند و دست به فعالیت زده، تجربیات پر ارزش خودشان را به کار انداختند، و روابط و مناسبات گذشته آنها با مراکزتاجران یونان موجب توسعه و گسترش میزان مبادله کالا بین مشرق زمین و یونان گردید کشفیات جغرافیایی که در موقع لشکرکشی صورت میگرفت و هم چنین بهبود طرق تاجران، در توسعه روابط اقتصادی و تجاری بسیار نافذ بود، یکی از مسائلی که در دوران حیات اسکندر محسوس نبود، ولی بعدا  ثمرات و نتایج زیادی از آن عاید شد، موضوع نفوذ زبان یونان و هنر و دانش آن کشور در مشرق زمین بود که در ایجاد و تاسیس یک تمدن مختلط و ممزوج نقش مهمی ایفا کرد.

 (از کتاب: تاریخ ایران باستان اثر میخائیل میخائیلوویچ دیاکونوف)

5 ـ ضمیمه شدن" اکوادور"، با کشور لمبیا :ـ به تاریخ 16 دسمبر سال 1819 میلادی: "اكوادور" يكي از ممالك مستقل امريكاي جنوبي كه با رژيم جمهوري اداره ميشود، به صورت قسمتي از كشور كلمبيا، ضميمه آن كشور شد و اين انضمام ، قسمي از برنامه اي بود كه براي تاسيس" كلمبياي كبير " توسط « سيمون دوبوليوار» قهرمان آزادي امريكاي جنوبي طرح شده بود"  اكوادور "كه روز14 نومبر1515 ميلادي كشف شده و به تصرف هسپانياييها درآمده بود ،دو سال بعد از الحاق به كلمبيا رسمأ مستقل شد.

 روز شمارهفدهم ماه دسمبر

= = = = = = = = == =  

1 ـ استقلال کشور" اکوادر":ـ به تاریخ 17 دسمبرسال1819ميلادي: اكوادور با تلاشهاي سيمون بوليوار ازسلطه هسپانيا رهايي يافت و به فدراسيون كلمبياي بزرگ پيوست، اكوادور بعد ازمدتي ازاين فدراسيون جداشد و با اعلام نظام جمهوري به استقلال رسيد،اكوادور درامريكاي جنوبي ميان كشورهاي پیرو، كلمبيا، برزيل، بوليوي و شيلي قراردارد.

2 ـ تأثيرات مولانا در شرق و غرب:ـ به تاریخ 17 دسمبر سال 1273میلادی : حضرت مولانا جلال الدین بلخی در قونيه درگذشت ، در مراسم تدفين وى نه تنها مسلمين بلكه مسيحيان و يهوديان نيز شركت نمودند وبر سر مزار مولانا سماع بزرگى به همراه همخوانى برگزار گرديد، اين حقيقت كه وى نه تنها در ميان هم كيشان مسلمان خود بلكه در ميان مسيحيان و يهوديان قونيه محبوب بود و مقام والايى داشت ، به معناى نقش آينده وى در گفت وگو ميان اديان تعبير مى گردد، همچنين براساس منابعى كه در دست است روشن گرديده كه مولانا با روحانيون يونانى كه در آناتولى مركزى از مدت ها قبل فعاليت مى نمودند درارتباط و رفت و آمد بوده است كه روابط مولانا با يونانى ها بسيار خوب بوده و احتمالاً بعضى از آوازهاى محلى و بومى يونان وى را برانگيخته و شايد به همين علت وى نه  به زبان فارسى بلكه به زبان يونانى قرون وسطى قطعاتى را سروده است همچنين وى زبان رايج آن زمان يعنى تركى قرون وسطى را دراشعارش به كار برده است، سرودن حدود 200 غزل به زبان عربى نيز نمايانگر تسلط وى به ادبيات كلاسيك عرب مى باشد، چنين به نظر مى رسد كه در زمان حيات و نيز بلافاصله پس از مرگ مولانا، گستره فكرى و ديدگاه وى در نواحى كه دوستدار ادبيات فارسى بوده و از آن استفاده مى شده ، اشاعه يافته بود، اين اشاعه در نواحى هندوستان بارزتر و آشكارتر از نواحى ديگر بود وبه قول محترم« آنه مارى شيمل » که میفرمایند : من معتقدم كه اين امر كه يك عارف هندى به نام على كلكته اى به قونيه آمده و آنجا با پسر سالمند مولانا به نام سلطان ولد ملاقات نموده ، حقيقت دارد، وى يك نسخه از مثنوى را با خويش به هند مى برد،اين امر را نمى توان ثابت كرد ولى حقيقت اين است كه مثنوى هاى كوتاه بوعلى قلندر به سبك و روان مثنوى معنوى نوشته شده و در حقیقت ديدگاه و تفكر ساده شده مولانا مى تواند قلمداد شود، بدون شك طرز تفكر موجود در مثنوى در زمان حيات سلطان ولد يعنى 1312 سال قبل در شبه جزيره هند شناخته شده بود پس از آن شاهد تأثيرات دائم اشعار مولوى در شبه قاره هند مى باشيم و اين تأثيرات به قدرى عظيم است كه يك وقايع نگار هندو در قرن 15 از بنگال گزارش مى دهد كه« برهمن » مقدس هم مثنوى رومى را مطالعه مى كند، بايد توجه نمود كه در شمال سرزمين هند از سال 1206زبان و ادبيات فارسى زبان ادارى آن منطقه به شمار مى رفت بنابراين اشاعه و گسترش تفكر مولوى در شبه قاره هند كار سهلى بود و زمانى كه مولوى در مثنوى خويش آواز نى را مى آورد:

"بشنو از نى چون حكايت مى كند.............از جدايى ها شكايت مى كند"

آنگاه بنگالى ها آن را انعكاسى يا مقايسه اى با فلوتى كه« كريشنا» با اشتياق مى نوازد، مى بيند، فلوت به عنوان يك آلت موسيقى معنوى و عرفانى هر دو در سنت زنده است و استفاده مى گردد، از سال 1500میلادی به بعد مثنوى وقسمت هايى از ديوان شمس روزبه روز در شبه قاره هند شناخته تر مى گردد در عهد مغول در فاصله سال 1526میلادی تا اواسط قرن نوزدهم ، ما شاهد تأثيرات روزافزون تفكرات مولانا در ادبيات هندوفارسى و پس ازآن در ادبيات اردو مى باشيم، در دوران مغول به خصوص پس از اكبرشاه و در دوره شاه جهان تعداد زيادى از مفسران مذهبى وجود داشتند، شاهزاده« جهان آرا» دختر شاه جهان نيز به تعدادى از عالمان مأموريت داد تا درباره مثنوى تفسيرنويسى نمايند، در قرون 17 و 18 نمى توان هيچ آثار منظومى را در ادبيات فارسى يافت كه بى تأثير از مثنوى نوشته نشده باشند، اين نكته نيز بسيار مهم است كه حتى در ادبيات عاميانه نيز پژواك تفكرات مولانا به چشم مى خورد، براساس ميراث فرهنگى موجود در سند در قسمت جنوبى پاكستان امروز كه از سال 711میلادی تحت حكومت اسلام درآمد، مثنوى به طور دائم مطالعه مى شده است .

   شاعر بزرگ سندى زبان ،« شاه عبدالليف » متوفى به سال 1751 در رساله اش كه اثر بزرگ نظمى وى است ، به حدى منعكس كننده نحوه تفكرات مولانا است كه «هربرت سلى» مى نويسد: " اين كافى است كه شاه عبدالليف با آثار مولانا آشنا باشد و از اين طريق بتوان آثار وى رادرك نمود "، به خاطر مى آورم كه اولين بار كه رساله سندى شاه عبدالليف را خواندم ، به ناگهان قسمتى از جملات مثنوى را مشاهده كردم ، به خصوص مصرع هايى از دفتر اول (مصرع 1704) كه در آن مولوى از آب صحبت مى كند كه نه تنها تشنگان به دنبال آب مى گردند، بلكه آب نيز در جستجوى تشنگان است .

   شاه عبدالليف راز عشق ميان چشمه آب و انسان تشنه را در رساله اش به شكل يك داستان عاشقانه مطرح نموده است و نمونه هايى ازاين دست را در اثر وى بسيار مى توان يافت، در قديم نيز در مناطق مسلمان نشين چنين گفته مى شد كه عارفان بزرگ در كتابخانه هاى خويش اين سه كتاب را حتماً دارا هستند، يعنى قرآن ، مثنوى و ديوان حافظ اين سه كتاب به شكلى سنتى نزد همه عارفان قرن 18 در ايالت سند نيز يافت مى شد، در تمامى آثارى كه به صورت نثر در سند و پنجاب نوشته شدند، مثنوى مولانا نقش بسيار عميقى را ايفا نموده اند هر كسى كه آثار محمد اقبال را مطالعه نموده باشد، مى داندكه اقبال تا چه اندازه متأثر از مولانا بوده است و در قبال وى احساس مسؤوليت مى نمايد، تصور اقبال چنين است كه وى در مولانا هوا و روح زنده اسلام را مشاهده مى كند، مولانا براى اقبال به مثابه يك انسان ايده آل خداجوى تلقى مى گردد، آداب و قواعد مولوى كه از جانب پسرش سلطان ولد اشاعه يافت ، بيش از همه در روشنفكران و هنرمندان امپراتورى عثمانى تأثير نهاد ورقص جمعى سماع در اغلب مناطق عثمانى اشاعه يافت ولى سماع مولوى در هند وجود نداشت اگرچه صوفيان هندى به موسيقى علاقه داشتند، هر شخصى كه با ادبيات مدرن ترك آشنايى دارد، مى داند كه يحيى كمال بيات لى ، متوفى به سال 1958میلادی يكى از بزرگ ترين نمايندگان ادبيات كلاسيك ترك مى باشد.

    يكى ازآثار تقريباً ناشناخته ولى بسيار باارزش وى به نام "سماع سماوى " به معناى رقص آسمانى است كه در آن از تجربيات و احوال دراويش كه بارقص چرخان اطراف خويش ، خود را در آسمان مى يابند، صحبت مى نمايد، همچنين نيز شاعر" سورآليست" ديگرى به نام آصف خان جلبى درمورد رقص سماع اثرى بسيار ارزشمند در قالب اشعار نو دارد، از شاعر ديگرى به نام نظيم حكمت نيز مى توان نام برد كه وى در دنياى غرب به عنوان پيش قراول سوسياليسم و منتقد سنن و رسوم شناخته مى گردد و در مسكو درگذشته است، وى در دوران جوانى خويش شعرى بسيار زيبا و مملو از احساسات به افتخار حضرت مولانا سروده است .

برای معلومات بیشتربه این آدرس مراجعه فرمایند:   http://www.ariayemusic.com/dari2/farhangi/adib.html

3 ـ نخستین طیاره جنباننده :ـ  به تاریخ 17 دسمبرسال1903ميلادي: نخستين طیاره جنباننده جهان كه برادران« رايت» آن را ساخته بودند با موفقيّت به پرواز درآمد و نزديك به يك دقيقه درفضا پرواز كرد، برادران« رايت» با مشاهده پرواز طیارهء بي الهء جنباننده يا( گلايْدِر) به پرواز علاقمند شدند و درنهايت با پشتكار فراوان نخستين طیارهء جنباننده جهان را ساختند.

 روز شمارهجدهم ماه دسمبر

= = = = = = = = ====  

1 ـ كشف باكتري طاعون در جاپان :ـ به تاریخ 18 دسمبرسال 1894 ميلادي :آقایان" يرسن" و" كنيا ساتو" همزمان با هم باكتري طاعون را در جاپان كشف كردند، طاعون از حشره اي بنام كك به انسان سرايت مي كند، رايج ترين نوع طاعون ، طاعون ريوي است كه از انسان به انسان ديگر سرايت مي كند، شايان توجه است كه ميزان مرگ ومير، ناشي از بيماري طاعون بعد از كشف عامل بيماري به كمتر از پنج درصد كاهش يافت.

2 ـ نخستين ايستگاه راديويي جهان:- به تاریخ 18 دسمبرسال 1902 ميلادي : ماركوني مخترع مشهور ايتاليايي نخستين ايستگاه راديويي جهان را تاسيس كرد، بدين ترتيب گفتگوهاي سريع ميان دوقاره اروپا و امريكا برقرارشد، گفتني است كه تا آن زمان راديو فقط وسيله مخابراتي بود از آن پس به وسيله اي براي سرگرمي تبديل شد.

3 ـ رشد اقتصادی درتولید سالانه چین:ـ به تاریخ 18 دسمبر سال 2004 میلادی: « هو » رهبر چين در مراسمي در ماكائو گفت كه رشد اقتصادي چين در سال 2004 كه 13 روز ديگر پايان مي يابد بيش از 9 درصد بوده و ما براي سال آتي بايد آن را به 8 درصد پايين آوريم تا تورم پول از چهار درصد بالا نرود ( معادل امريكا )، وي گفت كه در سال 2004 حجم مبادلات تجاری چين از يك تريليون و يك ميليارد دالر بالاتر رفته است، طبق برنامه، چين تا پنج سال ديگر توليد سالانه موتر را به پنج ميليون دستگاه خواهد رساند و مقام سوم جهان را پس از امريكا و جاپان به دست خواهد آورد.

روز شمارنزدهم ماه دسمبر

= = = = = = = = ====  

1- قيام عزل فليپ ازمقام سلطنت هسپانیا :ـ به تاریخ 19 دسمبرسال1706ميلادي: مرم هسپانیا قيام بزرگ خود را عليه سلطنت فليپ پنجم آغازكردند، هدف ازاين قيام عزل فليپ ازمقام سلطنت هسپانیا بود، اين قيام ابتدا به خروج فيليپ ازمادريد منجر شد اما بعد از چند روز فيليپ پنجم بارديگر به مادريد بازگشت و قيام كنندگان را به شدت سركوب و پس از آن شماري ازرهبران قيام مردم را اعلام كرد.

2- سيرالئون ازكشورهاي اِفريقاي غربي ضميمه انگلستان شد:ـ به تاریخ 19 دسمبرسال1787ميلادي:. اين سرزمين پس از330سال كه ازتاريخ اكتشاف آن مي‎گذشت جزء متصرفات انگلستان شد، سيرالئون را داسينترو كاشف پرتگالي كشف كرد و پس از آغاز سلطه استعماري انگليس تا سال1961ميلادي دراسارت اين كشور ماند، سرانجام درسال1961ميلادي سيرالئون به استقلال رسيد و حكومت فرمانداري عمومی درآن برقرارشد، سيرالئون تا قرن هجدهم ميلادي ازمهمترين نقاط صادركننده برده درقاره اِفريقا بود و مردم اين كشور بدست اروپايي‎ها به بردگي درمي‎آمدند.

3 ـ استقلال كشور" ايرلند" ازانگلستان:ـ به تاریخ 19 دسمبرسال1921ميلادي: كشور ايرلند ازمتصرفات انگلستان استقلال يافت، ايرلند مدت هفت قرن مستعمره بريتانيا بود اما مردم ايرلند هميشه با حكومت انگليسي‎ها مخالفت و مبارزه مي‎كردند، عاقبت درسال1921ميلادي به موجب پيمان منعقد شده درلندن، بجزشش ايالت ايرلند كه ايرلند شمالي خوانده شدند؛ ديگر بخشهاي ايرلند بصورت دومينيون بريتانيا درآمد و با نام دولت آزاد ايرلند اعلام موجوديت كرد، درسال1949ميلادي براساس قانون اساسي ايرلند اين كشور بطوررسمي جمهوري ايرلند نام گرفت و ازسال1966ميلادي روابط اقتصادي خود را با بريتانيا گسترش داد.

4 ـ مشکلاتی بوش رئیس جمهور امریکا:ـ  به تاریخ 19 دسمبرسال 2004 میلادی : « ديويد برودر» روزنامه نگار امريكايي در مقاله اي كه از سوي سنديكاي مربوط در شماره يكشنبه 19 دسمبر2004میلادی بسياري از روزنامه هاي امريكا انتشار يافته مسائل مهمي را كه جورج بوش در دوره دوم حكومت خود با آنها رو به رو است به اين ترتيب بر شمرده است:

ـ  رو به رويي با سياستهاي تازه داخلي و خارجي پوتين

ـ مسئله عراق

ـ برنامه هاي اتمي ايران و كره شمالي

ـ رقابت اقتصادي با چين

ـ روابط سرد و از كار افتاده اروپاي غربي و امريكا

ـ تروريسم

ـ مسئله افغانستان

ـ مسئله اعراب و فلسطين،

   «برودر» نوشته است كه خانم « كندوليزا رايس » در اين شرايط سخت ، رياست ديپلماسي امريكا را به دست مي گيرد، مردم امريكا اخيرا نشان داده اند كه با هرگونه جنگ تازه مخالفند و بنابراين، وي بايد مسائل را از راههاي ديپلماتيك حل كند، لذا به همكاراني نياز دارد كه ديپلمات واقعي باشند، نبايد وفاداري به جورج بوش را در انتخاب ديپلماتها ملاك و ضابطه قرار دهد كه موفق نخواهد شد.

روز شماربیستم ماه دسمبر

= = = = = = = = = ==

1 ـ سرزمين " پیرو" به استقلال رسيد:- به تاریخ 20 دسمبرسال1821ميلادي:: اين كشوربيش از 290سال تحت سلطه هسپانیا بود، اما سرانجام با مبارزات مستمرمردم" پیرو"، ورهبريهاي « سان مارتين و سيمون بوليوار» مجدداً به استقلال رسيد، پس از استقلال حكومت جمهوري در" پیرو" ، برقرارشد اما همواره نظامهاي خودكامه براين كشور حكومت كرده‎اند و كودتاهاي نظامي اوضاع اقتصادي و سياسي اين كشور را دستخوش نوسانات شديد كرده است.

2 ـ شورش مردم چين بر ضد سلطه مغولها :ـ به تاریخ 20 دسمبر سال 1398 میلادی« ژو يووان زانگ » دهقانی كه چين را بار ديگر متحد كرد و سلسله پادشاهي مغولها را در چين منقرص ساخت و آنها را به دشت گبي Gobi فراري داد، وی درتاریخ 20 دسمبر در سال 1398 ميلادي درگذشت، ژو ( زو ) هنگام مرگ 70 ساله بود، پدر« ژو» او را در جواني از كار دهقانی مانع شد و به مکتب آموزش روحانيون بودايي فرستاد و روحاني شد و در اين سمت اطلاعات وسيعي از عدم رضايت مردم از دولت مغولي چين (سلسله يووان) به دست آورد، سپس دسته يي از دهقانان و مردم عادي چين را با خود همدست كرد و انقلاب بزرگي به راه انداخت كه به انقلاب كلاه سرخ ها (Red Turbans دستار" لنگی " سرخ ها ) معروف شد، او مي دانست كه اربابان ملك حامي پادشاه هستند، بنابراين به تضعيف و از ميان بردن آنان پرداخت و در سال  1368 میلادی شهر "پیكن " (مرکز کشور چین) را به آساني تسخير كرد، سپس شاهزادگان ايالتهارا عزل و زنداني و وحدت چين را بار ديگر تامين كرد، وي تا آخرين لحظه عمر از غم مردم عادي و دهقانان فارغ نبود و براي نويسندگان و اهل فرهنگ و ادب, حتي آنان كه روش وي را نمي پسنديدند حقوق ماهانه برقرار كرده بود،« ژو» براي حفظ وحدت چين يك شبکه سراسري مخفي اطلاعاتي در چين ايجاد کرده بود تا او را از هر گونه مخالفت و دشمني و توطئه آگاه گردانند.

3 ـ دستگيري جنرال« نوريه گا» رئیس جمهور پاناما :ـ به تاریخ 20 دسمبرسال 1989 : لشکر کشي امريکا به کشور " پاناما" براي دستگيري جنرال « نوريه گا» رئيس دولت اين کشور و انتقال او به امريکا جهت محاکمه و مجازات  صورت گرفت چنانچه بتاریخ فوق در سال1989 نيروهاي اعزامي جورج بوش ( پدر ) رئيس جمهوري وقت امريكا با کمک نظاميان امريکايي مستقر در منطقه کانال" پاناما" که جمعا بالغ بر 24 هزار تن حمله نظامي خود را به واحدهاي جنرال« مانوئل نوريه گا » رئيس دولت" پاناما" كه در امريكا متهم به معاونت درصدور كوكايين شده بود .

   « نوريه گا ي» متولد سال 1934 میلادی از جواني در قوای مسلح " پاناما" فعاليت داشت و با کمک امريكا به قدرت رسيده بود، او مي گفت: كه اتهام وارده در امريکا به او ، سياسي است و از هنگامي وارد آمده كه او حاضر نشد به خواست دولت واشنگتن وارد جنگ با کشور " نيكاراگوئه" شود، در نخستين روز حمله که ساعت يک بامداد آغاز شده بود مقاومت نيروهاي " پاناما" و شبه نظاميان معروف به گردانهاي " حيثيت " شديد بود، در آن زمان جنرال« کولن پاول» رئيس مرکز فرماندهی مشترک و ديک چني وزير دفاع امريکا بود.

4 ـ یکی ازدلایلی که شوروی از هم پاشید :ـ  به تاریخ 20 دسمبرسال 2004 میلادی : « لوژن تانگLiuzhen Tang  » سفير جمهوري توده اي چين درتهران ضمن مصاحبه خود كه به تفصيل در روزنامه كيهان بتاریخ 11 دسمبر انتشار يافته بود، در مورد فروپاشي شوروي گفته بود: " در شوروي عدالت بود ولي انگيزه نبود و چين از آن درس گرفت "   به نظر بسياري از انديشمندان، برقراري عدالت همه جانبه ( سوسياليسم ) آرزوي هميشگي بشر بوده است، بنا براين، فروپاشي شوروي به دليل غير عملي بودن سوسياليسم نبود و عمدتا به اين دليل بود كه رهبران انقلاب بلشويكي سال 1917 میلادی آن را دفعتا، با عجله و به طور كامل در سرزميني كه مطلقا آمادگي آن را نداشت پياده كردند و از اعمال زور براي اجراي آن خود داري نورزيدند، اگر در آن زمان قرار بود سوسياليسم در سراسر جهان پياده شود، روسيه به لحاظ شرايطي كه داشت در ميان ملل، در رديف آخر آمادگي سوسياليست شدن قرار داشت، در چنين كشوري، رهبران انقلاب بايد از ملي كردن اراضي و منابع توليد آغاز مي كردند و سپس آنها را به اجاره تعاوني ها مي دادند تا رقابت و «انگيزه» از ميان نرود و در دهه هاي اول، خود تنها به امر آموزش وصحت یابی رايگان و تامين مايحتاج مردم ( تجارت دولتي ) و بازنشستگي عمومي و از ميان بردن فقر و آماده ساختن نفوس براي زندگي و اشتغال در يك «جامعه سوسياليستي تمام عيار » مي پرداختند، اقدام عجولانه ديگر اين بود كه امپراتوري روسيه را بر پايه مليت هايش به جمهوري هاي متعدد قسمت كردند، حال آن كه سوسياليسم ماركسيستي به مليت توجه نبايد داشته باشد و دمكراسي شورايي ( ساويت ) متفاوت از ايجاد جمهوري هاي متعدد در خاك يك كشور است، لنين كه در اين زمينه رئاليستي فكر مي كرد گفته بود اگر حتي مردم يك دهات و روستا تقاضاي خود مختاري كنند به آنان بدهيد كه مي دانيم در نيمه دسمبر سال 2004 میلادی ولاديمير پوتين با امضاي يك قانون، اختيارات بخشهاي كشور، را پس از 9 دهه در فدراسيون روسيه محدود كرد، عامل ديگر؛ رخنه فرصت طلبان به دستگاههاي دولت و اداره بود كه خود را مومن به سوسياليسم جا زده بودند كه تخريب از ناحيه اين جماعت كه رخنه آنان در سه دهه آخر عمر شوروي شدت گرفته و عمومي شده بود ضربه نهايي بر پيكر شوروي بود.

5 ـ قذافي از اسلحه كشتار جمعي منصرف شد :ـ به تاریخ 20 دسمبر سال 2003 میلادی: معمر قذافي رهبر ليبي پس از يك مقاومت دهها ساله 20 دسمبر 2003میلادی با امتیازی از سر راه سياست امريكا كنار رفت و اعلام داشت كه از تلاش براي ساختن هرگونه اسلحه كشتار جمعي منصرف شده و دروازه هاي كشورش به روي بررسی کنندگان مربوط باز است، در طول مقاومت ، يك بار ليبي مورد حمله هوايي امريكا قرار گرفت و متحمل تلفات و خسارات شد و تحريم آن از سوي دولت امريكا با اين كه حاضر به پرداخت غرامت به بازماندگان انفجار پرواز 103 پان امريكن شده و فهرست بلند بالاي ممنوع الخروج ها را لغو كرده ادامه داشت، از دهه 1980میلادی كه هنوز شوروي بر سر پا بود ، سياست امريكا بر اين پايه قرار گرفته بود كه معارض نداشته باشد ـ كوچك و يا بزرگ، براي امريكا دارندگان اسلحه استراتژيك و نيز افراد نيرومند، هر دو خطر محسوب مي شوند، افراد نيرومند از جمله( مائو ، هوشي مين ، تيتو ، نهرو ، ناصر ، سوكارنو ، دوگل و آلنده) از اين دنيا رفتند و صدام حسين در چنگ آن دولت در آمد و هم اکنون غیر مستقیم بر آن نظارت دارد، ماندلا بازنشسته شده و كاسترو و چاوز گرفتار مسا ئل خود هستند، دولت فدرال افريقاي جنوبي داوطلبانه و بدون سر و صدا از سلاحهاي اتمي اش دست برداشت و فقط مانده است كره شمالي ، كه مقامات امريكايي مي دانند به علت موقع جغرافيايي و ساختار سياسي و قدرت نظامي ، به مصلحت نيست جز با مسالمت ( فرمول شوروي ) فعلأ با آن درگير شد و در شرایط فعلی امریکا همچنان  میخواهد پرابلم اش را با سوریه ومسایل مربوط به سلاح اتمی ایران یک طرفه کند.

6 ـ تمركز اختيارات در كرملين و اظهارات جورج بوش :ـ  به تاریخ  20 دسمبرسال 2004 میلادی: در مصاحبه جورج بوش رئيس جمهوري امريكا نوشته اند كه وي تلاش كرد كه از ولاديمير پوتين و اقدام هاي تازه او ( تمركز اختيارات در كرملين ، چند مورد با لحن خشن خطاب كردن امريكا، مسافرتهاي پي در پي به كشورهاي ديگر براي يافتن دوست و متحد و ...) انتقاد نكند و پاسخ به پرسشها را به بيان اين جملات كه با هم مناسبات شخصي حسنه دارند و در جريان ديدار ماه فبروری 2005میلادی از اروپا  با او هم ملاقات داشت بسنده كند، بوش در اين مصاحبه براي نخستين بار اعتراف كرد كه برنامه آموزش نظامي عراقيان موفقيت آميز نبوده است و اظهار تاسف كرد كه نظاميان عراقي به محض رو به رو شدن با آتش دشمن و خطر فرار مي كنند، هدف اين آموزش اين بوده است كه 125 هزار نظامي عراقي براي حفظ امنيت داخلي اين كشور آماده شود كه هنوز تحقق نيافته است، اين بيان پرزيدنت بوش چنين تفسير شده است كه نظاميان امريكايي براي مدتي طولاني در عراق باقي خواهند ماند، مطلب ديگر از مصاحبه بوش كه تفسير شده است اين موضوع بود كه گفته بود انفجارهاي موترها و حملات ديگر، بر روحيه عراقي ها اثر منفي گذارده است و هدف مخالفان هم همين بوده كه عراقي ها نگران و لرزان باشند، بوش قبول كرد كه ادامه اين حملات و خرابكاري ها كه خبر و تصوير آن هرشب از شبكه هاي تلويزيوني امريكا پخش مي شود باعث ايجاد ترديد در بينندگان اين اخبار شده است، درباره اين مصاحبه نوشته شده اند كه جورج بوش در قبال برنامه هاي اتمي ايران و كره شمالي ملايمتر از گذشته سخن به ميان آورده و در مورد ايران گفته بود كه چون امريكا مناسبات سياسي خود با ايران را قطع كرده، متكي به تماس ديگران با اين دولت است كه مشغولند، ولي درباره مداخله در اوضاع عراق به ايران و سوريه اخطار كرده ايم و در اينجا اين اخطار را تكرار مي كنم و انتظار دارم كه اين كلام من به گوش اين دو كشور برسد و به جريان و چگونگي برگزاري انتخابات عراق احترام بگذارند.

    سناتور« وارنر» رئيس كميسيون نيروهاي مسلح سناي امريكا هم دو روز قبل از پرزيدنت بوش در باره ضعف نظاميان عراقي گفته بود: در ديدار اخير از عراق متوجه شدم كه نظاميان تازه عراقي كه ما آنان را تعليم داده ايم از لحاظ موثر بودن در پايين ترين سطح قرار دارند، در فهرست هاي دريافت دستمزد ماهانه 114 هزار نفرند، ولي در عمل .... مصاحبه يك ساعته جورج بوش يك روز پيش از وقوع انفجار انتحاري در اردوگاه نظاميان امريكا در شهر موصل عراق صورت گرفت كه ضمن آن دست كم 18 امريكايي كشته و بيش از 50 تن ديگر مجروح شدند، انفجار هنگام صرف ناهار صورت گرفت.

روز شمار بیست ویکم ماه دسمبر

  = = = = = = = = = = = ==

1 ـ تولد "هنريک بول" داستان نویس المانی :ـ به تاریخ 21 دسمبر سال 1917 میلادی:داستان نگار الماني« هنريك بول Heinrich Boll » به دنيا آمد، وی 68 سال عمر كرد و در سال 1972 برنده جايزه ادبي نوبل شد، او در داستان نويسي، نگارش داستانهاي كوتاه و مقاله مهارت فراوان داشت« هنريك» در نوشته هاي خود رنج ها و سختي ها الماني را در جريان جنگ جهاني دوم و پس از اين جنگ به خوبي تشريح كرده است، داستانهاي معروف او عبارتند از:( دلقك ، احترام از دست رفته كاترينا بلوم، طبل نازك، قطار سر وقت بود، ارواح و ....) وي با اين كه تحصيلات كلاسيك نداشت در گفتاري در سال 1980میلادی تعريف جالبي از داستان و داستان نگاري و اهميت كه هنر نويسندگي و اوج تفكر و تخيل است به دست داده و به طلوع و درخشش داستان نگاري در ميان بعضي ملل و انحطاط و زوال آن در كشورهاي ديگر اشاره كرده است، بول كه در1985میلادی فوت شد گفته است كه در كشورهاي اختناق عقيده و بيان كه دولتهاي حتي به زبان داستان، حاضر به تحمل انتقاد و شنيدن ضعفها و كمبودها نيستند داستان نويسي عشق و سكس و ... رواج مي يابد، زيرا كه داستان نگار نمي تواند هنر خود را براي مدتي طولاني محبوس سازد و اگر چنين داستانهايي بد آموزي تلقي شده اند، گناه از نويسنده نبوده است، « بول » داستان نگاري را نيازمند به حمايت و تشويق ملي ( دولت ـ جامعه ) دانسته و گفته است: با اين كه " پاسترناك" با نوشتن يك داستان چهره شوروي را خراب كرد وي را از محله زيباي نويسندگان در حومه مسكو و مقرري قابل ملاحظه اش محروم نكردند، دولتها بايد ملاحظه احوال نويسندگان داستان را داشته باشند و اسپانسري آنان را برعهده گيرند تا اين هنر ادبيات ترقي و پيشرفت كند.

2 ـ قیام درزمین" دومينيكن " :ـ به تاریخ 21 دسمبرسال1801ميلادي: سرزمين دومينيكن براثرقيام « توسن لووِرتور» رهبرسياهپوست کشور"هائيتي " اززيرسلطه فرانسويان خارج شد و به "هائيتي "  پيوست، درسال1802ميلادي « توسن لووِرتور»  به رياست جمهوري دائم اين سرزمين انتخاب شد، يك سال بعد« ناپلئون» نيروهاي خود را براي مقابله با او به "هائيتي "  فرستاد و اين امرموجب شكست ناگهاني اونشد، بااين كارهسپانيائي ها مجدداً بر« دومينيكن» سلطه يافتند اما با قيام مردمي پس ازچندي نيروهاي بيگانه ازاين سرزمين خارج شدند و درسال1844ميلادي جمهوري دومينيكن تأسيس شد.

3 ـ بنیان سازمان آزاديبخش فلسطين:- به تاریخ 21 دسمبرسال1964ميلادي: به كوشش كشورهاي عضو اتحاديه عرب سازمان آزاديبخش فلسطين بنيان گذاشته شد، يك سال بعد ازتأسيس، سازمان چريكي جنبش آزاديبخش ملي فلسطين بنام اَلفتح با اجراي چند عمليات نظامي درمناطق اشغالي اعلام موجوديت كرد، سپس درمقام ناظردرسازمان ملل متحد پذيرفته شد، اسم سازمان آزادی بخش فلسطین با نام یاسر عرفات جاویدان است چونکه ورود ياسرعرفات 27 ساله به گنگره بين المللی محصلان در پراک مرکز گشور چکوسلواکيای سابق که ازحق عضويت کشور فلسطين دفاع ميکرد، ياسرعرفات را سمبولی از مبارزه و پيکار بين مردم معرفی داشت ودرسال 1965 ميلادی سازمان چريکی بنام « فتح » را بنياد گذاشت ودر سال 1969 ميلادی با سازمان ديگری بنام « ساف » وحدت کرد که اين گروه ها ياسر عرفات را در رأس آن قرار دادند و اين سازمان با رهبری عرفات (و با افول ناصر بعد از جنگ شش روزه 1967میلادی ) مبدل به يک سازمان ناسيوناليست فلسطينی شد، سازمانی که بافعاليتهای رهبرجديد خود جنبشی شد ملی، فراگير و پرحضور در عرصه سياست و اجتماعی فلسطين، چنانچه بتاريخ 13 نومبر 1973 ميلادی ، ياسرعرفات در سازمان ملل متحد سخنرانی پرشوری نمود که نمايندگان جهان را از تقابل اعراب و اسرائيل آشنا کرد، چنانچه زمانی که لشکر اسرائيل در سال 1982 ميلادی حمله را به" لبنان" به منظور نابودی سازمان« ساف» صورت داد، بيشترازپيش سرنوشت فلسطيني ها به موضوع مورد توجه افکارعمومی جهان مبدل شد،عرفات هويت چريکی خود را بعد از آغازين دهه نود با مشخصه يک رهبرسياسی تعويض نموده بود، اين در حالی بود که جان به در بردن از نقشه های ترور و حوادث پياپی، به عرفات شصت ساله وجهی اسطوره ای بخشيده بود، او که در 1988 ميلادی مبارزه مسلحانه عليه اسرائيل را رها کرده و گفتگو را به رسميت شناخته بود، درسپتمبر 1993ميلادی معاهده اسلو را امضا کرد و درکاخ سفيد با( اسحاق رابين ) صدراعظم اسرائيل دست داد تا پديد آورنده يکی از تاريخی ترين لحظه های پايان قرن بيستم باشد، يکم جولای 1994 میلادی، ياسرعرفات پس از سالها به سربردن در تبعيد به اراضی فلسطينی بازگشت جمعيت بسياری برای استقبال از او گرد آمده‌اند، او در سخنانی پرشور مردم را به تداوم مبارزه فرا می‌خواند و نويد تشكيل كشوری با پايتختی بيت‌المقدس را می ‌دهد تا دو سال بعد در اولين انتخابات سراسری به رهبری تشکيلات خودگردان فلسطينی بعنوان مقدمه کشور مستقل فلسطين برگزيده شود، اگست 1999 ميلادی عرفات هفتاد ساله شده بود ، جمعی از كودكان" رام الله " صبحگاه با دسته‌ای گل او را غافلگير می ‌كنند تا تولدش را تبريك گويند، از او می ‌پرسند كه چه آرزوی برنيامده‌ای دارد، عرفات پاسخ می‌دهد: نيايش بر خاك بيت‌المقدس، در سالهای پايانی قرن بيستم، با کمرنگ شدن تدريجی اميد به يک صلح پايدار ميان طرفين درگير، ياسر عرفات به موضع سرسختانه تری روی آورد تا در حرکتی استراتژيک کماکان اعتبار و محبوبيت خود را به عنوان سردمدار مبارزه فلسطينيان حفظ کند، شکست اجلاس" کمپ ديويد دوم"  و بازديد آريل شارون صدراعظم اسرائيل از ديواربيت المقدس به فاصله کمتر از دو ماه از آن در تابستان سال 2000 ميلادی، موجب شد تا صلح فراموش و دومين( انتفاضه * ) فلسطينيان آغاز شود، در سالهای اخيربا شعله ور شدن آتش خشونت، جنبش های افراطی ترمانند حماس به چيرگی بی چون و چرای عرفات درعرصه مبارزه و سياست فلسطين پايان داده اند.

   حصرعرفات درمقر، فرماندهی اش در" رام الله" که از سال 2002  ميلادی آغاز شد موجبات انزوای بيشتر رهبر سازمان آزاديبخش فلسطين را فراهم آورد عرفات75 ساله جمعه29، اکتوبر2004 ميلادی مطابق 18 عقرب 1383 خورشيدی پس از بروز ناراحتی مرموزی ازمقر کار خود در شهر"رام الله" در کرانه باختری به پايتخت فرانسه منتقل شد، برای عرفات که رويای رسيدن به بيت‌المقدس همچنان نامتحقق مانده، آرزويش اين است كه دستكم در آنجا به خاك سپرده شود، دولت شارون مخالف است، برسرمرده عرفات نيز كشاكشی در حال شكل گرفتن بود گويی كه او پس از 40 سال مبارزه ، تبعيد، بازداشت خانگی و ... هنوز هم مستحق آرامش نيست، زندگی عرفات و پست و بلند كار اوآینه تمام ‌نمايی ازرنج‌ها، تناقضات و ناكامی‌های مردم فلسطين بود، ظاهرا مرگش نيز تداوم اين آينه  بود،  فراتر از آينه اما هرجا كه نامی از فلسطين بوده و هست نام عرفات هم تداعی شده است، 40 سال پيش كه او پا به ميدان مبارزه نهاد، جهانيان كمتر می ‌دانستند كه فلسطين كجاست، اين عرفات و يارانش بودند كه سرنوشت ميليون‌ها فلسطينی‌ها را در دستور كار جهان نهادند و چشم جامعه جهانی را به رنج و آوارگی مردم فلسطين خيره كردند، سياست نمودن درشرايط دشوار، درهنگام جنگ و اشغالگری ، در تبعيد و با داشتن متحدينی ناپايدار و امكاناتی محدود و درنبود نهادهای مدنی، ضعف سنن دمكراتيك و فقدان كشوری كه بتوان درآن به شيوه‌ای متعارف سياست ورزيد، كار آسانی نيست و آنگاه كه شرايطی را ايجاد كند كه وحدت بی‌خدشه ، انسجام صفوف و تمركز اختيارات در دست " رئيس" حلال مشكلات به نظر رسد طبعا انحرافات ، جنگ و جدال‌های معينی نيز سربر می‌آورند و اين‌ها همه بستری را به وجود آورده بودند كه در كنار توانايی‌ها و مهارت‌های عرفات ضعف‌های او نيز تبارز يابند محبوبيت و نفرت كه در طول زندگی سياسی نصيب عرفات شده بود نيز در اين بود كه چه كس با كدام انگيزه و با كدام ارزيابی ضعف و قوت او را زير ذره بين گذارد، كسانی كه با عرفات طرف صحبت و مذاكره بودند ، چه در ميان خود فلسطينی‌ها و چه در گستره بين‌المللی كتمان نمی ‌كنند كه او سياستمدار ورزيده  و سخت بامهارتی بود، در جهان عرب كمتر سياستمداری را می ‌توان سراغ گرفت كه با وصف محروميت از امكانات و ابزار رايج برای اعمال ديپلماسی همچون عرفات خبرگی و مهارت به نمايش گذاشته باشد.

    شگرد معروف او درعرصه ديپلماسی كه به عنوان " هم آری ، و هم نه " معروف شده است، به علاوه تبديل كردن صحنه مذاكره به بازی شطرنج تا حد خسته كردن حريف، از جمله یادگار های معروف عرفات در 40 سال زندگی سياسی اوست حضوراعتنا برانگيز او در برابر مجمع عمومی سازمان ملل برای اولين بار در سال 1974 ميلادی كه عملأ  تاييد جهانی او و مبارزه مردم فلسطين را رقم زد نيز، از نقطه عطف‌های كارزار سياسی 40 ساله عرفات به شمار می ‌رود، او در حالی كه كلت بر كمر داشت تا نشانه‌ای از مبارزه و مصاف‌جويی را برای احقاق حقوق مردم فلسطين به نمايش گذارد، شاخه زيتونی برسر دست گرفت و اعلام كرد كه طالب صلحی عادلانه است.

برای معلوملت بیشتر به این آدرس مراجعه فرمایند      http://www.ariayemusic.com/dari1/tarikhi/adib2.html

4 ـ  در گذشت ابوالوليد محمد « ابن رشد » :ـ  به تاریخ 21 دسمبرسال 1198 ميلادي: ابوالوليد محمد« ابن  رشد » انديشمند و نويسنده بنام عرب هسپانيايي كه در جهان غرب به Averrossمعروف است ديده از جهان فروبست، وي در سال 1128 ميلادي در قرطبه ( كوردبا ) هسپانيا در خانواده يك قاضي به دنيا آمده بود و در رشته هاي فلسفه ، قانون وطب تحصيل و در كتابخانه بزرگ " الحكم حكمران " اموي هسپانيا مطالعه كرده بود، او سالها به دعوت ابو يعقوب حكمران مراكش در اين سرزمين بسر برد، از او 87 كتاب در 20 هزار صفحه برجاي مانده است كه معروفترين انها :( تفسيري بر افكار ارسطو ، قانون ، كليات فلسفه ، نگاهي به جمهوري افلاطون ، تحفه التحفه در تفسير عقايد غزالي ، تطورات تاريخي، كتاب در حركت فلكي ، الموسيقي و كتاب كليات في طب )هستند، « ابن  رشد » روش نويني براي نو شتن تفسير و تلخيص ابتكار كرده است كه هنوز كهنه نشده است، طبق نظريه فلسفي « ابن  رشد » ، انسان كاملا بر سرنوشت خود حاكم نيست، در كتاب طب كه به پايه " قانون " « ابن سينا» نمي رسد روش پيشگيري از امراض را ارائه داده است كه در آن زمان تازگي داشت، افكار « ابن  رشد » كه مترفي بود در تجديد حيات علوم ، ادبيات و هنر در اروپا ( رنسانس ) تاثير چشمگير داشت.

5 ـ تحریم بازيهاي المپيك :ـ به تاریخ21 دسمبر سال393 ميلادي: « تئودوسيوس» امپراتور وقت روم مسابقه هاي المپيك را كه از سال 776 پيش از ميلاد به مدت 1169 سال لاينقطع حتي در سالهاي جنگ ادامه داشت و نوعي رقابت مسالمت آميز پهلوانها و هنرمندان شناخته شده بود تعطيل كرد، در فرمان« تئودوسيوس» تصريح شده بود كه مسابقه هاي المپيك غير مذهبي و گناه است و براي هميشه ممنوع خواهد بود، اين رقابتها از جولای یعنی 776 سال پيش از ميلاد آغاز شده بود و در زمان معين در يونان انجام مي گرفت، مسابقه هاي المپيك در قسمت ورزش بدني، پس از يك وقفه1603 ساله از سال  1896 میلادی با همان تشريفات قديم و مشعل در همان ماه جولای ، ولي اين دفعه هر چهار سال يك بار از سرگرفته شده است و داراي يك كميسيون جهاني برگزار كننده است تا گرفتار تصميم يك امپراتور نشود، مسابقه هاي هنري ، علمي و ادبي به صورت ها و عناوين مختلف احياء شده و يا در شرف بين المللي شدن است، قرار نبود كه سياست در امر ورزش مخصوصا مسابقه هاي جهاني مداخله داشته باشد ، ولي در بيست و دومين دور بازيهاي المپيك كه در جولای سال 1980 میلادی در مسكو برگزار شد امريكا ، المان و جاپان به نشانه اعتراض به مداخله نظامي شوروي در افغانستان شركت نكرده بودند و عملا اين بازيها را تحريم كرده بودند!. ولی امریکایی ها بیخبر از آنکه روزی پای نظامی خودش در افغانستان کشیده میشود ولی تحت نام دیگری .

6 ـ تولد « ژوزف استالین »  : ـ به تاریخ 21 دسمبرسال 1879میلادی : « ژوزف استالین »   در گرجستان روسيه به دنيا آمد و پنجم مارچ سال 1953میلادی در گذشت، در وفاداري استالين به سوسياليسم كوچكترين ترديد نيست ، ولي از ديدگاه بي طرفترين مفسران " تاريخ عقايد " هم نگاه كنيم روش هاي او مآلا مانع ثبوت كارايي سوسياليسم شد،استالين كه تجربه ايستادگي هاي سالهاي نخست پيروزي انقلاب بلشويكي را ديده بود و نيرنگها ي كمونيستهاي دروغين و فرصت طلبان را مشاهده كرده بود با توجه به طبيعت رفتار روسها ، اعمال خشونت در برابر مخالفان را بهترين راه گسترش سوسياليسم مي دانست حال آن كه تجربه تاريخ نشان داده است كه ترويج يك مكتب با خشونت، كم عمق و بي دوام خواهد بو د، استالين ماهرانه موفق به بردن جنگ جهاني دوم شد كه بر او تحميل شده بود ، ولي خواست كه با زور سوسياليسم را جهانگير كند كه انديشه درستي نبود با انتصاب اداره کنندگان دريك كشور نمي شود مردم را تابع يك مكتب كرد ،برای استقرارپایه های مردمی آمادگي و شرايط لازم دارد، همان طور كه آب پيش از رسيدن به درجه« صد» در سيستم سانتيگراد به جوش نخواهد آمد انسان هم تا آمادگي لازم مخصوصا آمادگي ذهني را نداشته باشد پذيراي صميمانه يك ايده نخواهد شد و اگر هم بپذيرد ، ظاهري است و از آن دفاع نخواهد كرد، استالين بدون اين كه شوروي را نمونه برتري و امتيازهاي سوسياليسم كند، به زور و سياست متوسل شد و با اين عمل مصرف سنگين  جنگ سرد را بر مردم شوروي تحميل كرد و آنان را در يك نارضايي عمومي طولاني قرار داد، استالين نبايد سوسياليسم را دولتي مي كرد كه با رفتن دولت آن هم برود، بنابراين اگر استالين سياست لنين را دنبال كرده بودكه نمي خواست سوسياليسم را صادر كند امروز جهان چهره ديگري داشت. مثلأ با فرو پاشی حکومت تزارها در مارچ سال 1917 اوکراینی‌های آرزوی 200 ساله خود را میخواستند عملی کنند و اعلام استقلال کردند، اما در پایان سال 1917میلادی « ولادمیرایلیچ لنین» در صدد استرداد زمینهای تحت امر تزارها برآمد، در نتیجه سربازان" اوکراینی" به مدت 4 سال با سربازان قوای نظامی سرخ« لنین» قوای نظامی سفید روسیه (وفادار به تزار) و نیز با سربازان مهاجم المانی و پولندی درگیر شدند، ودرسال 1921میلادی جنگ با پیروزی قوای نظامی شوروی پایان یافت، در حالیکه غرب اوکراین بین پولند، رومانی و چکسلواکی تقسیم شد، مسئولین شورویها بلافاصله شروع به ارسال زیاد غلات از اوکراین برای سیر کردن مردم گرسنه مسکو و سایر شهرهای روسیه کردند که در نتیجه، قحطی و به دنبال آن نارضایتی از عملکرد زمامداران شوروی در "اوکراین" بوجود آمد، برای کاهش خشم عمومی « لنین»  سخت‌گیری و صدور غلات از" اوکراین" را کمی کاهش داد و حتی تجارت آزاد را نیز تشویق کرد، این تخفیف کوچک باعث احیای تمایل مردم به استقلال شد که خود را به شکل بزرگداشت مناسبتهای ملی، زبان، شعر، هنر و مذهب ارتدکس" اوکراین" نشان داد، با وفات « لنین»  در سال 1924 میلادی « ژوزف استالین »  به قدرت رسید، تمایلات ملی در اوکراین و کاهش نفوذ شوروی غیر قابل قبول شد، برای از بین بردن روح آزادی، اوکراینی ها، استالین همان کاری را شروع کرد که در بقیه شوروی کرده بود، در آغازسال 1929میلادی بیش از 5000 نفر از دانشمندان و بزرگان فرهنگی و دینی دستگیر و متهم به طراحی قیام مسلحانه شدند، دستگیر‌شدگان به اردوگاههایی در نقاط دوردست شوروی فرستاده شدند، استالین همچنین مالکیت زمین را به شکل اشتراکی درآورد که طبق آن تمام مزرعه‌های خصوصی و احشام مصادره شد، در میان دهقانان گروهی بودند که مالک 24 هکتار یا بیشتر بودند و درنتیجه وضعیت مالی‌شان بهتر بود و آنها را ( کولاک هاـ  kulaks ) می‌گفتند، « استالین »   معتقد بود که اگر در آینده شورشی پیش آید توسط این "کولاک ها" رهبری خواهد شد،با معرفی "کولاک ها"  به عنوان دشمن مردم، تمام دارایی‌شان را مصادره و آنها را بی‌خانمان و بدون کوچکترین وسیله‌ای توسط راه‌آهن  به بیابانها وحشی سیبری با سرمای شدید منتقل کردند، همچنین هر نوع کمک به آنها ممنوع شد، بعضی محققان تخمینی ابراز میدارند که تا میلیونها نفر از خانه‌هایشان اخراج و مردان، پسران جوان، زنان بدون فرزند و دختران مجرد به شکل بردگانی در معادن و صنایع روسیه درآمدند،« استالین »  تبلیغ و فعالیتهای زیادی برای نظام اشتراکی اجباری انجام داد، بر خلاف تمام این اجبارها و تهدیدها، مردم به وسیله شورش و خرابکاری به مقاومت خود ادامه دادند، به جای تحویل دادن خانه‌های خود، آنها را آتش زدند اموال ابزار و حیوانات خود را پس گرفتند، مقام‌های محلی را ترسانده و حتی کشتند این رفتارها در نهایت آنها را بمقابل  « ژوزف استالین » قرار داد، سربازان شوروی و پلیس مخفی برای سرکوب شورش هجوم برده و به بالای سر دهقانان خشمگین و گاهی به خود آنها نیز تیراندازی کردند، " GPU " یا پلیس مخفی استالین "سلف KGB " برای ایجاد ارعاب بسیج شده، و جوخه‌های آن شروع به حمله با برنامه، از دهقانان ناراضی کردند، اما مقاومت ادامه پیدا کرد، آنها از اینکه به قطعه‌ای در ماشین دهقانی شوروی تبدیل شوند، خودداری کرده و مصمم به بازگشت به سبک زندگی قبل از اتحاد شوروی بودند، کار را به طور کامل کنار گذاشته و گندم و جو را درو نشده در مزارع رها کردند،« استالین »  در پاسخ سیاستی را در پیش گرفت که باعث قحطی گسترده و مرگ‌ ومیر زیادی مردم شد.

    اواسط سال1932 میلادی حدود 75 درصد مزارع" اوکراین" با زور اشتراکی شده‌ بود، به دستور« استالین» مواد غذایی زیادی از" اوکراین" به اتحاد شوروی منتقل شد، تا جاییکه غذایی برای تغذیه مردم باقی نماند، و نیز مقدار زیادی به خارج صادر شد تا بخشی از نیاز مالی برنامه 5 ساله و نیز مصرف سنگین نوسازی قوای مسلح ( ارتش) تامین شود، غلات صادر شده برای تغذیه 2 سال مردم اوکراین کافی بود،
کمونیست‌های اوکراین مصرانه از مسکو خواستند که صدور غلات را کاهش داده و حتی کمک غذایی اضطراری نیز بفرستند،« استالین »    آنها را متهم به خیانت کرد و 100 هزار سرباز خشن روسی را برای تصفیه حزب کمونیست به اوکراین فرستاد، سپس مرزهای اوکراین را مسدود کرد تا از ورود هر نوع ماده غذایی به آنجا جلوگیری کند و کشور را به اردوگاهی بزرگ تبدیل کرد، سربازان شوروی شروع به جستجوی خانه به خانه و ضبط مواد غذایی کرده، هر نوع سرقت مواد غذایی حتی در حد یک خوشه گندم  موجب مرگ یا زندان 10 سال به بالا می‌شد، قحطی به سرعت شایع شد، چهره خندان کودکان به علت سوء تغذیه و رنج دائم گرسنگی برای همیشه از بین رفت، با شکم متورم و دست و پاهای چون چوب خشک شده، به تدریج می‌مردند گاهی در دهات وروستا ها، مادران کودکان لاغر خود را به داخل واگون قطارهای در حال عبور به سمت شهرها بخصوص "کیف" پرتاب می‌کردند به این امید که شاید مورد ترحم کسی قرار گیرند ولی مرگ و میر دسته‌ جمعی روستاییان مهاجر در شهرها شروع شده‌ بود، جنازه‌های در کوچه وسرک ها افتیده شده آنان، به وسیله گادی به گورهای گروهی منتقل می‌شد، اغلب پیش می‌آمد که کسی در کنار سرک خوابیده ولی زنده بود، او نیز همراه جنازه‌ها منتقل و دفن می‌شد، در حالیکه پلیس و اعضای حزب از غذای خوب بهره‌مند بودند، اوکراینی‌های بیچاره از برگ (علف ، درخت) و گوشت( سگ، پشک، بقه، موش و پرندگان) تغذیه می‌کردند، بعضی‌ها هم از گرسنگی، دیوانه شده و به آدم خواری روی آوردند،در همان زمان غلاتی که صادر نشده بود در اوکراین در مقیاس‌های بزرگ انبار شده بود حتی در بعضی مکانها غلات و کچالو ذخیره شده در مکانهای باز، به وسیله سیم خاردار و نگهبانهای مسلح
GPU مراقبت می‌شد، آنها به هر کس که سعی می‌کرد ذره‌ای غذا بردارد تیراندازی می کردند، اما حیوانات مزارع، چون برای تولید مورد نیاز بودند، می‌توانستند تغذیه کنند، در حالیکه مردم در کنار آنها چیزی برای خوردن نداشتند.

   در بهار سال 1933 میلادی در اوج قحطی، روزی  هزارها نفر در اوکراین می‌مردند، تمام روستاها به حالت مرگ افتاده بود، در اروپا، امریکا و کانادا، اوکراینی‌تبارها، مواد غذایی ارسال کردند، اما حاکمان شوروی، تمام غذاها را در مرز توقیف کردند، سیاست شوروی این بود که قحطی را کتمان کند و در نتیجه کمکها را نپذیرد، هر کس در مورد قحطی حرفی میزد، متهم به تبلیغات ضد شوروی می‌شد،در داخل شوروی بکار بردن کلمه‌های " قحطی" یا " گرسنگی" باعث توقیف میشد، شوروی برای تقویت ادعای خود مبنی بر دروغ بودن قحطی، تعدادی از افراد  مطبوعات خارجی را یا افراد معروف به مکانهای به دقت کنترل شده شوروی و اوکراین بردند، از جمله «جرج برنارد شاو» و گروهی انگلیسی متشخص که در بازگشت گزارشی از مناسب بودن اوضاع منتشر کرد، وزیر سابق فرانسه، « ادوارد هریوت» ، در یک گردش 5 روزه از اوکراین، از سرکهای آراسته کیف و مزرعه نمونه اشتراکی بازدید کرد، او نیز در بازگشت، اعلان کرد: قحطی وجود ندارد،
در مسکو 6 انجنیر انگلیسی شاغل در شوروی به اتهام خرابکاری، جاسوسی و ارتشا دستگیر و تهدید به مرگ شدند، محاکمه نمایشی آنها تلاشی بود برای انحراف توجه خبرنگاران خارجی از قحطی، به خبرنگاران اخطار داده شده بود که اگر در مورد قحطی، خبری بنویسند، از دادگاه اخراج خواهند شد، بیشتر گروههای خبری تسلیم خواسته شوروی شدند، از جمله" آنان والتر دورانتی" خبرنگار نیویورک‌ تایمز، برنده جایزه پولیتزر، در گزارشی نوشت: "اکنون هر صحبتی در مورد قحطی، مضحک است، " دولتهای غربی در این مورد موضع انفعالی گرفتند هرچند بیشتر آنان به وسیله دیپلمات‌های خود از رنج مردم اوکراین آگاه بودند.

    در نومبرسال 1933میلادی، رییس جمهور جدید امریکا، « فرانکلین روزولت» تصمیم گرفت حکومت کمونیست « استالین »  را به رسمیت شناخته و برای قرارداد تجارتی مهمی مذاکره کردند، سال بعد غربیها عضویت شوروی در جامعه ملل را پذیرفتند، برنامه 5 ساله « استالین »  برای نوسازی شوروی، احتیاج زیادی به واردات انبوه کالاهای صنعتی و تکنولوژی از غرب داشت و دولتهای غربی نمی‌خواستند توافق‌های پر سود با شوروی را به خاطر پی‌گیری موضوع قحطی از دست بدهند، تا پایان سال 1933میلادی حدود 25 درصد جمعیت اوکراین از جمله ملیون کودک هلاک شده بودند، کولاکها  و تمام دهقانان روستایی ازبین رفته بودند، بعدأ که « استالین» به هدفهای خود رسیده بود اجازه توزیع غذا در اوکراین را صادر کرد، هرچند سختگیریهای سیاسی ادامه و حتی افزایش پیدا کرد و فقط در جون سال 1941میلادی با حمله نازیها قطع شد، سربازان هیتلر حمله کردند تا مانند مهاجمان قبلی ضمن تصاحب این منطقه پر از نعمت، حکومت ظلم را با نوع دیگری عوض کنند.

 برای معلومات بیشترمراجعه کنید به این آدرس: http://www.historyplace.com/worldhistory/genocide/index.html 

7 ــ شوروي در مجلس شراب خوري سه نفره منحل شد!:- به تاریخ 21 دسمبر سال 1991 میلادی: بعد از تصميم (بوريس يلتسين ، شوشکويچ و کرافچوک) سران جمهوري هاي( روسيه ، اوكراين و بلاروس) در يك محفل خصوصي در استراحتگاه « بلوژفسکايا » واقع در بلاروس داير بر انحلال اتحاد جماهير شوروي گرفتند که پس از آن در 12 دسمبر سران یازده جمهوري از اعضاي اين اتحاديه در نشست خود در پايتخت قزاقستان تصميم آن سه تن را پذيرفتند! و اين جمهوري ها به صورت يك جامعه مشترك المنافع در آمدند، چهار روز بعد ( 25 دسمبر ) يلتسين رئيس جمهوري وقت روسيه در كاخ كرملين با گورباچف رهبر وقت شوروي ملاقات كرد و او را از اين تصميم آگاه ساخت و گفت كه ديگر سمتي ندارد، اندکي بعد گورباچف در يك نطق كوتاه تلويزيوني گفت كه با انحلال شوروي به اين صورت نمي تواند موافق باشد ولي چون در برابر عمل انجام شده قرار گرفته است چاره ديگري ندارد !. به اين ترتيب يک امپراتوري بزرگ تاريخ با آن همه دندان اتمي ـ موشکي ، دهها هزار تانک ، صدها زيردريايي و پيشرفتهاي فضايي همانند برف بر شيرواني داغ ذوب شد و از ميان رفت، بدون اين که رفراندم برگزار و نظر مردم اتحاديه استعلام شده باشد، 81 درصد مردم بلاروس در آستانه « تصميم سه گانه در محفل خصوصي بلوژفسکايا » ، در يک رفراندم به ادامه حيات شوروي راي داده بودند، چند ماه پيش از آن هم ، پارلمان عمومی جمهوريها وضعيت ديگري را تصويب كرده بود، رئيس جمهور امريکا براي تشکر از اقدام « شوشکويچ » با وي ملاقات كرد، قبلا هم « يلتسين » دو بار از امريكا ديدن كرده و در كنگره اين كشور به ايراد نطق پرداخته و مورد پذيرايي گرم قرار گرفته بود، قبلا نظر داده بودند که حتي با خروج حزب کمونيست از قدرت و تعديل سوسياليسم ، انحلال شوروي با انسجامي که در آن مشاهده مي شد امکان پذير نخواهد بود.  

   بسياري از روسها و كارشناسان امور حقوقي عقيده دارند كه ضرورت داشت براي انحلال اتحاد جماهير شوروي به رفراندوم و دست كم پارلمان اتحاديه مراجعه مي شد و ايراد گرفته اند كه سران اين جمهوري ها قانونا اختيار انحلال نداشتند و تنها براي افزايش قدرت شخص خود و احيانا تحت نفوذ و وعده هاي خارجيان با اين عمل موافقت كرده بودند، دوماي روسيه در زمان حكومت يلتسين، انحلال شوروي را به آن صورت ( بدون همه پرسي عمومي ) عملي غير قانوني خواند و در اين زمينه يك طرح قانوني تصويب كرد كه يلتسين از امضاي آن خودداري ورزيد و مصوبه همچنان روي ميز كرملين باقی ماند، با اين كه همه بازيگران نمایشنامه انحلال در قيد حياتند؛ هنوزحقايق مربوط به اين بزرگترين رويداد تاريخ معاصر روشن نشده است! . اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي در 20 دسمبرسال 1922میلادی از مناطق تشكيل دهنده امپراتوري روسيه به وجود آمده بود و خطوط مرزي جمهوري ها كه بارها تغيير يافته بود جدي و طبيعي نبود،اتفاقا كار ساختمان كاخ كرملين هم كه باعث تاسيس روسيه شد در دسمبر سال 1339 ميلادي آغاز شده بود .

8 ـ دستگيري رئيس یک دولت از طريق زور:ـ به تاریخ21 دسمبرسال 1989میلادی: در دومين روز عمليات نظامي امريکا در" پاناما"، تلفات سنگين گزارش شده بود و علاوه بر خرابي ، عده اي هم از فرصت استفاده کرده و دست به غارت فروشگاهها و منازل زده بودند، هدف از اين لشکر کشي ،ظاهرا دستگيري« نوريه گا» و انتقال او به آمريکا جهت محاکمه به اتهام کمک به قاچاقچيان مواد مخدر و نيز برقراري دمکراسي در" پاناما" بود، « نوريه گا» که رئيس نيروهاي مسلح "پاناما" بود که زمام امور کشور را به دست داشت، افكار عمومي جهان با دستگيري رئيس يك دولت از طريق تصرف كشور او و آوردنش براي محاكمه به امريكا موافقت نداشت كه كشته شدن يك نظامي امريكا يي در" پاناما" به دست ماموران اين كشور بهانه لشكركشي را به دست امريكا داد « نوريه گا» در سومين روز جنگ پس از شکست مقاومت نيروهايش به سفارت واتيكان در" پاناماسيتي" پناهنده شد كه نيروهاي امريكايي اين سفارت را محاصره و با پخش آهنگ از بلندگوها با صداي بلند كاركنان سفارت و « نوريه گا» را خسته كردند به گونه اي سوم جنوری از سفارت بيرون آمد و تسليم شد، چهارم جنوری، درست 14 روز پس از حمله نظامي ، « نوريه گا»  پدر سه دختر دست بسته در طیاره قرار گرفت و به موظفین مربوط در فلوريداي امريكا تسليم شد و چندي بعد در دادگاه به چهل سال زندان محكوم گرديد، و کتاب خاطراتش به چاپ رسیده.

9 ـ درگذشت خواننده معروف اپرا:ـ به تاریخ 21 دسمبر سال 2004 میلادی : رناتا تبالدي Renata Tebaldi خواننده ايتاليايي اپرا که صداي او را به صداي فرشتگان تشبيه کرده بودند، به تاریخ فوق به عمر 82 سالگي در" سن مارينو" در گذشت صدا شناسان متفق القول گفته اند که صداي « رناتا » از لحاظ وسعت بي رقيب بود، وي از 15 سالگي کار خواندن آواز را شروع کرد و يکي از محبوبترين خوانندگان اپرا بود، وي جز به ايتاليايي نمي خواند و معتقد بود که زبان فرانسه با ادای( دماغي) و زبان آلماني با ادای ( حلقي) است و با زبان ايتاليايي همه تکنيکهاي اپرا را مي توان بکار بست، مادر« رناتا » هم اهل موسيقي بود.

10 ـ زني كه 62 بار شوهر كرده بود!:ـ به تاریخ 21 دسمبر سال 1922 میلادی: «ترز وان Theres Vaghn» يك خانم امريكايي به تاریخ فوق در جلسه دادگاه اعتراف كرد كه در طول عمر خود تا آن زمان 62 بار شوهر كرده بود و با اين اعتراف نام خود را وارد تاريخ اجتماعي كرد ، زيرا كه 62 بار ازدواج براي يك زن سابقه نداشته است، وي به شكايت اخرين شوهرش به دادگاه احضار شده بود، وي گفت كه شوهر كردن عادت او شده است و نمي تواند بيش از چند هفته تا چند ماه با يك شوهر زندگي كند و اگر شوهر با زبان خوش راضي به طلا ق نشود دست به زجر دادن او خواهد زد، در پي اين اعتراف بسياري از روانشناسان ، داوطلب بررسي در باره عادت خانم « ترز» شدند.

روز شماربیست و دوم ماه دسمبر

  = = = = = = = = = == ==

1 ـ رسيدن تركان عثماني به بسفور:ـ به تاریخ 22 دسمبر سال 1438 میلادی: تركان عثماني كه از دير زمان در آناتولي مستقر شده بودند به تاریخ فوق به بسفور و پشت ديوارهاي قسطنطنيه رسيدند ،ولي 15 سال طول كشيد تا اين شهر را تصرف كردند،  تصرف قسطنطنيه در سال 1453میلادی صورت گرفت كه آغاز قرون جديد و دوره اي ديگر از تاريخ است، فاتح قسطنطنيه نام اين شهر كه تا قرن هفتم يايتخت شرقي روم و روم شرقي بود و از آن پس به مركز حكومت بيزانس تبديل شده بود" اسلامبول" گذارد و امپراتوري بزرگي به وجود آورد كه اروپائيان را به جنبش شديد و رقابت و پيشرفت واداشت .

2 ـ اعزام ده هزار طبیب کیوبايي به ونزوئلا :ـ به تاریخ 22 دسمبر سال 2003 میلادی : ديدار يك روزه فيدل كاسترو از ونزوئلا بتاریخ 22 دسمبر انجام یافت که برخي رسانه ها آن را محرمانه ذكر كرده بودند ، وبعد ها روشن شد كه وي براي ترتيب دادن اعزام ده هزار طبیب كیوبايي به ونزوئلا براي درمان رايگان طبقه كم درآمد اين كشور و نيز فرستادن ده هزار شاگرد جدید به منظور سوادآموزي بازهم رايگان به بزرگسالان ونزوئلايي به اين كشور رفته بود، روزنامه هاي مخالف كاسترو و سياست هوگو چاوز رئيس جمهوري ونزوئلا نوشته بودند كه آموزگاران كیوبايي به بي سوادان ونزوئلا علاوه بر خواندن و نوشتن ، آموزش سياسي مي دهند.«چاوز» يك چپگراي ناسيوناليست است.

3 ـ در گذشت " رالف امرسون" نويسنده و فيلسوف امريكايي:- به تاریخ 22دسمبرسال1882ميلادي: " رالف امرسون" ازنويسندگان و فيلسوفان امريكايي درگذشت، او فارغ التحصيل پوهنتون یا دانشگاه " هاروارد" و مدرس همين مركز دانشگاهي بود، امرسون بعد ازسفري طولاني به اروپا و مطالعه آثارادبي كشورهاي اروپايي نخستين اثرخود به نام طبيعت را نوشته، اين كتاب درباره فلسفه ايده آليستي و ضد فلسفه‎ مادّي اِمريكا بود، امرسون دردانشگاه سخنراني‎هاي بسياركرد و يكبار اظهار داشت، راه رستگاري را بايد درنفس خود جستجو كنيم، سخنان امرسون مسيحيان اِمريكا را خشمگين ساخت بطوريكه پس از اين سخنرانيها امرسون به مدت30سال ازورود به هاروارد ممنوع شد، امرسون نخستين اديب اِمريكايي است .

4 ـ خروج نظامیان انگلیس و فرانسوی از کانال سوئز :ـ به تاریخ 22 دسمبرسال1956ميلادي: انگلستان و فرانسه با خارج كردن نيروهاي خود از منطقه كانال سوئز به استقرار خود به اين منطقه خاتمه دادند، بعد از حملات رژيم قدس به شبه جزيره سينارو تخريب بسياري ازتأسيسات بندري كانال سوئز دو دولت انگليس و فرانسه نيزعليه مصرعمليات مشترك خود را آغازكردند، آنان كه ازملي شدن كانال سوئز بدستورجمال عبدالناصررئيس جمهورمصرناخشنود بودند همزمان به اين كشور حمله كردند، اين ماجرا با وساطت سازمان ملل خاتمه يافت.

روز شمار بیست وسوم ماه دسمبر

  = = = = = = = = = = = ==

1- ترجمه كتاب مقدس مسیحيان به زبان غیرلاتین:ـ به تاریخ 23 دسمبرسال1521 ميلادي: براي نخستين بار در تاريخ ، انجيل كتاب مقدس مسیحيان جهان به زباني غير از لاتين ترجمه شد، گفتني است لاتين زبان مذهبي اروپائيان بشمار مي رفت، در اين روز« مارتين لوتر» بنيانگذار مذهب پروتستان كتاب عهد جديد را به زبان الماني ترجمه كرد،اين امر نخستين گام براي پايه گذاري فرقه پروتستان محسوب مي شد.

2 ـ ختراع گرامافون :- به تاریخ 23 دسمبرسال 1878 ميلادي : فونوگراف ( گرامافون) از عجيب‎ترين پديده‎هاي فني قرن نوزدهم ميلادي توسط « توماس اديسون» مخترع اِمريكايي اختراع شد، گرامافون استوانه‎اي با پوشش قلع بود،« اديسون» كه از ده سالگي شروع به مطالعه وتحقيق درعلوم فيزيك و شيمي كرده بود، در31 سالگي موفق به اختراع گرامافون شد، قابل توجه است كه ده سال بعد« اميل برلينر» صفحه و قابِ صفحه را براي تكثير صفحات موسيقي اختراع كرد و دستگاه" گرامافون" اديسون را كامل نمود، گرامافوني كه به اين ترتيب ساخته شد هم اكنون در موزه صنعتي نيويورك نگهداري مي شود.

3 ـ لاستيك مصنوعي ساخته شد:- به تاریخ 23 دسمبرسال1932ميلادي: علت اصلي ساختن اين ماده كاهش توليدات" كائوچو" و افزايش مصرف لاستيك طبيعي(رویهء چرخ موتر وبعضی از وسایل نقلیه ) درصنايع بويژه بعد ازجنگ جهاني اول بود، اما سرانجام پس ازگذشت 13 سال ازپايان جنگ جهاني اول و تلاش پيگيردانشمندان براي بدست آوردن اين ماده ميِل شيميدان انگليسي موفق به كشف" لاستيك" شد، لاستيك مصنوعي ازحيث خواص فيزيكي با لاستيك معمولي كه ازشيره درخت كائوچو بدست مي‎آيد تفاوتي ندارد و امروزه ازمواد پرمصرف دنيا بشمارمي رود.

4 ـ زاد روز نخستين كتاب طنز:ـ به تاریخ 23 دسمبر سال 35 پیش از میلاد : كتاب طنزها (Satires) تاليف شاعر و فيلسوف رومي« كوينتوس هوراتيوس فلاكوس» در شهر" روم " به صورت نسخه هاي متعدد دستنويس انتشار يافت كه باقي مانده است و هنوز مورد مطالعه كساني است كه لاتين مي دانند، اين كتاب ، نخستين مجموعه طنز به صورت نظم و نثر در تاريخ است و به اين لحاظ است كه هوراتيوس ( در دنياي انگليسي زبان : هوراس و در المانی : هوراز ) را پدر طنز در جهان و نخستين طناز در تاريخ بشمار مي آورند و واژه طنز در زبانهاي اروپايي، از عنوان كتاب او گرفته شده است ، از آنجا كه او در جواني براي تحصيل فلسفه به يونان فرستاده شده بود و طنزها ي او بوي فلسفي و سياسي مي دهد از آن پس عادت شده است كه طنازان عمدتا سياسي بگويند و انتقادهاي خود از اوضاع روز را به طنز در آورند كه به دليل لطف كلام نه تنها بر دل همگان نشيند بلكه از تعقيب و مجازات هم در امان باشند و از آن برهند و مقامات، هرچند مستبد ، به انديشه مجازات و محدود كردن آنان بر نيايند و طنز تصويري ( كاريكاتور ) كه دنباله و مكمل آن است به همين دليل مورد توجه بوده و نوعي بيان و انعكاس انتقاد ار كارها و گفته ها است . نيچه فيلسوف بلند آوازه المان و نويسنده كتاب چنين گفت زرتشت در باره هوراس گفته است: لذتي كه از خواندن طنزهاي هوراس و قطعات او و نيز غزلهايش احساس مي شود از هيچ شعر ديگري به دست نمي آيد، اشعار و گفته هاي هوراس و مفاهيم انها كهنه شدني نخواهد بود، بايد اين اشعار و طنزها را به همان گونه كه خود او مي خواند بخوانيد تا لذت ببريد ؛ اهسته ، شمرده و كلمه به كلمه، به نوشته نيچه ، وقتي كه يك فيلسوف شعر بگويد ، اين شعر جاويدان خواهد ماند و عمر زباني را هم كه به آن اين اشعار گفته شده پايدار خواهد گردانيد.
    هوراس كه در سال 65 پيش از ميلاد به دنيا آمد هشت سال پيش از ميلاد در 57 سالگي در گذشت، وي سه مجموعه ديگر هم دارد كه عمدتا قصيده و غزل هستند، با اين كه هوراس در اشعار و طنزهايش سناي روم ، ثروتمندان و حتي امپراتور« اوگوستوس» را مورد انتقاد قرار داده مصرف دو كتاب (دوم و سوم ) را سناي روم و مصرف كتاب چهارم را« اوگوستوس» پرداخت كرده بودند، « هوراس » كه معاصر سه شاعر و نويسنده رومي ( ويرجيل ، واريوس و ماسه ناس) بود در شبهاي شعر كه براي نخستين بار داير شده بود طنزها و اشعار خود را مي خواند و شهرت اوليه او از انجا برخاست.

5 ـ نتايج انقلابهاي اروپا  :ـ به تاریخ 23 دسمبر سال 1848  میلادی : اروپا كه ماهيت چپگرايانه داشت و عمدتا با هدف برقراري عدالت اقتصادي ـ اجتماعي ، ضديت با استثمار فرد از افراد و تعديل ثروت تا تاریخ فوق این چنین آغاز شده بود:

     در اتريش ؛ مترنيخ مرد نيرومند اروپا و صدراعظم آن امپراتوري پس از 27 سال صدارت بركنار شده و امپراتور به سود پسر 18 ساله اش كناره گيري کرده بود زيرا كه به باور اتريشي هاي آن زمان، وقتي كه رئيس كشور جوان و بي تجربه باشد اداره امور به دست گروه خواهد افتاد و «اداره گروهي» همانا تحقق دمكراسي و انجام اصلاحات در جهت تامين منافع توده هاست، در ايتاليا ؛ پاپ از واتيكان گريخته بود، در فرانسه؛ به تجديد حيات جمهوري منجر شده بود ، و .... تنها در المان، قيصر با توسل به نيروي قوای نظامی یا ارتش انقلاب را سركوب كرده بود( جزئيات اين انقلابات به موقع خود آمد)  پاره اي از اصحاب نظر را عقيده بر اين است كه با توجه به وضعيتي كه در سالهاي اخير در نقاط مختلف جهان مشاهده مي شود به ويژه وسعت فاصله ثروتمندان و بي ثروتها ، تضعيف شديد معنويات و اخلاقيات، ايجاد طبقه حاكمه در بيشتر كشورها و يك قطبي شدن جهان، احتمالا شاهد چنان انقلابات رنگین و یا شورشهای در گوشه و كنار خواهيم بود، زيرا كه در برخي نقاط پيدايش همان شرايطي به چشم مي خورد كه پيش از انقلابات سال 1848میلادی در اروپا برقرار بود به علاوه  نظر بر اين است که در آخرين دهه قرن 20 و سالهاي نخستين اولين دهه قرن21 در بعضی از كشورها ـ صرف نظر از نوع نظام حكومتي آنها ، مسئوولین راهي جدا از مردم خود را در پيش گرفته اند و براي ماندن بر اريكه قدرت آماده هرگونه سازش با دولتهاي قدرتمند هستند و امور جهاني در مذاكرات خصوصي و اطاقهاي دربسته تنظيم مي گردد، و اسثتمار به طريقي ديگر(متفاوت از وضعيتي كه در قرن 19 وجود داشت ) رو به گسترش است و نيرويي در صحنه نيست كه آنان را افشاء ، متوقف و توده ها و ملل کوچکتر را آماده دفاع كند.

6 ـ چرچيل صدراعظم انگلستان در امريكا :ـ به تاریخ 23 دسمبر سال1941 میلادی : « وينستون چرچيل» صدراعظم یا نخست وزير "انگلستان" دو هفته پس از ورود رسمي "ايالات متحده" به جنگ جهاني دوم در هر دو صحنه آن براي گفتگو با« روزولت» رئيس جمهوري اين كشور وارد" واشنگتن" شد و مذاكرات رسمي از 23 دسمبر1941 ميان اين دو آغاز گرديد، اين مذاكرات طولاني در باره همكاري هاي دو دولت در جنگ بر ضد المان و جاپان بود، طرفين با گشودن يك جبهه دوم در اروپا موافقت كردند، زيرا پيشروي عميق المان در روسيه اين فرصت را فراهم ساخته بود، در همين مذاكرات ترتيب كمك رساني به شوروي از طريق خاك ايران داده شد ، زيرا شوروي نياز به نيروي انساني نداشت، چرچيل به روزولت اطمينان داد كه حمله المان به شوروي نهايتا به شكست اين كشور پايان خواهد يافت .

روز شمار بیست وچهارم ماه دسمبر

  = = = = = = = = = = = ===

1 ـ اعدام صدراعظم جاپان:ـ به تاریخ 24 دسمبرسال 1948 میلادی: هيدكي توجو Hideki Tojo و شش تن ازهمكارانش كه 12 نومبر در محکمه متفقين به مرگ محكوم شده بودند اعدام شدند، اعدام « توجو » سه سال و چهار ماه پس از پايان جنگ صورت گرفت ، وي قبلا يك بار در صدد خودكشي بر آمده بود كه نجات داده شده بود، شانزده تن ديگر از مقامات جاپانی زمان جنگ دوم جهاني به زندان محكوم شدند، توجو در دسمبرسال 1884 میلادی در توكيو به دنيا آمده بو د و يك جنرال بود ، او پيش ازصدراعظمی یا نخست و زير شدن مقامات مختلف نظامي را برعهده داشت از جمله وزيردفاع یا جنگ بود، در طول جنگ مدتي علاوه بر نخست وزيري ، سمت هاي وزيران جنگ ، خارجه و داخله را هم خود بر عهده داشت، او بود كه براي تقويت حس ميهندوستي جاپانی ها ، تعداد ساعات درس تاريخ را در مدارس چهار برابر كرده بود،  وي كه مدتي در المان آموزش نظامي ديده بود يك ناسيوناليست جاپانی بود و عقيده به دور ساختن روسيه از خاور دور و سلطه جاپان بر چين و دست كم مناطق شمالشرقي آن را داشت ، او عميقا مصر به اخراج غرب از آسياي زرد و ايجاد نظمي نوين در اين منطقه بود، پس از تصرف سيپان Saipan توسط نيروهاي امريكايي در سال 1944میلادی ،« توجو» دريافته بود كه پيروزي نظامي جاپان امكان پذير نيست ولي باور هم نداشت كه شكست نزديك باشد زيرا كه بمباران اتمي جاپان را نمي توانست پيش بيني كند ،« توجو» در سه سالي كه در زندان در انتظار محاكمه بود خاطرات خود را نوشت.

2 ـ تشديد فعاليتهاي نفتي چين در كانادا:ـ به تاریخ24 دسمبرسال 2004میلادی: تشديد فعاليتهاي نفتي چين در كانادا، در حالي در رسانه هاي امريكا انعكاس يافت كه اعلام شد در آخرين لحظه پيش از تعطيل شدن بازار هاي پول به مناسبت كريسمس دالر در برابر «يورو» بازهم تنزل كرده و هر يورو برابر يك دالر و 3546 ده هزارم دالر شده است، به علاوه، در اين روز يورو « ين » جاپان را هم شكست ديگري داده بود، به نوشته «سايمون رومرو » ، فعاليت نفتي تازه چين در كانادا را به چيزي جز گسترش رقابت اقتصادي چين با امريكا تا پشت ديوارهاي اين كشور نمي توان تعبير كرد، اين روزنامه نگار نوشته است: چين كه دومين بازار مصرف كننده نفت در جهان است و براي تامين نيازهاي خود در اين زمينه راهي جز رقابت ندارد، فعاليت خود را در كانادا از ايالت آلبرتا و شن هاي نفتدار شروع كرده و براي بيرون راندن شركتهاي امريكايي از ميدان رقابت، آماده پرداخت هر مبلغي است كه عنوان شود، کمپنی هاي چين در حال تلاش براي دست يافتن بر ذخاير نفتي كانادا در نقاط ديگر اين كشور هستند، چيني ها در آغاز كار توجه خود را به نقاطي در كانادا معطوف كرده اند كه استخراج نفت سخت تر است و کمپنی هاي امريكايي تا كنون به آن نقاط توجه نكرده بودند، هدف كانادا ايجاد رقابت ميان درخواست کنندگان نفت است تا منافعش تامين شود و در نتيجه خريدار انحصاري، هر چند كه همسايه ديوار به ديوارش باشد نمي خواهد، چين در نظر دارد خريد خود از كانادا را به هر روز يك ميليون بشكه افزايش دهد، قبلا نفت كانادا منحصرا به ايالات متحده صادر مي شد.

3 ـ درگذشت"وسكو دا گاما"دريا نورد پرتگالی:ـ به تاریخ 24 دسمبر سال 1524 میلادی: وسكو دا گاما Vasco da Gama دريا نوردپرتگالی ویکی از آغازگر استعمار اروپاييان بر خاور زمين در تاریخ فوق  در گذشت، وي در 23 ماه می سال 1498میلادی با چهار كشتي مجهز به 20 توپ و 170 تفنگدار پس از دور زدن دماغه جنوب افريقا و گذشتن از سواحل شرقي افريقا وارد كاليكت در ساحل غربي شبه قاره هند شد و با اين كار ، آغازگر استعمار اروپاييان بر خاور زمين گرديد، پرتگاليها در همان سالها در هند - سه منطقه از جمله « گوا » را متصرف شدند كه تا نيمه دوم قرن 20 در اختيار داشتند و از آنجا به ساير نقاط اسيا و خليج فارس دست اندازي كردند و هسپانیایی ها ، هالندی ها ، انگليسي ها و فرانسويان به رقابت با آنان پاي به اين منطقه گذاردند، پيروزي غربي ها بر خاور زميني ها برتري اسلحه آنان بوده است كه با اين كه اخيرا چين و هند به اسلحه پيشرفته دست يافته اند هنوز آن برتري را حفظ كرده اند .

روز شمار بیست وپنجم ماه دسمبر

  = = = = = = = = = = = = =

1 ـ تولد رودكي پدر شعر پارسي:ـ به تاریخ 25 دسمبر سال860 میلادی: بسیاری ازمورخین و تاریه نگاران در اين كه رودكي پدر شعر پارسي ( پارسي معاصر) 25 دسمبر سال 860 ميلادي به دنيا آمده است متفق القولند و برخي هم با محاسبات خود، وقوع آن را در همان روز ولي در سال 858 ميلادي نوشته اند، سال درگذشت وي 940 ميلادي است كه چند پژوهشگر ، درست آن را سال 941 ميلادي مي دانند.
    تاجيكها و روسها بيش از ساير پژوهشگران در باره رودكي تحقيق كرده اند ، شوروي در سال 1958 میلادی تمبرـ( پوسته ایکه در روی پاکت نصب میشود) ياد بود اورا چاپ و منتشر ساخت.

   پارسي زبانان افغانستان و مردم شوروي بخصوص تاجک ها، زاد روز رودكي رابا دولت وقت ايران بتاریخ سوم جدی1337 خورشیدی مطابق( 1958میلادی) با شكوه تمام بر گزار كردند ، اما با جزيي اختلاف عنوانش را يكهزار و يكصدمين زاد روز رودكي گذارد و قرار شد در محل ساختمان دبستان دولتي رودكي در خياباني منشعب از خيابان حافظ يك تالار هنر به نام رودكي بسازند كه ساخته شد( پس از انقلاب 1357 ایران نام تالار رودکي به تالار وحدت تغيير داده شده است )، در ايران نيز همان سال تمبر پستي رودكي چاپ و به جريان گذارده شد، رودكي نه تنها شاعر بلكه نوازنده و خواننده هم بود، مجسمه هاي او در ميدانهاي شهرهاي بعضی ازكشورهاي پارسي زبان قرار داده شده است تا از زحمات او قدرداني شده باشد، پيش از رودكي هم شاعران پارسي گو بودند ، ولي رسم بر اين شده است که بگويند: شعر پارسي با رودكي دوباره به دنيا آمده است.

   رودكي كه در يك روستاي رودك سمرقند در خراسان بزرگتر به دنيا آمد و نامش ابو عبدالله جعفر ابن محمد بود در دوران سامانيان مي زيست، از اشعار رودكي كه غزل ، قصيده ، مثنوي و قطعه است و از تو صيفهايي كه كرده است به نظر نمي آيد كه نابيناي مادر زاد بود و به احتمال زياد در مقطعي از عمر كور شده باشد، به گفته خود او ، بدون آموزگار به اين مرتبه از هنر و ادب دست يافته است كه اين اظهار نشان مي دهد از هوش و استعداد فراوان برخوردار بوده است، از اشعار رودکي كه در بيش از صد دفتر نوشته شده بودند بيش از هزار بيت در دسترس نيست كه ابيات : بوي جوي موليان آيد همي ــ ياد يار مهربان آيد همي ....اي بخارا شاد باش و شاد زي ــ مير(امير ) زي تو ميهمان آيد همي .... از آن جمله اند كه گويند امير ساماني با شنيدن اين ابيات به اقامت طولاني خود در هرات پايان داد و همان دم روانه بخارا شد .

    اشعار باقي مانده از رودكي تسلط گسترده او را بر زبان و واژگان پارسي ثابت مي كند، وي يكي از 27 شاعر پارسي گوي دوران سامانيان بود ، ولي برتر از همه،  دانشمندان معاصر رودكي هم وي را ستوده اند از جمله ابوالفضل بلعمي ، رودكي در باب اندرز هم اشعار متعدد گفته از جمله:

..................... زمانـه پنـدي آزاده وار داد مــــــرا...... زمانه را چو نكو بنگري همه پند است

......................به روز نيك كسان غم مخور زنهار..... بسا كسا كه به روز تو آرزومنــد است

 گويند كه رودكي در صدد به نظم در آوردن كليله و دمنه هم بود، مشاهده اشعار رودكي نشان مي دهد كه پارسي امروز با زبان هزار و صد سال پيش تفاوت زياد ندارد و اين استواري منحصر به فرد زبان پارسي را در ميان زبانهاي ديگر جز عربي بايد مرهون شعراي پارسي گويي چون رودكي ، فردوسي ، حافظ و نیزسایر شاعران عزیز وطن عزیز خویش... بود و عميقا قدر دانشان باشيم.

2 ـ تأسيس کمپنی هندشرقي فرانسه:ـ به تاریخ  25 دسمبرسال1665ميلادي: نخستين کمپنی هندشرقي فرانسه درزمان سلطنت لويي چهاردهم تأسيس شد، کمپنی هند شرقي براي رقابت سياسي، اقتصادي و استعماري با دولت بريتانيا پديد آمد، بروزجنگهاي خونين ميان فرانسه و انگلستان ازنتايج تأسيس کمپنی هندشرقي فرانسه بود.

3 ـ ميلاد مسيح ( کريسمس ):ـ به تاریخ 25 دسمبر سال 337 میلادی: طبق محاسبات « ديونيوس اگزيگوس » تقويم نويس عهد باستان ، 25 دسمبر زاد روز حضرت عيسي (ع ) است كه در ناصره فلسطين چشم به جهان گشود، نخستين كريسمس (جشن ميلاد مسيح ) در سال 337 ميلادي برگزار شد كه از سال352 ميلادي( 15 سال بعد ) به صورت يك مراسم رسمي و هر ساله در آمده است و مهمترين عيد مذهبي مسيحيان است، طبق برخي محاسبات ، مسيح سه سال پيش از مبدا يي كه قرارداده شده است به دنيا آمده بود. برای معلومات بیشتربه این آدرس سایتی

تحت عنوان ( چشن کرسمس چگونه تدویر می یاید ) مراجعه کنند .   http://www.ariayemusic.com/dari1/ejtemai2/adib.html

4 ـ درگذشت"زنوبه گرام" مخترع و فيزيكدان بلجیمی :- به تاریخ 25دسمبرسال1901ميلادي: « زنوبه گرام » مخترع و فيزيكدان بلجیمی بعد از75سال زندگي درگذشت، گرام از19سالگي به تحقيق و مطالعه دررشته فيزيك پرداخت، نتيجه تحقيقات« زنوبه گرام» اختراع" دينمو" بود، " دينمو" وسيله‎اي است كه با استفاده ازآن جريانهاي دائم يا متناوب برق را مي‎توان به نقاط دورانتقال داد و ازآن بهره برداري كرد.

روز شمار بیست وششم ماه دسمبر

  = = = = = = = = = = = = =

1 ـ قرار داد تاریخی " پرسبورگ " :ـ به تاریخ 26 دسمبرسال1805ميلادي: قرارداد تاريخي" پرسبورگ" بعد ازجنگ " اوسترلتيز" ميان فرانسه و اتريش امضا شد، قبل ازامضاي قرارداد" پرسبورگ" امپراتوراتريش با ناپلئون بناپارت ملاقات و گفتگو كرده  و فرانسواي دوم حاكم اتريش تقاضاي ترك جنگ را كرده بود، بدين ترتيب با امضاي قرارداد " پرسبورگ" بسياري ازمتصرفات اروپايي اتريش زيرسلطه فرانسه قرارگرفت.

2 ـ تولد" لوئي سيزدهم" يكي از پادشاهان فرانسه:ـ به تاریخ 26 دسمبر سال 1601 میلادی: لوئي سيزدهم "يكي از بزرگترين پادشاهان فرانسه در قرن هفدهم ميلادي در" فونتنبلو " قدم به عرصه وجود گذاشت، پدرش" هانري چهارم " و مادرش" ماري دومديسي "بود ، وي روز14 می 1610 ميلادي بعد از مرگ پدرش ،در 9 سالگي به سلطنت رسيد و چند سال اوليه سلطنتش را مادر او نايبالسلطنه بود، وي روز14 می  1643 فوت کرد.

3 ـ وفات"هانري تورايچكه "مورخ الماني :ـ به تاریخ 26 دسمبر سال 1896 میلادی: "هانري تورايچكه "مورخ متعصب الماني پس از 62 سال زندگي بدرود حيات گفت، اين مرد به سبب تاريخ گرانبهايي كه براي المان نوشته است بسيار مورد احترام و ستايش ملل آلماني نژاد است ، این مورخ به روز15 دسمبر سال 1834 میلادی  در شهر" ورمس " واقع در ايالت" راين لاند "متولد شد، كتاب مهم و شاهكار نوشته هاي او" المان در قرن نوزدهم " نام دارد.

روز شمار بیست وهفتم ماه دسمبر

  = = = = = = = = = = = = =

1ـ دخول قوای اتحاد شوروی به افغانستان:- به تاریخ 6 جدی سال1358هجري شمسي( 27 دسمبر 1979 میلادی ): نظاميان روسيه(اتحاد شوروي سابق) ظاهرأ بنا به تقاضای دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان برای دفع تجاوز خارجی به افغانستان داخل شدند، که گفته میشود با 25000 قوای نظامی یا ارتش سرخ مجهزبه سلاحهاي پيشرفته و قوي زمينی و هوا به افغانستان سرازيرشدند، اگر چه سوال اساسی که چرا قوای اتحاد شوروی به افغانستان، فرستاده شد، هنوز از مبرمیت خاص برخوردار است،  اما ازدو فاکتور در این زمینه جدا از هم نمی توان بود.

ــ  فکتور داخلی: تغییر نظام در افغانستان بتاریخ 7 ثورسال1357 خورشیدی به رهبری دولت" خلقی "  و در پی آن دیکتاتوری نظامی ـ ایدئولوژیک، که بعد از اندی دچار بحران دوگانه گردید، که دو بحران را بوجود آورد، یکی بحران مشروعیت برونی و دیگری بحران اختلافات درونی، چنانچه از اثر شگاف های پی در پی در داخل رژیم، به زودی تصفیه حسابهای فردی وجمعی وغل وزنجیرها صورت گرفت که مردم را علیه دولت " زحمتکشان؟ " قرار داد، به موازات تشدید خشونت و تشدد تضعیقات رژیم، شورش های مردم نیز افزایش می یافت، اوج خیزش " قیام ؟ " در حوت 1358 خورشیدی ( مارچ 1979میلادی) درولایت هرات به تحریک رژیم ایران به وقوع پیوست، این قیام یک پرسش جدی را در برابر رهبری شوروی قرار داد، که آیا حزب دموکراتیک خلق افغانستان و رژیم «خلقی» توان دفاع و بقای خود را داراست یا خیر؟  شورویها  میدانستند که بدون حمایت هوایی آنها، که عمدتا به غرض دفاع از کشتار مشاورین آنها صورت پذیرفته بود، سرکوب شورش و قیام ولایت هرات به سادگی ممکن نبود، رهبران رژیم " خلقی" که موثریت کمک های هوایی شوروی را متوجه شده بودند با اصرار میکوشیدند تا رهبری شوروی را متقاعد به اعزام قوا به افغانستان نمایند، چنانچه پروتوکولها، صحبت ها و ملاقاتهای رهبران طرفین درین باب وضاحت کامل دارند که البته آگاهان از آن مطلع اند، اما رهبری شوروی علی رغم صدور جنگ افزار های پیشرفته، تکنیسینان و مشاوران نظامی به کابل، فرستادن هرگونه قوا به افغانستان را به ضرر منافع خویش و وخامت اوضاع بین المللی می دانستند، هم « بریژنف» رهبر صدر هیئت رئیسه اتحاد شوروی سابق و هم « کاسیگین» صدراعظم یا نخست وزیر کهنسال شوروی موضع  سرسختانهء  مخالفت با  اعزام هرگونه قوا به افغانستان را داشتند، « اندروپف » به این باور بود که بر اساس نظریــهء« لنینی» که " انقلاب باید توانایی دفاع از خویش را داشته باشد " که پروتوکول های مباحثات بیروی سیاسی این واقعیت را واضح میسازد که آنها متوجه عواقب منفی یک اقدام نظامی در یک کشور عقب ماندهء اسلامی بمانند افغانستان بوده اند.

   از آنجائیکه نظامیان و وابستگان( گی. ار. او(   ГРУـ GRU   ) یعنی ادارهء استخبارات دولتی یا استخبارات نظامی شوروی ـ اوضاع را بهتر و خوشبینانه گزارش میکردند در حالیکه وابستگان(( کا. گی. بی (КГБ ـ KGB )) و اداره" اول به نام استخبارات خارجی"، از فرا رسیدن سقوط  رژیم و گسترش نفوذ کشورهای " امریکا و چین " خبرمیدادند،« میتروخین» نویسنده کتاب " (کا. گی. بی) در افغانستان" مینگارد که :" در نوامبر 1979میلادی مرکز اجنتی( КГБ ) در کابل گزارشی  عنوانی  به« بریژنف» فرستاد و در آن از تغییر سیاست خارجی افغانستان به سوی راست و نزدیکی با امریکا هوشدار داد." درین جریان« حفیظ الله امین» چندین بار با شارژدافیر امریکا در کابل ملاقات نموده بود، بدون اینکه روسها را از محتویات صحبت هایش مطلع سازد، « دیگو کوردویز و سلیک هریسن» نیز از ملاقات های پیهم« امین» با «آدولف دابس» سفیر امریکا مقیم کابل یادآورشده اند، ،و همچنان « استیف گول Steve Coll » در کتاب  Ghoast Wars" می نویسد : برای دیپلوماتهای امریکایی مقیم کابل،« امین» یک دیکتاتوری بود که همزمان مسوول « قتل آدولف دابس»  نیز شمرده می شد، حتا آنها از شایعات در بارهء "سیا" بودن امین نیز مطلع بودند، «امستوتز J.Bruce Amstutz »، که در آنزمان معاون« آدولف دابس» بود و بعدتر، پس از قتل دابس، شارژدافیر سفارت امریکا در کابل مقرر گردید،« امین» را یک رهبر ستیزه جو، غیر قابل سازش و انعطاف ناپذیر از جمله دربرابر امریکایی ها می یابد، به پندار وی « امین » که دوبار نتوانست در امتحان دکتورای پوهنتون" کلمبیا" موفق شود، دلیل آنرا عمل عمدی می پنداشت و عدم موفقیت خود را نوعی تحقیر و اهانت علیه خویش تلقی میکرد، بعد ها این مساله عقده یی را در درون او به وجود آورد، که منجر به دشمنی با امریکایی ها گردید، «امین» حتا آزردگی خویش را بدون تجاهل به« امستوتز» ابراز میداشت،عقده جویی و بهانه جویی های ناشی از" ایگو سنتریسم " به حیث ویژگی روانی« امین» ، یک بحث جدای روانشناسانه است، که به این عنوان ارتباط ندارد، اما عقده در شرق، پدیده ایست عام که با استبداد بهم آمیخته  و خشونت، ویرانی و کشتار های بزرگ را در طول تاریخ زاده است، نمونه ای دیگر بهانه جویی « امین» که از نظر روانشناسی آنرا نوعی خصلت بچگانه میدانند، در حادثهء تلاش نافرجام سوء قصد همکاران« نور محمدتره کی » علیه جان وی هویدا گردید،« امین» در آن حادثه سفیر شوروی را مقصر دانست و با شوروی ها  از راه قهر و ناز داخل جنگ زرگری شد، آنچه مسلم است اینکه« امین» یک دیکتاتور قومگرایی بود که در استفاده از شیوه های ستالینیستی رهبری و اداره هیچ نگرانی و تردیدی  به خود راه نمیداد.

  بسیاری از " کارشناسان سیاسی"، اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ را بر علاوه مطالب فوق الذکر با  قتل و شهادت« نور محمد تره کی » و به قدرت رسیدن «حفیظ الله امین» درارتباط میدانند،ازاسناد آرشیفی شوروی نیز چنین برمیآید که « امین» از سپتمبر 1979میلادی به بعد برای رهبری شوروی و به خصوص شخص« اندروپف» دیگر یک چهرهء نامطلوب و مشکوک بود،  اما شک آنها  خالی از محدودیت نبود زیرا نظامیان شوروی، برعکس رهبری( کا. گی. بی)، علیرغم کشته شدن وشهادت « تره کی» به امر« امین»، بازهم بالای وی اعتماد داشتند، اما به هر حال اقدام ازبین بردن « تره کی » باعث شد تا « امین » از نقش دومی به اولی بالا رود، مسالهء سوال برانگیز اینست که اگر« امین» به دوستی با شوروی وفادار نمی بود پس چگونه موافقه نمود که عساکر شوروی داخل افغانستان شوند؟.

ــ فکتور خارجی: در جریان سال 1979میلادی انکشافات دراماتیکی در مناسبات شوروی و امریکا در نتیجهء تصمیم گیری در اطراف نصب راکت های میان برد هسته ای  و زوال « سیاست  تشنج زدایی » به وقوع پیوست، مناقشات شرق و غرب به شدت به سردی گرایید، معاهده سالت 2 در کانگرس امریکا مورد تایید قرار نگرفت، قصد امریکایی ها در مورد نصب راکت های میان برد هسته ای در اروپای غربی به واقعیت مبدل شد، به تاریخ 21 قوس 1358 خورشیدی مطابق 12 دسمبر1979میلادی" ناتو" تصمیم دولت « کارتر» در مورد نصب راکت ها را اعلان نمود، این عمل امریکا، رهبری شوروی را خشمگین ساخت و در پاسخ فیصلهء مشهور 176 مورخ  12 دسمبر را در آخر همان شب،  در یک حلقهء کوچکی از اعضای بیروی سیاسی خیلی سری اتخاذ نمود، آنچی مورد توجه است اینکه به خاطر حفظ محرمیت فیصله، متن آن قلمی و خلاف معمول در یک ورق و آنهم به دست چرنینکو نگاشته شد تا از محتوای آن کسی حتا تمام اعضای بیروری سیاسی اطلاع نیابند، بعدتر امضای تاییدی اعضای بیروی سیاسی و سکرتریت کمیته مرکزی، که بر روی متن درج شد، به تاریخ های ( 5 و 6 جدی) مطابق25 و 26 دسمبر یعنی در آستانهء حملات فیصله کن،تصمیم گرفته شد، اینکه دلیل آن عمل چی بوده است تا حال  روشن نیست ولی عامل بی اعتمادی در میان رهبری شوروی را به هیچ گونه نمیتوان نفی کرد، مثلا« قونایف، رمانف و شیربیتسکی» اعضای بیروی سیاسی و منشی های احزاب کمونیست" قزاقستان، لنینگراد و اوکرایین" آخرین کسانی بودند که به تاریخ های 25 و 26 دسامبر در متن امضا گذاشتتند، در رابطه به تصمیم نصب راکت ها، هنوز روشن نشده که آیا امریکایی ها فیصلهء شان را به خاطر تحریک  رهبری شوروی به  یک اقدام ماجراجویانه، اتخاذ کردند و یا چیزی بیشتر یعنی آغاز دور جدید مسابقات تسلیحاتی و در پیامد آن تامین تفوق نظامی، پیش از این،  وزیر دفاع شوروی از حضور گستردهء امریکا در خلیج فارس و امکان حمله آنکشور به ایران، نگرانی خیلی شدید داشت، گفته میشود که امریکایی ها از طریق پخش اطلاعات غلط یعنی شایع ساختن حمله به ایران میکوشیدند تا روسها را اغوای اطلاعاتی نمایند.

   دلیل دیگری ناراحت کننده و تحریک کننده برای روسها عبارت از افزایش تشنجاتی بود که میان شوروی و چین پدید آمد، چین در سال 1978میلادی با شوروی در طول مرز هایش برخورد نظامی نمود، در همان سال به جنگ مرزی با ویتنام دست زد، نتیجهء هردو عدم موفقیت چین بود، این شکست ها رهبری چین را در برابر شوروی حساس تر ساخت در جریان سالهای 78 و 79 ایالات متحده امریکا به از سرگیری و عادی سازی روابط با چین مبادرت ورزید و در جنوری سال 1979میلادی به صدور سلاح به چین آغاز کرد که تا سرکوب تظاهرات دانشجویان در میدان" تیانامین" ادامه یافت، کمی بعدتر چینایی ها به امریکایی ها اجازه دادند تا از خاکهای آنکشور به فعالیت های استخباراتی علیه شوروی بپردازند، اینها زمینه هایی بودند که ترس رهبران شوروی را فراهم میآوردند، به ویژه که « دن سیاوپن» رهبر ارشد چین سوگند یادکرده بود که انتقام شکست های کشورش را در هر صورتی خواهد گرفت،روسها فکر میکردند که مخالفان رژیم خلقی میتوانند آرزو های رقبای  آنکشور را برآورده سازند، در نهایت غرب به همکاری چین بر افغانستان مسلط خواهد گردید و امنیت ستراتیژیک شوروی به خطرگرفته خواهد شد، به نظر جنرال« ورینیکوف»  که آنزمان معاون قوماندانی مرکزی اردوی شوروی بود: " امریکایی ها میتوانستند ازوخامت اوضاع استفاده نموده و از مرز های مشترک افغانستان و شوروی به سود خود بهره برداری نمایند ـ یعنی با نصب وسایل پیشرفته الکترونیکی، کنترول و اندازه گیری همه پارامتر های  آزمایشات راکتی، هوایی و سایر سلاح های شوروی را اخذ و کشف کنند. « اناتولی  دوبرینین» درازمدت ترین سفیر شوروی در امریکا و از زمان «گرباچف» ، رئیس روابط بین المللی حزب کمونیست شوروی، در یکی از خاطراتش نگاشت : « اندروپف»  فکر میکرد که در صورت عدم دفاع از " انقلاب ثور"، افغانستان به پایگاه غرب، پروژهء ترکیه بزرگ و نصب راکت های کروز و پرشنگ مبدل خواهد شد،اما ترس روسها از انتریگ CIA  و نفوذ غرب آنقدر هم غیر موجه نبوده است ، روسها برای پیشگیری از تکرار تجارب کشور های "مصردر سال 1972 میلادی و سومالی درسال 1977میلادی " به  فریب دادن« امین» آغاز کردند، آنها خواهش او را با فرستادن « فکرت احمد جانویچ» به حیث سفیر جدید برآورده ساختند، همزمان برای جلوگیری از یک شکست ژئوپولتیک و مهار ساختن« امین» به خواست های وی از جمله ملاقات با« بریژنف» و گسیل قوا و کمک های نظامی پاسخ مثبت دادند، ولی در عین حال چون« امین» را نمایندهء غرب  می پنداشتند به تمهیدات برای برکناری  وی و نیز درس عبرتدهی به غرب، بدون لحظه ای درنگ می پرداختند.  

   در نتیجهء جنگ سرد صدمات قابل ملاحظه ای به کشور ما در افغانستان وارد ساخت و مردم  ما قربانی رقابت های دو ابرقدرت شدند، در این کشاکش آنچه تا دیرزمان تاریک خواهند ماند عبارت از تداوم داستان مداخله و یا به" دام افتادن" روسها در تلهء افغانستان است، ممکن است حلقهء اساسی دلیل مداخله برای همیشه مفقود باقی بماند، بهر صورت قوای اتحاد شوروی سرانجام درسال1370 هجری شمسي درسايه مذاکرات" ژنیو" در زمان حاکمیت دکتور نجیب الله رئیس جمهور " جمهوری افغانستان " و « گرباچوف » صدر هیئت رئیسه اتحادشوروی سابق بتدريج و درچند مرحله ازافغانستان خارج شدند، ولی اگرلشکریک کشور از افغانستان خارج شد به عوض چندین کشور همین اکنون بداخل افغانستان حضور دارند و جالب تر اینکه همانهای که مشت افتخار بخاطر بیرون راندن قوای اتحاد شوروی بر سینه می کوبند، همین اکنون در زیر چتر قوای خارجی امنیت شان تأمین و مسایل مااحتیاج شان از طرف دیگران تآمین میشود .

2 ـ كِپلِر» منجم ورياضيدان الماني :- به تاریخ 27 دسمبرسال571ميلادي: « يوهان كِپلِر» منجم و رياضيدان الماني دراين كشورمتولد شد، اوابتدا درمکتب پروتستانها و سپس درپوهنتون یا دانشگاه" توبينگن" تحصيل كرد و بعد در" كراتس" کشور" اتريش" به تدريس پرداخت، « يوهان كِپلِر» بعدها با تيكوبراهه منجم معروف آشنا شد و به دعوت او به پراگ رفت و مدتي با او تحقيقات علمي مشتركي انجام داد كه حاصل آن تهيه جدول رُدُلفي بود،« يوهان كِپلِر» واضع قوانيني است كه درنجوم و رياضيات بنام او به«قوانين كِپلِر» معروف شد، او همچنين قواعد عادي تعيين فاصله كانونهاي عدسيه اي ساده و درشت نمايي ميكروسكوپ را عرضه كرد،« يوهان كِپلِر» درزمينه هندسه نيزتحقيقات وسيعي انجام داد و چند اثرتأليفي همچون نجوم جديد را ازخود به يادگارگذاشت.

3 ـ تولد« پاستور» شيميدان،طبیب و ميكروب شناس فرانسوي:- به تاریخ 27 دسمبرسال1822ميلادي: « لوئي پاستور» شيميدان، پزشك و ميكروب شناس فرانسوي دردهكده‎اي كوهستاني درفرانسه متولد شد، او اگر چه دردوران تحصيلي پيشرفت زيادي نداشت، عاقبت ازپوهنتون یا دانشگاه " سوربن" فرانسه دكتري خود را گرفت و درمقام استاد شيمي به تدريس و تحقيق مشغول شد، تحقيقات« پاستور» درباره ساختمان شيميايي مواد" آلي " ازمراجع مهم گسترش علم شيمي آلي است و درهمين تحقيقات او دريافت كه عمل تخميرناشي ازوجود موجودات ريززنده است و سرانجام مطالعات و تحقيقات مستمر« پاستور» منتهي به كشف روش پاستوريزاسيون يا ميكروب زدايي شد،« پاستور» پس ازكشف ميكروب درسال1885ميلادي نخستين واكسناسيون را عليه بيماري هاري با موفقيت انجام داد.

4 ـ  در گذشت« سوزن سانتگ » نویسنده امریکایی :ـ به تاریخ 27 دسمبر سال 2004 میلادی : بانو « سوزن سانتگ Susan Sontag» روشنفكر، داستان نگار، مقاله نويس ، نويسنده نمايشنامه، منتقد و همچنين سازنده فيلم در 71 سالگي در شهر نيويورك از بيماري سرطان خون درگذشت، از " سوزن سانتک" به عنوان يك روشنفكر راديكال نام برده اند، " سوزن"  در نقد نويسي يك تحول راديكال به وجود آورده است، بهترين داستانهايش « عاشق آتشفشان » ، « در امريكا » و « مربوط به درد ديگران » عنوان دارند، چنانچه « من، و غيره » خواندني ترين مجموعه داستانهاي كوتاه اوست، از ميان مقالات خوب و پر سر و صداي او، مقاله هاي « درباره عكس »، « اراده راديكال » ، « استعاره اي از ايدز» و ... را مي توان نام برد، آخرين مقاله او كه واكنش وي را به ماجراي شكنجه زندانيان در زندان «ابوغريب» عراق منعكس ساخت و عنوانش « درباره جنگ و مصيبت » بود در ماه می سال 2004 انتشار يافت .

روز شمار بیست وهشتم ماه دسمبر

= = = = = = = = = = = = ==

1 ـ استقلال کشور "آندورا " :- به تاریخ 28دسمبرسال278ميلادي: كشور" آندورا" استقلال يافت ، آندورا پس از استقلال مدتها تحت حاكميت مشترك اسقف هسپانیایی و كنْت دُنوي فرانسه بود اما بعد ازسالها درگيري ميان مالكان هسپانیایی و فئودالهاي فرانسوي برسرتصرف اين سرزمين سرانجام بنا به تقليد مردم ،" آندورا"  درسال1806ميلادي اين كشور بطوررسمي كشوري مستقل اعلام موجوديت كرد، با اين حال همچنان رئيس جمهور آن تحت نظردولتهاي فرانسه و هسپانیه انتخاب مي‎شد و كليساي هسپانیه و رئيس جمهور فرانسه به طورمشترك اداره اين سرزمين را به عهده داشتند، نمايندگان اين دوكشور هنوز به منزله رئيسان حكومت دررهبري سرزمين ،" آندورا" حضوردارند، آندورا جمهوري كوچكي است كه دركوههاي"  پيرِنِه " درجنوب غربي اروپا ميان هسپانیه و فرانسه قرارگرفته است.

2 ـ نخستين بار يك فيلم سينمايي به نمايش عمومي درآمد:- به تاریخ 28دسمبرسال1895ميلادي: نخستين باردرتاريخ سينما يك فيلم سينمايي به نمايش عمومي درآمد، اين فيلم را برادران« تومير» مخترعان معروف فرانسوي و بنيانگذاران صنعت فيلم و سينما تهيه كرده بودند و محل نمايش آن نيززيرزميني درشهر پاريس بود، درسالهاي بعد دستگاههاي جديد ديگري دراِمريكا و سایركشورها ساخته شد و بتدريج سينماهاي متعددي درشهرهاي مختلف دايرشد و فنّ تصويربرداري متحرك برروي نوارهاي سلولوئيدي به هنرهفتم يا( سينما) مبدّل شد.

روز شمار بیست ونهم ماه دسمبر

 = = = = = = = = = = = ==

1 ـ استقلال "ايرلند جنوبي" از تصرف انگلیس : ـ به تاریخ 29 دسمبر1937 ميلادي : قرارداد" ايرلند" امضاء شد به موجب اين قرار داد" ايرلند جنوبي" كه تا آن زمان در تصرف انگليس بود مستقل اعلام شد اما به علت بروز جنگ جهاني دوم اجراي مفاد قرار داد استقلال به تأخير افتاد گفتني است كه قبل از استقلال" ايرلند" ، درسال 1921 ميلادي كشور آزاد" ايرلند" تشكيل شده و اين پيروزي بزرگ در نتيجه مبارزات مستمر" ايرلند" بدست آمده بود، كشور آزاد" ايرلند" ايالتهاي پروتستان نشين شمالي را به انگليس واگذار كرده بود سرانجام در سال 1949 ميلادي "ايرلند "جمهوري مستقل اعلام شد، شايان توجه است كه با وجود اين مبارزات  و كسب استقلال ، هم اكنون نيز شاخه نظامي ارتش آزاد بخش ايرلند با سربازان انگليس مستقر در" ايرلند" مبارزه مي كند.

2 ـ استقلال سرزمین" سورنيام ـ هالند":- به تاریخ 29 دسمبرسال 1954 ميلادي : سرزمين " گويان هالند " معروف به " سورنيام "به استقلال رسيد " سورنيام" تا قرن شانزدهم ميلادي در تصرف قواي انگلستان بود در آن زمان براساس معاهده صلحي كه ميان دولتهاي هالند و انگليس منعقد شد سورنيام به هالند واگذار شد اين سرزمين قبل از كسب استقلال كامل ، در سال 1945 ميلادي به خودمختاري داخلي رسيد" سورنيام" در شمال امريكاي مركزي قرار دارد و با كشورهاي برازيل ، گويان فرانسه هم مرز است گفتني است كه غني ترين معادن بوكيست جهان در سورنيام است.

 روز شمارسی ام ماه دسمبر

= = = = = = = = = = =  

1 ـ تولد « امانوئل لويناس» فيلسوف اگزيستانسياليست به تاریخ 30 دسمبر سال 1905 میلادی: امانوئل لويناس Emmanuel Levinas فيلسوف ( اگزيستيانسياليست * ) فرانسوي به دنيا آمد و در" سوربن" فلسفه تدريس كرد تلاش بسيار كرد كه نظرات اگزيستيانسياليستهاي فرانسه و المان را به هم نزديك كند، او از سال 1930 تا 1993 میلادی كتابهاي فلسفي متعدد مخصوصا در رابطه با اگزيستيانسياليسم كه فلسفه اي نسبتا نوين است منتشر ساخت كه مهمترين آنها «وجود و موجودات» ، «آن سوي وجود». «پديده شناسي»، «واقعيت وجود» و «غير از بودن» هستند، در همه اين آثار، وي از آزادي عمل يك موجود سخن به ميان آورده و تفاوت ميان مطالعه اشياء و خود اشياء را بيان كرده است.

* اگزيستانسياليسم Existentialism  عبارت است از رجحان دادن به وجود انسان در مقابل معنویت.

2 ـ تولد«تئودور فونتان» داستان نويس:ـ به تاریخ 30 دسمبرسال 1819 میلادی: تئودور فونتان Theodor Fontane داستان نويس الماني به تاریخ فوق الذکر به دنيا آمد و بسال 1898میلادی در گذشت، داستانهاي او همه از ماجراهاي واقعي گرفته شده اند و عموما زمينه زن و شوهري دارند، وي نهايت كوشش را بكار برده تابا طرح و انعكاس مسائل خانوادگي چشم و گوش مردم را باز كند تا در اين بزرگترين و مهمترين انتخاب خود در طول حيات مرتكب اشتباه نشوند، ولي ايرادي كه به داستانهاي او وارد آمده اين است كه اين ماجراها در خانواده هاي طبقه بالا درقرن 19 در پروس( المان امروزی ) اتفاق افتاده اند و نمي شود انها را به همه تعميم داد و دليل آن اين است كه« فونتان» هرگز از منطقه " برلین" و "براندنبورگ" قدم به خارج نگذارد، داستانها شرح جدايي ها ، بي وفايي ها ، ازدواجهاي مصلحتي ، رفتار زن و شوهر ها، و نقش شخصيت و اخلاقيات و پرورش اوليه در حفظ بناي خانواده است، یکی ازداستان های او بنام « افي بريست » به صورت فيلم سينمايي در آمده است .

3 ـ ضعف رسانه ها در شوروي سابق و روسيه امروز :ـ به تاریخ 29 دسمبر1922 میلادی: عادت شده است كه رسانه ها در 29 دسامبر هر سال از وصيتنامه« ولادیمیر ایلیچ ـ لنين» ياد كنند كه وي در اين روز در سال 1922 انشاء آن را كه به همسرش «كروپسكايا» ديكته مي كرد به پايان برده بود، و 29 دسمبرسال 2004میلادی  هم از اين رسم مستثني نبود، « لنين» در اين وصيتنامه خواسته بود كه شمار اعضاي كميته مركزي حزب افزايش يابد و به يكصد تن برسد تا تصميم گيري ها منحصر به چند نفر نباشد، تصميمات مربوط به برنامه ها بايد به تصويب دستگاه مقننه برسد و قانون شود تا از دستبرد تفسير در امان باشد، از اهميت رسانه ها براي دفاع از نظام و كشور نبايد غافل بود كه زير بناي هر كشور و نظام هستند، اگر شعارهاي انقلاب از ياد برود و اصول در حزب ناديده گرفته شود افول شوروي حتمي است، بايد ( براي صيانت قانون اساسي ازهرگونه گزند ) به قوای نظامی یا ارتش نقش سياسي و نظارتي بيشتري داده شود، نبايد اداره همه امور و به ويژه دبيركلي حزب به رفيق استالين سپرده شود، بايد حرفهاي رفيق تروتسكي هم شنيده شوند و ....

    تاريخ نشان داد كه هيچ يك از توصيه هاي « لنين» رعايت نشد و در نتيجه بنايي را كه ساخته بود فروپاشيد، در مورد رسانه ها، ضعف شوروي تا به آن حد رسيده بود كه در دهه 1970میلادی ، اين دولت نتوانست توصيه« برژنف»  رهبرشوروی سابق را عملي سازد كه گفته بود:  راديو ـ تلويزيون و روزنامه هاي شوروي اخبار جنايي و ضعف هاي اجتماعي امريكا را كه هر روز در رسانه هاي اين كشور منعكس مي شوند ترجمه و عينا منتشر كنند تا روسها تصور نكنند كه آنجا بهشت است و ....

    تا آن زمان نظام شوروي نتوانسته بود چند روزنامه نگار ماهر پرورش دهد كه اين تصميم « برژنف » را حتي براي يك روز به اجرا درآورند، به گفته برخي از صاحب نظران، اگر توصيه هاي( ماركس و لنين) در مورد رسانه ها و پرورش روزنامه نگار خوب ( نه فرصت طلب ) عملي شده بود شايد كار شوروي به اينجا كشيده نمي شد.

    در اين زمان (سالیان پس از فروپاشي شوروي) هنوز روسيه عاري از سيستم دفاعي رسانه اي است كه معارضات و منازعات جاري ( حمله ، دفاع و ضد حمله) به وسيله آن انجام مي شود و اين ضعف را اينك كه معارضه دو رقيب قديم از سر گرفته شده است به وضوح مي توان مشاهده كرد، در دوران معاصر، رسانه هاي گروهي بزرگترين جنگ افزار يك كشورهستند، در جريان معارضه بر سر انتخابات اوكراين ديديم كه اين رسانه هاي غرب بودند كه خواست اين جناح را بر كرسي نشاندند، همين رسانه ها امريكا و انگلستان بوده اند كه « انگليسي » را زبان دوم جهان كرده اند و حرف سران كشورهاي متبوع را با آب و تاب به گوش همگان در گوشه و كنار جهان مي رسانند و سياست هاي آنان را به پيش مي رانند.

4 ـ نخستين رئيس جمهور در چين :ـ به تاریخ 30 دسمبرسال 1911 میلادی : براي نخستين بار چين داراي رئيس جمهوري شد، در اين روز شوراي انقلاب چين، دكتر« سون يات ــ سنDr. Sun Yat _ Sen» رهبر انقلاب را به عنوان رئيس جمهوري موقت چين بر گزيد و دكتر« سون» به امپراتور خردسال از دودمان« منچو » و ساير اعضاي خاندان سلطنت امان داد و اجازه داد كه در همان كاخ سلطنتي با دريافت مقرري معين به زندگي خود ادامه دهند ، به اين شرط كه وارد توطئه بر ضد نظام جمهوري نشوند، دكتر« سون»  سپس دستور داد كه تفويض اختيارات به آرامي صورت گيرد.

 روز شمارسی و یکم ماه دسمبر

= = = = = = = = = = = =

1 ـ آغاز استعمار انگلستان در آسيا :ـ به تاریخ 31 دسمبر سال 1600 ميلادي: دولت انگلستان در راستاي سياست استعماري اش در اسيا ، فرمان ايجاد کمپنی هند شرقي را صادر كرد و همه تاجران و ماموران و دريانوردان انگليسي را كه در قاره آسيا و آبهاي آن فعاليت داشتند اجبارا عضو اين کمپنی كرد كه روزي سياه براي اين قاره ومردم آن بشمار مي رود، در آن زمان ، دو سال از ورود« آنتوني و رابرت شرلي» با 26 انگليسي ديگر به ايران مي گذشت كه موفق شده بودند خود را در دل شاه عباس كه هدفش احياي امپراتوري ايران با عقب راندن پرتگالی ها از خليج فارس و تضعيف هرچه بيشتر عثماني بود جاي دهند، شاه عباس براي رسيدن به هدفهايش نياز به دوستي با اروپاييان داشت، پس از ايجاد کمپنی هند شرقي ، و تصرف تدريجي شبه قاره هند توسط انگليسي ها ، ملكه ويكتوريا ، اول جنوری سال 1877 ميلادي خود را پادشاه انگلستان و امپراتور ( امپرس ) هند خواند، بسياري از مسائل جاري مشرق زمين ناشي از استعمار انگلستان بر هند است كه به خاطر حفظ هند از تعرض ساير قدرتهاي اروپايي، از انجام هرتوطئه اي در ايران ، افغانستان و همه خاورميانه ، آسياي ميانه و آسياي جنوبي خود داري نورزيد. برای معلومات بیشتر در این زمینه به دو آدرس ذیل  مراجعه فرمایند.

   http://www.ariayemusic.com/dari1/siasi/adib2.html

   http://www.ariayemusic.com/dari2/esteqlal/adib.html

2ـ انحلال پی هم و زندانی اعضای پارلمان در روسیه  :ـ به تاریخ 31 دسمبر سال1907 ميلادي:به دستور« نيكلاي دوم» تزار روسيه پارلماني كه همه اعضاي آن جز دو نفر به جرم خيانت به وطن به زندان محكوم شدند، نيكلاي دوم تزار روسيه 167 تن از اعضاي 169 گانه دوماي روسيه را به اتهام خيانت به كشور بازداشت و تحويل محکمه نمود، بعدا محکمه با رعايت تخفيف هر كدام را به سه ماه زندان محكوم كرد، اين تخفيف به اشاره انگشت« تزار» منظور شده بود، خيانت اين عده آن بود كه ضمن مذاكرات پارلمان گفته بودند كه اگر چنين نشود ممكن است مردم ماليات ندهند و اگر چنان شود احتمال دارد عده اي از خدمت سربازي شانه خالي كنند و....كه« تزار نيكلاي دوم» همه اين حرفها را خيانت به كشور تلقي كرده بود و آنان را جز دونفر كه اصلا حرف نزده بودند به محکمه تحويل داد، با بازداشت و تحويل اعضاي دوما به محکمه اين دوره مجلس منحل شد و تزار با اعضاي دوره ديگر دوما هم همين معامله را البته به طرزي ديگر انجام داد و پس از انحلال سه دوره پي در پي دوما از خير تشكيل آن براي مدتي صرف نظر کرد.

3 ـ اعدام نيكلاي چائوشسكو رئیس جمهور رومانیا :ـ به تاریخ 31 دسمبر سال1989 میلادی : « نيكلاي چائوشسكو» كه از سال 1965 زمام امور كشور روماني را به دست گرفته بود بتاریخ فوق الذکر، پس از يك محاكمه كوتاه با همسرش « النا » كه او نيز يك كمونيست بود و در زمان حكومت طولاني نيكولا به وي اندرز مي داد اعدام شد، «چائو شسكو» ظاهرا از اوضاعي كه در اروپاي شرقي به وجود آمده بود درس نگرفته بود و پس از باز گشت از سفرهنگامي كه با يك تظاهرات نه چندان وسيع مقابل دفتر كار خود رو به رو شد به خشونت متوسل گرديد كه اين عمل بر ابعاد مخالفت و تظاهرات افزود و به دستگيري و محاكمه و سقوط دولتش انجاميد، «چائوشسكو» كه تنها رئيس يك دولت كمونيستي اروپاي شرقي بود كه بااعزام سربازان شوروي به افغانستان مخالفت كرده بود در صورت نرمش با تظاهر كننده ممكن بود بتواند مانند ساير همتايان خود از اعدام برهد، سقوط او درست در روزي اتفاق افتاد كه در آن روز در سال 1948 میلادی كمونيستها بر روماني مسلط شده بودند و حكومت آنان 40 سال طول كشيد، روماني در سال 1918میلادی از اتحاد( بسارابي ، ترانسيلوانيا و چند بخش ديگر) به وجود آمده بود و مخلوق نشست ورساي بوده است، روماني در جريان جنگ دوم به المان پيوست كه بعدا به دست قوای نظامی یا ارتش سرخ كه در تعقيب نيروهاي هيتلر بود افتاد ./

خـتـم رویـــداد هـای مهم جهان

 در ماه دسمبر سالهای مختلف