زندگی

ويتنام: چرخش از سوسياليسم ((ارتدكس)) به سياست صندوق بين المللي پول


تهيه و تنظيم: محمود صالحي


مقدمه: جمهوري سوسياليستي ويتنام در پايان دهه ٨٠ رفرم هاي اقتصادي كه به ((بازار سوسياليستي)) معروف شده را آغاز كرد و عليرغم فروپاشي اتحاد شوروي و كشورهاي بلوك شرق و قطع شدن كمك هاي سوسياليستي اين رفرم ها به موفقيت هايي هم دست يافته است.
تاريخچه: پس از انقراض سلسله ((له)) يكي از امراي قبيله ((نگوين)) با عنوان امپراطور ((ژيالونگ)) به قدرت رسيد. وي با دربار فرانسه روابط سياسي برقرار كرد و نماينده او در ورساي قراردادي با دولت فرانسه منعقد ساخت و دولت فرانسه گروهي مستشار نظامي با تجهيزات مدرن به ويتنام اعزام داشت. جانشينان ژيالونگ با قوانين مالياتي سخت خود موجبات شورش هاي دهقاني را فراهم آوردند و دولت فرانسه به بهانه حمايت از مسيحيان ، سايگون و سپس ((كوشن شين)) را اشغال كرد. دولت فرانسه پس از جلب حمايت دولت چين در سال ١٨٨٢ نواحي ((آنام)) و ((تونكن)) و كامبوج را نيز بر طبق قرارداد ((هارمان)) تحت الحمايه خود اعلام و اتحاديه هندوچين را تحت اداره يك فرماندار كل قرار داد.
تا جنگ دوم جهاني هيچ يك از نهضت هاي مردم ويتنام براي استقلال نتوانسته بود مشكل جدي براي فرانسه ايجاد كند. در سال ١٩٤٠ پس از شكست فرانسه از آلمان و روي كارآمدن دولت دست نشانده آلمان ، ژاپن از موقعيت استفاده كرده و شبه جزيره هندوچين را تصرف كرد. چند ماه قبل از شكست نهايي ژاپن در سال ١٩٤٥، ژاپني ها ((بائوداي)) امپراطور آنام را به سمت امپراطوري تمام ويتنام منصوب كردند.
پس از جنگ دوم جهاني ، رهبران استقلال طلبان در سازماني بنام ((ويت نام دوك لاپ مين)) كه به اختصار ((ويت مين)) ناميده مي شد و مجموعه اي از احزاب ملي و حزب كمونيست هندوچين كه بوسيله ((هوشي مين)) در سال ١٩٣٠ پايه گذاري شده بود، در روز شانزدهم اوت سال ١٩٤٥ تظاهرات وسيعي در هانوي ترتيب دادند. دو روز بعد گروههاي رزمي كه بوسيله ((نگوين جياب)) سازمان داده شده بودند عمارات دولتي را تصرف كردند و از ٢٥ اوت تقريباً تمامي نواحي شمالي تحت كنترل ويت مين قرار گرفت. ((بائوداي)) تصميم به كناره گيري گرفت ولي او بعنوان مشاور عالي هوشي مين برگزيده شد. روز دوم دسامبر سال ١٩٤٥ تاسيس جمهوري دمكراتيك ويتنام رسماً اعلام شد و در ژانويه سال بعد در انتخاباتي هوشي مين بعنوان رئيس جمهور انتخاب شد. چند روز بعد هوشي مين موافقت نامه ششم مارس را با فرانسه منعقد ساخت كه به موجب آن دولت فرانسه جمهوري ويتنام را كه داراي حكومت پارلماني ، ارتش و سازمان هاي اداري مستقل بود و در عين حال در اتحاديه هندوچين و جامعه فرانسه نيز عضويت داشت را برسميت شناخت.
در ٢٣ نوامبر سال ١٩٤٦ پس از يك درگيري كوچك ، توپخانه نيروهاي فرانسوي شهر ((فونگ)) را بمباران كرد و در نتيجه صدها غيرنظامي كشته و هزاران تن را زخمي ساخت. نيروهاي ژنرال جياب به تلافي اين اقدام در دلتاي رود سرخ و هانوي به نيروهاي فرانسوي حمله كردند و با اين حمله پيكارهاي هندوچين آغاز شد.
با پيشروي نيروهاي ويت مين بسوي لائوس و تشكيل دولت ((پاتت لائو)) در دو ايالت شمالي ، دولت فرانسه تصميم گرفت نيروهاي خود را براي دفاع از تماميت ارضي لائوس و سركوب قواي ويت مين در ناحيه ((دين بين فو)) مستقر نمايد. پس از ٨ هفته جنگ شديد، دين بين فو بدست نيروهاي ويتنامي سقوط كرد.
با سقوط دژ دين بين فو از يك سو نفوذ فرانسه در هندوچين كاسته و از سوي ديگر موجب سقوط جمهوري چهارم در اين كشور شد.
در كنفرانس ژنو با حضور ٩ كشور كه به منظور مذاكره در باره مسئله ويتنام تشكيل شد، هيئت نمايندگي آمريكا بوضوح اعلام كرد كه با هرگونه تصميمي كه منجر به استقلال تمام ويتنام گردد مخالف است. سرانجام در ٢١ ژوئيه سال ١٩٥٤ قرارداد متاركه جنگ هندوچين به امضا رسيد كه طبق آن ويتنام براي يك دوره موقت به دو منطقه در شمال و جنوب مدار ١٧ درجه تقسيم گرديد و قرار شد بائوداي همچنان در مقام پادشاهي ويتنام جنوبي باقي بماند و ملت ويتنام در امور داخلي داراي حاكميت مطلق باشد و همچنين هيچ پايگاه نظامي در ويتنام نبايد ايجاد شود. ايالات متحده با اين شرايط موافقت نكرد. بائوداي عليرغم ميل خود ((نگو دين ديم)) را به نخست وزيري برگزيد و او با اشاره دولت آمريكا رفراندومي براي تعيين رژيم ويتنام جنوبي تشكيل و ظاهراً با ٩٨% آرا بعنوان رئيس جمهور انتخاب شد. در سالهاي ٦٠ ـ ٥٥ ايالات متحده بالغ بر يك ميليارد دلار كمك اقتصادي و نظامي به ويتنام جنوبي داد و رژيم ديم با با ايجاد جو ترور و خفقان ، مخالفان را بشدت سركوب كرد و هزاران نفر را به اردوگاه كار اجباري فرستاد.
در دسامبر سال ١٩٦٠ جبهه آزادي بخش ملي ، مركب از چهار حزب و با حمايت دولت سوسياليست ويتنام شمالي ، شوروي و چين ايجاد شد و نيروهاي گسترده چريكي را سازمان داد كه به ((ويت كنگ)) معروف شدند. در ماه مه سال ٦١ ((ليندون جانسون)) رئيس جمهور آمريكا وارد ويتنام شد و اعلام كرد، كمك هاي اين كشور به رژيم ديم افزايش خواهد يافت. در نوامبر سال ٦٣ با حمله چند واحد نظامي به شهر سايگون ، رژيم ديم ساقط و دوران حكومت ژنرال ها آغاز شد.
با آغاز حمله عمومي جبهه ويت كنگ تعداد نيروهاي آمريكايي به ٥٢٥ هزار نفر افزايش يافت و تنها از فوريه سال ٦٥ تا ژوئيه ٦٨ نيروي هوايي آمريكا ١٠٧ هزار و ٧٠٠ حمله به خاك ويتنام انجام داد و بيش از ٢ ميليون ٥٨٢ هزار تن بمب بر روي ويتنام ريخت كه طي آن ٥٠٠هزار نفر كشته شدند.
پس از درگذشت هوشي مين در روز چهارم سپتامبر سال ١٩٦٩ ((فام وان دونگ)) به مقام رهبري ويتنام شمالي رسيد.
پس از كشته شدن هزاران سرباز آمريكايي و ميلياردها دلار هزينه بالاخره جرالد فورد تصميم به خروج نيروهاي آمريكايي از ويتنام گرفت و در اواخر ماه آوريل سال ٧٥ با سقوط شهر سايگون بدست قواي ويت كنگ، دولت ويتنام جنوبي ساقط و دو ويتنام متحد شدند.
ساختار سياسي
در سال ١٩٧٦ اولين انتخابات عمومي كشور برگزار شد و ويتنام شمالي و جنوبي رسماً در دوم ژوئيه با نام جمهوري سوسياليستي ويتنام متحد گشتند. قانون اساسي ويتنام در سال ١٩٩٢ به تصويب رسيد و مجلس آن ٤٩٨ عضو دارد و براي هر ٥ سال يكبار انتخاب مي گردد. كميته مركزي حزب كمونيست داراي ١٦١ عضو مي باشد و تصميم گيري ها توسط هيئت سياسي كه داراي ١٥ عضو است صورت مي گيرد.
داده هاي اجتماعي ـ اقتصادي:
طبق آخرين سرشماري در سال ١٩٩٩ جمعيت ويتنام ٧٦ ميليون و ٣٢٤ هزار نفر است. طبق آمار سال ٢٠٠١، ٢٥% مردم ساكن شهرها هستند. در اين كشور بيش از ٦٠ اقليت قومي زندگي مي كنند؛ و اكثريت مردم آن يعني ٨٧% ويتنامي هستند. ٢٩٦ هزار مهاجر ويتنامي در چين زندگي مي كنند و بيش از ١٦ هزار مهاجر كامبوجي در ويتنام بسر مي برند.
ميانگين سني در ويتنام ٦٩ سال ، ميزان مرگ و مير نوزادان ٨/٣% و ميزان رشد جمعيت بين سال هاي ٢٠٠١ ـ ١٩٨٠ برابر ٩/١% بوده است. طبق آخرين بررسي ها در سال ٢٠٠١، ٥% مردان و ٩% زنان بي سواد هستند. ٥٥% مردم ويتنام پيرو مذهب بودا، ٥% كاتوليك و ساير مذاهب مثل پروتستان ، كنفوسيوس و دائويسم در اين كشور رواج دارد.
تركيب اشتغال در ويتنام طبق آخرين آمار در سال ٢٠٠٠ شامل ٦٢% در عرصه كشاورزي ، ١٣% در بخش صنايع و ٢٤% در بخش خدمات است. توليد ناخالص ملي ويتنام در سال ٢٠٠١ برابر ٣٢ ميليارد و ٧٢٣ ميليون دلار بوده و درآمد سرانه در اين كشور ٤١٠ دلار است. رشد اقتصادي بين سالهاي ٢٠٠١ ـ ١٩٩١ به ميزان ٧/٧% كه سهم كشاورزي دراين رشد ٢٤% ، صنايع ٣٨% و خدمات ٣٩% مي باشد.
ميزان تورم بين سال هاي ٢٠٠١ ـ ١٩٩٠ برابر ٨/١٣% بود كه از سال ٢٠٠٢ به ٤% تقليل يافت. بهاي هر دلار برابر ١٥٥٠٢ ((دونگ)) و ارزش برابري هر يك يورو برابر ١٧٨١١ ((دونگ)) مي باشد. بدهكاري خارجي ويتنام تا سال ٢٠٠١، ١٢ ميليارد و ٥٧٨ ميليون دلار بوده است.
ويتنام با ٢/١٥ ميليارد دلار واردات و ٣/١٤ ميليارد دلار صادرات در سال ٢٠٠١ از كسري موازنه تجارت خارجي برخوردار بوده است.
((دوي موي)) يعني بازسازي
حزب كمونيست ويتنام مانند ساير احزاب ((برادر)) در پي اجراي سوسياليسم ((ناب)) و ارتدكس بود. حزب از يك سو به كلكتيويزه سازي بخش كشاورزي پرداخت ، از سوي ديگر هرگونه فعاليت خصوصي در عرصه اقتصاد ممنوع و علاوه بر آن تجارت خارجي ويتنام تنها به مبادله تهاتري با كشورهاي سوسياليستي محدود شد.
اما هنوز با گذشت بيش از ده سال از پايان جنگ با آمريكا وضعيت اقتصادي در ويتنام اسف بار بود. مردم در بخش هاي وسيعي از كشور در گرسنگي بسر مي بردند. حزب كمونيست ديگر نمي توانست همه تقصيرها را بگردن جنگ با آمريكا بياندازد.
در ششمين كنگره حزب كمونيست سال ١٩٨٦ برنامه رفرم هاي اقتصادي كه به ((دوي موي)) معروف شده اند به اجرا گذاشته شد. اين برنامه در واقع كنارگذاشتن ((پلان)) در اقتصاد و ايجاد بازار سوسياليستي تحت كنترل دولت بود. از سوي ديگر به شركت ها و افراد اجازه فعاليت اقتصادي در عرصه كشاورزي و صنايع كوچك داده شد. مهمتر اينكه انحصار تجارت خارجي كه تا آن زمان بدست دولت بود برداشته شد.
در عرصه قيمت گذاري نيز سياست دوگانه پيش گرفته و قيمت كالاها و خدمات شركت هاي دولتي بصورت مصنوعي پائين نگه داشته شد كه مابه التفاوت آن از طريق سوبسيدهاي بانك مركزي تامين مي گرديد و از سوي ديگر قيمت هاي آزاد در بازار آزاد حاكم بود.
اين سياست دو مشكل جدي براي اقتصاد ويتنام آفريد و پروسه رفرم را با خطر شكست مواجه ساخت. نخست اينكه بين سالهاي ٨٨ ـ ٨٦ كسري بودجه اين كشور به ٢٠ تا ٤٠% رسيد و از سوي ديگر تورم در سال هاي ٨٨ ـ ٨٧ در مورد برخي اقلام حتي به ٥٠٠% رسيد.
هنگامي كه سال ١٩٨٩ روند فروپاشي اتحاد شوروي و كشورهاي بلوك شرق آغاز شد، ويتنام در مقابل دوراهي ماندن در مواضع ((سوسياليسم ارتدكس)) و يا ادامه اصلاحات اقتصادي قرار گرفت.
اما رفرم هاي اقتصادي كه از سوي حزب پيش گرفته شد آنچنان بود كه حتي تعجب ناظران را نيز برانگيخت.
هرچند صندوق بين المللي پول تا آن زمان هيچگونه امكان تاثيرگذاري بر سياست اقتصادي ويتنام را نداشت و نمي توانست سياست نئوليبرالي خود را در اين كشور پيش ببرد، اما سياست اقتصادي كه از سوي حزب كمونيست پي گيري شد آنچنان به مواضع صندوق بين المللي پول نزديك بود كه ناظران بر آن نام ((سياست ارتدكس صندوق بين المللي پول)) گذاردند.
در ادامه ((دوي موي)) سياست قيمت گذاري دوگانه كنار گذاشته شد، سياست بهره بانكي به اجرا درآمد، از ارزش پول داخلي كاسته و بهاي آن هم سطح بازار سياه گرديد، تجارت خارجي ليبراليزه گرديد، سرمايه گذاري مستقيم خارجي آزاد شد، كلكتيوهاي كشاورزي جمع آوري شدند، بيش از ٥٠٠ هزار نفر از افراد ارتش از خدمت زير پرچم مرخص شدند، يك سوم از ٤/٢ ميليون نفر كارمندان دولتي اخراج و بالاخره از ميزان پرداخت سوبسيد به شركت هاي دولتي بشدت كاسته شد كه اين امر در وهله اول از كسري بودجه دولت كاست. تورم تا سال ٩٣ به زير ١٠% كاهش يافت و اكنون به ٤% رسيده است. رشد اقتصادي در سال ٩٨ به بيش از ٨% رسيد.
يكي از خوش شانسي هاي ويتنام اين بود كه عمليات حفاري نفت كه توسط شركت هاي روسي در اوائل دهه ٩٠ آغاز شده بود به موفقيت رسيد و از طريق صادرات نفت (٢١% كل صادرات) و محصولات كشاورزي اين كشور موفق شد ((تعادل نسبي يك ميليارد دلاري)) در كسري موازنه تجاري خود برقرار نمايد.
اما بايد ديد دلايل موفقيت ((دوي موي)) در كجا نهفته است:
بيش از ٦٠% از نيروي كار ويتنام در عرصه كشاورزي فعال است و با آزاد شدن فعاليت خصوصي ، ميليونها دهقان بر توليدات خود افزودند و آن را وارد بازار آزاد كردند. ويتنام در آغاز دهه ٩٠% از واردكنندگان برنج بود، اكنون در آغاز قرن جديد يكي
O از صادركنندگان مهم در بازار جهاني است.
از آغاز سوسياليسم ((ناب)) تا پس گرفتن آن و رفتن بسوي سياست صندوق بين المللي پول مدت زمان زيادي نمي گذرد و بر خلاف شهروندان اروپاي شرقي و يا اتحاد شوروي مردم ويتنام هنوز فرهنگ و نحوه زندگي در ((بازار آزاد)) را فراموش
O نكرده اند.
برخلاف ساير كشورهاي سوسياليستي ، ويتنام از سيستم رفاه اجتماعي و طبعاً هزينه هاي ناشي از آن برخوردار نبود.
O
سرمايه گذاري مستقيم خارجي بجاي وام گيري يكي ديگر از دلايل موفقيت ويتنام است. بين سال هاي ٩٧ ـ ٩٤ سالانه ٢ ميليارد دلار در اين كشور سرمايه گذاري گرديد كه بعداً به يك ميليارد كاهش يافت. با اين وجود در كشوري كه توليد ناخالص ملي
O آن ٢٢ ميليارد دلار است سهم سرمايه گذاري خارجي تقريباً ١٠% مي باشد كه بيشتر از سوي كشورهاي ژاپن ، كره ، سنگاپور و تايوان صورت مي گيرد.
((ماه عسل)) به پايان مي رسد!
دوران ماه عسل حزب كمونيست ويتنام با ((كاپيتال)) نزديك به اتمام است:
در فاز اول رفرم هاي ((دوي موي)) دولت راه را براي نيروهاي توليدي باز كرد و يا بهتر بگوئيم از سر راه آن كنار رفت. معلوم نيست كه دولت ويتنام بتواند در فازهاي بعدي كه احتياج به طرح ها و تصاميم بغرنج و پياده كردن آنها است ، هم موفق باشد.
O
بحران اقتصادي ببرهاي آسيا به ويتنام فهماند كه حتي با توجه به بسته بودن بازارهاي مالي (٤ بانك دولتي)، اين كشور نيز نمي تواند از امواج بحران هاي اقتصادي بازار جهاني در امان بماند (كاهش يك ميليارد دلاري سرمايه گذاري مستقيم خارجي).
O
ويتنام به عضويت ((آسه آن)) در آمده و مجبور است تا سال ٢٠٠٦ در منطقه آزاد تجاري ((آفتا)) گمرك واردات بازرگاني را به زير ٥% كاهش دهد. سرنوشت توليدات ويتنام در مقابل توليدات اعضاي قدر قدرتي مانند كره ، سنگاپور و ژاپن چه خواهد
O شد؟
طبق قرارداد دوجانبه بين ويتنام و آمريكا كه در سال ٢٠٠٢ به امضا رسيد، اين كشور موظف است بازار مالي (بانك ها) و بيمه و مخابرات خود را در مقابل شركت هاي آمريكايي باز كند.
و بالاخره اينكه ويتنام در سال ٢٠٠٥ / ٢٠٠٦ به عضويت سازمان تجارت جهاني درخواهد آمد.
مجموعه عوامل زير نشان از اين دارد كه رهبري حزب كمونيست ويتنام از آمادگي مناسبي براي ورود به راهي كه مي خواهد برود برخوردار نيست:
ـ صنايع دولتي كهنه و فرسوده؛
ـ سيستم مالي و بانكي توسعه نيافته؛
و بخش خصوصي ويتنام هم عمدتاً از كارگاه ها و شركت هاي كوچك تشكيل شده كه محصولات آنان تا ٢ الي ٣ سال ديگر در رقابت با رقباي قدرتمند در بازار جهاني تحت فشار خردكننده اي قرار خواهند گرفت.
و بالاخره اينكه بنا به گزارش سازمان ديده بان حقوق بشر در ماه مارس سال ٢٠٠٢ يكي از منتقدان رژيم بنام ((فان هونگ سون)) بجرم ترجمه مقاله اي از سايت اينترنتي وزارت امور خارجه آمريكا بنام ((دمكراسي چيست ؟)) و قراردادن آن در اينترنت بازداشت و به ١٣ سال حبس محكوم شد.
گرچه مشروعيت حزب كمونيست امروز هم از جنگ استقلال طلبانه سرچشمه مي گيرد، اما ورود به بازار جهاني هم ملزومات خود را دارد. ويتنام ، چين نيست كه بتواند توسعه اقتصادي را در كنار ديكتاتوري سياسي پيش برد و اگر هم چند سالي اين توانايي را داشته باشد، مقوله دمكراسي همواره از داخل و خارج بعنوان اهرم فشار عمل خواهد كرد.