زندگی

گزارش ويژه اکونوميست از اوضاع افغانستان

'رای دادن در کشور سرداران محلی'

 يک زن افغان

به نوشته اکونوميست، افغان ها چیز زیادی از دموکراسی

نمی دانند اما بعد از تجربه شان با کمونیسم و بنیادگرایی

اسلامی، وقتی جنسی ناجور به آنها عرضه می شود، توانایی

تشخیص آن را دارند

بر اساس این مطلب که حاصل گزارش هایی از بلخ، گردیز، هرات و کابل است، برای موفقیت پروژه بازسازی در افغانستان باید اقداماتی بیشتر از انتخابات ریاست جمهوری صورت گیرد.

اکونومیست در ابتدای گزارش ویژه خود، به انفجاری اشاره می کند که حدود یک هفته پیش از انتخابات، کمی پیش از عبور خبرنگار این مجله از جاده ای در ولایت لوگر در جنوب شرق افغانستان رخ داد.

بنابر نوشته اکونوميست، در این انفجار، دو تروریست افغانستان که قصد داشتند در جاده، مین ضد تانک کار بگذارند، قطعه قطعه شدند و مردم پس از حادثه، همهمه کنان در محل گردآمده بودند و تکه هایی از پوسترهای تبلیغاتی حامد کرزی، رییس دولت انتقالی را وارسی می کردند.

 بر اساس مقاله اکونوميست که حاصل گزارش هایی از بلخ، گردیز، هرات و کابل است، برای موفقیت پروژه بازسازی در افغانستان باید اقداماتی بیشتر از انتخابات ریاست جمهوری صورت گیرد

 

به گفته نویسنده، چنین صحنه ای نشان می داد که افغانستان آنگونه موفقیت درخشانی که جرج بوش، رییس جمهوری آمریکا آن را توصیف می کند، نیست.

اکونومیست می افزاید شورشیان طالبان نتوانسته اند هیچ شهری را از 18 هزار نیروی نظامی آمریکایی بازپس گیرند اما چریک های آنها، با پولی که حاصل مواد مخدر بوده، و نیز سایر تندروها در مناطق جنوبی و جنوب شرقی افغانستان ارعابگری می کنند.

به نوشته اين نشريه، وضعیت امنیتی در شمال و غرب افغانستان نیز که بخش اعظم آن تحت حکومت جنگ سالاران است، اخیرا وخیم تر شده است.

تاکنون در سال جاری میلادی 48 امدادگر، خارجیان دست اندرکار جاده سازی و کارکنان انتخاباتی سازمان ملل و نیز بسیاری از مقامات محلی به قتل رسیده اند.

نویسنده ادامه می دهد در چنین شرایطی کمتر نامزد انتخاباتی به صرافت برای تبلیغات افتاد اما همین رفتار نامزدها نیز شاید راهنمایی برای پی بردن به معمای آینده افغانستان باشد:

به نوشته اکونوميست، در یک میتینگ انتخاباتی، عبدالرشید دوستم، فرمانده ازبک که طی یک ربع قرن گذشته تقریبا به طرفداری از همه طرف ها جنگیده است، از کمک کنندگان بین المللی می خواست که به سرزمین خشک او آب برسانند و در صحنه ای دیگر، از خبرنگاران در کاخ خود که مزین به شش استخر شناست، استقبال می کرد.

نویسنده همچنین گمان می کند که اکثر نامزدها ممکن است به پست هایی در آنچه احتمال می رود دولت بعدی حامد کرزی باشد، امید بسته اند و ممکن است از پیش توافقاتی در این باره حاصل شده باشد.

اما برغم مشکلات فنی در مورد ثبت نام رای دهندگان اصلا چرا باید این انتخابات برگزار شود؟ اکونومیست می نويسد اینکه افغان ها خواهان برگزاری این انتخابات هستند یک جواب است و مفید بودن این انتخابات برای جورج بوش و مبارزات انتخاباتی او، یک جواب دیگر. دولت آقای بوش بدون شک خواهان مشروعیت بیشتری برای دولت آقای کرزی است اما همچنین می خواهد در مقایسه با عراق، تصویر خوشایندتری از سیاست خارجی جورج بوش را به آمریکایی ها نشان دهد.

 

اکونومیست در پاسخ به اين سوال که چرا انتخابات افغانستان بايد برگزار شود، می نويسد اینکه افغان ها خواهان برگزاری این انتخابات هستند یک جواب است و مفید بودن این انتخابات برای جورج بوش و مبارزات انتخاباتی او، یک جواب دیگر. دولت آقای بوش بدون شک خواهان مشروعیت بیشتری برای دولت آقای کرزی است اما همچنین می خواهد در مقایسه با عراق، تصویر خوشایندتری از سیاست خارجی جورج بوش را به آمریکایی ها نشان دهد

 

اکونومیست اما به جنبه مثبت قضیه نیز توجه دارد. به اینکه انتخابات ریاست جمهوری، لحظه ای مناسب برای مردم افغانستان است تا پیشرفت خود را بررسی کنند.

به نوشته اکونوميست تاکنون سه میلیون آواره به کشورشان بازگشته اند. تحت نظارت نیروی بین المللی کمک به امنیت (ایساف)، کابل رو به رونق گذاشته است. خبرهای امیدوارکننده ای در مورد سرمایه گذاری می رسد و در سال مالی گذشته اقتصاد افغانستان بیست درصد رشد داشت.

اما برغم اینها، آیا کشور در مسیر صحیح تبدیل به یک افغانستان رها از وحشت پیش می رود؟ تصویر اکونومیست در این باره با توجه به قدرت جنگ سالاران چندان امیدوارکننده نیست. چیزی که نویسنده، یک دلیل عمده آن را توانمند کردن و پولدارکردن فرماندهان جهادی سابق از سوی آمریکا با هدف بیرون راندن طالبان از صحنه در سال 2001 میلادی می داند.

انتقاد نویسنده اکونوميست این است که آمریکا بیشتر درگیر جنگ با چریک های طالبان در جنوب بوده تا تمرکز بر امر کشورسازی. یک مثال آن اینکه چندان اهمیتی به افزایش شدید تولید تریاک نداد. اما اکونوميست می افزايد که طی ماه های گذشته این رفتار تغییر کرده است و مقامات پنتاگون شروع به درک این نکته کرده اند که مشکلات افغانستان عمیقا با یکدیگر مرتبطند: نا امنی باعث کشت خشخاش و قحطی است و پول حاصل از تریاک بر قدرت سرداران محلی می افزاید که آن نیز باعث ضعف دولت می شود.

نویسنده در همین راستا مواردی مانند صرف 500 میلیون دلار از سوی دولت آمریکا طی سال گذشته برای بازسازی افغانستان را امید بخش می داند و اضافه می کند که برنده انتخابات آقای کرزی باشد یا هر کسی دیگر، نخستین نشانه های توان دولت برای کنترل مناطق غیر از پایتخت را باید در ترکیب دولت آینده جستجو کرد: یک کابینه کوچک تر، منزه تر، و حضور کمتر فرماندهان سوداگر مواد مخدر، بسیاری از افغان ها را خشنود خواهد کرد.

به نوشته اکونوميست، افغان ها چیز زیادی از دموکراسی نمی دانند اما بعد از تجربه شان با کمونیسم و بنیادگرایی اسلامی، وقتی جنسی ناجور به آنها عرضه می شود، توانایی تشخیص آن را دارند.