زندگی

پرسش و پاسخ «زبيگنيو برژينسكي» با شورای روابط خارجی آمريکا

ايالات متحده امریکا بسيار منزوي شده است

image

سخنان و موضع گيري هاي زبيگنيو برژينسكي مشاور امنيت ملي جيمي كارتر رئيس جمهوري اسبق آمريكا همواره بحث برانگيز بوده است.
اینبار زبيگنيو برژينسكي سیاست خارجی دولت بوش را بشدت مورد انتقاد قرار داده وگفته است با وجود آنکه ا مریکا بزرگترین قدرت جهانی است اما ایالات متحده امریکا فاقد اعتبار بین المللی است وجایگاه آن در جهان در پایین ترین سطح تاریخی قرار دارد.
برژينسكي در جریان پرسش و پاسخ با شورای روابط خارجی ایالات متحده امریکا در17 نوامبر 2003 چنین استدلال نموده است   
نياز فعلي امريكا، بازگشت به يك سياست خارجي معتدل و برخاسته از اجماع نظر دوحزبي است. او همچنين از تلاشهاي صلح سازي دولت بوش در خاورميانه انتقاد كرده و معتقد است كه امريكا به نام مبارزه با تروريسم، حمايت كاملا يكجانبهيي را از سركوبگرترين دولت اسراييل به عمل آورده است.

سوال - شما در سخنراني ماه اكتبر گفتيد كه قدرت جهاني امريكا در بالاترين نقطه تاريخي،ولي جايگاه سياسي آن در پايينترين نقطه قرار دارد. دليل اين تناقص چيست؟
جواب - اين نكته بديهي است . پس از موفقيت نظامي امريكا در افغانستان و عراق، امروزه ايالات متحده تنها كشوري در جهان است كه يك قدرت به تمام معني نظامي دارد. هيچ كشور ديگري از چنين توانمندي عظيمي برخوردار نيست. ولي در عين حال شواهدي در دست داريم از قبيل نظرسنجيها از مردم، واكنش دولتهاي خارجي وگزارشهاي روزنامهنگاران امريكايي، كه نشان ميدهد امروزه امريكا فاقد اعتبار و مشروعيت بينالمللي است و جايگاه سياسي آن در جهان در يك نقطه فوقالعاده پايين قرار دارد. اظهارات قطعي امريكا مبني بر اينكه عراق از تسليحات كشتار جمعي برخوردار است (و پيدانشدن اين تسليحات پس از جنگ)اعتماد ديگر كشورها به قضاوتها و سخنان ما را از بين برده است. مجموع اين تغيير و تحولات، اهميت نقش امريكا در جهان را پايين خواهد آورد.

سوال - شما استدلال كرديد كه ايالات متحده بسيار منزوي شده است. اگر دولت بوش از شما چارهجويي كند، پيشنهادتان براي حل اين مشكل چيست؟
جواب - براي ترميم اين ضايعه بايد اقداماتي چند را انجام داد. نخستين و جامعترين گام اين است كه ما دوباره به سمت يك سياست خارجي مبتني بر اعتدال و برخاسته از اجماع نظر دو حزبي (جمهوريخواه و دموكرات) روي بياوريم. اعتدال و اجماع نظر دو حزبي لازم و ملزوم يكديگرند. سياست خارجي كنوني امريكا به يك جهتگيري افراطي در درون خود حزب جمهوريخواه روي آورده و زير سيطره ايدههاي بنيادگرايان مسيحي و ديدگاههاي استراتژيك به اصطلاح محافظهكاران نوين قرار گرفته است. اين مساله نميتواند شالودهيي براي دو حزبي بودن واقعي را فراهم آورد. علاوه بر اعتدال و دو حزبي بودن، ما بايد از نظرات و رايزنيهاي دولتهاي خارجي بهرهمند شويم و با اين فرضيه عمل نكنيم كه هركه با ما نيست، بهخودي خود عليه ما است. اين يك رويكرد خود ويرانگر است و هرگونه امكان اجماع نظر را از بين ميبرد.
سوم اينكه، من فكر ميكنم ما بايد به دنبال فعال كردن مجدد يك سرويس اطلاعاتي معتبر باشيم كه به ما اطلاعات موثق بدهد تا اين اطلاعات موثق و مطمئن بنياني براي تصميمگيريهاي خردمندانه و نه سناريوهاي غيرمنطقي قرار بگيرند. اگر ما موفق به چنين كاري بشويم، ديگر دولتها بويژه دولتهاي دوست دوباره به قضاوتها و ارزيابيهاي ما اعتماد كرده و آنها را به مبنايي براي سياستهاي خود نيز تبديل خواهند كرد.
سوال - در مورد سرويسهاي اطلاعاتي، شما تجربيات زيادي را در داخل و خارج دولت با نهادهاي اطلاعاتي داشتهايد. به نظر شما، علت ضعف جامعه اطلاعاتي آمريكا در حال حاضر چيست؟
جواب - ماهيت تهديد بسيار متفاوت از قبل شده است. اين تهديد قبلا كاملا متمركز و بر اساس رژيمهاي توتاليتر بود و عمدتا از طريق علم و دستاوردهاي تكنولوژيك يك قدرت نظامي مطرح ميشد.

سوال - منظور شما، تهديدات موشكي شوروي و شبيه آن است؟
جواب - آري، بنابراين، سيا در طول اين سالها در كشف ماهيت و ابعاد اينگونه تهديدات بسيار كارآمد و موثر شده است. فكر ميكنم كه ما امروزه با يك تهديد بسيار متنوع و مبهم مواجه هستيم و در اين تهديدات جديد، تكيه بر اطلاعات انساني بسيار مهمتر از قبل شده است. واقعيت امر اين است كه ما در ايجاد سرويسهاي مخفي و آموزشهاي مورد نياز براي اينگونه تهديدات جديد ناتوان بودهايم.
دليل دوم، فشار سياسي است بدين معني كه در دو سال گذشته فشارهاي زيادي بر جامعه اطلاعاتي امريكا براي ارايه ارزيابيها و تحليلهاي منطبق با ديدگاه سياستگذاران از مقياس تهديد عراق وجود داشته است.

سوال - شما در سخنراني ماه اكتبر گفتيد كه امريكا بايد حاكميت را هر چه سريعتر به عراقيها بازگرداند. شما گفتيد: «حاكميت واژهيي است كه بسيار به كار ميرود ولي كمتر به آن عمل ميشود.» در حال حاضر، دولت بوش اظهار داشته كه تا ژوئن 2004 حاكميت را به مردم عراق واگذار خواهد كرد. آيا اين يك گام به جلو محسوب ميشود؟
جواب - بله، بطور حتم اين يك گام به جلو محسوب ميشود. نگراني من اين است كه احتمالا اندكي دير شده باشد و ما احتمالا آن اعتباري را كه ميتوانستيم از واگذاري به موقع حاكميت كسب كنيم، اينك نتوانستيم به دست آوريم. من جلساتي را در سطوح بالا به ياد ميآورم كه از اين نوع ابتكار عمل بسيار حمايت ميشد ولي در آن زمان بطور شتاب زده و بدون تامل كنار گذاشته ميشد.

شوال - استدلالهاي مخالفان چه بود؟
جواب - كه اينكار كنترل ما را بر امور عراق كاهش خواهد داد.

سوال - حال به نظر ميرسد كه دولت امريكا براي خروج از عراق در حداقل زمان تلاش ميكند؟
جواب - بله، ولي در اين كار خطراتي نيز وجود دارد. به عنوان نمونه، اين اقدام انگيزه براي تداوم شورش تا زمان خروج امريكا و فراتر از آن را افزايش ميدهد.

سوال - دولت ميگويد كه نيروهاي امريكايي تا زمان اتمام ماموريت خود در عراق باقي خواهند ماند به نظر شما، اين زمانبندي به انتخابات 2004 رياست جمهوري مربوط است؟
جواب- در اين مورد بايد خود خوانندگان قضاوت كنند.

سوال - به دليل اينكه سياست در عراق با سياست خاورميانه در هم آميخته است، ديدگاه شما در مورد موضع دولت بوش درحل منازعه فلسطيني اسراييلي چيست؟
جواب - اول از همه اينكه، نظر شما در مورد ارتباط مستقيم مشكلات خاورميانه با يكديگر كاملا درست است و بطور حتم، منازعه اسراييلي فلسطيني در ارتباط متقابل با يكديگر قرار دارند. اين يك حقيقت كاملا مطلق و انكارناپذير است. فكر ميكنم كه دولت امريكا اصولا ايده هرگونه تلاش جدي به نفع صلح را كنار گذاشته است. اين دولت به نام مبارزه با تروريسم، از سركوبگرترين دولت اسراييلي حمايت يكجانبه به عمل آورده است. دولت كنوني اسراييل سياستهايي را اتخاذ ميكند كه در تقابل مستقيم با سياستهاي صلحطلبانه پيشينيان از جمله اسحاق رابين (نخست وزير مقتول اسراييل در 1993) قرار دارد. فكر ميكنم كه اگر «اسحاق رابين» امروز زنده بود، اسراييل چنين منزوي نميشد و منازعه اسراييل و فلسطينيها نيز به چنين سطح ويرانگري نميرسيد. عقيده شخصي من اين است كه اعلاميهها و بيانيههاي مبهم امريكا، بر چرخه بسيار منفي خشونتها و حوادث ميافزايد. احساس شخصي من بر اين است كه مردم فلسطين و اسراييل به اين درك نزديكتر ميشوند كه آنها مجبورند از افراطگرايي دوري كنند. اميدوارم توافقات ژنو كه در يكم دسامبر علني شد، بتواند از چنان حمايت بينالمللي برخوردار شود كه انگيزههاي
صلح را تقويت كند. از قضا من فكر ميكنم كه اكثريت جامعه يهوديان امريكا، ليبرال و روشنفكر هستند و هنگامي كه يك راه حل منطقي و مهم وجود داشته باشد، شروع به حمايت از اين راه حل پايدار خواهند كرد. اگر اين مساله اتفاق نيفتد، فكر ميكنم كه ظرف يك سال آينده تمام اميدها براي گزينه نهايي راه حل دو دولت از بين خواهد رفت. تركيب دو مشكل شهركهاي مهاجرنشين و ديوار امنيتي جديد، راه حل دو دولت را روز به روز غيرعملي خواهد ساخت.

سوال - به نظر ميرسد كه راه حل تنها يك دولت، در ميان فلسطينيها رو به رشد است. نظر شما چيست؟
جواب - به گمان من، اين راه حل درست و مناسبي نيست. اين راه حل، چشمانداز شومي را دارد بدين مفهوم كه ممكن است هيچ جايگزين و راه حل ديگري وجود نداشته باشد. در آينده نزديك و تحت حاكميت شارون، شرايط كرانه باختري و نوار غزه بيشباهت به آپارتايد آفريقاي جنوبي نخواهد بود. بانتوستانها براي فلسطينيها، شهركهاي مهاجرنشين دژ مانند براي شهرك نشينان اسراييلي و ديواري كه كرانه باختري را به جزاير كوچك و فقيرنشين تبديل ميكند اين چشمانداز تاسف باري است كه بايد به آن توجه اساسي شود.

سوال - البته شما بايد به توافق صلح كمپ ديويد بين مصر و اسراييل در سال 1978 نيز دقت كنيد كه در آن زمان شما مشاور امنيت ملي جيمي كارتر رييس جمهور امريكا بوديد. در آن زمان اشتياق بسيار زيادي وجود داشت و همه فكر ميكردند كه خاورميانه در مسير يك صلح دايمي قرار خواهد گرفت. آيا اين مايه تاسف نيست؟
جواب - مايه تاسف است و من فكر ميكنم كه امريكا از زمان جيمي كارتر به بعد، مساله شهركهاي يهودينشين را به اندازه كافي دنبال نكرد. من همواره بر اين اعتقاد بودهام كه اين شهركها دسترسي و نيل به صلح را روز به روز دشوارتر ساختهاند از 1978 به بعد بر تعداد شهركها بسيار افزوده شده و بنابراين، دشواري يافتن يك راه حل صلح نيز به مراتب بيشتر شده است.

نقل از: شوراي روابط خارجي امريكا
مترجم: ر. ع/اعتماد
 

برگشت

زندگی       سیاست و اقتصاد