منطقه‌ای که به پاتوق فرهنگی جوانان شهرت دارد، دیشب در پاریس به خون غلتید. از سالن کنسرت تا رستوران‌ها و بارهایی که هدف قرار گرفتند تنها ۱۰ دقیقه پیاده راه است. آثار گلوله‌ها بر در دیوار نمایان است. نوارها و نرده‌های پلیس خبرنگاران را از محل حمله جدا می‌کند.

زنی را دیدم که روی یکی از صندلی‌های خالی کافه‌ای در خیابان آلیبرت نشسته بود. جایی که ده‌ها نفر در سه رستوران و بار در فاصله‌ای کوتاه کشته شدند. او در سکوت نشسته بود، گریه می‌کرد و سیگار می کشید. انگار حضور مردم را که اکثرا خبرنگاران بودند حس نمی‌کرد.

بسیاری با روشن کردن شمع و آوردن گل به قربانیان ادای احترام می‌کردند. دولت از مردم خواسته از خانه‌هایشان خارج نشوند. اکثر بارها و کافه‌های شهر بسته شده، و آنهایی هم که باز هستند مشتری زیادی ندارند.

داعش منطقه‌ای را هدف قرار داد که کمتر مورد بازدید گردشگران قرار می‌گیرد. اینجا بیشتر مرکز تجمع سوسیالیست‌ها و هیپی های ضد جنگ است. میدان ریپوبلیک جایی است که فرانسوی‌ها و مهاجران در کنار هم قهوه و شراب می‌نوشند. یکی از روزنامه های فرانسه نوشته "مثلث طلایی جوانان با فرهنگ پاریس در خون غرق شد".

بسیاری از افرادی که اینجا جمع می شوند از حامیان پذیرفتن بیشتر پناهجویانند. اما امروز غم و اندوه این منطقه را در ماتم فرو برده بود. پاریسی‌ها هنوز نمی‌توانند باور کنند شهرشان هدف چنین حمله مرگباری قرار گرفته است.

در گذشته مقامات امنیتی اروپایی نگران القاعده بودند. اماکن اقتصادی و نظامی و سیاسی معمولا هدف القاعده در اروپا بود. اما هر کس و همه جا می‌تواند هدف حملات داعش باشد.

رسانه‌های محلی از پیدا شدن پاسپورت‌های سوریه‌ای و مصری در محل حملات گزارش می‌دهند.

یک منبعی اطلاعاتی انگلیس به بی‌بی‌سی گفته برخی از اعضای مهاجمان از سوریه به فرانسه بازگشته بودند.

رئیس جمهور فرانسه گفته است حملات در خارج از فرانسه سازماندهی شده بود.

جنگ خونین حمص و حلب بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر از پاریس فاصله دارد. اما آتش این جنگ دیشب قلب پاریس را سوزاند.

 کمتر از دو ماه مانده به سالگرد حمله‌ تروریست‌ها‌ به نشریه شارلی ابدو، فرانسه از اقدام تروریستی بی‌سابقه‌ای در شوک و ناامنی و ترس فرورفت. چند صد کشته و زخمی، که اغلب جوان هستند، تنها بخشی از رویداد مرگبار را گزارش می‌کند. رخداد بسیارمهمی که بزرگترین و مهمترین اتفاق از این دست در فرانسه‌ پس از جنگ جهانی دوم محسوب می‌شود.

چند هفته پیش بود که فرانسوا اولاند در توجیه حمله‌ جنگنده‌های فرانسه به مواضع داعش در سوریه، تاکید کرد که اگر اقدامی در این کشور انجام نشود در خاورمیانه "جنگ تمام عیار"ی رخ خواهد داد. حالا، و با حملات تروریستی جمعه‌شب در قلب پاریس، فرانسوی‌ها نیز وجوهی از این "جنگ تمام عیار" را لمس می‌کنند.

پیام‌های نخستین و واکنش‌های اولیه‌ رییس جمهور فرانسه، به‌گونه‌ای قابل پیش‌بینی، صریح و قاطع بود. اما هنوز ابعاد واکنش پاریس به حمله‌ تروریستی آشکار نشده؛ اولاند بی‌گمان در مقام تلاش برای اعاده‌ حیثیت از دولت‌اش، و بازسازی تصویر امنیتی مخدوش شده‌ فرانسه، پروژه‌ای امنیتی ـ نظامی را کلید خواهد زد. روشی که پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ دولت جرج بوش پیشه کرد. اما چنین اقداماتی به چه میزان ریشه‌ها و دلایل گسترش تروریسم و افزایش اقدامات تروریستی را هدف قرار خواهد داد؟

کاخ الیزه با واقعیت‌هایی دست به گریبان است که بدون اعتنا به آنها، هر اقدامی به «پاک‌کردن صورت مسئله» خواهد ماند. فرانسه‌ ۶۷ میلیون نفری میزبان افزون بر ۵ میلیون مسلمان (حدود ۷ درصد جمعیت کشور) است. شمار مهاجران در جست‌وجوی کار (و از جمله مسلمانان) یا درصد شهروندان بیکاری که تنگناهای معیشتی را تجربه می‌کنند، کم نیست. در این بستر، رادیکالیزه شدن فضای سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی علیه مسلمانان فرانسه، به‌شکلی قابل پیش‌بینی، پتانسیل یارگیری داعش و القاعده و دیگر گروه‌های افراطی را در این کشور افزایش خواهد داد. وضعی که به‌معنای بازتولید و تکثیر و تداوم خشونت باشد.

هم‌زمان، و در روی دیگر سکه، دولت اولاند بیش از پیش از سوی راست‌ افراطی و «جبهه ملی» و راسیست‌های فرانسوی تحت فشار قرار خواهد گرفت. فشاری که سمت‌وسوی اصلی مطالبات‌اش، اعمال فشار و محدودیت بر مهاجران، بستن مرزها، و ایجاد تنگنا و تضییق برای «شهروندان درجه دو» ـ به تعبیر آنها ـ است.

فرانسه در حال تجربه‌ وضع و دورانی است که پیامدهایش اندک نخواهد بود. کشوری که با جذب حدود ۸۵ میلیون توریست، در صدر کشورهای جذاب برای گردشگران ایستاده، معلوم نیست چگونه اعتماد و امنیت علاقمندان به سفر و توریسم را دوباره جلب خواهد کرد. فرانسه‌ای که در مورد صدور ویزا و آمد و شد اروپاییان و دیگر گردشگران، دست‌ و دلباز و سهل‌گیر نشان می‌داد. اعمال محدودیت‌های فوق‌العاده و اضطراری و به‌شدت کم‌سابقه در مرزها برای کوتاه‌مدت، و افزایش سخت‌گیری برای میان‌مدت، روند پیشین را دچار تغییر معنادار خواهد کرد.

از سویی دیگر، فرانسه در تابستان آتی میزبان بازی‌های مهم فوتبال در اروپا (یورو ۲۰۱۶) است. حمله‌ تروریستی جمعه شب که تا کنار استادیوم اصلی پاریس (استاد دو فرانس؛ محل انجام دیدار دوستانه‌ دو تیم ملی فوتبال فرانسه و آلمان) کش یافت، جام ملت‌های اروپا در تابستان ۲۰۱۶ را نیز از جهت‌های گوناگون برای فرانسه تحت‌تأثیر قرار خواهد داد.

آنچه در مرکز اروپا و قلب پاریس به‌وقوع پیوست البته در هر نقطه‌ دیگر اروپا امکان وقوع دارد. تفکر داعشی و توان انجام عملیات انتحاری و پتانسیل روانشناختی و فرهنگی ـ اجتماعی همراهان داعش، رخ‌داد فجایعی مشابه را محتمل می‌کند. این‌چنین، سایه‌ سنگین و پرخطر داعش و در سطحی فراتر، «تروریسم» و «ناامنی»، اینک تا عمق اروپا و جهان غرب گسترش یافته است.

از این زاویه، می‌توان نگاهی دیگر به حملات تروریستی جمعه شب انداخت. برخلاف حمله به دفتر نشریه‌ شارلی ابدو در ژانویه‌ ۲۰۱۵، تروریست‌ها این‌بار شهروندان معمولی را هدف قرار دادند. هیچ گزینش سیاسی قبلی در کار نبود. هدف، ایجاد ناامنی و تزریق رعب و وحشت در جامعه‌ بود. اکثریت صدها انسانی که در سالن نمایش باتاکلان پاریس کنسرت هوی‌متال را تماشا می‌کردند، جوان بودند. از جمعه‌شب، حالا هر سالن سینما و کنسرت و نمایش و محل تفریح و رستوران و کافه‌ای، می‌تواند یک هدف تروریستی ارزیابی شود. وضعی که ناشر و مقوم ناامنی و ترس در متن جوامع غربی است.

از حیث حقوق انسانی و کرامت بشری، البته که هیچ تفاوتی میان شهروندان فرانسه و یا اروپاییان با شهروندان افغانستان و عراق و سوریه و لبنان نیست. اما شاید آنچه وضع را یکسر متفاوت می‌کند، تجربه‌ زندگی در امنیت و آرامش اروپاییان در دهه‌ها‌ی اخیر (پس از پایان جنگ جهانی دوم)، و تجربه‌ زندگی ساکنان خاورمیانه و آفریقا، در ناامنی مستمر یا غالب، در سال‌های گذشته و بلکه چند دهه‌ اخیر است. این‌چنین، شاید نظر کسانی که از جهانی‌شدن ترس و ناامنی و جنگ سخن می‌گویند، چندان بیراه نباشد.

سایه‌ سنگین "جنگ تمام عیار"ی که رییس جمهور فرانسه خطرش را برای خاورمیانه تذکر می‌داد، اینک سایه‌ اش تا قلب اروپای سبز پیش آمده است.